مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
دانش آموزان دختر
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف آموزش فلسفه برای والدین و تعیین اثربخشی آن با برنامه آموزش فلسفه برای کودکان در تحول اخلاقی و خودمهارگری دانش آموزان دختر پایه ششم ابتدایی انجام شد. روش کار: روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی (پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل) است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر مدارس دوره ششم ابتدایی و مادران آنان در شهر ایلام بود. تعداد 100 نفر از دانش آموزان به همراه مادران آنان به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. از پرسشنامه تحول اخلاقی (لیند، 200 ۴ و 2005) و مقیاس خودمهارگری (200 ۴) برای جمع آوری داده ها استفاده شد. داده های جمع آوری شده به کمک شاخص های آمار توصیفی و استنباطی (تحلیل کواریانس چند متغیره) با نرم افزار SPSS.22 تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که گروه به طور معناداری روی نمره خودمهارگری (54/0 = 2 partial ƞ و 0001/0 > P ، 31/36 = (90 و 3) F ) و تحول اخلاقی (45/0 = 2 partial ƞ و 0001/0 > P ، 25/25 = (90 و 3) F ) تأثیر دارد. میانگین نمرات تحول اخلاقی و خودمهارگری مادران گروه آزمایش در مقایسه با مادران گروه کنترل در پایان آموزش بیشتر بود (01/0 > P ). همچنین، میانگین نمرات دانش آموزان گروه آزمایش در تمامی مقیاس ها بالاتر از دانش آموزان گروه کنترل بود (01/0 > P ). در هیچ یک از مقیاس ها در مادران و دختران گروه کنترل تفاوت معناداری مشاهده نشد (05/0 < P ). با این حال، در دو مقیاس خودمهارگری و تحول اخلاقی، نمرات مادران گروه آزمایش از دختران گروه آزمایش به طور معناداری بالاتر بود (01/0 > P ). نتیجه گیری: نتیجه این که برنامه آموزش فلسفه بر تحول اخلاقی و خودمهارگری والدین و دختران دانش آموز تأثیر داشت. بنابراین، می توان از این برنامه برای بهبود تحول اخلاقی و خودمهارگری دانش آموزان و والدین شان استفاده کرد.
تأثیر آموزش برنامه جرأت ورزی بر میزان بهزیستی تحصیلی دانش آموزان دختر دوره متوسطه اول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره چهاردهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
163-180
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش برنامه جرأت-ورزی بر میزان بهزیستی تحصیلی دانش آموزان دختر متوسطه اول انجام گرفت. مطالعه حاضر به شیوه نیمه-آزمایشی با طرح پیش-آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه دانش آموزان دختر پایه دوم دوره متوسطه اول شهر خرم آباد در سال تحصیلی 95- 1394 بود. حجم نمونه برابر دو کلاس 22 دانش-آموز به تعداد 44 نفر(یک کلاس(22 نفر) گروه آزمایش و یک کلاس(22 نفر) گروه گواه) به صورت تصادفی و با استفاده از روش خوشه ای چند مرحله ای انتخاب گردید. ابزار اندازه-گیری در این پژوهش، پرسشنامه بهزیستی تحصیلی پیترینن و همکاران(2014) بود. گروه آزمایش، تحت آموزش برنامه جرأت-ورزی قرار گرفت. بعد از اتمام جلسات آموزشی، از هر دو گروه آزمایش و گواه، پس آزمون و مجدداً 2 ماه بعد، پیگیری به عمل آمد. تحلیل داده ها با استفاده از spss-19و اجرای آزمون-های توصیفی و استنباطی از جمله تحلیل واریانس با اندازه-گیری مکرر و t گروه های مستقل صورت گرفت. نتایج پژوهش نشان داد آموزش برنامه جرأت-ورزی بر بهزیستی تحصیلی تأثیر دارد(001/0>P). این نتایج در مرحله پیگیری حفظ گردید. <br /> کلید واژه ها: جرأت-ورزی؛ بهزیستی تحصیلی؛ دانش-آموزان دختر
اثربخشی مدل تحولی- تفاوت های مبتنی بر ارتباط (DIR) بر کاهش اعتیاد به اینترنت دانش آموزان دختر (12-9 ساله) در پی گیری شش ماهه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی اثربخشی مدل تحولی- تفاوت های مبتنی بر ارتباط ( DIR ) بر کاهش اعتیاد به اینترنت دانش آموزان دختر شهر مشهد بود. در یک طرح نیمه تجربی، 30 نفر دانش آموز دختر (12-9 ساله) که به صورت خوشه ای چندمرحله ای نمونه گیری شده بودند به تصادف در دو گروه آزمایش و گواه جای داده شدند. برای گروه آزمایش 12 جلسه 90 دقیقه ای پروتکل مدل تحولی- تفاوت های مبتنی بر ارتباط اجرا شد. برای ارزیابی اعتیاد به اینترنت از مقیاس اعتیاد به اینترنت یانگ بهره گرفته شد. تأثیر مداخله انجام شده به کمک پیش آزمون، پس آزمون و پی گیری شش ماهه انجام شد. داده ها به کمک آزمون آماری توصیفی و تحلیل کوواریانس (آنکوا) تحلیل شد. نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که میانگین نمرات اعتیاد به اینترنت گروه آزمایش به طور معنی داری نسبت به گروه گواه کاهش پیدا کرده و اثر مداخله درمانی پس از شش ماه نیز هم چنان تداوم دارد. بنابراین می توان مدل تحولی- تفاوت های مبتنی بر ارتباط را مداخله ای مؤثر برای کاهش شدت اعتیاد به اینترنت دانست.
