مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۶۱.
۲۶۲.
۲۶۳.
۲۶۴.
۲۶۵.
۲۶۶.
۲۶۷.
۲۶۸.
۲۶۹.
۲۷۰.
۲۷۱.
۲۷۲.
۲۷۳.
۲۷۴.
۲۷۵.
۲۷۶.
۲۷۷.
۲۷۸.
۲۷۹.
۲۸۰.
کارکردهای اجرایی
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره نهم ۱۴۰۳ شماره ۵۷
۴۸۵-۴۷۶
حوزههای تخصصی:
این پژوهش باهدف بررسی اثربخشی آموزش روان شناسی مثبت نگر بر کارکردهای اجرایی (انعطاف پذیری شناختی و حافظه کاری) صورت گرفت. این پژوهش از نظر هدف از نوع تحقیقات کاربردی و ازلحاظ روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل است، گروه های آزمایش و کنترل معادل تشکیل شده است. جامعه آماری شامل کلیه زنان میان سال ساکن در شهر مشهد که در کلینیک های روانشناسی و مراکز مشاوره این شهر تشخیص افسردگی گرفته اند و نمونه شامل 30 نفر از زنان میان سال مشهد با تشخیص افسردگی که به صورت داوطلبانه انتخاب شدند می باشد. این زنان به طور داوطلبانه از دو کلینیک روانشناسی و مشاوره شهر مشهد انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. بر اساس این طرح هر دو گروه دو بار مورداندازه گیری قرار گرفتند. اولین اندازه گیری با اجرای یک پیش آزمون قبل از آموزش و دومین اندازه گیری پس از اتمام آموزش های موردنیاز انجام شده است. در این تحقیق، برنامه آموزشی روانشناسی مثبت گرا سلیگمن (2005)، انعطاف پذیری شناختی (CFI) توسط دنیس وند روال (2010) آزمون حافظه فعّال دانیمن و کار پنتر (1980) بکار گرفته شد. نتایج نشان داد آموزش مثبت گرایی به میزان 47 درصد بر انعطاف پذیری شناختی و 21/3 درصد بر حافظه فعال و بر هر دو در کل 49/4 درصد مؤثر بوده است. می توان در جهت بهبود کارکردهای اجرایی از آموزش مثبت نگر بهره برد.
طراحی و اعتبارسنجی برنامه آموزشی کارکردهای اجرایی و تاثیر آن بر بازداری پاسخ کودکان پیش دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: کارکرد های اجرایی، مجموعه ای از فرآیند های شناختی است که نقش بسزایی در تنظیم رفتار انسان ها دارند. از آنجایی که در دوران پیش دبستانی رشد این مهارت ها به حداکثر میزان خود می رسد، آموزش و تقویت آن می تواند تأثیر بسزایی در کنترل هیجانی کودکان داشته باشد. هدف از این پژوهش طراحی بسته آموزشی کارکردهای اجرایی و بررسی اثربخشی آن بازداری پاسخ کودکان پیش دبستان بود. روش کار: پژوهش حاضر با طرح پیش آزمون_پس آزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری دو ماهه انجام شد. جامعه آماری شامل کودکان مراکز پیش دبستانی شهر تهران در سال تحصیلی 1402-1401 بود. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی، 38 کودک انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش 20 جلسه مداخله آموزشی دریافت کردند. شرکت کنندگان در پیش آزمون_پس آزمون و دو ماه پس از انجام مداخله به پرسشنامه رفتاری کارکردهای اجرایی (BRIEF) پاسخ دادند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس آمیخته و در فضای نرم افزارSPSS نسخه 25 انجام شد. یافته ها: بر اساس یافته های به دست آمده برنامه آموزشی طراحی شده به طور موثری سبب افزایش مهارت بازداری پاسخ کودکان پیش دبستانی شد (0/001P<). نتیجه گیری: نتایج نشان داد که ارائه آموزش های مبتنی بر کارکردهای اجرایی می تواند سبب بهبود عملکرد بازداری پاسخ در کودکان پیش دبستان گردد و اهمیت و نقش مداخله به هنگام در رشد شناختی کودکان را بیش از پیش نمایان می سازد.
