مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
۶۸.
۶۹.
۷۰.
۷۱.
۷۲.
۷۳.
۷۴.
۷۵.
۷۶.
۷۷.
۷۸.
۷۹.
۸۰.
حاشیه نشینی
حوزه های تخصصی:
نخستین رمان های فارسی، تصویری مخوف و سیاه از شهر و زندگی به دست داده اند. افزون بر نگاشت تباهی و سیاهی زندگی شهری و پیامدهای آن، گاه عناوین رمان ها نیز برگرفته از فضای تیره شهر است. مسیله بنیادین این پژوهش، بررسی ارتباط واقعیت های اجتماعی با فضای مخوف و سیاه بازتاب یافته در نخستین رمان های فارسی است که در دو دهه اول 1300 ش. به نگارش درآمده اند. به این منظور، ابتدا کوشیده ایم ویژگی های شهر مدرن و تصویر مخوف و اهریمنی آن را از رمان های این دوره، استخراج و دسته بندی کرده و در گام بعدی، ارتباط میان شهر مخوف و سیاه بازنمایی شده در رمان را با واقعیت های اجتماعی زمان نگارش آن ها بررسی کنیم. مبنای تحلیل بر پایه آرای بازتاب یافته در رمان های این دوره استوار شده است. سپس، نمودهای شهر مخوف بازتاب یافته در رمان، به پشتوانه داده های جامعه شناسی شهری تبیین و تحلیل شده است. جایگاه غیرتولیدی شهر مدرن ایرانی، مصرف گرایی و پیامدهای آن؛ نظیر حاشیه نشینی و فساد خانه های معروفه، مهم ترین نمودهای شهر سیاه و اهریمنی نخستین رمان های فارسی است.
مسئله یابی و آسیب شناسی اجتماعی پدیده حاشیه نشینی شهری در کلانشهر تبریز با رویکرد توانمندسازی
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر به بررسی مسائل و آسیب های اجتماعی حاشیه نشینی شهر تبریز با رویکرد توانمند سازی پرداخته است. از لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ ماهیت و روش از نوع توصیفی- تحلیلی بوده و جهت جمع آوری داده ها و اطلاعات از مطالعات کتابخانه ای و میدانی و تکنیک های روش مشارکتی شامل مشاهده، مصاحبه، بحث گروهی و غیره استفاده شده است. قلمرو مکانی تحقیق، مناطق حاشیه نشین کلانشهر تبریز (دوره ایچی، قربانی، سیلاب، حیدرآباد و پاتوق) است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها و اطلاعات از مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که اکثر خانواده های حاشیه نشینی شغل رسمی برای تأمین معاش خود ندارند و چون این افراد عموماً فاقد مهارت و تخصص و سرمایه گذاری می باشند به مشاغل کاذب و بعضاً مجرمانه مثل دست فروشی، کوپن فروشی، تکدی گری، خریدوفروش مواد مخدر و مشروبات الکلی روی می آورند.وجود خرده فرهنگ های خاص باعث شده جذب فرهنگ های شهری نشده و نیز فقر فرهنگی امکان نفوذ در آن ها را برای اجرای برنامه های مختلف اجتماعی، چون بهداشت و تنظیم خانواده و غیره مشکل می سازد. از عوامل گرایش به اعتیاد، فقر، بیکاری، فقدان برنامه صحیح جهت پر کردن اوقات فراغت، نابرابری های اقتصادی و اجتماعی و در دسترس بودن مواد مخدر را می توان نام برد. در تکمیل بحث، نتایج معادلات ساختاری نشان می دهد «ترک تحصیل به خاطر فقر اقتصادی»، «سطح سواد پایین» و «فقدان مراکز فرهنگی، تفریحی» مهم ترین آسیب های اجتماعی حاشیه نشینی بوده که دارای ارتباط معناداری هستند. ترکیب این سه عامل آسیب های جدی دیگری چون «اعتیاد»، «نبود شغل رسمی» و «اشتغال کاذب» را باعث شده است.
تحلیل تطبیقی نابرابری های فضای شهری و فضای پیراشهری مورد: شهر میاندوآب
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر به بررسی و تحلیل فضایی نابرابریهای اقتصادی- اجتماعی و کالبدی سکونتگاه های غیررسمی و رسمی در شهر میاندوآب پرداخت. تحقیق از لحاظ هدف کاربردی، ماهیت روش آن توصیفی – تحلیلی بوده و داده های تحقیق با پیمایش میدانی (پرسشنامه و مصاحبه) و مطالعات اسنادی – کتابخانه ای بدست آمد. شهر میاندوآب دارای ده محله غیررسمی است که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای از بین آنها چهار محله (اکبرنژاد، باکری، قجلو غربی و ملت) به عنوان محلات نمونه (گروه آزمایش) انتخاب شدند و چهار محله (کوی سهند، کوی آزادی، کوی فجر،کوی فرهنگیان) از سکونتگاه های رسمی به عنوان محلات (گروه) شاهد انتخاب شدند. با استفاده از فرمول کوکران 215 خانوار به عنوان حجم نمونه خانوارهای محلات غیررسمی به همین تعداد نیز از محلات شاهد و با تناسب تعداد خانوار هر محله نمونه تعیین شد. پاسخگویان تحقیق نیز به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. یافته ها نشان داد، محلات غیررسمی در همه ابعاد و شاخص های اقتصادی- اجتماعی و کالبدی تفاوت های اساسی با ساکنان مناطق رسمی دارند. کمبود درآمد، بیکاری مزمن و بیکاری مطلق، پایین بودن کیفیت زندگی و سطح نازل مشارکت، کمبود مطالعه، فضای آشفته کالبد شهری، عدم استاندارد شاخص های مسکن و ... از خصوصیات گریبانگیر سکونتگاههای غیررسمی این شهر است.
