مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
سازمان یادگیرنده
حوزه های تخصصی:
با توجه به ییچیدگى و پویایى روز افزون عوامل محیطى و تغییرات بسیار سریع، سازمان هاى سنتى دیگر قادر به هماهنگى این تغیبرات نیستند و در حال نابود شدن مى باشند از این رو، بحتث سازمانهاى یادگیرنده به عنوان ابزارى براى بقا و هماهنگى با این تغییرات مورد توجه بسیارى از سازمانها قرار گرفته است. آنچه مى خوانید خلاصه اى از مبانى نظرى و یافته هاى تحقیق است، پبرامون بررسى میزان یادگیرى سازمانى مدارس. تحقیق حاضر با هدف بررسى میزان یادگیرى سازمانى مدارس متوسطه دولتى و غیرانتفاعى انجام گرفته است. جهت تحقق هدف فوق یک فرضیه به شرح ذیل تدوین گردیده ((بین میزان یادگیرى سازمانى مدارس متوسطه دولتى و غیر انتفاعى تفاوت وجود دارد)) جهت گرد آوری اطلاعات و یافتن ویزگی های سازمان ( دبیرستان ) یاد گیرنده از روش کتابخانه ای و برای بررسی میزان یادگیری سازمان از پزسشنامه ی محقق ساخته پس از تعییین روایی و پایانی استفاده شده است . یعنی میزان یادگیری سازمانی مدارس غیر انتفاعی کلیه ویژگی ها ی بدست آمده بیش تر از مدارس دولتی است .
بررسی عوامل موثر بر بهبود مدیریت مدارس دوره ی متوسطه ی استان اصفهان از دیدگاه مدیران و دبیران
حوزه های تخصصی:
مطالعه ویژگی های سازمان یادگیرنده در یک سازمان یاددهنده
حوزه های تخصصی:
یکی از مدل هایی که به طور عملیاتی به شناسایی و تعریف ویژگی های سازمان یادگیرنده پرداخته است و مدل و یک ولئون است این دو با مطالعه گسترده در بین شرکت های موفق به ویژگی هایی از قبیل رهبر فرابین و برنامه / ارزیابی و اطلاعات ونوآوری و اتبکار و اجرا بعنوان ویژگی های سازمان یادگیرنده اشاره کرده اند پژوهش حاضر به مطالعه ویژگی های یاد شده در یک سازمان آموزشی پرداخته است روش پژوهش توصیفی از نوع زمین ه یابی و ابزار پژوهش پرسش نامه ای بود که در بین مدیران سازمان اجرا شده است با توجه به محدود بودن جامعه آماری سعی شده کل مدیران بعنوان نمونه در نظر گرفته شوند برای تجزیه و تحلیل سوالات پژوهش از آمار توصیفی و آمار استنباطی استفاده شده است یافته های پژوهش نشان داد سازمان یاد شده که از لحاظ آموزشی داعیه یاد دهندگی دارد در حال حاضر از لحاظ سازمانی به میزان خیلی کمی از ویژگی های سازمان یادگیرنده برخوردار است و با وضعیت مطلوب خود فاصله زیادی دارد در پایان بر مبنای نتایج پژوهش پیشنهادهایی به منظور تحول به یک سازمان یادگیری ارائه شده است
تأملی بر پیوند نظری نظریههای بنگاه کار آفرین وسازمان یاد گیرنده
حوزه های تخصصی:
کارآفرینی یک حوزه میان رشتهای است و هنوز در مرحله نوزایی خود قرار دارد، از این رو عاریت درست برساختهها از سایر رشتههای علمی، یک شیوه مناسب برای پیشرفت و تکامل آن محسوب میشود. در این مقاله وجوه اشتراک و افتراق دو نظریه بنگاه کارآفرین و سازمان یادگیرنده شناسایی میشوند و سپس چگونگی مشارکت ابعاد و برساختههای با اهمیت نظریه سازمان یادگیرنده درتکامل نظریه بنگاه کارآفرین مورد بررسی قرار میگیرد. نتایج این پژوهش نشان میدهد که برساختههای الگوی کاربردی دوم و یادگیری دو حلقهای، نقشی با اهمیت در اکتشاف و بهرهبرداری از فرصتها ایفاء میکنند، از این رو در تکامل بخشی به نظریه بنگاه کارآفرین نقش با اهمیت دارند.