اثربخشی برنامه آموزشی کارکردهای اجرایی با استفاده از واقعیت افزوده بر مهارت های ارتباطی کودکان مبتلا به اختلال طیف اتیسم با عملکرد بالا
حوزههای تخصصی:
مقدمه: کودکان مبتلا به اختلال طیف اتیسم نارسایی در مهارت های ارتباطی کلامی یا غیرکلامی دارند. به نظر می رسد که آموزش کارکردهای اجرایی با استفاده از واقعیت افزوده می تواند مهارت های ارتباطی کودکان مبتلا به اختلال طیف اتیسم را بهبود بخشد. هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی برنامه آموزشی کارکردهای اجرایی با استفاده از واقعیت افزوده بر مهارت های ارتباطی در کودکان با اختلال طیف اتیسم با عملکرد بالا بود. روش: پژوهش حاضر به روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و گروه کنترل با دوره پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی کودکان مبتلا به اختلال طیف اتیسم با عملکرد بالا در شهر تهران در سال 1402- 1403 بود که از میان آن ها 30 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش (15نفر) و گواه (15نفر) به شیوه تصادفی قرار گرفتند. شرکت کنندگان جهت پیش آزمون و پس آزمون به مقیاس تشخیصی اتیسم گیلیام - ویرایش دوم (1995) پاسخ دادند. بعد از 21 جلسه 45 دقیقه ای آموزش کارکردهای اجرایی با استفاده از واقعیت افزوده برای کودکان گروه آزمایش، برای تحلیل داده ها از روش آماری تحلیل واریانس با انداز گیری مکرر و نرم افزارSPSS24 استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد برنامه آموزشی کارکردهای اجرایی با استفاده از واقعیت افزوده در دو مرحله پس آزمون و پیگیری نسبت به گروه گواه تأثیر معناداری داشت (001/0p<). نتیجه گیری: آموزش کارکردهای اجرایی با استفاده از واقعیت افزوده بر مهارت های ارتباطی کودکان مبتلا به اختلال طیف اتیسم مؤثر است و این آموزش برای کودکان مبتلا به اختلال طیف اتیسم پیشنهاد می شود
مقایسه تأثیر دو روش آموزشی مونته سوری و مبتنی بر ربات بر کارکردهای اجرایی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثر دو روش آموزشی مونته سوری و مبتنی بر ربات بر کارکردهای اجرایی دانش آموزان است. تحقیق از نوع شبه آزمایشی با دو گروه آزمایشی همراه با پس آزمون و پیگیری است. در کل تعداد 34 دانش آموز دختر پایه دوم دبستان به صورت در دسترس از مدارسی که در آن کلاس های مونته سوری دایر بود انتخاب شدند. این دانش آموزان هیچ گونه مشکلات جسمی و ذهنی نداشتند و دارای اختلال یادگیری نیز نبودند. هر گروه آزمایشی یکی از روش های آموزشی را در 12 جلسه 90 - 75 دقیقه ای دریافت کردند. سپس پس آزمون و پیگیری با ابزارهای ویسکانسین برای ارزیابی انعطاف پذیری شناختی، استروپ برای ارزیابی بازداری پاسخ و کورنولدی برای ارزیابی حافظه کاری انجام شد. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس آمیخته چندمتغیره استفاده شد. نتایج پژوهش، تفاوت معنادار این دو روش آموزشی را در ارتقای کارکردهای اجرایی دانش آموزان نشان داد (001/0> p). همچنین خرده مقیاس های کارکردهای اجرایی (طبق تعریف میاک،2000) نیز تفاوت های معناداری را نشان دادند که در نتیجه تأییدی بر مؤثربودن روش آموزشی مونته سوری بر ارتقای انعطاف پذیری شناختی و بازداری پاسخ بود؛ هرچند در مورد حافظه کاری، معلوم شد که روش آموزشی مبتنی بر ربات نقش مهم تری داشته است. به دلیل ماهیت روش آموزش مونته سوری که بر اساس ابزارها و فعالیت های کاملاً هدفمند شکل گرفته است نتایج فوق قابل قبول است؛ همچنین به دلیل توالی برنامه نویسی ها در ربات های آموزشی و نیاز به استفاده از اطلاعات و توجه به مراحل پیشین کدگذاری، مؤثربودن آموزش مبتنی بر ربات نیز قابل پذیرش است.
اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر کارکردهای اجرایی (حافظه کاری و توجه) و خودکارآمدی در بیماران مبتلا به اختلال اضطرابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر کارکردهای اجرایی (حافظه کاری و توجه) و خودکارآمدی در بیماران مبتلا به اختلال اضطرابی بود. نمونه این پژوهش شامل 30 نفر از جامعه مذکور بود که به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. 15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه گواه به صورت تصادفی تقسیم شدند. طرح پژوهش نیمه آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و آزمایش بود. ابزار اندازه گیری شامل پرسشنامه کارکردهای اجرایی جیویا و همکاران (2000) و خودکارامدی عمومی شرر بود. برای اجرا، در ابتدا، از هر دو گروه پیش آزمون گرفته شد. سپس گروه آزمایش طی 8 جلسه 90 دقیقه ای تحت مداخله ذهن آگاهی قرار گرفتند سپس از هر دو گروه پس آزمون گرفته شد. تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری (مانکوا) و تحلیل کوواریانس یک راهه (آنکوا) صورت گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که آموزش ذهن اگاهی بر کارکردهای اجرایی (حافظه کاری و توجه) و خودکارآمدی بیماران مبتلا به اختلال اضطرابی تأثیر معناداری دارد.
مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر ذهنی سازی و درمان مبتنی بر رابطه والد_کودک بر کارکردهای اجرایی و علائم اضطرابی کودکان مضطرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثریخشی درمان مبتنی بر ذهنی سازی و درمان مبتنی بر رابطه والد-کودک بر کارکردهای اجرایی و علائم اضطرابی کودکان مضطرب انجام شد. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی، همراه با پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی مادران کودکان مضطرب شرکت پالایش نفت شهر بندرعباس در سال 1402 بودند که براساس ملاک های ورود و خروج 45 نفر واجد شرایط ورود به مطالعه به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه ازمایش و یک گروه کنترل گمارده شدند. آزمودنی ها با استفاده از پرسشنامه های رتبه بندی رفتاری کارکردهای اجرائی جیوآ و همکاران (2000) و مقیاس اضطراب کودکان اسپنس- فرم والدین (1998) در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پگیری مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج آزمون تحلیل واریانس مختلط نشان داد که تفاوت معناداری بین گروه کنترل با درمان مبتنی بر ذهنی سازی و درمان مبتنی بر رابطه والد-کودک در کارکردهای اجرایی و علائم اضطرابی کودکان مضطرب وجود دارد و درمان مبتنی بر ذهنی سازی و رابطه والد-کودک منجر به کاهش علائم اضطرابی، و افزایش کارکردهای اجرایی در کودکان مضطرب شده است. همچنین درمان مبتنی بر رابطه والد-کودک موثرتر از درمان مبتنی بر ذهنی سازی در کاهش علائم اضطرابی است. بنابراین باتوجه به یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که از برنامه های درمانی مبتنی بر ذهنی سازی و رابطه والد-کودک می توان به عنوان مداخله ی مناسب در جهت بهبود کارکردهای اجرایی و کاهش علائم اضطرابی در کودکان مضطرب استفاده کرد.
الگوی ساختاری عملکرد تحصیلی براساس هوش های چندگانه با نقش میانجی گری کارکردهای اجرایی (توجه پایدار، سرعت پردازش، برنامه ریزی و حافظه فعال) در نوجوانان با اختلال کمبود توجه- فزون-کنشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارائه الگوی ساختاری عملکرد تحصیلی براساس هوش های چندگانه با نقش میانجی گری کارکردهای اجرایی (توجه پایدار، سرعت پردازش، برنامه ریزی و حافظه فعال) در نوجوانان با اختلال کمبود توجه- فزون کنشی بود. روش پژوهش همبستگی از نوع الگویابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل همه نوجوانان پسر 12 تا 17 سال مبتلا به اختلال کمبود توجه- فزون کنشی و مادران آن ها بودند که از سال 1400 تا 1403 به مراکز روان شناختی در شهر تهران مراجعه کرده بودند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه هوش های چندگانه مکنزی (1999) و مقیاس یادگیری، عملکرد اجرایی و توجه کاستلانوس و همکاران (2018) استفاده شد. داده ها با الگوسازی معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد که الگوی پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار است و توجه پایدار، سرعت پردازش و برنامه ریزی نقش میانجی گری را بین هوش ریاضی و عملکرد تحصیلی دارد، سرعت پردازش، برنامه ریزی و حافظه فعال نقش میانجی گری بین هوش دیداری- فضایی و عملکرد تحصیلی دارد، توجه پایدار و حافظه فعال نقش میانجی گری بین هوش موسیقی و عملکرد تحصیلی را دارد، حافظه فعال نیز نقش میانجی گری بین هوش جسمانی-حرکتی، درون فردی، بین فردی با عملکرد تحصیلی را دارد. استفاده از راهبردهای آموزشی هوش های چندگانه در مدارس و مراکز آموزشی برای افزایش کارکردهای اجرایی توجه پایدار، سرعت پردازش، برنامه ریزی و حافظه فعال و در نتیجه موفقیت تحصیلی دانش آموزان نوجوان مبتلا به ADHD توصیه می شود.
رابطه سبک های فرزندپروری با خلاقیت: نقش واسطه ای کارکردهای اجرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه سبک های فرزندپروری و خلاقیت با تاکید بر نقش میانجی کارکردهای اجرایی در بین دانشجویان بود. این پژوهش از نوع مطالعات همبستگی بود. جامعه مورد مطالعه شامل تمامی دانشجویان دانشگاه الزهرا (س) در سال تحصیلی 1402-1403 بود که از این جامعه تعداد 245 دانشجو به روش در دسترس انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه سبک های فرزندپروری بامریند، آزمون سنجش خلاقیت عابدی و پرسشنامه توانایی های شناختی نجاتی استفاده شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون و مدل سازی معادلات ساختاری تحلیل شدند. یافته های پژوهش حاکی از آن بود که بین سبک های فرزندپروری با خلاقیت و کارکردهای اجرایی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین مدل نقش واسطه ای کارکردهای اجرایی، در رابطه بین سبک های فرزندپروری با خلاقیت از برازش خوبی برخوردار بود. در نتیجه میتوان گفت که متغیر کارکردهای اجرایی نقش واسطه ای معناداری در رابطه بین سبک های فرزندپروری و خلاقیت دارد. بنابراین لازم است که با آگاهی بخشی به والدین در مورد انواع سبک های فرزندپروری به تقویت خلاقیت کودکان از طریق کارکردهای اجرایی آن ها کمک کرد.