بررسی تأثیر حاشیه نشینی بر وقوع جرایم نزاع و درگیری (مطالعه موردی شهرستان قم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال ششم بهار ۱۳۹۳ شماره ۱
57 - 86
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: بدون شک افزایش جرایم و ناهنجاری ها یکی از نتایج رشد سریع شهرهاست. مکان و زمان و انسان سه عنصر اصلی در شکل گیری پدیده مجرمانه محسوب می گردد. لذا، توزیع نابرابر انواع جرایم و بزهکاران، ناشی از تفاوت در ساختار مکانی، زمانی و رفتاری، می باشد. در واقع گونه های خاصی از بزهکاری از جمله نزاع در بسترهایی از این ساختارها، شکل می گیرند. نوشتار حاضر به بررسی تأثیر پدیده حاشیه نشینی بر وقوع جرایم نزاع و درگیری در یکی از کلانشهرهای مهمّ کشور یعنی شهر مقدس قم، که دارای ویژگی های اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و مذهبی خاصی می باشد پرداخته است. روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر نوع و هدف، کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش شامل چهل و پنج نفر از افسران شاغل در فرماندهی انتظامی شهرستان قم می باشد که حداقل مدت پنج سال سابقه کار در دوایر قضایی و پیشگیری کلانتری ها و پاسگاه ها را داشته اند. در راستای جمع آوری اطّلاعات، به منظور تدوین ادبیات تحقیق، از روش کتابخانه ای و فیش برداری استفاده شده است، در مرحله دوم، با استفاده از پرسشنامه به بررسی و نظرسنجی در مورد تاثیر حاشیه نشینی و عوامل موثر بر آن، بر میزان وقوع جرایم نزاع و درگیری پرداخته شده است. یافته ها و نتایج: بر اساس نتایج تحقیق می توان بیان داشت که نزاع یک پدیده چند بعدی است که عوامل متعددی در شکل گیری آن تاثیر دارند از جمله؛ مسائل و مشکلات فردی، روانی و عاطفی و هم مسائل اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و جغرافیایی. تعیین این که کدام عامل تأثیرگذارتر است، موضوع پیچیده ای است که بسته به شرایط متفاوت است. نتایج تحقیق بیانگر این است که تلفیقی از همه عوامل بررسی شده فوق در این امر دخیل می باشند که برای کاهش و پیشگیری از نزاع باید در راستای کنترل و رفع این عوامل برنامه ریزی نمود.
واکاوی وقوع جرائم اجتماعی، از منظر حاشیه نشینی و نظریه شکاف دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال هفتم پاییز ۱۳۹۴ شماره ۳
107 - 130
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: حاشیه نشینی و سکونت در زاغه ها و حاشیه شهرهای بزرگ، همواره بسترساز معضلات و جرائم فراوانی است. یکی از مهم ترین دلایل عمیق شدن این معضلات، فقر آگاهی های اجتماعی ساکنان این مناطق است. هدف از این پژوهش بررسی تأثیر حاشیه نشینی بر وقوع جرائم اجتماعی، با در نظر گرفتن نظریه شکاف دانش اجتماعی در مناطق حاشیه نشین کلان شهر زاهدان است. روش شناسی: پژوهش از نوع کاربردی- پیمایشی و در زمره مطالعات مقطعی است. جامعه آماری پژوهش، کارشناسان سیاسی و اجتماعی استانداری سیستان و بلوچستان، کارشناسان اجتماعی فرمانداری، کارشناسان معاونت اجتماعی نیروی انتظامی شهرستان زاهدان و کارشناسان معاونت اجتماعی اداره کل بهزیستی استان بوده اند. مصاحبه حضوری و یک پرسشنامه دو قسمتی محقق ساخته با روایی مطلوب و پایایی (85/0=r)، ابزار جمع آوری داده ها بوده و تحلیل داده ها در دو سطح توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزار آماری،Spss انجام شده است. یافته ها و نتیجه گیری: نتایج حاکی از آن است که پیچیدگی مؤلفه های محیط اجتماعی حاشیه شهرها و تهدیدهای متعدد آن از یک سو و مسئله شکاف دانش و فقر آگاهی های اجتماعی ساکنان آن از سوی دیگر، هر کدام به نوبه خود می تواند بسترساز مشکلات فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی عدیده ای در جامعه باشد که همه این معضلات و تبعات ناشی از آن، تهدیدهای مهم و جدی در افزایش وقوع جرائم اجتماعی و همچنین در برقراری و بسط امنیت مناطق حاشیه ای و نهایتاً اجتماعات شهری به شمار می آید.
