مطالب مرتبط با کلیدواژه
۸۱.
۸۲.
۸۳.
۸۴.
۸۵.
۸۶.
۸۷.
۸۸.
۸۹.
۹۰.
۹۱.
۹۲.
۹۳.
۹۴.
۹۵.
۹۶.
۹۷.
۹۸.
۹۹.
۱۰۰.
انگلیس
منبع:
پژوهش های راهبردی سیاست سال ششم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲۳ (پیاپی ۵۳)
303 - 354
حوزه های تخصصی:
بریتانیا از دوران جنگ سرد تاکنون همواره ذیل چتر امنیتی ایالات متحده امریکا، سیاست ها و اهدافش را در عرصه های بین المللی پی ریزی و عملیاتی می کند. مقامات لندن به گونه ای تصمیم سازی و اقدام می نمایند که چتر حمایتی دولت امریکا تقویت شده و قدرت سلطه گری واشنگتن تداوم پیدا کند. این پژوهش با هدف پاسخ گویی به این پرسش که «بریتانیا چگونه از مؤلفه های قدرتش برای حفظ و استمرار نظام سلطه به رهبری ایالات متحده امریکا در قرن 21 استفاده می کند؟» به رشته تحریر درآمده است. نتایج بیانگر آنست که لندن در چارچوب «روابط ویژه» خود با واشنگتن، از دیپلماسی عمومی، دیپلماسی رسانه ای و روابط دیپلماتیک در راستای توجیه رهبری فکری امریکا استفاده می نماید. نیروهای نظامی و سرویس های امنیتی انگلیس به عنوان بخشی از قابلیت های مادی آن در راستای تقویت سلطه گری امریکا عمل می کنند. موقعیت بریتانیا در نهادهای بین المللی به عنوان قطعه آخر این پازل برای استمراربخشی سلطه ایالات متحده در نظر گرفته می شود.
اندیشه و تفکر حکومت صهیونیسم
منبع:
تأمل سال دوم پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
102 - 85
حوزه های تخصصی:
اندیشه ی خشونت و ترور به فرمان های منسوب به خدا در کتاب های مقدس یهودیان بسیار آمده است. تفکر نژاد پرستانه، حس برتری جویی، عشق به تسلط بر دیگران و تحقیر آنان ناشی از اعتقاد های منحرف و فاسد در دین یهودیان می باشد. این عوامل برای ایدیولوژی صهیونیسم راه را باز کرد تا به آنها برای ایجاد یک حکومت جهانی مجوز دهد و برای تسلط بر انسانها و برده داری، قتل و ترور و خیانت و فریب دادن از آنها استفاده کنند. از مجموعه ای کنفرانس ها به رهبری" هرتزل" حکومت صهیونیسم متولد شد و با کمک انگلیس در سرزمین های فلسطینی، ملیت یهودیان تشکیل گردید. با محاصره نمودن و خرید زمین ها با زور و قتل و ترور مردم فلسطین این سرزمین مقدس تبدیل به دولت یهودیان یا قوم برگزیده به نام دولت اسرائیل گردید.
نقش دولت عثمانی در تجزیة مصر و شام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مصر و شام در ربع اول قرن دهم هجری (923ق) توسط ترکان عثمانی فتح و طومار دولت ممالیک درهم پیچیده شد، و قاهره، که پایتخت دولت ممالیک و مرکز خلافت تشریفاتی عباسی بود، به یکی از ولایات امپراتوری عثمانی تبدیل و مقام خلافت به عثمانی منتقل گردید. آنها تحت نظام دیوان سالاری، مدت چهار قرن بر این سرزمین حکم راندند؛ اما برخی عوامل موجب حذف خلافت، تشتّت سیاسی، نفوذ غرب و پاره پاره شدن این منطقه به چندین کشور شد. این پژوهش با رویکرد تحلیلی توصیفی، تبیینی نقش سیاست گذاری های دولت عثمانی را در فرایند تجزیة مصر و شام بررسی می کند. از نظر پژوهش گر، سیاست گذاری های داخلی در قالب ساختار اداری، نظامی، فرهنگی، مذهبی، و آموزشی، و سیاست های خارجی دولت عثمانی به گونه ای ترسیم و اجرا شد که فروپاشی، تجزیه و نفوذ انگلیس و فرانسه را در منطقه مصر و شام در پی داشت.