رابطه کارکردهای اجرایی و خودکارآمدی تحصیلی با اعتیاد به بازی های آنلاین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: امروزه انجام بازی های آنلاین به بخشی جدایی ناپذیر از سرگرمی های نوجوانان تبدیل شده است، آنچنان که برای برخی از آنان جدا ساختن زندگی از این نوع بازی ها ناممکن شده و اعتیاد به این بازی ها منجر می شود. بررسی ها نشان داده است که برخی توانمندی های شناختی نظیر کارکردهای اجرایی مناسب و باورهای خودکارآمدی می توانند عامل بازدارنده و ضربه گیر اعتیادهای رفتاری مشابه با اعتیاد به بازی های آنلاین شد. هدف: این مطالعه با هدف رابطه کارکردهای اجرایی و خودکارآمدی تحصیلی با اعتیاد به بازی های آنلاین انجام شده است. روش: روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه نوجوانان متوسطه دوم شهر تهران در سال تحصیلی 1403-1402 تشکیل دادند. نمونه پژوهش 250 نفر از دانش آموزان مقطع متوسطه شهر تهران بود که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های اختلال بازی اینترنتی (پونتز، 2014)، پرسشنامه توانایی های شناختی (نجاتی، 1392) و پرسشنامه خودکارآمدی تحصیلی (مورگان- جینگز و همکاران، 2004) استفاده شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS.27 و با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیری انجام شد. یافته ها: نتایج حاصل از ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین خودکارآمدی تحصیلی و کارکردهای اجرایی با اعتیاد به بازی های آنلاین رابطه منفی و معنی داری وجود دارد (05/0 ≥P). نتایج حاصل از رگرسیون چندگانه نشان داد که 20 درصد از واریانس اعتیاد به بازی های آنلاین توسط کارکردهای اجرایی و خودکارآمدی تحصیلی تبیین می شود. نتیجه گیری: بنابراین کارکردهای اجرایی و خودکارآمدی تحصیلی تلویحات کاربردی فراوانی در زمینه های پژوهشی، سبب شناسی و درمان اعتیاد به بازی های آنلاین دارد.
مقایسه اثربخشی درمان حل مسئله و هیپنوتراپی در کارکردهای اجرایی دانش آموزان تیزهوش دارای اضطراب دوره دوم متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره ۲۰ زمستان ۱۴۰۳شماره ۴
195 - 208
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با هدف بررسی مقایسه اثربخشی هیپنوتراپی و درمان حل مسئله در کارکردهای اجرایی دانش آموزان تیزهوش دارای اضطراب دوره دوم متوسطه شهرستان خرم آباد، انجام شد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش روش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و دارای دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل بود. تعداد 45 نفر از دانش آموزان تیزهوش دارای اضطراب دوره دوم متوسطه شهرستان خرم آباد در سال تحصیلی 1401 با شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در سه گروه 15 نفره جایگزین شدند. درمان حل مسئله در 10 جلسه 30 تا 60 دقیقه ای و هیپنوتراپی در 10 جلسه 45 دقیقه ای به دو گروه آزمایش ارائه شد؛ در حالی که گروه کنترل تا پایان مرحله پس آزمون هیچ درمانی دریافت نکردند. آزمودنی ها با استفاده از ابزارهای تست هوش وکسلر، پرسشنامه اضطراب بک، و مقیاس استروپ برای سنجش کارکردهای اجرایی، ارزیابی شدند. برای تجزیه و تحلیل داده های پژوهش با استفاده از روش تحلیل کواریانس چندمتغیره با نرم افزار spss 22 تجزیه و تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد، بین گروه شناختی رفتاری مسئله مدار و گروه کنترل در عملکرد اجرایی تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد هیپنوتراپی نسبت به گروه کنترل بر نمرات عملکر اجرایی اثربخش بود. از این رو می توان نتیجه گرفت که هر دو درمان تأثیر معناداری بر کاهش اضطراب و بهبود کارکرد اجرایی داشتند. ولی تفاوت آن دو مشاهده نشد؛ لذا می توان از هر کدام از این دو رویکرد درمانی با توجه به تشخیص درمانگر استفاده شود.