اثربخشی آموزش مهارت های اجتماعی بر سازگاری و خودکارامدی دانش آموزان دختر دبیرستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۰ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۳۹)
271-289
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش مهارت های اجتماعی بر سازگاری و خودکارامدی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه انجام شد. روش: روش پژوهش نیمه تجربی با گروه آزمایش، گروه گواه و طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دو ماهه و جامعه آماری 24383 دانش آموز مقطع متوسطه ناحیه 2 آموزش و پرورش شهر اصفهان در سال تحصیلی 95-94 بود که در ابتدا به صورت خوشه ای دبیرستان های آزادی، شهید واقفی1 و کتیبه و سپس از هر دبیرستان 4 کلاس و از بین آن ها نمونه ای به تعداد 40 نفر به صورت تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایش و گواه کاربندی شد. افراد گروه آزمایش، 8 جلسه آموزش مهارت های اجتماعی برگرفته از کتاب صدری دمیرچی و اسماعیلی قاضی ولوئی (1389) و کتاب هارجی، ساندرز و دیکسون (1390) را هر جلسه 90 دقیقه هفته ای 2 بار به صورت گروهی دریافت کردند. هر دو گروه قبل و پایان آموزش و نیز پس از گذشت 2 ماه در مرحله پیگیری، به مقیاس سازگاری دانش آموزان سینها و سینگ (1380) و خودکارامدی عمومی شرر، مادوکس، مرکاندنت، پرنتیس-دان، جاکوبز و روگرز (1982) پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد آموزش مهارت های اجتماعی در بر سازگاری (55/12=F، 001/0=P) اثر داشته و میزان خودکارامدی را نیز به طورمعناداری افزایش داده (26/6=F، 01/0=P)؛ و این تاثیر در مرحله پیگیری پایدار مانده است. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که آموزش مهارت های اجتماعی روشی موثر برای ارتقاء سازگاری و خودکارامدی نوجوانان دختر است.
اثربخشی آموزش گروهی بخشایش بر کیفیت زندگی دانش آموزان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناسی تربیتی سال پانزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۴
211 - 229
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش بررسی اثربخشی آموزش گروهی بخشایش بر کیفیت زندگی دانش آموزان دختر شهرستان سراوان بود. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری، تمامی دانش آموزان دختر سال اول دبیرستان شهر سراوان در سال تحصیلی 93-92 با گستره سنی 15- 16 سال بود. از این میان، 30 دانش آموز که در پرسشنامه انگیزه های بین فردی (مایکل مک کالو و همکاران، 1998) مرتبط با خطا کاری بیشترین نمره را گرفته بودند، به شیوه ی نمونه گیری هدفمند در دو گروه آزمایش و کنترل به طور برابر (15 نفر) انتخاب شدند. پرسشنامه کیفیت زندگی نوجوانان (روانز -سیبر و همکاران،2008) به عنوان پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری برای هر دو گروه به کار برده شد. پروتکل مداخله بخشش در طول 12 جلسه هفته ای دوبار برای گروه آزمایش اجرا شد. سپس پس آزمون بر روی هر دو گروه اجرا شد و یک ماه بعد آزمون پیگیری بر روی هر دو گروه اجرا شد. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر تحلیل شد. نتایج نشان داد آموزش بخشایش بر کیفیت زندگی نوجوانان دختر مؤثر بوده است. بنابراین، با آموزش بخشودگی به وسیله ی بسته ی آموزشی و بروشورهایی با محتوای بخشودگی و آموزش آن، درجهت افزایش کیفیت زندگی دانش آموزان دختر اقدام نمود.
