مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۰۱.
۱۰۲.
۱۰۳.
۱۰۴.
۱۰۵.
۱۰۶.
۱۰۷.
۱۰۸.
۱۰۹.
۱۱۰.
۱۱۱.
۱۱۲.
۱۱۳.
۱۱۴.
۱۱۵.
۱۱۶.
۱۱۷.
۱۱۸.
۱۱۹.
۱۲۰.
انگلیس
خلیج فارس و کرانه ها و پس کرانه های آن از روزگاران باستان تا به امروز، صحنه کشمکش های سیاسی - نظامی زیادی بوده است. این منطقه، از نیمه دوم قرن هجدهم میلادی به بعد، تحولات سیاسی- مذهبی جدیدی را در خود شاهد بود که واکنشِ حاکمان و دولت های منطقه و فرامنطقه ای را در پی داشت. یکی از این تحولات، شکل گیری قدرت جدید آل سعود وهابی در مرکز شبه جزیره عربستان امروزی بود که به تدریج دایره نفوذ و سیطره خود را به کرانه ها و پس کرانه های خلیج فارس گسترش داد و به نوعی هژمونی خود در مناطق جنوبی خلیج فارس را نمایان ساخت. پژوهش حاضر، با رویکرد توصیفی- تحلیلی و به روش اسنادی- کتابخانه ای به این موضوع پرداخته و نتایج یافته های آن نشان می دهد که قدرتِ مذکور در ابتدا و با بهره برداری از شرایط موجود، توانست توازن قُوا و معادلات سیاسی منطقه را تا حدود زیادی به نفع خود رقم زند و تا بیش از نیم قرن، حاکمیت های رو به تحلیل رفته هم جوارِ خلیج فارس از جمله ایرانِ دورانِ قاجار و امپراتوری عثمانی را تحت الشعاع اقدامات خود قرار دهد و به عنوان قدرت جدید در منطقه نمایان شود، هرچند مدتی بعد دوره اول قدرت گیری آنها پایان یافت.
کاربست مفهوم سلطانیسم در تبیین شکست نظامی ایران در شهریور 1320(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخی جنگ سال پنجم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۱۵)
23 - 45
حوزه های تخصصی:
اشغال ایران در شهریور 1320 و گریز نظامیان و انحلال ارتش ایران؛ ورای همه تبعات نظامی و سیاسی، ضربه به تصویری بود که از ارتش رضاشاهی در اذهان عمومی شکل گرفته بود. ارتش متحدالشکلی که به شکل گسترده ای توانسته بود همه گروه های ناراضی داخلی و جنبش های محلی را سرکوب نماید، اکنون در مواجهه با دشمن خارجی به شکلی عجیب فروپاشید. ادراک چگونگی این شکست از پرسش های مهم در تاریخ معاصر ایران است. به نظر می رسد این مسئله را باید در ماهیت سلطانی حکومت پهلوی اول جستجو کرد. بر همین اساس سؤال اصلی این پژوهش آن است که چگونه ماهیت سلطانی حکومت زمینه های شکست آن در شهریور 1320 را فراهم کرد؟ برای بررسی این موضوع ضمن بهره مندی از روش توصیفی تحلیلی و گردآوری داده ها به صورت کتابخانه ای و اسنادی، مشخص شد که تأثیر ماهیت سلطانی حکومت بر نظام تصمیم گیری، کارویژه های ارتش و عدم درک درست از نظام بین الملل، شرایط را به سمتی سوق داد که عملاً ارتش در شهریور 1320 پیش از هرگونه رویارویی جدی با دشمن، دچار اضمحلال و شکست شد. به عبارتی دیگر ماهیتاً ارتشی که همچون همه اجزای دیگر دولت، در آن همه امور کلی و جزئی «حسب الامر جهان مطاع ملوکانه» انجام می گرفت، نتوانست در مقابل دشمن خارجی مقاومت و ایستادگی کند.
نقش سیاسی خانم لمبتون در تاریخ معاصر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سخن تاریخ سال سیزدهم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۹
215 - 233
حوزه های تخصصی:
به گواه تاریخ، دوره پهلوی دوم در تاریخ معاصر ایران، یکی از پرواقعه ترین دوران ها بوده است که افراد و شخصیت های زیادی با عملکردهای مختلف در وقوع جریان های سیاسی و حوادث تاریخی آن نقش داشته اند. خانم «لمبتون» فارغ التحصیل رشته زبان های شرقی از دانشگاه آکسفورد انگلستان، یکی از چهره های مؤثر در تنظیم سیاست انگلستان در رابطه با ایران در فاصله سال های 1320-1332 بوده است. گزارش های او به دولت متبوعش در طول این سال ها چهره روشنی از سیاست های بریتانیا در خاورمیانه و ایران را نشان می د هد. هدف از پژوهش حاضر با استفاده از مرور مقالات و منابع کتابخانه ای و با رویکرد توصیفی- تحلیلی، بازخوانی نقش سیاسی خانم لمبتون در تاریخ معاصر ایران است. واقعیت این است که خانم لمبتون در قامت اندیشمند و سیاستمداری آگاه به فرهنگ ایران، در طول سال های مأموریتش با رفتار آگاهانه خود، کنشگری فعال برای دست یابی انگلیسی ها به مطامع خود بوده است و استعمار انگلیس، برای حفظ منافع خود در رقابت با دولت آلمان، از هیچ اقدام مداخله گرانه ای فروگذار نمی کرده است.
