مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۴۱.
۱۴۲.
۱۴۳.
۱۴۴.
۱۴۵.
۱۴۶.
۱۴۷.
۱۴۸.
۱۴۹.
۱۵۰.
۱۵۱.
۱۵۲.
۱۵۳.
۱۵۴.
۱۵۵.
۱۵۶.
۱۵۷.
۱۵۸.
۱۵۹.
۱۶۰.
حاشیه نشینی
شهرگرایی به عنوان یک شیوه ی اختصاصی زیست یا زندگی که ویژگی شهر است، به کیفیت متمایز انسانی اشاره می کند که برخلاف شهرنشینی، یک فرایند رشد شهری نیست، بلکه مرحله نهایی و نتیجه ی شهرنشینی محسوب می گردد. هدف از این تحقیق تحلیل فرایند شهرگرایی در مناطق حاشیه نشین می باشد که به این منظور محدوده محله "آخمه قیه" شهر تبریز به عنوان یکی از شاخص های وقوع شهرگرایی انتخاب شده است. برای رسیدن به این هداف و اینکه محله مورد نظر در کردام یک از فرایند شهرگرایی قرار داد، پرسشنامه ای با توجه به معیارهای شهرگرایی تهیه و توسط ساکنین محله مذکور تکمیل شده و یافته های پرسشنامه ها توسط نرم افزار spss بررسی شده است. با توجه به نتایج اولویت بندی میزان شهرگرایی افراد محله آخمه قیه نشانگر این است که ؛ این محله در زمینه مدیریت و برنامه ریزی زمان موفق تر بوده و بعد از آن در زمینه روابط اجتماعی شخصی و سپس در زمینه امنیت اجتماعی، ولیکن در زمینه روابط اجتماعی غیر شخصی و عوامل اقتصادی در سطح پایین تر از سطح متوسط شهرگرایی قرار گرفته است.
حاشیه نشینی و تأثیر آن بر جرائم جنسی (مطالعه موردی منطقه پاکدشت شهر تهران)
منبع:
پژوهش ملل تیر ۱۴۰۱ شماره ۷۷
79-109
مقاله حاضر، باتوجه به اهمیت موضوع و با هدف بررسی اثر حاشیه نشینی بر ارتکاب جرائم جنسی و ایجاد زمینه های آن در منطقه پاکدشت بعنوان یکی از جرم خیزترین محله های حاشیه نشین شهر تهران، به بررسی وضعیت جرم خیزی و زمینه های ارتکاب جرم در این محله بعنوان محدوده مورد مطالعه پرداخته است. روش تحقیق در این مقاله بر مطالعات میدانی (مصاحبه، پرسشنامه و مشاهدات میدانی) و کتابخانه ای استوار بوده و حجم نمونه با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای به دست آمده است، بدین صورت که با روش نمونه گیری طبقه ای متناسب، از بین سه طبقه براساس نسبت جمعیت جامعه آماری بصورت تصادفی ساده 150 نفر انتخاب شده است. برای تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS18 استفاده شد. سوال اصلی که برای این پژوهش مطرح می شود این است که نقش حاشیه نشینی در افزایش جرائم جنسی چگونه قابل تحلیل است؟ و فرضیه آن بدین صورت است که میان حاشیه نشینی و افزایش جرائم جنسی ارتباط مستقیم وجود دارد. هدفی که برای این پژوهش می توان بیان نمود بررسی ارتباط حاشیه نشینی با ارتکاب جرائم جنسی به منظور پیدا کردن راهکارهای موثر جلوگیری از افزایش جرائم جنسی می باشد. نتیجه پژوهش حاضر نشان می دهد به علت مسائلی از قبیل: حاکمیت ناامنی، سطح پایین درآمد خانواده های ساکن در این محله ها، فقر و بیکاری، کافی نبودن فضاهای آموزشی، فقدان آموزش های فرهنگی لازم، محرومیت های ناشی از روابط مشروع جنسی، جمعیت بالا در مسکن های ناکارامد و مشکلات ازدواج و روابط خانوادگی، زمینه ارتکاب و گرایش به جرائم جنسی در محله بالاست.
اصلاحات ارضی سال 1342 بر حاشیه نشینی و اعتراضات سیاسی – اجتماعی در ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سیاست پژوهی اسلامی ایرانی سال اول زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
218 - 242
سال های دهه 1340 و 1350 اوج سیاست های اصلاحات اقتصادی، توسعه و صنعتی شدن بود و برآوردهای رسمی نشان می داد که حکومت ایران به ثبات لازم برای تداوم اقتدار داخلی و منطقه ای رسیده است. اما درست در همین دوره مجموعه ای از اعتراضات و شورش ها آغاز شد که سرانجام به انقلاب 57 منجر گشت. پرسشی که در این مقاله مطرح شده تا به آن پاسخ دهیم آنست که اصلاحات ارضی چگونه به اعتراضات سیاسی شهری تأثیر گذاشته است؟ فرضیه ای که ارائه می شود آنست که اصلاحات ارضی موجب تحرک اجتماعی و جابجایی جمعیتی شده و موجب پیدایش حاشیه نشینی در حومه شهرهای بزرگ گردید. از سویی، نوسازی با وجود توسعه یافتن مرکزِ شهرهای بزرگ، چیزی جز فقر و نابرابری و بی عدالتی برای بخش مهمی از مردم شهرها نبوده که خود منجر به شکل گیری زمینه هایی برای قیام ها و شورش ها گردید. در این مقاله با استفاده از نظریه های والت ویتمن روستو، آندره گوندر فرانک و امانوئل والرشتاین، به بررسی موضوع در سه سطح تحلیل خُرد، میانه و کلان پرداخته و نتایج بحث مورد بررسی قرار گرفته است. این تحقیق کیفی و با روش جامعه شناسی تاریخی خواهد بود و متون و اسناد مربوط به اصلاحات ارضی ایران و اعتراضات دو دهه پیش از انقلاب را تحلیل می کند. یافته اصلی این تحقیق نشان می دهد که جدا از اراده حکومت ها، همواره یک سری تحولات ساختاری موجبات تغییر شرایط می شود که نقش ساختارها را فراتر از کارگزاران تحمیل می کند.