کنسولگری بریتانیا در مشهد و نقش آن در گسترش نفوذ انگلیسی ها در جنوب شرق ایران
منبع:
پژوهش در تاریخ سال سوم بهار ۱۳۹۱ شماره ۱ (پیاپی ۶)
17 - 32
حوزه های تخصصی:
شرق ایران در قرن نوزدهم از اهمیت استراتژیکی ویژه ای برخوردار بود و با توجه به گسترش استعماری روس و انگلیس در منطقه و تهدید منافع یکدیگر اهمیت این منطقه دو چندان شد. روس ها برای دست اندازی به مناطق جنوبی و خروج از بن بست در مناطق شمالی و انگلیسی ها برای دفاع از هندوستان در صدد گسترش نفوذ خود در ایران برآمدند. ضعف دولت قاجار ها و تا حدی خودمختاری خاندان های حکومتی شرق ایران این امکان را پدید آورد تا هریک از این دول دست به تاسیس کنسولگری و حتی ارسال نیروهای جاسوس به منطقه بزنند. این مقاله در صدد است تا چگونگی رقابت های این دو استعمارگر و انعکاس فعالیت های آن ها را در امور کنسولی منطقه شرق و جنوب شرق ایران مورد بررسی قرار دهد.
نقش علمای فارس و جنوب در مبارزه با انگلیس در جنگ جهانی اول
حوزه های تخصصی:
فارس، جز مناطق پر تکاپوی ایران در تحولات معاصر ایران محسوب می شود. علمای فارس در مبارزه با استعمار گران نقش وافری ایفا کرده اند. فعالیت های فال اسیری و فتوای تحریم تنباکو از سوی میرزای شیرازی بزرگ واز سوی دیگر حمایت آیت الله لاری از جنبش مشروطیت، جلوه هایی از این تکاپوست. هم زمان با شروع جنگ جهانی اول نیز علمای فارس در تهییج مردم در برابر بیگانگان نقش داشتند. در این مقاله تلاش می شود نقش افرادی چون سید عبدالحسین لاری، سید عبدالله بلادی و شیخ جعفر محلاتی در مبارزه ی مردم با متجاوزان بررسی شود. روش در این پژوهش توصیفی تحلیلی بوده که با استفاده از منابع کتابخانه ای انجام شده است.
واکاوی تحولات مرزی بلوچستان در دوره ناصری با تکیه بر اقدامات انگلیسی ها و خان کلات
حوزه های تخصصی:
بلوچستان که در جنوب شرقی ایران واقع شده، تاریخ و فرهنگ مشترکی با ایران داشته است. اما به دلیل شرایط جغرافیایی خشک منطقه بلوچستان در ادوار مختلف تاریخی کمتر مورد توجه قرار گرفته است. در دوره قاجاریه، به ویژه در دوره ناصرالدین شاه، قدرت های اروپایی برای دستیابی به هندوستان مستعمره انگلیس که هم مرز با بلوچستان بود، رقابت گسترده ای را آغاز کرده بودند. نقطه ای از بلوچستان که کنترل آن برای دولت انگلیس اهمیت استراتژیکی و ژئوپلتیکی داشت، منطقه کلات بود. با بی توجهی حکومت ایران به قسمت بلوچستان، انگلیسی ها با سیاست اسعمار ی خود توانستند خان کلات را تحت الحمایه خویش نمایند. از طرفی با ضعف دولت ایران، خان کلات که از نظر سیاسی در حاشیه قرار داشت تمایلات گریز از مرکز خود را تقویت کرد و به دنبال آن دخالت دولت انگلیس در این منطقه، گرایش جدایی طلبی خان کلات را تشدید نمود و از طرف انگلیسی ها مورد حمایت قرار گرفت. در حقیقت انگلیسی ها با راهبردهای مختلف سعی در ایجاد حریم حفاظتی برای هندوستان بودند. یکی از این راه ها بهره گیری از خان های بلوچستان و کلات بود. دیگر اینکه نباید ویژگی های مذهبی و ساختار اجتماعی ایلی و عشیره ای که بر بلوچستان حاکم بود، در جدایی قسمتی از بلوچستان ایران را نادیده گرفت. همچنین وابستگی و جدایی طلبی خان کلات نسبت به دولت ایران و انگلیسی ها را بر اساس منافعی که در این دوره عاید آن می شود ارزیابی کرد. از این منظر تقسیم بلوچستان در این دوره قابل توجیه می باشد.
