مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
سازمان یادگیرنده
حوزه های تخصصی:
مقدمه: در دنیای متحول امروز، علاوه بر ساخت سرمایه ی انسانی، یکی از چالش های دیگر در رفتار سازمانی، ایجاد و تقویت سرمایه ی اجتماعی است و با این که سرمایه ی اجتماعی ویژگی جمع دارد، ولی از تلاش های فردی افراد در جهت ایجاد اعتماد، روابط و همکاری ناشی می شود. بدون سرمایه ی اجتماعی، کارکنان حاضر به تسهیم اطلاعات و دانش نخواهند بود. این مقاله رابطه ی سرمایه ی اجتماعی و سازمان یادگیرنده را مورد شناسایی قرار داده است.
روش بررسی: این تحقیق، توصیفی از نوع همبستگی است و از نظر اهداف از نوع بنیادی می باشد. جامعه ی آماری آن 120 نفر از کارکنان ستاد دانشگاه علوم پزشکی استان قم بود که با توجه به جدول Morgan حجم نمونه، 92 نفر شد. نمونه ها بر اساس نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند و سرمایه ی اجتماعی از طریق مدل و پرسش نامه وحید وزیری راد (بررسی رابطه ی سرمایه ی اجتماعی و توسعه ی ظرفیت یادگیری) و سازمان یادگیرنده به وسیله مدل و پرسش نامه Sanke مورد آزمون قرار گرفت. ضریب Cronbach’s alpha به ترتیب برای هر پرسش نامه برابر با 95 درصد و 85 درصد بود. پرسش نامه ی مذکور شامل نظرات نمونه با استفاده از آمار استنباطی و از طریق نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.
یافته ها: یافته های پژوهش، حاکی از آن است که بین سرمایه ی اجتماعی و سازمان یادگیرنده در ستاد دانشگاه علوم پزشکی استان قم رابطه معنی دار وجود دارد (5% ≤ P).
نتیجه گیری: از آن جا که سرمایه ی اجتماعی بر بهبود و ارتقای سازمان یادگیرنده تأثیر دارد، باید به این سرمایه و تأثیر آن بر بهبود سازمان ها توجه خاص کرد و جنبه های ضعیف تر سرمایه ی اجتماعی را در ادارات و بخش های دانشگاه علوم پزشکی شناسایی و تقویت نمود.
بررسی میزان کاربست مولفه های سازمان یادگیرنده در کتابخانه ها ی دانشگاهی شهرهای اصفهان و کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف اصلی این پژوهش تعیین میزان کاربست مؤلفه های سازمان یادگیرنده در کتابخانه های دانشگاه های دولتی شهرهای اصفهان و کرمان است.
روش شناسی : در این پژوهش از روش توصیفی-پیمایشی استفاده شده است . جامعه آماری پژوهش، شامل 225 نفر از کتابداران کتابخانه های دانشگاه های شهرهای اصفهان و کرمان است، که 134 نفر با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم انتخاب شدند . داده ها با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته گردآوری شد.
یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد، که میزان به کارگیری مولفه های سازمان یادگیرنده در کتابخانه های دانشگاه های شهرهای اصفهان و کرمان در حد متوسط می باشد، همچنین وضعیت به کارگیری مولفه های سازمان یادگیرنده در کتابخانه های دانشگاهی شهر کرمان نسبت به کتابخانه های دانشگاهی شهر اصفهان تفاوت معنی داری ندارند، ولی وضعیت به کارگیری مولفه های سازمان یادگیرنده در کتابخانه های دانشگاهی شهر کرمان نسبت به کتابخانه های دانشگاهی شهر اصفهان بهتر است.