شناسایی اولویت های کوچک سازی مسکن به منظور بهبود کیفیت کالبدی محلات حاشیه نشین شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۴ پاییز ۱۳۹۴ شماره ۱۵۱
۱۲۳-۱۰۷
حوزه های تخصصی:
در شهر مشهد 8 پهنه عمده و 42 محله حاشیه نشین وجود دارد. براساس آمار سال 1385 این محلات 804000 نفر جمعیت و 6354 هکتار وسعت دارد که 33% از جمعیت و 22% از وسعت شهر مشهد را شامل می شود. ارزیابی شرایط کیفی مسکن در این محلات حکایت از وضعیت نامناسب آن دارد. این در حالی است که در بررسی تجربیات جهانی در خصوص ارتقای کالبدی محلات حاشیه نشین و بهبود شرایط کیفی و کمی مسکن، موضوع کوچک سازی مسکن اهمیت ویژه ای دارد. کوچک سازی مسکن عبارتست از فضایی که با حداقل امکانات، شرایط مناسب زیستی- سکونتی را جهت رشد مادی و معنوی ساکنان خود فراهم می سازد. منتهی موفقیت چنین رویکردی می بایست با توجه به شرایط اجتماعی، اقتصادی و طبیعی هر مکان انجام گیرد. با توجه به این مسئله در این مطالعه با هدف بررسی و اولویت بندی محلات حاشیه نشین شهر مشهد در خصوص کوچک سازی مسکن، ضمن تشکیل مدل مفهومی تحقیق، اقدام به انتخاب 14 شاخص از ویژگی های اجتماعی، اقتصادی و طبیعی محلات حاشیه نشین شد. تعدد محلات و وسعت بالای آن، توجه به این اولویت بندی را ضرورت می بخشد. طی دهه های مختلف روش های گوناگونی به منظور شناسایی مناطق دارای ولویت مطرح شده اند. در این میان روش های مبتنی بر سیستم پشتیبانی فضایی چند معیاره (MC-SDSS) به دلیل تلفیق مدل های تشخیص چند معیاره و سیستم اطلاعات جغرافیایی دارای اهمیت ویژه ای می باشند که در این مطالعه مورد تأکید قرار گرفته است. بهره گیری از این روش به منظور شناسایی اولویت های کوچک سازی مسکن در دو سطح دارای اهمیت است. اول: در سطح محلات و مقایسه و اولویت بندی آن ها و دوم؛ در سطح هر محله و اولویت بندی واحدهای مسکونی آن. این مطالعه به طور خاص به اولویت بندی محلات حاشیه نشین شهر مشهد می پردازد. یافته ها نشان می دهد که محلات گلشهر، کوی شیخ حسن، بازه شیخ و شهرک شهید رجایی دارای اولویت های نخست کوچک سازی مسکن در شهر مشهد می باشند.
کاربرد استراتژی توسعه شهری(CDS) در ساماندهی سکونتگاه های غیررسمی، مطالعه موردی: شهر مهاباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با آشکارشدن ضعف کارآمدی اجرای طرح های شهرسازی که بدون نگرش راهبردی و جامعه تهیه گردیده، ضرورت ایجاد تغییراتی در فرایند و روش های تهیه این طرح ها احساس گردید. برآیند چنین تغییراتی، تهیه و اجرای استراتژی توسعه شهری(CDS) می باشد که امروزه در بسیاری از شهرها درابعاد مختلف از جمله مقوله ساماندهی سکونتگاه های غیررسمی استفاده می گردد. این سکونتگاه ها بویژه در کشورهای در حال توسعه از آن جا که توزیع فضایی شهرها و جمعیت در چارچوب یک برنامه جامع که مبتنی بر هماهنگی های بخشی و ناحیه ای باشد، صورت نگرفته است، مشکلات گسترده ای را برای مجموعه شهر بوجود آورده است. از همین رو امروزه کسی بویژه در نگاه برنامه ریزی جامع و سیستماتیک، نمی تواند تأثیرات خرد و کلان سکونتگاه های غیررسمی را که بر مجموعه خود(کل شهر)، را انکار کند. از این رو باتوجه به این که موضوع مورد پژوهش در بسیاری از کشورهای در حال توسعه از موضوعات چالش برانگیز در عرصه مدیریت شهری، امنیت و پایداری شهری به شمار می رود، پژوهش حاضر به مطالعه ابعاد مختلف سکونتگاه های غیررسمی شهر مهاباد می پردازد. روش مطالعه در این تحقیق بر مطالعات کتابخانه ای و میدانی استوار بوده و مبنای اصلی آن نیز، اجرای طرح مطالعات استراتژی توسعه20 ساله شهر و برنامه پنج ساله شهرداری شهر مهاباد است. نتایج این بخش از مطالعه، نشان از وضعیت نامناسب بخش های مختلف نقاط یازده گانه سکونت گاه غیررسمی شهر مهاباد در ابعاد مختلف اجتماعی، کالبدی، رفتارهای فرهنگی و آسیب ها، مسائل طبیعی، جمعیتی و ... دارد. براین اساس، در هر مرحله با توجه به این که در مطالعات پیمایشی، ویژگی ها و مشکلات مختلف محلات، شناسایی گردید، اهداف کلی، عملیاتی، راهبردها و راه حل های دستیابی به اهداف نیز بر اساس چارچوب تعیین شده در مطالعات استراتژی توسعه شهری(CDS) بیان گردید.
