مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۲۱.
۲۲۲.
۲۲۳.
۲۲۴.
۲۲۵.
۲۲۶.
۲۲۷.
۲۲۸.
۲۲۹.
۲۳۰.
۲۳۱.
۲۳۲.
۲۳۳.
۲۳۴.
۲۳۵.
۲۳۶.
۲۳۷.
۲۳۸.
۲۳۹.
۲۴۰.
کارکردهای اجرایی
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی توانبخشی شناختی و بازی درمانی بر بهبود کارکردهای اجرایی کودکان دارای تومور مغزی انجام گرفته است. روش: پژوهش حاضر، یک مطالع ه کاربردی و نیمه آزمایشی با طرح سری های زمانی با چند گروه است. نمونه پژوهش، شامل 45 کودک 7 تا 10 ساله مبتلا به تومور مغزی بود که به صورت هدفمند و با در نظر گرفتن ملاک هایی برای ورود و خروج از بیمارستان محک انتخاب شدند. این افراد به روش تصادفی در 3 گروه 15 نفره (گروه 1: توانبخشی شناختی، گروه 2: توانبخشی شناختی همراه با بازی درمانی، گروه 3: گروه کنترل) جایگزین شدند. گروه های آزمایش در 8 جلسه مداخلات مربوطه را اخذ کردند و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری 1 ماهه ازگروه ها، با پرسشنامه کارکردهای اجرایی بریف (BRIEF) انجام یافت. جهت تحلیل داده ها از تحلیل واریانس بین- درون آزمودنی های آمیخته (SPANOVA) با نرم افزار spss21 استفاده شد. یافته ها: طبق نتایج حاصل، نقص کارکردهای اجرایی، در کودکان هر دو گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل کاهش یافته بود و در پیگیری ثبات داشت. نتیجه گیری: نتایج نشان داد، این مداخلات می توانند برای کودکان دارای تومور مغزی به کار روند. البته درمان توانبخشی ادغام شده با بازی درمانی، برای بهبود مهارت های شناختی کودکان دارای تومور مغزی مناسب تر است.
طراحی، ساخت و اعتبارسنجی بسته آموزشی توان بخشی شناختی نوشتارپریش "همراه"(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال ۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۳۲)
67-83
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی، ساخت و اعتبارسنجی بسته آموزشی توان بخشی شناختی نوشتارپریش "همراه" صورت گرفت. روش پژوهش شامل 6 مرحله بود. در مرحله اول اطلاعات لازم جهت ساخت بسته از طریق کتاب ها و پیشینه پژوهشی بر پایه رویکرد شناختی جهت بهبود مهارت نوشتن و کارکردهای اجرای گردآوری شدند. در مرحله دوم بر اساس پیشینه پژوهش عمده مشکلات نوشتن در اختلال نوشتارپریشی شناسایی شدند. در مرحله سوم و چهارم، بازی های مربوطه طراحی و ساخته شدند. در مرحله پنجم، بسته جهت اعتبارسنجی در اختیار متخصصان حوزه روان شناسی شناختی و اختلالات یادگیری خاص (1 روان شناس حوزه شناختی، 2 روان شناس حوزه اختلالات یادگیری و 2 معلم پایه ابتدایی باتجربه در حوزه اختلال یادگیری خاص) قرار گرفت. به این منظور از پرسشنامه با طیف 4 درجه ای استفاده شد. نتیجه اعتبارسنجی نشان داد که بسته از اعتبار قابل قبول (85/0 =CVI ) برخوردار است. در آخر، بسته که شامل 40 تمرین بازی محور بود جهت کارآزمایی مقدماتی در اختیار 3 دانش آموز عادی و 2 دانش آموز نوشتارپریش دوره ابتدایی قرار گرفت. از این طریق مشکلاتی که در هنگام اجرای بازی ها وجود داشتند شناسایی و برطرف شدند. بسته پیشنهاد می شود بسته آموزشی توان بخشی شناختی نوشتارپریش همراه در مراکز درمانی توسط متخصصین حوزه اختلالات یادگیری، در کنار روش های درمانی دیگر به منظور بهبود مهارت نوشتن و ارتقا کارکردهای اجرایی برای دانش آموزان نوشتارپریش استفاده شود.
