مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
کلام الهی
حوزه های تخصصی:
وحی از جمله مسائلی است که همواره مورد توجه متفکران به ویژه دانشمندان اسلامی بوده است و آنها به بررسی ابعاد مختلف آن پرداخته اند. صدرالمتالهین نیز در آثار خود به تحلیل و بررسی وحی پرداخته است. آنچه این مقاله در پی شناسایی آن است اینکه ملاصدرا تحلیل عقلی از وحی ارائه کرده و رویکرد غیرزبانی نسبت به وحی دارد، اما در عین حال رویکرد زبانی وحی را نیز اتخاذ می کند و این رویه ای است که صدرالمتالهین در جمع بین نظرات همواره داشته است و در این مورد نیز سعی وافر در جمع بین نظرات فلاسفه و متکلمان دارد. شناسایی نظرات وی در حقیقت وحی و گستره آن و نظرگاه ایشان در باره کلام الهی و بیان نقاط ضعف و قوت نظریات این حکیم متاله، ما را در چگونگی تشکیکی که وی در کلام الهی بیان داشته است بیشتر آشنا می کند.
تبیین ملّاصدرا از اقسام تکلیم خدا با انسان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
صدرالمتألهین در آثار خود، تبیین هایی از آیة 51 سورة شوری ارائه کرده است. در این پژوهش توصیفی ـ تحلیلی برآنیم که این دیدگاه ها را بیان و سازگاری یا ناسازگاری آنها را بررسی کنیم. با لحاظ جایگاه والای ملّاصدرا و از آنجا که دیدگاه وی دربارة آیة مزبور بررسی نشده است، این پژوهش ضرورت مییابد.
ملّاصدرا در بحث های مراتب کلام الهی و نیز راه های دستیابی بشر به حقایق و گونه های تعلیم الهی، به آیة پیش گفته استناد کرده و درصدد تطبیق آیه بر آنها بر آمده است. وی واژة «وحیاً» را در بحث های مذکور به ترتیب بر: امر ابداعی، وحی تشریعی و تعلیم بیواسطة الهی، عبارت «من وراء حجاب» را بر امر تکوینی، الهام به اولیا و تعلیم ملکی، و عبارت «یرسل رسولاً» را بر امر تشریعی، استدلال و تعلم، و تعلیم بشری تطبیق میکند. اصرار صدرا بر داخل ساختن تعلیم بشری در حوزة تکلیم الهی، دیدگاه دوم و سوم وی را با مشکل مواجه کرده است.
پردازش ابن سینا از مسئله نبوت در مقایسه با جریانات کلامی و فلسفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ابن سینا فیلسوف مسلمان مشایی با عنایت به اینکه در دانش فلسفه تنها احکام و عوارض ذاتی وجود، مورد بحث قرار می گیرد، مسئله نبوت را در آثار فلسفی خود مطرح می کند. علاوه بر او برخی از فیلسوفان مسلمان دیگر نیز به طور جدی به این بحث پرداخته اند و برخی نیز به اقتضای لوازمات بعضی از مباحث فلسفی مانند صفات تکلم، علم عنایی خداوند و مراتب هستی به آن اشاره کرده اند و البته بعضی در آثار فلسفی خود، با وجود طرح موضوعاتی مانند خدا و صفات او، به مبحث نبوت نپرداخته اند. پیش از ابن سینا، فارابی در مباحث فلسفی خود مانند اخلاق، سیاست، علم النفس و ما بعدالطبیعه موضوع نبوت را مطرح می کند. پس از شیخ الرئیس نیز جریانات فکری در حوزه اسلامی متعرض مسئله نبوت شده اند. این جریانات هر یک به دلایلی ورود به بحث مذکور را جایز دانسته اند. جریانات فلسفی به ملاحظه عوارض ذاتی وجود و جریانات کلامی به دلیل صبغه کلامی نبوت به آن پرداخته اند. از میان متکلمان، شخصیت های تأثیرگذاری چون فخر رازی، علامه حلی و ایجی نیز گاهی در این بحث سبک و سیاق سینوی را پیش گرفته اند. در میان جریانات فلسفی، تفکر اشراقی و حکمت صدرایی در فقراتی از بحث خود متأثر از ابن سینا بوده اند. در عین حال فیلسوف معاصر، علامه طباطبایی با پای بندی به آنچه ملاک تعیین کننده مسائل و مطالب فلسفی است، از ورود به موضوع نبوت در آثار فلسفی خود پرهیز می کند.