مقایسه تأثیر درمان مثبت نگری وجودگرا و درمان مثبت نگر ایرانی- اسلامی بر سرمایه عاطفی دانش آموزان دختر دارای اضطراب اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سلامت روان کودک دوره ششم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۲۰)
112-125
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: سرمایه عاطفی یکی از جدیدترین سازه هایی است که می تواند به دانش آموزان دختر برای غلبه بر مشکلات خود، کمک قابل توجهی کند . این پژوهش با هدف مقایسه تأثیر درمان مثبت نگری وجودگرا و درمان مثبت نگر ایرانی- اسلامی بر سرمایه عاطفی دانش آموزان دختر دارای اضطراب اجتماعی انجام شد. روش: روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و طرح پژوهش، سه گروهی دومرحله ای (پیش آزمون و پس آزمون) بود. نمونه مورد مطالعه شامل 45 نفر از دانش آموزان دختر مبتلابه اضطراب اجتماعی در دامنه سنی 15 تا 18 سال و مقطع متوسطه دوم شهر اردستان در سال 1396 بوده است که با انتساب تصادفی در سه گروه (دو گروه آزمایش و یک گروه گواه) جایدهی شدند. برای سنجش متغیرهای پژوهش از پرسشنامه اضطراب اجتماعی کانور و همکاران (2000) و پرسشنامه سرمایه عاطفی گل پرور ( 1395) در مراحل پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. گروه درمان مثبت نگری وجود گرا به مدت 10 جلسه و گروه درمان مثبت نگری ایرانی- اسلامی به مدت 11 جلسه تحت درمان قرار گرفته اند و گروه گواه هیچ گونه درمانی دریافت نکرده است. داده ها از طریق تحلیل کوواریانس تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین درمان مثبت نگری وجودگرا و درمان مثبت نگر ایرانی- اسلامی با گروه گواه در سرمایه عاطفی و سه مؤلفه آن یعنی عاطفه مثبت، احساس انرژی، و شادمانی در پس آزمون، پس از کنترل پیش آزمون تفاوت معناداری وجود دارد (0/01> p )؛ اما بین درمان مثبت نگر ایرانی-اسلامی با درمان مثبت نگر وجودگرا در سرمایه عاطفی و مؤلفه های آن تفاوت معناداری وجود ندارد. نتیجه گیری: بر پایه یافته های این پژوهش، به نظر می رسد که درمان مثبت نگری وجودگرا و درمان مثبت نگر ایرانی- اسلامی به دلیل یاری دختران دارای اضطراب اجتماعی برای مقابله با اضطراب خود، می تواند موجب ارتقاء سرمایه عاطفی آنها شود.
اثر بخشی آموزش کاهش آسیب و برنامه مداخله ماتریکس بر اهمال کاری تحصیلی در دختران دانش آموز آسیب دیده از رابطه با جنس مخالف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناسی تربیتی سال پانزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۵
131 - 164
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین اثربخشی برنامه آموزش کاهش آسیب های ناشی از روابط با جنس مخالف و برنامه مداخله ماتریکس بر اهمال کاری تحصیلی در دختران دانش آموز آسیب دیده از رابطه با جنس مخالف بوده است. طرح پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با دو گروه آزمایش، یک گروه کنترل و در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دوماهه انجام شده است. از میان 60 دختر آسیب دیده از رابطه با جنس مخالف در پائیز 1397، 36 دختر به صورت هدفمند بر مبنای ملاک های ورود انتخاب و به طور تصادفی در سه گروه مساوی 12 نفری قرارداده شدند و از ابزار پژوهش مقیاس اهمال کاری تحصیلی سولومون و راث بلوم (1984) استفاده شد. گروه مداخله ماتریکس و گروه مداخله آموزشی کاهش آسیب، هر یک 10 جلسه درمانی دریافت نمودند و گروه کنترل درمانی دریافت نکرد. نتایج تحلیل کوواریانس چند متغیری و آزمون تعقیبی نشان داد بین میزان آمادگی برای امتحانات (68/9=F، 001/0=P) و آمادگی برای انجام تکالیف (47/15=F، 001/0=P) در مرحله پس آزمون بین گروه آموزش کاهش آسیب و مداخله ماتریکس با گروه کنترل تفاوت معنی داری وجود دارد. همچنین در خرده مقیاس تکالیف پایان ترم (83/7=F، 002/0=P) مداخله ماتریکس نسبت به برنامه آموزشیکاهش آسیب و گروه کنترل در مرحله پس آزمون نیز دارای تفاوت معنی دار بود. در مرحله پیگیری مداخله ماتریکس فقط باعث کاهش معنی دار در حیطه آمادگی برای تکالیف (82/4=F، 015/0=P) نسبت به گروه کنترل شد (05/0> p ).
