مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۰۱.
۲۰۲.
۲۰۳.
۲۰۴.
۲۰۵.
۲۰۶.
۲۰۷.
۲۰۸.
۲۰۹.
۲۱۰.
۲۱۱.
۲۱۲.
۲۱۳.
۲۱۴.
۲۱۵.
۲۱۶.
۲۱۷.
۲۱۸.
۲۱۹.
۲۲۰.
همدلی
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۸۹
۳۳۸-۲۸۹
حوزه های تخصصی:
مقدمه: مطالعه حاضر با هدف شناسایی عوامل اثرگذار بر کاهش رفتار یاریگرانه شهروندان با سازمان بهزیستی انجام شد. روش: این مطالعه با روش توصیفی و در قالب یک طرح پس رویدادی انجام شد. داده های این مطالعه از 408 نفر از شهروندان 20 سال به بالای استان گیلان جمع آوری شدند. این افراد با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها عبارت بودند از: مقیاس اعتماد بزرگسالان (ATS)؛ مقیاس چندبعدی حمایت اجتماعی ادراک شده (MSPSS)؛ مقیاس هنجار تقابل (NRS)؛ شاخص شبکه اجتماعی (SNI)؛ پرسشنامه مسئولیت اجتماعی (SRQ)؛ پرسشنامه احساس همدلی (SEQ)؛ پرسشنامه تجدید نظر شده مشارکت شهروندان در تصمیم گیری سازمانی (CPQ-R)؛ پرسشنامه شفافیت سازمانی (OTQ)؛ پرسشنامه محقق ساخته آگاهی شیوه های یاریگری و میزان یاریگری. یافته ها: تفاوت معناداری میان افراد با رفتار یاریگری ضعیف، متوسط و بالا از نظر اعتماد اجتماعی؛ حمایت اجتماعی؛ شبکه ها و پیوندهای اجتماعی؛ هنجار تقابل اجتماعی؛ هنجار مسئوولیت اجتماعی؛ احساس همدلی؛ باور به عدم درگیرساختن شهروندان در تصمیم گیری های سازمان بهزیستی؛ آگاهی شهروندان از شیوه های یاریگری؛ باور به عدم شفافیت عملکرد سازمان بهزیستی؛ و رفتار نوعدوستانه مشاهده شد. بحث: نارسایی در متغیرهای اجتماعی بعنوان ریسک فاکتورهای کاهش یاریگری با سازمان بهزیستی عمل می کنند. لازم است اقدامات مداخله ای برای تقویت متغیرهای اجتماعی روانی با هدف ارتقای سطح یاریگری شهروندان با سازمان بهزیستی انجام شوند.
کارکردهای شفقت در اخلاق سیاسی اسلام با تأکید بر دیدگاه آیت الله خامنه ای(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
یکی از اصول مهم در اخلاق سیاسی اسلام، اصل «شفقت» نسبت به شهروندان است. در سایه این اصل، میان مردم و زمامداران همبستگی و همدلی ایجاد می شود و سرمایه اجتماعی افزایش می یابد. از نگاه اسلام، کارگزاران نظام اسلامی باید نسبت به مشکلات افراد جامعه حساس باشند و سختی های مردم را رنج خود بدانند. همدردی، همدلی، همکاری محبت آمیز و تعاطف، ارزش های برآمده از وجود شفقت در جامعه هستند. این نوشتار به روش توصیفی تحلیلی درصدد بررسی کارکردهای شفقت در اخلاق سیاسی اسلام با تکیه بر دیدگاه رهبر معظم انقلاب است. یافته ها نشان می دهد که با لحاظ تمهیدات نظری، مانند ابعاد شفقت فردی و سیاسی، گنجایش های قوه خیال، دوری از خودمحوری و احساس مسئولیت، می توان کارکردهای شفقت را در همدلی و همدردی سیاسی، جذب حداکثری، عفو و کینه زدایی، افزایش اعتماد و سرمایه اجتماعی، سعه صدر و شکیبایی و افزایش خیرخواهی سیاسی شهروندان ردیابی کرد که هرکدام در اندیشه آیت الله خامنه ای نیز حضوری آشکار دارند.
