مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
روشنگری
حوزه های تخصصی:
مکتب فرانکفورت یا نظریه ی انتقادی یکی از جبهه های اصلی جنبش ضدروشنگری معاصر را تشکیل می دهد. هورکهایمر و آدورنو، دو نظریه پرداز مهم این مکتب، نشان می دهند که روشنگری در فرآیندی دیالکتیکی تیشه به ریشه ی خود می زند و بنیان ارزش های خود را سست می کند. از نظر ایشان، غلبه ی عقل ابزاری، که محصول گسترش دیالکتیکی روشنگری بوده است، هرگونه مبنای عینی برای تعهد به آرمان هایی چون آزادی، برابری، و حقوق بشر را زائل کرده است. ایشان روی آوردن روشنگری و فرزند خلف آن، یعنی لیبرالیسم، به فلسفه ی پراگماتیستی را نشان از ورشکستگی فکری روشنگری می دانند. در این مقاله می کوشم پس از شرح انتقادهای ایشان، از منظر یکی از مدافعان معاصر روشنگری، ریچارد رورتی، آن انتقادها را پاسخ دهم. رورتی روی گردادن لیبرالیسم از عقل باوری و روی آوردن آن به تاریخ گرایی و پراگماتیسم را نشان از به بلوغ رسیدن روشنگری در یک فرآیند خودشکنی و خودسازی می داند. در ادامه می کوشم بر مبنای دیدگاه پراگماتیستی او نشان دهم که لیبرالیسم پراگماتیک معاصر از اتهام وادادگی در برابر وضع موجود مبرا است و توانسته است با نقد وضع موجود بر اساس اهداف و آرمان هایی که بیش از همه با هویت ها و سنت های ریشه دار ما گره خورده اند، موضعی انتقادی در برابر کاستی های آن بگیرد و راهنمایی برای تحقق وضع آرمانی در وضع موجود فراهم کند. اما تفسیر پراگماتیستی خود رورتی از لیبرالیسم نیز با نقطه ضعف هایی روبه روست که می کوشم در پایان مقاله به طور گذرا به آن ها اشاره کنم.
فوکو، روشنگری و هنر آفرینش خویشتن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله ی حاضر نشان می دهد که چگونه میشل فوکو در آثار پایانی خود با رجوع به برخی آموزه های روشنگری به هنر آفرینش خویشتن روی می آورد. بازاندیشی مفاهیم اساسی روشنگری در فوکوی متأخر با درک تازه ای از کانت و سوژه همراه است. با جای دادن نظریه های زیبایی شناسی مرتبط با نفس در متن تفکر روشنگری، فوکو نشان می دهد که نه تنها او ارزش های روشنگری را نادیده نمی گیرد، بلکه به بازسازی برخی از این مفاهیم می پردازد. بازتاب چنین نگرشی خود را در اخلاق به معنای رابطه با خویشتن نشان می دهد. صورتبندی چنین اخلاقی به مدد پژوهش های فوکو در مورد اخلاقیات در یونان و روم از یک طرف، و رجوع به آموزه های نیچه و شارل بودلر از طرف دیگر ممکن می شود. اخلاقیات در جهان باستان در پی ارائه ی شیوه ای برای پرورش خلاقیت افراد است که آنها را ابتدا با اکنونِ خویش و سپس با خویشتنِ خویش مواجه کند تا فرد بتواند به گونه ای دیگر بیاندیشید، زندگی خود را دگرگون کند و خود را بیافریند. بودلر نیز مدرن بودن را خلاقیت و پویایی معنا می کند و معتقد است زندگی انسان نیز باید مانند اثر هنری با خلق خویشتن و تغییر همراه باشد. در این مقاله در صدد هستیم به بررسی خودآفرینی و زیست زیبا بپردازیم.