سنجش قابلیت تبدیل مؤسسات دانشگاهی به سازمانهای یادگیرنده
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر یک پژوهش توصیفی از نوع کاربردی است که با هدف سنجش قابلیت نهادهای دانشگاهی برای تبدیل شدن به سازمان یادگیرنده انجام شده است. بدین منظور الگوی سیستمی مارکوارت شامل پنج زیرسیستم یادگیری، سازمان، افراد، دانش و فنّاوری، مورد استفاده قرار گرفت. فرضیه های پژوهش با استفاده از این پنج زیرسیستم طراحی شد. به منظور گردآوری داده ها، از روش پیمایش و پرسشنامه بسته با مقیاس هفت رتبه ای لیکرت استفاده شد.. نتایج به دست آمده نشان می دهد که تنها شاخص «توسعة شایستگی های کارکنان» از زیرسیستم «افراد» تا حدودی در دانشگاه مورد توجه قرار می گیرد. از طرفی، میانگین کل یادگیری سازمانی در دانشگاه، کمتر از حداقل قابل قبول است. در انتها، برای نیل به الگوی مطلوب سازمان یادگیرنده در کاهش شکاف بین دانشگاه مالک اشتر و الگوی مطلوب سازمان یادگیرنده، پیشنهادهایی ارائه شده است.
ارائة الگوی مناسب شکل گیری سازمان های یاد گیرنده در ارتش جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یادگیری، مزیّت رقابتی سازمان ها برای پیشی گرفتن بر رقبا است و سازمان یادگیرنده، سازمانی است که از یادگیری مستمر همة افراد سازمان، برای ایجاد، کسب، تقسیم و به کارگیری دانش استفاده می کند تا نسبت به تغییرات محیطی، واکنش مناسب نشان دهد. برخی از مهم ترین خصوصّیاتی که صاحب نظران برای سازمان یادگیرنده بیان نموده اند، عبارتند از: قابلیّت های شخصی، الگوهای ذهنی، چشم انداز مشترک، یادگیری تیمی، تفکّر نظام مند، رهبری، فرهنگ سازمانی، ساختار و مدیریت دانش و هر یک از این معیارها، با چند شاخص قابل ارزیابی هستند. هدف کلّی این تحقیق، ارائة الگوی مناسب شکل گیری سازمان های یاد گیرنده در ارتش جمهوری اسلامی ایران است. تحقیق حاضر، از نوع کاربردی و به روش موردی زمینه ای است. در این تحقیق ابتدا معیارهای 9 گانة تشخیص سازمان یادگیرنده و شاخص هر یک از معیارها ارائه شد و سپس استادانی که در دانشگاه های آجا مدیریت تدریس می نمایند، مورد پرسش قرار گرفتند و این معیارها تأیید شدند؛ آنگاه یگان های آجا با این شاخص ها مورد سنجش قرار گرفتند و مشخص شد که ارتش می تواند سازمان یاد گیرنده باشد و یگان های ارتش، معیارهای سازمان یادگیرنده را (با بالاترین درصد) بدین شرح دارا هستند: رهبری، تفکّر نظام مند، فرهنگ سازمانی، قابلیّت شخصی، الگوهای ذهنی، یادگیری تیمی، چشم انداز مشترک، ساختار و مدیریت دانش.
بررسی رابطه زیرسیستم های مدیریت دانش در سازمان یادگیرنده و بهره وری منابع انسانی در فدراسیون های ورزشی منتخب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق بررسی رابطه زیرسیستم های مدیریت دانش در سازمان یادگیرنده و بهره وری منابع انسانی در فدراسیون های ورزشی منتخب است. روش تحقیق حاضر از نوع توصیفی- همبستگی و نوع تحقیق کاربردی است. جامعه آماری تحقیق را کارکنان 10 فدراسیون ورزشی منتخب تشکیل می دهند که از بین آنان 165 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. به منظور گردآوری اطلاعات از سه پرسشنامه جمعیت شناختی، مدیریت دانش و پرسشنامه بهره وری منابع انسانی استفاده شد. از آمار توصیفی برای طبقه بندی یافته ها و آزمون فرضیه های تحقیق، از آزمون کولموگروف اسمیرنوف به منظور بررسی طبیعی بودن توزیع داده ها و از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره برای تعیین ارتباط و پیش بینی بین متغیرهای پژوهش و از آزمون Z فیشر برای مقایسه ضریب همبستگی در نمونه های مستقل استفاده شد. نتایج آزمون همبستگی نشان داد که رابطه مثبت و معناداری در سطح 01/0 بین تمام ابعاد مدیریت دانش و کل مدیریت دانش (r=0/689 ) با بهره وری منابع انسانی در فدراسیون های ورزشی منتخب وجود دارد (p<0/01). در نهایت، نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که از بین مؤلفه های مدیریت دانش، دانش آفرینی قادر به پیش بینی معنادار بهره وری منابع انسانی است و تفاوتی در رابطه زیرسیستم های مدیریت دانش و بهره وری منابع انسانی در فدراسیون های ورزشی گروهی و انفرادی وجود ندارد.