مقایسه اثربخشی آموزش توانبخشی شناختی با مداخله روان درمانی مثبت گرا بر کارکردهای اجرایی، در بیماران آسیب مغزی خفیف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین تفاوت اثربخشی درمان توانبخشی شناختی با روان درمانی مثبت بر کارکردهای اجرایی در بیماران مبتلا به آسیب مغزی خفیف بود. روش پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با دوره پیگیری بود. جامعه آماری این پژوهش، شامل تمام افراد با آسیب مغزی خفیف مراجعه کننده به بیمارستان های شهدای هفتم تیر و بقیه اله تهران در سال 1399 بودند. از میان آنها تعداد 30 نفر به صورت هدفمند انتخاب شدند و با گمارش تصادفی در سه گروه درمان توانبخشی شناختی، روان درمانی مثبت گرا و گروه گواه قرار گرفتند. آزمون ویسکانسین روی هر کدام از گروه ها اجرا شد. گروه آزمایش اول درمان توانبخشی شناختی و گروه آزمایش دوم روان درمانی مثبت گرا را دریافت کردند. افراد گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکردند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. نتایج نشان داد هر دو مداخله بر افزایش کارکردهای اجرایی تاثیر دارند اما اثربخشی درمان توانبخشی شناختی بر کارکردهای اجرایی بیشتر است (05/0<P). براین اساس، به متخصصان مغز و اعصاب و روان درمان گران پیشنهاد می شود به منظور کاهش عوارض آسیب مغزی علاوه بر درمان های پزشکی از درمان توانبخشی شناختی به عنوان یک روش مکمل استفاده شود.
تأثیر توانبخشی شناختی مبتنی بر تکالیف تعادلی- شناختی از راه دور بر بهبود کارکردهای اجرایی و کاهش علائم رفتاری کودکان دارای اختلال نقص توجه- بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف تأثیر خستگی شناختی بر حافظه کاری و کارکردهای اجرایی دانش آموزان دختر انجام گرفت. روش: این مطالعه از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه است. جامعه آماری این پژوهش، شامل دانش آموزان دختر متوسطه اول شهر ارومیه در سال تحصیلی 401-1400 بود که با روش نمونه گیری تصادفی در دسترس 30 نفر از دانش آموزان انتخاب و با روش تصادفی ساده به دو گروه آزمایش (15=n) و کنترل (15=n) قرار گرفتند. گروه آزمایش در دو مرحله مورد آزمایش قرار گرفت، در مرحله اول آزمودنی ها با تکالیف شناختی روبه رو شدند و به دنبال آن در مرحله دوم به منظور مقایسه گروه ها بر اساس میزان خستگی شناختی پرسش نامه کارکرد های اجرایی بریف-فرم معلم (1988) و آزمون حافظه کاری ان-بک (1399) اجرا شد. داده های به دست آمده با روش آماری تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس، حاکی از کاهش حافظه کاری و کارکردهای اجرایی در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل بود. نتیجه گیری: به طور کلی یافته های پژوهش حاضر بر نقش محوری خستگی شناختی که باعث کاهش میزان حافظه کاری و کارکردهای اجرایی می شود اشاره دارد و از طرفی این نوع خستگی مربوط به کارکردهای شناختی و مغزی مربوط می شود
تأثیر سوء رفتار و غفلت آموزشی در کارکردهای اجرایی دانش آموزان دوره دوم ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۱
189 - 196
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تأثیر سوء رفتار و غفلت آموزشی در کارکردهای اجرایی دانش آموزان دوره دوم ابتدایی شهرستان ارومیه انجام شده است. این پژوهش توصیفی از نوع مطالعات همبستگی است. جامعه آماری دانش آموزان دوره دوم ابتدایی شهر ارومیه در سال تحصیلی 1401-1400 بودند که از این جامعه با استفاده جدول مورگان و به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای تعداد 374 نفر انتخاب شده و در مطالعه شرکت کردند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه عصب روانشناختی و شخصیتی کولیج (2000) و پرسشنامه سوء رفتار و غفلت آموزشی نوع پرورقره باغ و زینالی (1398) استفاده شد. داده ها به کمک همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندمتغیری به روش همزمان تجزیه و تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد که بین سوء رفتار و غفلت آموزشی با کارکردهای اجرایی و مؤلفه های سازماندهی، تصمیم گیری- برنامه ریزی و بازداری رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. با افزایش سوء رفتار و غفلت آموزشی، میزان ضعف در کارکردهای اجرایی و مؤلفه های سازماندهی، تصمیم گیری- برنامه ریزی و بازداری افزایش می یابد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که متغیرهای سوء رفتار و غفلت آموزشی قادرند تغییرات کارکردهای اجرایی و مؤلفه های سازماندهی، تصمیم گیری- برنامه ریزی و بازداری را به طور معناداری پیش بینی کنند. بنابراین متغیرهای سوء رفتار و غفلت آموزشی نقش مهمی در کارکردهای اجرایی دانش آموزان دارند.
اثربخشی توان بخشی عصب روان شناختی کارکردهای اجرایی بر حافظه دانش آموزان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
تحقیقات علوم رفتاری دوره ۲۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۷۳)
513 - 526
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: پژوهش حاضر به منظور بررسی اثربخشی توان بخشی عصب روان شناختی کارکردهای اجرایی بر حافظه دانش آموزان انجام شد.
مواد و روش ها: این پژوهش به شیوه نیمه آزمایشی با استفاده از آزمون هوش حافظه کاری وکسلر نوع رایانه ای تهیه و تدوین از خرده مقیاس فراخنای ارقام مقیاس هوش وکسلر است که برای اندازه گیری حافظه کاری از آن استفاده شد. نمونه آماری شامل 20 دانش آموز مقطع متوسطه بود که به صورت تصادفی از دانش آموزان پسر پایه متوسطه شهرستان ورامین در سال تحصیلی 1399-1400 در دبیرستان های دولتی دوره متوسطه در رشته های ریاضی، تجربی و انسانی انتخاب گردیدند. زمودنی ها در دو گروه کنترل (10 نفر) و آزمایش (10 نفر) به صورت تصادفی جایگزین شدند.