هردر و ظهور فلسفه فرهنگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۷
1-22
حوزه های تخصصی:
هرچند نخستین اندیشه ها درباره فرهنگ به یونان باستان، و حتی شاید پیش از آن، بازمی گردد، اما آنچه امروز مشخصاً تحت عنوان مفهوم «فرهنگ» شناخته شده است، مفهومی مدرن است که بیشتر از نظر ورزی های متفکران آلمانی قرون 18 و 19 میلادی متاثر است. علی رغم اندیشه های روسو، دیدرو، ولتر، ویکو، لایب نیتس و دیگران می توان نشان داد که یوهان گُتفرید فُن هردر (1744-1803) نخستین متفکری است که برای فرهنگ جایگاه و معنایی متافیزیکی و فلسفی قایل شد. او حتی انسان را موجودی ذاتاً فرهنگی معرفی کرد و برای تحلیل نسبت انسان و فرهنگ، به لحاظ نظری، بر نقش و کارکرد زبان و تاریخ تاکید ورزید. با این همه، او کتاب یا متن مستقلی درباره «فلسفه فرهنگ» یا حتی معنای فرهنگ ندارد. در نتیجه، مقاله حاضر می کوشد تا با بررسی مباحث و مطالب متنوع و پراکنده هردر درباره زبان، انسان، تاریخ، سیاست و فرهنگ، چگونگی ظهور ضمنی نوعی «فلسفه فرهنگ» را در آثار وی ردیابی نماید و نهایتاً به تاثیر آن بر متفکران بعدی این حوزه، به ویژه هگل، بپردازد. بر این اساس، مقاله حاضر صرف نظر از مقدمه ای کوتاه، دارای سه بخش اصلی است: اول) مبانی نظری اندیشه هردر و تاثیرپذیری او از اسلافش؛ دوم) استخراج نوعی فلسفه فرهنگ از بطن آثار هردر با تمرکز بر نقد روشنگری؛ و سوم) بررسی تاثیر هردر بر متفکران بعدی با تمرکز بر سیر تحول مفهوم فرهنگ.
سیاست های مزورانه اموی برای تحریف واقعه کربلا و روشنگری های حضرت زینب (س)
منبع:
پژوهشنامه معارف حسینی سال پنجم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۱۹
73 - 92
حوزه های تخصصی:
تحریف، پرده و پوششی است که با آشکار شدن حقیقت، رخ در نقاب می کشد و همچون کف روی آب، نابود و مضمحل می گردد. عاشورا یکی از بزرگ ترین و ماندگارترین خیزش هایی است که در طول تاریخ بر ضد یک حکومت ظالم صورت گرفته است.. مقاله حاضر کوشیده است با تکیه بر روش توصیفی – تحلیلی به بررسی سیاست های مزورانه ای که امویان پس از واقعه کربلا برای تحریف آن در پیش می گرفتند، پرداخته و در مقابل نقش عقیله بنی هاشم، حضرت زینب کبری (س)، را در زدودن غبار تحریف و برملا کردن دسیسه ها و توطئه های بی اساس حکومت بنی امیه در وارونه جلوه دادن حقایق عاشورا و قیام امام حسین (ع) تبیین کند. نتایج پژوهش نشان می دهد تبیین پیروزی، شکست، مرگ و زندگی از جمله مفاهیم اصلی سخنان حضرت زینب (س) بود. خطبه غرّاء حضرت زینب (س) و اشعار ایشان تأثیر زیادی روی شناساندن حقانیت اهل بیت (ع) و آشکار نمودن ماهیت دغل کار یزید و دست پروردگان او و خاندان بنی امیه داشت.
نگرش انتقادی بر کتاب اندیشه های سیاسی غرب در دوران مدرن؛ دیالکتیک اندیشه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
اهم موضوع های مطرح در ساحت اندیشه سیاسی مدرن، چیستی و چگونگی پیوند مفاهیم اساسی هم چون جهان هستی، انسان، مذهب، جامعه، دولت و حکومت است که محققان علم سیاست در ایران همواره تفسیری درخور از آن ارائه داده اند. علیرضا اسمعیل زاد در کتاب اندیشه های سیاسی غرب در دوران مدرنِ، با نگاهی نسبتا جامع، تحولات اندیشه سیاسی در غرب را از قرن هفدهم تا وضعیت پسامدرن به رشته تحریر درآورده است. پیش فرض اصلی در نقد این کتاب بر ضرورت تولید چنین آثاری استوار است؛ زیرا وجود انبوهی از کتاب ها در زمینه اندیشه سیاسی غرب اعم از تألیف و ترجمه، اهمیت نوآوری در تولید آثار جدید را دوصدچندان می نماید؛ بدین معنا که آیا اساسا ضرورتی تازه برای بازاندیشی در این عرصه وجود دارد؟ و آیا در این کتاب دریچه ای نو بر اندیشه سیاسی غرب گشوده شده است؟ فارغ از نقاط قوت، کتاب به لحاظ طبقه بندی زمانی، محتوایی، موضوعی، چگونگی شکل گیری و تحول اندیشه سیاسی مدرن در غرب، انتخاب متفکران سیاسی و روش شناسی تحلیل و تفسیر یافته ها، ایرادهایی دارد؛ به عنوان مثال، نادیده گرفتن بنیان های نظری پیدایی اندیشه سیاسی مدرن همچون رنسانس؛ اشاره نکردن به نظریه های متفکرانی چون لوتر، ماکیاولی و هابز؛ نداشتن رویکرد جامعه شناسانه؛ و از همه مهم تر مغفول ماندن بنیان های اساسی تفکر سیاسی مدرن از جمله چیستی سیاست، دولت، حاکمیت، هویت، ملیت و...، در ساحت اندیشه ای متفکران سیاسی غرب، از برجسته ترین کاستی های کتاب به شمار می رود.