اثربخشی مداخله بازشناسی هیجانی بر خود تنظیمی هیجانی و همدلی دانش آموزان دارای اختلال نافرمانی مقابله ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۴
43 - 75
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف اثربخشی مداخله بازشناسی هیجانی بر خود تنظیمی هیجانی و همدلی دانش آموزان دارای اختلال نافرمانی مقابله ای انجام پذیرفت. طرح پژوهشی نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل نابرابر و جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دوره دوم ابتدایی مراجعه کننده به مراکز مشاوره و خدمات روانشناسی شهر مشهد در سال تحصیلی 1401-1400 بود که به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شد. از بین این کودکان نمونه ای شامل 30 نفر بر اساس ملاک های ورود انتخاب و سپس در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. برای جمع آوری داده ها از سیاهه رفتاری کودک آخنباخ (CBCL، 1991)، پرسشنامه خود تنظیمی هیجانی (تحصیلی زیمرمن و پونز، 1986) و پرسشنامه همدلی کودکان و نوجوانان (اورگاوو و همکاران، 2017) استفاده شد. جهت تجزیه وتحلیل آماری از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. نتایج نشان داد که مداخله ای بازشناسی هیجانی بر بهبود خودتنظیمی و همدلی در مراحل پس آزمون و پیگیری تأثیر معنی دار داشته است. (01/0P<). شواهد به دست آمده نشان می دهد که مداخله بازشناسی هیجانی در افزایش خود تنظیمی هیجانی و همدلی دانش آموزان دارای اختلال نافرمانی مقابله ای مؤثر است.
مقایسه اثربخشی آموزش مبتنی بر مدل انگیزش خواندن و آموزش روش فنوگرافیکس بر کارکردهای اجرایی و عملکرد خواندن در دانش آموزان دارای مشکلات خواندن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۴
107 - 144
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی آموزش مبتنی بر مدل انگیزش خواندن و آموزش روش فنوگرافیکس بر کارکردهای اجرایی و عملکرد خواندن در دانش آموزان دارای مشکلات خواندن بود. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری شامل کلیه دانش آموزان (دختر و پسر) پایه های چهارم و پنجم دوره ابتدایی دارای مشکلات خواندن شهر الیگودرز بود که در سال تحصیلی 99-1398 مشغول به تحصیل بودند که از میان آن ها به روش نمونه گیری هدفمند، تعداد 45 نفر (30 نفر گروه آزمایش و 15 نفر گروه گواه) به عنوان حجم نمونه و به طریق تصادفی انتخاب گردید. ابزار مورداستفاده در پژوهش شامل کارکردهای اجرایی کولیج و همکاران (2002) و آزمون خواندن و نارساخوانی (نما) کرمی نوری و مرادی (1384) بود. داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و آمار استنباطی (تحلیل کوواریانس تک متغیره) تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد که تفاوت معنی داری میان پکیج های آموزشی استفاده شده در پژوهش بر متغیر ها وجود ندارد (45/0P: 57/0:F)؛ بنابراین بر اساس یافته های این پژوهش به کارگیری هر دو روش مداخله برای دانش آموزان دارای مشکلات خواندن اثربخش است.
اثربخشی بازی درمانی مبتنی بر کارکردهای اجرایی بر نقص توجه و تکانشگری دانش آموزان مبتلا به اختلال نقص توجه بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۴
169 - 203
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی بازی درمانی مبتنی بر کارکردهای اجرایی بر میزان نقص توجه و تکانشگری دانش آموزان مبتلا به نقص توجه بیش فعالی بود. روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پسر 8 تا 10 ساله مبتلا به اختلال نقص توجه بیش فعالی در شهر تبریز، در سال تحصیلی 1402-1401 بودند. نمونه آماری شامل 30 دانش آموز مبتلا به اختلال نقص توجه بیش فعالی بود که به وسیله معرفی مشاور مدرسه و ارزیابی با پرسشنامه علائم مرضی کودکان- ویرایش چهارم (CSI-4) شناسایی شدند و با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. هر دو گروه در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون با نسخه نرم افزاری آزمون واژه- رنگ استروپ (SCWT) و نسخه نرم افزاری آزمون برو- نرو مورد ارزیابی قرار گرفتند. گروه آزمایش به مدت 10 جلسه، 60 دقیقه ای یک روز در هفته، بازی درمانی مبتنی بر کارکردهای اجرایی گروهی را دریافت کردند. داده های حاصل از پژوهش از طریق تجزیه وتحلیل کوواریانس چندمتغیره موردبررسی قرار گرفت. یافته ها نشان داد، در متغیر نقص توجه تفاوت معناداری بین گروه آزمایش و کنترل وجود داشت؛ اما در متغیر تکانشگری این تفاوت معنادار نبود. با توجه به نتایج به دست آمده در این پژوهش، بازی درمانی مبتنی بر کارکردهای اجرایی و ارائه مداخلات متمرکز بر ارتقای کارکردهای اجرایی در کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه بیش فعالی، می تواند مشکلات نقص توجه این کودکان را بهبود بخشد.
