مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
نقشه شناختی فازی
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۲۴ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۸۵
۹۱-۷۹
حوزه های تخصصی:
مقدمه: آمادگی مراکز بهداشتی درمانی به ویژه بیمارستان ها در مقابل چالش های مدیریتی پیشرو، تأثیر بسزایی در کاهش مرگ ومیر و آسیب های جسمی و روانی ناشی از شیوع بیماری های واگیر از جمله پاندمی کووید-19 دارد. این پژوهش با هدف شناسایی چالش های مدیریت مراکز بهداشتی درمانی و اولویت بندی آن ها در دوران پاندمی کووید-19 انجام گرفته است. روش ها: در این پژوهش ابتدا با مرور پیشینه و متن کاوی متون و مصاحبه با متخصصین، چالش های اصلی مدیریت مراکز بهداشتی درمانی شناسایی شدن. سپس، برای تعیین چالش های اصلی از پرسشنامه طیف لیکرت، برای تعیین میزان اهمیت هریک، از روش بهترین-بدترین و جهت تعیین میزان تأثیرگذاری هر چالش بر سایر چالش ها از رویکرد نقشه شناختی فازی استفاده شد. یافته ها: 20 چالش شناسایی شده، در سه طبقه چالش های منابع انسانی، سازمانی و برون سازمانی طبقه بندی شدند و نُه چالش اصلی از میان آن ها مشخص گردید. بر اساس نتایج، فضای فیزیکی نامناسب، قوانین و دستورالعمل های محدودکننده و کمبود نیروی انسانی به ترتیب مهم ترین چالش بودند و فضای فیزیکی نامناسب تأثیرگذارترین چالش در بین چالش های موجود شناخته شد. نتیجه گیری: با توجه به اهمیت مدیریت مراکز بهداشتی درمانی و نیاز به اقدامات فوری در این دوران، جذب بیشتر کارکنان تخصصی، توانمندسازی نیروهای پزشکی و تصحیح قوانینی که بیشتر به عنوان موانع عمل می کنند، می توانند در کوتاه مدت راهکارهای مفیدی برای بهبود مدیریت این مراکز باشند.
طراحی الگوی بلوغ مدل کسب وکار استارتاپی در ایران (مطالعه چند موردی: استارتاپ های پلتفرمی / دیجیتالی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برخورداری از یک مدل کسب وکار کارآمد، به عنوان فرض اولیه وجود یک استارتاپ در نظر گرفته می شود. مطالعات پیشین، بلوغ کسب وکار و عوامل موثر بر آن را از مهم ترین حوزه های مربوط به کارآفرینی به شمار آورده اند و همچنین ضعف در مدل کسب وکار را از عوامل شکست استارتاپ ها برشمرده اند. لذا پژوهش حاضر از طریق شناسایی و بررسی عوامل موثر بر تغییرات مدل کسب وکار یک استارتاپ و تکمیل تر شدن آن متناسب با بلوغ سازمانی، استارتاپ ها را قادر می سازد محصولات یا خدماتی دارای ارزش ارائه دهند. در این پژوهش با بررسی 55 مدل کسب وکار تجربه شده در موفق ترین استارتاپ های دنیا و تشکیل پنل خبرگان، ارتباط معناداری بین عوامل بلوغ مدل کسب وکار استارتاپ ها با مراحل پنج گانه تشریح شده در مدل بلوغ باترا حاصل گردید. سپس با تحلیل عاملی تاییدی بر اساس داده های حاصل از فعالان استارتاپ های پلتفرمی / دیجیتال کشور، مدل مفهومی بدست آمده، بررسی شد و مشخص گردید که 33 عامل در مراحل مختلف توسعه کسب وکار از مرحله تحلیل فرصت ها تا مدیریت عرضه محصول به بازار باید مدنظر قرار گیرند تا مدل کسب وکار مناسبی در چهار بعد شناسایی مشتری (چه کسی)، تعیین ارزش قابل ارئه به مشتری (چه چیزی؟)، زنجیره موثر بر تحقق آن ارزش ها (چگونه؟) و سازوکار سود و کسب انتفاع (چرا؟) طراحی گردد تا زمینه ساز افزایش احتمال موفقیت پایدار کسب وکار و غلبه بر موانع ورود به بازار باشد. در نهایت نیز به منظور رسیدن به یک الگوی بلوغ مدل کسب وکار مبتنی بر سطوح و شاخص هایی که به آن ها اشاره شد، یک مدل و سناریوهای بلوغ بر اساس نقشه شناختی فازی ترسیم گردید.