ارتباط تعهد سازمانی و سازمان یادگیرنده در اداره کل ورزش و جوانان غرب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر، تعیین ارتباط بین تعهد سازمانی و سازمان یادگیرنده در ادارات کل ورزش و جوانان غرب ایران بود. حجم نمونه آماری 130 نفر بود که با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای و جدول مورگان انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده، پرسش نامه های ابعاد سازمان یادگیرنده مارسیک و واتکینز و تعهد سازمانی آلن و می یر بودند. پایایی این دو پرسش نامه به ترتیب 966/0 و 883/0 برآورد و روایی آن ها توسط 5 نفر از اساتید متخصص مدیریت ورزشی تایید شد. روش پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی بود که به صورت میدانی اجرا شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های کلموگروف اسمیرونف، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام استفاده گردید.
یافته ها نشان داد بین سازمان یادگیرنده و تعهد سازمانی، همبستگی بالا و معناداری وجود دارد (499/0r=) و (001/0P=). از بین ابعاد تعهد سازمانی، تنها ارتباط سازمان یادگیرنده با تعهد مستمر معنادار نبود (156/0r=) و (084/0P=). بر اساس آنالیز واریانس و تحلیل رگرسیون، بالاترین ضریب اصلاح شده در مدل چهارم بین یادگیری تیمی و تعهد سازمانی (383/0=β) و کمترین ضریب اثر در مدل پنجم بین گفتگو و تبادل نظر و تعهد سازمانی (247/0- =β) به دست آمد. با توجه به ضریب تعیین محاسبه شده، مدل هفتم (هفت بعد سازمان یادگیرنده) با 1/28 درصد و مدل اول (گفتگو و تبادل نظر) با 4/10 درصد، به تربیب بیشترین و کمترین میزان از واریانس تعهد سازمانی را تبیین کردند. در نهایت با توجه به نتایج می توان پیشنهاداتی را به مسئولین محترم وزارت و مدیران اداره های کل ورزش و جوانان در راستای افزایش تعهد کارمندان ارائه نمود.
بررسی تأثیر سازمان یادگیرنده بر عملکرد سازمانی با واسطه یادگیری سازمانی:مطالعه موردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سازمانی با واسطه یادگیری سازمانی به روش پیمایشی انجام شد. جامعه آماری پژوهش، 509 نفر از کارکنان دفتر مرکزی شرکت ملّی صنایع پتروشیمی بودند، از میان آن ها 215 نفر به روش نمونه گیری تصادفی سیستماتیک انتخاب شدند. به منظور گردآوری داده ها، از پرسشنامه های سازمان یادگیرنده سنگه، یادگیری سازمانی واتکینز و مارسیک و عملکرد سازمانی فراستخواه استفاده شد. پایایی سه پرسشنامه به ترتیب 96/0، 94/0 و 98/0 برآورد و روایی آن ها توسط متخصصان تأیید شد. همچنین برای تجزیه و تحلیل داده ها، علاوه بر استفاده از شاخص های آمار توصیفی، از روش های آمار استنباطی نظیر ضریب همبستگی پیرسون و مدل معادلات ساختاری (SEM) استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که سازمان یادگیرنده به طور غیر مستقیم و از طریق یادگیری سازمانی بر عملکرد سازمانی تأثیر می گذارد. رابطه بین همه ابعاد سازمان یادگیرنده با یادگیری سازمانی به غیر از بعد تسلط فردی معنادار بود.