مقایسه اثربخشی ذهن آگاهی و تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای بر همدلی در کودکان دارای اختلال نقص توجه/بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اختلال نقص توجه/بیش فعالی شایع ترین نوع اختلال عصب تحولی در کودکان است. پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی مداخله ذهن آگاهی و تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای بر شناخت اجتماعی (مولفه همدلی) در کودکان دارای اختلال نقص توجه/بیش فعالی انجام شد. روش کار: مطالعه حاضر در قالب یک طرح آزمایشی چند گروهی با پیش آزمون و پس آزمون به همراه گروه کنترل و پیگیری انجام شد. جامعه این مطالعه شامل دانش آموزان دارای نقص توجه/بیش فعالی ارجاعی به مراکز توان بخشی شهر تهران در بهار و تابستان 14۰۰ بودند که از بین آنها ۴۵ نفر با تشخیص اولیه اختلال نقص توجه/بیش فعالی با روش نمونه گیری در دسترس (همتاسازی سن و جنس) انتخاب شدند و به طور تصادفی ساده در سه گروه ۱۵ نفری ذهن آگاهی، تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای و کنترل غیرفعال قرار گرفتند. در این پژوهش ۱۵ جلسه آموزش به گروه مداخله ذهن آگاهی ارائه شد. در گروه مداخله تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای ۱۲ جلسه با شدت جریان ۱ میلی آمپر و با مدت زمان۱۰ دقیقه برای دانش آموزان استفاده شد. برای سنجش همدلی از پرسشنامه Auyeung و همکاران (۲۰۰۹) استفاده شد و یافته ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس آمیخته از طریق نرم افزار SPSS-26 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج حاکی از تاثیر معنادار هر دو مداخله بر همدلی بود (0/001 >P). باتوجه به یافته های به دست آمده هر چند مداخله ذهن آگاهی باعث بهبود سطح همدلی شد؛ ولی اثربخشی تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای بر همدلی بیشتر بود. نتیجه گیری: با توجه به یافته های به دست آمده در مطالعه حاضر، این مداخلات جهت بهبود سطح همدلی دانش آموزان دارای اختلال نقص توجه/بیش فعالی می تواند مورد استفاده پژوهشگران و درمانگران قرار گیرد.
مقایسه همدلی و شناسایی هیجان بین افراد سالم و افراد وابسته به مواد تحت درمان بعد از دو ماه، شش ماه و یک سال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال هفدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۸
۱۳۸-۱۱۳
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی تغییرات همدلی و درک هیجانی افراد وابسته به مواد محرک و مخدر بعد از دو ماه، شش ماه و یک سال درمان و مقایسه آن با افراد سالم بود. روش: پژوهش حاضر حاضر علی-مقایسه ای و از نوع مطالعات طولی بود. جامعه آماری شامل همه افراد وابسته به مواد تحت درمان در کلینیک های ترک اعتیاد شهر تهران در سال 1400 و افراد سالم از خانواده آنها بود. نمونه ای به حجم 102 نفر (شامل 34 نفر وابسته به مواد مخدر، 34 نفر وابسته به مواد محرک، و 34 فرد سالم از خانواده های آنها) به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل آزمون همدلی و تکلیف بازشناسایی هیجان چهره بود. یافته ها: نتایج نشان داد که در طول زمان درمان، همدلی افراد وابسته به مواد افزایش یافت و پس از گذشت یک سال تفاوتی بین گروه وابسته به مواد مخدر با گروه سالم وجود نداشت، درحالی که همدلی گروه وابسته به مواد محرک کماکان هنوز به سطح افراد سالم نرسیده بود. همچنین، مشخص شد که در طول زمان درمان، درک هیجان در هر دو گروه وابسته به مواد افزایش یافت، اما حتی پس از گذشت یک سال، بین دو گروه وابسته به مواد و افراد سالم در نمرات درک هیجان تفاوت معناداری وجود داشت. نتیجه گیری: این پژوهش نشان داد که از جمله آسیب های بلندمدت شناختی مصرف مواد، اثرات مربوط به توانایی های شناخت اجتماعی مانند همدلی و درک هیجان است. این امر اهمیت توجه به اثرات بلند مدت مصرف مواد و اقدامات درمانی و توانبخشی شناختی طولانی مدت را مشخص می نماید.
مدل ساختاری دشواری در تنظیم هیجان و نشانه های اختلال سلوک (CD) با میانجی گری همدلی عاطفی و شناختی در نوجوانان پسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی مدل معادلات ساختاری دشواری در تنظیم هیجان و نشانه های اختلال سلوک با میانجی گری همدلی عاطفی و شناختی در نوجوانان پسر بود. روش پژوهش توصیفی-همبستگی به روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پسر متوسطه اول شهر کرمانشاه در سال تحصیلی 1401-1400 بود که از بین آنها تعداد 234 نفر از دانش آموزانی که بالاترین نمرات را در پرسشنامه علائم مرضی کودکان کسب و دارای بیشترین نشانه های اختلال سلوک بودند، بر اساس روش نمونه گیری هدفمند به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه دشواری در تنظیم هیجان (DERS، گراتز و روئمر، 2004) و مقیاس بهره همدلی (EQ، بارون و کوهن، 2003) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها نشان داد که مدل از برازش خوبی برخوردار بوده و دشواری در تنظیم هیجان و همدلی عاطفی و شناختی بر اختلال سلوک اثر مستقیم و معنادار داشتند (01/0>P). همچنین دشواری در تنظیم هیجان با میانجی گری همدلی عاطفی و شناختی بر اختلال سلوک دانش آموزان اثر غیر مستقیم و معناداری داشت (01/0>P). بر اساس این یافته ها می توان نتیجه گرفت که رشد خودتنظیمی هیجان می تواند دستیابی به همدلی را در فرد میسر ساخته و به عنوان یک عامل مؤثر در جهت کاهش نشانه های اختلال سلوک و افزایش رفتار جامعه پسند در نوجوانان عمل کند.