تحلیل ساختاری رابطه میان حاشیه نشینی و جرم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال نهم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳
57 - 82
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: مراجعه به ادبیات پژوهشی پیرامون رابطه میان حاشیه نشینی و جرم، نشان دهنده هم پیوندی میان آن ها می باشد. با این حال جای این پرسش هم چنان باقی است که چرا برخی از مناطق حاشیه نشین از میزان بالاتری از ارتکاب جرم رنج می برند؟ هدف این مقاله، پاسخ دادن به این پرسش، از خلال بررسی دو منطقه حاشیه نشین شهر مشهد، خواجه ربیع (دارای میزان بالای جرایم) و گلشهر ( دارای میزان پایین تر جرایم) می باشد.
روش شناسی: این پژوهش در ابتدا با استفاده از روش تحلیل ساختاری به مقایسه دو منطقه حاشیه نشین گلشهر و خواجه ربیع در مشهد پرداخت و سپس با استفاده از روش کیفی و راهبرد مطالعه موردی جمعی به بررسی ژرفانگر علل کمتر بودن میزان جرایم در منطقه گلشهر اقدام نمود.
یافته ها و نتیجه گیری: یافته های حاصل از تحلیل ساختاری دو منطقه نشان می داد که بی سازمانی اجتماعی نمی تواند پاسخگوی تفاوت میزان جرایم دو منطقه باشد. همچنین نتایج روش کیفی نشان داد که مهم ترین دلیل کاهش جرم در گلشهر نسبت به خواجه ربیع، بالا بودن تعداد افاغنه در گلشهر است. براساس یافته های پژوهش می توان گفت که ترکیب استراتژی های کنترل درونی، انتخاب عقلانی و کنترل بیرونی می توان بیشترین تاثیر را در کاهش جرم داشته باشد.
تحلیل فضایی جرایم در منطقه حاشیه نشین اسلام آباد زنجان با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: حاشیه نشینی یکی از مهم ترین معضل هایی است که مسائل متعدد امنیتی را پیش روی مدیران پلیس در شهر زنجان قرار داده است. روش : روش تحقیق، توصیفی - تحلیلی، مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای و بررسی های میدانی است. جامعه آماری شامل 14549 جرم ارتکابی (شرارت، اعتیاد، نزاع و چاقوکشی، ایجاد مزاحمت های خیابانی، قاچاق مواد مخدر، رابطه نامشروع جنسی، سرقت منزل، سرقت وسایل نقلیه، فروش کالاهای ممنوعه، قاچاق کالا و مشروب، مال خری، کیف زنی و جیب بری، سرقت اموال عمومی و دولتی و قتل) در منطقه حاشیه نشین اسلام آباد شهر زنجان طی سال های 1393-1394 است. در تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار «آرک.جی.آی.اس» استفاده شد. یافته ها و نتایج: نتایج تلفیق اطلاعات جرم محله اسلام آباد نشان می دهد بیشترین مناطق وقوع جرم در این منطقه، مناطق شمالی و در نزدیکی پارک اسلام آباد است. این محدوده به عنوان بخش با خطر وقوع جرم خیلی زیاد، زیاد و متوسط است. بعد از آن محدوده هایی از خیابان 20 متری شهید مدنی به ویژه چهار راه جاده همایون (محل تجمع و خرید و فروش مواد مخدر) است. این بخش ها بیشتر در زمینه جرائم اقتصادی و سرقت، مورد تهدید است. سپس مناطقی از بخش های غربی و شرقی نیز بر مناطق وقوع جرم افزوده می شود. مابقی بخش های محله نیز در رتبه آخر وقوع جرم با رتبه خیلی کم هستند. بدین ترتیب، نتایج تلفیق داده ها نشان می دهد که بخش های نزدیک اماکن عمومی و نواحی پر جمعیت و همچنین بخش های تجاری محله، بیشتر از سایر مناطق در معرض وقوع جرم قرار داشته و به عنوان نواحی پر جرم شناخته می شوند.
پیامدهای امنیتی ناموزونی توسعه منطقه ای در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی سال بیستم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴ (پیاپی ۷۸)
159 - 186
حوزه های تخصصی:
بر اساس یافته های این مقاله، تداوم ناموزونی توسعه مناطق مختلف کشور به مسائلی مانند ادامه مهاجرت از مناطق کمترتوسعه یافته به مناطق برخوردار، بی تعادلی در استقرار جمعیت، شکل گیری پدیده ابَرتراکم جمعیتی در مناطق برخوردار، گسترش حاشیه نشینی در کنار شهرهای بزرگ، افزایش خطر پذیری مراکز زیست، تنش در بهره برداری از منابع زیست محیطی منجر می شود؛ که این موارد در میان مدت و درازمدت باعث تهدید یکپارچگی و انسجام اجتماعی، شکنندگی اقتصاد ملی واگرایی هایی سیاسی می شوند و امنیت ملی را به مخاطره می اندازند.