اسپینوزا و «رساله الهیاتی - سیاسی» در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
این مقاله به معرفی و ارزیابی رساله الهیاتی-سیاسی اسپینوزا اختصاص دارد. این رساله یکی از گران سنگ ترین رسائل دوران روشنگری است و نمودارِ جدال قدیم و جدید در اروپای سده هفدهم است. رساله شامل هرمنوتیک تاریخی شریعت و تقریر فلسفه سیاسی جمهوری خواهانه اسپینوزا است. فصول الهیاتیِ این رساله و نیز فصول سیاسی آن حاوی مباحثی است که برای جامعه ایرانیِ درگیر مباحث سیاستِ دینی و دینِ سیاسی می تواند سودمند باشد. مطالعات اسپینوزایی در ایران در مقایسه با سنت های آنگلوساکسون، یهودی و فرانسوی چندان قابل توجه نبوده است. این مطالعات در قالب تالیف و ترجمه، در دهه 1390 جدی تر شده است. ترجمه رساله به قلم علی فردوسی در ایران فی نفسه کار سترگی است، اما نقدهایی نیز بر آن وارد است. به چند دلیل ترجمه دکتر فردوسی را نمی توان پایان راه دانست: زبانِ گاهی مُغلق و نامانوس، یکسان نبودن معادل ها، جاافتادگی برخی جملات و کلمات، و خصوصاً به علت تکیه صِرف بر ترجمه انگلیسی سیلوِرتورن و ایزرائل و عدم مراجعه به متن لاتینیِ این رساله.
از رویکرد انتقادی تا خودپروری: نقد و بررسی کتاب «نقد چیست؟» و «پرورش خود»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال بیستم اسفند ۱۳۹۹ شماره ۱۲ (پیاپی ۸۸)
53-69
این مقاله به بررسی و نقد کتاب نقد چیست؟ و پرورش خود اثر میشل فوکو هم از منظر محتوای کتاب و هم از منظر ترجمه فارسی آن می پردازد. فوکو در آثار واپسین خود مخصوصاً در این کتاب به موضوع روشنگری کانتی و مساله اخلاق مراقبت از خویشتن نگرشی خاص به موضوع سوژه و حکومت مندی و پرورش خود پرداخته است. فوکو در نقد چیست می کوشد رویکرد معرفت شناسانه کانتی به این سوال که «چه می توانم بدانم؟» را به پرسش انتقادی تغییر جهت می دهد و بر این باور است که نقد حرکتی بازتعریف می شود که سوژه با این حرکت این حق را به خود می دهد که از حقیقت در مورد اثرهای قدرتش و از قدرت در مورد گفتمان های حقیقتش پرسشگری کند. در بخش دوم کتاب او معتقد است که خود، اثری هنری است. اثری هنری که هرکس باید بسازد و هرکسی آن را به نوعی در برابر خود دارد. در بخش دیگر یعنی درباره ارزیابی ترجمه فارسی این کتاب می توان گفت که هرچند به زبان سلیس و روان ترجمه شده ولی فقدان مقدمه مترجمان و عدم وجود نمایه و منابع آخر کتاب و برخی ترجمه های نادرست از اصطلاحات لاتین از کاستی های این اثر محسوب می شود.
اندیشه تسامح در نمایشنامه های مینا فون بارنهلم و یهودی ها اثر لسینگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۰ بهار و تابستان ۱۳۹۴ شماره ۱
129 - 143
حوزه های تخصصی:
از جمله موارد اخلاقی که در دوران روشنگری در اروپا، بر آن تأکید می شد، لزوم تسامح با دیگراندیشان بود. از آنجاکه لسینگ طلایه دار روشنگری در ادبیات آلمانی زبان شناخته می شود، در این جستار کوشیده ایم اندیشه تسامح را در دو نمایشنامه وی، با عنوان مینا فون بارنهلم و یهودی ها بررسی کنیم. مقاله از دو بخش تشکیل شده است. در بخش نخست، مروری بر سیر تحول مضمون تسامح در اروپا از آغاز تا زمان لسینگ، یعنی قرن هجدهم میلادی داریم و سپس در بخش دوم، مصداق های تسامح را در دو اثر فوق بررسی می کنیم. درام مینا در نگاه اول فقط یک طنز است که محتوای آن چندان جدی نیست، ولی با کمی دقت می توان در آن، دیدگاه لسینگ درباره تسامح و موضع گیری وی در قبال جنگ را به خوبی مشاهده کرد. او در درام یهودی ها به صراحت، به بیان عقاید خویش در این زمینه می پردازد و بر لزوم تسامح با پیروان سایر ادیان و خودداری از پیش داوری درباره آنان تأکید می ورزد.