یافته ها: توان بخشی عصب روان شناختی کارکردهای اجرایی بر ارتقای حافظه شنیداری/تکرار روبه جلو، حافظه شنیداری/ تکرار معکوس، حافظه دیداری/ تکرار روبه جلو، حافظه دیداری / تکرار معکوس، حافظه شنیداری، حافظه دیداری و فراخنای حافظه شنیداری دانش آموزان مؤثر است؛ اما بر ارتقای فراخنای حافظه دیداری دانش آموزان مؤثر نیست. همچنین افزایش آماری معنی داری در افزایش آماری معنی داری در میانگین نمره همه ابعاد حافظه کاری از زمان قبل از مداخله تا دوره پیگیری وجود داشت (001/0≥p) و تنها در بعد دیداری / تکرار معکوس میانگین قبل از مداخله معنی داری بین دو میانگین وجود نداشت (001/0≤p).
نتیجه گیری: به طورکلی نتایج نشان از اثربخشی توان بخشی عصب روان شناختی کارکردهای اجرایی بر حافظه دانش آموزان دارد
بررسی اثربخشی بسته ی آموزشی کارکردهای اجرایی سرد برانگیزش تحصیلی دانش آموزان عادی پایه ششم ابتدایی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف ارزیابی اثربخشی بسته ی آموزشی کارکردهای اجرایی سرد بر انگیزش تحصیلی دانش آموزان عادی پایه ی ششم ابتدایی انجام شد.
روش کار: پژوهش به روش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. نمونه پژوهش شامل دو کلاس پایه ششم از دو مدرسه ابتدایی دخترانه شهر تبریزدر سال تحصیلی 98-1397 بود که با روش خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و به طور تصادفی دردو گروه آزمایش وکنترل قرار گرفت. گروه آزمایش 16جلسه ی آموزش کارکردهای اجرایی سرد را گذراند. داده های بدست آمده از پرسشنامه انگیزش تحصیلی درمرحله پیش آزمون و پس آزمون، با روش آماری تحلیل کواریانس مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته ها : نتایج نشان داد که بسته آموزشی کارکردهای اجرایی سرد بطور معناداری انگیزش تحصیلی را بهبود بخشید و باعث افزایش معنادار انگیزش تحصیلی بیرونی و درونی و کاهش معنادار بی انگیزگی تحصیلی در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل شد(001/0>p).
نتیجه گیری: با توجه به نتایج، اثربخشی بسته ی آموزشی کارکردهای اجرایی سرد بر انگیزش تحصیلی درونی ، بیرونی و بی انگیزگی دانش آموزان عادی پایه ششم ابتدایی تایید شد. بنابراین این بسته آموزشی جهت آموزش به دانش آموزان پایه ششم ابتدایی پیشنهاد می شود.
اثر بخشی مشاوره مسیر شغلی مبتنی بر امید بر توانمند سازی و کارکردهای اجرایی کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشاوره شغلی و سازمانی دوره ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۵۷)
121 - 136
حوزه های تخصصی:
زمینه: مشاوره شغلی یکی ازشیوه های کشف و تبلور توانایی های منابع انسانی و به کار گماردن افراد مناسب در جایگاه و زمان مناسب در سازمان است. هدف پژوهش حاضر بررسی اثر بخشی مشاوره مسیر شغلی مبتنی بر امید بر توانمند سازی و کارکردهای اجرایی کارکنان بود.روش: پژوهش حاضر به شیوه نیمه آزمایشی وطرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه صورت گرفت.جامعه آماری تحقیق شامل کارکنان منتسب دانشگاه علوم انتظامی امین در سال 1403- 1402 بود. که از بین آنها 40 نفر به شیوه غیراحتمالی در دسترس، انتخاب و به طور تصادفی در دوگروه آزمایش و کنترل جاگماری شدند ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه توانمند سازی کارکنان اسپریتزر (1995) ومقیاس رفتاری کارکردهای اجرایی فرم بزرگسالان روت و همکاران (2005) بود.گروه آزمایش جلسات مشاوره مسیر شغلی مبتنی بر امید به مدت 6 جلسه را دریافت نمود و برای گروه گواه هیچ مداخله ای اجرا نشد. جهت بررسی فرضیات تحقیق، از آزمون تحلیل کوواریانس به کمک نرم افزار SPSS26 بهر برداری شد.یافته: نتایج نشان داد میانگین نمرات مشاوره شغلی مبتنی بر امید بر افزایش توانمندی کارکنان در گروه آزمایش از 44/30در مرحله پیش آزمون به 62/65 و میانگین کارکردهای اجرایی کارکنان گروه آزمایش از 116/50در مرحله پیش آزمون به 140/65در مرحله پس آزمون رسیده است. نتیجه گیری: پیشنهاد می شود از شیوه مشاوره مسیر شغلی مبتنی بر امید با اجرای دوره های وکارگاه های تخصصی برای ارتقای توانمندی و کارکرد های اجرایی در سازمان ها، مراکز مشاوره و دانشگاه ها استفاده گردد
