مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
جذب
منبع:
مدیریت ورزشی سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۴۹)
405 - 422
حوزه های تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر بررسی تأثیر بازاریابی در رسانه های اجتماعی بر فرایند برندسازی و رفتار مصرف کننده بر اساس مدل پیوستار روان شناختی در باشگاه های فوتبال لیگ برتر ایران بود. جامعه آماری تحقیق را هواداران باشگاه های لیگ برتر فوتبال ایران (1397-1396) تشکیل می دادند که حداقل از یکی از رسانه های اجتماعی باشگاه استفاده کرده بودند. روش نمونه گیری طبقه ای بود و حداکثر حجم نمونه لازم 1155 نفر تعیین شد. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد که پس از تأیید روایی صوری و محتوایی آن توسط اساتید حوزه بازاریابی و رسانه، روایی سازه با تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی، مورد تأیید قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدل یابی معادلات ساختاری با کمک نرم افزارLISREL، نسخه 8.8 استفاده شد. نتایج نشان داد که بازاریابی در رسانه-های اجتماعی باشگاه های فوتبال تأثیر معنی داری بر فرایند برندسازی (67/0r=) و رفتار مصرف کننده (28/0r=) دارند. علاوه بر این، نتایج نشان داد که فرایند برندسازی بطور قابل توجهی بر رفتار مصرف کننده تأثیر می گذارد (16/1r=). نتایج این مطالعه می تواند به عنوان داده های اساسی برای ادغام فعالیت های رسانه های اجتماعی در استراتژی های بازاریابی برندهای ورزشی و همچنین به عنوان یک اهرم و مزیت رقابتی برای تأثیر بر رفتار هواداران و برقراری پیوند عمیق تر با باشگاه ورزشی مورد استفاده قرار گیرد.
شناسایی الگوی مدیریت استعداد به عنوان استراتژی برنده سازمان؛ مطالعه ای در شرکت ملی مناطق نفت خیز جنوب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی ابعاد، مولفه ها و شاخص های مدیریت استعداد در شرکت ملی مناطق نفت خیز جنوب انجام شد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر داده ها کیفی و از نظر ماهیت مطالعه، داده بنیاد محسوب می شود. جامعه آماری متشکل از خبرگان حوزه نفت و اساتید دارای سوابق مرتبط با مدیریت استعداد بودند و نمونه گیری از آنها بصورت هدف مند و گلوله برفی انجام شد. جمع آوری اطلاعات از طریق مصاحبه صورت گرفت. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل محتوا و کدگذاری داده ها با رویکرد نظریه داده بنیاد استفاده شد. برای تعیین اعتبار یافته ها، مصاحبه با افراد کانونی انجام شد و از تکنیک های اشباع نظری و رویه های ویژه کدگذاری بهره گرفته شد. برای تعیین روایی از تکنیک های جمع آوری داده ها از منابع متعدد، تحلیل موارد منفی و انعطاف روش استفاده شد. نتایج بدست آمده نشان داد الگوی مدیریت استعداد شرکت ملی مناطق نفت خیز جنوب دارای 5 بعد(جذب، آموزش و بهسازی، نگهداشت، ارزشیابی و تعالی استعداد)، 13 مولفه و 83 شاخص می باشد.
طراحی مدل مدیریت بحران در راستای بهبود نظام مدیریت منابع انسانی (موردمطالعه: جمعیت هلال احمر شهرهای ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و مدیریت شهری سال نهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۵
124-103
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق حاضر، طراحی مدل مدیریت بحران به منظور بهبود نظام مدیریت منابع انسانی در سازمان جمعیت هلال احمر می باشد. این تحقیق از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهی ت و روش، توص یفی از ن وع همب ستگی می باشد. جامعه آماری پژوهش، کارشناسان و مدیران عملیاتی جمعیت هلال احمر می باشد که بر مبنای جدول مورگان، ۱۵۲ نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده اند. ابراز گردآوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته می باشد که برای روایی صوری پرسش نامه از دو نفر عضو هیئت علمی و متخصص در مدیریت منابع انسانی کمک گرفته شده است. برای روایی محتوایی پرسش نامه، از فرمول CVR استفاده شده و پایایی تحقیق با استفاده از آزمون کرونباخ نسبت به سنجش پرسش نامه اقدام شده است. در انجام تحلیل عاملی، از شاخص KMO و آزمون بارتلت استفاده گردیده است. برای بررسی روایی و اعتبار مدل، به بررسی میزان و سطح معنی داری ( t-value ) مسیرهای بین هر یک از متغیرهای نهفته با شاخص های مربوطه به آن پرداخته شده است. به منظور اولویت بندی میزان تأثیر هر یک از ابعاد بر متغیر اصلی پژوهش و نیز جدول شاخص های برازندگی برای نشان دادن برازش کلی سازه با داده های مورد استفاده ارائه گردیده است. نتایج نشان دادند مدیریت منابع انسانی بر مدیریت بحران تأثیر مثبت و معنی داری دارد.
