مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
۶۸.
۶۹.
۷۰.
۷۱.
۷۲.
۷۳.
۷۴.
۷۵.
۷۶.
۷۷.
۷۸.
۷۹.
۸۰.
مشکلات رفتاری
حوزههای تخصصی:
زمینه وهدف : علی رغم فرضیه قدیمی مبنی بر شیوع بیشتر اختلالات روانشناختی دراختلال بی اختیاری ادرار اولیه در مقایسه با بی اختیاری ادرار ثانویه،نتایج پژوهش ها همسان نبوده است.هدف پژوهش حاضر،مقایسه تعاملات والد- فرزند و مشکلات رفتاری بین این دو خرده تیپ اختلال بی اختیاری ادرار بوده است. روش: طرح تحقیق حاظر از نوع مقایسه ای بوده و جامعه آماری آن را کودکان 13-5واجد تشخیص بی اختیاری ادراری اولیه و ثانویه استان اصفهان تشکیل می دادند که در نیمسال اول سال 1395 به مراکز درمانی این استان مراجعه کرده بودند. 60 نفر از کودکان رده سنی 5 تا 13 سال ازکلینیک های کودک و نوجوان بیمارستان های خورشید و اما م حسین شهر اصفهان که واجد تشخیص بی اختیاری ادراری اولیه(30 نفر) و ثانویه(30نفر) بودند- به صورت در دسترس- انتخاب شدند و از مادران آنها خواسته شد به پرسشنامه های مشکلات رفتاری کودک آخنباخ(1991) و ابعاد تعاملات والد- فرزندی راس(1961)،پاسخ دهند.داده های جمع آوری شده با نسخه 22 نرم افزار SPSS و آزمون های آماری t مستقل و یو- من- ویتنی مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. نتایج : اگر چه بین متغیرهای پژوهش در دو گروه تفاوت معناداری مشاهده نشد،ولی مشکلات رفتاری پرخاشگری و رفتارهای برونی سازی و دو بعد تعامل سطح پذیرش و طرد نزدیک به تایید بوده است. نتایج نشان دهنده این بود که سطح پرخاشگری و رفتارهای برونی در گروه بی اختیاری ادرار اولیه بیشتر بوده است.در سطح تعاملات والد-فرزند، سطح پذیرش از سوی مادر در گروه بی اختیاری ادرار اولیه پایین تر و سطح طرد شدگی از سوی مادر بیشتر از بی اختیاری ادرار ثانویه بوده است.اندازه شاخص اثر کوهن این متغیرها و رفتار قانون شکنانه بیشتر از سایر متغیرها به دست آمد. نتیجه گیری : نتایج نشان دهنده مشکلات رفتاری بیشتر و تعاملات والد-فرزند ضعیف تر گروه بی اختیاری ادرار اولیه در مقایسه با ثانویه است.
مقایسه مشکلات رفتاری، خود پنداره و مهار هیجانی در کودکان کم بینا و کم شنوای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال هشتم شهریور ۱۳۹۸ شماره ۶ (پیاپی ۳۹)
165-172
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این تحقیق بررسی تفاوت کودکان کم بینا و کم شنوا ازلحاظ خود پنداره و مشکلات رفتاری و مهار هیجانی در شهرستان بوکان می باشد. روش تحقیق در این پژوهش ازنظر هدف کاربردی و ازنظر روش در حوزه تحقیق توصیفی می باشد. جامعه آماری تحقیق را همه کودکان دارای معلولیت کم بینایی و کم شنوایی در سطح شهر بوکان تشکیل می دهند. نمونه آماری این تحقیق 130 نفر می باشد که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب گردید. برای جمع آوری اطلاعات در این تحقیق از پرسشنامه های مقیاس خود پنداره پیرز – هریس، پرسشنامه مشکلات رفتاری شهیم و یوسفی (1378) و مقیاس مهار هیجانی ( ACS ) استفاده شده است. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد که در مؤلفه های رفتار، وضعیت مدرسه و عقلانی، اضطراب، ظاهر ویژگی های فیزیکی، شهرت و شادی و رضایتمندی از ابعاد خود پنداره، بین دو گروه تفاوت معنی داری وجود ندارد. در مؤلفه های نقص توجه، رفتار اجتماعی، ترس و پرخاشگری از ابعاد مشکلات رفتاری، بین دو گروه تفاوت معنی داری وجود ندارد. در مؤلفه های خشم، خلق افسرده، اضطراب و عاطفه مثبت از ابعاد کنترل عواطف، بین دو گروه تفاوت معنی داری وجود ندارد. درمجموع نتایج نشان می دهد که بین افراد کم بینا و کم شنوا تفاوت معناداری در متغیرهای خود پنداره، مشکلات رفتاری و مهار هیجانی دیده نمی شود.