رابطه همدلی و نوع دوستی با تاب آوری سربازان
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۰ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴۰
57 - 65
حوزه های تخصصی:
مقدمه: دوره سربازی باتوجه به شرایط ویژه ای که دارد همواره سرشار از تنش و شرایط استرس زاست که سلامت روان سربازان را تحت تأثیر قرار می دهد اما تاب آوری افراد می تواند آنها را درجهت سازگاری با این شرایط توانمندتر کند. بنابراین، هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه همدلی و نوع دوستی با تاب آوری سربازان یکی از ارگان های نظامی است. روش: روش این پژوهش توصیفی همبستگی و جامعه آماری پژوهش شامل تمامی سربازان یکی از یگان های آموزش نظامی کشور در سال 1398 و شامل 400 نفر است. حجم نمونه شامل 100 نفر می باشد که به صورت نمونه گیری تصادفی ساده، انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه همدلی مهرابیان و اپستین (1972)، مقیاس رفتار مطلوب اجتماعی جهانی (خودگزارش دهی نوع دوستی) راشتون و همکاران (1981) و مقیاس تاب آوری کونور و دیویدسون جمع آوری شده است. داده های به دست آمده به کمک نرم افزار spss و با استفاده از شاخص های مرکزی و پراکندگی و آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون تجزیه وتحلیل شد. نتایج: نتایج نشان داد که بین همدلی و نوع دوستی با تاب آوری، رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد. (p < 0/001). نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نیز نشان داد که همدلی و نوع دوستی، تاب آوری را پیش بینی می کنند. بحث: با برگزاری کارگاه های مهارت همدلی و نوع دوستی درجهت ارتقای تاب آوری می توان از افسردگی و مشکلات روانی سربازان پیشگیری کرد.
اثربخشی آموزش مبتنی بر ذهن آگاهی بر همدلی و انعطاف پذیری شناختی زنان دارای همسر جانباز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: همدلی و انعطاف پذیری شناختی زﻧﺎن دارای ﻫﻤﺴﺮ ﺟﺎﻧﺒﺎز به دلیل شرایط خاص و استرس های ویژه از اهمیت ویژه ای برخوردار است. ﭘﮋوﻫﺶ ﺣﺎﺿﺮ با هدف ﺑﺮرﺳﯽ اﺛﺮﺑﺨﺸﯽ آموزش مبتنی بر ذهن آگاهی بر همدلی و انعطاف پذیری شناختی زنان دارای همسر جانباز اﻧﺠﺎم ﮔﺮﻓت. روش: پژوﻫﺶ از ﻧﻮع نیمه آزﻣﺎﯾﺸﯽ ﺑﺎ پیش آزمون پس آزمون ﺑﺎ ﮔﺮوه گواه ﺑﻮد. ﺟﺎﻣﻌﻪ آﻣﺎری ﭘﮋوﻫﺶ، زﻧﺎن دارای ﻫﻤﺴﺮ ﺟﺎﻧﺒﺎز 25 ﺗﺎ 40 درﺻﺪ ﺷﻬﺮ تهران در ﺳﺎل 1396 ﺑﻮد. ﻧﻤﻮﻧه ﭘﮋوﻫﺶ ﺷﺎﻣﻞ 24 زن ﻫﻤﺴﺮ ﺟﺎﻧﺒﺎز ﺑﻮد ﮐﻪ ﺑﻪ روش نمونه گیری دردﺳﺘﺮس انتخاب شدند و در دو ﮔﺮوه آزﻣﺎﯾﺶ (12 ﻧﻔﺮ) و ﮔﺮوه گواه (12ﻧﻔﺮ) به صورت ﺗﺼﺎدﻓﯽ ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺘﻨﺪ. سپس ﺑﻪ پرسشنامه صفات همدلی باتسون (1983) و پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی (2010) ﭘﺎﺳﺦ دادﻧﺪ. ﮔﺮوه آزﻣﺎﯾﺶ، ﺑﻪ ﻣﺪت 8 ﺟﻠﺴﻪ و ﻫﺮ ﻫﻔﺘﻪ ﯾﮏ ﺟﻠﺴﻪ، ﺗﺤﺖ آموزش مبتنی بر ذهن آگاهی به صورت گر
اثربخشی درمان روان پویشی فشرده کوتاه مدت بر خودآگاهی هیجانی، همدلی و شفقت به خود در کارآموزان روان- درمانگری
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: توجه به وضعیت روانی کارآموزان روان درمانگری نقشی اساسی در آماده سازی دانشجویان برای ورود به عرصه درمان ایفا می کند. بنابراین این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی درمان روان پویشی فشرده کوتاه مدت بر خودآگاهی هیجانی، همدلی و شفقت به خود در کارآموزان روان درمانگری انجام شد. روش پژوهش: پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با دو گروه آزمایش و گواه و پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری پژوهش متشکل از کلیه کارآموزان روان درمانگری شهر تهران در سال 1400 بود که با روش نمونه گیری در دسترس تعداد 30 نفر انتخاب و به شیوه تصادفی در دو گروه 15 نفری جایگزین شدند. گردآوری اطلاعات با پرسشنامه خودآگاهی هیجانی (ریفی و همکاران، 2008)، پرسشنامه همدلی (مهرابیان و اپستین، 1972) و پرسشنامه شفقت به خود (نف، 2003) انجام شد. برای هر یک از گروه های آزمایش برنامه مداخلاتی به صورت جلسات هفتگی برگزار شد. تحلیل داده ها علاوه بر روش های آمار توصیفی با تحلیل واریانس آمیخته و آزمون تعقیبی بونفرونی انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد در دوره پس آزمون بین میانگین نمرات خودآگاهی هیجانی (01/0p<)، همدلی (01/0p<) و شفقت به خود (01/0p<) گروه آزمایش در جلسات مداخله نسبت به گروه گواه از نظر آماری تفاوت معنادار می باشد. اثربخشی درمان روان پویشی فشرده کوتاه مدت در طول زمان در آزمودنی های گروه های آزمایش پایدار بود. نتیجه گیری: براساس نتایج پژوهش انجام مداخلات روان شناختی جهت آماده سازی کارآموزان روان درمانگری اهمیت بالایی دارد و می تواند پایه ای برای آگاهی افزایی و به کارگیری صحیح این مداخلات در کارآموزان روان درمانگری باشد.