مارکی دو ساد، زخمی بر چهره روشنگری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۱ بهار و تابستان ۱۳۹۵ شماره ۱
175 - 196
حوزه های تخصصی:
در میان نویسندگان و فیلسوفان عصر روشنگری همچون مونتسکیو، دیدرو، ولتر و روسو می توان به نویسنده ای اشاره کرد که در آثارش به وجوه دیگری از آرایِ این فیلسوفان پرداخته است: مارکی دوساد. اما روشنگری با ساد برخوردی متفاوت داشت: او را موجودی خطرناک برای بشریت و آثارش را مخل نظم عمومی محسوب میکرد. با این همه، می توان ادعا کرد که مضمون اصلی آثار وی برداشتی افراطی از همان مفاهیم اصلی عصر روشنگری همچون آزادی، سلطه بر طبیعت، خودآیینی، اخلاق و نقد کلیسا بود. این مقاله قصد دارد تا نشان دهد که آثار ساد برآمده از همان عقلانیتی است که روشنگران در پی بنیاد نهادن آن بر تمامی ارکانِ ساختار اجتماعی و سیاسی بودند. ساد، با نشان دادنِ مطلق شدگیِ سلطه ی عقل مدرن،تصویری از انسانِ عصر روشنگری را ترسیم کرد و به همین دلیل امروزه با بازخوانی آثارش می توان او را در زمره ی اولین منتقدان حقیقی روشنگری قرار داد. کسی که با دفاع از مضامین آرمانی روشنگری برای بشریت، با پیشروی به سرحدات آن، زوالِ تدریجی آن را در آثارش پیش بینی کرد.
ایده «کارل لُویت» درباره مبانی الهیاتیِ اندیشه تاریخی- سیاسی «روشنگری» در بستر سنت ضدروشنگری آلمانی و منتقدان آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش سیاست نظری پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۸
109-137
حوزه های تخصصی:
اندیشه «روشنگری» از همان آغاز در سده هجدهم به کانون تأمل و تفکر اروپایی تبدیل شد. واکنش ها به جریان روشنگری متفاوت بوده است. در نیمه نخست سده بیستم در آلمان، گفتار ضدروشنگری به واسطه متفکرانی مانند هایدگر، اشمیت، آدورنو، هورکهایمر و کارل لُویت، انتقادهایی رادیکال علیه اندیشه روشنگری در حوزهای گوناگون فلسفی، سیاسی و تاریخی مطرح کرد. در این پژوهش، براساس رویکرد «زمینه–متن محور» اسکینر به بررسی ایده کارل لویت درباره اندیشه تاریخی-سیاسی روشنگری خواهیم پرداخت. پرسش این پژوهش این است که «ایده کارل لُویت درباره مبانی الهیاتی اندیشه تاریخی-سیاسی روشنگری در چه زمینه ای شکل گرفت و مدعا و نیّت مؤلف در طرح آن چیست؟». می توان گفت که ایده لُویت در بستر سنت ضدروشنگری آلمان نیمه نخست سده بیستم شکل گرفت. او فلسفه مدرن تاریخ و مفهوم پیشرفت را صورت سکولارشده الهیات تاریخ و مفهوم مشیت می داند. لویت با این مدعا تلاش دارد تا اندیشه روشنگری را با طرح ریشه های الهیاتی برای آن، نامشروع و خطا معرفی کند. به نظر می رسد که تبعات پذیرش ایده لویت می تواند مفروضات اندیشه تاریخی-سیاسی مدرن به ویژه درباره مفهوم «پیشرفت» را با چالشی اساسی به عنوان سکولارشده مفاهیم الهیاتی مواجه کند. به این معنا که اندیشه مدرن توان طرح خود به عنوان اندیشه ای مستقل را ندارد. درمقابل، سانتو ماتزرینو، هانا آرنت و هانس بلومنبرگ، مبانی نظری و روش لُویت را مورد نقدهای اساسی قرار داده و آن را با تردیدهایی جدی مواجه کرده اند.
