مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۲۱.
۱۲۲.
۱۲۳.
۱۲۴.
۱۲۵.
۱۲۶.
۱۲۷.
۱۲۸.
۱۲۹.
۱۳۰.
۱۳۱.
۱۳۲.
۱۳۳.
۱۳۴.
۱۳۵.
۱۳۶.
۱۳۷.
۱۳۸.
۱۳۹.
۱۴۰.
کارکردهای اجرایی
منبع:
عصب روانشناسی سال ششم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۲۲)
105 - 122
حوزههای تخصصی:
هدف: از آن جایی که مشکلات بین فردی و نقایص شناختی تاثیر قابل توجهی بر زندگی مبتلایان به اختلال اسکیزوفرنی و اختلال شخصیت مرزی ایفا می کند، هدف پژوهش حاضر مقایسه کارکردهای اجرایی و توانش نظریه ذهن در این بیماران با افراد بهنجاراست. روش : این مطالعه یک پژوهش توصیفی- مقایسه ای است که طی آن عملکرد اجرایی و توانش نظریه ذهن در بین 3 گروه مقایسه شد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمام بیماران سرپایی و بستری مبتلا به اختلال شخصیت مرزی و اسکیزوفرنی که در سال 1397 به مرکز روان پزشکی بیمارستان امام حسین تهران مراجعه کرده بودند، و به روش نمونه گیری در دسترس از بین آن ها تعداد 74 نفر انتخاب شدند. آزمون های دسته بندی ویسکانسین و آزمون ذهن خوانی از روی تصاویر چشم در جلسه های انفرادی برای تمام آزمودنی ها اجرا شد و در نهایت با استفاده از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره و آزمون تعقیبی توکی تحلیل شدند. یافته ها : نتایج پژوهش نشان داد که در سطح معناداری(001/0>P) بین گروه بیماران اسکیزوفرنی و اختلال شخصیت مرزی با افراد بهنجار در کارکردهای اجرایی و توانش نظریه ذهن تفاوت وجود دارد و همچنین بین تعداد طبقات تکمیل نشده و پاسخ های صحیح از زیر مقیاس های کارکردهای اجرایی و توانش نظریه ذهن در بین بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی اسکیزوفرنی در سطح(05/0>P) تفاوت وجود دارد و بیماران اسکیزوفرنی ضعیف تر از بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی هستند. نتیجه گیری : کارکردهای اجرایی و توانش نظریه ذهن در بیماران اسکیزوفرنی ضعیف تر از بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی و گروه بهنجار است و شدت بیماری در عملکرد کارکردهای اجرایی و توانش نظریه ذهن تاثیر دارد.
ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی مقیاس درجه بندی رفتاری کارکردهای اجرایی - ویراست دوم در دانش آموزان دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اندازه گیری مبتنی بر عملکرد کارکردهای اجرایی با محدودیت های متعددی مواجه است، مقیاس های درجه بندی به عنوان جایگزین های مناسب پیشنهاد می شوند. از این رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی ویژگی های روان سنجی مقیاس درجه بندی رفتاری کارکردهای اجرایی-ویراست دوم در کودکان 6 تا 12 سال انجام شد. روش کار: مطالعه حاضر در قالب یک طرح همبستگی انجام شد. نمونه آماری پژوهش شامل 470 نفر از والدین، دانش آموزان 6 تا 12 سال (9/48 درصد دختر و 1/51 درصد پسر) در مدارس ابتدایی شهر تهران بود. تجزیه و تحلیل یافته ها با استفاده از روش های آماری آلفای کرونباخ، همبستگی پیرسون، تحلیل عاملی تاییدی و تحلیل واریانس چند متغیری، از طریق نرم افزار هایSPSS-25 و AMOS-24 انجام شد. یافته ها:تحلیل عاملی تاییدی نشان داد که ساختار سه عاملی (شاخص های رفتاری، هیجانی و شناختی) با 9 خرده مقیاس (بازداری، خود پایشی، جابجایی، کنترل هیجانی، آغازگری، حافظه کاری، برنامه ریزی/سازمان دهی، پایش تکلیف و سازمان دهی مواد) مقیاس درجه بندی رفتاری کارکردهای اجرایی - ویراست دوم برای کودکان ایرانی از برازش لازم برخوردار است. همسانی درونی این مقیاس با استفاده از آلفای کرونباخ برای شاخص ها بین 91/0 تا 93/0 و برای خرده مقیاس ها نیز بین 87/0 تا 92/0 به دست آمد. همچنین پایایی بازآزمایی این مقیاس 89/0 به دست آمد. روایی همگرا با مقیاس کارکردهای اجرایی Coolidge و روایی تشخیصی بین گروه عادی و بالینی نیز خوب گزارش شد. نتیجه گیری: با توجه به یافته های به دست آمده می توان عنوان کرد که نسخه فارسی مقیاس درجه بندی رفتاری کارکردهای اجرایی-ویراست دوم، جهت سنجش کارکردهای اجرایی کودکان دبستانی در ایران از ویژگی های روان سنجی مناسبی برخوردار است و می تواند ابزار قابل اعتمادی در موقعیت های بالینی و پژوهشی باشد.