نظریه تحول ذهن و رابطه آن با مهارتهای اجتماعی در کودکان و نوجوانان مبتلا به آسیب بینایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف شناخت نظریه تحول ذهن و رابطة آن با مهارتهای اجتماعی در کودکان و نوجوانان مبتلا به آسیب بینایی صورت گرفت. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانش آموزان مبتلا به آسیب بینایی شهر مشهد تشکیل دادند. با استفاده از روش نمونه برداری هدفمند، 43 نفر از این کودکان در 4 گروه سنی (4، 7، 10 و 13 سال) انتخاب شدند. برای اندازه گیری نظریه ذهن از دو تکلیف باور غلط (تکلیف پیش بینی باور؛ پرنر و وایمر، 1987؛ تکلیف پیش بینی عمل؛ وایمر و پرنر، 1983) و برای سنجش مهارتهای اجتماعی و مشکلات رفتاری از مقیاس مهارتهای اجتماعی (فرم معلم؛ گراشام و الیوت، 1990) بهره گرفته شد. داده های پژوهش با استفاده از آزمون مجذور کای، ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون لوجستیک، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان دادند که بین عملکرد در تکلیف پیش بینی عمل و نمره کلی مهارتهای اجتماعی و عملکرد در هر دو تکلیف (پیش بینی ب اور و پیش بینی عمل) و نمره کلی مشکلات رفتاری رابطة معنادار وجود دارد. همچنین، بهره هوش کلامی و سن، عمل کرد در تکلیف پیش بینی عمل را پیش بینی کردند.
اثربخشی مداخله شناختی-رفتاری متمرکز بر والد- کودک بر مشکلات رفتاری کودکان آزاردیده جسمی و شیوه های والدینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین اثربخشی مداخله شناختی-رفتاری متمرکز بر والد-کودک بر کاهش مشکلات رفتاری کودکان آزاردیده جسمی و بهبود رفتارهای والدینی است. 28 کودک 7 تا 9 سال از انجمن حمایت از کودکان کار شهر تهران و مادران آن ها به شیوه نمونه برداری در دسترس انتخاب شدند. 15 زوج مادر و کودک در گروه مداخله متمرکز بر والد-کودک و 13 مادر در گروه مداخله متمرکز بر والد جایگزین شدند. بسته درمان شناختی-رفتاری ترکیبی والد-کودک در طول 5 جلسه به مادران و 8 جلسه به کودکان عرضه شد. پس از پایان مداخله، پس آزمون و پس از دو ماه، پیگیری انجام شد. ابزارها شامل فهرست رفتاری کودک (آشنباخ، 1991)، پرسشنامه والدگری آلاباما (فریک، 1991) و پرسشنامه ظرفیت کودک آزاری (میلنر، 1986) بود. نتایج تحلیل واریانس آمیخته حاکی از آن بود که مداخله شناختی-رفتاری در کاهش مشکلات درونی سازی و برونی سازی مؤثر بوده است. در زیرمقیاس های رفتارهای والدینی نیز فقر نظارت و تنبیه بدنی کاهش یافت، اما ظرفیت کودک آزاری تغییر معناداری نشان نداد. همچنین از لحاظ اثربخشی مداخله روی متغیرهای مشکلات رفتاری، رفتارهای والدینی و ظرفیت کودک آزاری میان دو گروه تفاوت معناداری مشاهده نشد، که نشان دهنده نقش اصلی مادران در مداخله های کودک آزاری است. نتایج این پژوهش با روشن تر ساختن نقش کودک و والد در حیطه مداخله های کودک آزاری، در موقعیت های بالینی و برای کاهش این پدیده کاربرد خواهد داشت.
تأثیر مداخلات شناختی به شیوه حل مسأله اجتماعی در بهبود روابط بین فردی و کارکردهای اجرایی دانش آموزان دیرآموز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره سیزدهم زمستان ۱۳۹۳ شماره ۵۲
490-504
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناخت کارآیی آموزش حل مسأله اجتماعی بر کاهش مشکلات رفتاری بین فردی، بهبود کارکردهای اجرایی و افزایش توانش حل مسأله در روابط بین فردی در دانش آموزان دیرآموز انجام گرفته است. نمونه پژوهش 21 دانش آموز (11 دختر و 10 پسر) پایه چهارم و پنجم بود. برنامه حل مسأله به صورت گروهی، دو جلسه در هفته و طی سه ماه، آموزش داده شد. برای ارزیابی برنامه از مقیاس راه حل های مختلف و آزمون برج لندن استفاده گردید. همچنین، با روش مشاهده نظام دار رفتارهای مشکل ساز بین فردی شامل شکایت کردن، بحث و مجادله، زورگویی و تهدید، پرخاشگری و عدم رعایت نوبت در سه مرحله خط پایه، مداخله و پیگیری در کلاس مشاهده و ثبت شدند. نتایج آزمون t وابسته نشان می دهد که برنامه در افزایش ارائه راه حل ها و طبقات راه حل ها و حل مسأله مؤثر بوده و تفاوت میانگین ها معنادار می باشد. همچنین نتایج تح ل یل اندازه گیری های مکرر برای رفتارهای مشکل ساز نشان داد که تفاوت میانگین ها در سه مرحله خط پایه، مداخله و پیگیری برای رفتارهای شکایت کردن، بحث و مجادله و عدم رعایت نوبت معنادار است. بنابراین آموزش در کاهش این رفتارهای مشکل ساز بین فردی مؤثر بوده است. البته نتایج تحلیل داده ها، تفاوت معناداری در میانگین های رفتار زورگویی و تهدید و پرخاشگری نشان نداد.