جنگ جهانی دوم و حضورمتفقین در ایران(با تاکید برنقش انگلیس)
حوزه های تخصصی:
جنگ جهانی دوم که در پی یک سلسله مناقشات سیاسی در سال 1939 م/1318ش آغاز شد، پیامدهای سیاسی و اقتصادی و اجتماعی متعددی در ایران داشت. حضور نظامی متفقین در ایران در خلال سال های 1324-1320، همواره مورد توجه بسیاری از مورخان بوده است. دولت های فروغی، قوام، سهیلی، بیات، صدر الا شرف و حکیمی در این مقطع زمانی روی کار آمدند. فروغی به عنوان نخستین نخست وزیر پس از برکناری رضاشاه، نقش تعیین کننده ای در آرامش بخشیدن به اوضاع ایفا کرد. دوران نخست وزیری قوام، به بحرانهای اقتصادی ناشی از حضور متفقین در ایران و تبعات ناشی از جنگ جهانی دوم در ایران سپری شد. دوره سهیلی با کنفرانس متفقین در ایران همراه بود که به کنفرانس تهران مشهور گردید. به طور کلی ویژگی اصلی سال1320-1324 و دغدغه اصلی دولتهای ایران طی آن دوران درگیری با تبعات ناشی از حضور متفقین در ایران و مسائل مربوط به پس از جنگ در حوزه ملی و بین المللی بود. مقاله حاضر در صدد است تا با روش تاریخی و با استفاده از کتاب ها، اسناد و مدارک به بررسی وضعیت ایران در جریان اشغال متفقین پرداخته و تأثیر حضور متفقین به خصوص انگلیس در روند سیاسی و اجتماعی و اقتصادی ایران را به بحث بگذارد. در این مقاله این پیش فرض مطرح است که رویکرد دولت نسبت به اشغال ایران در خیلی از موارد انفعالی و ناشی از قبول خواسته های متفقین بود. بنابراین موضع انفعالی دولت در سیاست خارجی و عدم ثبات سیاسی در مسایل داخلی باعث فشار اقتصادی بر مردم و بحران های اجتماعی گردید.
کودتای سیاه و تحول جامعه ایران
حوزه های تخصصی:
کودتای سوم اسفند 1299ش (کودتای سیاه) توسط انگلیس طراحی و به دست عوامل وابسته به آنها اجرا شد، محصول تغییر سیاست خارجی انگلیس در ایران پس از جنگ جهانی اول بود. انگلیس که از طرفی مجبور به تخلیه قوای خود از ایران و از سویی نیازمند حضور یک نیروی نظامی مطمئن در ایران بود، ابتدا قرارداد مشهور 1919م. را تنظیم نمود، اما زمانی که از تصویب نهایی آن ناامید شد، برای تحقق اهداف خود به فکر انجام کودتا افتاد. منظر انتخابی پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی و با اتکاء به اسناد و تحقیقات جدید، پاسخ به این پرسش است که کودتای 1299ش چه تأثیراتی در تحولات جامعه ایران بویژه فرآیند وابستگی ایران به استعمار غرب داشت؟ در این راستا کودتای سیاه، اقدامی بود که در جهت شکل گیری یک دولت اقتدارگرا در سال های پایانی حکومت قاجار صورت گرفت. از طرفی، کودتا صرفاً یک جابه جایی در قدرت نبود بلکه سرآغاز برنامه ریزی های گسترده برای تغییرات و دگرگونی های هویتی در ایران محسوب می گردید. تغییراتی که در گامِ نخست نظام سیاسی و سرانجام جامعه ایران را درنوردید.