ارائه الگوی جذب دانشجومعلم در دانشگاه فرهنگیان (با رویکرد آمیخته)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی پذیرش و جذب دانشجومعلمان در دانشگاه فرهنگیان انجام گرفت. روش پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از نظر نوع دادها، آمیخته اکتشافی واز نظر ماهیت و نوع مطالعه در بخش کیفی، داده بنیاد از نوع خودظهور، و در بخش کمی، پیمایشی- مقطعی بوده است. جامعه پژوهش در بخش کیفی کلیه خبرگان حوزه آموزش و جذب دانشجومعلمان بودند که به روش هدفمند از نوع گلوله برفی و با معیار اشباع نظری داده ها، 18 نفر از آنان انتخاب شدند. در بخش کمّی نیز جامعه پژوهش شامل همه رؤسا و مدیران پردیس های استان های مازندران، گیلان، گلستان، اردبیل، آذربایجان غربی، سیستان و بلوچستان، مرکزی، همدان، قم، سمنان، تهران، قزوین، خراسان شمالی، سبزوار و خراسان رضوی دارای مدرک کارشناسی ارشد و بالاتر در رشته های علوم انسانی بودند که به روش تصضادفی و براساس جدول مورگان 127 نفر انتخاب شدند. ابزار پژوهش در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی، پرسشنامه بود. تحلیل داده ها در بخش کیفی از طریق کدگذار یو در بخش کمی با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی انجام گرفت. نتایج پژوهش الگویی مرکب از شش بعد به ترتیب اولویت، شامل ابعاد اعتقادی، ویژگی های شخصیتی، پیشینه تحصیلی، هویت شناسی، بعد اجتماعی، و بعد مهارتی، و 14 مؤلفه و88 شاخص را نشان داد. نتایج بخش کمی نیز نشان داد ابعاد شناسایی شده در یک ساختار متجانس، سازه های الگوی یک مفهوم با عنوان الگوی جذب دانشجومعلم دانشگاه فرهنگیان را حمایت می کنند.
ارتباط رهبری دانش و توانایی جذب دانش در ادارات کل ورزش و جوانان غرب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش عبارت است از تبیین ارتباط رهبری دانش و توانایی جذب دانش در ادارات کل ورزش و جوانان غرب ایران بود. پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی و به شیوه میدانی انجام گرفت. برای گردآوری داده های پژوهش از دو پرسشنامه استاندارد رهبری دانش بر اساس مدل ویتالا و توانایی جذب دانش بر اساس مدل مینباوا و همکاران استفاده شده است. جامعه آماری شامل تمامی کارکنان مرد و زن ادرات کل ورزش و جوانان شمال غرب کشور که با استفاده از روش نمونه گیری غیر تصادفی هدفمند 274 نفر به عنوان نمونه آماری جهت مطالعه انتخاب شدند. برای سنجش میزان پایایی از ضریب آلفای کرونباخ در یک مطالعه مقدماتی روی یک نمونه 40 نفری، پرسشنامه رهبری دانش 93/0 =α و توانایی جذب دانش 83/0=α به دست آمد. داده های تحقیق پس از جمع آوری با استفاده ازt تک نمونه ای، ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چند گانه تحلیل شدند نتایج گویای آن است که، وضعیت رهبری دانش با مقدار (5.66 t= ، 001/ 0 p= ) بالاتر از سطح متوسط و توانایی جذب با مقدار (0.33- t= ، 001/ 0 p= ) پایین تر از حد متوسط بود همچنین بین رهبری دانش و ظرفیت جذب دانش ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد و مولفه حمایت از فرایند یادگیری فردی و گروهی می توانند ابعاد قابلیت جذب دانش{ انگیزش کارکنان (0.45=β) و توانایی کارکنان (0.68=β)} را پیش بینی کنند. بنابراین می توان نتیجه گرفت که وجود یک رهبری دانش محور در ادارات تربت بدنی می تواند در افزایش توانایی جذب دانش کارکنان نقش موثری داشته باشد.
مدلسازی جذب حامیان مالی در ورزش قهرمانی هندبال کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت ورزشی سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۵۵)
1107 - 1126
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مدلسازی جذب حامیان مالی در ورزش قهرمانی هندبال کشور انجام گرفت. تحقیق از نوع توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش شامل صاحب نظران (کارشناسان فدراسیون هندبال، رؤسای هیأت های هندبال و ورزشکاران باسابقه هندبال)، متخصصان بازاریابی ورزشی، مدیران لیگ های برتر هندبال آقایان و بانوان و مدیران و کارشناسان فروش و بازاریابی شرکت های حامی مالی موجود لیگ و مسابقات هندبال در سطح کشور به تعداد 206 نفر بود و براساس تعداد گویه ها، به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار تحقیق، پرسشنامه محقق ساخته بود که روایی آنها با استفاده از نظر متخصصان و پایایی آن نیز از طریق ضریب آلفای کرونباخ (96/0α=) تأیید شد. برای چگونگی توزیع داده ها از آزمون کولموگروف-اسمیرنوف(K-S) استفاده شد. یافته های تحقیق حکایت از آن دارد که 5 عامل اقتصادی، اجتماعی-فرهنگی، محیطی، رسانه ها و ارتباطات و مدیریتی-ساختاری به ترتیب شاخص جذب حامیان مالی در ورزش قهرمانی هندبال را به صورت معنا دار و مثبت پیش بینی کردند، بدین ترتیب و با توجه به ضرایب به دست آمده مدل نهایی پژوهش تأیید شد. همچنین نتایج نشان داد که مدل پیشنهادی، از نکویی برازش برخوردار است و موجب جذب حامیان مالی می شود. بر این اساس مدیریت فدراسیون هندبال کشور لازم است که به این 5 مؤلفه توجه ویژه کرده و زیرساخت های لازم در این فدراسیون را به ویژه با توجه به شرایط و نظام اقتصادی کشور فراهم سازد و در پی ایجاد فضای رقابتی بر آن باشد.