اثربخشی بسته آموزشی تقویت غلبه طرفی بر کارکردهای اجرایی و ادراک دیداری کودکان با اختلال یادگیری خاص(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۳
43 - 75
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی بسته آموزشی تقویت غلبه طرفی بر مؤلفه های کارکردهای اجرایی و ادراک دیداری در کودکان با اختلال یادگیری خاص بود. روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون به همراه گروه گواه بود. از میان کودکان مقطع ابتدایی از 7 تا 12 سال که در کلینیک های روان شناسی شهر تهران در سال 1399 تشخیص اختلال یادگیری خاص گرفته بودند، به صورت غیرتصادفی در دسترس، ۳۰ نفر انتخاب و در دو گروه ۱۵ نفره آزمایش و گواه جایگزین شدند. برای جمع آوری داده ها از آزمون دست برتری ادینبرگ، جدول عصبی-رشدی دلاکاتو، آزمون ادراک دیداری TVPS-R و پرسشنامه کارکردهای اجرایی بریف استفاده شد. نتایج نشان داد که بسته آموزشی تقویت غلبه طرفی بر کارکردهای اجرایی (01/0p< و 47/8=F) و ادراک دیداری )01/0p<و 20/10(F= کودکان با اختلال یادگیری خاص تأثیر داشته است.
ساخت و آزمایش گرافیک متحرک آموزشی جهت بهبود کارکردهای اجرایی در کودکان دارای اختلال یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندازه گیری تربیتی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۲
62 - 89
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف ساخت و آزمایش گرافیک متحرک آموزشی جهت بهبود مؤلفه های کارکردهای اجرایی در کودکان دارای اختلال یادگیری صورت پذیرفت. طرح پژوهش، طرح نیمه آزمایشی به همراه پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود و جامعه پژوهشی را تمامی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری 7 تا 11 سال (استفاده از سن به صورت عدد) مراجعه کننده به مراکز درمانی در شهرهای تهران، اصفهان و قزوین تشکیل می دادند. در راستای انتخاب نمونه با استفاده از نمونه گیری در دسترس 18 نفر از افرادی که تمایل به شرکت در آزمایش داشتند انتخاب شدند. از این میان به شکل تصادفی 9 کودک در گروه آزمایش و 9 کودک در گروه کنترل قرار گرفتند. سپس گرافیک متحرک آموزشی که محتوای آن با استفاده از منابع علمی و فرم آن به کمک نرم افزارهای تخصصی ساخت انیمیشن شکل گرفته بود به مدت 10 جلسه ی 45 دقیقه ای برای گروه آزمایش اجرا گردید. آزمودنی ها به وسیله ی پرسشنامه کارکرد های اجرایی Brief (2000) و پرسشنامه پایداری و پشتکار Lufi (1987) در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون سنجیده شدند. در گام بعد داده های پژوهش با استفاده از روش های آمار توصیفی (برآورد میانگین، انحراف معیار و غیره) و آمار استنباطی (تحلیل کوواریانس چند متغیره و غیره) تجزیه وتحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد بین گروه آزمایش و کنترل در مؤلفه های موردنظر تفاوت معناداری وجود دارد و آموزش از طریق گرافیک متحرک بر کارکردهای اجرایی (توجه، بازداری پاسخ، برنامه ریزی، سازمان دهی، یادآوری و پایداری و تلاش) کودکان با اختلال یادگیری، تأثیرگذار بوده است. با توجه به اثربخشی گرافیک متحرک آموزشی بر کارکردهای اجرایی، پیشنهاد می شود از قابلیت های گرافیک متحرک در امر آموزش به کودکان دارای اختلال یادگیری استفاده گردد.