تبیین فلسفی کلام الهی از نظرگاه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با وجود اتفاق نظر فرق کلامی و فلسفی بر سر اتصاف خداوند به تکلم، در کیفیت این اتصاف اختلاف نظرهایی مشاهده می شود. ملاصدرا، با این تلقی که کلام انشاء چیزی است که بر درون متکلم دلالت کند، می گوید کلام الهی شامل تمام موجودات و افعال خداوند است؛ فایده آفرینش آن ها، اعلان و اظهار غیب است. پس اطلاق کلمه و کلام بر جهان آفرینش صحیح است، و خداوند هم به این اعتبار متکلم است. صدرالمتألهین، با بیان مراتب سه گانه کلام الهی، معتقد است: کلام اعلی عالم امر است، کلام اوسط عالم نفس، و کلام نازل یا ادنی کلام تشریعی است. از نظرگاه صدرایی، تفاوت کلام و کتاب رتبی نیست، بلکه آن ها دو چهرهٔ یک واقعیت اند. کلام مربوط به چهره وجوب و مبدأ فاعلی و کتاب مربوط به چهره امکان و مبدأ قابلی است.
بررسی و تطبیق حقیقت و صدق کلام الهی از دیدگاه قاضی عبدالجبار و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی صفات و اسماء خدا
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه های مضاف
قاضی عبدالجبار، کلام را منحصر در کلام لفظی می داند و معتقد است کلام خداوند، اصوات و حروفی است که او ایجاد می کند. این همان کلام لفظیِ مورد اتفاق همگان است. وی آیات قرآن را بهترین نشانه و دلیل بر تکلّم خداوند معرفی می کند؛ اما ملاصدرا با این تلقی که کلام، انشای چیزی است که بر نهان متکلم دلالت کند، معتقد است کلام الهی، شامل تمام موجودات و افعال خداوند بوده، خدا به این اعتبار متکلم است. وی در تبیین مراتب کلام الهی، عالم امر را کلامِ اعلا، عالم نفس را کلامِ اوسط، و عالم تشریع را کلام نازلِ خداوند معرفی می کند. با وجود اتفاق نظر قاضی عبدالجبار و ملاصدرا در کلام لفظی، عبدالجبار کلام را منحصر در کلام لفظی می داند؛ ولی ملاصدرا برای آن، مراتب دیگری نیز معتقد است. نتیجه این پژوهش، علاوه بر احراز جامعیت نظریه صدرالمتألهین، تبیین توانایی فهم واضح برخی از آیات قرآن براساس تبیین صدرایی و نیز تأیید آن براساس روایت امیرمؤمنان(ع) است.
تحلیل تطبیقی دیدگاه علامه طباطبایی و فخر رازی دربارة تکلم الهی
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
یکی از پرمخاطره ترین مسائل در تاریخ اندیشه های کلامی، مسئله کلام خداوند است. متکلّمان مسلمان، نخست تحت تأثیر آیات قرآن و احادیث پیامبر(ص) و آنگاه در مواجهه با اندیشه های مسیحی دربارة تثلیث و فلسفة یونان، مسئلة صفات را ارائه داده اند. پس از آن بر مبنای تلقی های متفاوت از صفات الهی، اختلاف ها و مشاجره هایی دربارة متکلّم بودن خدا به وجود آمد. با توجّه به دیدگاه های متکلّمان مسلمان دربارة کلام خدا می توان گفت که در طول تاریخ این مسئله دغدغة بسیاری از متفکّران بوده و در مواجهه با مسائل فرهنگی، اجتماعی و گاه سیاسی، صورت های متفاوتی به خود گرفته است. اندیشمندان مسلمان در پی پاسخی مستدل به پرسش حقیقت کلام خداوند، مباحثی را مطرح کرده اند که در این میان اندیشة فخر رازی و نظریّة علاّمه طباطبائی از ژرف نگری خاصّی برخوردار است و نوشتار پیش رو، با هدف مقایسه و ارزیابی این دو نظریّه تدوین شده است. فخر رازی معتقد است ورای این الفاظ، در ذهن متکلّم معانی قرار دارد و حقیقت کلام همین معانی است که آن را کلام نفسی می نامند. در پاسخ گفته شده است که در ذهن متکلّم ورای الفاظ، معانی قرار دارد، امّا اینکه به این معانی کلام گفته شود، مورد قبول نیست و دلیلی بر اثبات آن وجود ندارد