بررسی روند افتراقات فضایی-مکانی انواع وندالیسم در جغرافیای اسکان غیر رسمی شهر زنجان با استفاده از GIS، مورد مطالعه: محله های سایان و بیسیم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: معضل «وندالیسم»، تخریب عمدی اموال عمومی یا خصوصی و نوعی بیماری در قرن حاضر قلمداد می شود. این کنش، زاده عوامل متفاوتی بوده که در ساختارهای فضایی، بروز یافته است. وندالیسم در ساختارهای اسکان غیررسمی به وضوح به چشم می خورد که تحت تأثیر عوامل حاکم، در این مناطق ایجادشده است؛ بنابراین هدف پژوهش حاضر بررسی عوامل و محرکه های مؤثر بر افتراقات فضایی وندالیسم در جغرافیای اسکان غیررسمی سایان و بیسیم است.
روش: این پژوهش، در چارچوب پژوهش های توصیفی-تحلیلی قرار می گیرد. جامعه آماری پژوهش، شهر زنجان و نمونه های آماری محله های بیسیم و سایان است. مختصات دکارتی نمودهای وندالیسمی محله ها به صورت تمام شماری ثبت شده است. سپس به صورت فایل «اکسل» در نرم افزار «اس پی اس اس» برای تحلیل های آمار توصیفی و جداول فراوانی و در نرم افزار «جی آی اس» برای تحلیل های زمین مرجع و نمایش مکانی نمودهای وندال فراخوانی شده است. به منظور تحلیل پراکنش فضایی از آزمون های «کرنل» به منظور تخمین تراکم وندالیسم، آزمون «کیریجینگ» به منظور پیش بینی ریسک رخداد وندالیسم در نواحی مجاور رویدادها و شاخص نزدیک ترین همسایگی برای بررسی واگرایی یا همگرایی نمودهای وندالیسم استفاده شده است.
یافته ها: یافته ها نشان می دهند، عمده نمودهای وندالیستی محله های سایان و بیسیم، معادل (۵۰) درصد از نوع وندالیسم مخرب، منطبق بر کاربری مسکونی بوده است که بافت فرسوده هستند. عدم نظارت قانون در نواحی اسکان غیررسمی خصوصاً در کاربری های مخروبه و بایر موجب شده (۱۸) درصد از وندالیسم محل سایان متوجه این کاربری شود و بخشی هایی از بیسیم نیز در زمره کاربری رهاشده اعم از گورستان، زمین های بایر که به نوبه خود درصدی از انواع وندالیسم را در خود جای داده اند.
نتیجه گیری: نتایج حاکی از آن است که فضای جغرافیایی می تواند نقش تقویت کننده ای بر مؤلفه های مؤثر بر وندالیسم در ساختارهای فضایی داشته باشد. بدین صورت، جغرافیا شرایط سهولت برای رخداد وندالیسم را ایجاد می کند. بافت های فرسوده و مخروبه شهر، زمین های بایر و مختصات بدون نظارت قانون و... عوامل زمینه ساز رخدادهای وندالیستی است.
تهیدستان شهری (نگاهی تاریخی و جمعیت شناختی به حاشیه نشینی در کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیدایش سکونت گاه های غیررسمی کرمانشاه به دهه 1340 برمی گردد. در این پژوهش 13 مورد از این سکونت گاه ها با استفاده از روش های اسنادی و آماری بررسی شده است؛ یافته ها نشان می دهد که: وسعت محلات حاشیه نشین از 1352 تا 1390 حدود 14 برابر افزایش یافته است؛ از نظر کالبدی در یک دهه اخیر، بهسازی صورت گرفته است؛ از نظر فرهنگی، در ترکیب زبانی، قومی و مذهبی بافت ها تغییری دیده نشده، موارد پیشین متراکم تر و باثبات تر شده اند؛ جمعیت ابن مناطق در سال های 90-1385 اندکی کاهش یافته است. در مقایسه با محله های مرفه شهر، جمعیت کمتر از 15 سال، جمعیت فعال، نرخ باسوادی مردان، جمعیت فاقد همسر و مهاجرفرستی در مناطق مسأله دار بیشتر است. این مناطق، در زمینه وقوع جرم از نظر آماری، بر خلاف تصور عمومی، به جز در مورد جرم های مربوط به مواد مخدر، وضع چندان نامساعدی ندارند. در موارد غیر از مواد مخدر، تصور میزان امنیت زندگی در این محلات برای ساکنان آنها با آن چه ساکنان محلات دیگر، از جمله محلات برخوردارتر و مرفه تر درباره آنها در سر دارند متفاوت بوده و ارزیابی ساکنان از امنیت، عموماً بالاتر است. در مجموع این مناطق را می توان از لحاظ وضعیت کالبدی به سه دسته تقسیم کرد.: سطحِ 1 (وضعیت نامناسب): دولت آباد، آناهیتا؛ سطحِ 2 (وضعیت نگران کننده): شامل شاطرآباد، باغ ابریشم، حکمت آباد، چقاگلان؛ و سطحِ 3 (وضعیت بحرانی): شامل چقاکبود، نوکان، دره دراز، جعفرآباد، کولی آباد، چمن و صادقیه. در این زمینه می توان پیشنهاد کرد که محله دولت آباد و حتی آناهیتا را از شمار بافت های دارای مشکلات عمیق و جدی خارج کرد.