مناسبات سیاسی و تجاری ایران و آلمان در جنگ جهانی دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی میزان و سطح روابط سیاسی و تجاری ایران و آلمان در سالهای جنگ جهانی دوم و عواملی که تحت تاثیر این روابط منجر به ایجاد تنش میان دولت ایران و متفقین گردید، مساله پژوهش حاضر می باشد. این پژوهش در راستای پاسخ به این سوال که روابط سیاسی و اقتصادی ایران و آلمان در این دوران تحت تأثیر چه عواملی صورت گرفت، انجام شده است. دست آوردهای پژوهش حاکی از آن است که نتیجه ی رقابت استعمارگران روس و انگلیس در ایران و تمایل رضاشاه به دیکتاتوری به ویژه بعد از روی کار آمدن هیتلر در آلمان موجبات نزدیکی رضاشاه با دولت آلمان را فراهم آورد. اما به کار نگرفتن سیاست درست در مقابل همسایه های شمالی و جنوبی کشور(شوروی و انگلستان) بهانه ی لازم را به این دولتها برای اشغال ایران را داد. این پژوهش سعی دارد با روش توصیفی–تحلیلی وکتابخانه ای، مناسبات سیاسی و تجاری ایران و آلمان در جنگ جهانی دوم را بررسی نماید.
بازگشایی مجدد پایگاه نیروی دریایی انگلیس در بحرین؛ بسترها و ضرورت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات سیاسی و بین المللی دوره هشتم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲۹
129 - 156
حوزه های تخصصی:
بریتانیا در اواخر سال 2014 درحالی پس از 43 سال با تأسیس پایگاه نظامی دریایی به بحرین بازگشت که منطقه خاورمیانه آبستن تحولات و حوادثی چون مطالبه دموکراسی، ظهور گروه های تکفیری، جنگ، رقابت و الگوهای رفتاری مختلف است. لذا سؤالی که مطرح می شود، این است که چه عواملی باعث این بازگشت و توجه مجدد انگلیس به بحرین شده است؟ فرضیه اصلی پژوهش، ضمن اذعان به تأثیرگذاری علل مختلف در اتخاذ تصمیم بریتانیا، آسیب پذیری امنیتی این کشور و بحرین طی سال های اخیر را به عنوان مهم ترین علل تأثیرگذار بر رفتار آنها می داند. نتایج مقاله نشان می دهد که عللی همچون: ظهور داعش، جلوگیری از تغییر ژئوپلتیک هویت به نفع شیعیان، نفت، حمایت از متحدان، اهمیت جغرافیای سیاسی و راهبردی بحرین، ایجاد امنیت نظامی - سیاسی در بحرین و در کل، تغییر شرایط سیاسی و اقتصادی منطقه به نفع انگلیس، عوامل بازگشایی مجدد این پایگاه در بحرین هستند. برای انجام پژوهش، از نظریه واقعگرایی به عنوان چارچوب نظری استفاده شد. روش پژوهش نیز توصیفی- تحلیلی با استفاده از منابع کتابخانه ای و اینترنتی بوده است.
مجلس دوم شورای ملی و نقش انگلیس و روسیه در انحلال آن
حوزه های تخصصی:
ایران پس از سال ها تلاش در سال 1385 ه.ش موفق شد از پادشاه (مظفرالدین شاه) تأییدیه تشکیل مجلس شورای ملی را بگیرد. عزل محمدعلی شاه و نیابت ناصرالملک حوادث مهم تا تشکیل مجلس دوم بود.در ایران آن چنان که لازم بود برای شکل گیری مجلس و دولتی که به طور منظم با هم در ارتباط باشند، بنیاد محکمی آماده نشده بود. حضور دولت های دیگر در ایران که مهم ترین آن ها روسیه و انگلیس بودند، خود مانعی بزرگ به شمار می آمد.هم چنین، وجود رجال سیاسی بزرگ که هرکدام سیاست خاص خود را دنبال می کردند، بر وخامت اوضاع می افزود. با شکل گیری مجلس، نظراتی برای بهبود اوضاع در ایران مطرح شد که در نتیجه برای استخدام مستشار آمریکایی که کشوری مهم و بی طرف بود، رأی صادر شد.به همین جهت مستر شوستر با هیئتی وارد ایران شد و به عنوان خزانه دار کل مشغول به کار شد. امّا او ابتدا با کاهش قدرت اشراف و بزرگان، کوتاه شدن دست بیگانگان در ایران و... سبب شد تا بر علیه ش هجمه هایی بزرگ صورت بگیرد.به رغم خروج شوستر از ایران فشار سیاسی تا حدی بالا بود که مجلس دوم منحل شد و در نتیجه دولت و نائب السلطنه قدرت اصلی را در دست گرفتند.مجموعه ای کتب و مقالات موجود درباره اولتیماتوم به وضعیت ایران و نقش روسیه اشاره دارند که در این مقاله به عنوان منابع یاد شده است.ما برآنیم به نقش انگلیس اشاره کنیم و از حمایت های انگلیس نسبت به روسیه سخن خواهیم گفت.در این مقاله از روش تحلیلی – توصیفی و کمک از منابع کتابخانه استفاده شده است.