توسعه نیافتگی ناشی از تأخیر فرهنگی برآمده از حاشیه نشینی در شهرها
حوزه های تخصصی:
توسعه شهری یکی از جدیدترین و بحث برانگیزترین مطالعات در مدیریت و برنامه ریزی شهری و یکی از دغدغه های مهم ذهنی نخبگان جوامع مختلف است. عاملی که در فرآیند توسعه شهری بسیار تأثیر می گذارد فرهنگ است. به اعتقاد برخی دانشمندان علوم اجتماعی بسیاری از معضلات سازمانی و اجتماعی به این علت به وجود می آیند که بعضی قسمت های فرهنگ کندتر از سایر قسمت ها تغییر پیدا می کنند که باعث تأخیر فرهنگی یا پس افتادگی فرهنگی جامعه می شود. تأخیر فرهنگی موجب دشواری پیاده سازی برخی روساخت های توسعه می گردد. اختلاف فرهنگ در بخش های مختلف مانع از پیاده سازی و آزادسازی امکانات و تسهیلاتی شده که به توسعه کمک می کنند. این مقاله در صدد تبیین ارتباط بین تأخیر فرهنگی میان جامعه ی حاشیه نشین و جامعه ی شهری با مفهوم توسعه می باشد. در نتیجه ی بررسی ارتباط بین مفاهیم یاد شده، مدل مفهومی استخراج شده و بررسی این مدل نتیجه می دهد که تأخیر فرهنگی و ناسازگاری های فرهنگی اثر حاشیه نشینی بر توسعه نیافتگی را تشدید خواهند کرد.
سنجش عوامل محیطی مؤثر بر احساس امنیت ساکنان سکونتگاه های غیررسمی شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۵ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
705 - 720
حوزه های تخصصی:
تجربه نشان داده است طراحی شهری همراه با ساماندهی کیفیت محیطی محله ها، تأثیر بسزایی در کاهش جرائم و افزایش احساس امنیت شهروندان دارد. در این میان، تحلیل امنیت در سکونتگاه های غیررسمی شهرها که یکی از کانون های اصلی بروز جرائم هستند، بسیار مهم است؛ از این رو، پژوهش حاضر با روش تحلیلی-تفسیری به ارزیابی شاخص های امنیت محیطی در محله های غیررسمی شهر همدان پرداخته است، این شاخص ها از منابع معتبر داخلی و خارجی استخراج، سپس با استفاده از پرسشنامه (400 عدد) در جامعه ساکنان محله های غیررسمی تکمیل شده است. داده های پرسشنامه ها نیز پس از ورود به نرم افزار SPSS با استفاده از دو مدل تحلیل عاملی و تحلیل رگرسیون چندمتغیره بررسی شده است. از سوی دیگر، یافته های پژوهش هم نشان می دهد امنیت محیطی محله های غیررسمی در قالب پنج عامل «غریب گز بودن»، «نظم بافت»، «اجتماع پذیری»، «تسهیلات رفاهی» و «نگهداری و عملکرد» خلاصه می شود. چنانکه امتیاز وضعیت محله های مورد مطالعه درمجموع پنج عامل به ترتیب برای محله منوچهری برابر با 40/5، محله حصار با 72/4، محله مزدقینه برابر با 71/4، محله خضر برابر با 35/4 و محله دیزج برابر با 20/4 بوده است؛ همچنین با توجه به نتایج نهایی پژوهش، اولویت های ارتقای امنیت محیطی در هر محله با سایر محله ها متفاوت است. با وجود این، ساماندهی مواردی مانند کیفیت معابر و پیاده روها، تراکم بافت محله، مبلمان و روشنایی معابر، کاربری های محلی، وضعیت اراضی بلااستفاده و کاهش عبور خودروهای غیربومی از محله از جمله اولویت های ارتقای امنیت ساکنان این محله هاست.
اصلاحات ارضی و تبعات اجتماعی مهاجرت روستائیان به شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر علل و عوامل و نتایج مهاجرتهای روستائی به شهر تهران در دهه های چهل و پنجاه شمسی را مورد ارزیابی قرار میدهد و نقش عامل اصلاحات ارضی را در این زمینه مورد بحث قرار میدهد. در این مقاله نشان داده شده برنامه ریزیهای نامتوازن توسعه اجتماعی، تضعیف اقتصاد کشاورزی، به همراهی بی توجهی به روستا و تأکید بیش از حد بر گسترش، عمران و نوسازی بافتهای شهری تهران، نقشی کلیدی در این مهاجرتها ایفا کرده است. یکی از نتایج این موضوع، زایش و گسترش پدیده حاشیه نشینی در شهر تهران بود که پیامدهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی زیادی برجای گذاشت. در این مقاله منابع و مأخذ گوناگون آرشیوی مورد مطالعه قرار گرفته اند و از گزارشهای آماری استفاده فراوان شده است. روش این تحقیق توصیفی-تحلیلی است و جامعه آماری پژوهش هم شهر تهران است. تاکنون در باره مهاجرتهای شهر به شهر و روستا به شهر تحقیقات زیادی انجام شده، لیکن به شکل آماری تبعات مهاجرتهای روستائی به شهر تهران در مقطع زمانی مورد بحث، مورد ارزیابی قرار نگرفته است، پس ضرورت نگارش این مقاله در بررسی زمینه های شکل گیری کلانشهر تهران و نقش مهاجرتها در این فرایند خلاصه میشود.