نقش دانشنامه ها در ارتقای فرهنگ عمومی: تحلیل تاریخی
منبع:
مطالعات دانشنامه نگاری سال اول بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
69-96
ورود جهان غرب به عصر روشنگری، مستلزم آن بود که سطح سواد در طبقات مختلف جامعه ارتقا یابد و همه افراد جامعه در گستره ای فراگیر، از آگاهی بیشتری برخوردار گردند و این به معنای آموزش عمومی مستمر بود. آموزش عمومی که در عرصه فرهنگ، اصطلاحی ساخت یافته است، بیشتر تداعی کننده آموزش های مدرسه ای است، ولی این نوع آموزش ها همواره دوره ای محدود دارند و پس از ورود فرد به جامعه، به طور معمول دوام ندارند؛ در حالی که جریان روشنگری نیازمند استمرار آموزش و آگاهی بخشی بود. دانشنامه ها به عنوان نهادی در عرض مدرسه که بتواند این استمرار در آموزش عمومی را تأمین کند، توانستند چنین نقشی را برعهده گیرند. آنچه در عرصه غرب در جریان روشنگری عملاً اتفاق افتاد، پای گرفتن دانشنامه به معنای جدید آن و عملکرد جدی این امر فرهنگی به مثابه نهادی برای آموزش عمومی مستمر، تکمیل عملکرد مدرسه و کمک به ارتقای سطح آگاهی در طبقات مختلف جامعه است. در پژوهش حاضر، مسئله اصلی نقش دانشنامه ها در آموزش عمومی مستمر و عملکرد آنها در جریان روشنگری، به خصوص نزد ملت های پیشرو اروپاست و از نظر روش شناسی، این مطالعه از جنس تاریخ اندیشه و بهره جوینده از روش های این حوزه است.
روشنگری و سلطه: نقدی بر تحلیل های فوکو از گفتمان رهایی بخش روشنگری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی بهار ۱۴۰۱ شماره ۳۸
838 - 868
حوزه های تخصصی:
میشل فوکو عمدتاً به عنوان یکی از چهره های معاصر جنبش ضد روشنگری شناخته می شود. تحلیل های او از نوعی خودفریبی در نهادهای سیاسی اجتماعیِ به میراث رسیده از روشنگری پرده می دارد که به دلایلی به ظاهر موجه و انسان دوستانه، شرایط سلطه و انقیاد را بیش از پیش تسهیل می کنند. در این مقاله، قصد دارم با تکیه بر آرای چندتن از منتقدان اصلی فوکو، از جمله ریچارد رورتی، یورگن هابرماس و مایکل والزر نشان دهم که به رغم تلاش فوکو برای پرهیز از هرگونه توسل به مفاهیم هنجارینی چون حقیقت، رهایی، اصلاح و پیشرفت، در لایه های زیرین تحلیل های او بایستگی چنین ارزش هایی پیش فرض گرفته می شود و او خواه ناخواه از یک «هنجاریت پنهان» سود می برد. مفهوم «قدرت» در تحلیل های او میان دلالتی خنثی و توصیفی از یک سو، و دلالتی منفی و سرزنش بار از سوی دیگر، در نوسان است و هراس از مقید شدن به موضع مشخصی که ناآگاهانه گرفتار معنای همه شمول قدرت باشد، فوکو را از تفکیک این دو دلالت ناهمگون بر حذر می دارد. نشان خواهم داد که این ابهام مفهوم قدرت، در نهایت باعث می شود فوکو در ارزیابی نقش رهایی بخش برخی از نهادهای روشنگری مرتکب نوعی یکجانبه نگری و بی انصافی شود.
نظریه افول آمریکا از نگاه آیت الله خامنه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله اصلی این پژوهش استخراج و ارائه مدلی نظام مند برای تبیین معنا و فرآیند افول آمریکا با تکیه به مبانی و آراء و دیدگاه های آیت الله خامنه ای است. متناسب با این هدف روش داده بنیاد انتخاب شد و با نمونه گیری هدفمند متون مرتبط با موضوع از بیانات رسمی منتشر شده آیت الله خامنه ای انتخاب و به کمک نرم افزار maxqda 2018 کدگذاری شد. نتایج نهایی این تحقیق در قالب مدل خروجی از روش داده بنیاد به این شرح است که پدیده محوری این تحقیق افول آمریکا به معنای از بین رفتن عقیده مردم آمریکا و جهان به نظام سیاسی آمریکاست. بستر تاریخی جنایات آمریکا در ایران و جهان و دلایل متعدد عقلی و مفاهیمی نظیر استکبار، نظام سلطه، استعمار و شیطان اکبر شرایط زمینه ای افول هستند و علت فاعلی افول، سنت های الهی است که در صورت آگاهی ملت ها و مجاهده ناشی از این بیداری اتفاق می افتد. راهبرد یا استراتژی نهایی پیشنهادی این مدل روشنگری یا بیدارسازی ملت هاست.