مناسبات پارسیان هند و کمپانی هند شرقی (1010تا1275ق/1601تا1858م)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در آغاز قرن هفدهم میلادی/یازده قمری، ورود انگلستان در پوشش کمپانی هند شرقی به هندوستان، به دستیابی این کشور به منابع مالی افسانه ای در شبه قاره منجر شد. با حضور انگلیس در هند، جامعه زردشتیان این کشور، معروف به پارسیان، نیز از تحول اقتصادی چشمگیری برخوردار شدند. گواه افزایش ثروت پارسیان پس از استقرار کمپانی انگلیسی هند شرقی در شبه قاره این است که آنها در سده های نوزدهم و بیستم میلادی/سیزده و چهارده قمری، با سرمایه هایی که در اختیار داشتند، کارخانه های متعدد و بزرگی را در هند راه اندازی کردند. آیا در عرصه اقتصادی و حرفه ای، میان پارسیان هند و کمپانی مراودات ویژه ای وجود داشت؟ این پرسشی است که پژوهش حاضر در پی پاسخ به آن است. در این مقاله با استفاده از منابع تاریخی مرتبط، شامل آثاری درباره پارسیان هند و همچنین تألیفاتی در زمینه آغاز و انجام کمپانی هند شرقی انگلیس، با تکیه بر رویکرد توصیفی تحلیلی، ابتدا علت های تلقی مثبت سران کمپانی از پارسیان بررسی می شود؛ سپس با مرور زندگی حرفه ای پارسیان در دو بندر مهم سورت و بمبئی که نقاط اصلی ارتباط آنها با کارکنان کمپانی بود، نمونه هایی از خدمات پارسیان به شرکت انگلیسی هند شرقی و نیز امتیازات اهدایی به سران پارسی توسط انگلیسی ها بازگو و تحلیل می شود؛ همچنین با ارائه شواهدی بازگو خواهد شد همکاری پارسیان با نمایندگان دولت انگلیس در هند، به زمینه های اقتصادی محدود نبود و آنها در عرصه سیاسی نیز از مساعدت جامعه زردشتی برخوردار بودند.
مطالعه تطبیقی شرایط مال موقوفه و مورد «تراست» از منظر حقوق اسلام و انگلیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دو نهاد خیریه «وقف» و «تراست» دارای ارکان و شرایط بسیار مشابهی هستند، به نحوی که برخی تراست را نسخه تکامل یافته وقف دانسته اند. در این پژوهش برای تبیین و پاسخ به این مسئله که آیا تراست همان وقف است و می توان به جای وقف از نهاد تراست که از انعطاف بیشتری برخوردار است، استفاده نمود یا خیر؟ به بررسی یکی از ارکان اصلی این دو نهاد که از اهمیت بیشتری برخوردار است، یعنی موضوع وقف و تراست پرداخته شده است. موضوع وقف و تراست، مالی است که متعلق وقف و تراست قرار می گیرد و در برخی موارد از جمله موجود و معین بودن، امکان منقول یا غیر منقول بودن، قابلیت بقاء در برابر انتفاع، ملکِ ایجاد کننده عقد بودن و خروج از ملکیت مالک، شرایطی یکسان و مشابه دارند. با این حال، وجود یک سری تفاوت های اساسی در خصوص عین بودن، انتقال و تعیین سهم افراد ذی نفع این دو را از هم متمایز کرده است، به نحوی که نمی توان تراست را همان وقف دانست.