تیپولوژی مناطق 15 گانه شهری اصفهان با تأکید بر آسیب های اجتماعی محله های فوق بدخیم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی کاربردی سال سی ام تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۷۴)
117 - 136
حوزه های تخصصی:
کلان شهرهای ایران در آستانه بلعیده شدن ازسوی حاشیه های شهری اند و اگر اقدامات پیشگیرانه ای صورت نگیرد، به زودی متن شهرها ممکن است در معده حاشیه های شهری هضم شوند. اصفهان در یک صد سال اخیر بالاترین میزان صنعتی شدن و سریع ترین رشد جمعیت را داشته است. به گونه ای که جمعیت اصفهان در صد سال اخیر از هشتاد هزار نفر به دو میلیون نفر رسیده است. این میزان از صنعتی شدن افسارگسیخته و شهرنشینی بدون شهرگرایی و توسعه پایدار سبب ایجاد محله هایی شده است که می توان آنها را محله های فوق بدخیم دانست؛ محله هایی که در آنها بسته ای از آسیب های اجتماعی به همراه جرائم خشن و احساس امنیت پایین وجود دارد. در کنار این مسائل، فقر، بیکاری، وجود بافت های فرسوده و امکانات ناچیز رفاهی و خدماتی، هرگونه امید به بهبود وضعیت آنها را از بین برده است. داده های پژوهش ازطریق روش اسنادی و کتابخانه ای جمع آوری شده اند و از فن جبر بولی در تحلیل تطبیقی استفاده شده است. نتایج تحلیل بولی نشان می دهند با وجود آنکه تقریباً در همه مناطق شهری اصفهان آسیب های اجتماعی بالاست، در محله های فوق بدخیم منطقه 14 این مسائل با وضعیت نامناسب اقتصادی، مهاجرت افراد کم درآمد و وقوع جرائم خشن در هم تنیده شده است. همچنین، براساس همگنی فرهنگی - اجتماعی، شش تیپ مختلف مناطق شهری شناسایی شدند که عبارت اند از: مناطق تاریخی (مناطق 1 و3)، مناطق حاشیه نشین روستایی - شهری (مناطق 2، 9 و 11)، مناطق مدرن (مناطق 5 و 6)، مناطق حاشیه نشین مهاجر و محله های فوق بدخیم (منطقه 14) که بیشتر در بخش های شرق و شمال شرق اصفهان متمرکز و در حال گسترش اند.
طراحی و آزمون الگوی توانمندسازی اجتماعی: زنان مصرف کننده مواد مخدر (محله فوتبال اراک)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال یازدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
77 - 96
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: توانمندسازی نوعی مصون سازی در برابر مشکلات روانی- اجتماعی است و کارکرد مثبت زندگی را افزایش می دهد و می تواند به وسیله فراهم نمودن افزایش مهارت های اجتماعی تقویت گردد. هدف پژوهش حاضر، طراحی و آزمون الگوی توانمندسازی اجتماعی زنان مصرف کننده مواد مخدر در محله فوتبال اراک است. روش شناسی: پژوهش حاضر به روش آزمایشی با دو گروه آزمایش و گواه و مداخله آموزش در گروه آزمایش برای انتخاب الگوی مداخله با بررسی الگوهای مختلف موجود در جهان «الگوی توانمندسازی» انتخاب و اجرا شد. به منظور توصیف و تحلیل داده ها از آمارهای توصیفی و استنباطی (آزمون یومن ویت-نی و آزمون تی) استفاده شده است. جامعه ی مورد پژوهش، زنان معتاد محله فوتبال اراک است که برای آزمون، 120 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای سنجش روایی پرسشنامه از اساتید گروه علم اطلاعات و دانش شناسی استفاده گردید و برای سنجش پایایی از آلفای کرونباخ استفاده شده است که از پایایی قابل قبولی 89/0 برخوردار بوده است. یافته ها: یافته های حاصل از مقایسه دو گروه گواه و آزمایش نشان داد که انگیزه ی گرایش به مصرف مواد مخدر با 274/0 در گروه گواه تفاوت معناداری با گروه آزمایش دارد. بین دو گروه آزمایش و گواه در مؤلفه ی انگیزه ی گرایش به مصرف موادمخدر تفاوت معناداری وجود دارد، تفاوت بین دو گروه به این صورت است که میانگین رتبه ی انگیزه ی گرایش به مصرف موادمخدر در گروه گواه با میانگین (50/93) بیشتر از انگیزه ی گرایش به مصرف موادمخدر در گروه آزمایش با میانگین (50/31) می باشد. نتیجه گیری: نتایج حاضر نشان داد که الگوی توانمندسازی در جهت مثبت باعث کاهش انگیزه ی گروه آزمایش به گرایش مصرف مواد مخدر شده است. بنابراین با توجه به نتایج حاصل از این تحقیق می توان استدلال نمود که تمامی زنان معتاد نیاز به آموزش با الگوی توانمندسازی در خصوص انگیزه دهی به ترک مواد مخدر دارند، آنان نیاز دارند در این خصوص و طبق الگوی آزمایش شده در این تحقیق به آن ها آموزش داده شود و نیاز دارند بدانند که در جامعه می توانند مؤثر واقع شوند، نیاز دارند توانمند شوند و شیوه های توانمند شدن را یاد بگیرند، بعد از این همان گونه که نتایج نشان داد، آن ها با انگیزه به سمت ترک موادمخدر رفته و قصد دارند بعد از ترک مواد، فردی مفید و بهتر از قبل باشند. در پایان می توان بیان نمود که نتایج این پژوهش می تواند اطلاعاتی را فراهم آورد که زمینه ساز برنامه ریزی بهتر مدیران جهت ایجاد فضاهای مناسب برای ترک اعتیاد و جلوگیری از بازگشت به اعتیاد باشد.