ارائه الگویی جهت تدوین راهبرد برون سپاری منابع انسانی در بخش دولتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش ارائه الگویی جهت تدوین راهبردهای برون سپاری منابع انسانی در بخش دولتی ایران مطالعه موردی سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی بود. روش پژوهش کیفی از نوع استراتژی داده بنیاد و میدان پژوهش شامل مدیران و کارشناسان و مشارکت کنندگان از طریق نمونه گیری نظری انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها در حوزه عمل، از تحقیقات میدانی و ابزار مصاحبه استفاده شد. نتایج نشان داد که شرایط عِلّی مؤثر بر برون سپاری فعالیت های منابع انسانی در حوزه جذب و آموزش، در مجموع 4 کُد محوری شامل اصلاح نظام جذب و آموزش منابع انسانی؛ کاهش هزینه ها؛ کیفیت فرآیند جذب و آموزش و بهره وری و شرایط زمینه ای شامل توسعه همکاری های برون سازمانی؛ خلق ظرفیت درون سازمانی و سیاست های کلان کشور و نیز شرایط مداخله گر شامل ضعف فرهنگ؛ عدم حمایت ناشی از ناآگاهی؛ ضعف نظارت و کنترل؛ نبود موسسات آموزشی معتبر و باسابقه و ضعف دانشی در سازمان است. همچنین راهبردهای اتخاذ شده برون سپاری فعالیت های منابع انسانی، در مجموع 5 کُد محوری فرهنگ سازی؛ بهسازی ساختار منابع انسانی؛ دقت در انتخاب مؤسس ات آموزشی و آگاه سازی مدیران و نظارت مستمر و نیز پیامدها شامل کاهش هزینه ها؛ پوشش ضعف نیروی انسانی بخش آموزش و جذب و کیفیت آموزش ها و خدمات بود. در بخش مدل نهائی نیز12 مولفه ارایه شد.
تبیین مؤلفه های عدالت توزیعی در جذب منابع انسانی با رویکرد اسلامی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
همچنان که یکی از ابعاد بندگی انسان بعد فردی اوست، بعد اجتماعی نیز یکی دیگر از ابعاد بندگی معرفی شده است. با توجه به تأثیری که سازمان ها در شکل دهی رفتار اجتماعی و بعد بندگی دارند، می توانند به عنوان زمینه ساز بهبود بعد اجتماعی بندگی، مطرح شوند. از سوی دیگر، نیز آسیب های فقدان ضابطه مندی و جناح محوری در تعاملات سازمان، موجب ناکارایی و ایجاد خلل در زمینه های بندگی اجتماعی خواهد شد. بدین روی، عدالت محور ساختن تعاملات سازمان، بر اساس نگاه وحیانی اسلام، می تواند زمینه را برای بهبود بندگی اجتماعی انسان و نیز نیل به هدف اصلی آفرینش، فراهم آورد. یکی از گلوگاه های عدالت محور ساختن سازمان فرایند «جذب» است. رعایت عدالت سازمانی، که به عدالت توزیعی، رویه ای و مراوده ای تعریف شده است، می تواند زمینه را برای بهبود این تعاملات در فرایند جذب منابع انسانی فراهم آورد. پژوهش حاضر به روش «توصیفی- استنباطی» (اجتهادی- تفسیری) به تبیین مؤلفه های «عدالت توزیعی» در فرایند جذب پرداخته و مؤلفه های دانش و مهارت تخصصی، سلامت جسمی و روانی، اتحادیه های کارگری، مصاحبه ویژگی های اولیه، آزمون های استخدام، اطاعت پذیری، تقوای الهی، امانت داری، اصالت و نسب را به عنوان مؤلفه های عدالت توزیعی برشمرده است.