بررسی پیشایندهای توسعه پایدار سازمان های دولتی با رویکرد نقشه شناختی فازی شهودی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت دولتی ایران دوره پنجم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
65 - 94
حوزه های تخصصی:
توسعه پایدار سازمان های دولتی به یک اصل در چارچوب سازمان های امروزی تبدیل شده است. هدف این مقاله ارائه مدلی علی برای بررسی پیشایندهای توسعه پایدار سازمان های دولتی است. رویکرد استفاده شده برای تجزیه و تحلیل داده ها و نتیجه گیری، نقشه شناختی فازی شهودی است. در این مقاله در مرحله اول تلاش به ایجاد یک مدل علی برای پیشایند های استخراج شده از ادبیات و مصاحبه با 15 نفر از خبرگان سازمان های دولتی شهر کرمان شد، در مرحله دوم با سناریوسازی برای دو پیشایند خارجی «توجه ذی نفعان» و «انتظارات برای شفافیت بیشتر» مشاهده شد که تغییر در آن ها تأثیرات قابل توجهی بر افزایش سرمایه گذاری برای توسعه زیرساخت، توجه به ارباب رجوع در ارائه خدمات، تصویب و انطباق با مقررات و الزام به حداقل رساندن اثرات زیست محیطی می گذارد؛ از طرفی دیگر در این مقاله سعی شده است تعیین شود که کدام پیشایند برای توسعه پایدار دارای بیشترین و کمترین تأثیرگذاری و تأثیرپذیری است، بر اساس نتایج، «افزایش آگاهی رسانی اجتماعی» دارای بیشترین تأثیرپذیری است و «فرهنگ شرکت» به عنوان پیشایندی قابل تامل با بیشترین درجه مرکزیت (مجموع تأثیرپذیری و تأثیرگذاری) است.
تحلیل عوامل مؤثر بر میزان زیست پذیری محله های متراکم شهر بر اساس نقشه شناختی فازی(مورد مطالعه شهر آمل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۸۴
45 - 55
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین و تشخیص میزان ارتباط بین شاخص های زیست پذیری محله های متراکم می باشد. بدین منظور، نوزده شاخص از طریق مطالعه ادبیات موضوع و مصاحبه با متخصصان برنامه ریزی شهری و شهرسازی که درباره زیست پذیری دارای تجربه بوده اند، شناسایی شد. این عوامل در شش دسته کلی کالبدی-عملکردی، اجتماعی، طبیعی، اقتصادی، بصری و ادراکی مورد تقسیم بندی قرار گرفتند. سپس به منظور شناسایی شاخص های محوری مدل، از ترسیم نقشه شناختی فازی استفاده شد و میزان نفوذ هر یک از شاخص ها بر یکدیگر تعیین گردید در ادامه، ماتریس بدست آمده در نرم افزارFcmapper اجرا و نقشه شناختی فازی ترسیم گردید. در این تحقیق پس از بررسی 19 شاخص مشخص شد شاخص های زمین و تراکم، رضایت از سکونت، اندازه قطعات، تعاملات اجتماعی، گوناگونی مسکن و رونق و شکوفایی اقتصاد محله 6 شاخص مهم از نظر محوریت هستند که بیشترین اثرگذاری و اثرپذیری در ارتباط با سایر شاخص های زیست پذیری دارند در این میان شاخص زمین و تراکم دارای محوریت بیشتری نسبت به سایر عوامل است اندازه قطعات در رتبه دوم اهمیت قرار می گیرد این دو شاخص بیشترین اثرگذاری را در سایر متغیرها دارند شاخص رضایت از سکونت بیشترین تأثیرات را از سایر متغیرها دریافت می کند.