سازوکارهای یادگیری سازمانی، مبنایی برای ایجاد یک سازمان یادگیرنده
حوزه های تخصصی:
بهرغم گذشت بیش از ده سال از طرح نظریة سازمان یادگیرنده توسط پیترسنگه، به دلیل عمق و وسعت بسیارش هنوز جنبههای مبهم بسیاری در این ایده وجود دارد که آشکار سازی آنها نیازمند تحقیقات بیشتری است. در این مقاله چیستی سازوکارهای یادگیری سازمانی همراه با مدلی از سازمان یادگیرنده بحث شده و همچنین سازوکارهای یادگیری سازمانی در شرکت ملی پالایش و پخش فرآوردههای نفت ایران با روش میدانی مورد بررسی قرار گرفته است.ضمن اعتبار سنجی پرسشنامه، نتایج بهدست آمده از آزمون دو جملهای حاکی از آن است که شرکت مذکور از سازوکارهای مناسب یادگیری سازمانی جهت تسهیل یادگیری سازمانی، تشخیص نیازهای یادگیری و توسعه، بر آوردن نیازهای یادگیری توسعه و اجرای دانش فراگرفته شده در عمل، بر خوردار است.
مدیریت دانش و سازمان یادگیرنده: تحلیلی بر نقش مستندسازی دانش و تجربه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از نگارش این مقاله، طراحی مسیر خلق و حفظ سازمان یادگیرنده از طریق فرایند مدیریت دانش است. فرایند مدیریت دانش مشتمل بر خلق دانش، مستندسازی دانش، توزیع و نشر دانش، و نهایتاً کاربرد دانش میباشد. در مقاله حاضر، مفروض است که هر یک از مراحل مدیریت دانش در خلق و حفظ سازمان یادگیرنده نقش موثری را ایفا مینمایند. ایده اصلی این مقاله بر آن است که مرحله مستندسازی که به معنای ذخیرهسازی، ارزشگذاری، کدگذاری و طبقهبندی دانش و تجربه و به عبارت بهتر، تبدیل دانش ضمنی به دانش آشکار است، مرحله بسیار مهمی برای همافزایی سایر مراحل مدیریت دانش، برای ایجاد و حفظ سازمان یادگیرنده و در نتیجه، برای بهبود و تعالی عملکردی سازمان باشد.
میزان استفاده از مولفه های سازمان یادگیرنده در دانشگاه های دولتی و آزاد اسلامی شهر کرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مفهوم سازمان یادگیرنده و یادگیری سازمانی در سال های اخیر توجه پژوهشگران و مدیران بسیاری از سازمان ها به ویژه سیستم های آموزشی را به خود معطوف نموده و ایجاد سازمان یادگیرنده یکی از آرمان های سیستم آموزش شده است. از این نظر، حرکت دانشگاههای کشور به سمت تبدیل شدن به سازمانهای یادگیرنده از اهمیت خاصی برخوردار است. در همین ارتباط، پژوهش حاضر در زمینه تعیین میزان استفاده از مولفه های سازمان یادگیرنده در دانشگاه دولتی شهرکرد و دانشگاه آزاد اسلامی شهرکرد بر اساس پنج مولفه قابلیت های فردی، الگوهای ذهنی، آرمان مشترک، یادگیری تیمی و تفکر سیستمی صورت گرفت. روش این پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی بود که نمونه ای 200 نفره به شیوه تصادفی ساده از بین مدیران، اعضای هیات علمی و کارکنان دو دانشگاه مذکور انتخاب گردید. ابزار اندازه گیری را پرسشنامه 40 سوالی تشکیل می داد که پایایی آن از فرمول آلفای کرونباخ برابر 0.85 حاصل گردید. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون t تک متغیره، تحلیل واریانس، آزمون شفه و t هتلینگ استفاده شد. نتایج حاکی از آن بود که میزان استفاده از«قابلیتهای فردی» در دانشگاه آزاد بیش از سطح متوسط و در دانشگاه دولتی در سطح متوسط قرار داشت. میزان استفاده از «الگوهای ذهنی» در هر دو دانشگاه آزاد و دولتی کمتر از سطح متوسط و میزان استفاده از «آرمان مشترک»،«یادگیری تیمی» و «تفکر سیستمی» در دانشگاه آزاد بیش از سطح متوسط و در دانشگاه دولتی کمتر از سطح متوسط برآورد گردید. مقایسه ویژگیهای جمعیت شناختی نشان داد که تفاوت معناداری از نظر میزان استفاده از مولفه های سازمان یادگیرنده بین افراد بر حسب جنسیت در هر دو دانشگاه وجود نداشت. ولی میزان استفاده از الگوهای ذهنی در دانشگاه دولتی در بین اعضای هیات علمی بیشتر از کارمندان و همچنین میزان استفاده از قابلیتهای فردی در بین مدیران و اعضای هیات علمی بیشتر از کارمندان بود.