اثربخشی آموزش «قدرشناسی مبتنی بر قرآن» و زمان بندی آن بر «شادی»، «رضایت از زندگی» و «امید» دانش آموزان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش «قدرشناسی مبتنی بر قرآن» بر «شادی»، «رضایت از زندگی» و «امید» دانش آموزان، با طرح پیش آزمون پس آزمون باگروه کنترل و پیگیری بود. تعداد 75 نفر دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم شهرکرد با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و بصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل گمارده شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه های«امیدواری» اشنایدر، «رضایت از زندگی» داینر و «شادکامی» آکسفورد بود. گروه های مداخله بصورت هفتگی یا روزانه آموزش قدرشناسی را دریافت کردند. نتایج تحلیل واریانس ترکیبی نشان داد: 1. تاثیر آموزش قدرشناسی بر امید و شادی در مرحله پس آزمون و پیگیری معنادار بود؛ 2. تفاوت معناداری در رضایت از زندگی گروه ها دیده نشد؛ 3. تمرین روزانه قدرشناسی (به خلاف تمرین هفتگی)، افزایش قابل ملاحظه در میزان شادی گروه ها را نشان داد
نقش طرحواره های ناسازگار اولیه در پیش بینی هوش هیجانی در دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال هشتم آبان ۱۳۹۸ شماره ۸ (پیاپی ۴۱)
197-204
حوزه های تخصصی:
هوش هیجانی از جمله عوامل موثر در سلامت روان شناختی نوجوانان می باشد که متاثر از تجارب اولیه است. مطالعه حاضر با هدف بررسی نقش طرحواره های ناسازگار اولیه در پیش بینی هوش هیجانی در دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم انجام شد. در این مطالعه توصیفی جهت اجرای پژوهش 384 دانش آموز دختر در مقطع متوسطه دوم در سال تحصیلی 97-1396 به شیوه تصادفی خوشه ای از مدارس شهر رشت انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه طرح واره های ناسازگار اولیه (یانگ، کلاسکو، ویشر، 2003) و مقیاس هوش هیجانی (مایر و سالوی، 1993) جمع آوری شدند. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار PSSS-22 و آزمون های آماری همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام انجام شد. نتایج نشان داد هوش هیجانی با محرومیت هیجانی (825/0-)، رها شدگی (383/0-)، شکست (208/0-)، نقص و شرم (290/0-)، وابستگی (535/0-)، آسیب پذیری (454/0-)، بی اعتمادی (246/0-)، گرفتار (814/0-)، ایثارگری (824/0-)، اطاعت (755/0-)، بازداری هیجانی (804/0-)، معیار سرسختانه (808/0-)، استقلال (432/0-) و خود انضباطی ناکافی (854/0-) ارتباط معنادار منفی وجود دارد (01/0> P ). اما بین هوش هیجانی و انزوای اجتماعی (033/0) ارتباط معناداری مشاهده نشد. نتایج رگرسیون خطی چندگانه نشان داد که مولفه های طرحواره ناسازگار اولیه مجموعاً قادر به پیش بینی 83/0 از واریانس هوش هیجانی در دانش آموزان هستند (001/0 > p ، 449/134 = (368، 15) F ). نتایج مطالعه حاضر دلالت بر این دارند که طرحواره های ناسازگانه اولیه نقش به سزایی در هوش هیجانی نوجوانان دارند.
تأثیر بازخورد کلامی خود مهارگری روانشناختی بر الگوی شوت بسکتبال دانش آموزان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره هجدهم پاییز (آذر) ۱۳۹۸ شماره ۸۱
1019-1028
حوزه های تخصصی:
زمینه: ارائه بازخورد با شیوه های خود مهارگری به دلیل اثرات انگیزشی و پردازش عمیق تر اطّلاعات مربوطه در اجرا و یادگیری مهارت های حرکتَی بهبود ایجاد کرده است. علی رغم پژوهش های گسترده درزمینه بازخورد خود مهارگری آیا می توان بیان کرد که این نوع بازخورد به صورت کلامی هم نیز، می تواند بر روی الگوی حرکتی تأثیر بگذارد؟ هدف: این پژوهش باهدف بررسی تأثیر بازخورد خود مهارگری اجرای شوت بسکتبال بر الگوی حرکت دانش آموزان دختر است. روش: این پژوهش از نوع نیمه تجربی بوده و طرح آن به صورت پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه است. شرکت کنندگان 20 دانش آموز دختر که به طور خوشه ای تصادفی انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه بازخورد خود مهارگری و گواه تقسیم شدند. پژوهش در 5 جلسه شامل یک جلسه پیش آزمون قبل از شروع تمرین، 3 جلسه تمرین و یک جلسه پس آزمون انجام شد. از الگوی پرتاب آزمونی ها فیلم گرفته شد، سپس فیلم ها توسط سه مربی مورد ارزیابی قرار گرفت. یافته ها: مطابق نتایج آزمون تی مستقل در آزمون های اکتساب (0/025 = P ) و یادداری تفاوت معناداری بین دو گروه مشاهده شد (0/035 = P ). هر دو گروه از پیش آزمون تا پس آزمون پیشرفت معنی داری داشتن و با توجه به داده ها گروه خود مهارگر در پس آزمون تفاوت معناداری با گروه گواه داشته است. نتیجه گیری: این بدان معنی است استفاده از بازخورد خود مهارگری با ایجاد انگیزه های درونی، تقویت حس های خودکارآمدی، استقلال شخصیت، کم شدن اضطراب و تنیدگی باعث ایجاد شرایط بهینه برای تمرین شده و شرایط کسب الگوی بهتر از حرکت را در تمرین علاوه بر دقت حرکت را برای دانش آموز ایجاد کرده است.