رقابت آمریکا با انگلیس در شکسته شدن انحصار نفتی در دولت مصدق
منبع:
پژوهش ملل خرداد ۱۴۰۱ شماره ۷۶
77-93
ملی شدن صنعت نفت در ایران از زمان به وجود آمدن حکومت مشروطه در ایران یکی از خواسته های نمایندگان مجلس شورای ملی بوده است. این خواسته پیش از ملی شدن صنعت نفت در مجالس مختلف ابراز گردید که با مخالفت هایی روبرو گردید و یکی از مخالفان نیز محمد مصدق بود. هدف مقاله حاضر واکاوی و تحلیل چگونگی نقش دولت آمریکا در هدایت و حمایت از مصدق و جبهه ملی در خلع ید و اخراج انگلیس از صنعت نفت ایران و چگونگی ورود شرکت ها و کارتل های نفتی جهانی به صنعت نفت ایران و اینکه چه عواملی موجب گردید که مصدق از یک مخالف ملی شدن صنعت نفت به یک مدافع و پیشرو این جریان تبدیل گردد. بر همین اساس مقاله حاضر با استفاده از روش تحلیلی – توصیفی و با تکیه بر منابع کتابخانه ای و الکترونیکی ضمن بررسی علل ملی شدن صنعت نفت ایران به چگونگی هدایت و حمایت آمریکا از ملی شدن صنعت نفت ایران پرداخته است. یافته ها نشان می دهد مصدق در ابتدا یکی از مخالفان طرح ملی شدن صنعت نفت ایران بود ولی با ورود آمریکا به صحنه و تمایل به حضور در صنعت نفت ایران مصدق نیز به جریان ملی شدن صنعت نفت پیوسته و تمام اقدامات وی در زمان نخست وزیری با هماهنگی و حمایت دولت آمریکا صورت می گرفته و در پایان بعد از مأیوس شدن دولت آمریکا از وی، با همراهی دولت انگلیس وی را سرنگون کردند و شرکت های نفتی آمریکا وارد ایران شدند.
بررسی تطبیقی بازنمایی خاطراتی روسیه و انگلیس در حوزه های اجتماعی و دولتی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در نگرش ایرانیان، در سطح دولتی و اجتماعی، اصل عدم مداخله فراتر از اصلی حقوقی است و حساسیت نسبت به مداخله بیگانگان تا جایی است که دغدغه اولیه در ارتباط با بیرون از مرزها بیش از همکاری یا تعامل مبارزه با مداخله خارجی ها انگاشته می شود. این تلقی، که ریشه در خوانش هزاران سال تاریخ ایران دارد، موجب شکل گیری پدیده ای شده که در این پژوهش «فراخاطره مداخله بیگانه» نامگذاری شده است. در حوزه دولتی یادآوری تجاوزهای کشورهای خارجی راه کار مدیریت گذشته برای تثبیت هویتی سیاست خارجی استکبارستیزانه است. با این وجود سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران به اقتضای نیازهای خود روابطی را با قدرت های بزرگ و حتی دشمنان تاریخی خود برقرار کرده است. دو نمونه از مهم ترین مخاطبان خاطراتی ایران در این زمینه هم روسیه و انگلیس هستند بر اساس نظریه سیاست خاطره، شیوه بازنمایی خاطرات مقدمه ای ضروری و حیاتی در راستای مشروعیت بخشی به جهت گیری خصمانه یا دوستانه در قبال کشورهای خارجی است. سوال پژوهش این است که رویکرد خاطراتی دولت در رابطه با خاطره مداخله های روسیه و انگلیس چیست و این رویکرد تا چه میزان مورد پذیرش اجتماعی قرار گرفته شده است؟ در پاسخ گفته می شود بازنمایی خاطراتی انگلیس در حوزه دولتی مبتنی بر «سیاست یادآوری» خصومت های گذشته است و به دلیل تطابق خاطره رسمی و غیررسمی از مشروعیت کامل در حوزه اجتماعی برخوردار می باشد اما بازنمایی خاطراتی دولتی در قبال روسیه مبتنی بر «سیاست فراموشی» است و به دلیل عدم تطبیق این جهت گیری با تصور رایج خاطراتی مردم از روسیه، با مقاومت خاطراتی مواجه شده است.
تحلیل نقش قدرت های بزرگ در ایجاد مرز دیورند و تأثیر آن بر روابط افغانستان و پاکستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایجاد کشورها بر بنیاد مرزها محصول نیمه دوم سده نوزدهم است، افغانستان یکی از اولین کشورهایی است که بر این بنیاد ایجادشده است. مرزهای سیاسی کنونی افغانستان از نوع مرزهای تحمیلی بوده که عمدتاً تحت تأثیر منازعات و رقابت های سیاسی بین دو قدرت انگلیس و روسیه تزاری در قرن 19 و در جریان بازی بزرگ جهت جلوگیری از رویارویی مستقیم این دو قدرت در منطقه آسیای مرکزی به وجود آمده است و در این دوره افغانستان را به عنوان یک منطقه حایل بین خودشان قرار داده و مرزهای سیاسی آن کشور را طی چندین معاهده تعیین و تثبیت نمودند. در این میان معاهده دیورند و مسئله پشتونستان بسیار بااهمیت است زیرا تحولات افغانستان بعد از عقد معاهده دیورند وارد فاز جدیدی شد که باگذشت زمان و تغییرات بزرگی چون خروج انگلیس از شبه قاره و استقلال هند نه تنها نتوانست اصل و ماهیت منازعات مرتبط به مرزهای جنوبی افغانستان را حل وفصل نماید بلکه با ظهور کشور پاکستان و تضاد منافع بین این دو کشور همسایه، بر پیچیدگی حوادث و رخدادها افزوده شد که تا به امروز نیز ادامه دارد. تحقیق حاضر با روش توصیفی – تحلیلی و با استناد به منابع معتبر کتابخانه ای به دنبال بررسی نقش قدرت های بزرگ همچون انگلیس و روسیه در شکل گیری مرزهای سیاسی افغانستان به ویژه مرز دیورند و پیامدهای منفی آن برای کشور افغانستان و نقش آن در ایجاد اختلاف بین افغانستان و پاکستان می باشد. نتایج پژوهش نشان دهنده آن است که در شکل گیری مرزهای افغانستان قدرت های منطقه و فرامنطقه به ویژه انگلیس نقش داشتند و معمای دیورند یکی از باقی مانده های استعمار هند بریتانیایی است که در حال حاضر به عامل اختلاف بین افغانستان و پاکستان تبدیل شده است و پیامدهای منفی آن برای افغانستان شامل، محصور شدن در خشکی و عدم دسترسی به آب های آزاد، حمایت و تشدید بی ثباتی سیاسی در افغانستان، ناامنی سراسری، فروپاشی نظام اجتماعی و... بوده است.