اندازه گیری سطح یادگیری سازمانی(مورد: شرکتهای تابعه شرکت صنایع شیر ایران
حوزه های تخصصی:
توانایی یادگیری و کشف تغییرات مناسب و پیاده سازی آن قابلیت مهمی است که برای سرآمدی در دنیای متحول و پر تحرک امروزی بسیار کلیدی محسوب می شود. به عبارت دیگر تغییر و تحولات سریع در محیط داخلی و خارجی سازمانها، دیگر جائی برای یادگیری از طریق سعی و خطا باقی نمی گذارد و حرکت به سمت سازمان های یادگیرنده را می طلبد، زیرا یادگیری تنها منبع تحدیدناپذیر در سازمان هاست و بنابراین سازمان هایی که بتوانند سریعتر و اثربخش تر از دیگران یاد بگیرند، با سطح گسترده تری از تنوع،تعهد، نواوری و استعداد رو به رو شده واز هم افزایی بیشتری نسبت به دیگران برخوردار خواهند بود. از این رو در این تحقیق سعی شد با بررسی ادبیات موضوع، مدل مناسبی جهت اندازه گیری سطح یادگیری سازمانی تعدادی از شرکت های تابعه صنایع شیر ایران (تهران، اصفهان، فارس، خراسان، زنجان) انتخاب شود، تا بتوانیم به سنجش وضع موجود این شرکت ها از بعد یادگیری سازمانی پرداخته و سپس با شناسایی نقاط ضعف و قوت در این زمینه، به افزایش هر چه بیشتر سطح یادگیری سازمانی در این شرکت ها بپردازیم. در این تحقیق سه سوال مطرح شد که عبارت بودند از: سطح یادگیری سازمانی شرکت های تابعه صنایع شیر ایران چه میزان است؟ این شرکت ها نسبت به یکدیگر در چه وضعیتی قـرار دارند و در نـهایت جهت افزایش سطح یادگیری این شرکت ها چه راهکارهایی پیشنهاد می گردد؟ روش تحقیقی که در این مقاله از آن استفاده شده است، روش مطالعه موردی بوده و از سیستم لیکرت 5 امتیازی جهت پاسخ به سوالات پرسشنامه استفاده شده است. نتایج به دست آمده نشان داد که سطح یادگیری سازمانی شرکت های تحت بررسی که از میانگین هشت شاخص آگاهی، ارتباطات، ارزیابی عملکرد، دانش افزائی، تطبیق محیطی، یادگیری اجتماعی، مدیریت سرمایه های فکری و پیوندهای سازمانی تشکیل شده است، 95/2 از 5 می باشد و نیز مقادیر به دست آمده در هر کدام از هشت شاخص فوق نسبت به استاندارد به دست آمده از تحقیقی که روی 119 شرکت آمریکایی انجام شده است پائین تر می باشد.
طراحی الگویی ¬برای تعیین سطح یادگیرندگی سازمانها: شرکتهای قطعه¬سازی خودرو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"ایجاد و حفظ مزیت رقابتی برای سازمانها در قرن بیست و یکم، مستلزم شناخت تغییرات تأثیرگذار برسازمان، چابکی و انعطاف در مواجهه با تغییرات و افزایش قابلیتها در ارتباط با تقاضاهای متنوع مشتریان است و تنها سازمانهای یادگیرنده این¬گونه¬اند.