تأثیر آموزش مدیریت خشم مبتنی بر روی آورد شناختی- رفتاری در مشکلات رفتاری دختران نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره شانزدهم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۶۲
198-219
حوزههای تخصصی:
پژوهشگران قلمرو مطالعاتی روانشناسی بالینی به نقش تأثیرگذار مداخله ای روی آوردهای شناختی- رفتاری براصلاح مشکلات رفتاری نوجوانان تأکید کرده اند. بررسی آموزش مدیریت خشم نیز به عنوان روشی کارآمد در راستای تعدیل مشکلات رفتاری نوجوانان پر اهمیت تلقی می شود. بر این اساس پژوهش حاضر، با هدف تعیین تأثیر آموزش مدیریت خشم مبتنی بر روی آورد شناختی- رفتاری بر کاهش مشکلات رفتاری دختران نوجوان صورت گرفته است. این پژوهش از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه است. گروه نمونه شامل 142 دانش آموز دختر نوجوان (دامنه سنی 12 تا 15 سال) بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به شکل انتساب تصادفی در دو گروه آزمایشی و گواه قرار گرفتند. برنامه آموزشی مدیریت خشم مبتنی بر رویکرد شناختی- رفتاری در 7 جلسه دوساعته بر روی گروه آزمایشی اجرا شد. سپس با استفاده از مقیاس مشکلات رفتاری آخنباخ - فرم خودگزارشگری نوجوان (1991)، میزان مشکلات رفتاری آزمودنی ها قبل و بعد از کارگاه سنجیده شد. داده های مورد بررسی از طریق تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان داد که نمره گروه آزمایشی در پس آزمون، به طور معناداری (0/01> P ) در تمام ابعاد مشکلات رفتاری کاهش چشم گیری داشت. بنابراین نتایج این پژوهش بیانگر این است که برنامه مدیریت خشم با رویکرد شناختی- رفتاری موجب کاهش ابعاد مشکلات رفتاری دختران نوجوان شده است.
اثربخشی بازی درمانی بر عملکرد خواندن، مهارت های سازشی و مشکلات رفتاری دانش آموزان نارساخوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سلامت روان کودک دوره ششم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۲۰)
200-214
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: نارساخوانی یکی از مشکلات دانش آ موزان در دوران تحصیل است. این اختلال در زمینه های مختلف، تأثیرات منفی بر جای می گذارد و مانع پیشرفت تحصیلی می شود. هدف این پژوهش، اثربخشی بازی درمانی بر عملکرد خواندن، مهارت های انطباقی و مشکلات رفتاری دانش آموزان نارساخوان بود. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان نارساخوان پایه دوم ابتدایی شهر رشت در سال تحصیلی 96-95 بود که از بین آنها، 30 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب، و بر حسب شرایط ورود به پژوهش به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایدهی شدند. برای جمع آوری داده ها از آزمون نارساخوانی کرمی نوری و مرادی (1384)، مقیاس هوشی وکسلر کودکان (1974)، و مقیاس درجه بندی مهارت اجتماعی گرشام و الیوت (1990) استفاده شد. برنامه مداخله بازی درمانی در طول 10 جلسه به مدت 2 ماه بر روی گروه آزمایش اجرا شد و گروه گواه این مداخله را دریافت نکرده است. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون آماری تحلیل کواریانس استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که بازی درمانی بر بهبود مؤلفه های عملکرد خواندن و مهارت های انطباقی و همچنین کاهش مشکلات رفتاری در گروه آزمایش به طور معنی دار مؤثر بوده است (0/001> P ) . نتیجه گیری : بر اساس نتایج مطالعه حاضر می توان نتیجه گرفت که بازی درمانی از طریق برقراری پیوند میان اطلاعات ادراکی و حرکتی و تعمیم دادن آنها به محیط اطراف خود، چهارچوبی مؤثر برای یادگیری های بیشتر فراهم می سازد .