تجلی همدردی در داستان های کودک و نوجوان و نسبت آن با تربیت دینی
حوزه های تخصصی:
همدردی، یکی از مفاهیم اخلاقی– تربیتی در ادبیات و فرهنگ زیستی و اجتماعی انسان-هاست. همدردی و همدلی از نظر معنایی بسیار نزدیک به هم هستند اما با این حال تفاوت ظریفی نیز دارند. همدردی را قدرت ورود به احساسات یا ذهن فرد دیگر گفته اند و همدلی قدرت ورود به شخصیت فرد دیگر و تصور تجربیات او بیان شده است . در پژوهش حاضر سازه ی همدلی و همدردی در داستان های دخترک کبریت فروش: کریستین آندرسن. سرود کریسمس: چارلز دیکنز. ننه مهربون: حسین مجیدی. شاهزاده خوشبخت: اسکاروایلد. ملکه زنبورها: دوستی و بهترین نان برای مهربان ترین حیوان: فرج الهی. مهمان-های ناخوانده: باربر، به روش تحلیل محتوا بررسی شده است. از سوی دیگر مفهوم همدردی و همدلی در آموزه های دینی مورد بحث واقع شده است. پژوهش حاضر یک مطالعه ی کیفی است که به هدف بررسی سازه ی مذکور و تجلی آن در ادبیات دینی و داستانی صورت پرداخته است. پیامد این مفهوم مخاطب را متوجه حضور دیگری می نماید. برای این امر درک دیگران و همدلی با دیگران به تربیت معنا می بخشد و جهان انسانی را زیباتر می کند.
اثربخشی آموزش خودمتمایزسازی بر همدلی و خودکنترلی دانش آموزان طلاق با گرایش به رفتارهای پر خطر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۷۰
75 - 83
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش خودمتمایزسازی بر همدلی و خودکنترلی دانش آموزان طلاق با گرایش به رفتارهای پرخطر انجام شد. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی (با گروه آزمایش و گواه) با طرح سه مرحله ای (پیش آزمون- پس آزمون-پیگیری) و مرحله پیگیری 2 ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان طلاق با گرایش به رفتارهای پرخطر بود که در دوره اول و دوم متوسطه در سال تحصیلی 1401-1400 در شهر بندرعباس مشغول به تحصیل بودند. در این پژوهش تعداد 35 دانش آموز طلاق با گرایش به رفتارهای پرخطر با روش نمونه گیری غیرتصادفی هدفمند انتخاب و با شیوه تصادفی در گروه های آزمایش و گواه جایدهی شدند (18 دانش آموز در گروه آزمایش و 17 دانش آموز در گروه گواه). دانش آموزان در گروه آزمایش آموزش خودمتمایزسازی را طی ده هفته در 10 جلسه 75 دقیقه ای دریافت نمودند. در این پژوهش از پرسشنامه گرایش به رفتارهای پرخطر، پرسشنامه همدلی و پرسشنامه خودکنترلی استفاده شد. داده های حاصل با تحلیل واریانس آمیخته با استفاده از نرم افزار آماری SPSS23 تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که آموزش خودمتمایزسازی بر همدلی (0001>P؛ 57/0=Eta؛ 38/43=F) و خودکنترلی (0001>P؛ 53/0=Eta؛ 32/37=F) دانش آموزان طلاق با گرایش به رفتارهای پرخطر تأثیر معنادار دارد. بر اساس یافته های پژوهش می توان چنین نتیجه گرفت که آموزش خودمتمایزسازی با بهره گیری از فنونی همانند متمایز ساختن باورهای منطقی و غیرمنطقی، مجهز ساختن اعضا به مهارت های خاص ارتباطی و پذیرفتن مسئولیت می تواند به عنوان یک روش کارآمد جهت بهبود همدلی و خودکنترلی دانش آموزان طلاق با گرایش به رفتارهای پرخطر مورد استفاده قرار گیرد.