سازمانها به منظور یادگیرنده شدن، فرایند چهار مرحله¬ای شناسایی و خلق اطلاعات، تعبیر و تفسیر و تبادل اطلاعات، کاربرد عملی اطلاعات/ تولید دانش و نهادینه¬کردن دانش را به کار می¬گیرند و اجرای چنین فرایندی نیازمند بستر مناسب سازمانی است. سازمانهایی که ویژگیهای خاصی را در رهبری، نیروی انسانی، طرح سازمانی، فرهنگ و مأموریت و استراتژی خود ایجاد می کنند، زمینه را برای یادگیرنده شدن فراهم می سازند.
نوآوری تحقیق در این است که سطوح یادگیرندگی سازمانها را براساس دو سنگ بنای فرایند یادگیری و ویژگی سازمانهای یادگیرنده تعیین می¬کند و یافته¬های پژوهش نشان می دهد که شرکتهای قطعه¬سازی خودرو از نظر سطح یادگیرنده¬بودن با یکدیگر متفاوتند و می¬توان آنها را با توجه به میزان تأکید و استفاده آنها از داده، اطلاعات و دانش بترتیب به سازمانهای داده مدار، اطلاعات مدار و دانش مدار تقسیم کرد. هر سازمان با توجه به اینکه تا چه مرحله از فرایند یادگیری سازمانی را به کار گرفته است و به چه میزان ویژگیهای سازمان یادگیرنده را به دست آورده است، در یکی از سطوح یادگیرندگی سازمانها قرار می¬گیرد."
ساخت و اعتباریابی مقیاسی برای سنجش ویژگیهای سازمان یادگیرنده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"بسیاری از نظریهپردازان مدیریت، سازمان یادگیرنده را سیستمی زنده و رو به تکامل میدانند که بهطور مداوم از طریق دستیابی به دانش، عملکرد خود را بهبود میبخشد. دو عنصر «اندیشیدن به آینده یا آیندهسازی» و «افزایش ظرفیت یادگیری» نقطه مشترکی است که همه نظریهپردازان سازمانهای یادگیرنده بر آن تأکید دارند. در هزاره جدید، سازمانهایی قادر به حفظ و ادامه حیات خواهند بود که یادگیرنده باشند و سازمانی که یادگیری مولد نداشته باشد، نخواهد توانست در عصر حاضر به حیات خود ادامه دهد.
مدیران سازمانها، برداشتهای متفاوتی از میزان یادگیرنده بودن سازمانهای خود دارند و برای اینکه بدانند سازمان تحت مدیریتشان تا چه اندازه از ویژگیهای سازمان یادگیرنده برخوردار است، نیاز به ابزار اندازهگیری دارند. در این مقاله، شاخصهای اندازهگیری پنج دسته ویژگی اصلی سازمان یادگیرنده، شامل ویژگیهای رهبری، نیروی انسانی، طرح سازمانی، فرهنگ سازمانی و مأموریت/استراتژی، استخراج و روایی محتوی، روایی سازه و روایی همگرا و واگرای آن با استفاده از روشهای دلفی، تحلیل عاملی تأییدی و تحلیل متغیر سنجیده شده است.
شاخصهای تأییدشده در این مقاله، اجزای تشکیلدهنده ابزار سنجش ویژگیهای سازمان یادگیرنده است که میتواند در اندازهگیری میزان یادگیرنده بودن شرکتها و سازمانهای مختلف مورد استفاده قرار گیرد."
سازمان های یادگیرنده ضرورت کسب و کار در دنیای امروز
حوزه های تخصصی:
پیتر سنج معتقد است که در عصر حاضر سازمانهایی موفق هستند که همه کارکنان برای بالا بردن سطح توانایی خود بکوشند و وظیفه مدیر این است که شرایطی را ایجاد کند که همه کارکنان به سوی بالا بردن توانایی خود حرکت کنند. به عقیده پیتر ام سنج نظریه پرداز اصلی سازمان یادگیرنده انسانها برای یادگیری طراحی شده اند. هیچ کس اعمال اساسی مورد نیاز کودکان را به آنها نمی آموزد بلکه آنها خود به کمک حس عمیق کنجکاوی و آزمایش کردن که در درون خود دارند راه رفتن صحبت کردن و ... را یاد می گیرند. در این مقاله سعی شده است که جنبه های مختلف این نظریه...