پیش بینی مشکلات رفتاری کودکان بر اساس شیوه های والدگری مادران: نقش میانجی سازش یافتگی کودک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سلامت روان کودک دوره ششم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۲۰)
269-280
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: مطالعات پیشین نشان دادند که شیوه های والدگری مادر نقش اساسی در سلامت روان کودک دارند و هر یک از سبک های والدگری، تأثیرات متفاوتی بر سرنوشت روان شناختی فرزندان به جا می گذارند. بدین ترتیب پژوهش حاضر با هدف پیش بینی مشکلات رفتاری کودکان بر اساس شیوه های والدگری مادران با میانجی گری سازش یافتگی کودک انجام شده است. روش: پژوهش حاضر از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمامی دانش آموزان مراکز پیش دبستانی شهر زنجان در منطقه یک و دو آموزش و پرورش شهر زنجان در سال تحصیلی 97-1396 (2201 دختر و 2688 پسر) بودند. نمونه پژوهش، شامل 447 نفر(191دختر و 256 پسر) دانش آموز پیش دبستانی از جامعه مذکور بودند که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها در این مطالعه از پرسشنامه های شیوه های والدگری (۱۹73)، سازش یافتگی کودک دخانچی (1377) ، و چک لیست رفتار کودک- نسخه گزارش معلم آخنباخ (2001) استفاده شد. برای تحلیل داده های به دست آمده از روش همبستگی و تحلیل مسیر استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد مؤلفه های شیوه های والدگری مادران به طور مستقیم بر مشکلات رفتاری کودکان تأثیر دارد. همچنین نتایج نشان داد شیوه های والدگری مادران از طریق سازش یافتگی کودک بر مشکلات رفتاری کودکان، تأثیر غیرمستقیم دارد (0/01= P ). نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که متغیر سازش یافتگی کودک در رابطه شیوه های والدگری مادران با مشکلات رفتاری کودکان پیش دبستانی، از نقش غیر قابل انکاری برخوردار است؛ بنابراین آموزش شیوه های والدگری صحیح به مادران و در نتیجه بهبود سطح سازش یافتگی کودکان، می تواند در کاهش مشکلات رفتاری بسیار مؤثر باشد.
تاثیر آموزش فرزندپروری مثبت به والدین بر مشکلات رفتاری و مسئولیت پذیری دانش آموزان پرخاشگر دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناسی تربیتی سال پانزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۵
191 - 210
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تاثیر آموزش فرزندپروری مثبت به والدین بر تقویت حس مسئولیت پذیری دانش آموزان پرخاشگر دوره ی ابتدایی و کاهش مشکلات رفتاری آن ها بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی و جامعه آماری این پژوهش شامل تمام والدین دارای کودکان پرخاشگر دوره ابتدایی شهرستان لردگان در سال 1395 بود که نمونه ای مشتمل بر والدین 30 دانش آموز پرخاشگر دوره ی ابتدایی روش نمونه گیری تک مرحله ای انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گروه انتظار جایگزین شدند. برنامه فرزند پروری مثبت ساندرس در قالب 8 جلسه 120 دقیقه ای به والدین گروه آزمایش آموزش داده شد. ابزار پژوهش شامل مقیاس پرخاشگری رابطه ای و آشکار کودکان دبستانی شهیم (ORA)، چک لیست تجدیدنظرشده مشکلات رفتاری (RBPC) و مقیاس مسئولیت پذیری پرسشنامه روانشناختی کالیفرنیا (CPI) بود. نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس چندمتغیره (مانکوا) نشان داد که برنامه فرزندپروری مثبت تاثیر معناداری بر کاهش پرخاشگری و مشکلات رفتاری و افزایش سطح مسئولیت پذیری دانش آموزان پرخاشگر دوره ی ابتدایی دارد. نتایج پژوهش حاضر نشان داد آموزش برنامه فرزندپروری مثبت به والدین منجر به کاهش مشکلات رفتاری دانش آموزان پرخاشگر و افزایش سطح مسئولیت پذیری آن ها می شود.
مقایسه هیجان ابراز شده مادران کودکان مبتلا به طیف اوتیسم و عادی و پیش بینی هیجان ابراز شده مادران کودکان مبتلا به طیف اوتیسم بر اساس مشکلات رفتاری، تعامل اجتماعی و شدت اوتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به منظور مقایسه هیجان ابراز شده مادران کودکان مبتلا به طیف اوتیسم و عادی و پیش بینی هیجان ابراز شده مادران کودکان مبتلا به طیف اوتیسم از طریق مشکلات رفتاری، شدت اوتیسم و تعاملات اجتماعی کودکان مبتلا به طیف اوتیسم آنها انجام شد. بدین منظور 50 کودک مبتلا به طیف اوتیسم به شیوه نمونه گیری در دسترس و 50 کودک عادی به شیوه نمونه گیری تصادفی در تهران انتخاب شدند. والدین دو گروه از نظر وضعیت اقتصادی، سنی و تحصیلات همتا شدند. نتایج از طریق آمار توصیفی، تحلیل مانوا و رگرسیون مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین مادران کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم و مادران کودکان عادی در نمره کلی هیجان ابراز شده (0001/0 p=) و درگیری عاطفی افراطی (0001/0p=) و انتقاد (003/0) تفاوت وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد که از طریق نمرات مشکلات رفتاری با ( 014/0 p=) و شدت اوتیسم فرزندان آنها (026/0 p=) می توان هیجان ابراز شده مادران را پیش بینی کرد اما نمرات هیجان ابراز شده مادران از طریق نمرات مشکلات تعامل اجتماعی فرزندانشان قابل پش بینی نبود. همچنین از طریق میزان تحصیلات مادران می توان میزان هیجان ابراز شده آنها را پیش بینی کرد (047/0p=).