و در عرف به معانی، کلام گفته نمی شود، در جمله های خبری غیر از علم و در جمله های انشایی غیر از اراده و کراهت، چیزی به نام کلام نفسی وجود ندارد و هر چه است، همان علم و اراده است. در مقابل، نظرات علاّمه طباطبائی دالّ بر مجهول بودن حقیقت کلام الهی دارد. به اعتقاد علاّمه، از آیات قرآن چنین به دست می آید که خداوند با برخی از بندگان خود حقیقتاً سخن گفته است و سخن گفتن خداوند همانند سخن گفتن ما با عبور هوا از حنجره و نیز به ارتعاش درآوردن تارهای صوتی نیست، امّا اینکه حقیقت این سخن گفتن چیست، برای ما نیز معلوم نیست و تنها این را می دانیم که آثار کلام الهی همان «کشف ما فی الضّمیر» است و از این نظر، بین کلام خداوند و کلام بندگان تفاوتی نیست. کلام حق همان افاضه، افاده و ظهور علوم مکنونه و اسرار مخزونة غیبیّه بر کسانی است که حضرت الهی اراده فرموده، مورد اکرام او قرار گیرند و این کتاب های آسمانی که مجموعه ای از حروف و کلمات هستند (قرآن و سایر کتاب های الهی) همگی کلام الهی می باشند. کلام نسبت به هر متکلّمی نوعی خاصّ است و در باب حق تعالی از نظر ظهور آن در عوالم روحانی، برزخی، حسیّ و نیز از نظر متعلّقات کلام یا مخاطب های مختلف، متنوّع و ذومراتب می گردد، امّا در جهت ذات حق مراتبی ندارد.
الهی بودن زبان قرآن و مسئلة فهم؛ نقدی بر دیدگاه مجتهد شبستری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قرآن کلام خداست یا کلام بشر؟ این پرسشی است که از عصر نزول قرآن مطرح بوده است. منکران نبوت هر کدام به گونه ای خدایی بودن زبان قرآن را انکار کرده اند. در دوران معاصر نیز مستشرقان و عده ای از مدعیان روشن فکری در جهان اسلام این پرسش را به طور جدی کانون بحث و بررسی قرار داده اند. جناب محمد مجتهد شبستری به پیروی از برخی هرمنوتیست های فلسفی، شرط مفهوم شدن یک کلام را بشری بودن آن می داند و بر این اساس مدعی است اگر قرآن کلام خدا باشد، قابل فهم و تفسیر نخواهد بود! در این نوشتار این مدعا و ادلة آن به روش تحلیلی و فلسفی و با استفاده از شیوة نقد مبنایی و درونی مورد ارزیابی و سنجش قرار گرفت و معلوم شد که هیچ ملازمه ای میان فهم قرآن و بشری دانستن آن نیست. و همة ادلة اقامه شده برای این مدعا دچار انواعی از مغالطات منطقی اند.
در بارگاه خیال و کارگاه زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زبان و کلام، گوهر اساسی خلقت و خلاقیت به شمارمی آید. زبان در این عرصه نه به عنوان نهاد اجتماعی مورد نظر زبان شناسان، بلکه به عنوان نهادی که شالوده جهان بر آن بنا شده، ساحتی فراتر از واژگان و قواعد صرف و نحو را در بر می گیرد. در این شیوه اندیشیدن، زبان در حکم بستری برای خلقت و خلاقیت به شمار آمده و هستی همچون «کنش کلامی» حضرت حق تعالی قابلیت ظهور و بروز یافته است. در این تعریف از زبان، گوهر زبان با وجود نسبت می یابد و از راه زبان، انکشاف و گشودگی وجود پدید می آید. تخیل که گوهر خلاقیت به شمار می آید، تا زمانی که جنبه مادی نگیرد، رؤیاگونه است که به اسم «الباطن» تعلق دارد و با تعین خارجی آن به تصاویر هنری تبدیل می شود. درحقیقت، تخیل از گونه هستی است که با میانجی گری زبان در بارگاه خیال شیئیت می یابد. تخیل دارای مرتبه و سلوک خاص خود است و مراتب این سلوک خیالی، تضمین کننده پیدایش انواع هنرهاست. نوشتار پیش رو، رهیافتی معرفت شناختی به موضوع کلام الهی، آفرینش در بستر زبان، عنصر تخیل و انواع آن و جایگاه آن در خلقت هستی و ارتباط آن با خلاقیت های ادبی- هنری دارد.