ارتباط سازمان یادگیرنده و اثربخشی درکارشناسان تربیت بدنی ادارات آموزش و پرورش تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطة سازمان یادگیرنده و اثربخشی در کارشناسان تربیت بدنی ادارات آموزش وپرورش شهرتهران بود. 69 نفر کارشناس تربیت بدنی شاغل در ادارات مناطق نوزده گانه آموزش و پرورش شهر تهران به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که میانگین یادگیری در سطح فردی، تیمی و سازمانی در حد متوسط بود. همچنین، نتایج رابطه معناداری را بین هفت بعد سازمان یادگیرنده و اثربخشی نشان داد. در تحلیل رگرسیونی، 66 % واریانس و تغییرات اثربخشی کارشناسان تربیت بدنی از دو متغیر یادگیری توانمند سازی و رهبری راهبردی تبیین گردید.
امکان سنجی پیاده سازی یادگیری سازمانی کارکنان در دانشگاه افسری امام علی (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش به بررسی امکان سنجی پیاده سازی یادگیری سازمانی کارکنان در دانشگاه افسری امام علی(ع) پرداخته شده است. بدین منظور تعداد40 پرسشنامه به صورت تصادفی بین کارکنان معاونت پژوهش، معاونت آموزش و دانشکده های دانشگاه افسری امام علی(ع) توزیع گردید. این پژوهش توصیفی و از نوع پیمایشی بوده که جهت جمع آوری داده ها، از پرسشنامه یادگیری سازمانی نیف(2001) استفاده شده است. همچنین برای آزمون پایایی، به کمک نرم افزار spss آلفای کرونباخ محاسبه شد. این مقدار برای پرسشنامه مذکور برابر با 83% شده است و روایی پرسشنامه با استفاده از نظر متخصصان مورد تایید قرارگرفته است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و برای تعمیم نتایج پژوهش به جامعه ای که نمونه از آن استخراج شده از آزمون های آماری t تک نمونه ای و تحلیل واریانس استفاده شده است. نتایج جدول بیانگر آن است که در مؤلفه های چشم انداز مشترک (2.699=t)، فرهنگ سازمانی (3.108=t) و توسعة شایستگی کارکنان(2.738=t) مقدار t مشاهده شده در سطح 01/0p< معنادار است. بدین ترتیب مؤلفه های یادشده امکان پیاده سازی یادگیری سازمانی را فراهم کرده است و در مؤلفه های کار و یادگیری گروهی(572.=t)، اشتراک دانش(1.462=t) و تفکر سیستمی(1.702=t) و رهبری مشارکتی(876.=t) مقدارt مشاهده شده معنادار نیست. بدین ترتیب در مؤلفه های کار و یادگیری گروهی، اشتراک دانش، تفکر سیستمی و رهبری مشارکتی امکان پیاده سازی یادگیری سازمانی فراهم نشده است. در مجموع با توجه به نتایج جدول +مقدار(2.397=t) مشاهده شده در سطح p< 0.05 معناداراست و می توان نتیجه گرفت که امکان پیاده سازی یادگیری سازمانی کارکنان در دانشگاه افسری امام علی(ع) وجود دارد.
بررسی کم و کیف آمادگی شرکت های پتروشیمی برای یادگیری سازمانی و ارائه الگوی ساختاری مناسب برای استقرار یادگیری سازمانی و مدیریت دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی میزان آمادگی شرکت های پتروشیمی برای یادگیری سازمانی و ارائه الگوی ساختاری مناسب برای استقرار یادگیری سازمانی و مدیریت دانش در شرکت ملی صنایع پتروشیمی است. برای دستیابی به این مقصود از روش تحقیق آمیخته کمی- کیفی استفاده شده است. برای شناخت وضع موجود، روش کمّی پیمایش/ زمینه یابی به صورت الکترونیکی در سطح کشوری و با بازگشت 801 پرسشنامه از مجموع 18 شرکت تابعه پتروشیمی به کار رفته و متغیرهای فرهنگ سازمانی، سبک های یادگیری و گرایش های غالب یادگیری مورد بررسی قرار گرفته است. برای مداقه در وضع موجود و سطح مطلوب انتظارات در شرکت، از رویکرد کیفی و نظریه مبنایی استفاده شده و در نهایت نتایج دو بخش کمی و کیفی پژوهش در هم آمیخته و تلفیق شده است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که فرهنگ سازمانی شرکت پتروشیمی در وضع موجود از میان چهار سنخ بیشتر به جانب سلسله مراتب و سپس تا اندازه ای بازار چولگی دارد و مؤلفه های فرهنگ خانواده و بویژه ادهوک در آن ضعیف است. همچنین، از چهار سبک یادگیری، در وضع موجود شرکت غلبه با قطب های همگرا و واگراست وسبک های جذب کننده و تطابق دهنده از فراوانی کمتری برخوردار است. از حیث برنامه های آموزشی موجود نیز به طور کلی گرایش غالب به پیگیری و کسب شخصی دانش، به جای حضور در برنامه های آموزشی رسمی شرکت مشاهده می شود. همچنین یافته های کیفی و نتایج مصاحبه های عمیق تغییرات در سه حوزه؛ الزامات، فرایندهای کلیدی، عملیات یادگیری را برای استقرار یادگیری سازمانی را نمایان ساخته است.