رویه حاکم بر حقوق استرداد مجرمین؛ مطالعه موردی: پرونده جولیان آسانژ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشهای حقوقی دوره ۱۴ بهار و تابستان ۱۳۹۴ شماره ۲۷
3 - 12
حوزه های تخصصی:
برخلاف رویه پیشین حقوق حاکم بر استرداد مجرمین که منافع سیاسی حاکمان، نقش تعیین کننده ای در چرایی و چگونگی استرداد مجرمین داشت، در نظم نوین بین الملل، برای به فعلیت درآمدن فرایند استرداد مجرمین ناگزیر به عبور از دو رهیافت حقوقی اخلاقی با عنوان رهیافت وجود قانون و اجرای قانون باشیم که در مواردی همچون قضیه جولیان آسانژ، فرایند ناظر بر حقوق استرداد مجرمین تحت تأثیر منفعت طلبی و سیاست ورزی پاره ای از کشورها قرار می گیرد. در این مقاله ضمن ارائه مختصری از تاریخچه استرداد مجرمین، به توضیح و تبیین دو رهیافت وجود قانون و اجرای قانون با عنایت به قضیه جولیان آسانژ بنیانگذار سایت ویکی لیکس می پردازیم و با شرح اقدامات آسانژ و تمسک به دو رهیافت مذکور به واکاوی اتهام های وارد شده به آسانژ در مرحله وجود قانون و مسؤولیت دولت های سوئد وانگلستان در مرحله اجرای قانون خواهیم پرداخت.
واکاوی نقش استعمار انگلیس در هند و جدایی بلوچستان(مقاله علمی وزارت علوم)
در قرن نوزدهم میلادی، رقابت دول اروپایی در شبه قاره هند کانون تحولاتی شد که سرنوشت مناطق شرقی فلات ایران را دگرگون کرد. رقابت فرانسه و روسیه با انگلیس و تلاش در دستیابی بر هندوستان انگلیسی ها را برآن داشت تا با اتخاذ سیاست ایجاد دولت های حایل و تجزیه و جداسازی مناطقی از ایران و افغانستان کنترل بلوچستان را به دست گیرد. دولت مرکزی ایران سعی داشت تا با گسترش نفوذ در بلوچستان، قدرت تضعیف شده خود را بازیابی و تحکیم بخشد. این امر مانعی در تحقق اهداف انگلیس بود. هدف این مقاله بررسی تاریخ تحولات سیاسی و اجتماعی مرزهای جنوب شرقی ایران و بازشناسی نقش راهبردهای انگلیس در هند و جدایی بلوچستان در عصر قاجار است. روش پژوهش بر مبنای روش تحقیق تاریخی و به شیوه اسنادی و کتابخانه ای است. این بررسی نشان می دهد اهداف و سیاست های انگلیس و رقبای اروپایی آن در قرن نوزدهم در شرق ایران، دستیابی به منابع غنی و منافع خود در شبه قاره استراتژیک هند و افزایش نفوذ در منطقه بوده است و تضعیف دولت ایران، تقسیم قوم بلوچ با تجزیه و جداسازی بلوچستان، ترسیم مرزهای ساختگی خاوری و ایجاد هویت کاذب ازجمله سیاست های منطقه ای انگلیس بوده است. این پژوهش به دنبال چیستی نقش استعمار انگلیس در هندوستان و تجزیه بلوچستان است.