نقد و بررسی کلام لفظی و کلام نفسی براساس حکمت متعالیه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام کلیات مکاتب کلامی امامیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام کلیات مکاتب کلامی معتزله
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام کلیات مکاتب کلامی اشاعره
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
معتزله و امامیه کلام را منحصر به کلام لفظی می دانند و معتقدند کلام خداوند، اصوات و حروفی است که ایجاد می کند؛ ایشان آیات قرآن را بهترین نشانه بر تکلم خداوند می دانند. اشاعره کلام حقیقی را معانیِ قائم به نفس متکلم می دانند که حقیقت مستقلی در نفس انسان داشته و غیر از اراده و علم است، ایشان نیز آیات قرآن را به عنوان بهترین دلیل بر تکلّم خداوند تلقی کرده و معتقدند کلام نفسی در ذات خداوند قدیم و قائم به ذات است؛ اما ملاصدرا معتقد است کلام، انشاء چیزی است که بر نهان متکلم دلالت کند. او می گوید کلام الهی شامل تمام موجودات و افعال خداوند است و خداوند به این اعتبار متکلم است. وی مراتب کلام الهی را چنین تبیین می کند: عالم امر، کلام اعلی؛ عالم نفس، کلام اوسط؛ عالم تشریع؛ کلام نازل خداوند است.
باوجود هم نظر بودن امامیه، اشاعره و حکمت متعالیه درباره کلام لفظی، عدلیه کلام را منحصر به کلام لفظی می داند؛ ولی اشاعره و حکمت متعالیه معتقدند مرتبه دیگری نیز دارد؛ اما درباره کیفیت آن مرتبه، اختلافِ نظر دارند. این پژوهش افزون بر اثبات جامع بودن نظریه حکمت متعالیه، به این نتیجه رسیده است که منطوق برخی آیات قرآن کریم و روایات، با تبیین صدرایی بیشتر سازگار است. تبیین دو اندیشه دیگر از آیات کلامی، استوار و کامل نبوده و همچنان ابهام در این آیات باقی است.
مفهوم سازی کلام الهی در قرآن بر اساس ارتباط شناسی و استعاره مفهومی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن زمستان ۱۳۹۵ شماره ۶۸
حوزه های تخصصی:
رابطه وحیانی خدا با بشر حقیقتی شهودی است که فقط برای کسی که آن را دریافت می کند معلوم است. تحقیق در این حقیقت شهودی برای ما، مستلزم مراجعه به مجموعه قراینی است که از آیات و روایات به دست می آید. تتبع حاضر می کوشد نشان دهد که نزدیک ترین معنا برای تکلیم الهی این است که «کلام الهی همان رابطه کلامی» است. این پژوهش برای توضیح این معنا، از روش معناشناسی شناختی بهره می جوید و تبیین خود را با تکیه بر دو الگوی ارتباطِ شناختی و استعاره مفهومی به انجام می رساند. الگوی ارتباط شناختی ویژگی های ارتباط کلامی را برای ما مشخص می کند و الگوی استعاره مفهومی راه ما را به معارف دینی که خصلتی استعاری دارند، باز می کند. ترسیم نگاشت بین قلمرو ارتباط کلامی با قلمرو تکلیم الهی به ما نشان می دهد که مشابهت های بسیاری را می توان بین این دو قلمرو کشف کرد و برای آن، مؤیدهایی از قرآن و روایات فراهم نمود. نتیجه این کاوش به سه اصل منجر می شود: نخست اینکه بین خدا و انسان رابطه کلامی وجود دارد؛ دوم آنکه این ارتباط حقیقی است و انتزاعی نیست و نهایتا آنکه رابطه کلامی خدا با بشر از جنس افعال گفتاری است.
