۱.
کلیدواژهها:
ISO 10002:2018 کارت امتیازی متوازن (BSC) تجزیه و تحلیل پوششی داده ها DEA)) فرآیندهای رسیدگی به شکایات COVID-19
هدف: مقاله حاضر با هدف سنجش و ارزیابی عملکرد شعب بانک ها به ویژه در زمان شیوع کووید-19 انجام شده است.
طراحی و روش تحقیق: 23 شعبه بانک از دیدگاه ISO10002:2018 با استفاده از تحلیل پوششی داده ها (DEA) بر اساس مدل افزایشی اندازه و با داده های نامطلوب مقایسه شدند. شاخص های ارزیابی عملکرد بر اساس ISO10002:2018 و کارت امتیازی متوازن (BSC) در چهار بعد مالی، رشد و یادگیری، فرآیند داخلی و مشتری تعیین گردید.
یافته ها: نتایج نشان داد که از بین کل بانک های خصوصی، 14 بانک (ایران زمین، اقتصاد نوین، آینده، پارسیان، پاسارگاد، خاورمیانه، رفاه، ملت، صادرات، قوامین، کارآفرین، گردشگری، سامان، مهر ایران) ناکارآمد بودند و سایر بانک ها (تجارت، مهر اقتصاد، پایتخت، شهر، رسالت، انصار، مهر ایران، سینا، روز، خرد ایرانیان) کارآمد شدند.
یافته های کاربردی: سطح کارایی و نرخ تغییر داده ها (شاخص های ISO10002:2018) برای بانک های ناکارآمد برای رسیدن به مرز کارایی و بهینه سازی عملکردشان تعیین شد. نتایج می تواند در مدیریت و برنامه ریزی برای بهبود عملکرد بانک ها مورد استفاده قرار گیرد.
اصالت/ارزش: استفاده از شکایات مشتریان و رضایت مشتری در مطالعه عملکرد بانک ها می تواند بینش بهتری در بهبود کیفیت خدمات ارائه دهد. از میان موضوعات مختلف در شکایات مشتریان، سنجش و ارزیابی عملکرد واحدها و شعب بانک ها به ویژه در زمان شیوع کووید-19 از طریق DEA و بر اساس ISO10002:2018 این مطالعه را از مطالعات قبلی متمایز می کند.
۲.
کلیدواژهها:
مخزن تحت فشار کامپوزیتی تجهیزات تک کاره دوره نگهداری و تعمیرات پیشگیرانه شبیه سازی پیشامدهای گسسته تصمیم گیری با معیارهای چندگانه تاپسیس فازی
هدف: تجهیز تک کاره، تجهیزی است که تنها یکبار مورد استفاده قرار می گیرد و امکان تست مجدد برروی آن وجود ندارد. این پژوهش یک روش شبیه سازی جدید جهت انتخاب بهترین دوره تعمیر و نگهداری پیشگیرانه با فرض عدم وجود داده های تعمیراتی مرتبط با خرابی اینگونه از تجهیزات را ارائه داده است. طراحی/ روش تحقیق/ رویکرد: دراین مطالعه، یک تیم خبره جهت انتخاب بهترین دوره تعمیرات و نگهداری پیشگیرانه تجهیزات تک کاره با استفاده از شبیه سازی آرنا و تاپسیس فازی تشکیل شده است. همچنین، برای تایید عملکرد رویکرد پیشنهاد شده، مخازن تحت فشار کامپوزیتی که جهت ذخیزه اکسیژن در فشار بالا استفاده می شوند، به عنوان مطالعه موردی مورد تحلیل قرار گرفته اند.