مقایسه اثربخشی درمان های دارویی، پسخوراند عصبی و مداخلات روان شناختی تلفیقی بر مشکلات رفتاری اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: تابحال رویکردهای درمانی متعددی اعم از دارویی و غیردارویی برای مبتلایان اختلال نقص توجه-بیش فعالی به کار گرفته شده است و محققان درصدد تعیین اثرگذاری بیشتر هرکدام از این رویکردها هستند. بنابراین هدف از این تحقیق مقایسه اثربخشی دارودرمانی، پسخوراند عصبی و مداخلات روانشناختی تلفیقی (آموزش والدین، بازی درمانی و آموزش شناختی) بر مشکلات رفتاری اختلال ADHD داشت. مواد و روش ها: روش تحقیق نیمه آزمایشی و طرح تحقیق پیش آزمون- پس آزمون- پیگیری با سه گروه آزمایشی و یک گروه کنترل بود. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه کودکان ۹ تا ۱۲ سال شهر همدان در سال ۹۹-۱۳۹۸ بودند. شیوه نمونه گیری هدفمند بود. گروه درمان های دارویی تحت نظر روانپزشک به مدت ۱۲ هفته روزانه دارو دریافت کردند. گروه پسخوراند عصبی ۲۴ جلسه ۴۵ دقیقه ای بصورت ۲ بار در هفته مداخله دریافت کرد. گروه مداخلات روانشناختی تلفیقی بمدت ۲۴ جلسه در (۸ جلسه آموزش والدین هفتگانه، ۸ جلسه بازی درمانی هر هفته دو جلسه، ۸ جلسه آموزش شناختی هر هفته دو جلسه) آموزش دریافت کردند. شرکت کنندگان با مقیاس سوانسون، نولان و پلهام ویرایش چهارم برای سنجش نشانه های بالینی ADHD ، آزمون عصب روانشناختی کولیج جهت سنجش کارکردهای اجرایی و مقیاس خودگزارشی مشکلات رفتاری راتر فرم والدین مورد سنجش قرار گرفتند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کواریانس چند متغیره (مانکوا) و تحلیل واریانس چند متغیره (مانوا) استفاده شد. یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد که مداخلات روانشناختی تلفیقی در مقایسه با درمان دارویی و پسخوراند عصبی در متغیر مشکلات رفتاری و تمامی مولفه های آن اثربخشی بیشتری داشت که این اثربخشی در پیگیری سه ماهه نیز معنی دار بود (۰۰۱/۰ > p ). نتیجه گیری: به نظر می رسد که مداخلات روانشناختی تلفیقی می تواند درمان موثر و ماندگاری در مشکلات رفتاری کودکان مبتلا به ADHD باشد و می تواند جایگزین رویکردهای درمانی دیگر مانند دارودرمانی و پسخوراند عصبی باشد.
مقایسه کارکردهای اجرایی و راهبردهای یادگیری در دانش آموزان اوتیستیک با عملکرد تحصیلی بالا و پایین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهمیت درک آسیب شناسی، طبیعت و درمان اختلال طیف اوتیسم در طی دوره مدرسه همیشه مورد تأکید بوده است. کودکان با اختلال طیف اوتیسم مشکلاتی را در استفاده اجتماعی از ارتباطلات کلامی و غیرکلامی دارند که باعث محدودیت عملکردی در ارتباطات موثر، مشارکت اجتماعی، ارتباط اجتماعی و موفقیت تحصیلی کودک می شود از این رو پژوهش حاضر با هدف مقایسه ی دانش آموزان اوتیستیک با پیشرفت تحصیلی بالا و ضعیف از نظر راهبردهای یادگیری و کارکردهای اجرایی انجام شد. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان طیف اوتیسم دبیرستان شهرستان یزد است. با روش نمونه گیری در دسترس 30 دانش آموز اوتیسم با عملکرد تحصیلی بالا (گروه اول) با 30 دانش آموز طیف اوتیسم با عملکرد تحصیلی پایین از لحاظ هوش و مشکلات روانشناختی همگن شدند. پرسشنامه های صفات طیف اوتیسم، کارکردهای اجرایی و راهبردهای یادگیری بین آنها توزیع گردید. سپس داده ها با روش آماری تی تست مستقل بررسی شدند و نتایج نشان داد که دانش آموزان اوتیستیک با عملکرد تحصیلی بالا از نظر تمامی متغیرهای راهبردهای یادگیری و همچنین از نظر بازداری، تنظیم هیجانی، برنامه ریزی و سازمان دهی و انتقال توجه تفاوت معناداری با گروه دانش آموزان با پیشرفت پایین دارند. بنابراین نتیجه گیری می شود که دانش آموزان دارای طیف اوتیسم موفق در تحصیل بیشتر از راهبردهای یادگیری استفاده می کنند و وضعیت بهتری در زمینه کارکردهای اجرایی نسبت به دانش آموزان دارای طیف اوتیسم ناموفق در تحصیل دارند.
پیش بینی سبک مکانیزم های دفاعی بر اساس کارکردهای اجرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ترکیب روانکاوی و عصب شناسی در ابتدا ناملموس و عجیب به نظر می رسد. ترکیبی که سعی کرده است معانی و مفاهیم روانکاوی را با دانش عصب شناسی متحد کند تا بتواند دانش یکپارچه ای را برای درک بهتر و عمیق ذهن آدمی فراهم کند. با این حال تعامل روانکاوی و عصب شناسی جهت تفسیر رفتار آدمی در سه دهه ی گذشته مورد توجه قرار گرفته است. هدف از این پژوهش بررسی و یافتن سهم کارکردهای اجرایی در پیش بینی سه سبک دفاعی رشد نایافته، رشد یافته و روان رنجور در دانشجویان شهر تهران می باشد. بدین منظور نمونه ی ۱۴۰ نفری (شامل ۷۶ نفر زن و ۶۴ نفر مرد) به شیوه ی نمونه ی در دسترس مورد بررسی قرار گرفت. ابزارهای پژوهش شامل یک پرسشنامه سبک های دفاعی اندروز و همکاران (DSQ) و چهار آزمون رایانه ای عملکرد مداوم، استروپ، ان بک و برو نرو می باشد. برای تحلیل داده از همبستگی پیرسون و رگرسیون استاندارد چند متغیره استفاده شد. یافته های این پژوهش نشان داد ارتباط معناداری بین سبک های دفاعی و کارکردهای اجرایی وجود دارد همچنین این پژوهش توانست مدلی را جهت تعیین سهم کارکردهای اجرایی در سبک دفاعی رشد یافته و روان رنجور نشان دهد. میزان عملکرد فرد در کارکردهای اجرایی بر سبک مکانیزم دفاعی مؤثر است.