بررسی رابطه بین رهبری، فرهنگ سازمانی، فعالیت سازمان یادگیرنده و رضایت شغلی کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقش نظارت در استقرار و تقویت فرهنگ پاسخگویی
حوزه های تخصصی:
یکی از کار ویژه های حکومت ها به ویژه در دوران مدرن ، پاسخگویی به نیازها و مطالبات فزاینده شهروندان است که به کارگیری هرچه مؤثرتر امکانات و منابع و کارامدسازی نظام اداری را برای انجام وظایف خود ، بیش از پیش اجتناب ناپذیر ساخته است . توجه به نقش مردم - به عنوان مهمترین منشا قدرت - در حفظ و ثبات نظام و ویژگی مردمی بودن جمهوری اسلامی و ضرورت حفظ و تداوم رضایتمندی آنان از نظام سیاسی ، اتخاذ تدابیری برای افزایش ضریب کارامدی نظام اداری را در کانون توجه و چاره اندیشی مدیران سیاسی و اجرایی ، قرار داده تا اعتماد میان دولت و ملت به مثابه مبادله ای دو جانبه با الزام مسئولان به پاسخگویی ، تداوم یابد ...
مقایسه ابعاد سازمان یادگیرنده در سازمان تربیت بدنی ، کمیته المپیک و تربیت بدنی آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه ابعاد سازمان یادگیرنده در سازمان تربیت بدنی، کمیته ملی المپیک و تربیت بدنی آموزش و پرورش است.
نمونه آماری 120 کارشناس از سازمان تربیت بدنی هستند و از طریق نمونه گیری نظام مند، 37 کارشناس از کمیته ملی المپیک و 38 کارشناس از تربیت بدنی آموزش و پرورش انتخاب شدند که در این دو سازمان جامعه برابر با نمونه است و در مجموع 195 نفر از کارشناسان سازمان های مذکور به پرسش نامه (DLOQ) واتکینز و مارسیک (1996) پاسخ دادند. این پژوهش از نوع مطالعات کاربردی و با روش توصیفی و از نوع پیمایشی است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و آمار استنباطی (آزمون های کالموگروف اسمیرنف، لون، آنالیز واریانس و کروسکال والیس) استفاده شده است.
نتایج این پژوهش نشان داد بین ابعاد سازمان یادگیرنده (7 بعد) در سه سازمان تربیت بدنی، کمیته ملی المپیک و تربیت بدنی آموزش و پرورش تفاوت معنی داری وجود ندارد. در عین حال از نظر مشخصه های سازمان یادگیرنده و وضعیت یادگیری، هر سه سازمان در سطح پایین تر از متوسط قرار دارند؛ زیرا در همه ابعاد، سازمان ها نمراتی کمتر از میانگین دریافت کرده اند.
بررسی رابطه ابعاد سازمان یادگیرنده با اثربخشی مدیران مدارس راهنمایی منطقه 4 شهر تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر، «بررسی رابطه ابعاد اصلی سازمان یادگیرنده بر اثربخشی مدیران مدارس راهنمایی منطقه 4» می باشد. روش تحقیق توصیفی- پس رویدادی می باشد که جامعه آماری آن 993 نفر با استفاده از جدول مورگان 300 نفر به صورت تصادفی ساده انتخاب شده است. ابزار جمع آوری این پژوهش پرسشنامه های محقق ساخته بود که آلفای کرونباخ سازمان یادگیرنده 95/0 و اثربخشی مدیران 89/0 بدست آمده است. ابعاد اصلی سازمان یادگیرنده در مدارس راهنمایی منطقه 4 شهر تهران شامل: 1. مهارت شخصی، 2. الگوهای ذهنی،
3. چشم انداز مشترک، 4. یادگیری سیستمی، 5. تفکر سیستمی می باشد. وضع موجود ابعاد سازمان یادگیرنده در مدارس راهنمایی منطقه 4 شهر تهران در مؤلفه های الگوهای ذهنی و تفکر سیستمی کمی پایین تر از حد متوسط بوده و در سطح 05/0 معنادار نمی باشد ولی سایر مؤلفه ها مهارت های شخصی، یادگیری سیستمی و چشم انداز مشترک در حد متوسط یا کمی بالاتر از متوسط می باشد. هرچه الگوهای ذهنی بیشتر شود، رهبری معلمان افزایش خواهد یافت. بین چشم انداز مشترک و رهبری معلمان رابطه وجود ندارد. بین چشم انداز و اداره امور مدرسه و بین یادگیری سیستمی و اداره امور مدرسه و تفکر سیستمی و رهبری معلمان رابطه وجود ندارد. بین تفکر سیستمی با برخورد شایسته با معلمان و مهارت در ارزشیابی رابطه معنی داری وجود ندارد. هرچه یادگیری سیستمی بیشتر شود رهبری معلمان افزایش خواهد یافت.