اثربخشی آموزش برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر تعلل ورزی تحصیلی و انگیزه پیشرفت دانش آموزان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر تعلل ورزی تحصیلی و انگیزه پیشرفت دانش آموزان دختر انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانش آموزان دختر پایه سوم دوره دوم متوسطه شهر مشهد در نیم سال تحصیلی اول 98-1397 تشکیل دادند که از بین آنها 30نفر به روش نمونه گیری تصادفی و با توجه به ارزیابی های اولیه انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15نفر) و کنترل (15نفر) گمارده شدند. دانش آموزان گروه آزمایش، برنامه آموزش کاهش استرس مبتنی ذهن آگاهی را در 8 جلسه 45 دقیقه ای (در هر هفته دو جلسه) دریافت کردند؛ گروه کنترل به مدت دو ماه در لیست انتظار قرار گرفت. به منظور جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های تعلل ورزی تحصیلی سولومن و همکارن (1984) و انگیزه پیشرفت هرمنس (1970) استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون، بین میانگین نمرات پس آزمون گروه آزمایش در متغیرهای تعلل ورزی تحصیلی و مؤلفه های انگیزه پیشرفت شامل؛ اعتمادبه نفس، پشتکار، آینده نگری و سخت کوشی تفاوت معناداری وجود دارد (001/0 P< ). به عبارت دیگر می توان گفت که برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش تعلل وری تحصیلی و بهبود انگیزه پیشرفت دانش آموزان دختر تأثیر معناداری دارد.
تأثیر آموزش ذهن آگاهی با رویکرد اسلامی بر نشاط ذهنی و بهزیستی مدرسه دانش آموزان دختر دوره متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش ذهن آگاهی با رویکرد اسلامی بر نشاط ذهنی و بهزیستی مدرسه دانش آموزان انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی همراه با پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعۀ آماری پژوهش را کلیه دانش آموزان دختر پایۀ دوم دوره متوسطۀ دوم شهر زنجان در سال تحصیلی 98-1397 تشکیل داده اند، که از این بین 30 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل به نسبت یکسان گمارده شدند. افراد گروه آزمایش، برنامه آموزشی ذهن آگاهی مبتنی بر رویکرد اسلامی را در 8 جلسه 120دقیقه ای به صورت گروهی (در هر هفته یک جلسه) دریافت کردند؛ گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای را دریافت نکردند. به منظور گردآوری اطلاعات از پرسشنامه های نشاط ذهنی حالتی ( SVS ) و بهزیستی مدرسه ( SW-BQ ) در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. جهت تجزیه و تحیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل داده های پژوهش نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون، بین میانگین نمرات نشاط ذهنی و بهزیستی مدرسه و ابعاد آن در مرحله پس آزمون در دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معنی داری وجود دارد. به عبارت دیگر، آموزش ذهن آگاهی با رویکرد اسلامی، باعت افزایش نشاط ذهنی و بهبود بهزیستی مدرسه در دانش آموزان گروه آزمایش شده است. با استناد به یافته های این پژوهش، می توان از آموزش ذهن آگاهی با رویکرد اسلامی به عنوان مداخله ای مناسب جهت افزایش نشاط ذهنی و بهبود بهزیستی دانش آموزان بهره برد.