اثربخشی بازی ویدئویی سازه های من بر انعطاف پذیری شناختی دانش آموزان بیش فعال ورزشکار
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اختلال بیش فعال/ نقص توجه نوعی اختلال دوران کودکی است که با الگویی مداوم از علائم بی توجهی، بیش فعالی یا تکانش گری نامناسب همراه است که معمولا تا بزرگسالی ادامه دارد. هدف : پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی بازی ویدئویی سازه های من بر انعطاف پذیری شناختی دانش آموزان بیش فعال ورزشکار انجام شد . روش: پژوهش از نوع شبه آزمایشی به همراه پیش آزمون، پس آزمون و پیگردی با گروه کنترل بود. جامعه آماری تحقیق ۷۹ دانش آموز ورزشکار بیش فعال/ نقص توجه ۹ تا ۱۶ سال استان لرستان در سال ۱۳۹۹ بودند . از این تعداد ۳۰ دانش آموز به شکل تصادفی انتخاب و در دو گروه ۱۵ نفری کنترل و آزمایش قرار گرفتند. آزمودنی ها با آزمون دسته بندی کارت های ویسکانسین سه بار (پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری) ارزیابی شدند. همچنین برای آزمون فرضیه، از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره، تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر، آزمون بنفرونی و نرم افزار spss نسخه ۲۶ در سطح معنی داری ۰/۰۵ استفاده شد. یافته ها: نتایج نمرات انعطاف پذیری شناختی نشان داد که تفاوت معنی داری بین دو گروه در سه مرحله اندازه گیری وجود دارد ( P =۰/۰۰۰۱ ) . نتایج آزمون تعقیبی بنفرونی نیز نشان داد که بین گروه کنترل و آزمایش در مؤلفه های انعطاف پذیری شناختی تعداد طبقات ( =۰/۰۲۷ P ) و خطای درجاماندگی ( P =۰/۰۰۰۱) تفاوت معنی داری وجود دارد، یعنی بازی ویدئویی سازه های من در گروه آزمایش باعث بهبود انعطاف پذیری شناختی شده است؛ ولی در گروه کنترل تغییری در میزان انعطاف پذیری شناختی مشاهده نشده است. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که بازی ویدئویی سازه های من، انعطاف پذیری شناختی دانش آموزان ورزشکار بیش فعال/ نقص توجه را بهبود می بخشد.
بررسی رابطه کارکردهایی اجرایی و سبک های مقابله با تنیدگی با اضطراب امتحان دانش آموزان
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی رابطه کارکردهایی اجرایی و سبک های مقابله با تنیدگی با اضطراب امتحان دانش آموزان دختر دوره اول متوسطه شهرستان بافق انجام گرفت. پژوهش حاضر از نوع توصیفی- همبستگی بوده و جامعه آماری آن تمامی دانش آموزان دختر دوره اول متوسطه شهرستان بافق در سال تحصیلی 96-1395 بود که از این جامعه آماری 270 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای و بر مبنای فرمول کوکران با درصد خطای 0/05 از تعداد 700 نفر انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه اضطراب امتحان ساراسون، مقیاس نارسایی ها در کنش وری اجرایی و پرسشنامه سبک های مقابله با موقعیت های استرس زا استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از آزمون های ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه در spss-18 انجام شد. نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که ارتباط معناداری بین همه مؤلفه های کارکردهای اجرایی و سبک های مقابله با تنیدگی (سبک هیجان مدار و سبک اجتناب مدار) با اضطراب امتحان دانش آموزان وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که مؤلفه های خودسازمان دهی/ حل مسئله و خود مدیریتی زمان به ترتیب 0/24 و 0/12 درصد واریانس نمرات اضطراب امتحان دانش آموزان را پیش بینی می کند؛ نتایج همچنین نشان داد که 0/27 و 0/06- درصد واریانس نمرات اضطراب امتحان دانش آموزان از طریق سبک هیجان مدار و سبک مسئله مدار، قابل تبیین است. طبق یافته های به دست آمده می توان گفت که کارکردهایی اجرایی و سبک های مقابله با تنیدگی، پیش بینی کننده های مهمی برای اضطراب امتحان دانش آموزان هستند، بنابراین باید با آموزش های مناسب، کارکردهایی اجرایی و سبک های مقابله با تنیدگی را در دانش آموزان بهبود بخشید تا اضطراب امتحان کمتری مشاهده شود.
نقش واسطه ای فراشناخت بین کارکردهای اجرایی و یادگیری خودتنظیم در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و ارزشیابی سال چهاردهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۵۳
133 - 157
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش واسطه ای فراشناخت بین کارکردهای اجرایی و یادگیری خودتنظیم در دانش آموزان انجام شد. این پژوهش از نوع مطالعات همبستگی به روش تحلیل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه اول شهر ماکو به تعداد 5000 نفر بود. از این جامعه، تعداد 370 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای با استفاده از فرمول اسلووین انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل آزمون های دسته بندی کارت های ویسکانسین (WCST)، خود تنظیمی برای یادگیری (MSLQ) و باورهای فراشناختی (MCQ) بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از همبستگی پیرسون و تحلیل معادلات ساختاری انجام شد. تحلیل داده ها نشان داد که مسیر مستقیم از کارکردهای اجرایی به یادگیری خودتظیم، و باورهای فراشناختی، و مسیر مستقیم از باورهای فراشناختی به یادگیری خودتنظیم از نظر آماری معنی دار بودند. همچنین، کارکرد اجرایی بصورت غیرمستقیم از طریق فراشناخت به شیوه منفی یادگیری خودتنظیم را پیش بینی می کند. با توجه به نتایج می توان مطرح ساخت که کارکردهای اجرایی بطور مستقیم و همچنین به صورت غیرمستقیم از طریق فراشناخت نقش مهمی در یادگیری خودتنظیم دانش آموزان دارد.