نگاهی به آسیب های اجتماعی و جرائم در حاشیه شهر مشهد و بررسی عوامل تسهیل کننده آن
حوزه های تخصصی:
جریان سریع شهر نشینی در چند دهه اخیر در ایران حاشیه نشینی را به دنبال داشته و این پدیده ی در حال رشد، مشکلات اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، امنیتی و زیست محیطی فراوانی را در اغلب کلان شهرهای ایران به وجود آورده است. بطوری که امروزه حاشیه نشینی رابطه ای نزدیک و ناگسستنی با آسیب های اجتماعی و ارتکاب جرم دارد. در واقع باید گفت حاشیه شهرها مکان-هایی مستعد برای بروز و ظهور انواع جرایم و بزه هاست. از این رو پرداختن به وضعیت آسیب های اجتماعی و جرایم و همچنین عوامل تسهیل کننده آن مساله ای در خور اهمیت است. بدین منظور در این مقاله پس از تعریف حاشیه و حاشیه نشینی و برخی ویژگی های آن و نیز مرور برخی از نظریات اجتماعی و بوم شناختی مرتبط، نخست نگاهی به وضعیت مناطق حاشیه شهر مشهد و بعضی ویژگی های جمعیتی و اجتماعی آن انداخته شده است. سپس با استفاده از داده های تجربی، نیمرخی از وضعیت تعدادی از آسیب های اجتماعی و جرایم در مناطق حاشیه ای مشهد ارائه شده که نشان دهنده تمرکز آسیب ها در این مناطق است. در مرحله بعد سعی شده با استفاده از داده های موجود نشان داده شود که برخی از متغیرهایی که مطابق نظریات ذکر شده در وقوع جرم و آسیب های اجتماعی موثرند، نیز در مناطق حاشیه ای شهر مشهد دارای فراوانی و تمرکز بیشتری هستند. نتایج نشان می دهد رابطه آسیب های اجتماعی و ویژگی های مناطق حاشیه ای رابطه ای دوسویه و متقابل است که وجود هریک، دیگری را تقویت و تشدید می کند. فقر، محرومیت نسبی و پایین بودن کیفیت زندگی در این مناطق باعث افزایش آسیب ها و جرایم شده و متقابلا خود نیز توسط آنها تشدید و تمدید می شود. همچنین تراکم آسیب ها و جرایم در این مناطق باعث جلب و افزایش مجرمان و بزهکاران شده که خود به بالا رفتن تراکم این مسائل در حاشیه ها می انجامد.
آسیب شناسی اجتماعی حاشیه نشینی کلانشهر تبریز با رویکرد توانمندسازی
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر به بررسی مسائل و آسیب های اجتماعی حاشیه نشینی شهر تبریز با رویکرد توانمند سازی پرداخته است. از لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ ماهیت و روش از نوع توصیفی- تحلیلی بوده است. برای جمع آوری داده ها و اطلاعات از مطالعات کتابخانه ای و میدانی و تکنیک های روش مشارکتی شامل مشاهده، مصاحبه، بحث گروهی و غیره استفاده شده است. قلمرو مکانی تحقیق، مناطق حاشیه نشین کلانشهر تبریز (دوره ایچی، قربانی، سیلاب، حیدرآباد و پاتوق) بوده است. مناطق مورد مطالعه طبق سرشماری سال 1395 دارای 309581 نفر جمعیت بوده است که براساس فرمول کوکران 383 نفر برای انجام تحقیق به عنوان نمونه آماری انتخاب شده است. انتخاب افراد در محلات به روش تصادفی ساده انجام شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها و اطلاعات از مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شده است. نتایج نشان داد اکثر خانواده های حاشیه نشینی شغل رسمی برای تأمین معاش خود ندارند و چون این افراد عموماً فاقد مهارت و تخصص و سرمایه گذاری هستند، به مشاغل کاذب و بعضاً مجرمانه مثل دست فروشی، کوپن فروشی، تکدی گری، خریدوفروش مواد مخدر و مشروبات الکلی روی می آورند. وجود خرده فرهنگ های خاص باعث شده جذب فرهنگ های شهری نشده و نیز فقر فرهنگی امکان نفوذ در آن ها را برای اجرای برنامه های مختلف اجتماعی همچون بهداشت و تنظیم خانواده و غیره مشکل می سازد. از عوامل گرایش به اعتیاد، فقر، بیکاری، فقدان برنامه صحیح جهت پرکردن اوقات فراغت، نابرابری های اقتصادی و اجتماعی و در دسترس بودن مواد مخدر را می توان نام برد. همچنین نتایج معادلات ساختاری نشان می دهد «ترک تحصیل به خاطر فقر اقتصادی»، «سطح سواد پایین» و «فقدان مراکز فرهنگی، تفریحی» مهم ترین آسیب های اجتماعی حاشیه نشینی بوده است. ترکیب این سه عامل آسیب های جدی دیگری نظیر «اعتیاد»، «نبود شغل رسمی» و «اشتغال کاذب» را باعث شده است.