عوامل موثر در جذب جوانان برای عضویت در جمعیت هلال احمر مطالعه موردی: کلانشهر تهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
مقدمه: تشکل های امداد رسانی، باید در صدد راه هایی برآیند تا بتوانند مشارکت را به یک هنجار فرهنگی تبدیل کنند. هدف از مطالعه حاضر، بررسی عوامل مؤثر در جذب دانش آموزان، دانشجویان و جوانان برای عضویت در سازمان جوانان جمعیت هلال احمر می باشد. روش ها: در این مطالعه مقطعی حجم نمونه شامل 381 نفر عضو سازمان جوانان جمعیت هلال احمر شهر تهران هستند که از این تعداد 220 نفر در شاخه دانش آموزی، 88 نفر در شاخه دانشجویی و 73 نفر در شاخه جوانان قرار داشتند. اطلاعات مورد نیاز از طریق رجوع به اطلاعات موجود، اطلاعات ثانویه، مشاهده مستقیم، مصاحبه نیمه متمرکز و تکمیل پرسشنامه جمع آوری شد. یافته ها: نتیجه گیری: مشارکت در فعالیت های امدادی به خصوص در سطوح جوانان با عوامل متعددی در ارتباط است که لزوم توجه به این موارد در برنامه ریزی های مسئولان می تواند کمک مؤثری در جذب و نگهداری اعضا باشد
شناسایی عوامل مؤثر بر جذب و نگهداری گروههای مردمی داوطلب ارائه خدمات داوطلبانه در جمعیت هلال احمر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
مقدمه:یکی از ارکان تحقق رسالت های سازمان داوطلبان جمعیت هلال احمر، جذب و نگهداری نیروی انسانی داوطلب کارآمد و موثر بوده بنابراین لازم است تدابیری اندیشید تا این مهم به نحو مطلوبی تحقق یابد. بر همین اساس، هدف اصلی این پژوهش شناسایی عوامل مؤثر برجذب و نگهداری گروههای مردمی داوطلب ارائه خدمات داوطلبانه درجمعیت هلال احمر شهر تهران می باشد. روش ها:جامعه آماری شامل اعضا و گروههای داوطلب مردمی بالای 29 سال سن در جمعیت هلال احمر شهر تهران است، که حدودا 1800 نفر می باشد. با توجه به ناهمگن بودن اعضای جامعه، از روش نمونه گیری طبقه بندی شده و جدول مورگان 317 نفر انتخاب شدند که پس از جمع آوری داده ها، با توجه به اهداف و ماهیت تحقیق از روش تحلیل عاملی برای تجزیه و تحلیل پرسشنامه ها استفاده شد. یافته ها: در بخش جذب از کل واریانس تبیین شده، 590/24 درصد را عامل اول، 667/16 درصد را عامل دوم، 285/16 درصد را عامل سوم و 131/10 درصد را عامل چهارم تبیین می کند و در بخش نگهداری از کل واریانس تبیین شده، 957/19 درصد را عامل اول، 888/14 درصد را عامل دوم، 546/13 درصد را عامل سوم، 305/12 درصد را عامل چهارم و 095/11 درصد را عامل پنجم تبیین می کند. نتیجه گیری: متغیرهای مربوط به سئوالات بخش جذب به ترتیب تحت 4 عامل: ابزارهای تشویقی، ابزارهای فنی ارتباطات و تبلیغات، ابزارهای اطلاع رسانی، و توجه به روابط انسانی قرار گرفتند. همچنین متغیرهای مربوط به بخش نگهداری تحت 5 عامل زیر قرار گرفتند: فرهنگ سازمانی، مدیریت منابع انسانی، مشارکت و کار تیمی، وظایف مدیریت و رهبری، و انگیزش.
بررسی عوامل مؤثر در جذب و ماندگاری دواطلبان جمعیت هلال احمر استان خراسان رضوی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
Journal of Rescue and Relief (امداد و نجات) دوره نهم تابستان ۱۳۹۶ (۲۰۱۷ م) شماره ۲ (پیاپی ۳۴)
۲۶-۱۴
مقدمه: اهمیت جذب و ماندگاری نیروی انسانی داوطلب و مشارکت های مردمی به اندازه ای است که همه تلاش ها و فعالیت های جمعیت هلال احمر متکی به آن تعریف شده است. در این نوشتار سعی شده است تا به بررسی عوامل مؤثر بر جذب و ماندگاری داوطلبان در جمعیت هلال احمر استان خراسان رضوی پرداخته شود. روش: این تحقیق به روش پیمایش و به صورت مقطعی انجام شده است که طی آن 350 نفر داوطلب عضو جمعیت هلال احمر خراسان رضوی پرسشنامه را تکمیل کردند. نمونه مورد بررسی به روش نمونه گیری طبقه ای از بین شعب مناطق برخوردار، نیمه برخوردار و نابرخوردار استان خراسان رضوی انتخاب شدند. یافته ها: داوطلبان با هدف یادگیری و دانش اندوزی درباره ایمنی و کمک های اولیه جذب هلال احمر می شوند. برخورداری از مهارت های متناسب با فعالیت های هلال احمر، تبلیغات دهان به دهان از طریق دوستان و سایر اعضای خانواده و تبلیغات رسانه ای و محیطی به ترتیب اهمیت، از دیگر عوامل مؤثر در جذب داوطلبان قلمداد می شوند. همچنین رضایت از ماهیت و محتوای فعالیت، مهم ترین عامل ماندگاری اعضا بوده است. بدین معنا که هر چه فعالیتی که عضو انجام می دهد شادتر، شفاف تر (از نظر شرح وظایف) و متناسب با علایق وی باشد، احتمال ماندگاری وی را قوت می بخشد. نتیجه گیری: تقویت انگیزه نیروی انسانی داوطلب یکی از روندهای کلیدی توسعه و مشارکت اجتماعی در جامعه می باشد، بنابراین لازم است تدابیری اندیشید تا این مهم به نحو مطلوبی تحقق یابد. بخش عمده ای از راهکارهای جذب و ماندگاری داوطلبان به ارتقا و بهبود آگاهی و شناخت اعضا از اهداف و فعالیت های جمعیت پیش و پس از عضویت بازمی گردد. در نتیجه شناخت صحیح است که انتظارات اعضا از جمعیت واقعی می شود. از طرف دیگر جمعیت هلال احمر با برنامه ریزی صحیح فعالیت ها قادر است از تمایلات مشارکت جویانه داوطلب به طور هدفمند و مداوم در جهت اهداف خود بهره مند شود.