بررسی اثربخشی بسته آموزشی کارکردهای اجرایی سرد در هیجانات تحصیلی دانش آموزان عادی پایه ششم ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال بیستم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۷۸
139 - 154
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارزیابی اثربخشی بسته آموزشی کارکردهای اجرایی سرد در هیجانات تحصیلی دانش آموزان عادی پایه ششم ابتدایی و به روش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل انجام شده است. نمونه پژوهش شامل 60 دانش آموز در دو کلاس پایه ششم از دو مدرسه ابتدایی دخترانه شهر تبریز در سال تحصیلی 98-1397 بودند که با روش خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش پانزده جلسه آموزش کارکردهای اجرایی سرد را گذراند. داده های به دست آمده، از پرسش نامه هیجانات کلاس درس در مرحله پیش آزمون و پس آزمون، با روش آماری تحلیل کوواریانس تحلیل شد. نتایج نشان داد که بسته آموزشی کارکردهای اجرایی سرد به طور معناداری هیجانات تحصیلی را بهبود بخشید و باعث افزایش معنادار هیجانات مثبت کلاس درس و کاهش معنادار هیجانات منفی کلاس درس در گروه آزمایش به نسبت گروه کنترل شد (0/001>p). با توجه به نتایج پژوهش، اثربخشی بسته آموزشی کارکردهای اجرایی سرد در هیجانات تحصیلی مثبت و منفی دانش آموزان عادی پایه ششم ابتدایی تأیید شد؛ بنابراین این بسته آموزشی برای آموزش به دانش آموزان پایه ششم ابتدایی پیشنهاد می شود .
بررسی میزان اثربخشی برنامه آموزش کارکردهای اجرایی بر ضرب آهنگ شناختی کند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: ضرب آهنگ شناختی کند، برای توصیف نوع خاصی از اختلال توجه، تمرکز حواس و کُندی در پردازش اطلاعات به کار می رود. پژوهش حاضر با هدف تدوین برنامه کارکردهای اجرایی و بررسی تأثیر آن بر عملکرد دانش آموزان دارای این اختلال انجام شده است. روش: روش پژوهش، نیمه آزمایشی با پیش آزمون پس آزمون همراه با گروه کنترل است. بسته آموزشی طراحی شده شامل 14 جلسه بود که در آن 4 مهارت (حافظه کاری، بازداری، انعطاف پذیری و آموزش توجه) آموزش داده می شد، جامعه آماری پژوهش حاضر دانش آموزان 8 تا 10 ساله تبریزی بودند که از بین آنها 30 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15) و کنترل (15) قرار گرفتند و پرسشنامه ضرب آهنگ شناختی کند (SCT) به وسیله والدین هر دو گروه تکمیل شد. پس از اجرای پیش آزمون، گروه آزمایش به مدت چهارده جلسه آموزش شدند و دوباره پس آزمون اجرا شد و داده های به دست آمده از پیش آزمون و پس آزمون با استفاده از روش تحلیل کواریانس مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: اطلاعات به دست آمده نشان دهنده تفاوت معناداری بین دو گروه کنترل و آزمون در نمرات متغیر پس آزمون ضرب آهنگ شناختی کند (SCT) بعد از تعدیل تأثیر نمره پیش آزمون می باشد (P<01). نتیجه گیری: بر اساس این پژوهش می توان مطرح کرد که با ارتقای کارکردهای اجرایی می توان نشانه های اختلال ضرب آهنگ شناختی کند را کاهش داد.
کارکردهای اجرایی در بیماران اختلال مصرف کانابیس، افراد بهبودیافته و بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره هفدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
163 - 183
حوزههای تخصصی:
کانابیس محبوب ترین ماده ی غیرقانونی در جهان است. مصرف مکرر کانابیس با سلامت شناختی و روانی نامطلوب همراه است. پژوهش حاضر با هدف مقایسه ی کارکردهای اجرایی در بیماران اختلال مصرف کانابیس، افراد بهبودیافته و بهنجار انجام شد. بدین منظور طی یک پژوهش علی- مقایسه ای 50 بیمار مصرف کننده کانابیس که در شش ماهه ی اول سال 1398 به مراکز روان پزشکی شیراز مراجعه کرده بودند، اختلالات روان پزشکی، نورولوژیکی، ناتوانایی شناختی و وابستگی به مواد غیرافیونی نداشتند و روان پزشک برایشان اختلال قطعی مصرف کانابیس تشخیص داده بود، 50 بیمار بهبودیافته که حداقل شش ماه دوره ی بدون مصرف داشتند و 50 فرد بهنجار که سابقه ی مصرف مواد نداشتند، به صورت در دسترس انتخاب و با آزمون دسته بندی کارت های ویسکانسین و مقیاس حافظه وکسلر مورد ارزیابی قرار گرفتند. تحلیل واریانس چند متغیره (مانوا) نشان داد که عملکرد گروه مصرف کننده ی کانابیس نسبت به گروه بهبودیافته و افراد بهنجار و همچنین عملکرد گروه بهبودیافته نسبت به گروه بهنجار در آزمون ویسکانسین و مقیاس حافظه وکسلر تفاوت معنی دار داشت. ولی خطای درجاماندگی درگروه بهبودیافته و بهنجار تفاوت معنی دار نداشت. بنابراین، می توان بیان کرد که مصرف کانابیس موجب اختلال در کارکردهای اجرایی و حافظه افراد مصرف کننده می شود و حتی بعد از ترک ماده ی مصرفی، می تواند ادامه داشته باشد.