مروری بر شرح خدمات و روند تشکیل دفاتر تسهیلگری و توسعه محلی در شهر یزد
منبع:
فرهنگ یزد سال سوم بهار ۱۴۰۰ شماره ۹
117 - 154
حوزه های تخصصی:
طرح دفاتر تسهیلگری و توسعه محلی یکی از پروژه های مطالعاتی و نیازسنجی سازمان امور اجتماعی کشور با ماهیت پیمایش، مطالعه، ظرفیت سنجی و تسهیلگری به منظور کاهش و کنترل آسیب های اجتماعی، حل مسائل و مشکلات محلات کم برخوردار و حاشیه نشین و توانمند سازی ساکنین در 21 استان کشور، در دولت دوازدهم به اجرا درآمد. طرح مذکور در استان یزد/ شهر یزد از سال 1398 با شناسایی سه محله های حسن آباد، صدرآباد و اسکان به عنوان محلات هدف توسعه اجرایی شد. هدف از این پژوهش که با روش اسنادی و کتابخانه ای، مشاهدات میدانی و تجربه ی میدانی نگارندگان به واسطه ی فعالیت در حوزه ی دفاتر تسهیلگری و توسعه محلی انجام شده؛ بررسی شرح خدمات دفاتر، فرآیند استقرار دفاتر تسهیلگری در شهر یزد، فرآیند انتخاب محلات هدف، ساختار دفاتر، ویژگی کارشناسان و مدیران این دفاتر، فرآیند انتخاب مجریان استانی دفاتر و نقاط قوت و ضعف آن ها در شهر یزد است. با توجه به تعطیلی این دفاتر و بازخوردهای مثبتی که در بین مردم و مسئولین شهر یزد بر جای گذاشته؛ پیشنهاد هایی نیز برای تداوم فعالیت این دفاتر ارائه شده است.
تحلیل فضایی جرایم در محله های حاشیه نشین کلان شهر اهواز با استفاده از تکنیک ویکور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سیاسی فضا دوره ۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۸)
۱۷۸-۱۵۹
حوزه های تخصصی:
حاشیه نشینی به عنوان خروجی عدم تعادل های فضایی سرچشمه گرفته از بی عدالتی فضا یکی از مهم ترین بنیان های تهدید کننده امنیت و توسعه در مقیاس های فردی و جمعی است. کلانشهر اهواز به لحاظ مساحت نواحی حاشیه نشین با ده ناحیه در رتبه نخست کشور قرار دارد و به لحاظ جمعیت حاشیه نشین با 450 هزار نفر یکی از متراکم ترین نواحی حاشیه نشین کشور است. اثرگذاری نواحی حاشیه نشین از جنبه های مختلفی قابل بررسی و تحلیل است، یکی از مهمترین جنبه های این مطالعات، تحلیل فضایی جرایم محله های حاشیه نشین شهر و شناسایی محله های جرم خیز برای پیشگیری از جرائم در فضای شهر است. محله های حاشیه نشین شهر اهواز شامل محله های شلنگ آباد، سیاحی، عین دو، آل صافی، حصیر آباد، منبع آب، زرگان، زویه، چنیبه و ملاشیه است. در این مقاله با تمرکز بر جرائمی چون سرقت مسلحانه، زورگیری، نزاع، تیراندازی و قتل محله های حاشیه نشین از نظر شاخص جرائم پنج گانه مورد بررسی و رتبه بندی قرار گرفته اند. این مقاله با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و استفاده از مطالعات نظری و میدانی یافته های تحقیق سازماندهی خواهد شد. به منظور واکاوی ابعاد نظری تحقیق از داده های کتابخانه ای، اسنادی، مراجع الکترونیکی و غیره استفاده شده است. از فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) برای تعیین وزن جرائم و تکنیک ویکور در اکسل به منظور رتبه بندی مناطق از نظر وقوع جرائم پنج گانه اقدام شده است. یافته ها نشان می دهد رتبه بندی محله های حاشیه نشین از لحاظ جرائم پنج گانه از لحاظ بیشترین مقدار به کم ترین مقدار به ترتیب شامل: آل صافی، حصیر آباد و منبع آب، شلنگ آباد، سیاحی و عین دو، ملاشیه، چنیبه و زرگان و زویه است.
بررسی شاخص های اجتماعی- اقتصادی و تأثیر آن بر کیفیت مساکن محلات حاشیه نشین(مطالعه موردی: محله حاشیه نشین شیخ آبادِ شهر قم)
مقوله مسکن از مهم ترین بخش های توسعه در یک جامعه است که با ابعاد وسیع اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و کالبدی خود اثرات گسترده ای در ارائه سلامت و سیمای جامعه دارد. در این میان آنچه که بر کیفیت و کمیت مسکن تأثیر مستقیمی دارد، ویژگی های اقتصادی- اجتماعی می باشد که بازتاب حقیقی کیفیت و رفاه زندگی افراد خواهد بود. اما امروزه با رشد جمعیت و گسترش شهرنشینی، مشکلات عدیده ای از جمله ظهور محلات حاشیه نشین که عمده ترین نماد جهانی در شناخت آن سیما و مساکن نامطالوب است، دامن گیر بسیاری از شهرها به ویژه در کشورهای درحال توسعه شده است. نارسایی های عمده ای که امروزه این محلات در زمینه های مختلف اجتماعی، کالبدی، بهداشتی و به ویژه اقتصادی، با آن مواجه اند، موجب شده تا مسکن ساکنین این محلات که مأمن، پناهگاه، حریم خصوصی و مکانی برای آرامش انسان تلقی می شود، در شرایط مناسبی نباشد.از این رو نگارندگان مقاله حاضر با علم به به اهمیت مقوله حاشیه نشینی، کیفیت مسکن، سلامت زیست و... و با مطالعه مبانی نظری مرتبط با موضوع پژوهش و مطالعات میدانی جامع، به بررسی ویژگی های اجتماعی- اقتصادی و تأثیر آن بر کیفیت مسکن محله شیخ آباد شهر قم به عنوان یکی از شهرهای میلیونی و مهاجرپذیر ایران که با مشکل حاشیه نشینی مواجه اند، پرداخته اند. روش تحقیق در پژوهش حاضر توصیفی تحلیلی بوده و جمع آوری اطلاعات نیز بر مبنای مطالعات کتابخانه ای و میدانی(توزیع380پرسش نامه در میان ساکنین با استفاده از روش کوکران) بوده است. هم چنین جهت تحلیل داده های اخذ شده از مطالعات میدانی، از نرم افزار spssو جهت بررسی و اثبات وجود رابطه و همبستگی بین متغیرها از آزمون (Chi-Square) و من- ویتنی(Man- Wietny) استفاده شده است. نتیجه مقاله حاضر نشان می دهد که مساکن موجود در محله از کیفیت بسیار نامناسبی، به جهت ساختارهای ضعیف اجتماعی- فرهنگی، به ویژه اقتصادی ساکنین، برخوردار است که در نهایت منجر به نزول سطح زندگی، رفاه و امنیت ساکنین، در محله شیخ آباد شده است.