اثربخشی بازی درمانی کودک محور بر مشکلات رفتاری درونی سازی و برونی سازی شده کودکان با آسیب فلج مغزی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف پژوهش حاضر با هدف اثربخشی بازی درمانی کودک محور بر مشکلات رفتاری درونی سازی و برونی سازی شده کودکان با آسیب فلج مغزی، صورت گرفته است. مواد و روش ها پژوهش از نوع شبه آزمایشی طرح پیش آزمون و پس آزمون و پی گیری بود و از طرح پیش آزمون پس آزمون و پی گیری استفاده شد. جامعه آماری، تمامی کودکان ۸-۶ سال با آسیب فلج مغزی مرکز توان بخشی رفیده واقع در شهر تهران بود. برای انتخاب نمونه تعداد ۳۰ کودک با آسیب فلج مغزی به صورت دردسترس و تصادفی در دو گروه ۱۵ نفره آزمایش و کنترل قرار گرفتند. مشکلات رفتاری با آزمون سیاهه رفتار کودک در پیش آزمون و پس آزمون و پی گیری سنجیده شد. بازی درمانی کودک محور به مدت ۱۶ جلسه، دو بار در هفته بر روی گروه آزمایش انجام شد. با گذشت سه ماه از مداخله بازی درمانی کودک محور، آزمون پی گیری برای بررسی تداوم، تثبیت و تعمیم نتایج حاصل از مداخله اجرا شد. داده ها از طریق تحلیل کوواریانس چندمتغیره با اندازه گیری مکرر تجزیه و تحلیل شد. یافته ها در مرحله پس آزمون، بازی درمانی کودک محور بر کاهش اضطراب، افسردگی، قانون شکنی و پرخاشگری کودکان با آسیب فلج مغزی، به صورت معنادار و اثربخش و در مقایسه با یافته های مرحله پیش آزمون باثبات بود. نتیجه گیری با توجه به تفاوت معنادار بازی درمانی کودک محور در کاهش مشکلات رفتاری درونی سازی و برونی سازی شده کودکان با آسیب فلج مغزی مؤثر است و نتایج این تحقیق را در مراکز نگهداری، درمانی و خدماتی مختص کودکان با آسیب فلج مغزی می توان به کار برد.
تأثیر آموزش گروهی والدین بر سلامت روان والدین و کاهش مشکلات کودکان دچار اختلالات طیف اوتیسم(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف: مداخلات زودهنگام می تواند در تعدیل یا حذف بسیاری از نشانگان اصلی اختلالات طیف اوتیسم و افزایش مهارت های جدید نقش بسیار مهم و تأثیرگذاری داشته باشد. آموزش والدین برای انجام مداخلات، منجر به کاهش احساس افسردگی، استرس و افزایش احساس توانمندی در آن ها خواهد شد. پژوهش حاضر به بررسی اثربخشی آموزش گروهی والدین و شیوه های مدیریت رفتار بر نشانگان اختلالات طیف اوتیسم کودکان آن ها و سلامت روان والدین، عملکرد خانواده و مکانیسم ها ی انطباقی والدین می پردازد. مواد و روش ها: یک گروه 30 نفری از والدین کودکان دچار اختلالات طیف اتیسم مراجعه کننده به درمانگاه دانشکده علوم رفتاری و سلامت روان به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار داده شدند. طول دوره مداخلات 10 جلسه 90دقیقه ای و منطبق با برنامه تانگ بود که به صورت هفتگی در انستیتو روان پزشکی تهران اجرا شد. به منظور بررسی والدین از سه پرسش نامه سنجش کارکرد خانواده (FAD)، راهبردهای مقابله ای بیلینگز و موس و مقیاس سلامت عمومی گلدبرگ استفاده شد. به منظور بررسی کودکان از مقیاس درجه بندی اوتیسم کودکی استفاده شد. گروه آزمایش وکنترل قبل از شروع مداخلات مورد ارزیابی قرار گرفته و بعد از پایان جلسات مداخله و در مرحله پیگیری سه ماهه بعد مورد ارزیابی مجدد قرار گرفتند تا میزان تأثیر مداخلات تعیین شود. یافته ها: آنالیز داده ها با آزمون تعقیبی بونفرونی نشان داد که آموزش روان شناختی در سه مراحل پس آزمون و پیگیری بر کاهش نشانگان بالینی و مؤلفه های آن، اثربخشی معنی داری داشته است و نتایج در مرحله پیگیری سه ماهه ثابت مانده است. با توجه به اینکه مقدار محاسبه شده F ه (859/4) معنادار است (0/023=P)، بنابراین می توان گفت که بین دو گروه آزمایش و کنترل در افزایش سلامت عمومی، بهبود عملکرد خانواده، بهبود رفتارهای کودک و ارتقای راهبردهای مقابله ای، تفاوت معنادار مشاهده می شود. نتیجه گیری: مطالعه حاضر اهمیت آموزش گروهی والدین در زمینه اختلالات طیف اوتیسم و شیوه های مدیریت رفتار بر سلامت روان والدین را نشان می دهد.