کلام الهی، زبان و فاهمه بشری در حکمت صدرایی (با تأکید بر دیدگاه علامه طباطبایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی صفات و اسماء خدا
ارتباط انسان با خدا در حالی که یکی مخلوق و بسیار محدود و دیگری خالق و نامتناهی است، یکی از چالشهای فکری و فلسفی جدّی بشر بوده و هست و دیدگاهها و نظریات گوناگونی پیرامون آن مطرح شده است. با توجه به مبانی حکمت متعالیه ی صدرایی می توان نظریه ای را با نام «اشتراک معنوی و تشکیک وجودی » طرح نمود؛ در این مشرب فکری قویم معنای اتصاف پذیری خدا به صفات جمال و کمال چون کلام و تکلم خدا این است که خداوند تمامی کمالات وجودی را به کاملترین نحو داراست و صفات سلبیه نیز چیزی جز سلب نقص، یا همان اثبات کمال، نیست. همچنین صفات خدا عین یکدیگر و عین ذات الهی دانسته می شود و باید توجه داشت که «وحدت تشکیکی حقیقت وجود»، اشتراک معنوی صفات الهی با صفات انسانی را در پی داشته و مستلزم اشتراک مصداقی خدا و انسان و افتادن در ورطه ی تشبیه نمی باشد. در مشرب فکری صدرایی و تابعین آن خصوصاً علامه طباطبایی در دوره اخیر با تکیه بر «اشتراک معنوی مفهوم وجود» و «تشکیک حقیقت اصیل وجود» و «تفکیک مقام معنا از مقام مصداق» و با توجه به مراتب معنا و کاربرد الفاظ، بر اشتراک اصل معنای صفاتی همچون تکلم، علم، قدرت، حیات و ... در انسان و خدا تأکید کرده و انحصار معنا در مرتبه ی مادی و جسمانی غیر صحیح و نامفهوم انگاشته شده است.
نوآوری نگرش علامه خفری پیرامون کلام الهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات فلسفی سال دهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۴
105 - 125
حوزه های تخصصی:
کلام الهی یکی از مسائل مهم و جنجال برانگیز در دانش کلام و آغازگر شکل گیری این دانش بوده است. پیرامون این موضوع در بین مسلمانان دو دیدگاه کلی مطرح شده است: متکلمین امامیه و معتزله غالبا کلام الهی را لفظی، حادث و مخلوق می دانند. اشاعره آن را نفسی، قدیم و عین ذات او می داند.در نوشتار حاضر ضمن مروری مختصر بر دو نگرش فوق، به نگاه علامه خفری پرداخته شده است. وی کلام را مشترک لفظی و برای آن دو معنا را ارائه می کند. کلام الهی طبق یک معنا قدیم و بر اساس معنای دیگر حادث است. کلام به معنای «تکلم» قدیم و به معنای «ما به التکلم» حادث و لفظی است.به سه بیان می توان تکلّم حقیقی الهی را قدیم دانست: با استفاده از رابطه علم و کلام الهی، تکلّم حقیقی بر علم اجمالی ذاتی، منطبق و قدیم خواهد شد. مطابق توجیه دوم، تکلّم نوعی انتقال آگاهی و بالعکس علم هم نوعی تکلّم است، لذا این نظریه از اتّحاد علم و کلام و یکسانی اوصاف آنها دفاع می کند. توجیه سوم تکلم حقیقی را قدرت القای ذات واجب تفسیر میکند و با استفاده از این ارتباط و نظر به قدمت قدرت، تکلم را نیز قدیم می داند.
بازخوانش دو صفت "علم الهی" و " کلام الهی" بار اساس مدل معناشناسانه ایزوتسو در روش تفسیری علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فهم متن و کشف معنا دغدغه مشترک رویکرد «تفسیر قرآن به قرآن» علامه طباطبایی و«میدان معناشناختی » ایزوتسو است. روش نخست با رویکرد سنتی، ازفهم و تفسیر قرآن در پرتو آیات دیگر دفاع می کند و رویکرد دوم، به مدد معنا شناسی مدرن، خود را عهده دار کشف معنایی واژگان متن قرآن می داند. ایده اصلی نوشتار حاضر، پاسخ به این سوال است که چگونه می توان با مدل «میدان معناشناختی» ایزوتسو صفات الهی را براساس رویکرد تفسیری علامه اجرا نمود؟ این پژوهش با روش تحلیلی- توصیفی، به عنوان نمونه دو «واژه کلیدی» ازصفات الهی را، ازآثار تفسیری علامه انتخاب وآن هارا با مدل «میدان معنا شناختی» ایزوتسو ترسیم کرد. یافته های نوشتار حاضر نشان می دهد: اولا: براساس داعیه هردو مفسر علیرغم وجود پیچیدگی های زبانی ومعنایی درمتن قرآن ،این کتاب الهی قادر است به زبان خود سخن بگوید و با استقلال تام، مفسرخویش باشد. ثانیا: می توان به مدد روش«تفسیرقرآن به قرآن» علامه نمودار واژگان کلیدی قرآن را دردستگاه تصوری «میدان معناشناختی» ایزوتسو، نمایش داد. ثالثا: خوانش "علم الهی" با مدل «تضاد صوری» و"کلام الهی" با مدل «ترادف یا ساختار موازنه ای »در« نمودارمعنا شناختی» ایزوتسو، مسیر رمزگشایی از سایر واژگان مبهم را فراهم می کند.