اثربخشی آموزش کارکردهای اجرایی بر دانش هیجانی و همدلی کودکان دارای خودکنترلی پایین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۷۰
203 - 212
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش کارکردهای اجرایی بر دانش هیجانی و همدلی کودکان دارای خودکنترلی پایین انجام گرفت. پژوهش حاضر آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و دوره پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل کودکان دوره ابتدایی دارای خودکنترلی پایین شهر تهران در سال تحصیلی 1401-1400 بود. در این پژوهش تعداد 26 کودک دارای خودکنترلی پایین با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و با روش تصادفی در گروه های آزمایش و گواه جایدهی شدند. گروه آزمایش آموزش کارکردهای اجرایی را طی دو ماه در 8 جلسه 75 دقیقه ای دریافت نمودند. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه خودکنترلی کودکان (CSQ) (کندال و ویلکاکس، 1979)، پرسشنامه دانش هیجانی (EKQ) (ریفی و همکاران، 2007) و مقیاس همدلی (ES) (جولیف و فارینگتون، 2006) بود. داده ها به شیوه تحلیل واریانس آمیخته و آزمون تعقیبی بونفرنی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که آموزش کارکردهای اجرایی بر دانش هیجانی و همدلی کودکان دارای خودکنترلی پایین تأثیر معنادار دارد (001/0>p). بر اساس یافته های پژوهش می توان چنین نتیجه گرفت که آموزش کارکردهای اجرایی با بهره گیری از فنونی همانند افزایش توجه، تمرکز و دقت، سازماندهی فعالیت ها بازداری پاسخ و کنترل تکانشگری می تواند به عنوان یک روش کارآمد جهت افزایش دانش هیجانی و همدلی کودکان دارای خودکنترلی پایین مورد استفاده قرار گیرد.
پیش بینی پرخاشگری سایبری بر اساس همدلی، بی تفاوتی اخلاقی و نشخوار خشم در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پرخاشگری سایبری شکل جدید خشونت بین فردی در میان نوجوانان است که می تواند، آسیب های فراوانی بر سلامت روان نوجوانان وارد کند، بنابراین لازم است به عوامل زمینه ساز آن پرداخته شود. لذا پژوهش حاضر با هدف پیش بینی پرخاشگری سایبری بر اساس همدلی، بی تفاوتی اخلاقی و نشخوار خشم در نوجوانان انجام شد.
روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان مشغول به تحصیل دبیرستان های پسرانه دوره دوم تبریز در سال تحصیلی 1402-1401 بودند که 395 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای بر اساس جدول نمونه گیری مورگان انتخاب شدند. پرسشنامه های نشخوار فکری خشم (ARS)، مقیاس همدلی اساسی، پرسشنامه پرخاشگری سایبری برای نوجوانان (CYBA) و پرسشنامه بی تفاوتی اخلاقی در این پژوهش استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل رگرسیون همزمان مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج حاصل نشان داد، رابطه منفی معنی داری بین پرخاشگری سایبری و همدلی عاطفی (05/0>P) و رابطه مثبتی بین بی تفاوتی اخلاقی و نشخوار خشم با پرخاشگری سایبری وجود دارد (01/0>P)؛ همچنین نتایج نشان داد که 27/0 تغییرات پرخاشگری سایبری به وسیله همدلی عاطفی، بی تفاوتی اخلاقی و زیرمؤلفه های نشخوار خشم تبیین می شود. همچنین همدلی شناختی، خاطرات خشم و فهم علل سهم معنی داری در پیش بینی پرخاشگری سایبری ندارد (0001/0>P).
نتیجه گیری: پژوهش حاضر نشان داد، جهت کنترل رفتارهایی مثل پرخاشگری سایبری باید به مؤلفه های هیجانی و اخلاقی مانند همدلی، بی تفاوتی اخلاقی و نشخوار خشم توجه بیشتری گردد.