اثربخشی بازی درمانی بر مدل شناختی رفتاری بر مشکلات رفتاری و مهارت های اجتماعی کودکان دبستانی پرخاشگر
حوزههای تخصصی:
مشکلات رفتاری کودکان همچون پرخاشگری می تواند به تعاملات اجتماعی کودکان آسیب جدی وارد سازد. پژوهش حاضر به منظور بررسی اثربخشی بازی درمانی مبتنی بر مدل شناختی رفتاری و مشکلات رفتاری و مهارت های اجتماعی کودکان دبستانی پرخاشگر در مدارس پسرانه ابتدایی منطقه 16 تهران انجام شد. این پژوهش، یک مطالعه نیمه آزمایش با طرح پیش آزمون و پس آزمون و گروه شاهد بود. در این پژوهش، 30 پسر 11 – 7 ساله با رفتار پرخاشگرانه شرکت داشتند که به روش نمونه گیری در دسترس از مدارس ابتدایی منطقه 16 تهران انتخاب شده بودند. آزمودنی ها به دو گروه 15 نفری آزمایش و شاهد تقسیم شدند. گروه آزمایش، بازی درمانی مبتنی بر مدل شناختی رفتاری را در 12 جلسه دریافت کردند. درحالی که به گروه شاهد این آزمایش ارائه نشد. ابزارهای استفاده شده در این پژوهش پرسش نامه مشکلات رفتاری راتر – فرم والدین (1975) و مقیاس درجه بندی مهارت های اجتماعی گرشام والیوت (1990) بود. والدین پرسش نامه مشکلات رفتاری راتر و ملمان مقیاس درجه بندی مهارت های اجتماعی گرشام والیوت را برای آزمودنی ها در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون تکمیل کردند. اطلاعات به دست آمده از پرسش نامه قبل و بعد از مداخله با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیری و نسخه 23 نرم افزار spss تجزیه وتحلیل شد. در ابتدا مفروضه های طبیعی بودن و همگنی واریانس و کوواریانس متغیرها ارزیابی شد. آزمون کلموگروف اسمیرنوف حاکی از آن بود که همه متغیرها طبیعی هستند (05/0 > p). آزمون باکس هم فرض همگنی واریانس و کوواریانس و کوواریانسی را تائید کرد؛ بنابراین مفروضه های آزمون آماری تحلیل کوواریانس چند متغیری نشان داد. بازی درمانی مبتنی بر مدل شناختی رفتاری اثر معناداری بر مشکلات رفتاری و مهارت های اجتماعی کودکان پرخاشگر (0001/0 < p) دارد.
مقایسه ی اثربخشی آموزش فرزندپروری مثبت و مدیریت والدین بر سبک های والدگری مثبت و مشکلات رفتاری-هیجانی کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۶ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۶۲
98-125
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی تأثیر آموزش برنامه فرزندپروری مثبت و آموزش برنامه مدیریت والدین برمشکلات رفتاری کودکان وشیوه فرزندپروری والدین صورت گرفت. روش: روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی، پیش آزمون- پس آزمون- پیگیری با گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه ی آماری پژوهش شامل همه والدین کودکان با مشکلات رفتاری که نمونه ای به حجم 90 نفرانتخاب شدند. شرکت کنندگان پرسشنامه های مشکلات رفتاری کانرز و فرزندپروری آلاباما را در سه مرحله تکمیل نمودند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس چند متغیره تحلیل شد. یافته ها: برنامه مدیریت والدین بر هریک از مشکلات سلوک، اجتماعی، روان تنی، خجالتی- اضطراب تأثیر بیشتری نسبت به برنامه فرزندپروری مثبت نشان داده است (01/0> p ). تأثیر برنامه مدیریت والدین برهر یک از ابعاد فرزندپروری مثبت، درگیری مثبت و کاهش تنبیه بدنی و نظارت ضعیف نسبت به برنامه فرزندپروری مثبت بیشتر بوده است (01/0> p ). نتایج پیگیری پس از یک ماه نشان داد که بین دو گروه آزمایش و کنترل در نمرات مشکلات رفتاری و والدگری تفاوت وجود دارد و اثربخشی دو گروه درمان بر مشکلات رفتاری و والدگری مثبت بعد از یک ماه باقی مانده است (01/0> P ). نتیجه گیری: یافته های پژوهش نشان داد هر دو روش مؤثر بوده اند اما آموزش مدیریت والدین بر مشکلات رفتاری و فرزندپروری مثبت بر ابعاد فرزندپروری تأثیر بیشتری نشان دادند. یافته های این پژوهش برای روان درمانگران و مشاوران در زمینه انتخاب نوع مداخله برای آموزش والدین مفید خواهد بود.