مطالعه مقایسه ای تأثیر کارگاههای تولیدی بر محلات حاشیه نشین قلعه آبکوه و قلعه ساختمان مشهد
از پیامدهای صنعتی شدن رشد روزافزون شهرها در پی مهاجرت های روستا شهری بوده است. این مسئله در شهرهای ایران همچنان ادامه دارد و نه تنها گریبان گیر شهرهای بزرگ است بلکه به شهرهای متوسط هم سرایت نموده است. حاشیه نشینی و تأمین اشتغال برای ساکنان حاشیه ها تبدیل به معضلی برای شهرهای مهاجرپذیر شده است. اکثر این افراد فاقد مهارت و آموزش های لازم هستند. با این وجود به امید بهبود وضعیت زندگی و درامد بیشتر به شهرهای بزرگ می آیند و به دلیل نداشتن سرمایه لازم اجبارا جذب حاشیه ها می شوند. در این مقاله سعی شده است با مطالعه مقایسه ای دو محله حاشیه نشین قلعه آبکوه و قلعه ساختمان مشهد به تأثیر کارگاه ها در جمعیت پذیری محلات حاشیه نشین پرداخته شود. جامعه آماری انتخاب شده از کارگران و کارفرمایان دو محله است، تعداد 14203 کارگاه در هر دو محله مشغول فعالیت هستند. جامعه آماری به دست آمده با توجه به فرمول کوکران در مجموع 254 کارگاه است که در محله قلعه آبکوه 84 کارگاه و در محله قلعه ساختمان 170 مورد به صورت تصادفی انتخاب شده اند. روش تحقیق این مقاله ترکیبی از روش توصیفی- تحلیلی است و در جمع آوری و تحلیل اطلاعات از روش های اسنادی و مشاهدات میدانی استفاده شده است. نتایج استخراج شده از مطالب پرسش نامه ها و مصاحبه حضوری با نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. اطلاعات به دست آمده از نتایج نشان می دهد که یکی از مهم ترین دلایل انتخاب محل احداث کارگاه و اشتغال، برای کارفرما و کارگران نزدیکی به محل سکونت است، همچنین رابطه خویشاوندی بین کارفرما و کارگران می تواند به عنوان عاملی در جهت جذب جمعیت به این محلات باشد، تفاوت دیگر به دست آمده از نتایج در دو منطقه نشان دهنده تفاوت در نوع مهاجرین است، بیشتر مهاجرینی که در محله قلعه ساختمان سکونت دارند از شهرستان های خراسان بزرگ (فریمان، چناران، قوچان، تربت و سرخس و یا روستاهای اطراف این شهرستان ها) می باشند در صورتی که در محله آبکوه افراد وارد شده به این منطقه از سراسر شهرهای ایران (کاشان، تهران، قم، کرمان و ...) هستند.
سنجش رابطه ی میان محل سکونت و انحرافات اجتماعی (مطالعه موردی: محلات حاشیه نشین و غیر حاشیه نشین نهضت آباد و گلستان شهر اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حاشیه نشینی تجلی نابرابری اجتماعی- اقتصادی در زمینه عدم تعادل در توزیع متناسب امکانات و منابع جامعه است. توزیع امکانات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی در تمام مناطق کشورها به ویژه در کشورهای در حال توسعه دارای توزیع یکسانی نیست و باعث مهاجرت و انتقال جمعیت از مناطق فقیر به مناطق برخوردار می گردد و حاشیه نشینی بوجود می آید و مشکلاتی را در فرایند شهرنشینی به وجود می آورد که یکی از عناصر منفی در شهرنشینی است. هدف این پژوهش بررسی و سنجش رابطه ی میان محل سکونت و انحرافات اجتماعی میان محلات حاشیه نشین و غیر حاشیه نشین می باشد. از نظر هدف کارردی و از نظر ماهیت و روش شناسی توصیفی-تحلیلی است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران از میان جامعه ی آماری تحقیق که خانوارهای ساکن محله ی نهضت آباد (حاشیه نشین) و گلستان (غیر حاشیه نشین) است محاسبه گردیده، و به طور تصادفی 300 نفر از محله ی نهضت آباد و 320 نفر از محله ی گلستان مورد پرسش گری قرار گرفته اند. جهت آزمون فرضیه ها از روش آزمون مقایسه میانگین دو متغیر و واریانس دو طرفه در محیط SPSS استفاده گردیده است. نقشه ها با استفاده از نرم افزار ARC GIS ترسیم شده اند. میانگین انحرافات اجتماعی در محله غیر حاشیه نشین گلستان برابر 97/1 و در محله حاشیه نشین نهضت آباد برابر 15/2 می باشد با توجه به (01/0=sig) و (614/2=T) تفاوت میانگین معنی دار است. بنابراین می توان نتیجه گرفت که میزان انحرافات اجتماعی در محله ی نهضت آباد بیش از محله ی گلستان می باشد. واریانس دو طرفه ارتباط متقابل میان محل سکونت، سطح تحصیلات و میزان درآمد را در میزان گرایش به انحرافات اجتماعی نشان می دهد.