تبیین عوامل موثر بر موفقیت برنامه ریزی راهبردی در مدیریت پسماند با استفاده از رویکرد نقشه شناختی فازی (مطالعه موردی: منطقه 12 شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۲۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷۰
۵۲-۴۱
حوزه های تخصصی:
بهبود سیستم مدیریت پسماند، مستلزم تلاش همه جانبه برای افزایش آگاهی و مشارکت عمومی، ایجاد تخصص و سرمایه گذاری در زیرساخت ها و همچنین ارتقاء سیستم های مدیریتی در شهرداری ها به عنوان متولی امر مدیریت پسماند است. از این رو تحقیق حاضر با هدف شناسایی و اولویت بندی عوامل موثر بر موفقیت برنامه ریزی راهبردی مدیریت پسماند در منطقه 12 شهر تهران انجام شده است. داده های مورد نیاز، با استفاده از 46 پرسشنامه محقق ساخته، از خبرگان، مدیران و کارکنان سازمان مدیریت پسماند شهرداری منطقه 12 تهران، گردآوری شد. نتایج حاصل از پرسشنامه با استفاده از نرم افزار FCMapper و نرم افزار Pajek تحلیل و نقشه شناختی فازی تهیه گردید. عامل های اطلاع رسانی به موقع به شهروندان (C31)، در نظر گرفتن تمهیدات لازم جهت تهیه تجهیزات(C27)، بررسی ارتباطات شبکه ای جهت جلوگیری از اختلال در ارتباط بین سازمانی و برون سازمانی(C29)، سرمایه گذاری داخلی و بین المللی در زیرساخت های ارتباطی (C33) و خوشنودی از موفقیت سازمان(C20) پنج عامل مهم از نظر مرکزیت هستند. همچنین نتایج نشان داد، عوامل ارتباطی (با میانگین رتبه ای ۸.۴۷) و آموزش و توسعه راهبردی نیروی انسانی (با میانگین رتبه ای ۸.۲۱) بیشترین تاثیر را در بین عوامل موثر بر موفقیت برنامه ریزی استراتژیک در مدیریت پسماند دارند. در نتیجه مدل مدیریت پسماند بیشترین اعتبار را از این عوامل به دست می آورد. لذا پیشنهاد می گردد به مولفه های این عوامل توجه بیشتر گردد. همچنین استفاده از نیروی انسانی متخصص و به روز کردن دانش آنها با استفاده از آموزش های مناسب و کاربردی، توسعه زمینه مشارکت و تعامل بین سازمان مدیریت پسماند و شهروندان ضروری به نظر می رسد.
شناخت و فهم پدیدۀ قبیله گرایی برند، تحلیل عناصر پیشایندی و پسایندی با روش FCM (مطالعۀ موردی: شرکت های صنعت پوشاک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر شناسایی عناصر پیشایندی و پسایندی مفهوم قبیله گرایی برند و سپس تحلیل آنها با استفاده از روش نقشه شناختیِ فازی است. پژوهش حاضر از نظر هدف و نحوه گردآوری اطلاعات به ترتیب کاربردی و توصیفی-پیمایشی و از لحاظ نوع شناسی در زمره پژوهش های آمیخته با رویکرد کیفی و کمّی در پارادایم قیاسی-استقرایی است. جامعه آماری پژوهش خبرگان آشنا با موضوع، یعنی استادان دانشگاه حوزه مدیریت، مدیران منابع انسانی و مدیران بازاریابی است که 25 نفر از آنها بر اساس اصل کفایت نظری و با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. ابزار گردآوری اطلاعات در بخش کیفی پژوهش، مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمّی نیز پرسشنامه است که روایی و پایایی آنها به ترتیب با استفاده از نسبت روایی محتوایی و آزمون کاپای-کوهن و نیز با استفاده از روایی محتوایی و پایایی باز آزمون تأیید شده است. در بخش کیفی، داده های به دست آمده از مصاحبه با نرم افزار مکس کیو دی ای و روش کدگذاری تحلیل و پیشایندها و پسایندهای قبیله گرایی برند نیز شناسایی شد. سپس در بخش کمّی پژوهش با استفاده از روش نقشه شناختی فازی، مدل روابط علّی قبیله گرایی برند ارائه و مهم ترین عوامل پیشایندی و پسایندی قبیله گرایی برند نیز مشخص شد. یافته های پژوهش نشان داد که وفاداری به برند، ارتقا برند و بازاریابی بشارتی از عوامل مؤثر بر قبیله گرایی برند و عشق به برند، وابستگی به برند و ارزش لذت جویی نیز از مهم ترین پیامدهای قبیله گرایی برند هستند.