بررسی رابطه تعامل والد-کودک با مهارتهای اجتماعی و مشکلات رفتاری با میانجیگری خود مهارگری بازداری در کودکان پیش دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال پانزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۶۰
541-557
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجیگری خود مهارگری بازداری (بازداری و کنترل هیجانی) در رابطه بین تعامل والد-کودک با مهارتهای اجتماعی و مشکلات رفتاری در بین کودکان پیش دبستانی انجام شد. تعداد 260 کودک با روش نمونه گیری در دسترس از بین کودکان پیش دبستانی شهرستان کاشمر در سال 97-96 انتخاب شدند و مادرانشان به مقیاس رابطه والد و کودک (PCRS)، مقیاس درجه بندی مهارتهای اجتماعی گرشام و الیوت- فرم والدین ویژه کودکان پیش دبستانی(SSRS) و پرسشنامه درجه بندی رفتار کنشوری اجرایی پیش دبستان- فرم والدین (BRIEF-P) پاسخ دادند. طرح پژوه ش در ای ن مطالع ه از ن وع ط رح همبس تگی، از طری ق الگ ویاب ی مع ادلات س اختاری است و ارزیاب ی الگ وی پیش نهادی ب ا اس تفاده از روش تحلی ل مس یر انج ام ش د. نتای ج از برازندگ ی الگ و ب ا داده ه ا حمای ت کردن د. یافته ه ا نش ان داد ک ه خودمهارگری بازداری، رابط ه تعامل والد-کودک با مهارتهای اجتماعی و مشکلات رفتاری را میانجی گ ری می کند و تعامل والد با کودک هم به واسطه خود مهارگری بازداری و هم به طور مستقیم با مهارتهای اجتماعی و مشکلات رفتاری رابطه دارد.
اثربخشی برنامه توان بخشی شناختی مبتنی بر حافظه بر مشکلات رفتاری و حافظه فعال دانش آموزان با آسیب شنوایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: آسیب شنوایی تمام جنبه های زندگی فرد را تحت تأثیر قرار می دهد، در حالی که استفاده از برنامه توان بخشی شناختی مبتنی بر حافظه با نتایج مؤثری همراه است. هدف این پژوهش، بررسی اثربخشی برنامه توان بخشی شناختی مبتنی بر حافظه بر مشکلات رفتاری و حافظه فعال دانش آموزان با آسیب شنوایی بود. روش کار: این پژوهش، یک مطالعه شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون _ پس آزمون و گروه کنترل بود. در این پژوهش 26 دختر با آسیب شنوایی که به روش نمونه گیری در دسترس از مدارس شهر اصفهان انتخاب شده بودند، شرکت داشتند. آزمودنی ها به دو گروه 13 نفری آزمایش و کنترل تقسیم شدند. گروه آزمایش، برنامه توان بخشی شناختی مبتنی بر حافظه را در 10 جلسه دریافت کردند، در حالی که به گروه کنترل این آموزش ارائه نگردید. ابزارهای پژوهش، آزمون مشکلات رفتاری (2001) و مجموعه آزمون حافظه فعال برای کودکان (1396) بود. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که برنامه توان بخشی شناختی مبتنی بر حافظه بر مشکلات رفتاری و حافظه فعال آزمودنی ها تاثیر معناداری داشت (0001/0 P< ). نتیجه گیری: بر اساس یافته ها، برنامه توان بخشی شناختی مبتنی بر حافظه، مشکلات رفتاری و حافظه فعال دانش آموزان با آسیب شنوایی را بهبود بخشید. بنابراین، می توان از این برنامه به منظور بهبود مشکلات رفتاری و حافظه فعال چنین دانش آموزانی بهره برد و برنامه ریزی برای استفاده از برنامه توان بخشی شناختی مبتنی بر حافظه برای آنها اهمیت ویژه ای دارد.
تنظیم شناختی هیجان و مشکلات رفتاری در کودکان مبتلا به اختلالات یادگیری خاص (ریاضی، خواندن و نوشتن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعه ی حاضر، بررسی تنظیم شناختی هیجان و مشکلات رفتاری در کودکان مبتلا به اختلالات یادگیری خاص (ریاضی، خواندن و نوشتن) بود. از میان جامعه آماری دانش آموزان پسر مقطع ابتدایی (۷ تا ۱۲ سال) از سال ۱۳۹۵ تا ۱۳۹۷ شهر همدان و اراک، ۱۲۰ کودک (۳۰ نفر مبتلا به اختلال یادگیری ریاضی، ۳۰ نفر مبتلا به اختلال یادگیری خواندن، ۳۰ نفر مبتلا به اختلال یادگیری نوشتن و ۳۰ نفر کودک بودن اختلال یادگیری به روش نمونه گیری هدفمند و لحاظ کردن ملاک های ورود و خروج به پژوهش انتخاب شدند. از ابزارهای فهرست اختلال های خواندان،آزمون ریاضی ایران کی مت، پرسشنامه مشکلات رفتاری کانرز فرم کوتاه والدین و پرسشنامه ی تنظیم شناختی هیجان نسخه کودکان برای ارزیابی آزمودنی ها استفاده شد. نتایج نشان داد که هر سه گروه دارای اختلالات یادگیری در مقایسه با گروه بهنجار، با تفاوت معناداری از میزان کمتر راهبرهای مثبت تنظیم هیجان و میزان بیشتر راهبرهای منفی تنظیم هیجان و مشکلات رفتاری برخوردار بودند، همچنین نتایج نشان داد که اختلال خواندن در مقایسه با دو گروه اختلالات ریاضی و نوشتن از میزان بیشتر راهبردهای منفی تنظیم هیجان و مشکلات رفتاری همراه بود. یافته های این مطالعه شواهدی بر مشکلات تنظیم هیجانی و رفتاری دانش آموزان مبتلا به اختلالات یادگیری فراهم می کند. بنابراین لازم است در جهت بهبود و اصلاح این مشکلات برنامه ریزی های لازم صورت گیرد.