طراحی الگوی نظام مند جذب و به کارگیری استعدادهای برتر در یک سازمان دفاعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سرمایه های انسانی (نخبگان و متخصصان) هر کشوری، ارزشمندترین ث روت مل ی آن، به شمار م ی آیند و و نه تنها منابع مالی و فناورانه تنها مزیت کشورها به حساب نمی آید، بلکه در اختیار داشتن افرادی مستعد و توانمند می تواند فقدان و یا نقص سایر منابع را جبران کند. هدف اصلی این پژوهش طراحی الگوی نظامند جهت جذب و به کارگیری استعدادهای برتر در یک سازمان دفاعی بوده و بدین منظور از روش پژوهش کیفی استفاده شده است. این پژوهش، از نظر نوع هدف کاربردی، از نوع روش کیفی و دارای ماهیت اکتشافی است. اطلاعات لازم از طریق مطالعات کتابخانه ای، بررسی اسناد و انجام مصاحبه عمیق با تعداد 11 نفر از خبره های سازمانی و دانشگاهی، جمع آوری شده است. جامعه ی آماری پژوهش، شامل صاحب نظران و خبرگان دانشگاهی و سازمانی در حوزه منابع انسانی بوده و به منظور انتخاب نمونه از روش نمونه گیری گلوله برفی تا زم ان اش باع نظری بهره گیریشده است. جهت تجزیه وتحلیل داده ها، رویکرد نظامند و روش تحلیل مضمون (شبکه مضامین) مورد استفاده قرار گرفته است. الگوی طراحی شده نشان می دهد که درون داد نظام جذب و به کارگیری استعدادهای برتر شامل رسالت و مأموریت، قوانین، منابع مادی، راهبردها و سیاست ها، تجزیه وتحلیل و طراحی مشاغل متناسب، ساختار و نگرش بوده و فرایند ها شامل شیوه شناسایی و جذب، شیوه های ارزیابی، معاینات، شیوه آموزش و نحوه به کارگیری است؛ و برون داد شامل پیامدهای فردی، سازمانی و فراسازمانی می باشد.
ارائه مدل افزایش تعلق خاطر کاری اساتید دانشگاه آزاد اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۲ بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۵
101 - 120
حوزه های تخصصی:
مقدمه : این پژوهش که با هدف ارائه مدل افزایش تعلق خاطر کاری اساتید دانشگاه آزاد اسلامی انجام شد.
روش : این مطالعه به لحاظ هدف، کاربردی، برحسب نوع داده ها؛ آمیخته(کیفی-کمی)، از نظر شیوه گرداوری داده ها و روش پژوهش، توصیفی تحلیلی و پیمایشی است. جامعه آماری را در بخش کیفی، خبرگان علمی دانشگاه و متخصصان آموزش عالی و در بخش کمی، اعضای هیئت علمی دانشگاه آزاد شهر تهران تشکیل دادند که به ترتیب به روش هدفمند و اشباع نظری و از طریق معادلات ساختاری نمونه گیری شدند. برای گردآوری داده ها از ابزارهای مصاحبه نیمه ساختار یافته و پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد که روایی و پایایی ابزارها مورد بررسی و تائید قرار گرفت. روش تحلیل داده ها در بخش کیفی کدگذاری نظری برگرفته از روش نظریه پردازی داده بنیاد و در بخش استنباطی و کمی آزمون های تی تک نمونه ای، مدل سازی معادلات ساختاری (تحلیل عاملی تأییدی) و تحلیل عاملی اکتشافی بود.