مدل یابی و تأثیر ابعاد اجتماعی حاشیه نشینی بر وقوع جرم (مطالعه موردی: مناطق حاشیه نشین شهر کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حاشیه نشینی به عنوان یکی از معضلات شهری و تحت تأثیر قرار دادن امنیت اجتماعی و فراهم نمودن بستر جرم همواره موردتوجه مسئولین شهری و سازمان های مربوطه بوده است. هدف پژوهش حاضر مدل یابی و تبیین تاثیر حاشیه نشینی بر وقوع جرائم اجتماعی در شهر کاشان می باشد. روش پژوهش- توصیفی تحلیلی می باشد. حجم نمونه با استفاده از نرم افزار Sample Power با سطح اطمینان 95 درصد و خطای احتمالی 5 درصد 160 نفر (خانوار) محاسبه شد که شامل مناطق لتحر، پمپ رعیتی گازرگاه، محله عرب ها و شهرک بیست دو بهمن می شود. برای تجزیه وتحلیل توصیفی و استنباطی داده ها از آزمون آماری T-Test در نرم افزار SPSS و جهت تبیین و مدل سازی اثرات نیز از مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزار AMOS استفاده گردید. نتایج حاصل از آزمون T نشانگر معنی دار بودن اثرات اجتماعی، با وقوع جرم در منطقه حاشیه نشین می باشد. تحلیل یافته های منتج از مدل سازی معادلات ساختاری بیانگر این است که از بین شاخص های موردسنجش، شاخص بی سوادی و کم سوادی بیشترین بار عاملی را با وزن رگرسیونی (97 /0) در وقوع جرائم به خود اختصاص داده است. پس ازآن پایگاه خانوادگی با وزن رگرسیونی (95/0) در رتبه ی دوم قرار دارد و دو متغیر بیکاری و اعتیاد به صورت مشترک با وزن رگرسیونی (85/0) در جایگاه سوم و چهارم قرار دارند و نهایتاً عامل عدم احساس تعلق با وزن رگرسیونی (78/0) در رتبه پنجم قرار دارد و پس از تحلیل جزئی تر شاخص های مذکور از هم گسستگی خانواده، ترک تحصیل، و عدم احساس تعلق خاطر، دوستان ناباب و سرقت بیشترین عامل جرم در مناطق چهارگانه شهر کاشان تشخیص داده شد.
مکان گزینی مراکز انتظامی در نواحی حاشیه نشین (مطالعه موردی: شهر بومهن)(مقاله علمی وزارت علوم)
نواحی حاشیه نشین ، نواحی هستند که ویژگی های خاص ممتدی در ابعاد کالبدی، اقتصادی، محیطی، اجتماعی و فرهنگی را دارا هستند. این نواحی خودرو و بدون برنامه ریزی بوده و عموما به سبب وجود ویژگی های مطرحی از جمله چالش های اقتصادی ، گروه های جمعیتی ، مهاجرت ها ، بافت های بدون برنامه ریزی و ارگانیک از سطح امنیت پایینی برخوردار هستند و چالش هایی را در تامین امنیت برای نیروی انتظامی ایجاد کرده اند. شهر بومهن نیز از جمله نواحی بوده که با پدیده حاشیه نشینی درون شهری روبه رو بوده است. ویژگی های خاص شهر بومهن چه از ابعاد محیطی و چه اقتصادی و کالبدی سبب گشته تامین امنیت در شهر توسط نیروی انتظامی با مشکل روبه رو شود. از این رو هدف این مقاله مکان گزینی مراکز انتظامی در نواحی حاشیه نشین شهر بومهن بوده تا با توجه به متغیر های تاثیر گذار بر مکان گزینی مناطق مساعد برای ایجاد مراکز انتظامی در شهر بومهن جانمایی شود. این پژوهش از نوع کاربردی-نظری و روش پژوهش آن به صورت توصیفی-تحلیلی بوده بدین منظور پس از استخراج متغیر ها به وسیله مطالعه اسناد مربوطه و تنظیم پرسشنامه فازی و استفاده از روش سلسله مراتب فازی(FAHP) و نرم افزار GIS نقشه های مفهومی تولید و روی هم گذاری شد .با روی هم گذاری لایه ها مناطق محدوده خیابان باهنر در شمال جاده دماوند و محدوده خیابان عسگری در جنوب جاده دماوند محدوده های مناسب برای ایجاد مراکز انتظامی در شهر بومهن بوده است.
مطالعه تجربه زیسته حاشیه نشینی در کلان شهر تهران از چشم انداز شکاف سنت و مدرنیته(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تغییرات اجتماعی - فرهنگی سال نوزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۷۵
139 - 155
حوزه های تخصصی:
حاشیه نشینی در سطح جهان به ویژه در مناطق درحال توسعه، ارتباطی ناگسستنی با شهرنشینی مدرن دارد و در روند خود، به تکوین انواعی از شکاف های اجتماعی منتهی شده است. هدف این پژوهش بررسی حاشیه نشینی از منظر شکاف سنت و مدرنیته در پیرامون کلان شهر تهران است که به صورت توصیفی تحلیلی و با دو روش مطالعه کتابخانه ای و ثانویه از طریق کلان داده ها، انجام شده است. مبنای کلان داده ها، مطالعات پیمایشی در دو منطقه حاشیه نشین جنوب شرقی تهران (خاتون آباد و حصار امیر) بود که با تفسیر کلیت سبک زندگی رایج در منطقه، مظاهر تلاقی سنت و مدرنیته مورد توجه قرار گرفت. بر اساس یافته های پژوهش، زمینه های حاشیه نشینی در تهران با برچیده شدن حصارهای ناصری در دوره پهلوی اول فراهم شد و با رشد شهرنشینی مدرن، تکنولوژی های صنعتی و... در دهه های بعد، سیل مهاجران به پیرامون این شهر سرازیر شدند. با تحولات ادراکی شناختی در میان ساکنان جدید، صورت بندی نوینی از شکاف ها با محوریت سنت و مدرنیته در کلان شهر تهران تکوین یافت.