بررسی رابطه بین ابعاد هوش معنوی با نگرش به آسیبهای اجتماعی در دانش آموزان دختر بجنورد
حوزه های تخصصی:
هوش معنوی یکی از جنبه های کابردی مفهوم معنویت می باشد؛ به همین منظور هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین ابعاد هوش معنوی با نگرش به اسیبهای اجتماعی در دانش آموزان دختر متوسطه اول بجنورد می باشد. جامعه آماری دانش آموزان دختر متوسطه اول که 2185 نفر میباشند, تعداد 360 نفر از روش نمونه گیری طبقه ای نسبی و با توجه به جدول کرجسی و مورگان انتخاب شدند. تحقیق از نظر هدف کاربردی و به لحاظ شیوه اجرا از نوع همبستگی می باشد. ابزار پژوهش, پرسشنامه -های هوش معنوی دیویدکینگ (2008) و نگرش به آسیبهای اجتماعی تیمورتاش (1389) بوده و جهت تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون, آزمون t, f فیشر و رگرسیون گام به گام استفاده گردید. نتایج نشان داد بیشترین میزان همبستگی برای بعد هوشیاری (از مولفه های هوش معنوی) و نگرش به آسیبهای اجتماعی می باشد (همبستگی خوب و معکوس) همچنین بین هوش معنوی کل و آسیبهای اجتماعی رابطه معنادار و معکوس برقرار بود (35/.-؛ 05/0≥ P)؛ از طرفی نگرش به آسیبهای اجتماعی به وسیله سه بعد هوش معنوی (هوشیاری, تفکر انتقادی, آگاهی متعالی) قابل پیش بینی است. بر این اساس قدرت پیش بین نگرش به آسیبهای اجتماعی بر مبنای زیر بعدهای هوش معنوی (هوشیاری, تفکر انتقادی, آگاهی متعالی) تأیید است . نتایج آزمون t مستقل نیز نشان می دهد که در متغیر نوع منطقه (3.06: t، 002/0:P) تفاوت معناداری میان دو گروه دانش آموزان شهری و روستایی وجود دارد و نتایج آزمون f فیشر نیز نشان می دهد که بین نگرش به آسیبهای اجتماعی دانش آموزان دختر با توجه به سن آنها (1.73: (3،357):f، 15/0: P) تفاوت معناداری وجود ندارد.
اثر بخشی آموزش گروهی مبتنی بر تحلیل ارتباط متقابل بر کاهش خشم و عصبیت دانش آموزان دختر پایه اول دبیرستان شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۳ بهار ۱۳۹۳ شماره ۴۹
23-41
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی اثر بخشی آموزش گروهی مبتنی بر تحلیل ارتباط متقابل بر کاهش خشم و عصبیت دانش آموزان دختر پایه اول دبیرستان شهر رشت است. این پژوهش نیمه تجربی بر روی 60 نفر از دانش آموزانی که در آزمون پرخاشگری (AGQ) نمره بالایی بدست آورده بودند، اجرا گردید. این نمونه از طریق گزینش تصادفی چند مرحله ای انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه همتا (گروه آزمایش و گروه گواه) تقسیم شدند، آموزش گروهی به شیوه تحلیل ارتباط متقابل که بر طبق مجموعه مفاهیم این نظریه تهیه شده بود، طی 8 جلسه ی 90 دقیقه ای و هفته ای یک بار به گروه آزمایش ارائه و طی این مدت گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت ننمودند. بعد از اتمام آموزش پس آزمون بر روی دو گروه اجرا گردید. اطلاعات مذکور با استفاده ازتحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصله نشان داد که اختلاف معنی داری بین گروه آزمایش و کنترل و جود دارد ( )، به عبارت دیگر مداخله آزمایشی (آموزش گروهی مبتنی بر تحلیل ارتباط متقابل) موجب کاهش خشم و عصبیت در گروه آزمایشی در مقایسه با گروه گواه شده است.
اعتیاد به شبکه های اجتماعی موبایلی و اثرات فرهنگی و رفتاری ناشی از آن (مورد مطالعه: دانش آموزان دختر دوره متوسطه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال پنجم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۱۹
151 - 190
حوزه های تخصصی:
هدف مقاله حاضر، ارزیابی میزان اعتیاد به شبکه های اجتماعی موبایلی و اثرات فرهنگی و رفتاری ناشی از آن در بین دانش آموزان دختر دوره متوسطه شهرستان اردبیل بود. به همین منظور، 373 دانش آموز دختر دوره دوم متوسطه شهرستان اردبیل به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه بود که برای این منظور پرسشنامه ای محقق ساخته بر اساس پرسشنامه اعتیاد به اینترنت یانگ (1996)، پرسشنامه انگیزهمطالعه و تحصیل (هارتر، 1980؛ 1981) و پرسشنامه های محقق ساخته پایبندی به فرهنگ ملی و نوع پوشش و آرایش مورد استفاده قرار گرفتند. داده ها در دو سطح توصیفی و استنباطی و با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج تحقیق حاضر نشان داد که: 41 درصد دختران روستایی و 3/31 درصد دختران شهری در معرض اعتیاد به شبکه های اجتماعی قرار دارند. 9/1 درصد دختران شهری به این شبکه ها اعتیاد دارند؛ بین میزان شیوع اعتیاد به شبکه های اجتماعی موبایلی در دانش آموزان دختر شهری و روستایی تفاوت معنی داری وجود دارد و میزان شیوع اعتیاد به شبکه های اجتماعی موبایلی در بین دانش آموزان دختر شهری بیشتر از دانش آموزان دختر روستایی است. در نتیجه تعیین گردید که بین میزان اعتیاد به شبکه های اجتماعی موبایلی و انگیزه مطالعه و تحصیل و همچنین پایبندی به فرهنگ ملی در دانش آموزان دختر دوره متوسطه همبستگی معکوس معنی داری وجود دارد. اما بین میزان اعتیاد به شبکه های اجتماعی موبایلی و نوع پوشش و آرایش دانش آموزان دختر شهری و روستایی رابطه معنی داری وجود ندارد.