طراحی مدل نقشه شناختی فازی عوامل مؤثر بر عملکرد طرح های توسعۀ خوشه کسب و کار ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بهره وری سال هفدهم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۷
101 - 136
حوزه های تخصصی:
مدل توسعه خوشه های کسب و کار، شیوه نوینی است که در دو دهه اخیر به منظور توسعه و توانمندسازی بنگاه های کوچک و متوسط به کار گرفته شده است. بسیاری از کشورها اعم از توسعه یافته و در حال توسعه از این مدل توسعه ای برای دستیابی به اهداف توسعه منطقه ای و ارتقای سطح کیفی و کمی کسب و کارهای مزیت دار خود که در یک منطقه جغرافیایی مستقر می باشند بهره گرفته اند. در این پژوهش به بررسی عوامل مؤثر بر عملکرد طرح های توسعه خوشه کسب و کار در ایران با استفاده از تکنیک تحلیل تم و تکنیک نقشه شناختی فازی پرداخته شده است. روش گردآوری اطلاعات به صورت مصاحبه و پرسشنامه و دوره زمانی پژوهش از سال ۱۳۹۷ تا سال ۱۴۰۰ و در گستره کشور ایران تمامی استان هایی که طرح های توسعه خوشه کسب و کار در آنها اجرا گردیده می باشد. بر اساس مدل نقشه شناختی فازی به دست آمده، مهمترین عامل اثرگذار بر عملکرد طرح های توسعه خوشه کسب و کار، تأمین مالی طرح ها و مهمترین عامل اثرپذیر، افزایش اقدامات مشترک می باشد. در انتها نیز، بر اساس شناسایی مهمترین عوامل اثرگذار و اثرپذیر، سناریو های رو به عقب و رو به جلوی مرتبط با عملکرد طرح های توسعه خوشه کسب و کار مورد بررسی قرار گرفت.
شناسایی و اولویت بندی انواع تخلفات برند و واکنش های مصرف کنندگان به تخلفات برند با روش FCM (مطالعه موردی: صنعت مواد غذایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بازرگانی سال ۲۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱۰۸
207 - 235
حوزه های تخصصی:
با وجود اهمیت برند و برندسازی برای شرکت ها و سازمان ها، برخی عوامل می توانند منجربه کاهش ارزش و تخریب وجهه برند در نزد مشتریان شوند. یکی از این عوامل تخلفات برند است که مدیران شرکت ها باید همواره در پی کنترل و تعدیل تخلفات برند باشند تا از بروز خسارت ناشی از آن جلوگیری کنند. از این رو پژوهش حاضر با هدف مطالعه انواع تخلفات برند و شناسایی واکنش مصرف کنندگان به تخلفات برند انجام پذیرفت. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از حیث روش گردآوری داده ها از نوع پیمایشی و اکتشافی است و دارای فلسفه پژوهشی قیاسی استقرایی می باشد. جامعه آماری پژوهش، خبرگان مشتمل بر مدیران بازاریابی شرکت های موادغذایی هستند که اعضای نمونه آن با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و بر اساس اصل اشباع نظری انتخاب شده اند. ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی مصاحبه و در بخش کمی پرسشنامه است که روایی و پایایی ابزارها به ترتیب با استفاده از روایی محتوایی و پایایی درون کدگذار میان کدگذار برای مصاحبه و روایی محتوایی پایایی بازآزمون برای پرسشنامه مورد تحلیل قرار گرفت. در این پژوهش برای تحلیل داده ها در بخش کیفی از روش تحلیل محتوا و کدگذاری و در بخش کمی از روش نقشه شناختی فازی بهره گرفته شده است. در این پژوهش یافته های بخش کیفی مشتمل بر شناسایی انواع تخلفات برند و واکنش مصرف کنندگان به تخلفات برند و یافته های بخش کمی مرتبط با اولویت یابی این عوامل است. براین اساس مهم ترین تخلفات برند در صنایع مواد غذایی، تخلفات تولیدی برند به صورت تخلف پیش از تولید و تخلف در فرایند تولید است که به صورت استفاده ازمواد اولیه نامرغوب، عرضه کالا یا خدمات غیر استاندارد، تخلف در فرایند مونتاژ و استفاده از مواد اولیه منقضی شده نشان داده می شود. همچنین بیشترین واکنش رفتاری مصرف کنندگان نیز در قالب نفرت از برند و دلزدگی از برند خود را نشان می دهد