جدال کلامی حدوث و قدم کلام الهی به مثابه مقدمه ای بر مسئله زبان قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زبان قرآن یکی از بحث برانگیزترین مسائلی است که در قرون متمادی اسلامی از دید صاحب نظران این حوزه دور نمانده است. با نگاهی دقیق به این مسئله و تطورات تاریخی آن می توان دریافت که نظرات علمای اسلامی در این حوزه در یک خط سیر خاص نبوده و بر اساس گفتمان های غالب و خاص هر دوره، نظراتی متناسب با آن ارائه شده است. در قرن دوم بحث های جدی پیرامون خلق قرآن در بین فرق اسلامی درگرفت به همین سبب هر یک از گروه ها درصدد بودند تا با اقامه برهان و دلایل درون دینی عقیده خود را به کرسی بنشانند. جریان خلق قرآن و درگیری های کلامی که به ویژه در اواخر دوران حکومت مامون عباسی به عنوان منشوری حکومتی تلقی گردید؛ تنها حربه ای سیاسی بر علیه مخالفان این نظریه نبود بلکه با نگاهی موشکافانه به این وقایع می توان دریافت که این مساله مقدمه ای برای مظریات پیرامون زبان قرآن و برداشت های تفسیری مفسران هرکدام از فرق اسلامی بوده است. در این مقال برآنیم تا به شواهد و قرائن این مسئله با تکیه بر نظرات متکلمان و مفسران معتزله و اشاعره و دیگر فرق بپردازیم.
نقد دیدگاه ابوزید درباره حدوث کلام الهی و تلازم آن با تاریخ مندی قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات سال بیست و ششم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۰۲
5 - 30
حوزه های تخصصی:
ابوزید به عنوان یکی از نظریه پردازان نومعتزله، در مواردی آموزه های قرآن را تاریخ مند دانسته و در راستای اثبات نظریه خود، ادلّه مختلفی اقامه کرده است؛ از جمله اینکه کلام الهی را حادث و مخلوق در نظر گرفته و نتیجه آن را تاریخیت قرآن می داند. او تلاش می کند از طریق فعل دانستن صفت تکلّم، آن را به مسئله حدوث قرآن ارتباط داده، از رهگذر آن به تاریخی بودن قرآن استناد کند. در این راستا وی منکر وجود پیشین قرآن در لوح محفوظ شده و مراد از وجود قرآن در لوح محفوظ را معنای مجازی آن انگاشته است. به اعتقاد او لوح محفوظ همان قلوب مؤمنان است. این مقاله که به روش توصیفی، تحلیلی و انتقادی نگاشته شده است، بر آن بوده با مداقّه در اصل بحث حدوث و قدم قرآن، اولاً درکی درست از آن ارائه نماید و سپس با اقامه دلایل و شواهدی از آرای فلاسفه و دانشمندان و صراحت های قرآن، در قالب پاسخ های حلّی و نقضی ثابت کند که ارتباطی بین حدوث و تاریخیت قرآن برقرار نیست. نتیجه آنکه بحث حدوث کلام الهی تأثیری بر تاریخ مندی قرآن به آن معنایی که مراد ابوزید است، ندارد و ادله و شواهد جناب ابوزید بر این مسئله همگی مخدوش است.