رویارویی امپراتوری های انگلیس و عثمانی در منطقه ی خلیج فارس (1918-1871م/ 1336-1288ق)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی علل، چگونگی و فرجام رویارویی دولت های انگلیس و عثمانی در خلیج فارس، کرانه ها و پس کرانه های آن در فاصله سال های 1918-1871م/ 1336-1288ق می پردازد. در حدود ربع پایانی قرن نوزدهم میلادی با تغییر در مناسبات و روابط قدرت ها، انگلیس در مقام قدرت برتر جهان، به منظور حفظ منافع خود در خلیج فارس، با سیاست های سیّال و چند وجهی، در برابر دیگر مدعیان ایستاده بود. اهمِ این منافع عبارت بودند از: استفاده از ذخایر نفتی، به دست گرفتن شاهراه ترانزیت شرق و غرب و حفظ منافع خود در هندوستان. از طرف دیگر، عثمانی که در سراشیبی اضمحلال قرار داشت، برای جب ران ناکامی هایش در اروپا و در تلاش برای باقی ماندن در جمع قدرت های بین المللی می کوشید با تجدیدِ اقتدار درخشانِ گذشته اش در منطقه خلیج فارس، امپراتوری خود را احیا کند. طرح اتحاد جوامع اسلامی، مخالفت با سیاست مبارزه با تجارت برده و دزدی دریاییِ انگلیس، نفوذ در شیخ نشین های بحرین، کویت و قطر، کشورهای متصالح و شبه جزیره عربستان، مهم ترین سیاست های عثمانی در مقابله با انگلیس در خلیج فارس، کرانه ها و پس کرانه های شمالی و جنوبی آن بود. در پایان جنگ جهانی اول انگلیس موفق شد سیاست ها و اقدامات عثمانی را نقش بر آب کند و این امپراتوری وسیع را در همه جا ، از جمله منطقه خلیج فارس، به شدت تضعیف و به نفع خویش، تجزیه نماید.
بررسی تاریخی نقش آمریکا و انگلیس در کودتای 28 مرداد 1332 با توجه به اسناد جدید سازمان سیا
منبع:
پژوهش های سیاسی سال سوم پاییز ۱۳۹۲ شماره ۷
120 - 134
حوزه های تخصصی:
احداث خط آهن نوشکی به دزداب توسط انگلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انگلیسی ها پس از ورود به هندوستان در ابتدای قرن هفدهم، به تدریج بر شبه قاره هند تسلط یافته، آنجا را مستعمره خود ساختند. آنان برای تسلط کامل تر و کنترل راحت تر هندوستان، اقدامات عمرانی متعددی در این سرزمین انجام دادند که مهم ترین آن ها احداث خط آهن بود. با تداوم و شدت یافتن رقابت میان دولت های استعمارگر اروپایی و سپس آغاز جنگ جهانی اول و آرایش و دسته بندی های چندگانه در مناطق شرقی ایران و سرزمین های ورودی منتهی به هندوستان، انگلیسی ها اقدامات عمرانی شان را در نواحی شرقی و جنوب شرق ایران امتداد دادند. یکی از اقدامات انگلستان در این خصوص، احداث خط آهن از کویته به نوشکی و سپس از نوشکی به میرجاوه و دزداب در اوایل قرن بیستم بود. علل و عواملی که انگلیس را وادار به احداث این خط آهن نمود و چگونگی احداث این خط آهن و پیامدهای آن، مهم ترین مسأله نوشته حاضر است. راجع به این مسأله تاکنون تحقیق مستقلی انجام نگرفته است. هدف این نوشتار، تبیین اهداف انگلیس از احداث این خط آهن و چگونگی احداث و پیامدهای ناشی از آن است. این نوشته با استفاده از منابع کتابخانه ای، تاریخ شفاهی، اسناد تاریخی، سفرنامه ها و به خصوص گزارش های محرمانه کنسولگری انگلیس در سیستان و قائنات، به روش تاریخی با شیوه توصیفی- تحلیلی انجام گرفته است.