میزان انطباق ویژگیهای سازمان آموزش و پرورش شهر اصفهان با ویژگیهای سازمان یادگیرنده از دیدگاه دبیران در سال تحصیلی 85-1384
حوزه های تخصصی:
این تحقیق، میزان انطباق ویژگیهای سازمان آموزش و پرورش شهر اصفهان با ویژگیهای سازمان یادگیرنده را در سه حیطه فردی، گروهی و سازمانی مورد بررسی قرار داده و در صدد تعیین تفاوت در نحوه تلقی پاسخگویان برحسب سن، میزان تحصیلات و سابقه تدریس از سازمان آموزش و پرورش، به عنوان سازمان یادگیرنده بوده است. روش تحقیق، توصیفی از نوع پیمایشی است و جامعه آماری پژوهش را کلیه دبیران دبیرستان های دخترانه نواحی پنجگانه آموزش و پرورش شهر اصفهان در سال تحصیلی 85 ـ1384 تشکیل داده اند که به روش تصادفی خوشه ای و از طریق فرمول انتخاب حجم نمونه، تعداد 260نفر از نواحی 2،3 و 4 انتخاب شدند. از این تعداد 18 نفر به سؤالات پاسخ کامل ندادند و بنابراین از تحقیق کنار گذاشـته شدند و 242 نفر در پژوهش شرکت کردند. ابزار جمع آوری اطلاعـات، پرسشنامه ابعاد سازمـان یادگیرنده واتکینز و مارسیک بود. داده های پژوهش در دو سطح آمار توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین، انحراف معیار) و استنباطی (تحلیل واریانس یکطرفه، t تک متغیره) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت نتایج نشان داد که ویژگیهای سازمان آموزش و پرورش در حیطه فردی و سازمانی با ویژگیهای سازمان یادگیرنده انطباق دارد، ولی در حیطه گروهی انطباق ندارد. تلقی افراد از سازمان یادگیرنده نیز فقط در حیطه فردی برحسب سابقه تدریس تفاوت معناداری را نشان داد.
عوامل موثر بر اثربخش سازی مدیریت مدارس دوره متوسطه از دیدگاه مدیران و دبیران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، عوامل مؤثر بر اثربخش سازی مدیریت مدارس متوسطه استان اصفهان از نظر مدیران و دبیران مورد بررسی قرارگرفته است. روش پژوهش، توصیفی و از نوع پیمایشی است. حجم نمونه شامل 200 نفر از مدیران و دبیران دوره متوسطه استان اصفهان بوده که با روش نمونه گیری خوشه ای، طبقه ای متناسب با حجم، و تصادفی ساده انتخاب شده اند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه 110 سؤالی محقق ساخته بوده که طی آن تاثیر چهار عامل اصلی؛ ویژگی های فردی مدیران، تقویت برنامه های آموزشی، اداره کیفی مدرسه و ارزیابی مستمر بر اثربخش سازی مدیریت مدارس از دید پاسخگویان مورد بررسی قرار گرفته است. یافته های پژوهش نشان داد که از دید پاسخگویان، کلیه عوامل مورد بررسی در سطح بالاتر از متوسط بر اثربخش سازی مدیریت مدارس تاثیر داشته است به علاوه، از بین عوامل مذکور، مجموعه عوامل مرتبط با تقویت برنامه های آموزشی مدرسه و ویژگی های فردی مدیران در بالاترین سطح اثرگذاری بوده و پس از آن به ترتیب عوامل مرتبط با اداره کیفی مدرسه و ارزیابی مستمر قرار دارند. پاسخگویان از بین متغیرهای مرتبط با ویژگی های فردی مدیران؛ خصایص رفتاری و عاطفی، متغیرهای مرتبط با تقویت برنامه های آموزشی؛ هدف گذاری کلی، متغیرهای مرتبط با اداره کیفی مدرسه؛ ارتباط سازنده و خلاق و متغیرهای مرتبط با ارزیابی؛ ارزیابی مستمر را بیش از سایر متغیرها بر اثربخش سازی مدیریت مدارس متوسطه تاثیرگذار دانسته اند.