مقایسه الگو ساماندهی حاشیه مناطق شهری (موردمطالعه: کشورهای انگلستان و هندوستان)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر باهدف شناخت الگو ساماندهی حاشیه مناطق شهری کشورهای انگلستان و هندوستان انجام شد. این پژوهش به لحاظ هدف ازجمله تحقیقات کاربردی است که نتایج آن می تواند در زمینه الگوبرداری برای ساماندهی به حاشیه شهرهای ایران مورداستفاده قرار گیرد. به لحاظ روش از جمله تحقیقات کیفی است از نوع تحلیل مضمون که بر شناسایی، تحلیل و تفسیر الگوی معانی داده های کیفی تمرکز دارد به وسیله نرم افزار MAXQDA 2020 انجام شد. یافته های تحقیق نشان داد تعداد 127 مضمون به دست آمد که تعداد 90 تم مربوط به کشور انگلستان بوده است و تعداد 37 تم مربوط به کشور هندوستان به دست آمده است. این مضامین اصلی شامل الگوی شهر، اقدامات ساماندهی حاشیه شهر برنامه ریزی و ساختار سیاسی شهر، شیوه ساماندهی حاشیه شهر و سیاست های ساماندهی حاشیه شهر است. نتیجه یافته ها نشان داد که کشور هندوستان و انگلستان در گام اول برای ساماندهی حاشیه شهر اگرچه راهکار تخریب را در پیش رو داشتند اما در گام دوم انگلستان با پیش گرفتن دیدگاه انتقادی سعی در بهسازی و بهبودی و مشارکت افراد در بهسازی حاشیه گام برمی دارد درحالی که هندوستان به این شیوه تخریب تا گام سوم تغییر رویکردی نداشته است از سوی دیگر هندوستان فقط اقدامات شهری- مکانی تأکید کرده است درحالی که انگلستان با درک و توجه به این موضوع که بسترهای چون فقر، بیکاری، وضعیت روستاییان، آموزش در این بستر نقش ایفا می کنند سیاست های کلان تری را چون کاهش فقر نسبی و ایجاد تنوع اقتصادی در بخش کشاورزی و تولید، تلاش برای کاهش پدیده بیکاری، در اختیار قرار دادن خانه به شرط تملک، افزایش میزان حداقل دستمزدها توسط دولت سرمایه گذاری در بخش های مراقبت های بهداشتی بهتر و آموزش وپرورش در پیش گرفته است.
واکاوی سیاست تقنینی ایران در خصوص حاشیه نشینی
منبع:
تمدن حقوقی سال ششم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۵
289 - 302
حوزه های تخصصی:
حاشیه نشینی به عنوان یک عامل بیرونی جرم زا از اهمیت چندانی در مطالعات جرم شناسی و جامعه شناسی جنایی برخوردار بوده و به عنوان یکی از علل بزهکاری به شمار می رود. به این دلیل که مناطقی که حاشیه نشینان در آنجا سکونت دارند، جزء مناطقی می باشند که آمادگی زیادی برای ارتکاب جرم را دارند، نبود نظارت کافی در این مناطق، وجود افراد بسیار نیازمند و بدون کار، پایین بودن سطح سواد و غیره همه این عوامل موجب شده تا افراد مجرم در این مکان به راحتی سکونت کنند و تا زمانی که این عوامل وجود داشته باشد این مناطق جرم خیز خواهند بود. آنچه در پی بررسی آن هستیم، جرائم و ناهنجاری هایی که منشاء آن سکونت در مناطق حاشیه نشین است و جایگاهی که این امر در نظام کیفری ایران دارد می باشد. در پژوهش حاضر جایگاه حاشیه نشینی در سیاست تقنینی نظام کیفری ایران بررسی می شود. روش کاربردی در این پژوهش توصیفی-تحلیلی و ابزار گردآوری اطلاعات نیز فیش برداری می باشد. هدفی که می توان برای این پژوهش برشمرد، بررسی جایگاه حاشیه نشینی در سیاست تقنینی نظام کیفری ایران می باشد. در ارتباط با هدف مذکور سوال اصلی که مطرح می گردد این است که حاشیه نشینی در سیاست تقنینی نظام کیفری ایران چه جایگاهی دارد؟ به نظر می رسد مسئله حاشیه نشینی در نظام حقوقی کیفری دارای جایگاهی نمی باشد و سیاست های تقنینی چون راهکاری قانونی، راهکارهای کالبدی و راه حل های نظارتی لازم می باشد. یافته های پژوهش نشان می دهد که در جهت مبارزه با پدیده حاشیه نشینی سیاست سنجیده و مناسبی صورت نگرفته و وجود ندارد.