تأثیر آموزش مهارت حل مسئله بر میزان خلاقیت و انگیزش پیشرفت دانش آموزان دختر پایه دوم دوره دوم متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش مهارت حل مسئله بر میزان خلاقیت و انگیزش پیشرفت دانش آموزان انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی همراه با پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانش آموزان دختر پایه دوم دوره دوم متوسطه شهر مشهد در نیم سال تحصیلی اول 98-1397 تشکیل دادند که از این بین 30 نفر با توجه به ارزیابی های اولیه و به صورت هدفمند، به عنوان نمونه پژوهش انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15نفر) و کنترل (15نفر) گمارده شدند. افراد گروه آزمایش، برنامه آموزش گروهی مهارت حل مسئله را در 8 جلسه 90دقیقه ای در هر هفته یک جلسه دریافت کردند؛ گروه کنترل به مدت دو ماه در لیست انتظار قرار گرفت. به منظور جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های خلاقیت (عابدی، 1372) و انگیزش پیشرفت هرمنس (1972) استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. یافته های حاصل از تحلیل داده های پژوهش نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون، بین میانگین نمرات پس آزمون گروه آزمایش در متغیرهای خلاقیت و انگیزش پیشرفت، تفاوت معناداری وجود دارد ( 001/0 P< ). با توجه به نتایج پژوهش می توان گفت، آموزش مهارت حل مسئله بر افزایش میزان خلاقیت و انگیزش پیشرفت دانش آموزان دختر تأثیر دارد.
رابطه خودنظم دهی تحصیلی و مسئولیت پذیری با اضطراب امتحان دانش آموزان دختر(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
اضطراب امتحان حالت تنشی است که می تواند به کاهش عملکرد تحصیلی، ضعف در یادگیری و کاهش سطح نمره های درسی منجر گردد. پژوهش حاضر باهدف بررسی رابطه خودنظم دهی تحصیلی و مسئولیت پذیری با اضطراب امتحان در دانش آموزان دختر دبیرستانی انجام شد. طرح پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر شهرستان رشت در سال تحصیلی 94-1393 بود که از میان آن ها نمونه ای به حجم 128 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و به مقیاس های خودنظم دهی تحصیلی (کانل و ریان، 1987)، مسئولیت پذیری (کردلو، 1389) و اضطراب امتحان (ابوالقاسمی و همکاران، 1375) پاسخ دادند. نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین اضطراب امتحان با نمره کل خودنظم دهی تحصیلی و خرده مقیاس های خودنظم دهی درونی و انگیزش درونی رابطه منفی و با خرده مقیاس خودنظم دهی بیرونی رابطه مثبت وجود دارد (05/0>p). همچنین نتایج نشان داد که بین اضطراب امتحان با خرده مقیاس های احساس امنیت، حرمت خود، احساس تعلق و مسئولیت پذیری (تعهد درونی) رابطه منفی وجود دارد (05/0>p). نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد از میان متغیرهای پیش بین خرده مقیاس های مسئولیت پذیری (تعهد درونی)، خودنظم دهی درونی و انگیزش درونی می توانند به طور سلسله مراتبی 35 درصد از تغییرات اضطراب امتحان در دانش آموزان دختر را به طور معنادار پیش بینی کنند؛ بنابراین می توان نتیجه گرفت که با تقویت خودنظم دهی تحصیلی و مسئولیت پذیری می توان اضطراب امتحان را مدیریت کرد.