طراحی الگوی پویای بین المللی شدن شرکت های دانش بنیان کوچک و متوسط (مطالعه موردی: صنعت داروهای گیاهی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی عوامل موثر بر بین المللی شدن شرکتهای دانش بنیان در دو مسیر سنتی و زودهنگام جهت ارائه الگویی پویاست که پویایی خود را هم از دریافت بازخورد عوامل بر هم و هم از تنوع شرایط حاکم بر فضای کسب و کار بین المللی کسب می کند. در این راستا، بنگاه های دانش بنیان تولیدی فعال در صنعت داروهای گیاهی ایران که عمدتا در تراز کوچک و متوسط طبقه بندی می شوند مد نظر و مورد بررسی قرار می گیرند. در ابتدا چهارده عامل اصلی موثر در بین المللی شدن شرکتها از طریق مصاحبه تعیین شده است. سپس با استفاده از تکنیک نقشه شناختی فازی روابط و مفاهیم عصبی حاکم بر عوامل موثر بر بین المللی شدن شرکتهای مورد مطالعه برای دو وضعیت متفاوت قبل و بعد از تحریمهای بین المللی مورد بررسی قرار می گیرد و در نهایت، الگوی پویای بین المللی شدن شرکتهای دانش بنیان با استفاده از تعریف بین المللی شدن بر پایه سه بعد زمان، محدوده و مقیاس و میزان اهمیت و تغییرات عوامل بین المللی شدن برای دو حالت بیان شده پیشنهاد می گردد. تحلیل داده ها نشان می دهد که کاربست رویکردهای موجود در ادبیات بین المللی شدن شرکتها که غالبا به شکلی غیر پویا ارائه شده اند به تنهایی در خصوص شرکتهای دانش بنیان کارساز نبوده و نیازمند رویکردی تلفیقی با در نظر گرفتن بازخورد مفاهیم بر هم است که با شرایط کسب و کار فعلی تطابق داشته باشد.
نوآوری باز در بنگاههای کوچک و متوسط صنعت طلای یزد مبتنی بر مرور نظام مند و نقشه شناختی فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دیریت نوآوری سال یازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۴۱)
63 - 89
حوزه های تخصصی:
بحث نوآوری باز، طی دهه های گذشته به طور وسیعی در ادبیات مدیریت نوآوری موردبحث بوده که این امر موجب شناسایی هرچه بیشتر مزیت های آن، ازجمله سرعت بخشیدن به نوآوری های داخلی شرکت ها و گسترش بازار برای بهره گیری های خارجی از نوآوری در شرکت های کوچک و متوسط می باشد. در این پژوهش، باهدف دستیابی به یک ساختار و مدل مناسب برای صنعت طلای استان یزد به عنوان یکی از اصلی ترین قطب های تولید مصنوعات طلا و جواهر در کشور، در ابتدا با مرور نظام مند ادبیات پژوهش، 54 مقاله مرتبط انتخاب گردید. با بررسی محتوای مقالات، متغیرهای موردنظر و روابط بین آن ها شناسایی شده و در قالب یک چارچوب مفهومی ترسیم گردید. در ادامه برای تطبیق چارچوب شناسایی شده با واقعیت، مصاحبه با خبرگان و راستی آزمایی صورت پذیرفته و چندین متغیر جدید مانند میزان تغییرپذیری مدیران و فرهنگ انحصارطلبی دانش و شایستگی به چارچوب جدید اضافه گردید و با شناسایی نهایی 32 مقوله، پرسشنامه مربوطه تدوین و در بین ذینفعان توزیع گردید. درنهایت با استخراج نتایج و بهره گیری از تکنیک ترسیم نقشه نگاشت فازی و نرم افزارهای FCMapper و Pajek اقدام به طراحی مدل ارتباط دهنده بین عوامل نموده و با تحلیل نتایج مربوطه سناریوهای تأثیرگذار در پژوهش شناسایی گردید. نتایج این پژوهش نشان داد که در صورت تمرکز بر سه فاکتور اعتمادسازی در همکاری و مشارکت، تقویت رژیم صیانت پذیری و هم چنین تمرکز بر روی فاکتور توانمندسازی مدیران، می توان شاهد بهبود فرآیند نوآوری باز و تأثیر مثبت بر عملکردهای شرکت و عملکردهای نوآورانه در صنعت طلای یزد بود.