نقش رهبری تحول گرا در توسعه ی یادگیری سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعه ی یادگیری سازمانی به وجود شرایط و زمینه ای مناسب نیاز دارد. در این میان، نقش عوامل انسانی اجتماعی در ایجاد سازمان یادگیرنده بسیار تعیین کننده است. شناخت بهتر نقش رهبری و رهبری تسهیل کننده ی یادگیری سازمانی می تواند به ایجاد آمادگی لازم برای توسعه ی سازمان یادگیرنده کمک کند. از این رو، در پژوهش حاضر به بررسی نقش رهبری تحول گرا در توسعه ی یادگیری سازمانی پرداخته می شود و رابطه ی بین پنج بعد اصلی رهبری تحول گرا (شناخت شخصی، ترغیب ذهنی، رهبری حمایتی، ارتباطات الهام بخش و تبیین چشم انداز) با شش بعد یادگیری سازمانی در سه لایه فردی، گروهی و سازمانی بررسی می شود. روش تحقیق، توصیفی و از نوع همبستگی است. قلمرو آماری آن نیز شامل مدیران شرکت های پتروشیمی و شرکت های مهندسی مشاور و ساخت و نصب پتروشیمی کشور (950 نفر) است که با نمونه گیری تصادفی انجام شده و 295 نفر از آنها به عنوان نمونه انتخاب شدند. نتایج تحلیل داده ها با کمک الگوی معادلات ساختاری نشان می دهند که رهبری تحول آفرین و همه ی ابعاد آن تأثیر مستقیم و قابل توجهی بر توسعه ی سازمان یادگیرنده دارند و رهبری تحول آفرین می تواند زمینه ی اجتماعی مناسبی برای توسعه ی یادگیری سازمانی فراهم سازد.
هوش سازمانی، عامل رشد سازمان یادگیرنده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف مطالعه نقش هوش سازمانی برای پیش بردن دانشگاه صنعت آب و برق شهید عباسپور تهران، به سوی ویژگی های یک سازمان یادگیرنده انجام شد. این جستار توصیفی ازنظر هدف کاربردی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی کارکنان دانشگاه شهید عباسپور بالغ بر 180 نفر در سال تحصیلی 93-92 حجم نمونه طبقه ای نسبتی، 123 نفر بوده است. از دو پرسشنامه سازمان یادگیرنده مارسیک و واتکینز و پرسشنامه هوش سازمانی کارل آلبرخت، با ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب 0.944 و 0.949 استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان داد که بین میزان هوش سازمانی و ویژگی های سازمان یادگیرنده رابطه ی مثبت و معنادار 0.57 وجود دارد. همچنین بر اساس آزمون رگرسیون خطی چندگانه مشخص گردید از بین هفت مؤلفه هوش سازمانی، تنها دو متغیر سرنوشت مشترک و فشار عملکرد، قادر به پیش بینی متغیر سازمان یادگیرنده می باشند.
بررسی نگرش کارکنان کتابخانه های عمومی استان خوزستان در خصوص کاربست مؤلفه های سازمان یادگیرنده پیتر سنگه در کتابخانه های عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف اصلی این پژوهش تعیین میزان کاربست مؤلفه های سازمان یادگیرنده در کتابخانه های عمومی استان خوزستان از دیدگاه کارکنان کتابخانه های استان است.