رابطه شیوه های فرزندپروری مثبت و شایستگی هیجانی و اجتماعی در دانش آموزان: نقش میانجی کارکردهای اجرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی کارکردهای اجرایی در رابطه میان شیوه های فرزندپروری مثبت و توسعه شایستگی هیجانی و اجتماعی در دانش آموزان بود. در همین راستا، جامعه پژوهش شامل تمامی دانش آموزان پایه سوم ابتدایی مدارس منطقه 1 شهر تهران (سال تحصیلی 1401-1402) بود که با روش نمونه گیری به صورت در دسترس و داوطلبانه 383 نفر وارد پژوهش شدند و پرسشنامه های فرزندپروری مثبت آلاباما (فریک، ۱۹۹۱)، کارکردهای اجرایی بریف (جیویا و همکاران، 2000) و شایستگی هیجانی- اجتماعی (ژو و ای، 2012) را تکمیل کردند. برای تحلیل داده ها از روش های آماری ضریب همبستگی و تحلیل مسیر استفاده شد. یافته ها نشان داد میان شایستگی های هیجانی و اجتماعی و مؤلفه های کارکردهای اجرایی رابطه معنادار و مثبتی وجود دارد. همچنین، رابطه فرزندپروری با ابعاد کارکردهای اجرایی نیز مثبت است. لذا از آن جایی که رابطه میان فرزندپروری با شایستگی ها به صورت مستقیم و نیز با میانجی گری ابعاد کارکرد اجرایی به شکلی غیرمستقیم معنادار است، در نتیجه نقش میانجی به شکل ناقص (ناکامل) می باشد. مطالعه حاضر شواهدی را ارائه می دهد که فرزندپروری مثبت ممکن است به عنوان یک مسیر مطلوب جهت مداخله عمل کند. به این ترتیب، تمرکز بر کارکرد اجرایی کودک و فرزندپروری به صورت جداگانه ممکن است در زمینه شایستگی رفتاری کودک کمتر مؤثر باشد. در واقع، برنامه های آموزشی والدین، که آنها را در یادگیری محتوای مرتبط با رشد فرزندشان درگیر می کند، استفاده از شیوه های مؤثر و فرصت های یادگیری را افزایش می دهد.
اثربخشی بازی درمانی مبتنی بر رویکرد شناختی- رفتاری بر کارکردهای اجرایی و شایستگی اجتماعی دانش آموزان دختر دارای نشانه های اختلال نقص توجه/ بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دست آوردهای روان شناختی سال ۳۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
99 - 120
حوزه های تخصصی:
هدف از این مطالعه بررسی اثربخشی بازی درمانی مبتنی بر رویکرد شناختی- رفتاری بر کارکردهای اجرایی و شایستگی اجتماعی دانش آموزان دختر دارای نشانه های اختلال نقص توجه/ بیش فعالی بود. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و دوره پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری دانش آموزان دختر دارای نشانه های اختلال نقص توجه/ بیش فعالی پایه چهارم و پنجم ابتدایی ناحیه 2 شهر شیراز در سال تحصیلی 1399-1398 بودند. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند تعداد 27 دانش آموز از بین جامعه آماری انتخاب و به تصادف در گروه های آزمایش و گواه جایگزین شدند. سپس کودکان حاضر در گروه آزمایش بازی درمانی مبتنی بر رویکرد شناختی- رفتاری را در طی یک ماه در 10 جلسه 50 دقیقه ای دریافت نمودند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه اختلال کاستی توجه و فزون کنشی (ADHDQ) (Brock & Clinton)، مقیاس شایستگی اجتماعی (SCS) (Kohen & Rosman) و پرسشنامه کارکردهای اجرایی (EFQ) (Gerard et al.) بود. برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس آمیخته و آزمون تعقیبی بونفرنی استفاده شد. نتایج نشان داد که بازی درمانی مبتنی بر رویکرد شناختی- رفتاری بر کارکردهای اجرایی و شایستگی اجتماعی دانش آموزان دارای نشانه های اختلال نقص توجه/ بیش فعالی مؤثر بوده است (005/0>P). این نتایج در دوره پیگیری نیز پایدار بود. بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان چنین نتیجه گرفت که بازی درمانی مبتنی بر رویکرد شناختی- رفتاری با افزایش مهارت های ارتباط بین فردی و گروهی، خودآگاهی، مهارت مقابله با هیجان های منفی و افزایش مهارت حل مسئله و تصمیم گیری می تواند به عنوان یک روش کارآمد جهت بهبود کارکردهای اجرایی و شایستگی اجتماعی دانش آموزان دارای نشانه های اختلال نقص توجه/ بیش فعالی مورد استفاده گیرد.
نقش میانجی توانمندی ایگو در تاثیر سبک های دلبستگی بر کارکردهای اجرایی در افراد دارای آسیب شناختی خفیف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: افراد دارای آسیب شناختی خفیف در بهره گیری از انواع حافظه کاری، کارکردهای اجرایی و به تبع آن در سایر حیطه های شناختی، هیجانی و ارتباطی دچار مشکل هستند. پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر سبک های دلبستگی بر کارکردهای اجرایی با نقش میانجی توانمندی ایگو در افراد دارای آسیب شناختی خفیف انجام شد.