یافته ها : نتایج حاصل از تحلیل عاملی نشان داد که مؤلفه های نیرومندی، جذب، وقف، به عنوان عوامل تشکیل دهنده تعلق خاطر کاری اساتید، مؤلفه های سرمایه روانشناختی، هوش هیجانی، حمایت سازمانی، رهبری خدمتگزار، هویت سازمانی، احساس معنا در کار، به عنوان عوامل اثرگذار و مؤلفه های تعهد سازمانی، تعادل کار و زندگی، عملکرد شغلی، به عنوان مؤلفه های تأثیرپذیر شناسایی و برازش مطلوب مدل افزایش تعلق خاطر کاری اساتید را ارائه می دهد.
نتیجه گیری : نتایج تحقیق نشان می دهد که با بازنگری در برنامه ریزی و مدیریت جذب و نگهداری نیروی انسانی، تجدید نظر در شیوه های انتخاب مدیران، تعادل در استفاده از مدیران خارج از سازمان و تغییر در سبک رهبری دانشگاه، می توان رغبت و تعلق خاطر کاری در اساتید دانشگاه آزاد اسلامی را ارتقاء داد.
مطالعه تطبیقی رویکردهای انتخاب و بکارگیری معلّم تربیت بدنی و ورزش در ایران با کشورهای آمریکا، انگلستان، ژاپن و مالزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در ورزش تربیتی (دانشگاهی) تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۷
17 - 50
حوزه های تخصصی:
هدف مطالعه حاضر بررسی و مقایسه رویکردهای انتخاب و بکارگیری معلّمان تربیت بدنی و ورزش در ایران با کشورهای آمریکا، انگلستان، ژاپن، مالزی بود. تحقیق از نوع کیفی-کاربردی و مبتنی بر رویکرد تطبیقی است. سطح مکانی تطبیق، کشورهای آمریکا، انگلیس، ژاپن، مالزی و ایران است که به شکل هدفمند انتخاب شده اند. داده ها از طریق اسناد کتابخانه ای، جستجو در شبکه های جهانی، گزارش ها و مقاله های علمی جمع آوری و در چهارچوب الگوی بِرِدی، توصیف، تفسیر، هم جوار و مقایسه گردیده است. نتایج نشان داد در کشورهای آمریکا، انگلیس، ژاپن و مالزی مسئول آماده سازی معلّمان تازه کار تربیت بدنی و ورزش، کالج ها، دانشگاه ها، مراکز آموزشی و نهادهای اجتماعی و خصوصی هستند، در حالی که در ایران این مسئولیت در انحصار دانشگاه فرهنگیان است. کسب گواهی صلاحیت تدریس تربیت بدنی و ورزش در کشورهای منتخب بجز ایران الزامی است. دانشجو معلّمان ایرانی، با شروع تحصیل متعهّد به خدمت اند و به استخدام دولت در می آیند در حالی که در دیگر کشورهای مورد مقایسه، چنین نیست. وضعیت حقوق و دستمزد معلّمان در کشورهای آمریکا، انگلیس، ژاپن و مالزی از سایر کارمندان دولت مناسب تر است، در حالی که در ایران، از شرایط مناسبی برخوردار نیست. در مجموع معلّمان ایرانی در حوزه حقوق و دستمزد، با چالش ها و مشکلات اساسی مواجه هستند. تدوین مسیرهای متفاوت آموزش معلّم تازه کار تربیت بدنی، تبیین فراشدهای اعطاءِ گواهی صلاحیت تدریس، توجّه بیشتر به مهارت های تدریس در شرایط واقعی و ارزیابی ها، ارتقاءِ تسهیلات سخت افزاری و نرم افزاری نومعلّمان، ترمیم وضعیت اقتصادی و معیشتی معلّمان و انتفاع از ویژگیِ استخدام دائم معلّمان و شرایط شبانه روزی دوره های دانشگاه فرهنگیان به مثابه یک فرصت ازجمله راهکارهای پیشنهادی است.
طراحی مدل مدیریت استعداد در ورزش کاراته ایران با رویکرد طرح های ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت ورزشی سال چهاردهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۵۹)
222 - 202
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف این پژوهش طراحی مدل مدیریت استعداد در ورزش کاراته ایران با رویکرد طرح های ترکیبی بود. روش پژوهش: روش پژوهش ترکیبی اکتشافی دومرحله ای از نوع ابزارسازی بود. روش پژوهش کیفی، مطالعه موردی کیفی و مشارکت کنندگان بالقوه شامل 12 نفر از کارشناسان و خبرگان ورزش کاراته و اساتید دانشگاهی مسلط به استعدادیابی با روش نمونه گیری گلوله برفی بودند. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه ورزشکاران، مدیران هیئت استانی، مدیران فدراسیون ها، استعدادیاب ها، داوران و مربیان ورزش کاراته بود که تعداد آن ها 500 نفر می باشد. نمونه آماری با توجه به جدول مورگان 217 نفر در نظر گرفته شد و نمونه گیری به صورت تصادفی در دسترس در نظر گرفته شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آمار توصیفی و مدل معادلات ساختاری برای بررسی برازش مدل پژوهش استفاده گردید. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که مقدار T مربوطه هر عامل تأثیر معناداری را دارد و تمامی چارچوب مدل مدیریت استعداد در ورزش کاراته ایران مورد تأیید قرار گرفت. همچنین عوامل نگهداشت با تأثیر 86/0 مهم ترین عامل در چارچوب مدل مدیریت استعداد در ورزش کاراته ایران می باشد. نتیجه گیری: بنابراین با توجه به ضرورت استعدادیابی در ورزش و به خصوص ورزش کاراته، به مدیران و دست اندرکاران ورزش کاراته، توصیه می شود که به هر یک از فاکتورهای شناسایی شده در خصوص استعدادیابی در ورزش کاراته توجه نمایند.