روش: در این پژوهش که نوعی نگرش سنجی به شمار می رود، از پیمایش توصیفی استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش 200 نفر از کارکنان دارای مدرک کاردانی، کارشناسی و کارشناسی ارشد کتابخانه های عمومی استان خوزستان بوده است. ابزار گردآوری داده پرسشنامه بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و آمار استنباطی از قبیل آزمون t تک گروهی، آزمون t برای گروه های مستقل و آزمون F استفاده شده است.
یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که از نظر کارکنان، میزان به کارگیری مؤلفه های سازمان یادگیرنده در کتابخانه های عمومی استان خوزستان در وضعیت مطلوبی قرار ندارد. از بین مؤلفه های سازمان یادگیرنده تنها مؤلفه «چشم انداز مشترک» بالاتر از میانگین قرار داشت. همچنین تفاوت معنی داری بین مدرک تحصیل، رشته تحصیلی، نوع مسؤلیت و جنسیت کارکنان و نظرشان در خصوص به کارگیری مؤلفه های سازمان یادگیرنده وجود نداشت.
اصالت/ارزش: امروزه کتابخانه های عمومی با ظهور فن آوری های اطلاعاتی و تغییرات اجتماعی وسیع با تغییرات اساسی مواجه شده اند. در چنین وضعیتی، کتابخانه های عمومی باید یاد بگیرند در محیط پر از تغییرات وسیع اجتماعی، پیشرفت های پرشتاب فن آوری و رقابت فزاینده به طور موفق عمل کنند. این مقاله سعی دارد ضمن پرداختن به موضوع سازمان یادگیرنده که در مباحث مدیریتی کتابخانه های عمومی کمتر بدان پرداخته شده است، نقاط ضعف و قوت کتابخانه های عمومی برای تبدیل شدن به یک سازمان یادگیرنده را روشن کند.
بررسی موانع ایجاد سازمان یادگیرنده در مرکز آموزش ایران خودرو
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف تعیین وضعیت موجود و مطلوب مرکز آموزش ایران خودرو براساس ابعاد پنجگانه ایجاد سازمان یادگیرنده و شناسایی موانع ایجاد سازمان یادگیرنده درآن مرکز بر مبنای مدل ویک و لئون با استفاده از روش تحقیق توصیفی پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه پرسنل مرکز آموزش ایران خودرو(100 نفر) بود که با روش نمونه گیری تصادفی ساده پرسشنامه تحقیق در رده های مدیران و کارشناسان اجرا شد و در مجموع نمونه آماری تحقیق 51 نفر شد.
گزاره های این تحقیق شامل یک سئوال کلی وشش سئوال جزئی در پنج بعد ایجاد سازمان یادگیرنده است که پس از تجزیه و تحلیل داده های گرداوری شده با استفاده از آمار توصیفی (میانگین، انحراف استاندارد، خطای استاندارد و ...) و آمار استنباطی (آزمون t همبسته مقایسه بین دو میانگین، آزمون رتبه بندی فریدمن، آزمون خی دو 2X) مشخص شد که در همه ابعاد بین وضعیت موجود و مطلوب مرکز آموزش ایران خودرو تفاوت معناداری وجود دارد.
بررسی رابطه ی بین مؤلفه های هوش سازمانی با سازمان یادگیرنده در دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر با عنوان «رابطه ی بین مؤلفه های هوش سازمانی با سازمان یادگیرنده در دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن» می باشد. روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی است. روش جمع آوری اطلاعات، کتابخانه ای و میدانی بوده که با استفاده از پرسشنامه ی محقق ساخته در یک نمونه 30 تایی با استفاده از روش آلفای کرونباخ پرسشنامه سازمان یادگیرنده 899% و هوش سازمانی 968% اندازه گیری شد. جامعه ی آماری آن شامل 470 نفر که به صورت تصادفی مرحله ای 124 نفر به عنوان نمونه انتخاب شده است. اطلاعات بدست آمده با انجام محاسبات آمار توصیفی و استنباطی(ضریب همبستگی پیرسون) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل نشان داد که بین تک تک مؤلفه های هوش سازمانی (بینش اشتراک، سرنوشت مشترک، تمایل به تغییر، جرأت و شهامت، اتحاد و توافق، کاربرد دانش و فشار عملکرد) با سازمان یادگیرنده رابطه معنی داری وجود دارد.