مطالعه و بررسی تاثیر حاشیه نشینی بر گسترش سوء مصرف مواد مخدر مورد مطالعه:(شهرک گلستان اسلام شهر در سال 1390)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از معضلات عمده جهانی درحال حاضر مسئله سوء مصرف مواد است. اعتیاد عامل بروز بسیاری از آسیب های اجتماعی و نابسامانی های خانوادگی و فردی است. هدف مقاله حاضر ضمن مطالعه و بررسی وضعیت سوء مصرف مواد مخدر و عوامل موثر بر آن، براین است تا بر اساس الگوی نظری - تحلیلی، نقش حاشیه نشینی را به عنوان عامل اساسی در بوجود آوردن این مسئله مورد ارزیابی قرارد دهد. روش تحقیق پیمایش و اسنادی بوده و اطلاعات لازم با استفاده از تکنیک های فیش برداری و پرسشنامه روی نمونه مورد مطالعه208 نفر از افراد ساکن شهرک گلستان اسلام شهر که با استفاده از روش نمونه گیری احتمالی دو مرحله ای انتخاب شده بودند، جمع آوری شده است. تجزیه و تحلیل اطلاعات در دو بخش آمار توصیفی و اسنباطی با توجه به آماره های متناسب ناپارامتریک(اسپرمن و من وایت نی) صورت پذیرفته است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که بین پایگاه افراد، میزان ارتباط افراد با کجروها و پذیرش قومی با میزان سوء مصرف مواد مخدر رابطه معنی داری وجود دارد. همچنین تفاوت معنی داری در میزان آنومی، سوء مصرف مواد و میزان ارتباط با کجروها، بین دو گروه حاشیه نشینان و غیرحاشیه نشینان وجود دارد. نتایج مطالعه نشان می دهد افراد پس از مهاجرت به حاشیه کلان شهر تهران و سکونت در شهرکی مثل گلستان (اسلام شهر) اقوام خود را از زادگاه خود دعوت به مهاجرت می نمایند و با توجه به اینکه قوم گرایی در این مناطق با این روند افزایش می یابد، یکی از موثرترین عوامل بر گسترش گرایش افراد به سوء مصرف مواد مخدر شناخته می شود.
بررسی سلامت زیست ساکنین محلات حاشیه نشین از ابعاد امنیت غذایی و سلامت تغذیه (مورد پژوهش؛ محله شادقلی خان قم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه مقوله سلامت زیست شهری در پرتو دسترسی به تغذیه سالم و امنیت غذایی با توجه به رشد روزافزون جمعیت، شهرنشینی، مهاجرت، فقر و حاشیه نشینی که به روند غالب جهان، به ویژه درکشورهای توسعه نیافته تبدیل شده، از اساسی ترین مسائل مطرح در مباحث جغرافیای پزشکی و توسعه پایدار می باشد. از این رو مقاله حاضر با هدف بررسی امنیت غذایی و سلامت تغذیه(مصرف گوشت، شیر، میوه و سبزیجات، به عنوان مهم ترین گروه های غذایی مؤثر بر سلامت افراد)که مسائل مطرح در زمینه بررسی سلامت زیست افراد است و با تدوین فرضیه به نظر می رسد حاشیه نشینان شادقلی خان از تنوع غذایی و سلامت تغذیه مناسبی برخوردار نمی باشند. به مطالعه موارد مذکور در یکی از مهم ترین محلات حاشیه نشین شهرقم(شادقلی خان) می پردازد. روش مطالعه در مقاله حاضر، بر مطالعات میدانی و تحلیلی-توصیفی استوار بوده و تعداد380 پرسشنامه نیز بر اساس مدل کوکران درمیان ساکنین توزیع شد، طوری که نظرات سرپرست خانوارهای محل ه از طریق پرسشنامه به دست آمده است. در ادامه جهت تحلیل پرسش نامه از نرم افزار SPSS و آزمون هایی چون آزمون Chi-Square,Mann-Whitne استفاده شد. نتایج این پژوهش نشان می دهدکه به علت ضعف مفرط اجتماعی، فرهنگی، بویژه اقتصادی، ساکنین محله مورد مطالعه، دسترسی مناسبی به امنیت غذایی و سلامت تغذیه ندارند که این عوامل منجر به اُفت سلامت زیست اهالی ساکن در محل شده است.
زنان حاشیه نشین و جامعه پذیری خشونت در خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
براساس اطلاعات موجود، خانواده یکی از ناامن ترین واحدهای اجتماعی به ویژه برای زنان و کودکان است. در مناطق حاشیه ای شهرها، رنج زنان و کودکان به دلیل تحمل خشونت، بیشتر است. در وضعیتی که گسترش مناطق حاشیه ای در شهرهای بزرگ به چالش مهمی در مسیر توسعه پایدار شهری تبدیل شده است و توجه به اقشار آسیب پذیر در این نواحی بیش ازپیش ضرورت یافته است، آگاهی از نقش زنان حاشیه نشین نیز به عنوان قربانیان و به عنوان دست اندرکاران اصلی جامعه پذیری افراد خشن در جامعه، از اهمیت زیادی برخوردار است. این مطالعه با روش پیمایشی، در دو منطقه حاشیه ای شهر کرمانشاه به نام های جعفرآباد و دولت آباد انجام شده است. هدف از انجام مطالعه حاضر، بررسی نقش زنان درزمینه خشونت در خانواده است. جوانان 15 تا 29 ساله ساکن در این دو ناحیه جامعه آماری پژوهش را تشکیل داده اند که ازمیان آنان 384 نفر به روش تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. براساس یافته های پژوهش، خشونت دربین جوانان حاشیه نشین به طور گسترده رواج دارد. پسران بیش از دختران کارهای خشونت آمیز انجام می دهند. بین میزان خشونت و تجربه خشونت در کودکی رابطه ای مثبت و قوی وجود دارد. بیشتر رفتارهای خشونت آمیز جوانان با اعضای خانواده به ویژه خواهران است. نتایج پژوهش مؤید آن است که خانواده در شرایط محرومیت و فشار ناشی از حاشیه نشینی، رابطه ای دوسویه با خشونت برقرار می کند: ازیک سو، مناسبات نابرابر قدرت در خانواده زمینه ساز پرورش افراد خشن است و ازسوی دیگر، غالب رفتارهای خشونت آمیز با اعضای خانواده است.