مقایسه اثربخشی آموزش گروهی زوج درمانی مثبت نگر و رویکرد رفتاری تلفیقی بر همدلی و صمیمیت زناشویی زوج های نابارور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۸)
153 - 170
حوزه های تخصصی:
هدف:. هدف از انجام این پژوهش مقایسه اثربخشی آموزش گروهی زوج درمانی مثبت نگر و رویکرد رفتاری تلفیقی بر همدلی و صمیمیت زوج های نابارور بود. روش پژوهش: روش پژوهش، نیمه آزمایشی یا طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زوجین نابارور مراجعه کننده به مراکز مشاوره و درمانی شهر شیراز در سال 1398 که از بین آنها به شیوه نمونه گیری مبتنی بر هدف و بر اساس نمونه در دسترس از بین زوجین مراجعه کننده، تعداد 45 انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه 15 نفره جایگزین شدند. برنامه زوج درمانی رفتاری-تلفیقی کریستنسن و همکاران (2010) در 8 جلسه 90 دقیقه ای و زوج درمانی مثبت نگر رشید و سلیگمن (2013) در 8 جلسه 90 دقیقه ای به صورت هفتگی اجرا شد اما گروه گواه مداخله ای دریافت نکرد. هر سه گروه در پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری به پرسشنامه های همدلی جولیف و فارینگتون (2006) و صمیمیت زناشویی والکر و تامپسون (1983) پاسخ دادند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر به کمک نرم افزار SPSS.22 صورت گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد هر دو روش درمانی می توانند همدلی (92/107= F، 001/0>P)، و صمیمیت زناشویی (81/116=F، 001/0>P) را بهبود بخشند، اما آموزش مثبت نگر به شیوه گروهی دارای تأثیر بیشتری بر متغیرهای پژوهش بود (01/0>P). نتیجه-گیری: می توان نتیجه گرفت آموزش گروهی زوج درمانی مثبت نگر و رویکرد رفتاری تلفیقی بر همدلی و صمیمیت زوج های نابارور موثر است و می تواند بر بهبود مشکلات زوجین نابارور موثر باشد.
بررسی ابعاد همدلی در بین اعضای هیأت علمی دارای پست های مدیریتی با توجه به نقش جنسیتی.(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۶ تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲۰
171 - 186
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این تحقیق بررسی ابعاد همدلی در بین اعضای هیأت علمی دارای پستهای مدیریتی با توجه به نقش جنسیتی در دانشگاه ولی عصر(عج)رفسنجان می باشد. پژوهش حاضر از لحاظ هدف، یک تحقیق کاربردی است و از لحاظ روش؛ همبستگی می باشد .جامعه آماری این تحقیق کلیه اعضای هیأت علمی دانشگاه ولی عصر (عج) رفسنجان در سال تحصیلی 95-1394 دارای پست های مدیریتی ،که تعداد آنان 61 نفر بودند می باشد. به دلیل حجم کم جامعه نمونه گیری انجام نشد وکلیه اعضای جامعه مورد بررسی قرار گرفتند.ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه ای استاندارد بوده است. تجزیه و تحلیل داده ها به صورت توصیفی واستنباطی انجام گرفته است.یافته ها:یافته های تحقیق حاکی از این می باشد که؛ بین میزان همدلی اعضای هیأت علمی و جنسیت آنها رابطه ای وجود ندارد و همچنین میزان همدلی اعضای مدیران در سطح پایینی بود.با توجه به نقش آفرینی مهمِ مقوله ی همدلی در مسائلی چون شادکامی، مسئولیت پذیری و ایجاد صمیمت توجه به برگزاری دوره های آموزشی مرتبط با روابط انسانی و انتخاب علمی مدیران ضرورت پیدا می کند.
«اخلاق مراقبت»، شاخه ای از اخلاق فضیلت یا رویکردی مستقل در اخلاق؟ بررسی دیدگاه مایکل اسلوت و ویرجینیا هِلد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۴
130 - 149
حوزه های تخصصی:
نسبت اخلاق مراقبت و اخلاق فضیلت یکی از پرسش های پیش روی صاحب نظران اخلاق مراقبت است که پاسخ به آن ثمرات مهمی برای اخلاق مراقبت دارد. مایکل اسلوت و ویرجینیا هلد دو تن از صاحب نظران برجسته اخلاق مراقبت هستند که درباره نسبت آن با اخلاق فضیلت دیدگاهی متفاوت دارند. اسلوت اخلاق مراقبت را شاخه ای از اخلاق فضیلت می داند، اما هلد با وجود اذعان به برخی شباهت ها بین این دو، اخلاق مراقبت را یک نظام اخلاقی متمایز ارزیابی می کند. برای داوری میان دیدگاه این دو ابتدا تلاش شده است معیاری برای اخلاق فضیلت ارائه گردد؛ سپس رویکردی که این دو صاحب نظر نسبت به اخلاق مراقبت دارند واکاوی شود تا انطباق یا عدم انطباق آن با معیار بیان شده مشخص گردد؛ اما با توجه به این که اسلوت عنصر «همدلی» و هلد عنصر «روابط مراقبتی» را ارزش پایه در اخلاق مراقبت دانسته اند، با یک اختلاف بنیادین مواجه هستیم که پاسخ به پرسش «نسبت اخلاق مراقبت با اخلاق فضیلت» را منوط به بررسی دیدگاه آنها درباره عنصر محوری در اخلاق مراقبت می نماید. با وجود بررسی استدلال های طرفین درباره این امر، بررسی میزان انطباق این دو دیدگاه با طرز تلقی غالب از اخلاق مراقبت به عنوان راهکار نهایی پاسخ به پرسش مذکور و داوری بین اسلوت و هلد به نظر می رسد. بررسی دیدگاه غالب نشان می دهد که ارزش پایه در اخلاق مراقبت عموماً «عمل مراقبتی» یا «روابط مراقبتی» دانسته شده است نه فضایلی مثل «مراقبت» و «همدلی» و بر همین اساس، باید اخلاق مراقبت را آنطور که هلد می گوید نظامی متمایز از اخلاق فضیلت دانست.