روش کار: پژوهش حاضر مطالعه ای مقطعی از نوع همبستگی است. جامعه آماری این مطالعه شامل افراد 40 سال به بالای دارای آسیب شناختی خفیف مراجعه کننده به انجمن آلزایمر ایران در شش ماهه دوم سال 1401 بودند که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 364 نفر از آنها انتخاب شد. شرکت کنندگان مقیاس ارزیابی مختصر وضعیت روانی (MMSE)، پرسشنامه سبک های دلبستگی (RASS)، مقیاس کارکردهای اجرایی بزرگسالان (ADEXI)، پرسشنامه سنجش نیرومندی من (PIES) و مقیاس انعطاف پذیری شناختی (CFI) را تکمیل کردند. یافته ها در چارچوب مدل سازی معادلات ساختاری در فضای نرم افزارهای SPSS-26 و AMOS-24 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: یافته ها حاکی از برازش مدل مورد نظر بود و متغیر پیش بین در مجموع 70 درصد از واریانس متغیر ملاک را تبیین کرد. نتایج به دست آمده حاکی از تاثیر غیرمستقیم دلبستگی ایمن (0/002P= ،0/0138β=)، اثر غیرمستقیم دلبستگی اجتنابی (0/002P= ،0/204β=) و اثر غیرمستقیم دلبستگی اضطرابی (0/001P= ،0/196β=) بر کارکردهای اجرایی از طریق نیرومندی ایگو بود.
نتیجه گیری: نتایج بیانگر نقش میانجی توانمندی ایگو در رابطه بین سبک های دلبستگی با کارکردهای اجرایی بود. یافته های این پژوهش حاکی از اهمیت سازه ی توانمندی ایگو به عنوان یک مفهوم بالینی ضروری در مداخله های پیش گیرانه و درمانی مرتبط با کارکردهای اجرایی در افراد دارای آسیب شناختی خفیف است.
طراحی و اعتباریابی الگوی بسته یادگیری مبتنی بر رویکرد تلفیقی دانش آموزان با آسیب بینایی دوره اول ابتدایی در درس علوم تجربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: با توجه به نقش مهم یادگیری بصری، باید راهکارهای خاصی برای دانش آموزان با آسیب بینایی در نظر
گرفت. لذا این پژوهش با هدف «طراحی و اعتباریابی الگوی بسته یادگیری مبتنی بر رویکرد تلفیقی دانش آموزان با آسیب
بینایی دوره اول ابتدایی در درس علوم تجربی » انجام شد.
روش: در این پژوهش از روش ترکیبی از نوع ا کتشافی 1 استفاده شد. برای به دست آوردن مؤلفه های الگو، از روش تحلیل
محتوای استقرایی 2 و برای اعتباریابی درونی الگو، از روش توصیفی نظرسنجی 3 استفاده شد. جامعه آماری برای طراحی الگو
شامل تمام مقاله ها، کتاب ها، پایان نامه ها، رساله ها و مصاحبه با متخصصان و کارشناسان از سال 1389 تا 1401 بود. نمونه
آماری شامل 9 پایان نامه، 18 رساله، 43 کتاب، 47 مقاله و 17 مصاحبه بود که به طور هدفمند انتخاب شدند. جامعه آماری
برای اعتباریابی الگو شامل 42 نفر از معلمان، کارشناسان، مؤلفان کتاب درسی، دانشجویان دکتری و اساتید دانشگاه بود.
ابزار گردآوری داده ها شامل اسناد، مصاحبه و پرسشنامه محقق ساخته 16 سوالی بود که 15 گویه بسته پاسخ آن طبق مقیاس
لیکرت 5 امتیازی طراحی و تدوین شد و 1 گویه آن بازپاسخ بود. روایی محتوایی پرسشنامه توسط متخصصان مورد تأیید قرار
گرفت و اعتبار آن با آلفای کرونباخ 964 / 0)حدود 96 صدم( بود.
یافته ها: با توجه به تجزیه و تحلیل محتوای استقرایی و کُدگذاری اسناد و مصاحبه ها با استفاده از نرم افزار مکس کیودا،
10 مؤلفه اصلی و 50 مؤلفه فرعی به دست آمد. پس از تجزیه و تحلیل محتوا و با عنایت به کُدگذاری انجام شده، مؤلفه های
اصلی و فرعی ابتدا در قالب الگوی مفهومی، و سپس الگوی روندی طراحی و توسعه داده شد. یافته های اعتباریابی درونی از
نظر متخصصان نشان داد که الگوهای مفهومی و روندی از اعتبار درونی بالایی برخوردارند. بنابراین پیشنهاد می شود از این
الگوها به منظور تهیه و تولید بسته یادگیری برای دانش آموزان با آسیب بینایی استفاده شود.
اثربخشی توان بخشی شناختی رایانه ای بر بهبود کارکردهای اجرایی و حافظه سرگذشتی کودکان پیش دبستانی نارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ اسفند ۱۴۰۲ شماره ۱۲ (پیاپی ۹۳)
11 - 20
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی توان بخشی شناختی رایانه ای بر بهبود کارکردهای اجرایی و حافظه سرگذشتی کودکان پیش دبستانی نارس انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر، کودکان نارس شهر اصفهان در سال 1400 بودند که از بین آن ها به صورت هدفمند 20 کودک دختر و پسر نارس (کمتر 37 هفته بارداری) به عنوان نمونه انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. ابزارهای این پژوهش شامل آزمون حافظه سرگذشتی- نسخه پیش دبستانی (AMT-PV، ناتال و همکاران، 2014)، مدرسه ی شکل ها (SST، اسپی، 1997) و بازی ذهنی برایان بودند. توان بخشی شناختی رایانه ای شامل 25 جلسه آموزشی 45-30 دقیقه ای (هفته ای چهار جلسه) بود. داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین پس آزمون حافظه کاری، بازداری پاسخ، انعطاف شناختی و حافظه سرگذشتی در دو گروه آزمایش و گواه تفاوت معناداری وجود داشت (05/۰p<). از یافته ها فوق می توان نتیجه گرفت که توان بخشی شناختی رایانه ای بر بهبود کارکردهای اجرایی و حافظه سرگذشتی کودکان پیش دبستانی نارس موثر بوده است.