پلورالیسم تاریخی و نسبی گرایی از نظر آیزایا برلین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پلورالیسم برلین وامدار تاثیرات عمیقی است که وی اولا از جریان کلاسیک یا روشنگری در راستای عینیت باوری و واقع گرایی تجربه محور و ثانیا از جریان رمانتیسم به عنوان قوی ترین جریان ضد تفکر روشنگری پذیرفته است. برلین برای جرح و تعدیل افراط گری های متدولوژیک تفکر روشنگری به سراغ آنتی تز این جریان یعنی جریان رمانتیسم رفته ودر برابر اصحاب روشنگری که تاریخ را به عنوان یک مجموعه دارای روابط علی و معلولی و به نوعی یک علم می نگریستند، جبهه گرفته سعی دارد بر این نظر پافشاری نماید که تاریخ برساخته اراده های آزاد انسانهاست نه الگویی از پیش داده و دارای چهارچوب از پیش تعیین شده. از سوی دیگر واقع گرایی و تجربه باوری کلاسیک مغز و هسته اصلی پلورالیسم تاریخی برلین است. او می خواهد در عین حال به واقع گرایی تاریخی نیز پایبند بماند لذا هرگونه تفسیر فراواقع گرایانه و متافیزیکی از پدیده های تاریخی را طرد کرده، سعی نمود تاثیرات مخرب نگرش روشنگری که به جبر باوری در همه اقسامش از جمله جبرباوری تاریخی می انجامید را با تلفیق انگاره های رمانتیکی تعدیل نموده با سنتز عناصر به زعم خود مثبت این دو جریان تاریخ باوری را به نفع آزادی و بر مهمل پلورالیسم بنشاند. با عطف توجه به این نکات، این نوشتار سعی بر آن دارد اولا سهم ایده های رمانتیک و روشنگری را در برداشت مفهوم تاریخ از منظر برلین روشن ساخته و تفسیری نوین از تاریخیت مد نظر او ارائه دهد. ثانیا قصد بر آن است تا مدلل سازیم تلفیق عناصراین دو جریان تعارضی در تاریخ باوری و اندیشه تاریخ نگری پلورالیستی وی ایجاد کرده است. یعنی باور به ایده های رمانتیکی او را در دام نسبیت گرایی تاریخی که در نقطه مقابل تجربه گرایی واقع گرایانه روشنگری است قرار می دهد. بنابراین این مقاله سعی دارد با روشی توصیفی - تحلیلی اثبات نماید اولا کدام یک از انگاره های دو سنت روشنگری و رمانتیسم در اندیشه برلین با یکدیگر تلفیق یافته اند و در وهله بعد تعارض پایدار تلفیق انگاره های رمانتیک و روشنگری یا کلاسیک در تاریخ باوری پلورالیستی برلین را بوضوح مدلل نموده و نقاط ناسازگار و متعارض این سنتز را شرح و بسط دهد.
خاستگاه و مبانی فلسفی ترااِنسان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متافیزیک سال چهاردهم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۴
135 - 150
حوزه های تخصصی:
نیاز علوم به فلسفه و بهره گیری آنها از فلسفه، امری است که همواره بسیاری از صاحب نظران به آن تأکید داشته اند. در چند دهه اخیر و با رشد فزاینده فناوری های نوین، تبیین رابطه این فناوری ها و فلسفه، هم چنین جایگاه فلسفه در هویت بخشی به این فناوری ها و کاربرد فلسفه برای آنها به امری ضروری مبدل شده است. ترااِنسان گرایی یک جنبش فناورانه وآینده گرا است که صاحب نظران آن، ایده های خود را از منظر فلسفی وارث و احیاگر آرمان های عصر روشنگری می دانند. هدف پژوهش حاضر، فهم و واکاوی خاستگاه تاریخی فلسفی ترااِنسان گرایی و تلاش درجهت تبیین مبانی فلسفی این تفکر است. کمال گرایی یک ایده اخلاقی فلسفی است که می توان آن را اساسی ترین مفهوم الهام بخش ترااِنسان گرایان در شکل دهی به ایده اولیه ترااِنسان دانست. اومانیسم و روشنگری دو جریان فلسفی اثرگذار بر اندیشه های ترااِنسانی بوده اند. نتایج پژوهش نشان می دهد هرچند ذات فناورانه این جنبش باعث تحول ایده های ترااِنسانی و فرارفتن آنها از این خاستگاه های فلسفی می شود، اما با لحاظ کردن این سه خاستگاه فلسفی با عنصر فناوری می توان مبانی فلسفی ترااِنسان را ذیل هستی شناسی اومانیستی، معرفت شناسی پراگماتیستی و ارزش شناسی فناورانه گنجاند.