اثربخشی توان بخشی شناختی کارکردهای اجرایی بر ارتقا عملکرد تحصیلی دانشجویان مشروطی دانشگاه رازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال هفتم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۲۴)
23 - 36
حوزههای تخصصی:
مقدمه: کارکردهای اجرایی، کارکردهای عالی شناختی هستند که سایر فعالیت های شناختی مغز را هدایت می کنند. کارکردهای اجرایی به فرد در انجام تکالیف یادگیری و کنش های هوشی کمک می کند. هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی توانبخشی شناختی کارکردهای اجرایی بر ارتقا عملکرد تحصیلی دانشجویان مشروطی بود. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان مشروطی دانشگاه رازی کرمانشاه بود که به روش نمونه گیری تصادفی ساده، نمونه ای به حجم 40 نفر انتخاب شد. سپس افراد با روش تصادفی ساده در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. از معدل ترم گذشته به عنوان پیش آزمون و از معدل ترم جاری به عنوان پس آزمون استفاده شد. گروه آزمایش مورد مداخله توانبخشی شناختی توسط نرم افزار کاپیتان لاگ ( 10 جلسه و هفته ای 2 جلسه) قرار گرفت و گروه گواه در این مدت مداخله ای دریافت نکرد. جهت تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS نسخه 23 استفاده شد. یافته ها: نتایج داده ها نشان می دهد که بین دو گروه بعد از تمرینات توانبخشی شناختی، در نمره ی معدل تفاوت (01/0( معنادار بود. چنین می توان نتیجه گرفت که توانبخشی شناختی کارکردهای اجرایی بر ارتقا عملکرد تحصیلی دانشجویان مشروطی مؤثر است.
مقایسه کارکردهای اجرایی بیماران اسکیزوفرنیا و وسواس فکری عملی با افراد عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از مطالعه ی حاضر مقایسه کارکردهای اجرایی بیماران اسکیزوفرنیا و وسواس با افراد عادی بود. روش: پژوهش در قالب یک مطالعه علی مقایسه ای اجرا گردید. نمونه پژوهش شامل 32 بیمار مبتلا به اسکیزوفرنی، 31 بیمار مبتلا به اختلال وسواس بود که به شکل هدفمند از بین بیماران بیمارستان شهید لواسانی و 30 فرد عادی برای مقایسه انتخاب شدند. از آزمون های کامپیوتری استروپ، آزمون ان بک، و آزمون دسته بندی کارت های ویسکانسین برای جمع آوری داده های پژوهش استفاده و سپس داده ها با روش تحلیل واریانس چندمتغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج این مطالعه نشان داد که در بخش توجه انتخابی و در تعداد پاسخ های درست تفاوت سه گروه معنادار بود، به گونه ای که گروه عادی نمرات بالاتری از دو گروه دیگر داشتند و گروه مبتلا به اختلال وسواس نمرات بالاتری از گروه اسکیزوفرنی به دست آوردند. در بخش توجه انتقالی نیز نتایج نشان داد که در طبقات تشکیل شده و تعداد پاسخ های درست، گروه عادی نسبت به دو گروه بیمار و نیز گروه مبتلا به وسواس در مقایسه با گروه اسکیزوفرنی نمرات بالاتری به دست آوردند. این در حالی بود که در زیرمقیاس درجاماندگی، نمره بیماران اسکیزوفرنیا از بیماران وسواسی و افراد عادی بالاتر بود. اما در نتایج مربوط به حافظه ی کاری، تفاوت بین سه گروه معنادار نبود. نتیجه گیری: نتایج نشان دهنده نقص توجه بالاتر در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا و وسواسی نسبت به گروه عادی است. همچنین، افراد اسکیزوفرنیا عملکرد ضعیف تری از بیماران وسواسی در توجه انتخابی و انتقالی داشتند.
مقایسه اثربخشی قصه درمانی و موسیقی درمانی بر کارکردهای اجرایی دانش آموزان دختر پرخاشگر مقطع ابتدایی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: امروزه، پرخاشگری کودکان یکی از شایع ترین و یکی از دلایل مهم ارجاع آن ها به روان درمانگران است. هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی قصه درمانی و موسیقی درمانی بر کارکردهای اجرایی دانش آموزان دختر پرخاشگر بود. مواد و روش ها: در این مطالعه نیمه آزمایشی، ۴۵ دانش آموز پرخاشگر از بین دانش آموزان دختر مقطع ابتدایی شهر کرج در سال تحصیلی ۱۴۰۰- ۱۳۹۹ به صورت تصادفی خوشه ای انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه های پرخاشگری کودکان دبستانی، آزمون ویسکانسین، آزمون عملکرد مداوم و آزمون استروپ بود. گروه های آزمایش تحت درمان قصه درمانی در ۱۱ جلسه و موسیقی درمانی در ۸ جلسه قرار گرفتند. داده ها با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری تحلیل شدند. یافته ها: بین اثربخشی قصه درمانی و موسیقی درمانی بر کارکردهای اجرایی (۰۰۱/۰p<) دانش آموزان دختر پرخاشگر، تفاوت معنی داری مشاهده شد. میانگین نمرات کارکردهای اجرایی در پس آزمون موسیقی درمانی، به طور معنی داری بیشتر از میانگین نمرات گروه قصه درمانی و گروه کنترل بود (۰۰۱/۰p<). نتیجه گیری: قصه درمانی و موسیقی درمانی بر بهبود کارکردهای اجرایی دانش آموزان دختر پرخاشگر نقش مؤثری دارد. همچنین موسیقی درمانی نسبت به قصه درمانی بر افزایش شاخص های کارکردهای اجرایی (انعطاف پذیری شناختی، توجه پایدار و بازداری) دانش آموزان دختر پرخاشگر، تأثیر بیشتری دارد؛ بنابراین پیشنهاد می شود این درمان ها برای کمک به دانش آموزان پرخاشگر در محیط های آموزشی و درمانی توسط متخصصان این حوزه ها اجرا گردد. نتایج این پژوهش می تواند تلویحات آموزشی زیادی داشته باشد.