اثربخشی آموزش راهبرد های مبتنی بر هوش چندگانه بر کارکرد های اجرایی دانش آموزان پسر پایه ششم ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ فروردین ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۹۴)
123 - 132
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش راهبردهای مبتنی بر هوش چندگانه بر کارکردهای اجرایی دانش آموزان پسر پایه ششم ابتدایی شهر شهرکرد بود. پژوهش به روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل با دوره پیگیری سه ماهه انجام شد. جامعه ی آماری این پژوهش شامل کلیه ی دانش آموزان پسر پایه ششم شهر شهرکرد در سال تحصیلی 1402-1401 به تعداد 2439 نفر بود که به روش نمونه گیری هدفمند تعداد 40 نفر از آنها انتخاب و به صورت تصادفی در یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل گمارده شدند. ابزار اندازه گیری شامل پرسشنامه کارکردهای اجرایی (BRIEF، جرارد و همکاران ، 2000) بود. داده های پژوهش با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر (طرح آمیخته) تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها نشان داد در دو مرحله پس آزمون و پیگیری آموزش راهبردهای مبتنی بر هوش چندگانه نسبت به گروه کنترل اثربخشی معناداری بر کارکردهای اجرایی داشت (05/0P>)؛ همچنین اندازه اثر نشان از تاثیر 6/51 درصدی آموزش راهبردهای مبتنی بر هوش چندگانه بر کارکردهای اجرایی بود. نتیجه گیری می شود که استفاده از آموزش راهبردهای مبتنی بر هوش چندگانه برای بهبود کارکردهای اجرایی کابردی به نظر می رسد.
امکان سنجی برنامه آموزشی کارکردهای اجرایی با استفاده از واقعیت افزوده بر مهارت های اجتماعی کودکان مبتلا به اختلال طیف اتیسم با عملکرد بالا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ خرداد ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۹۶)
1 - 10
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر امکان سنجی برنامه آموزشی کارکردهای اجرایی با استفاده از واقعیت افزوده بر مهارت های اجتماعی کودکان مبتلا به اختلال طیف اتیسم با عملکرد بالا بود. پژوهش به روش نیمهآزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و گروه کنترل با دوره پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی کودکان مبتلا به اختلال طیف اتیسم با عملکرد بالا در شهر تهران در سال 1402-1403بود. نمونه پژوهش بعد از غربال با توجه به ملاک های ورود و خروج با روش نمونه گیری هدفمند از کودکان واجد الشرایط وارد مطالعه و در دو گروه آزمایش (15نفر) و کنترل (15نفر) به شیوه تصادفی گمارش شدند. ابزار پژوهش شامل مقیاس تشخیصی اتیسم گیلیام - ویرایش دوم (1994) بود. جهت تحلیل داده ها، از روش تحلیل واریانس با انداز گیری مکرر استفاده شد. یافته ها نشان داد برنامه آموزشی کارکردهای اجرایی با استفاده از واقعیت افزوده در دو مرحله پس آزمون و پیگیری نسبت به گروه کنترل تأثیر معناداری داشت (001/0p<). همچنین، اندازه اثر نشان از تأثیر 29/0 درصدی برنامه آموزشی کارکردهای اجرایی با استفاده از واقعیت افزوده بر مهارت های اجتماعی بود. نتیجه گیری می شود که برای بهبود مهارت های اجتماعی در کودکان مبتلا به اختلال طیف اتیسم می توان برای آموزش کارکردهای اجرایی از واقعیت افزوده استفاده کرد.