راهبرد هندوآرامی آمریکا: مطالعه موردی آکوس(مقاله علمی وزارت علوم)
سه کشور استرالیا، بریتانیا و امریکا توافقی امنیتی را در تاریخ 15 سپتامبر 2021 منعقد کردند که اگرچه در ظاهر مخاطب خاصی نداشت، اما منجر به واکنش شدید چین، روسیه، فرانسه و اتحادیه اروپا گردید. هریک از این کشورها دغدغه خود را از این توافق داشتند به طوری که چین و روسیه آن را تهدید علیه خود دانسته و اتحادیه اروپا و فرانسه نیز بابت بی اطلاعی و لغو قرارداد زیردریایی فرانسه خشمگین شدند. این مقاله در نظر دارد با استفاده از روش تحلیلی توصیفی و بکارگیری مفهوم «برتری گرایی نوین»، به تبیین آکوس، ضرورت این توافق در راهبرد آمریکا و در نهایت به پیامدهای آن بپردازد. لذا سوال اصلی مقاله آن است که راهبرد آمریکا با تاکید بر توافق آکوس، نسبت به منطقه هندو-آرام چیست و این توافق چه پیامدهایی را در پی خواهد داشت؟ فرضیه نیز آن است که راهبرد آمریکا مواجهه مستقیم با چین است؛ حال آنکه راهبرد اروپا ممانعت از ورود به رقابت قدرت های بزرگ و مواجهه مستقیم با چین می باشد. از این رو آمریکا با حذف اتحادیه اروپا و بویژه فرانسه، برای پاسخگویی به چالش ها و تهدیدات، ، سازوکاری مستقل را تشکیل داد تا از این طریق اخطاری به سایر متحدان و شرکا خود بدهد. مهمترین پیامدها نیز عبارتند از تضعیف پایبندی به عدم اشاعه هسته ای، افزایش رقابت تسلیحاتی، کاهش اعتماد اروپایی ها به آمریکا، تهاجمی تر شدن چین در منطقه و حرکت بیشتر به سمت استقلال راهبردی اروپا.
تاریخ نگاری مصطفی فاتح؛ رویکرد فاتح به نقش نفت در توسعه و عدم توسعه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاریخ نگاری نفت از دل حوادث و رویدادهای دهه 1320شمسی و افزایش نقش نفت در دگرگونی جامعه و گسترش استعمار نفتی تولد یافت. مصطفی فاتح کارگزار رده بالای شرکت نفت انگلیس و ایران، با نگارش اثر پنجاه سال نفت ایران گامی مهم در رشد و اعتلا تاریخ نگاری نفت در دوره پهلوی برداشت. پژوهش حاضر بر اساس روش تحلیل مضمون و تفسیر روایت های تاریخی به این پرسش پاسخ می دهد که رویکرد تفکر تاریخی فاتح چه سمت وسویی دارد، تاریخ نگاری او چه ویژگی هایی دارد و به عنوان کارگزار رده بالای شرکت نفت انگلیس و ایران چه رابطه ای بین نفت و توسعه جامعه ایران برقرار می کند؟ این نوشتار بر این فرضیه استوار است که فاتح نقش دوگانه مثبت و منفی بر نفت دارد. او نفت را منبع مهم ثروت و عامل سرمایه گذاری گسترده و پیشرفت و از طرفی عامل توسعه نیافتن جامعه ایران می داند و علت آن را طبقات حاکم فاسد و نخبگان غافل و وابسته به دولت معرفی می کند. دیدگاه تاریخ نگارانه او بر این فرض است که کشورهای استعماری عامل عقب ماندگی دولت ها و ملت های نفتی است، ولی مورخ در معرفی انگلیس به عنوان عامل استعمار، مصلحت اندیشی کرده و جایگاه سیاسی اش بر بینش تاریخی او چیرگی یافته است. فاتح در نقش منفی دولت انگلیس به عنوان عامل اصلی عدم توازن توسعه و نفت در جامعه ایران ملایم تر و پنهان کارانه تر عمل کرده است. او با بهره گیری از روش برجسته سازی نقش منفی افراد داخلی و خارجی، نقش دولت انگلیس در توسعه نیافتن ایران را به حاشیه رانده است. می توان تاریخ نگاری فاتح را تاریخ نگاری شرکتی- نفتی نام نهاد.
رویکرد دیپلماسی عمومی بریتانیا در قبال قرائت های سه گانه از اسلام در غرب آسیا
منبع:
سیاست پژوهی جهان اسلام دوره ششم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱۲
97 - 127
حوزه های تخصصی:
سه قرائت از اسلام به عنوان سه مدل حکومتی رقیب در منطقه غرب آسیا سعی دارند تا خود را به عنوان الگوی برتر معرفی کنند. پژوهش حاضر با هدف پاسخ گویی به این پرسش کلیدی به رشته تحریر درآمده است که «رویکرد دیپلماسی عمومی بریتانیا، با کدام خوانش از اسلام در منطقه غرب آسیا انطباق بیشتری دارد و لندن توسعه کدام قرائت از اسلام را ترجیح می دهد؟». نتایج این پژوهش گویای آنست که بیشترین ناهمخوانی و عدم انطباق میان رویکرد دیپلماسی عمومی بریتانیا با نمایندگان اسلام ناب محمدی است تا جایی که هیچ گاه این تعارض، به سازش و تعامل منتج نمی شود. از سوی دیگر انگلیسی ها به دلیل قرابت های نگرشی و فرهنگی با نمایندگان اسلام سکولار، کمترین چالش را با این تلقی از اسلام دارند. اسلام وهابی نیز به دلیل بازی در پازل دیپلماسی عمومی بریتانیا و تأمین اهداف کلان آن، که از طریق ارائه الگویی غیرانسانی و خشن از شریعت محقق می شود، پس از مدل اسلام سکولار برای مقامات لندن از اولویت برخوردار است. همچنین در جریان بیداری اسلامی، مقامات بریتانیا به منظور ایجاد همگرایی بیشتر میان نمایندگان اسلام سکولار و وهابی جهت مقابله با نماد اسلام اصیل وارد عمل شدند.