تحلیل محتوای مهارت های زندگی در کتاب های برگزیده کودکان (گروه های سنی الف، ب و ج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای نوین ادبی تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۲۱
23 - 53
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی مؤلفه های مهارت های زندگی در کتاب های برگزیده کودکان است. در میان کتاب های منتشرشده برای کودکان، بعضی از آثار به عنوان کتاب های برتر انتخاب می شوند که والدین و مربیان و کسانی که به نوعی با کودکان سروکار دارند، به آن ها اقبال بیشتری نشان می دهند. در این پژوهش، این کتاب ها از منظر چندی و چگونگی طرح مهارت های زندگی بررسی و تحلیل شدند. این پژوهش به روش تحلیل محتوا انجام شده است. جامعه آماری، کتاب های برگزیده کودکان و نوجوانان و نمونه های آماری پرجایزه ترین کتاب های منتخب از کتابشناسی برگ های ماندگار است که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. پژوهشگر آثار داستانی را که بیشترین جایزه را در زمینه متن، به خود اختصاص داده اند، انتخاب و بر اساس کیفیت و میزان طرح مؤلفه های مهارت های زندگی بررسی و تحلیل کرده است. نتایج حاکی از این است که مهارت های همدلی، تفکر خلاق، مهارت های ارتباطی و تفکر انتقادی بیشترین فراوانی را در میان کتاب ها دارند. در اغلب داستان های بررسی شده، شخصیت هایی که از مهارت های زندگی برخوردار بودند، شخصیت های موفق و کامیاب داستان ها بودند و شخصیت هایی که فاقد مهارت بودند، در پایان داستان ناکام می ماندند.
اثربخشی آموزش مؤلفه های همدلی بر سازگاری و مهارت های اجتماعی کودکان
منبع:
علوم حرکتی و رفتاری سال ۵ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
305 - 315
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف اثربخشی آموزش مؤلفه های همدلی بر سازگاری و مهارت های اجتماعی کودکان پیش دبستانی شهر سنندج انجام گرفت. پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت روش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل می باشد. جامعه هدف کودکان پیش دبستانی شهر سنندج است که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 10 نفر در گروه کنترل و 10 نفر در گروه آزمایش قرار گرفتند. ابزار گردآوری داده ها از دو پرسشنامه مهارت های اجتماعی الیوت و گرشام (1990)، پرسشنامه سازگاری اجتماعی دانشگاه کالیفرنیا (1987) و بسته آموزشی مهارت همدلی(وزیری، لطفی کاشانی 1390) که بسته آموزشی مهارت های همدلی دارای پنج فرایند دانش افزایی، کاربستن، ارزشیابی، تحلیل و ترکیب است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین، انحراف استاندارد) و آمار استنباطی (آزمون نرمال بودن داده ها، شیب همگونی رگرسیون، آزمون لوین، آزمون تحلیل کواریانس، آزمون آنکووا) استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان داد که آموزش مؤلفه های همدلی بر سازگاری اجتماعی کودکان و مؤلفه های آن(قالب های اجتماعی، مهارت های اجتماعی، علایق ضداجتماعی، روابط مدرسه ای و روابط اجتماعی) تاثیر دارد و آموزش مؤلفه های همدلی بر مهارت های اجتماعی کودکان و مؤلفه های آن (مهارت اجتماعی و مشکلات رفتاری) تاثیر دارد.