نقش میانجی خودکارآمدی تحصیلی در رابطه با کارکردهای اجرایی با سرزندگی تحصیلی در دانش آموزان تیزهوش مدارس استعدادهای درخشان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ تیر ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۹۷)
75 - 84
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی گری خودکارآمدی تحصیلی در رابطه با کارکردهای اجرایی با سرزندگی تحصیلی در دانش آموزان تیزهوش بود. روش پژوهش توصیفی_همبستگی به روش مدل یابی ساختاری بود. جامعه آم اری پژوهش شامل کلی ه دانش آموزان تیزهوش دوره متوسطه اول (پایه هفتم و هشتم) مشغول به تحصیل در مدارس استعدادهای درخشان شهر اصفهان در نیمه دوم سال تحصیلی ۱۴۰۲- ۱۴۰۱ ب ود. تعداد ۳۴۰ نفر ب ه روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه سرزندگی تحصیلی (AVQ) حسین جاری و دهقانی زاده (۱۳۹۱)، مقیاس نارسایی در کارکردهای اجرایی (BDEFS) بارکلی (۲۰۱۲) و پرسشنامه خودکارآمدی تحصیلی (MJSES) مورگان - جینکز (۱۹۹۹) بود. به منظور تحلیل داده ها از تحلیل معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج بیانگر برازش مطلوب مدل پژوهش بود. نتایج نشان داد که کارکردهای اجرایی هم به صورت مستقیم با سرزندگی تحصیلی رابطه مثبت و معناداری دارد (05/0>P) و هم به صورت غیرمستقیم از طریق میانجی گری خودکارآمدی تحصیلی بر سرزندگی تحصیلی اثرگذار است (05/0>P). این نتایج نشان می دهد که کارکردهای اجرایی چه به صورت مستقیم و چه به صورت غیرمستقیم با میانجی گری خودکارآمدی می تواند تبیین کننده سرزندگی تحصیلی در دانش آموزان تیزهوش باشد.
پیش بینی رفتارهای پرخطر جنسی دانش آموزان دختر متوسطه بر اساس کارکردهای اجرایی و تنظیم هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ تیر ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۹۷)
175 - 182
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی رفتارهای پرخطر جنسی دانش آموزان دختر متوسطه بر اساس کارکردهای اجرایی و تنظیم هیجان انجام شد. روش پژوهش حاضر توصیفی - همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر متوسطه دوم شهر بابل در سال تحصیلی 1402-1401 بود که از بین آنها 200 نفر با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس و غیرتصادفی به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه رفتارهای پرخطر جنسی زارعی و همکاران (1389، RSBQ)، فهرست رتبه بندی رفتاری کارکردهای اجرایی جیویا و همکاران (2000، BRIEF) و پرسشنامه تنظیم شناختی گارنفسکی و کرایج (2006،CERQ ) جمع آوری گردید. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل رگرسیون چندگانه استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد کارکردهای اجرایی و تنظیم هیجان قادر به پیش بینی رفتارهای پرخطر جنسی بوده اند (05/0>p) و در مجموع 49 درصد از واریانس رفتارهای پرخطر جنسی را تبیین می کنند. بنابراین می توان نتیجه گرفت که کارکردهای اجرایی و تنظیم هیجان نقش معنی داری در پیش بینی رفتارهای پرخطر جنسی دارند و لزوم توجه به این عوامل برای کاهش رفتارهای پرخطر جنسی در دانش آموزان ضروری به نظر می رسد.
تمنای بهبود کارکردهای اجرایی و مهارت های خواندن از جام مراقبه در دانش آموزان: تکنیک های ذهن آگاهی در مقابل ساهاجایوگا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف مطالعه ی حاضر ارتقای مهارت های خواندن از طریق بهبود مکانیسم های اثرگذار شامل توجه انتخابی و بازداری با استفاده از تکنیک های ذهن آگاهی و ساهاجایوگا در گروهی از دانش آموزان پایه ی پنجم ابتدایی با مشکلات تحصیلی و توجه بود. در یک طرح آزمایشی از نوع پس آزمون و پیگیری یک ماهه ی 200 دانش آموز دختر و پسر دارای افت تحصیلی از دو مدرسه ی داوطلب شرکت در مطالعه ی شهر تهران توسط معلمان به پژوهشگر معرفی شدند. از بین آن ها 60 دختر و 60 پسر با توجه به ملاک های ورود و خروج برای مطالعه جداسازی شدند. این دخترها و پسرها جداگانه و به صورت تصادفی در سه گروه برنامه ی ذهن آگاهی (گروه آزمایشی 1)، برنامه ی ساهاجایوگا (گروه آزمایشی 2) و بدون مداخله (گروه کنترل) قرار گرفتند (در کل هر گروه 20 نفر دختر و 20 نفر پسر). پس از پای ان مداخل ه، ه ر سه گ روه در مراح ل پس آزم ون و پیگی ری آزمون های مهارت های خواندن مبتنی بر پرلز، توجه انتخابی d2 و استروپ (جهت اندازه گیری بازداری) را تکمیل کردند. نتایج آزمون تحلیل واریانس آمیخته نشان داد روش های مراقبه موجب بهبود بیشتری در مهارت های خواندن و کارکردهای اجرایی توجه انتخابی و بازداری دانش آموزان شد و با گذشت زمان اثر مداخله نسبتاً پایدار باقی ماند. به علاوه، نتایج نشان داد مداخله ی ساهاجایوگا در مقایسه با مداخله ی ذهن آگاهی بر مهارت های خواندن و توجه انتخابی مؤثرتر بود. اثر زمان و اثر متقابل گروه در زمان برای هیچ یک از متغیرهای وابسته معنی دار نبودند. به نظر می رسد روش های مراقبه می توانند مداخلات مناسب تر و سهل تری در دسترس متخصصان حرفه ای و معلمان در کاهش مشکلات یادگیری و به کارگیری مهارت های تحصیلی باشند.