سنجش و سازش دیدگاه فخر رازی و آلوسی در مسئله کلام الهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های فلسفه اسلامی پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۹
283 - 309
حوزه های تخصصی:
تفسیر مفاتیح الغیب فخر رازی و روح المعانی آلوسی، از تفاسیر برجسته اهل سنت به شمار می روند. برخی پژوهشگران، تفسیر روح المعانی آلوسی را نسخه دوم تفسیر کبیر فخر رازی به ویژه در مسائل کلامی دانسته اند. پژوهش حاضر به روش توصیفی تحلیلی و با رویکرد تطبیقی، مسئله «کلام الهی» را از دیدگاه این دو اندیشمند ارزیابی نموده و دریافته است که هر دو مفسر، خداوند را متکلم، و کلام را دو نوع می دانند و علی رغم اشتراک در مبانی کلامی، تفاوت هایی در فهم و روش دارند. فخر رازی از دلایل عقلی در اثبات یا توجیه مدعیاتش بهره می گیرد؛ ولی آلوسی بیشتر سلوک علمای سلف را ترجیح می دهد. رازی «کلام» را دو گونه می داند: لفظی، که مرکب از حروف و اصوات و حادث است، و نفسی، که قائم به ذات الهی و قدیم است. آلوسی معنای مصدری کلام را سخن گفتن و حاصل آن را سخن معنا نموده است. وی معنای دوم را حقیقی دانسته و آن را به دو نوع لفظی و نفسی تقسیم کرده و هر دو را قدیم می داند. از نگاه آلوسی، کلام لفظی، تجلی کلام نفسی و مجرد است که خداوند آن را در صورت های خیالی و حسی ظاهر نموده است.
بررسی انتقادی دیدگاه خواجه نصیرالدین طوسی درباره «کلام الهی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مباحث مهم اعتقادی که متکلمان اسلامی اهتمام جدی به آن داشته اند بحث «کلام الهی» است. در باب حقیقت کلام الهی دیدگاه های متفاوتی ارائه شده است. ازجمله آنها دیدگاه خواجه نصیر الدین طوسی است. پرسشی که این پژوهش بدان پرداخته این است که آیا تبیین خواجه نصیرالدین از حقیقت کلام الهی، براساس تفسیر شارحان او، می تواند پاسخی قانع کننده نسبت به حقیقت کلام الهی به شمار آید؟ این نوشتار پس از اشاره به دیدگاه های گوناگون در باره حقیقت کلام الهی، با روش توصیفی تحلیلی و همچنین کتابخانه ای، دیدگاه ایشان را براساس تفسیر شارحان آثارش (علامه حلی و محقق لاهیجی) بررسی و ارزیابی کرده و به این نتیجه رسیده است که تفسیر علامه حلی از، دیدگاه خواجه نصیرالدین کامل به نظر نمی رسد؛ و تفسیر محقق لاهیجی از آن افزون بر اینکه ایشان سخن خواجه نصیرالدین را طبق دیدگاه و مذاق خودش تفسیر نموده با اشکالاتی مواجه است. سپس دیدگاه کامل و جامعی که از این اشکالات مبرا باشد پیشنهاد داده است.
بررسی دیدگاه اشاعره پیرامون کلام الهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال هفدهم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۵۲
109 - 128
حوزه های تخصصی:
بحث وگفتگو پیرامون کلام الهی ازجهت انتساب به خداوندمتعال وتاثیرگسترده وعمیق آن درزندگی فردی واجتماعی متدینین، ازاهمیت فوق العاده ای برخورداراست.در این تحقیق، ویژگیهای کلام الهی از نظر اشاعره موردبررسی قرارگرفت.دراین نوشتار بعد از ذکرمقدمات، دیدگاه اشاعره درخصوص کلام الهی که معتقدند قائم به ذات،ازلی وقدیم،نفسی وغیرلفظی،واحد،متمایز از علم واراده،غیرقابل انتقال وغیرحال است وادله هر یک تبیین شد.آنها در ادله نقلی با استفاده از ظاهر ایات وروایات ودراستدلال عقلی غالبا با دوروش سبر وتقسیم وتمثیل به اثبات ادعای خود پرداختند. ودر بخش نقد نظریه ، مبانی وهمچنین مورد به مورد ادله آنها موردتحلیل و بررسی قرار گرفت واشکالات این نظریه ذکر شد. و به این جمع بندی رسید که نظریه اشاعره درمورد کلام الهی بطور پیوسته وابسته ومترتب بر هم می باشند.یعنی باصفت ذات پنداشتن کلام الهی به کلام قدیم واز آن به کلام نفسی ونهایتا به سایرویژگیها رسیدند.در نتیجه باابطال اولین مبناء سایر فروعات پیاپی باطل می شوند.علاوه بر این ادله عقلی ونقلی آنها بسیار ضعیف واثبات کننده ادعای آنها نمی باشند. از همه مهمتر اینکه نظریه کلام نفسی دارای پیامدهاولوازم کلامی مخالف با اصول پذیرفته شده مسلمانان همانند نفی وحیانی بودن کلام الهی دارد وموجب تنزل آن تا سرحد کلام بشری می شود.