مواجهه شیلر با اندیشه های زیبا شناسانه ی کانت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۲ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
15 - 22
حوزه های تخصصی:
شیلر نقد قوه ی حکم کانت را آغازی برای پژوهش های فلسفی خویش درباب هنر و زیبایی قرار می دهد. در این میان، آنچه بیش از همه او را به تأمل واداشت، غلبه بر «دوگانه انگاری» کانتی در خصوص «ضرورت و آزادی» و «حس و عقل» بود. او این «دوگانه انگاری» را بخشی از معضلات و مشکلاتی می داند که گریبان انسان مدرن را گرفته است. روشنگری و مدرنیته را سبب ساز این مشکلات می داند. این تحقیق با رویکردی توصیفی تحلیلی به مواجهه شیلر با آراء زیبا شناسانه کانت می پردازد و نشان می دهد که چگونه می توان از دل ضرورت به آزادی رسید و چگونه می توان تقابل میان جزء و کل، وظیفه و میل، طبیعت و انسان را از میان برداشت. در این راستا شیلر تلاش کرد کار ناتمام کانت را در پیوند عقل نظری و عملی، به نتیجه برساند، و بر «دوگانه انگاری» اندیشه های وی فائق آید. در این پژوهش خواهیم دید که شیلر به واسطه مفهوم بازی از تقابل ماده صورت / حس عقل فراتر می رود و به "دوگانه انگاری" وحدت می بخشد . شیلر از هنر به مثابهجایگاه تحقق بازی برای وحدت بخشیدن به این دو عنصر و در نتیجه وحدت بخشیدن به انسان بهره می گیرد . وحدتی که خود چیزی نیست جزء بازی
آدورنو و نقد ایدۀ پیشرفت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت و فلسفه سال هجدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۷۲)
119 - 141
طرفداران فلسفی ایدۀ پیشرفت معتقدند که وضعیت انسان در طول تاریخ و تا به امروز، درمجموع بهتر شده است و در آینده نیز بهتر خواهد شد. آدورنو در نوشتههای خود آورده که انسان تا به امروز پیشرفتی نکرده، اما امکان پیشرفت در آینده وجود دارد. بهاینترتیب موضع آدورنو به این صورت میشود که او با ایدۀ پیشرفت مخالف نیست، بلکه با این ادعا مخالف است که پیشرفت در تاریخ بشریت محقق شده است. ادعای ما در این مقاله این است که با توجه به کتاب دیالکتیک روشنگری، فقط فجایع قرن بیستم، دلیل آدورنو برای عدم تحقق پیشرفت در تاریخ بشریت نیست، بلکه او به حاکمیت دیالکتیک عقالنیت و سلطه بر تاریخ انسان معتقد است. اگر این ادعا را بپذیریم، آنگاه باید گفت چنین عقیدهای حتی امکان پیشرفت در آینده را نیز از بین میبرد.