بررسی مقایسه ای سیاست های بهینه سازی مصرف انرژی در حوزه برنامه ریزی کاربری زمین در ایران و انگلیس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره اول زمستان ۱۳۹۰ شماره ۱
41 - 60
حوزه های تخصصی:
امروزه، یکی از چالش های پیش روی دولت ها در سراسر جهان، ایجاد شهرهایی است که از نظر مصرف انرژی بهینه باشد. در این زمینه، برنامه ریزی کاربری زمین و ابزار آن (تراکم، توزیع کاربری ها و غیره) نقش موثری در کاهش مصرف انرژی در شهرها ایفا می کند. ایران به عنوان یکی از نقش آفرینان مهم در عرصه انرژی در دنیا باید از این ابزار به منظور بهینه سازی مصرف انرژی در شهرهای خود استفاده کند. هدف پژوهش حاضر، بررسی و مقایسه نحوه ادغام ملاحظات انرژی در قوانین برنامه ریزی کاربری زمین و طرح های توسعه شهری در ایران و انگلیس است. روش این تحقیق از نوع تطبیقی است و در آن ابتدا راهکارهای برنامه ریزی کاربری زمین برای کاهش مصرف انرژی شهرها از طریق بررسی کتابخانه ای و جستجو در منابع مرتبط استخراج شده و سپس مقایسه ای تحلیلی بین کشورهای ایران و انگلیس در زمینه چارچوب قانونی برنامه ریزی کاربری زمین برای کاهش مصرف انرژی شهرها و چگونگی اجرای این قوانین در طرح های توسعه صورت گرفته است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که در ایران نقش برنامه ریزی کاربری زمین در کاهش مصرف انرژی شهرها نادیده گرفته شده است، در حالی که می توان با ادغام ملاحظات انرژی در برنامه ریزی کاربری زمین، از این ابزار موثر برنامه ریزی شهری به منظور افزایش پایداری توسعه شهرهای ایرانی استفاده کرد. با توجه به اینکه تا کنون در ایران و در چارچوب این تحقیق به موضوع انرژی در برنامه ریزی کاربری زمین پرداخته نشده است، نتایج این تحقیق می تواند مورد استفاده مراجع دولتی و عمومی برنامه ریزی کشور به منظور ادغام ملاحظات انرژی در برنامه ریزی کاربری زمین و طرح های توسعه شهری قرار گیرد.
بررسی دلایل سیاسی و تاریخی ادعاهای امارات متحده عربی و استدلال ایران در مورد مالکیت ایران بر جزایر سه گانه تنب بزرگ، تنب کوچک و ابوموسی
مقاله حاضر،تلاشی است برای بررسی ادعاهای امارات متحده عربی واستدلالهای ایران در موردمالکیت ایران بر جزایرسه گانه ایران تنب بزرگ، تنب کوچک و ابوموسی در خلیج فارس. همچنین در این مقاله، نقش دولت استعماری بریتانیا در این ادعا، بعنوان یک هدف فرعی مورد توجه قرار گرفته است. بریتانیا در آستانه سده بیستم میلادی، این جزایر را به امارات متحده عربی واگذار کرد و در سال ۱۹۷۰.م بازگشت آنها را به ایران پذیرفت. موضع رسمی ایران در قبال ادعای امارات متحده عربی، نفی هرگونه ادعای مالکیت امارات متحده عربی بر جزایر سه گانه و ارائه مستندات تاریخی دال بر تعلق همیشگی این جزایربه ایران است.این پژوهش از نوع پژوهشهای تاریخی وتوصیفی - تحلیلی است که بر اساس تجزیه وتحلیل اطلاعات موجوددر منابع تاریخی انجام شده است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان میدهد که بدلیل وقوع جنگهای داخلی (انقلاب مشروطه) در ایران و ضعف دولت مرکزی، ایران نتوانست در زمان مقتضی در برابر اقدامات سودجویانهبریتانیا واکنش لازم را نشان داده و مانع از واگذاری آن به شیوخ شارجه شود.
دلایل متقن و محکم در مورد حقانیت حاکمیت ایران بر جزایر سه گانه خلیج فارس
جزایر متعدد خلیج فارس، بویژه جزایر ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک، همواره تحت حاکمیت ایران بوده اند. اگر در مقطعی از زمان بر این حاکمیت اشاره یا تصریحی صورت نگرفته، دلیل بر عدم حاکمیت ایران بر آنها نبوده است؛ بلکه این موضوع حاکی از وجود مالکیت و حاکمیت مسلم ایران بوده که نیازی به طرح دوباره آن احساس نشده است. ایران در ادوار مختلف تاریخی حاکمیت هیچ کشور و استعمارگری را بر جزایر خلیج فارس نپذیرفته و اشغال و تصرف برخی جزایر از سوی انگلیس در مقاطع تاریخی گذشته، همواره اعتراض ایران را در پی داشته است. حقوق بین الملل و کنوانسیون حقوق دریاها، اسناد رسمی و مکاتبات دو سفارت ایران و انگلیس، گزارش های رسمی اداری وزارت خارجه انگلیس، اصل تقدم تصرف و اثبات اشغال گری انگلیس، اصل استوپل و اعتراف به حق حاکمیت ایران، اصل جانشینی در معاهدات و لزوم پایبندی به آن و مفاد تفاهم نامه ۱۹۷۱.م، همگی از جمله دلایل و شواهدی هستند که مالکیت، تعلق دیرینه و حاکمیت ایران را بر جزایر سه گانه خلیج فارس نشان میدهد. بنابرین در حاکمیت ایران بر جزایر سه گانه هیچگونه تردیدی وجود ندارد.