ارائه الگویی مطلوب برای پذیرش داوطلبان ورود به دانشگاه فرهنگیان
این مقاله با هدف تدوین ارائه الگویی مطلوب جهت پذیرش متقاضیان ورود به دانشگاه فرهنگیان انجام گردید. روش پژوهش پدیدارنگاری مورد استفاده قرار گرفت و اطلاعات لازم از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری شد. جامعه پژوهش شامل تمامی اساتید صاحب نظر و متخصص حوزه علوم تربیتی و روان شناسی دانشگاه فرهنگیان مشهد و دانشگاه فردوسی مشهد، کلیه دانشجو معلمان و دانش آموختگان دوره کارشناسی دانشگاه فرهنگیان شهر مشهد و تمامی مصاحبه گران گزینش سازمان آموزش و پرورش خراسان رضوی بودند که با روش نمونه گیری هدفمند، تعداد 35 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. پس از ضبط، پیاده سازی، تحلیل، و کدگذاری مصاحبه ها، مقوله های شناسایی شده در 4 مرحله؛ قبل از ورود دانشگاه، بدو ورود به دانشگاه، دوران دانشگاه، و پس از دانشگاه در قالب الگویی مناسب برای انتخاب، گزینش، و پذیرش دانشجو معلمان در دانشگاه فرهنگیان تدوین گردید. در پایان، بر اساس این الگو، پیشنهادات پژوهشی و کاربردی جهت استفاده مسئولین و متولیان امر پذیرش داوطلبان ورود به حرفه معلمی مطرح گردید.
آسیب شناسی سیاست گذاری جمهوری اسلامی ایران در حوزه جذب و نگهداری نخبگان و استعدادهای برتر(مقاله علمی وزارت علوم)
با توجه به اهمّیّت، نقش و جایگاه نخبگان در توسعه و تعالی کشورها، به خصوص در زمینه تولید علم، هنر و فناوری، مدیریت نخبگان امری ضروری است. در این راستا سند راهبردی کشور در امور نخبگان، مبتنی بر اصول و ارزش های اسلامی تصویب شده، تا شناسایی صحیح مسائل، شرایط و امکانات کشور، راهبردها و اقدامات کلان را برای فراهم شدن زمینه های «نخبه شناسی»، «نخبه پروری»، «نخبه گزینی» و «نخبه گماری» در جهت نیل به اهداف سند راهبردی تبیین کند. هدف از پژوهش حاضر، ارزیابی سیاست گذاری جمهوری اسلامی ایران در حوزه جذب و بکارگیری نخبگان در دستگاه های اجرایی است که با استفاده از رویکرد مبتنی بر مرور سیستماتیک اجرا شده است. در این پژوهش، برای تجزیه و تحلیل اطلاعات حاصل از مرور سیستماتیک با رویکردی کیفی، 12 شاخص طراحی و برای هر پژوهش به طور جداگانه اِعمال شده است؛ لذا در مجموع با شاخص های دوازده گانه، تجزیه و تحلیل اطلاعات هر پژوهش به شکل هدفمند استخراج شده است. بر اساس مرور مطالعات انتخابی صورت گرفته، می توان نقش بنیاد ملی نخبگان را در سه حوزه اصلی که محوریت فرایند جذب و نگهداری را تشکیل می دهند، به شناسایی، حمایت و توانمند سازی و جذب و نگهداری تقسیم کرد.
پیامدهای بازاندیشی در مفهوم نخبگی(مقاله علمی وزارت علوم)
در هر جامعه ای مجموعه ای از نهادها و سازکارها با موضوع نخبگی و نخبگان ارتباط و تعامل دارند، که در مجموع شکل دهنده یک نظام نخبگانی هستند. نظام نخبگانی در مجموع لازم است تا برخوردار از کارکردهای 1) شناسایی، 2) جذب، 3) هدایت، اعم بر آموزش و پرورش، 4) به کارگیری، 5) حمایت، 6) تکریم، 7) الگوسازی و 8) نگهداشت باشد. هر یک از کارکردها بر اساس فهم و ادراکی از مفهوم نخبگی و نخبه در سطح جامعه عملیاتی می شود. پس این درک عمومی از مفاهیم است که نهادها، ارتباطات میان آنها و ماموریت های آنان را شکل می دهد. اما رشد و توسعه فهم مبتنی بر مطالعات و تجربیات، بازنگری در این مفاهیم بنیادی را ضروری می سازد. در این مقاله بر پایه یک تحلیل سیستمی به بازاندیش در مفهوم نخبه و نخبگی اقدام شده است. نتایج مطالعه نشان می دهد که اصلی ترین مشکل در رویکردهای مربوط به نظام نخبگانی، ناشی از فهم متداول از واژه نخبه است، که عمدتا مبتنی بر تیزهوشی و نهایتا استعداد درخشان استوار شده است و به سایر جنبه های نخبگی یعنی خبرگی و کنشگری اجتماعی توجهی نشده است.