بررسی رابطه بین میزان برخورداری شرکت سایپا یدک از ویژگی های سازمان های یادگیرنده با میزان هوش سازمانی در این شرکت(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین میزان برخورداری شرکت سایپا یدک از ویژگی های سازمان های یادگیرنده با میزان هوش سازمانی در این شرکت بوده است. روش: روش پژوهش از نظر شیوه گردآوری اطلاعات توصیفی (همبستگی) و از نظر هدف کاربردی بوده است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مدیران شرکت سایپا یدک به تعداد (104N=) نفر بوده است. ابزار گردآوری داده ها، دو پرسشنامه محقق ساخته سازمان یادگیرنده و پرسشنامه استاندارد هوش سازمانی «آلبرخت» بوده است. نتایج: نتایج استخراج شده از پرسشنامه ها از طریق ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج بدست آمده نشان داده است که بین میزان برخورداری از مولفه های سازمان های یادگیرنده با مولفه های هوش سازمانی مدیران در شرکت سایپا یدک رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. نتایج حاصل از رگرسیون نیز نشان داده است که از میان مولفه های سازمان یادگیرنده، به ترتیب مهارت های تفکر سیستمی، چشم انداز مشترک، مهارت های فردی، یادگیری تیمی و در نهایت مدل های ذهنی پیش بینی کننده های مناسبی برای هوش سازمانی مدیران شرکت سایپا یدک خواهند بود. نتایج کلی پژوهش حاکی از آن است که بین میزان برخورداری از مولفه های سازمان یادگیرنده با مولفه های هوش سازمانی مدیران در شرکت سایپا یدک رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.
بررسی رابطه-ی ابعاد سازمان یادگیرنده و خلاقیت مدیران متوسطه استان سمنان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه¬ی ابعاد سازمان یادگیرنده و خلاقیت مدیران متوسطه استان سمنان انجام شده است. این مطالعه براساس دیدگاه پیتر سنگه و ریچارد دفت در خصوص ابعاد سازمان یادگیرنده (مبادله¬ی اطلاعات، رهبر متفکر، آرمان مشترک، فرهنگ قوی و قابلیت فردی) می¬باشد. روش انجام تحقیق به لحاظ گردآوری داده¬ها توصیفی( از نوع پیمایش و به لحاظ هدف پژوهش کاربردی بوده است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مدیران متوسطه استان سمنان (170نفر) بود که نمونه تحقیق مطابق با جدول مورگان 118 نفر تعیین گردید که با استفاده از روش نمونه¬گیری تصادفی طبقه¬ای از هر شهرستان و منطقه نمونه مورد نظر انتخاب شد. برای تجزیه و تحلیل داده¬های جمع¬آوری شده از آمار توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی (آزمون همبستگی پیرسون و آزمون t همبسته) استفاده شد. روایی پرسشنامه با مطالعه-ی منابع و اخذ نظرات چند تن از اساتید با تجربه و صاحب نظر بدست آمد و برای محاسبه پایایی پرسشنامه¬ها نیز تعداد 30 پرسشنامه بین جامعه آماری (غیر از نمونه اصلی) توزیع و با استفاده از آلفای کرونباخ ضریب 87/0برای سازمان یادگیرنده و 76/0برای خلاقیت برآورد گردیده است. یافته های پژوهش نشان داد که مولفه¬های فرهنگ، قابلیت شخصی و آرمان مشترک با خلاقیت مدیران متوسطه استان رابطه¬ی معنادار داشته و همچنین یافته های جانبی پژوهش نشان داد که بین میزان خلاقیت و سن و سنوات اختلاف معنادار و بین جنسیت و مدرک تحصیلی با خلاقیت از اختلاف معناداری برخوردار نیستند و بین نظرات مدیران زن و مرد در مورد مولفه-های آرمان مشترک و قابلیت شخصی تفاوت وجود دارد