خط تلگراف خوزستان
با فتح قسطنطنیه در سال ۱۴۵۳. م/ نهم هجری و پایان قرون وسطی و آغاز رنسانس دولتهای استعمارگری چون پرتغال، هلند، فرانسه و انگلیس در غرب اروپا قدرت یافتند. پرتغال اولین دولتی بود که به خلیج فارس روی آورد تا کنترل راه های دریایی منتهی به اقیانوس هند و ثروت ناشی از تجارت آن را بچنگ آورد. از سوی دیگر، دولت انگلیس در اواخر قرن شانزدهم میلادی/ دهم هجری برای عقب نماندن از قافله تجار دول اروپایی بدنبال دسترسی به ثروت مشرق زمین دست به اقداماتی زد و کمپانی هند شرقی را تاسیس نمود. اما این کمپانی نه تنها به فعالیت تجاری در هندوستان اکتفا نکرد، بلکه چشم به کشورهای حوزه خلیج فارس دوخت که دارایی و ثروت سرشار و بازار مناسبی برای فروش کالاهای انگلیسی بوده و میتوانست نقش یک ضربه گیر را در جلوگیری از حمله دیگر دول استعمارگر به هندوستان - مستعمره پر ارزش آن کشور- بازی کند. از جمله این کشورهای حوزه خلیج فارس میتوان به ایران اشاره کرد که انگلستان در دوره قاجاریه در این کشور اقدام به گرفتن امتیازهای متعددی کرد که یکی از این امتیازات، امتیاز احداث تلگراف در بسیاری از ولایات ایران همچون خوزستان بود و از این امتیاز هم دولت بریتانیا و هم دولت و جامعه ایران سود بردند.
بررسی چگونگی روند انفصال بحرین از ایران
کشور بحرین از دیرباز از نظر موقعیت استراتژیکی و جغرافیایی و قرار گرفتن در آبهای خلیج فارس از اهمیت خاصی برخوردار بوده است. انگلستان از سال ۱۸۲۰.م اعراب بادیه نشین جنوب خلیج فارس را که از راه دزدی دریایی امرار معاش میکردند، دور هم جمع کرد و با آنها قراردادی بنام صلح جاویدان امضا نمود. بهانه انگلستان برای این کار حفظ امنیت خلیج فارس بود، اما واقعیت این بود که این کشور بدنبال تثبیت سلطه خود در این منطقه بود. در این بین، انگلیسی ها قرار دادی نیز با شیخ بحرین بستند که دولت ایران به این موضوع اعتراض کرد؛ بدین ترتیب اختلاف ایران با حکام حاشیه خلیج فارس و دولت استعمارگر انگلیس شکل گرفت. دولت انگلستان مجمع الجزائر بحرین را از سال ۱۸۲۰.م کم کم از ایران جدا کرد و سرانجام در سال۱۹۷۰.م، طی یک نظرخواهی توسط انگلیسی ها از مردم بحرین که خواستار استقلال کشورشان بودند، سازمان ملل متحد استقلال بحرین را به رسمیت شناخت. پژوهش حاضر سعی دارد در این خصوص که به این سوالات پاسخ دهد: بحرین از چه زمان متعلق به کشور ایران بوده است؟ انگلیسی ها از چه زمان نفوذ خود را در بحرین افزایش دادند؟ در نهایت نیز به جداشدن بحرین از ایران در دوران پهلوی دوم پرداخته خواهد شد. فرضیه های پیشنهادی این پژوهش از این قرارند: بحرین از دوران باستان متعلق به ایران بوده است و فرمانروایان ایرانی از هخامنشی و اشکانیان گرفته تا آل بویه، صفویه، افشاریه و ... بر این سرزمین حکومت میکرده اند. انگلستان در قرن هجدهم میلادی به بهانه مبارزه با دزدان دریایی وارد خلیج فارس و از جمله بحرین شد و از آنجا که بحرین از اهمیت استراتژیکی فراوانی برخوردار بود، به فکر نفوذ خود در این منطقه افتاد. این مقاله درصدد است تا با روش توصیفی- تحلیلی و براساس اطلاعات کتابخانه یی - اعم از کتب، مقالات و گزارشات - به تبیین این مهم بپردازد.