پارادایم حاکم بر اندیشه اشعری در مؤلفه اعجاز(مقاله علمی وزارت علوم)
یکی از مسائل دانش کلام اسلامی بررسی ماهیت و چیستی کلام الهی است و راجع به این مقوله از قرن دوم هجری نظریاتی توسط متکلمان اسلامی شکل گرفته است. یکی از نظریات مطرح در این حوزه را متکلمانی مطرح کردند که با الگوگیری از فلسفهٔ افلاطونی و ایدهٔ عالم مثال، برای کلام الهی جنبه ای مثالی و خارج از عالم ماده در نظر گرفته اند. این تبیین فلسفی پس از نظریه پردازی هایی که معتزله از آن ارائه دادند درنهایت در قرن چهارم توسط ابوالحسن اشعری تأیید و در مقولهٔ فرعی بحث کلام الهی؛ یعنی اعجاز، به نظریهٔ کلام نفسی بدل شد. این جستار بر طبق مبانی تاریخ علم و اندیشه درصدد بررسی تاریخی زمینه های شکل گیری، سیر تحول و تطور اندیشهٔ کلام نفسی به عنوان اندیشه ای فلسفی است. روش پژوهش بر اساس الگوی پارادایمی توماس کوهن است و نتیجهٔ حاصل از آن نشان دهندهٔ این مطلب است که متکلمان معتزلی پس از آشنایی با الگو های تفکر افلاطونی با به کارگیری آن ها، تبیینی فلسفی از وجود مثالیِ قرآن کریم ارائه کردند تا اینکه ابوالحسن اشعری در پارادایمی ویژه، خوانش های دینی از فلسفهٔ افلاطونی را به کار بست و در تقابل پارادایمی اهل حدیث و اهل کلام، به نظریهٔ کلام نفسی در اعجاز قرآن کریم دست یافت.
بررسی کلام الهی از نگاه علامه خفری و محقق دوانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهایی در فلسفه و کلام سال ۵۴ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۰۸
139 - 157
کلام الهی یکی از مسائل مهم و اساسی در دانش کلام و آغازگر شکل گیری این دانش بوده است. آنچه در این مسئله زمینه آرای متعارض را مهیا می کند، تبیین حقیقت کلام الهی است. گرچه دیباچه اختلافات حکماء و متکلمان به اثبات حدوث و قدم کلام الهی مربوط است، تفسیر حقیقت کلام واجب و کیفیت تعلق آن اوج تشدید اختلافات و تشکیک آراء محسوب می شود. علامه خفری کلام را مشترک لفظی و برای آن دو معنا ارائه می کند. کلام الهی طبق یک معنا، قدیم و بر اساس معنای دیگر، حادث است. کلام به معنای «تکلم»، قدیم و به معنای «مابه تکلم»، حادث و لفظی است. به سه بیان می توان تکلم حقیقی الهی را قدیم دانست: با استفاده از رابطه علم و کلام الهی، تکلم حقیقی بر علم اجمالی ذاتی، منطبق و در نتیجه، قدیم خواهد شد. مطابق توجیه دوم، تکلم نوعی انتقال آگاهی و بالعکس علم هم نوعی تکلم است؛ لذا، این نظریه از اتحاد علم و کلام و یکسانی اوصاف آن ها دفاع می کند. توجیه سوم، تکلم حقیقی را از سنخ قدرت و آن هم قدرت القای ذات واجب تفسیر می کند و با استفاده از این ارتباط و نظر به قدمت قدرت، تکلم را نیز قدیم می داند. علامه دوانی، برخلاف بسیاری از حکمای متقدم، کلام الهی را مصدر تألیف کلمات و مغایر با علم الهی می داند. دوانی حقیقت کلام واجب متعال را مصدر تألیف حروف و اصواتی می داند که در علم ازلی واجب تحقق یافته اند و این تألیف بدون هیچ ترتب و تعاقبی تصدیر یافته است. او مدعی است که تاکنون هیچ فرقه و گروهی چنین دیدگاه کارگشایی همانند او ارائه نکرده و خودش واضع این دیدگاه است. او ضمن بیان دیدگاه های اشاعره، معتزله، کرامیه، حشویه، و حکماء، رأی خود را متمایز از آنان می داند.