اثربخشی آموزش مهارتهای اجتماعی بر کمرویی در دانش آموزان دختر
منبع:
زن و فرهنگ سال پنجم زمستان ۱۳۹۲ شماره ۱۸
71-80
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش مهارتهای اجتماعی بر کمرویی ومؤلفه های آن(وابستگی، تنهایی، کناره گیری، طرد شدگی، بی تفاوتی وانفعالی) در دانش آموزان دختر سال اول راهنمایی شهر ملکشاهی بود که در سال تحصیلی 89-90 مشغول به تحصیل بودند. نمونه آماری شامل 50 نفر از دانش آموزان بودند که به شیوه نمونه گیری خوشه ایی چند مرحله ای انتخاب و به دو گروه 25 نفره تقسیم شدند. طرح تحقیق تجربی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. گروه آزمایش به میزان 10 جلسه ای 60 دقیقه ای به صورت دوبار درهفته مورد آموزش مهارت های اجتماعی قرار گرفتند. برای گردآوری اطلاعات در این پژوهش از چک لیست رفتاری کمرویی چیک و باس (1981) استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از روش های آماری تحلیل کوواریانس یک متغیره وتحلیل کوواریانس چندمتغیره نشان داد که آموزش مهارتهای اجتماعی به شیوه یی گروهی بر کاهش کمرویی ومؤلفه های آن مؤثر است.
اثربخشی قصه خوانی داستان های اساطیری همراه با ایفای نقش بر قضاوت اخلاقی و خوداثربخشی دانش آموزان دختر
منبع:
زن و فرهنگ سال یازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۳
49-60
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین میزان اثربخشی قصه خوانی داستان های اساطیری همراه با ایفای نقش بر قضاوت اخلاقی و خوداثربخشی در دانش آموزان دختر مقطع سوم دبستان بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر مقطع سوم دبستان شهر اهواز در سال تحصیلی 99-1398 بود. 18 دانش آموز دختر با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش قرار گرفتند. طرح پژوهش از نوع نیمه آزمایشی به صورت پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه قضاوت اخلاقی دورﮔﺎﻧﺪاﺳیﻨﻬﺎ و میراوارما (1998) و پرسشنامه خوداثرمندی ک ودکان و ن وجوانان موریس (2001) استفاده شد. مداخله آموزشی برای گروه آزمایش به مدت 10 جلسه 60 دقیقه ای اجرا شد. برای تحلیل داده ها از روش کوواریانس چند متغیری و کوواریانس تک متغیری استفاده شد. نتایج نشان داد که قصه خوانی داستان های اساطیری همراه با ایفای نقش بر قضاوت اخلاقی و خوداثربخشی در دانش آموزان دختر مقطع سوم دبستان اثربخش است.
تعیین اثر بخشی آموزش تاب آوری بر کاهش گرایش به سوء مصرف مواد و افزایش اعتماد به نفس در دانش آموزان دختر دوره متوسطه شهر تهران
منبع:
جامعه شناسی فرهنگی دوره یکم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
54-62
حوزه های تخصصی:
پیش زمینه و هدف : پژوهش حاضر با هدف اثربخشی آموزش تاب آوری بر گرایش به سوء مصرف مواد و افزایش اعتماد به نفس انجام شد. مواد و روش کار : روش پژوهش نیمه آزمایشی بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان دختر دوره متوسطه شهر تهران بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، نمونه ای 40 نفری از میان دانش آموزان (20 نفر گروه کنترل و 20 نفر گروه آزمایش) انتخاب شد. پس از انتخاب گروه نمونه و انتصاب تصادفی آن ها به گروه های آزمایشی و گواه، از هر دو گروه در یک زمان پیش آزمون انجام شد. پس از آن تاب آوری را در دوازده جلسه به دانش آموزان گروه آزمایش آموزش داده و پس از پایان این مدت به منظور مقایسه اثر این مداخله از هر دو گروه پس آزمون گرفته شد. برای جمع آوری داده های پژوهش، از پرسشنامه گرایش به مواد افیونی، مقیاس تاب آوری کونور – دیویدسون و آزمون عزت نفس آیزنک استفاده شد. برای آزمون فرضیه ها از آزمون تحلیل کوواریانس به وسیله SPSS استفاده شد یافته ها : یافته ها نشان داد مقدار F بدست آمده در منبع تغییرات گروه، در سطح (0.05 p< ) در راستای آموزش تاب آوری برای تمامی فرضیات معنی دار بوده است . بحث و نتیجه گیری : آموزش تاب آوری بر افزایش تاب آوری، اعتماد به نفس و کاهش گرایش به مواد بطور معناداری اثربخش بوده است همچنین آموزش تاب آوری بر کاهش انتظارات منفی کلی و افزایش تغییرات انتظاری مثبت در خود و نفوذ در دیگران و افزایش انتظارات مثبت اندیشی و روانی در دانش آموزان به طور معناداری اثربخش بوده است.