ویژگی های روان سنجی فرم تجدیدنظرشده پرسشنامه مهارت های اجرایی (ESQ-R)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندازه گیری تربیتی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۸
69 - 92
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی ویژگی های روانسنجی فرم تجدیدنظرشده پرسشنامه مهارت های اجرایی انجام شد. روش: روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان مشغول به تحصیل در دانشگاه های ایران بودند که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای 1337 دانشجوی دختر و پسر انتخاب شدند. پس از ترجمه و اخذ نظرات کارشناسان خبره و آزمودنی ها، روایی صوری مقیاس تأیید شد. برای انجام تحلیل های آماری از نرم افزار AMOS و SPSS استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل عاملی تأییدی نشان داد که در نمونه دانشجویان ایرانی ساختار پنج عاملی مقیاس با داده ها برازش مطلوبی داشت. مقادیر ضرایب همسانی درونی نسخه تجدیدنظر شده تجدیدنظرشده پرسشنامه مهارت های اجرایی برای برای عامل اول (برنامه ریزی) 84/0، عامل دوم (مدیریت زمان) 78/0، عامل سوم (تنظیم هیجان) 76/0، عامل چهارم (سازماندهی) 72/0 و عامل پنجم (تنظیم رفتار) 70/0 به دست آمد. نتیجه گیری: در مجموع، نتایج مطالعه حاضر نشان داد که نسخه تجدیدنظر شده پرسشنامه مهارت های اجرایی برای سنجش کارکردهای اجرایی در دانشجویان ایرانی ابزاری روا و پایا است. این ابزار می تواند جهت اندازه گیری کارکردهای اجرایی در بخش های پژوهشی و درمانی مورد استفاده قرار گیرد.
تدوین مدل ساختاری باورهای وسواسی و کارکردهای اجرایی با میانجی گری تنظیم هیجان: ارزیابی مدل فرآیندی تنظیم هیجان گروس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، یک مطالعه به روش مدل یابی معادلات ساختاری است که با هدف تعیین میزان برازش مدل ساختاری باورهای وسواسی براساس کارکردهای اجرایی با میانجیگری تنظیم هیجان در یک جمعیت غیربالینی انجام گرفت. نمونه این پژوهش شامل 400 نفر از بزرگسالان 20 تا 50 ساله شهر تهران بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس از جمعیت عمومی انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه باورهای وسواسی OBQ، پرسشنامه کارکردهای اجرایی بریف نسخه بزرگسال (BRIEF-A)، پرسشنامه نظم جویی شناختی هیجان فرم کوتاه (CERQ)، و پرسشنامه نظم جویی رفتاری هیجان (BERQ)، بود. طبق نتایج، همه شاخص های برازش مدل ساختاری در دامنه قابل پذیرش مدل قرار داشتند. بنابراین برازندگی مدل ساختاری پژوهش تایید شد. طبق این مدل، کارکردهای اجرایی به ترتیب با ضرایب استاندارد 45/0- و 76/0 بر تنظیم هیجان سازگارانه و تنظیم هیجان ناسازگارانه اثر گذاشت. تنظیم هیجان سازگارانه با ضریب استاندارد 10/0- و تنظیم هیجان ناسازگارانه نیز با ضریب استاندارد 63/0 بر باورهای وسواسی اثرگذار بودند. براساس نتایج آزمون بوت استرپ، اثر کارکردهای اجرایی بر باورهای وسواسی با واسطه گری تنظیم هیجان ناسازگارانه با ضریب استاندارد 478/0 در سطح 01/0 > p معنی دار بود. اما اثر کارکردهای اجرایی بر باورهای وسواسی با واسطه گری تنظیم هیجان سازگارانه با ضریب استاندارد 045/0 در سطح 05/0>p معنی دار نبود. یافته های این پژوهش، تلویحات کاربردی بسیاری برای پیشگیری از پیشرفت باورهای وسواسی و ابتلا به وسواس دارد
ارتباط تبعیت درمانی با افسردگی در بیماران مبتلا مالتیپل اسکلروز (MS)؛ نقش تعدیل گر کارکردهای اجرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۱)
99 - 114
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش باهدف بررسی نقش تعدیل گر کارکردهای اجرایی در ارتباط بین تبعیت درمانی با افسردگی در بیماران مبتلابه مالتیپل اسکلروز انجام شد.