یافته ها: نتایج اجرایی بدست آمده براین نکته تاکید دارد که مدل ترکیبی ارائه شده در خصوص تجیزات تک کاره کارایی بالایی دارد. بنابراین این رویکرد می تواند با درنظرگرفتن متوسط زمان تا خرابی فازی و ساخت و انتخاب سناریو، مورد استفاده قرار گیرد. همچنین، بهترین دوره نگهداری و تعمیرات پیشگیرانه مخازن تحت فشار کامپوزیتی، سالانه بدست آمده است. محدودیت های پژوهش/اجرایی: توجه به این موضوع ضروری است که نتایج بدست آمده مختص مطالعه موردی این پژوهش می باشد. همچنین، نتایج محدود به شاخص های تعریف شده و ارزیابی های انجام گرفته با شبیه سازی آرنا در دوره انجام پژوهش بوده است. کاربردهای عملی: یکی از مهمترین چالش های مدیریتی در سازمان های صنعتی انتخاب بهترین دوره نگهداری و تعمیرات پیشگیرانه با کمترین هزینه می باشد. درنتیجه بررسی دوره نت پیشگیرانه در مهندسی نگهداری و تعمیرات، یک استراتژی جهت کمک به مهندسین برای انتخاب، محافظت و مدیریت مجموعه ای از تجهیزات و دارایی های فیزیکی می باشد. نوآوری/ اصالت: علی رغم مطالعات متعدد صورت گرفته، براساس دانش نویسندگان این مقاله، مطالعه ای با استفاده از شبیه سازی پیشامدهای گسسته فازی جهت ارزیابی دوره های نگهداری و تعمیرات پیشگیرانه، به خصوص برای تجهیزات تک کاره، انجام نشده است. بنابراین، این مطالعه می تواند اولین تلاش دراین خصوص باشد.
۳.
کلیدواژهها:
زنجیره تأمین بشردوستانه هماهنگی نقشه شناختی فازی مدل ساختاری تفسیری تحلیل اهمیت- عملکرد
یکی از موارد مهم جهت بهبود بهره وری در عملیات لجستیک امداد بشردوستانه، ایجاد هماهنگی بین بازیگران و ذینفعان متعدد می باشد. این تحقیق در همین راستا و با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر ایجاد هماهنگی در زنجیره تأمین بشردوستانه و ارائه راهکارهای مناسب صورت گرفته است. بدین منظور از تکنیک های نقشه شناختی فازی، مدلسازی معادلات ساختاری و تحلیل اهمیت- عملکرد استفاده شد.بررسی ادبیات موضوع و مصاحبه با خبرگان و مسئولان، منجر به شناسایی 18 عامل اثرگذار بر ایجاد هماهنگی در زنجیره تأمین بشردوستانه شده است که در پنج دسته عوامل استراتژیک، زیرساختی، فرهنگی، فرآیندی و منابع مالی و غیرمالی قرار گرفتند. تحلیل عوامل با استفاده از نقشه شناختی فازی نشان داد که انسجام فرهنگی و همکاری بین بازیگران به عنوان محوری ترین عنصر شناسایی گردید. همچنین ترسیم مدل ساختاری تفسیری عوامل اصلی نشان داد که عوامل استراتژیک، زیرساختی و فرهنگی در سطح پایه قرار گرفتند. بعلاوه در این تحقیق از تحلیل اهمیت- عملکرد نیز استفاده شد، که نتایج نشان داد جهت دستیابی بهتر به هماهنگی در عملیات امدادرسانی می بایست برنامه ریزی بلندمدت، ارائه آموزش های کارآمد، مؤثر و برنامه ریزی شده و همچنین یادگیری متقابل، مورد توجه قرار گیرد. یک ملاحظه کاربردی بالقوه اینست که بازیگران دگیر امداد رسانی، از مکانیزم های ارائه شده همچون برنامه ریزی عملیاتی و استراتژیک استفاده می کنند و همچنین ملاحظه اجتماعی مهم اینست که با ایجاد اعتماد و در نظر گرفتن ملاحظات فرهنگی می توان به هماهنگی بهتر بازیگران در امدادرسانی بحران کمک نمود.