بررسی رابطه مؤلفه های سازمان یادگیرنده با نگرش کارآفرینی دانشجویان دانشگاه پیام نور مرکز نقده در سال تحصیلی 89-1388
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه مؤلفه های سازمان یادگیرنده با نگرش کارآفرینی دانشجویان دانشگاه پیام نور شهرستان نقده در سال تحصیلی 89- 88 اجرا شده است. روش تحقیق از لحاظ هدف کاربردی و از جهت نوع به صورت توصیفی– همبستگی می باشد. برای گردآوری اطلاعات از دو پرسشنامه محقق ساخته سازمان یادگیرنده و نگرش کارآفرینی استفاده گردیده است که پس از تأیید روایی طی یک آزمون مقدماتی بر روی40 نفر از دانشجویان با استفاده از فرمول آلفای کرونباخ برای پرسشنامه سازمان یادگیرنده 93% و پرسشنامه 80% بدست آمد. جامعه آماری این تحقیق را کلیه دانشجویان دختر و پسر دانشگاه پیام نور شهرستان نقده به تعداد کل 3970 نفر که 2233 نفر آن دانشجوی دختر و 1737 نفر دانشجوی پسر تشکیل می دهد از این تعداد 350 نفر دانشجو به عنوان نمونه آماری بر اساس فرمول کوکران انتخاب شدند. نمونه آماری دانشجویان دختر و پسر به نسبت جمعیت هر طبقه به ترتیب 196 نفر دختر و 154 نفر پسر بدست آمد. یافته های تحقیق نشان داد که وضعیت کاربست مؤلفه های سازمان یادگیرنده در دانشگاه پیام نور در حد متوسط و همچنین وضعیت نگرش کارآفرینی دانشجویان در دانشگاه پیام نور در حد بالا می باشد. در بین مؤلفه های سازمان یادگیرنده، مؤلفه تفکر سیستمی بیشترین رابطه را با نگرش کارآفرینی دانشجویان نشان می دهد. علاوه بر این بین مؤلفه های قابلیت شخصی، مدل های ذهنی، آرمان مشترک، یادگیری تیمی با نگرش کار آفرینی دانشجویان رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. بطور کلی بین سازمان یادگیرنده و نگرش کارآفرینی دانشجویان رابطه مثبت و معنی داری مشاهده شد.
بررسی ساختار عاملی، روایی، اعتبار و هنجاریابی مقیاس ابعاد سازمان یادگیرنده در دانشگاه: مقیاس دانشگاه یادگیرنده
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی خصوصیات روان سنجی و به دست آوردن هنجار بومی مقیاس ابعاد سازمان یادگیرندهدر دانشگاه بود. بدین منظور، نمونه ای به حجم 730 نفر(شامل570 دانشجو و 160 عضو هیئت علمی) با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای از دانشگاه های دولتی شهر اصفهان انتخاب و به پرسشنامه ای متشکل از مقیاس ابعاد سازمان یادگیرنده، مقیاس مدیریت دانش و دموگرافیک پاسخ دادند. نتایج تحلیل عامل(به روش استخراج مؤلفه های اصلی) گویه های سازمان یادگیرنده بیانگر آن بود که بیش از 37/49 درصد واریانس نمرات سازمان یادگیرنده توسط مقیاس تحت اعتباریابی، تبیین می شود. پس از 9دور چرخش عوامل، همبستگی میان هرگویه با هر عامل در بهترین حالت مشخص شد و براساس آن سه عامل مطرح شده توسط سازندگان مقیاس، استخراج و نامگذاری گردید. علاوه بر این، برای مقیاس سازمان یادگیرندهروایی همزمان و همبستگی خرده مقیاس ها با کل مقیاس و یکدیگر (از 56/0 تا 85/0) و دو نوع اعتبار (بازآزمایی90/0 و همسانی درونی 96/0) گزارش شدکه همگی حاکی از خصوصیات مطلوب روان سنجی این مقیاس در نمونه دانشگاهی ایرانی بود. اطلاعات هنجاری مقیاس سازمان یادگیرنده نیز در نمونه 724 نفری به تفکیک دوگروه اساتید و دانشجویان گزارش شده است. در نهایت می توان از این مقیاس برای سنجش ابعاد یادگیری سازمانی کلاس، دانشکده و دانشگاه استفاده کرد و با کشف ضعف ها و قوت های یادگیری این سیستم ها، عوامل رشد دهنده را اصلاح و بازسازی کرد و دانشگاه ها را به سازمان هایی یادگیرنده تبدیل نمود.