روش: طرح پژوهش از نوع توصیفی و همبستگی و جامعه شامل تمامی مبتلایان به بیماری مالتیپل اسکلروز ساکن تهران بود. درنهایت 229 نفر نمونه به شیوه در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه های افسردگی بک ویرایش دوم (2005)، کارکردهای اجرایی نجاتی و همکاران (2014) و تبعیت درمانی موریسکی و همکاران (2008) به شیوه مداد کاغذی پاسخ دادند. به منظور بررسی ارتباط از همبستگی پیرسون و نقش تعدیل گر از رگرسیون گام به گام بهره گرفته شد.
یافته ها: شواهدی از نقش پیش بین نشانه های افسردگی برای تبعیت ضعیف از درمان در بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروز یافت شد (P<0/01). بعلاوه شواهد مبین نقش پیش بین حافظه، برنامه ریزی و شناخت اجتماعی در تبعیت درمانی بود (P<0/01). از طرفی شواهدی از نقش کارکردهای اجرایی در رابطه نشانه های افسردگی با تبعیت درمانی به عنوان تعدیل یافت نشد (P>0/01).
نتیجه گیری: یافته ها حاکی از اهمیت وجود نشانه های افسردگی و کارکردهای اجرایی در تبعیت درمانی بیماران مبتلابه مالتیپل اسکلروز بود. با توجه به اهمیت تبعیت درمانی در پیش آگهی بیماری پیشنهاد می شود پزشکان با در نظر گرفتن این دومورد به تدوین برنامه هایی درمانی اقدام کنند تا مشکلات شناختی و هیجانی موازی با درمان اصلی بیماری هدف قرار دهند و از این طریق تبعیت درمانی را افزایش دهند.
نقش واسطه ای کارکردهای اجرایی در رابطه بین فرزندپروری مثبت و پرخاشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر پیش بینی پرخاشگری بر اساس فرزندپروری مثبت با نقش واسطه ای کارکردهای اجرایی بود. روش پژوهش از نظر هدف بنیادی و با روش همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش را تمامی دانش آموزان متوسطه اول منطقه 15 شهر تهران تشکیل می داد که، نمونه ای به شیوه در دسترس شامل 261 دانش آموز انتخاب شدند. همچنین جهت گردآوری داده ها از پرسش نامه نقص در کارکردهای اجرایی (سلطانی و همکاران، 1397)، پرسش نامه پرخاشگری (اکبری بلوطبنگان و همکاران، 1395) و مقیاس فرزندپروری مثبت (ناجی و همکاران، 1399) استفاده شده است. برای آزمون فرضیه ها از همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری بهره برده شد. نتایج پژوهش نشان داد که فرزندپروری مثبت با پرخاشگری رابطه منفی داشته و کارکردهای اجرایی نقش میانجی ایفا می کند. در این راستا می توان گفت فرزندپروری مثبت به والدین کمک می کند تا در مواقع تنش و استرس، با آرامش و مهارت به فرزندان شان واکنش نشان دهند. همچنین کارکردهای اجرایی می توانند به عنوان پیش نیازهای مهمی برای فرزندپروری مؤثر و کاهش پرخاشگری در خانواده ها محسوب شوند. این ارتباطات مثبت و مؤثر در نهایت می توانند به کاهش پرخاشگری در خانواده ها و افزایش کیفیت زندگی خانوادگی کمک کنند چرا که، درک و پرداختن به نقش کارکردهای اجرایی در این رابطه ممکن است پیامدهایی برای توسعه مداخلات هدفمند در جهت تقویت شیوه های والدین و ترویج رفتارهای سازگار نوجوان داشته باشد.
نقش کارکردهای اجرایی در پیش بینی مهارت تحصیلی دیکته دانش آموزان ابتدایی کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کودکان کم توان ذهنی به عنوان قشر خاص و آسیب پذیر جامعه به دلایل گوناگونی معمولاً مهارت تحصیلی کمی دارند. یکی از دلایل مهم در این زمینه می تواند کارکردهای اجرایی باشد؛ بنابراین این تحقیق باهدف مطالعه نقش کارکردهای اجرایی در پیش بینی مهارت های تحصیلی دیکته دانش آموزان ابتدایی کم توان ذهنی انجام شد. روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری، کلیه دانش آموزان مشغول به تحصیل مقطع ابتدایی کم توان ذهنی در مدارس استثنایی شهر کرمان در سال تحصیلی 1402-1401 بود. 278 نفر به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه کارکردهای اجرایی بریف و آزمون معلم ساخته ریاضی استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزارهای spss25، و Amos24 انجام گرفت. الگوی نقش کارکردهای اجرایی در پیش بینی مهارت های تحصیلی دانش آموزان ابتدایی کم توان ذهنی با کنترل اثر هوش و سن از برازش قابل قبولی برخوردار بود. بین بازداری، انتقال توجه، کنترل هیجانی، آغازگری، حافظه کاری، برنامه ریزی، سازماندهی مواد و بازبینی بامهارت های تحصیلی دیکته دانش آموزان کم توان ذهنی رابطه معنی داری وجود داشت، و مولفه های کارکردهای اجرایی به صورت هم زمان 357/0 واریانس مهارت های تحصیلی دانش آموزان کم توان ذهنی را تبیین می کردند، و به ترتیب برنامه ریزی و حافظه کاری بیشترین تأثیر را داشتند. نتایج نشان داد، دانش آموزانی که در کارکردهای اجرایی قوی بوده اند از نظر عملکرد در امتحان دیکته بهتر ظاهر شدند.