فراز و فرودهای رابطه انگلیس و اروپا (2011 1945)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۲۵ زمستان ۱۳۹۰ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۰)
867 - 896
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله بررسی روابط انگلیس و اروپا در بافت همگرایی اروپایی است. پرسش اصلی پژوهش این است که فرازوفرود های رابطه انگلیس و اروپا در سال های 2011 1945 تابع چه علل و عواملی می باشد؟ به نظر می رسد دغدغه های حاکمیتی، سابقه امپراطوری، ژئوپلتیک خاص انگلیس، دارا بودن گزینه هایی چون رابطه ویژه با امریکا و کشورهای مشترک المنافع، هراس از محور فرانسه آلمان، ورود دیرهنگام به روند همگرایی اروپایی، نگاه تجاری به همگرایی اروپایی، نظام اقتصادی متفاوت و تمایزات فرهنگی با اروپابیان از متغیر های تاثیرگذار در روابط پرفراز و فرود و ناسازگاری انگلیس با همسایگان اروپایی اش محسوب می شود. انگلیس میل زیادی برای همگرایی در زمینه های سیاسی و نظامی ندارد چرا که محدودیت های حاکمیتی برای این کشور به وجود می آورد، همزمان از همگرایی در حوزه های تجاری استقبال می کند به گونه ای که امروزه این هدف را در لوای حمایت از گسترش اتحادیه اروپا به سمت شرق مطرح می نماید. انگلیس در حوزه های نظامی و امنیتی بیشتر متمایل به سمت حرکت در مسیر سیاست های آمریکا در قالب ناتو است، لندن هم از ضعف نظامی اتحادیه اروپا اطلاع دارد و هم از قدرتمند شدن اروپا زیر سلطه رقبای قدیمی چون فرانسه و آلمان نگرانی دارد. مجموعه این عوامل باعث گردیده که از آغاز روند وحدت اروپایی شاهد فرازوفرودهای متوالی در رابطه لندن با بروکسل باشیم و موضوع چگونگی رابطه با اروپا همیشه یکی از مناظره های جدی در میان احزاب عمده این کشور باشد.
چشم انداز تنش میان آرژانتین و انگلیس در مورد حاکمیت جزایر فالکلند (مالویناس)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۲۶ تابستان ۱۳۹۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۲)
513 - 546
حوزه های تخصصی:
سی سال پس از جنگ 1982 فالکلند، اختلاف دیرینه آرژانتین و بریتانیا در مورد مالکیت و حاکمیت جزایر فالکلند (مالویناس) همچون آتشی زیر خاکستر باقی مانده است. یک روز مانده به سالگرد نبرد فالکلند، مقامات محلی این سرزمین از تصمیم خود نسبت به برگزاری یک همه پرسی در مارس 2013 درخصوص وضعیت سیاسی این مجمع الجزایر خبر می دهند. اقدام رئیس جمهور آرژانتین در طرح شکایت در سازمان ملل، برگزاری مراسم سی امین سالگرد گرامیداشت نبرد فالکلند (2 اوریل 2012) و متعاقب آن اعتراضات در آرژانتین علیه ادامه سلطه انگلیس بر این منطقه، نشان می دهند افکار عمومی آرژانتین به رغم جریحه دار شدن عواطف میهن پرستانه به لحاظ شکست نظامی از انگلیس، همچنان نسبت به حاکمیت آتی جزایر فالکلند (مالویناس) احساس مسئولیت می کند. بریتانیا پس از پیروزی در جنگ فالکلند با تقویت حضور نظامی خویش در این منطقه سعی نموده تا به طرف مقابل نشان بدهد درصورت لزوم مجدداًٌ آماده دفاع از این منطقه به عنوان یکی از سرزمین های ماورای بحار خود می باشد. منابع طبیعی غنی و کشف ذخایر نفتی در آب های شمالی مالویناس و آغاز عملیات حفاری از سوی شرکت های انگلیسی، بر اهمیت این مجمع الجزایر افزوده است. انگلیس مدعی است جهت تحقق اراده سکنه فالکلند (مالویناس) لازم است از طریق برگزاری همه پرسی توسط دولت محلی فالکلند، تمایل آن ها نسبت به ادامه حاکمیت بریتانیا برای آرژانتین محرز گردد. آرژانتین ضمن تأکید بر لزوم موافقت انگلیس با انجام مذاکرات به منظور حل سیاسی مسئله، معتقد است برگزاری هرگونه همه پرسی تحت شرایط موجود، نمی تواند خالی از اشکال و ابهام باشد؛ این پ ژوهش به پیشینه اختلاف، استدلال های طرفین دعوی، مواضع منطقه ای و بین المللی نسبت به اختلاف دو کشور آرژانتین و انگلستان در مورد جزایر فالکلند می پردازد.