مدلسازی و تحلیل سناریو عوامل پذیرش اینترنت اشیا در زنجیره تامین کسب وکارهای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرآیند مدیریت و توسعه دوره ۳۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۲۶)
105 - 130
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش شناسایی، مدلسازی و تحلیل سناریو عوامل پذیرش اینترنت اشیا در زنجیره تامین کسب وکارهای ایران است.
طرح پژوهش/ روش شناسی/ رویکرد: این پژوهش در دو مرحله کیفی و کمّی انجام شده است که جامعه آماری آن در هر دو مرحله خبرگان و شیوه نمونه گیری قضاوتی و گلوله برفی بوده است. در مرحله یکم، شناسایی عوامل پذیرش از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته انجام شد. در مرحله دوم، با رویکرد نقشه شناختی فازی، عوامل پذیرش مدلسازی و تحلیل سناریو شدند.
یافته ها: نتایج مرحله یکم بیانگر 58 عامل پذیرش اینترنت اشیاست که در قالب 17 مضمون فرعی و 5 مضمون اصلی دسته بندی شدند. نتایج مرحله دوم نشان داد که مضمون تخصص با بیش ترین درجه اثرگذاری نسبت به سایر مضامین در اولویت قرار دارد و پس از آن مضمون آمادگی فناوری بیش ترین اثرگذاری را دارد. همچنین، همپوشانی سناریوهای رو به جلو و رو به عقب نیز بیانگر اهمیت مضامین تخصص و آمادگی فناوری است.
ارزش/ اصالت پژوهش: از آن جایی که درکی از عوامل موثر بر پذیرش اینترنت اشیا در سطح زنجیره تامین کسب وکارهای ایران وجود ندارد، این پژوهش با شناسایی، مدلسازی و تحلیل سناریو این عوامل، در راستای پوشش خلأ موجود به ادبیات این حوزه کمک کرده است.
پیشنهادهای اجرایی/ پژوهشی: تغییر سیاست های جذب و استخدام به منظور شناسایی افراد شایسته و همچنین، بهره گیری از ابزار آموزشِ ضمن خدمت و داشتن نقشه راه فناوری از مهم ترین راهبردهای زنجیره تامین به منظور ارتقای تخصص و آمادگی سازمانی است که لازم است مورد توجه جدی قرار بگیرد.
شناسایی و تحلیل عوامل ایجادکننده و پیامدهای پدیده اسکیزوفرنی برند با روش FCM(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت بازرگانی سال ۲۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۵
165 - 188
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی و تحلیل عوامل ایجادکننده و پیامدهای پدیده اسکیزوفرنی برند با روش FCM، انجام پذیرفت. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از حیث نحوه گردآوری داده ها توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش در هر دو بخش کیفی و کمی مدیران بازاریابی و اساتید دانشگاه در حوزه مدیریت و بازاریابی می باشند که 20 نفر از آنان با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و براساس اصل اشباع نظری، انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده در بخش کیفی، مصاحبه و در بخش کمی پرسشنامه نقشه شناخت فازی است. برای تحلیل داده ها در بخش کیفی از رویکرد تحلیل محتوا و روش کدگذاری با بهره گیری از نرم افزار مکس کیو دی ای و در بخش کمی از روش نقشه شناخت فازی استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که مهمترین عوامل ایجادکننده اسکیزوفرنی برند، هویت متکثر برند در ذهن مشتری، آوای ناموزون و نامتوازن برند و نهادینه سازی نکردن هویت برند در فرهنگ سازمانی می باشند. همچنین مهمترین پیامدهای اسکیزوفرنی برند، ایجاد ادراک چندشخصیتی برند، ناپایداری اصالت برند و ایجاد ابهام و وهم در ارتباط تصویر برند است.