تأثیر سبک خاقانی بر حافظ در تبیین اصطلاح- مفهوم پیر مغان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال پانزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵۸
245 - 270
حوزه های تخصصی:
«پیر مغان» اصطلاح - مفهومی است که همچون خرابات و کوی مغان از آیین مهری و دین زردتشت در زادبوم ایرانیان به یادگار مانده و بعد از انقلاب دینی در دواوین بعضی از شاعران برای افشای موضوعات ریایی به شکلی مقدس و برجسته جلوه نموده است که در این میان خاقانی را می توان پیش قراول استفاده از آن دانست و حافظ با وام گیری از خاقانی و تقدس بخشی و جانمایی آن در کنار مفهوم غامض و وزین «رند» ، این اصطلاح – مفهوم را به گفتمان و ژانری دو «پیر مغان» اصطلاح- مفهومی است که همچون خرابات و کوی مغان از آیین مهری و دین زردتشت در زادبوم ایرانیان به یادگار مانده و بعد از انقلاب دینی در دواوین بعضی از شاعران برای افشای موضوعات ریایی به شکلی مقدس و برجسته جلوه نموده است که در این میان خاقانی را می توان پیش قراول استفاده از آن دانست. خاقانی (۵۹۵-۵۲۰ق) یکی از مهم ترین شاعرانی است که بعد از سنایی (۵۴۵-۴۷۳ق) و عطار (۶۱۸-۵۴۰ق) و قبل از مولوی (۶۷۲-۶۰۴ق) و حافظ به سرودن اشعار مغانه ای اهتمام ورزیده است و در لفظ، معنا و ایجاد ساختار بیرونی و درونیِ شعر مغانه ای بر حافظ (۷۹۲-۷۲۷ق) تأثیرِ مستقیم گذاشته است . حافظ نیز با وام گیری از خاقانی و تقدس بخشی و جانمایی آن در کنار مفهوم غامض و وزین «رند»، این اصطلاح- مفهوم را به گفتمان و ژانری دو وجهی تبدیل کرده است که بعد از عبور از صافیِ ذهن و زبان او از جهاتی شبیه و از جهاتی متفاوت از پیر مغانی است که خاقانی پیش تر با آن روشنگری کرده بود. تبدیل کرده است که از جهاتی شبیه و از جهاتی متفاوت از پیر مغانی است که خاقانی پیش تر با آن روشنگری کرده بود؛ زیرا جنبه هنری و رازآلودی و ایهامی پیرِ حافظ که صورت پیر را انتزاعی کرده، آنی نیست که خاقانی بی پرده و حقیقی با آن افشاگری و ستیهندگی نموده است. پس هر دو در راستای زمان به پیر مغان توجه داشته اند؛ با این تفاوت که پیر خاقانی حقیقی و شفاف است؛ امّا پیر حافظ انتزاعی و رندانه.
نقدِ نگاهِ اسطوره ای در شعرِ مهدی اَخَوانِ ثالث(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقدِ نگاهِ اسطوره ای در شعرِ مهدی اَخَوانِ ثالث اسد آبشیرینی* چکیده اخوان ثالث را نمی توان بیرون از هندسه ای که جهان اسطوره ای برای او ترسیم می کند، تصوّر کرد. آن اندازه ای که اندیشه ی اسطوره ای اسباب آشنایی زدایی ها و فرم را در شعر او بنیاد نهاده است، به همان میزان نیز پی ریز آن نقاط آسیب زایی شده که از آن دریچه می توان با ذهنیّت و زبان شاعر روشن فکر های ایرانی، نقبی به سوی امتناع تعقّل مدرن زد. اخوان در شاهکار های خود، زمستان، آخر شاهنامه و از این اوستا، به منطقه ای از ساحت اندیشه ی اسطوره ای پای نهاده که باستان گرایی و موسیقی، قدّیس پنداری و اهریمن سازی، غم گذشته و گریه بر ربع و اطلال و دمن، آن هم در عصر آه و آهن و آهک زنده، راه را بر هر تجربه ی تاریخ هم زمانی ای مسدود کرده است. نگارنده در این جستار، با عطف نظر به اندیشمندان عصر روشنگری، سعیش بر آن بوده که با پیش کشیدن نمونه هایی عینی، میراث هنری اخوان ثالث را ازمنظری آسیب شناسانه در پرتو تفکّر اسطوره ای، با مخاطب خویش به بحث و تحلیل بگذارد. * استادیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شهید چمران اهواز asadabshirini@gmail.com تاریخ دریافت مقاله: 28/11/1400 تاریخ پذیرش مقاله: 21/3/1401
روشنگری و مسئله معنویت: بررسی نقش روشنگری در ظهور معنویت مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با محتوای بنیادی/ نظری با روش توصیفی/ تحلیلی، مبتنی بر چارچوب نظری مفهومی با طرح مسئله روشنگری و معنویت مدرن عهده دار پاسخ به این سوال است که چگونه روشنگری با اتکا بر عناصری چون ( خرد، ایده، پیشرفت و دین طبیعی) زمینه های ظهور معنویت مدرن را ایجاد نموده است؟ حاصل این پژوهش آنکه: روشنگری با گذر از سه سنت تاریخی ( انگلیسی، فرانسوی و آلمانی) و با سه رویکرد متفاوت: پالایش دینی، دشمنی با دین، استعلا و عمق بخشیدن به آن با چهار گرایش متفاوت دئیسم، دین قلبی، فدئیسم و آتئیسم در متن مدرنتیه غربی با اصولی چون (عقل گرایی، کثرت گرایی، مدارای دینی، قداستزدایی، انکار وجه وحیانی دین، انکار ربوبیت خدا در جهان در قالب استعاره ساعت ساز) ظهور و بروز معنویت مدرن در قالب دو شعار: معنویت بدون مذهب، معنویت به جای مذهب و معنویت به دور از وابستگی به نهادهای دینی، را فراهم آورده است.