بررسی عامل های مؤثر بر تمایل اعضای سازمان های فرهنگی- آموزشی برای تبدیل شدن به سازمان یادگیرنده
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، بررسی عامل های مؤثر بر میزان تمایل کارکنان سازمان های فرهنگی- آموزشی استان بوشهر برای تبدیل سازمان خود به یک سازمان یادگیرنده بود. جامعه ی آماری دربرگیرنده ی تمامی کارکنان سازمان های فرهنگی- آموزشی استان بوشهر به تعداد 13327 نفر بود. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای، تعداد390 نفر به عنوان افراد نمونه انتخاب شد و داده ها به وسیله ی یک پرسشنامه ی پنجاه سؤالی محقق ساخته بر اساس مقیاس لیکرت جمع آوری و با استفاده از روش های آمار توصیفی و استنباطی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد بین عامل هایی چون؛داشتن رهبران آگاه درسازمان، ساختارپویا، تشویق به خلاقیت ونوآوری، بینش مشترک، کارگروهی و تعاون، واگذاری اختیار، ارتباط مستمر با محیط پیرامون و میزان تمایل کارکنان برای تبدیل سازمان خود به سازمانی یادگیرنده رابطه ای معنی دار درسطح اطمینان 95/ 0وجود دارد.
طراحی مدل مفهومی یکپارچه ی سازمان یادگیرنده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سرعت تغییرات محیط در ابعاد درونی و بیرونی، منجر به اتخاذ راهبردهای نوینی از جمله یادگیری، کیفیت و خلق دانش توسط سازمان ها شده است. به طوری که بین وجود چنین ویژگی هایی و قابلیت ادامه حیات و رقابت پذیری آنها رابطه ی مثبت و معناداری وجود دارد. مفاهیم یادگیری سازمانی و سازمان یادگیرنده سابقه ای بیش از سه دهه دارند و با وجود الگوها و مدل های مختلف، همچنان نیاز به الگویی که بتواند ارتباط این دو مفهوم را به صورت شفاف تبیین کند، محسوس است. در مقاله ی حاضر که از جمله مقالات مفهومی می باشد، سعی شده با استفاده از روش پژوهش تحلیلی، این نقیصه با ارائه ی الگویی یکپارچه که برگرفته از نظریات تعدادی از صاحب نظران برجسته در حوزه مربوطه می باشد، برطرف گردد. الگوی مذکور شامل سه بخش می باشد؛ در بخش اول توانمندسازهای یادگیری به عنوان زیربنای ایجاد سازمان یادگیرنده با رویکردی منبع محور مطرح شده است که شامل دو سطح سازمانی(ساختار) و غیرسازمانی(افراد) می باشد و برگرفته از نظریه واتکینز و مارسیک است. در بخش فرآیند، نظریه ی یادگیری سازمانی هابر به عنوان پیونددهنده ی توانمندسازها و عملکرد تشریح شده است و بخش عملکرد به ترسیم ویژگی های سازمان یادگیرنده تحت عنوان مفهوم ""هرم سازمان یادگیرنده"" با توجه به نظریات افرادی همچون سنگه و نانوکا اختصاص یافته است. باتوجه به رویکرد نظام گرای حاکم بر طراحی مدل و لحاظ نمودن توانمندسازها، فرآیند و عملکرد به عنوان ابعاد اصلی آن، به نظر می رسد به عنوان اولین مطالعه ی صورت گرفته در این زمینه، بتواند در درک بیشتر مفاهیم مذکور راهگشا باشد. این مقاله با ارائه ی پیشنهادهایی کاربردی و پژوهشی خاتمه می یابد