ماهیت حقوقی سهام با تأکید بر نظریه های حق مالکانه (مطالعه تطبیقی در حقوق ایران و انگلیس)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیق و توسعه در حقوق تطبیقی دوره ششم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲۰
137 - 156
حوزه های تخصصی:
سهام به عنوان یکی از مهم ترین ابزارهای تأمین مالی در بازار سرمایه محسوب می گردد. مهم ترین چالش حقوقی در خصوص معاملات سهام، تبیین ماهیت این ورقه بهادار است. نظرات حقوق دانان در باب ماهیت سهام و مباحث مربوط به آن پراکنده است. وجود دیدگاه های گوناگون به حق مالکانه سبب گردیده است تا نظریه های متفاوتی درباره آن صورت بندی شود. این نظریه ها اساسا به نحوه انعکاس رابطه سهم مالکیت و واحدهای اقتصادی در حساب های حق مالکانه می پردازند، از مهم ترین نظریه های حق مالکانه که در این تحقیق مورد بررسی قرار گرفته می توان به نظریه مالکیت، نظریه شخصیت مستقل، نظریه بنیاد وجوه و نظریه مدیریت اشاره کرد. همه نظریه های حق مالکانه می کوشند تا رابطه مالکان و واحدهای اقتصادی را با حساب های حق مالکانه تبیین و پیش بینی کنند، این نظریه ها همچنین در تفسیر حقوق و سهم قانونی در حساب های حق مالکانه فایده مندند. با این حال هیچ یک از آن ها به تنهایی نمی تواند مبنایی برای تعریف و تفسیر تمام رویدادهای واحدهای اقتصادی به دست دهند.در حقوق انگلیس، ماهیت حقوقی سهام متأثر از نظریه تعهدات و تقسیم بندی مشهور حقوق عینی و دینی می باشد لذا به عنوان یکی از دستاوردهای تحقیق حاضر می توان به تبیین ماهیت حقوق سهام از منظر عین یا دین بودن با تأکید بر این نظریه ها اشاره نمود؛ به این صورت که سه نظریه شخصیت مستقل، تئوری وجوه و نظریه فرماندهی به سهام ماهیت دینی می دهند.
بررسی چارچوبهای انرژی صادراتی قطر از دیدگاه اروینگ گافمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قطر یکی از کوچکترین کشورهای حوزه خلیج فارس است که پیشرفتهای زیادی در زمینه توسعه زیرساختارها و صادرات ال ان جی به کشورهای اروپایی و آسیایی داشته است. مطالعات زیادی توسط پژوهشگران ایرانی و خارجی در مورد قطر انجام شده است اما کمتر به نقش گاز مایع شده -ال ان جی- قطر در بازارانگیس پرداخته شده است. سؤال اصلی این پژوهش بر این امر استوار است که چه سیاستهایی را بازیگران قطری در قالب چارچوبهای ال ان جی در بازار انگلیس دنبال می کنند؟ و در کدام چارچوبها موثرترعمل کرده اند؟ فرضیه پژوهش این است که قطر در بازار ال ان جی انگلیس هدفهای تجاری و کسب درآمد را دنبال می کند. این پژوهش با بهره گرفتن از تئوری تحلیل چارچوبهای اروینگ گافمن به بررسی محدودیتها و موقعیتهای قطر در بازار ال ان جی انگلیس می پردازد و مسائل را از دیدگاه چارچوبهای منابع جغرافیایی، اقتصادی، سازمانی و محیط زیست تحلیل می کند. یافته های این پژوهش در زمینه به کارگرفتن یک دیدگاه چند رشته ای است تا پیچیدگیهای تجارت ال ان جی را ازجنبه های مختلف بررسی کند. نتایج تحقیق نشان می دهد که صادرات ال ان جی درآمد زیادی را برای قطر به همراه داشته و باعث پیشرفتهای اجتماعی در جامعه قطر در زمینه های آموزش و بهداشت شده است اما مسائل محیط زیست با اولویت کمتری دنبال می شود. ابزار گردآوری اطلاعات من ابع کتابخان ه ای و اینترنت ی، و روش پژوهش کیفی بر اساس توصیفی-تحلیلی می باشد.