واکاوی سازوکارهای شناسایی و انتخاب اعضای هیات علمی مستعد در دانشگاه های جامع با تراز عملکرد منطقه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی سال ۲۶ بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱
175 - 196
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، واکاوی سازوکارهای شناسایی و انتخاب اعضای هیأت علمی مستعد در دانشگاه های جامع با تراز عملکرد منطقه ای است. این پژوهش در چارچوب رویکرد کیفی انجام شده است. به همین منظور، تعداد 15 نفر از خبرگان دانشگاهی و اجرایی مطلع نسبت به جذب هیأت علمی به صورت هدفمند و با راهبرد نمونه گیری نظری انتخاب شده و به صورت نیمه ساختاریافته مورد مصاحبه قرار گرفتند. برای تحلیل داده ها از تکنیک تحلیل موضوعی (تم) استفاده شد. برای اطمینان از روایی پژوهش، از بررسی توسط اعضاء (مصاحبه شوندگان) و روش چند سویه نگری منابع داده ها و برای محاسبه پایایی کدگذاری های انجام شده، از روش های پایایی باز آزمون و پایایی توافق درون موضوعی (توافق بین دو کدگذار) استفاده گردید. پس از پیاده سازی محتوای مصاحبه ها و تحلیل مقدماتی آن ها، کدها یا مفاهیم اولیه شناسایی و به منظور دستیابی به مقوله های اصلی کدهای مشابه در طبقه هایی خاص قرار گرفتند. درنهایت برای هر یک از طبقات عنوانی که دربرگیرنده کل کدهای آن طبقه باشد، انتخاب گردید. درنتیجه این مطالعه شانزده (16) سازوکار برای شناسایی و انتخاب اعضای هیأت علمی مستعد در دانشگاه ها جامع با تراز عملرد مطنقه ای شناسایی گردید که به اعتقاد خبرگان شناسایی و انتخاب اعضای هیأت علمی متناسب با رسالت و اهداف دانشگاه و اختصاص زمان بیشتر به فرایند استعدادیابی و استعدادگزینی اعضای هیأت علمی از بیشترین اهمیت برخوردار می باشند.
شناسایی ملاک هایی جذب اعضای هیئت علمی و ارائه راهکارهای مناسب مورد مطالعه: مؤسسات آموزش عالی غیر دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی ملاک های جذب اعضای هیئت علمی و ارائه راهکارهای مناسب با تمرکز بر مؤسسات آموزش عالی غیردولتی بود. بنابراین سعی شد از داده های کیفی و کمی برای نیل به هدف یادشده استفاده شود. این پژوهش با رویکرد آمیخته به شیوه متوالی در دو بخش کیفی و کمی انجام شد؛ ابتدا در مرحله کیفی با استفاده از قانون اشباع نظری برای تعیین حجم نمونه مورد نظر، از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته با 16 نفر از اعضای هیئت علمی که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده بودند، مؤلفه های جذب اعضای هیئت علمی شناسایی و داده های پژوهش با تکنیک تحلیل تم، تجزیه وتحلیل شد. در بخش کمی برای جمع آوری اطلاعات با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته در مقیاس وسیع تر در بین نمونه هایی متشکل از خبرگان (صاحب نظران، متخصصان جذب، اعضای هیئت علمی و متقاضیان درگیر در فرایند جذب هیئت علمی) برنامه های جذب اعضای هیئت علمی که درزمینه یاد شده مطلع محسوب می شدند، توزیع گردید. حجم نمونه انتخابی بر اساس یک قاعده به منظور انجام تحلیل عامل تأییدی، 300 نفر با بهره گیری از روش طبقه ای متناسب تعیین شد. روش تجزیه و تحلیل داده ها در بخش کیفی مشتمل بر سه مرحله کد گذاری باز، محوری و انتخابی می باشد که پس از اشباع نظری خبرگان، الگوی جذب اعضای هیئت علمی مؤسسات آموزش عالی غیردولتی مشتمل بر چهار بعد و 33 مؤلفه و 140 گویه به دست آمد. همچنین در راستای تحلیل های تکمیلی و به منظور اعتبارسنجی الگوی ارائه شده، با نرم افزار Amos و با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی، داده ها تجزیه وتحلیل شد. تحلیل های مدل یابی معادلات ساختاری، برازندگی الگو را با داده ها مورد حمایت قرار دادند. باتوجه به یافته های حاصل، این الگوی می تواند، اطلاعات مناسبی برای جذب اعضای هیأت علمی مؤسسات آموزش عالی غیردولتی در اختیار قرار دهد.