مدل سازی تأثیرات حاشیه نشینی بر تغییرات شهر ارومیه و پیش بینی توسعه فیزیکی شهربا استفاده از تصاویر ماهواره ای تا افق 1410(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رشد سریع شهرنشینی یکی از چالش های برنامه ریزان شهری در قرن 21 است. شهرنشینی سریع در ایران، هجوم مهاجران به شهرها و نبود برنامه ای کارا برای اسکان مهاجران سبب ایجاد مناطق حاشیه ای پیرامون شهرها، گسترش شهر به پیرامون و تخریب اراضی کشاورزی و باغ ها شده است. با توجه به این مسئله، پایش و مدیریت نحوه رشد کالبدی شهر امری ضروری است. پژوهشگران برای مهار گسترش های خارج از برنامه، مدل های پایش و پیش بینی مختلفی ارائه داده اند. پژوهش حاضر به تصویرسازی رشد حاشیه نشینی با تحلیل لکه های رشد حاشیه نشینی برای اولین بار در بازه زمانی 32 ساله، با استفاده از تصاویر چندزمانه و مدل زنجیره مارکوف و سلول های خودکار پرداخته است. هدف این نوشتار بررسی فرایند گسترش کالبدی شهر ارومیه بین سال های 1363-1395 و پیش بینی تغییرات کاربری اراضی تا افق 1410 است. برای اجرای مدل، تصاویر ماهواره لندست 5، 7 و 8 سال های 1363، 1371، 1381، 1391 و 1395 شهر ارومیه تهیه شد. سپس با استفاده از نرم افزارهای ENVI، IDRISIو ArcGISمیزان تغییرات کاربری اراضی محاسبه و درنهایت دو مدل مذکور اجرا شد. نتایج نشان می دهد مساحت اراضی ساخته شده شهری از ۲۰۱۶٫۵۵ هکتار در سال 1363 به 8/6318 هکتار در سال 1395 افزایش یافته است. اراضی باغ و کشاورزی نیز از 20/2571 هکتار در سال 1363 به ۶۲۸٫۷۹ هکتار در سال 1395 کاهش یافته است. همچنین در نیمی از اراضی بایر ساخت و ساز صورت گرفته است. نتایج شبیه سازی نیز نشان می دهد اراضی ساخته شده شهری تا افق 1410 به 01/7523 (58/86 درصد) محدوده طرح جامع خواهد رسید. مساحت باغ ها و اراضی کشاورزی به ۶۱۹٫۶ و اراضی بایر نیز به ۵۴۶٫۳۳ هکتار کاهش خواهد یافت.
شناسایی عوامل تسهیل کننده توانمندسازی محله های حاشیه نشین شهر اصفهان (مطالعه موردی: محله عاشق آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۸ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
161 - 192
حوزه های تخصصی:
حاشیه نشینی و اسکان غیررسمی پدیده ای است که به دنبال تحولات ساختاری و بروز مسائل و مشکلات اقتصادی-اجتماعی، مانند جریان سریع شهرنشینی و مهاجرت های لجام گسیخته در بیشتر کشورهای جهان، به ویژه کشورهای جهان سوم پدیدار شده است. با توجه به حجم و روند روبه افزایش این گونه سکونتگاه ها، رهیافت های مختلفی برای حل مسئله حاشیه نشینی ارائه شده است. یکی از این رهیافت ها توانمندسازی، یعنی پذیرفتن حقوق شهروندی این ساکنان و حرکت به سوی مشارکت مردمی است. هدف کلی این پژوهش شناسایی عوامل تسهیل کننده توانمندسازی محله های حاشیه نشین شهر اصفهان است. ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخته با 10 پرسش عمومی و 45 پرسش تخصصی است که روایی آن با نظر متخصصان و پایایی آن با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ به مقدار کلی 852/0 تأیید شده است. جامعه آماری پژوهش ساکنان محله عاشق آباد (18060 نفر) بودند و حجم نمونه 157 نفر بود. برای تحلیل داده ها از قابلیت های آماری در نرم افزار SPSS و مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزار AMOS استفاده شد. نتیجه کاربرد آزمون t در سطح اطمینان 95 درصد و با سطح معناداری کمتر از 05/0 اثربخشی همه متغیرهای مورد بررسی را تأیید می کند. همچنین نتایج پژوهش نشان می دهد دستیابی به توانمندسازی ساکنان این محله، با بهبود شاخص های اثرگذار در پنج بعد کالبدی، اجتماعی، فرهنگی آموزشی، زیست محیطی و اقتصادی با وزن های کوواریانسی 82/0، 78/0، 73/0، 56/0 و 53/0 میسر است و بیشترین اثربخشی در بعد کالبدی مشاهده شده است.