مقایسه شاخص های کارکردهای اجرایی در کودکان دارای انواع اختلالات یادگیری خاص: ویژگی های روان سنجی پرسشنامه بریف2
حوزههای تخصصی:
مقدمه: کارکردهای اجرایی مجموعه ای از توانایی های شناختی سطح بالا است که ارتباط آن با مشکلات تحصیلی کودکان بیان شده است. هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی پرسشنامه کارکردهای اجرایی بریف۲ و مقایسه شاخص های آن در کودکان مبتلا به انواع اختلالات یادگیری خاص بود. روش: پژوهش حاضر توصیفی از نوع روان سنجی و همچنین علی - مقایسه ای بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان دختر و پسر ۶ تا ۱۲ سال مبتلا به اختلالات یادگیری شهر اصفهان در سال تحصیلی ۱۴۰۰-۱۳۹۹ بودند که ۳۴۶ دانش آموز به صورت در دسترس انتخاب و آزمون های پیشرفت تحصیلی از آن ها گرفته شد و والدین آن ها پرسشنامه بریف۲ را تکمیل نمودند. داده ها با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی، تحلیل تمایزات، ضریب آلفای کرونباخ، ضریب تنصیف و تحلیل واریانس چند متغیره در نرم افزارهای SPSS نسخه ۲۳ و AMOS نسخه ۲۴ تحلیل گردید. یافته ها: نتایج تحلیل عاملی تأییدی نشان داد که این مقیاس از برازش قابل قبولی برخوردار است (۰/۰۷۲=RMSEA) و روایی سازه و روایی تشخیصی مورد تائید است (۰/۰۰۱>P). همچنین نتایج آلفای کرونباخ (۰/۸۹۶) و ضریب تنصیف (۰/۸۱۴) نشان داد که پایایی پرسشنامه مناسب است. همچنین نتایج تحلیل واریانس چند متغیره تفاوت معنی داری بین شاخص های پرسشنامه بریف۲ با نوع اختلالات یادگیری را نشان داد (۰/۰۵>P). نتیجه گیری: پرسشنامه بریف۲ از روان سنجی مناسبی برای ارزیابی کارکردهای اجرایی کودکان ۶ تا ۱۲ سال مبتلا به اختلالات یادگیری برخوردار است. با توجه به ارتباط معنی دار شاخص های پرسشنامه بریف۲ با نوع اختلالات یادگیری، احتمالاً ضعف در شاخص های کارکردهای اجرایی با مشکلات یادگیری کودکان ارتباط دارد.
ساخت و اعتباریابی نسخه مقدماتی آزمون تصویری – رایانه ای کارکردهای اجرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره بیستم پاییز (آبان) ۱۴۰۰ شماره ۱۰۴
1249-1235
حوزههای تخصصی:
زمینه: کارکردهای اجرایی مجموعه ای از پردازش های عالی ذهن هستند که در تنظیم افکار و رفتار هدفمند نقش دارند. علی رغم اهمیت این کارکردها اما مشکلات زیادی در مورد سنجش صحیح آن ها وجود دارد. مشکلاتی از قبیل پیچیدگی، محدودیت های پایایی و روایی و همچنین ناخالصی در سنجش مؤلفه ها. هدف: این پژوهش با هدف ساخت و اعتباریابی آزمون تصویری - رایانه ای کارکردهای اجرایی انجام پذیرفت تا مشکلات موجود در ابزارهای رایج را به حداقل برساند. روش: این پژوهش به لحاظ هدف جزء پژوهش های تحقیق و توسعه، و به لحاظ شیوه ی گردآوری اطلاعات، پیمایشی و از نظر روش شناسی از جمله تحقیقات آزمون سازی به حساب می آید نمونه پژوهش شامل 115 دانش آموز بود که به صورت نمونه گیری تصادفی خوشه ای و از مناطق 16 و 6 شهری تهران انتخاب شدند. از آزمون علائم حیاتی سیستم اعصاب مرکزی به عنوان ابزاری جهت تعیین روایی همزمان استفاده شد. یافته ها: پایایی نمرات اصلی خرده آزمون ها با استفاده از روش باز آزمایی عمدتاً در دامنه معنادار محاسبه شد . همچنین روایی همزمان آزمون با استفاده از همبستگی بین نمرات خرده آزمون های ابزار و خرده آزمون های CNS حاکی از همبستگی معنادار بود. ضرایب محاسبه شده برای خرده آزمون های مار و پله، جعبه ی هدیه، کیف مدرسه، خط ویژه، آدمک ها، کارت ها، سیب ها، توپ و راکت و دست ها به ترتیب برابر با 0/61، 0/53، 0/41، 0/79، 0/54، 0/38، 0/66، 60 و 0/39 بود. تحلیل عاملی اکتشافی سه مولفه بهنگام سازی حافظه فعال، جابه جایی ذهنی و بازداری را شناسایی کرد. نتیجه گیری: مجموعه آزمون تصویری - رایانه ای کارکردهای اجرایی از ویژگی های برجسته ای جهت سنجش کارکردهای اجرایی دانش آموزان برخوردار است
تدوین بسته آموزشی فعالیت های بدنی - حرکتی و بررسی اثربخشی آن بر کارکردهای اجرایی در کودکان با اختلال کمبود توجه / فزون کنشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره بیستم پاییز (آبان) ۱۴۰۰ شماره ۱۰۴
1294-1279
حوزههای تخصصی:
زمینه: پژوهش های مختلف حاکی از تأثیر برنامه آموزشی فعالیت های بدنی بر کارکردهای اجرایی کودکان با اختلال کمبود توجه / فزون کنشی بوده است. اما مطالعه اثرات مداخله ای نوع فعالیت های بدنی و حرکتی بر مؤلفه های گوناگون کارکردهای اجرایی در کودکان با اختلال کمبود توجه / فزون کنشی محدود بوده است. هدف: هدف از پژوهش حاضر تدوین بسته آموزشی فعالیت های بدنی - حرکتی و بررسی اثربخشی آن بر کارکردهای اجرایی در کودکان با اختلال کمبود توجه / فزون کنشی بود. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ روش از نوع ترکیبی (کیفی و کمّی) بخش کیفی تدوین برنامه درمانی و بخش کمی روش نیمه آزمایشی با طرح گروه گواه نامعادل و جلسه پیگیری بود. جامعه آماری در بخش کیفی متون مبتنی بر نظریات بارکلی (2015) و شامل متخصصان حوزه مهارت های حرکتی کودک و پژوهش های چاپ شده در مجلات معتبر در محدوده سال های 1390 تا 1399 برای مقالات فارسی و 2000 تا 2020 برای مقالات لاتین در زمینه مداخله های حرکتی کودکان با اختلال کمبود توجه / فزون کنشی و در بخش کمی، شامل کلیه کودکان پسر با اختلال کمبود توجه / فزون کنشی 12-7 ساله در مقطع ابتدایی منطقه 16 شهر تهران بود. برای نمونه گیری از بین مدارس منطقه 16 چهار مدرسه به صورت در دسترس انتخاب شده و تعداد 30 کودک با این اختلال در آن شناسایی شده و سپس به شکل تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گمارش شدند (هر گروه 15 کودک). ابزارهای استفاده شده در این پژوهش پرسشنامه تشخیصی اختلال کمبود توجه / فزون کنشی (راهنمای تشخیصی و آماری انجمن روان پزشکی آمریکا، 2013) و پرسشنامه کارکردهای اجرایی بریف (جیویا، ایسکویت، گوی و کنورسی، 2000) بود. کودکان گروه آزمایش طی 24 جلسه 60 دقیقه ای در برنامه آموزشی شرکت کردند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس آمیخته تجزیه و تحلیل شد . یافته ها: در بخش کیفی نتایج پژوهش نشان داد که بسته آموزشی از نظر متخصصان دارای روایی محتوایی کافی است. در بخش کمی نتایج پژوهش نشان داد که با کنترل پیش آزمون، بسته آموزشی فعالیت های بدنی-حرکتی موجب بهبود معنادار در مؤلفه های توجه، بازداری و حافظه کاری ) 0/01 (p< در گروه آزمایش نسبت به گروه گواه شد. ولی در مؤلفه های برنامه ریزی و سازماندهی کارکردهای اجرایی گروه آزمایش پس از مداخله نسبت به گروه گواه (0/001 p> ) تغییری ایجاد نشد. نتیجه گیری: به طور کلی نتایج پژوهش حاضر نشان داد که برنامه آموزشی فعالیت های بدنی - حرکتی بر کارکردهای اجرایی کودکان با اختلال کمبود توجه / فزون کنشی اثرات مثبتی به همراه دارد.
اثربخشی کارکردهای اجرایی بر سطح تعاملات اجتماعی، خود انگی و اضطراب کودکان دارای اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: کودکان با اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی در تعامل با همسالان خود مشکل دارند، خودانگی، آنها را رنج می دهد و سطح اضطراب بالایی دارند. هدف پژوهش حاضر تعیین کارکردهای اجرایی بر سطح تعاملات کودک با همسالان، خودانگی و اضطراب کودکان با اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی بود. روش: 30 کودک ۶ تا ۱۴ ساله با اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی که به کلینیک مشاوره و خدمات روان شناختی آموزش و پرورش سبزوار مراجعه کرده بودند به صورت تصادفی در دو گروه مداخله و کنترل قرار گرفتند و در ۸ جلسه ی ۴۵ دقیقه ای تحت آموزش و تمرین کارکردهای اجرایی یک روان شناس قرار گرفتند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش؛ پرسشنامه کانرز، پرسشنامه مهارت های اجتماعی گرشام و الیوت، مقیاس اضطراب کودکان اسپنس و ابزار سنجش خودانگی مایکل کینگ بود که همه ی کودکان، قبل و بلافاصله پس از برنامه مداخله آنها را تکمیل کردند. مقایسه بین دو گروه توسط آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیری انجام شد. یافته ها: میانگین نمرات تعاملات اجتماعی، خودانگی و اضطراب در کودکان با اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی قبل از مداخله تفاوت معنا داری نداشت، اما میانگین نمرات دو گروه بلافاصله پس از مداخله تفاوت معنا داری پیدا کرد؛ به طوری که میانگین نمرات تعاملات اجتماعی، خودانگی و اضطراب کودکان با اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی در گروه کنترل تغییر معناداری نداشت اما در گروه مداخله تغییر معنا داری را نشان داد ) ۰۵ / .) P> ۰ نتیجه گیری: مداخله کارکردهای اجرایی توانست تعاملات اجتماعی، خودانگی و سطح اضطراب کودکان با اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی را بهبود بخشد. با توجه به یافته های پژوهش، استفاده از کارکردهای اجرایی برای بهبود تعاملات اجتماعی، خودانگی و اضطراب کودکان با اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی پیشنهاد می شود.