عوامل مؤثر بر فقر شهری در محله های حاشیه نشین شهری (مطالعه موردی: گنبدکاووس)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای اقتصادی دوره ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱۱
1 - 17
حوزه های تخصصی:
در دهه های اخیر شهر گنبدکاووس استان گلستان به عنوان یک شهر مهاجرپذیر، شاهد رشد شدید حاشیه نشینی و گسترش فقر شهری بوده است. محلات حاشیه نشین، نابرابری های فضایی - اجتماعی در شهر را تشدید کرده و مدیران شهری را با چالشی جدی مواجه نموده است. هدف از پژوهش حاضر بررسی عوامل مؤثر بر فقر شهری در محله های حاشیه نشین می باشد. روش: قلمرو مکانی تحقیق، ساکنین محله های حاشیه نشین شهرستان گنبدکاووس شامل محله های افغان آباد، سیدآباد، بدلجه و چای بویین بوده و قلمرو زمانی تابستان 1401 می باشد. عوامل مؤثر بر فقر شهری از دو دیدگاه اقتصادی و اجتماعی، در محله های یادشده توسط توزیع پرسشنامه محقق ساخته، بررسی و رتبه بندی شد. نتایج نشان داد در حوزه خدمات عمومی، دسترسی کافی به درمانگاه با کمترین امتیاز دسترسی (2/18)، در حوزه امنیت، کمبود و بعضا فقدان روشنایی مناسب معابر با بیشترین امتیاز (2/71)، در حوزه مشارکت اجتماعی، امکان همکاری با شوراهای محلی، کمترین امتیاز (1/85)، در حوزه بیکاری، بیکاری پنهان بیشترین امتیاز (3/02) و در حوزه فقر مالی، درآمد پایین بیشترین امتیاز (2/41) را به خود اختصاص دادند. ازنظر شیوع آسیب های اجتماعی، محله سیدآباد(0/27=Q) و ازنظر شیوع آسیب های اقتصادی، محله افغان آباد(0/24=Q) بالاترین رقم را به خود اختصاص دادند.
شناسایی و تحلیل پیشران های کلیدی مؤثر بر اسکان غیررسمی در شهر بجنورد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۵ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
57 - 74
حوزه های تخصصی:
امروزه اسکان غیررسمی به یکی از مهم ترین دغدغه های مدیران شهری در کشورهای توسعه یافته و درحال توسعه تبدیل شده است. پدیده اسکان غیررسمی تحت تأثیر عوامل مختلف، اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی، مدیریتی و طبیعی است و متقابلاً بر اقتصاد، فرهنگ و محیط زیست شهرها نیز تأثیرگذار است. هدف پژوهش حاضر شناسایی و تحلیل عوامل کلیدی مؤثر بر اسکان غیررسمی در شهر بجنورد با استفاده از رویکرد تحلیل ساختاری است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت و روش بر اساس روش های جدید علم آینده پژوهی، تحلیلی و اکتشافی است. جهت گردآوری داده ها و اطلاعات موردنیاز از پرسشنامه و تکنیک دلفی و مطالعات اسنادی و کتابخانه ای بهره گیری شده است که در دو مرحله تعیین شاخص های کلیدی از طریق روش دلفی و شناسایی پیشران های کلیدی با استفاده از نرم افزار MicMac بر پایه روش تحلیل اثرات متقاطع انجام گرفته است. نتایج پژوهش بیانگر آن است که تمامی 26 عامل اصلی بر اسکان غیررسمی بجنورد تأثیرگذار است اما از میان آن ها درمجموع 7 عامل، رشد جمعیت، تداوم مهاجرت به شهرها، دسترسی به مراکز مهم، وجود مزیت های محله برای مهاجرین کم درآمد از قبیل ارزان بودن زمین، وجود جاده اصلی، بیکاری، ضعف مدیریت شهری به عنوان پیشران های کلیدی تأثیرگذار بر اسکان غیررسمی بجنورد مطرح می باشند.
ارزیابی سکونتگاه های غیررسمی شهر رشت به منظور ارائه راهبردهای بازآفرینی پایدار شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مهندسی جغرافیایی سرزمین دوره ۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۶)
433 - 446
حوزه های تخصصی:
مقدمه: امروزه سکونتگاه های غیررسمی یک معضل جدی در کشورهای در حال توسعه است که باعث کاهش کیفیت محیط زیست و تضعیف کیفیت زندگی جوامع محلی شده است.هدف: پژوهش حاضر با هدف ارزیابی سکونتگاه های غیررسمی شهر رشت به منظور ارائه راهبردهای بازآفرینی پایدار شهری صورت پذیرفت.روش شناسی: در این راستا با استفاده از روش توصیفی – تحلیلی به صورت تلفیقی از روش های کمی و کیفی اقدام به تجزیه و تحلیل اطلاعات گردید. نمونه تحقیق شامل 50 نفر از کارشناسان و متخصصان شهری می باشد که به صورت هدفمند نمونه گیری شده اند. در راستای دستیابی به اهداف پژوهش، در ابتدا از تحلیل سوات و پس از آن از ماتریس QSPM استفاده گردید.قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی شامل سکونتگاه های غیررسمی سلیمانداراب، عینک، نخودچر و پاسکیاب در شهر رشت.می باشد .یافته ها و بحث: بر اساس تحلیل سوات مشخص گردید که مناسب ترین راهبردها به منظور بازآفرینی پایدار سکونتگاه های غیررسمی شهر رشت استفاده از راهبردهای محافظه کارانه برپایه استفاده از فرصت ها جهت به حداقل رساندن ضعف ها می باشد.نتیجه گیری: بر اساس نتایج حاصل از تحقیق، 5 راهبرد تدوین گردید که به کمک ماتریس QSPM مورد ارزیابی قرار گرفت و در نهایت راهبرد "تهیه طرح مطالعاتی جامع ساماندهی مرتبط با بازآفرینی شهری پایدار در قالب «برنامه جامع اقدام مشترک» با توجه به سطوح زمانی کوتاه مدت، میان مدت، بلند مدت و ضربتی و مشخص کردن نقش هر کدام از سازمان ها و نهادهای دولتی، خصوصی و مشارکت مردمی" به عنوان بهترین راهبرد بازآفرینی پایدار سکونتگاه های غیررسمی شهر رشت انتخاب گردید.