تأثیر آموزش بازی درمانی با مدل فیلیال تراپی بر مشکلات رفتاری کودکان شنوا و تاب آوری مادران ناشنوای آنها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به منظور بررسی اثربخشی آموزش بازی درمانی با مدل فیلیال تراپی بر مشکلات رفتاری کودکان و تاب آوری مادران ناشنوا انجام شد. این پژوهش، یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و گروه کنترل بود. در این پژوهش 30 نفر از مادران ناشنوا شرکت داشتند که به روش نمونه گیری در دسترس از انجمن خانواده ناشنوایان و کانون ناشنوایان استان اصفهان انتخاب شدند. آزمودنی ها به دو گروه آزمایش و کنترل 15 نفری تقسیم شدند. گروه آزمایش در 8 جلسه در برنامه بازی درمانی با مدل فیلیال تراپیشرکت کردند در حالی که به گروه کنترل هیچ آموزشی ارائه نشد. ابزار این پژوهش فهرست مشکلات رفتاری کودک آخنباخ و رسکورلا و مقیاس تاب آوری کانر و دیویدسون بود. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری تحلیل شد. نتایج نشان داد که آموزش بازی درمانی با مدل فیلیال تراپی اثر معناداری بر مشکلات رفتاری کودکان و تاب آوری مادران ناشنوا داشت (001/0P<). بنابراین، آموزش برنامه بازی درمانی با مدل فیلیال تراپی می تواند مشکلات رفتاری کودکان و تاب آوری مادران ناشنوا را بهبود بخشد.
اثربخشی آموزش حافظه کاری هیجانی بر کاهش مشکلات رفتاری و بازداری رفتاری در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و ارزشیابی سال سیزدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۹
169-184
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش حافظه کاری هیجانی بر کاهش مشکلات رفتاری و بازداری رفتاری دانش آموزان دختر دوره ی اول متوسطه انجام شد. این پژوهش از نوع مطالعات نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دوره ی اول متوسطه ناحیه 5 شهر تبریز در سال تحصیلی 97-1396 بود. از این جامعه، نمونه ای به حجم 30 نفر دارای مشکلات رفتاری بر اساس نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) جایگزین شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه مشکلات رفتاری راتر فرم اولیاء و معلمان، بازداری رفتاری برو/ نرو و نرم افزار حافظه کاری هیجانی استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با روش آماری تحلیل کوواریانس انجام شد. نتایج پژوهش نشان داد که آموزش حافظه کاری هیجانی بر مشکلات رفتاری و بازداری رفتاری دانش آموزان تأثیر معناداری دارد (05/0>P). در واقع آموزش حافظه کاری هیجانی باعث کاهش مشکلات رفتاری و بهبود بازداری رفتاری در دانش آموزان می شود. بنابراین با توجه به نتایج پژوهش حاضر، آموزش حافظه کاری هیجانی نقش مهمی در مشکلات رفتاری و بازداری رفتاری در دانش آموزان دارد
نقش فرزندپروری ذهن آگاهانه و سبک دلبستگی مادر در پیش بینی اختلالات رفتاری کودکان بیش فعال
منبع:
زن و فرهنگ سال هشتم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۳۲
21-36
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر پیش بینی مشکلات رفتاری کودکان بیش فعال بر اساس سبک فرزندپروری ذهن آگاهانه و سبک دلبستگی مادران آن ها بود. جامعه مورد مطالعه تمامی مادران کودکان دبستانی شهر تهران بود که از میان آن ها 60 نفر با روش نمونه گیری هدفمند با اجرای پرسشنامه کانرز (1970) بر روی کودکان و تشخیص بیش فعالی آنان، به عنوان نمونه انتخاب شدند و سپس پرسشنامه های سبک فرزندپروری ذهن آگاهانه (دونکان،2007) و سبک دلبستگی (وان-اونهاون،2003) بر روی مادران این کودکان اجرا شد. طرح این پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از رگرسیون چند متغیره نشان داد که سبک فرزندپروری ذهن آگاهانه پیش بینی کننده منفی و معنی دار مشکلات رفتاری اضطراب؛افسردگی، انزوا؛افسردگی، نادیده گرفتن قواعد، رفتار پرخاشگرانه، مشکلات اجتماعی کودکان بیش فعال است (05/0>p). همچنین سبک دلبستگی ایمن والدین به صورت منفی و معنی دار پیش بینی کننده اختلالات رفتاری کودکان بیش فعال است (05/0>p).