تحلیل عوامل سازمانی مؤثر بر پذیرش فناوری های صنعت 4.0 در شرکت های کوچک و متوسط(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت صنعتی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۴
85 - 112
حوزه های تخصصی:
مقدمه و اهداف: صنعت ۴.0 تغییر و تحول عمده ای را در صنعت و کسب وکارها به همراه داشته است. در این تغییر، اتصال دستگاه ها، فرآیندها و سیستم ها به هم و به اینترنت از طریق شبکه های هوشمند و استفاده از فناوری های مبتنی بر داده و هوش مصنوعی توانسته است رویکردی گسترده در کسب وکارها به وجود آورد. این تحول از اهمیت زیادی برخوردار است و در حوزه های مختلفی از جمله تولید، خدمات، زنجیره تأمین و بازاریابی تأثیرات زیادی دارد. با توجه به افزایش پایداری و رقابت پذیری آینده بخش تولیدی، فناوری های نوین انقلاب صنعتی چهارم (صنعت ۴.0) در سال های اخیر موردتوجه جامعه دانشگاهی و صنعتی قرار گرفته است. بااین حال، تولیدکنندگان برای پیاده سازی صنعت ۴.0 با عوامل زیادی روبه رو هستند که شناسایی و تحلیل آن ها ضروری است. هدف پژوهش حاضر، شناسایی عوامل سازمانی مؤثر بر پذیرش صنعت ۴.0 و ارائه یک مدل شناختی فازی است.روش ها: این پژوهش از نظر هدف جزو پژوهش های کاربردی توسعه ای و از نظر نوع پژوهش، ترکیبی (آمیخته اکتشافی) قلمداد می شود. تعداد نمونه آماری در بخش کمّی ۱۲ نفر بود و با روش هدفمند-قضاوتی خبرگانی که دارای حداقل 5 سال سابقه فعالیت در شرکت های کوچک و متوسط تولیدی در بخش سازمانی (اداری) بودند، انتخاب شده و از آن ها نظرخواهی شد. در مرحله نخست، برای شناسایی عوامل تعیین کننده سازمانی بر صنعت ۴.0 از روش فراترکیب استفاده شد و سپس با استفاده از روش نقشه شناختی فازی و به کارگیری نرم افزار های Fcmappear و Mental Modeler روابط این عوامل تعیین شد. یافته ها: یافته های حاصل از روش فراترکیب نشان دهنده 36 کُد اولیه و 11 عامل تعیین کننده بر پذیرش فناوری های صنعت 4.0 در شرکت های کوچک و متوسط تولیدی فعال در شهرک صنعتی یزد است که شامل ظرفیت جذب، دارایی های تجاری، صلاحیت فنی دیجیتالی شدن، دانش و تخصص دیجیتالی سازی، مشارکت در فرآیند اجرا، شایستگی مدیریت استراتژیک صنعت 4.0، فرهنگ سازمانی، ساختار سازمانی، در دسترس بودن منابع، سرمایه اجتماعی و ویژگی های مدیریت عالی است که از میان این عوامل، مشارکت در فرآیند اجرا، ظرفیت جذب و سرمایه اجتماعی بالاترین ظرفیت تأثیرپذیری، ویژگی های مدیریت عالی و دانش و تخصص دیجیتالی سازی، صلاحیت فنی دیجیتال سازی و شایستگی مدیریت استراتژیک بیشترین ظرفیت تأثیرگذاری را داشتند و درنهایت عوامل صلاحیت فنی دیجیتال سازی، دانش و تخصص دیجیتالی سازی، ویژگی های مدیریت عالی و مشارکت در فرایند اجرا بیشترین شاخص مرکزی را به دست آوردند.نتیجه گیری: صنعت ۴.0 یک گزینه استراتژیک حیاتی برای شرکت های کوچک و متوسط تولیدی است که آن ها را قادر می سازد تا با مسابقه دیجیتالی شدن همگام شوند. شرکت های کوچک و متوسط تولیدی به طور قابل توجهی از سازمان های بزرگ در بهره مندی از فناوری های صنعت ۴.0 عقب هستند. این شرکت ها هنوز با تصمیمات اولیه پذیرش در مورد تحول دیجیتال تحت صنعت ۴.0 درگیر هستند که موضوع نگران کننده ای برای این شرکت ها است. نتایج، عوامل مختلف تعیین کننده سازمانی را شناسایی کردند که ممکن است این شرایط را توضیح دهند و برای شرکت های کوچک و متوسط تولیدی بسیار کارآمد باشد. این مطالعه یک نقشه راه دیجیتالی سازی سازمانی ایجاد کرده است که شرایط لازم برای تسهیل دیجیتالی شدن شرکت های کوچک و متوسط تولیدی را تحت صنعت ۴.0 توصیف می کند.