مقایسه اثربخشی آموزش گروهی ذهن آگاهی، آموزش شناختی- رفتاری و آموزش ترکیبی به مادران بر کارکردهای اجرایی و تنظیم هیجانی کودکان با اختلال کاستی توجه/بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش گروهی ذهن آ گاهی، آموزش شناختی-رفتاری و آموزش ترکیبی به مادران بر کارکردهای اجرایی و تنظیم هیجانی کودکان با اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی شهر کرمان بود. روش: پژوهش نیمه تجربی با پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری با سه گروه آزمایشی و کنترل بود. جامعه آماری کلیه کودکان پسر پایه های اول تا سوم دوره اول ابتدایی دارای اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی شهر کرمان بود. حجم نمونه شامل 60 نفر ) 15 نفر در گروه آموزش ذهن آ گاهی، 15 نفر در گروه آموزش شناختی-رفتاری، 15 نفر در گروه آموزش ترکیبی و 15 نفر در گروه کنترل( که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و مادران آنها تحت آموزش قرار گرفتند. ابزارهای اندازه گیری شامل پرسشنامه ی 20 سؤالی تنظیم هیجانی هافمن و همکاران ) 2016 ( و پرسشنامه ی 63 سؤالی کارکردهای اجرایی جیو ) 2000 ( بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره و تحلیل کواریانس با اندازه گیری های مکرر استفاده شد. نتایج: نشان داد تفاوت معناداری بین میانگین نمره های 3 مرحله ی پیش آزمون-پس آزمون و آزمون پیگیری متغیرهای کارکردهای اجرایی و تنظیم هیجانی فرزندان با اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی وجود داشت. بر اساس نتایج آزمون تعقیبی روش آموزش ترکیبی به طور معناداری نسبت به دو روش آموزشی ذهن آ گاهی و شناختی رفتاری بر کارکردهای اجرایی و تنظیم هیجانی، تأثیر بیشتری داشت.
ﻃﺮاﺣﯽ، ﺗﺪوین و روایاﺑﯽ برنامه ی آموزشی - توانمندسازی شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی برای بهبود کارکردهای اجرایی درکودکان دارای اختلال نقص توجه / بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ذهن آگاهی یکی از مداخله های اثر گذار در ارتقاء و بهبود کارکردهای اجرایی است، اگر چه این مداخله برای بزرگسالان دارای مستندهای محکمی است، اما برای کودکان کمتر به آن پرداخته شده است، این در حالی است که کودکان دارای نقص توجه /بیش فعالی در کارکردهای اجرایی با مشکل مواجه هستند. از پژوهش حاضر طراحی، ﺗ ﺪوین و روای ﯽ ی ﺎﺑﯽ ﺑﺮﻧﺎﻣ ه ی آموزشی- توانمندسازی شناختی ﻣﺒﺘﻨ ﯽ ﺑ ﺮ ذهن آگاهی ﺑﺮای ارتقاء کارکردهای اجرایی و کاهش نشانگان رفتاری کودکان دارای اﺧﺘﻼل بیش فعالی/ نقص توجه است. ﭘﮋوﻫﺶ حاضر از نوع بنیادی است که در دو ﻣﺮﺣﻠﻪ اﺟ ﺮا ﺷ ﺪ، در ﻣﺮﺣﻠه اول برای ﻃﺮاﺣﯽ و ﺗﺪوین ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ از روش توصیفی - ﺗﺤﻠﯿﻠﯽ ﺑﺎ رویکرد ﺳﻨﺘﺰ ﭘﮋوﻫﯽ ﺗﺮﮐﯿﺒﯽ استفاده شد. در مرحله دوم برای روایابی برنامه از روش های روایی ﺻﻮری، روایی ﻣﺤﺘﻮایی ﺑ ﻪ ﺷ ﯿﻮه کیفی و کمی با استفاده از پانل خبرگانی 10نفره و از دو ضریب نسبی روایی محتوا ( CVR ) و شاخص روایی محتوا ( CVI ) استفاده شد. حداقل و حداکثر میزان( CVR )برای هر ماده یا جزء برنامه (73/0 و 1) حداقل و حداکثر میزان( CVI ) برای هر ماده یا جزء برنامه به ترتیب (80/0 و 1) محاسبه شد. که در نهایت متوسط شاخص روایی محتوا ( S-CVI/Ave ) برای کل برنامه 91/0 به دست آمد. نتیجه این پژوهش منجر به تهیه یک برنامه آموزشی - درمانی درسه بخش 1-مبانی، 2-آگاهی به بیرون و 3-آگاهی به درون که شامل خرده عناصر تقویت توجه، تمرکز، هوشیاری نسبت به هیجانات، افکار، تکالیف، هدف و تکانه ها می باشد. این برنامه آموزشی- درمانی شامل 16 جلسه کودکان و 3 جلسه والدین، 120 کارت و 20 کاربرگ آموزشی می باشد. یافته های پژوهش نشان می دهد ﺑﺮﻧﺎﻣ ه آموزشی -توانمندسازی شناختی ﻣﺒﺘﻨ ﯽ ﺑ ﺮ ذهن آگاهی ﺑﺮای ارتقاء کارکردهای اجرایی و کاهش نشانگان رفتاری کودکان ﺑﺎ اﺧﺘﻼل بیش فعالی/ نقص توجه از روایی لازم ( S-CVI/Ave ) 91/0 برای کاربرد آموزشی و استفاده بالینی برخوردار است.