بررسی اندیشه سنایی در مورد کلام الهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کلام الهی، یکی از مباحث بسیار گسترده در علمِ کلامِ اسلامی است که در قرون اوّلیه اسلامی، منازعات و مجادلات فراوانی در پی داشت. در آن دوران، علما و دانشمندان، نظریه های گوناگونی در باب کلام الهی ارایه می دادند. حشویه، جهمیه، اهل حدیث، معتزله و اشاعره هر یک فراخور برداشت ها و براهین خود، نظری ویژه در مورد کلام الهی داشتند. اهل حدیث که خود دو دسته بودند، هر دسته به وجهی کلام الهی را قدیم می دانستند و معتزله آن را حادث. اشاعره کلام الهی را نفسی و لفظی گفتند و کلام نفسی را قدیم و لفظی را حادث نامیدند. در این میان برخی از شخصیّت های معتزلی و اشاعره نظریات دیگری نیز داشتند. به هر صورت بنا به روایتی، ماجرای خلق قرآن و کلام الهی، وجه تسمیه علم کلام شد و از آن پس، علمِ اصولِ عقاید و توحید و یا فقه الاکبر را کلام نامیدند.حکیم سنایی غزنوی (529-467 ه ) از شاعران، عارفان و متکلّمانی است که اندیشه های کلامی خود را در اشعار خویش، بویژه حدیقه الحقیقه به وضوح نشان داده و اگر چه زبان شعر و هنر را به کار برده، امّا به نظریات او در باب کلام الهی می توان پی برد. در این مقاله ضمن برشمردن آراء و نظریه های گوناگون کلامی، منظومه فکری سنایی بویژه در حدیقه الحقیقه مورد بررسی قرار می گیرد و به این نتیجه می رسد که سنایی به قدیم بودن قرآن اعتقاد دارد و اگر چه دارای دیدگاه مستقلی است اما در مورد قرآن با اشاعره همداستان است.