رابطه نظریه ذهن و کارکردهای اجرایی با قلدری سایبری: نقش میانجی گر همدلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵
161 - 176
حوزههای تخصصی:
مقدمه: کارکردهای اجرایی و نظریه ذهن نقش زیادی در توانایی درک و تفسیر رفتار دیگران دارند و می توانند با بهبود همدلی به کاهش قلدری سایبری کمک کنند. لذا این پژوهش با هدف بررسی نقش میانجی همدلی در رابطه کارکردهای اجرایی و نظریه ذهن با قلدری سایبری انجام شد.
روش: روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری تمامی دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهر کرمانشاه در سال تحصیلی 1400-1401بود که از بین آن ها تعداد 400 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شد. از مقیاس بهره همدلی بارون–کوهن (2003)،مقیاس نقایص کارکردهای اجرایی بارکلی (2012)، مقیاس تجربه قلدری و قربانی سایبری آنتونیادو و همکاران (۲۰۱۶) و آزمون ذهن خوانی از طریق تصویر چشم بارون-کوهن و همکاران (2001) برای گردآوری اطلاعات استفاده شد. برای تحلیل داده ها از روش همبستگی پیرسون و مدلسازی معادلات ساختاری استفاده شد.
یافته ها: مطابق نتایج بین نظریه ذهن و قلدری سایبری(01/0 ≥p)، بین نقص کارکردهای اجرایی و همدلی(01/0 ≥p) و بین همدلی و قلدری سایبری(01/0 ≥p) رابطه منفی معناداری وجود داشت. همچنین بین نقص کارکردهای اجرایی و قلدری سایبری(01/0 ≥p) و نیز بین نظریه ذهن و همدلی(01/0 ≥p) رابطه مثبت معناداری وجود داشت. همچنین نقش میانجی گر نسبی همدلی در رابطه بین نظریه ذهن و قلدری سایبری و در رابطه بین کارکرد اجرایی و قلدری سایبری تأیید شد.
نتیجه گیری: نتایج نشان داد کودکانی که نظریه ذهن و کارکردهای اجرایی ضعیفی دارند به احتمال بیشتر به سمت قلدری کشیده می شوند؛ زی را مه ارت های نظری ه ی ذهن و کارکردهای اجرایی تعاملات متقابل اجتماعی را سازماندهی می کنند. درک ضعیف نیات و هیجانات دیگران و نقص در کارکردهای اجرایی ممکن است توانایی کودکان در زمینه ی تشخیص علائم و سرنخ های اجتماعی که بیانگر روابط دوجانبه است، را به خطر بیندازد و آن ها را در معرض قربانی یا قلدربودن قرار دهد.
بررسی اثربخشی برنامه آموزش کارکردهای اجرایی برای معلمان دوره ابتدایی بر شایستگی های حرفه ای آنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات آموزشی و آموزشگاهی دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۴۰)
327 - 348
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی برنامه آموزش کارکردهای اجرایی برای معلمان دوره ابتدایی بر روی شایستگی های حرفه ای آنان بود. روش پژوهش حاضر، شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل نامعادل بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه معلمان پایه ابتدایی ناحیه یک استان یزد در سال تحصیلی 1401-1400 تشکیل می دهند (900نفر). ابتدا به روش خوشه ای از بین مدارس دوره ابتدایی 15 مدرسه به صورت تصادفی انتخاب شد و سپس از میان معلمان مدارس 30 نفر با روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند و به صورت تصادفی در گروه کنترل و آزمایش قرار گرفتند. گروه آزمایش طی 45 روز (15 جلسه 45 دقیقه ای) برنامه آموزشی را دریافت کردند. نتایج تحلیل کواریانس چند متغیری نشان داد برنامه آموزشی کارکردهای اجرایی در افزایش شایستگی آموزشی، رفتاری، اجتماعی، فکری، مدیریتی، طراحی محیط فیزیکی، طراحی محیط عاطفی، اخلاق حرفه ای، توسعه حرفه ای و فناوری در معلمان گروه آزمایش موثر بود. بنابراین، برگزاری دوره های آموزشی و کارگاهی در زمینه بهبود و تقویت کارکردهای اجرایی معلمان به منظور ارتقای شایستگی های حرفه ای معلمان و به تبع آن مهارت های اجرایی و عملکرد تحصیلی دانش-آموزان توصیه می شود.