بررسی ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی پرسشنامه همدلی برای کودکان شنوا و ناشنوای پیش دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی ویژگی های روان سنجی پرسشنامه همدلی برای کودکان شنوا و ناشنوای پیش دبستانی انجام شد. روش: این پژوهش توصیفی و از نوع روان سنجی بود. جامعه آماری پژوهش را مربیان کودکان شنوا و ناشنوای پیش دبستانی در استان تهران در سال تحصیلی 1400- 1401 تشکیل دادند. نمونه شامل دو گروه 270 نفری از مربیان کودکان پیش دبستانی (به ترتیب 160 و 110 نفر از مربیان کودکان شنوا و ناشنوا در هر گروه) می شد که با روش نمونه گیری چندمرحله ای انتخاب شدند. فرایند ترجمه و ترجمه معکوس برای تهیه نسخه فارسی پرسشنامه همدلی انجام شد. برای تعیین روایی صوری و محتوایی از نظر 8 متخصص استفاده شد. شاخص روایی محتوایی به روش لاواشه و روش والتز و باسل به دست آمد و شاخص روایی سازه به روش تحلیل عاملی محاسبه شد. پایایی پرسشنامه با استفاده از روش آلفای کرونباخ و بازآزمایی به دست آمد. یافته ها: پرسشنامه همدلی در 19 گویه و سه خرده مقیاس سه گزینه ای ترجمه شد. بر اساس نتایج تحلیل عامل اکتشافی، سه عامل استخراج شد. نتایج تحلیل عامل تأییدی نشان داد که مدل سه عاملی از برازش خوبی برخوردار است و تأیید کننده روایی سازه ابزار بود. شاخص روایی محتوایی برای پرسشنامه همدلی و هر یک از خرده مقیاس های سرایت هیجانی، توجه به احساسات دیگران و واکنش های اجتماع پسند به ترتیب 94/0، 96/0، 93/0 و 94/0 بود. پایایی پرسشنامه همدلی و هر یک از خرده مقیاس های آن با استفاده از روش آلفای کرونباخ به ترتیب 93/0، 94/0، 90/0 و 92/0 و همچنین با روش بازآزمایی 92/0، 91/0، 88/0 و 89/0 به دست آمد. نتایج روایی همگرا و واگرای پرسشنامه همدلی به ترتیب از راه اجرای همزمان آن با مقیاس ارزش های اجتماعی هیجانی و تاب آوری و پرسشنامه توانایی ها و مشکلات بررسی شد که همبستگی آن متوسط تا بالا و در دامنه 47/0 تا 74/0 بود. نتیجه گیری: پرسشنامه همدلی، ابزاری روا و پایا است و می توان از آن برای ارزیابی همدلی کودکان شنوا و ناشنوای پیش دبستانی در کشور ایران استفاده کرد.
نقش میانجی همدلی در رابطه سبک های دلبستگی و علائم شخصیت خودشیفته در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی نقش میانجی همدلی در رابطه سبک های دلبستگی و علائم شخصیت خودشیفته در دانشجویان بود. جامعه آماری را تمامی دانشجویان 20 تا 40 سال دانشگاه تبریز در سال تحصیلی 1401-1402 تشکیل دادند. تعداد 300 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه شخصیت خودشیفته_16 (NPI-16) آمز و همکاران (2006)، پرسشنامه سبک های دلبستگی (AAI) سیمپسون (۱۹۹۰) و مقیاس همدلی اساسی (BES) آلبیرو و همکاران (2009) بود. از تحلیل معادلات ساختاری برای تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج بیانگر برازش مطلوب مدل پژوهش بود. نتایج نشان داد که دلبستگی ایمن و همدلی به ترتیب با اندازه اثرهای 25/0 (007/0=P) و 20/0- (02/0=P) اثر مستقیم معناداری بر شخصیت خودشیفته دارند، ولی اثر مستقیم دلبستگی ایمن، اجتنابی و دوسوگرا به ترتیب با اندازه اثرهای استاندارد 20/0-، 29/0- و 002/0- بر همدلی معنادار نبود (05/0<P). همچنین دلستگی اجتنابی با اندازه اثر استانداره شده 08/0 اثرغیرمستقیم معناداری بر علائم شخصیت خودشیفته با میانجی گری همدلی نشان داد (05/0=P). این نتایج نشان می دهد که همدلی با توجه به نقش دلبستگی اجتنابی می تواند تبیین کننده علائم اختلال شخصیت خودشیفته در دانشجویان باشد.
رابطه بین نگرانی از بدشکلی بدنی، ایده های برداشت اجتماعی و همدلی با اختلال اضطراب اجتماعی: نقش میانجی آگاهی هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
87 - 101
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین نگرانی از بدشکلی بدنی، ایده های برداشت اجتماعی و همدلی با اختلال اضطراب اجتماعی با نقش میانجی آگاهی هیجانی انجام شد. روش پژوهش توصیفی- همبستگی (معادلات ساختاری) بود. جامعه آماری کلیه دانش آموزان دختر 16 و 17 ساله مقطع متوسطه دوم شهرستان جوین بودند که تعداد 369 دانش آموز با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. شرکت کنندگان به پرسشنامه های اضطراب اجتماعی، نگرانی از بدشکلی بدنی، افکار پارانویا، واکنش پذیری بین فردی و آگاهی هیجانی پاسخ دادند. تجزیه و تحلیل داده ها با روش تحلیل مسیر انجام شد. تحلیل داده ها نشان دهنده برازش مطلوب مدل پس از اصلاح بود. اثر مستقیم نگرانی از بدشکلی بدنی، ایده های برداشت اجتماعی و همدلی بر اختلال اضطراب اجتماعی معنادار بود. همچنین، فقط مسیرهای غیرمستقیم نگرانی از بدشکلی بدنی و همدلی با نقش میانجی آگاهی هیجانی به اختلال اضطراب اجتماعی معنادار بود. هر چند مقدار ضریب آن ضعیف بود. بر اساس نتایج این پژوهش می توان گفت، نگرانی از بدشکلی بدنی، ایده های برداشت اجتماعی و همدلی بر اضطراب اجتماعی دختران نوجوان اثرگذار است و پیشنهاد می شود در مداخله های مرتبط با اضطراب اجتماعی نوجوانان مورد توجه قرار گیرد.