مدل سازی و تحلیل سناریوی راهبردهای مقابله با اثر موجی در زنجیره تأمین فراورده های غذایی ایران: رویکرد نقشه شناختی فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت صنعتی سال ۲۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۲
227 - 269
حوزه های تخصصی:
زنجیره تأمین فراورده های غذایی اهمیت بسیار بالایی برای کشورها دارد. در سال های اخیر بروز مواردی مانند سیل، سرمازدگی، گرمازدگی و تعطیلی بعضی از لایه های زنجیره تأمین، باعث بروز اثر موجی در زنجیره تأمین فراورده های غذایی شده است. بروز اختلالات و به طور خاص اثر موجی در این صنعت می تواند کشور را با چالش های متعددی روبرو کند در نتیجه لازم است راهبردهای مقابله با اثر موجی شناسایی و تحلیل گردد. این پژوهش در 2 مرحله کیفی (با هدف شناسایی راهبردهای مقابله) و کمی (با هدف مدل سازی و تحلیل سناریو) انجام شده است. شیوه تجزیه تحلیل در مرحله اول تحلیل تماتیک و در مرحله دوم نقشه شناختی فازی است. یافته ها بیانگر 84 کد اولیه است که در قالب 21 دسته فرعی و 4 دسته اصلی «مدیریت استراتژیک»، «مدیرت عملیات»، «تدوین و اجرای صحیح قوانین» و «مدیریت زنجیره تأمین» گروه بندی شدند. تحلیل سناریوهای روبه عقب بیانگر اهمیت «مدیریت ارتباط با تأمین کنندگان»، «همکاری و هماهنگی در زنجیره تأمین» و «برنامه های اقتضایی» و تحلیل سناریوهای روبه جلو بیانگر اهمیت «پایش تحولات محیطی» و «برنامه استراتژیک» است. تمرکز برنامه های کوتاه مدت، ارتقاء توانمندی مدیران در زمینه مهارت تصمیم گیری و حل مسئله، تعدیل معیارهای انتخاب تأمین کننده، بهبود طراحی شبکه تأمین مبتنی بر مکان های پشتیبان و وجود موجودی ایمنی برای کالاهای استراتژیک باید موردتوجه صنعتگران باشد.
شناسایی و اولویت بندی برنامه ها و پیامدهای مدیریت دانش اقناعی با رویکردFCM (مورد مطالعه: صنعت آرایشی و بهداشتی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: نگرش مصرف کنندگان نسبت به تبلیغات، نقش کلیدی در اثرگذاری بر ابعاد ارزش ویژه برند بازی می کند. با توجه به رقابت روزافزون میان شرکت ها و چالش جذب مشتریان جدید و حفظ مشتریان کنونی شرکت ها باید به دنبال بهبود نگرش مشتریان و کاهش شک و تردید آن ها نسبت به تبلیغات باشند. در این راستا مدیریت دانش اقناعی نقشی چشمگیر در دستیابی به این مهم دارد. لذا پژوهش حاضر باهدف شناسایی برنامه ها و پیامدهای مدیریت دانش اقناعی با روش نقشه شناختی فازی انجام پذیرفت. روش: پژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی از حیث گردآوری اطلاعات در زمره پژوهش های اکتشافی است. همچنین این پژوهش از نوع تحقیقات آمیخته و بر مبنای پژوهش های کیفی و کمی است. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی خبرگان و مشتریان صنعت آرایشی و بهداشتی می باشند که تعداد 30 نفر از آنان با استفاده از نمونه گیری هدفمند و بر اساس اصل اشباع نظری، انتخاب شدند. هم چنین جامعه آماری پژوهش در بخش کمی، مشتریان صنعت آرایشی و بهداشتی می باشند که با توجه به نامحدود بودن جامعه 384 نفر از آنان با استفاده از فرمول کوکران و روش نمونه گیری در دسترس، انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده در بخش کیفی، مصاحبه و در بخش کمی پرسشنامه است. روایی و پایایی مصاحبه با استفاده از روش روایی محتوایی و روایی نظری و پایایی درون کدگذار میان کدگذار تائید شد. هم چنین روایی و پایایی پرسشنامه با روایی محتوایی و بازآزمون سنجیده شد.