نقش خلیج فارس در اوضاع ایران در پایان جنگ جهانی اول
با پایان یافتن جنگ جهانی اول، تغییرات عمده یی در چشم انداز سیاسی، اقتصادی و اجتماعی سواحل شمالی خلیج فارس یعنی ایران پدید آمد. نوشتار حاضر این تغییرات را بررسی کرده و سیمای جدیدی از این سواحل را ترسیم میکند. با خروج روسیه از جنگ بواسطه وقوع انقلاب، شکست آلمان و اضمحلال عثمانی باعث شد که انگلیس بصورت قدرت غالب در منطقه ظاهر شود و بمحض خالی دیدن میدان از رقیب بسرعت درصدد برآید تا با انعقاد قراردادی موسوم به قرارداد ۱۹۱۹.م با ایران دست به نوسازی ساختار اداری و مالی و نظامی ایران زند البته این قرارداد با شکست مواجه شد، زیرا با مخالفت عوامل داخلی و خارجی روبرو گشت.ایران نیز کمی قبل از اتمام جنگ در صدد بود تا با تدارک هیئتی برای اعزام به کنفرانس صلح پاریس از قافله عقب نماند که البته تلاشهای این هیئت اعزامی برغم حضور در کنفرانس صلح به جایی نرسید و نتوانستند در مذاکرات صلح شرکت نمایند. از سوی دیگر در خلیج فارس و سواحل آن، تبعات جنگ بصورت رکود اقتصادی و مهاجرت عده کثیری از تجار و بازرگانان سواحل شمالی به سواحل جنوبی خلیج فارس و قحطی و کمبود مواد غذایی نمود پیدا کرد که این امر به همراه استخراج نفت تغییرات بنیادینی را در کانونهای اجتماعی و اقتصادی سواحل خلیج فارس پدید آورد.
جزایر و سیاست بین الملل در خلیج فارس؛ مروری بر مسئله جزایر تنب و ابوموسی و بستر سیاسی و راهبردی آن ها
کتاب Islands and International Politics in the Persian Gulf برای اولین بار مسئله سه جزیره ایرانی در خلیج فارس را از دیدگاه راهبردی مورد بحث قرار داده است. کتاب ها و مقالاتی که پیش از این درباره این مسئله و ادعاهای شیوخ جنوب خلیج فارس در خصوص این جزایر نوشته شده بود عمدتاً به ابعاد و مباحث حقوقی مربوطه پرداخته بودند. این کتاب با مرور تاریخ یک صد و پنجاه ساله رقابت انگلیس (به عنوان ابرقدرت دوره قبل) و ایران (به عنوان تنها یا مهم ترین قدرت منطقه ای مستقل در تمام دوره مورد بحث) نتیجه می گیرد که انگلیس برای بسط و حفظ سلطه خود در خلیج فارس و حفظ محورهای منتهی به متصرفاتش در آسیا، خود را نیازمند به محدود کردن و مهار قدرت ایران و تعرض به قلمرو آن دانسته است. به این دلیل، منافع انگلیس به عنوان یک قدرت استعماری موجب شد تا مقامات سیاسی انگلیس در لندن و بمبئی، طی ده ها سال بکوشند تا به اشکال و بهانه های مختلف بخش هایی از قلمرو ایران (شامل جزایر، بنادر و سواحل خلیج فارس) را عمدتاً برای استفاده نیروی دریایی به هر نحو ممکن تحت کنترل خود درآورند و از این طریق در جهت حفظ منافع استعماری خود در مقابل ایران به عنوان قدرت منطقه ای و سایر قدرت های استعماری رقیب اقدام کنند. متأسفانه، این سیاست انگلیس و بعضاً دستاویزهای حقوقی که برای پیش برد منافع مربوطه جعل می شد، در خلیج فارس و نیز در بسیاری از مناطق دیگر جهان همچنان یکی از دلایل اصلی برخی از تعارضات بین کشورهاست.
نقش حسین قلی خان نظام السلطنه مافی در توسعه خلیج فارس
حسینقلی خان نظام السلطنه مافی یکی از رجال سیاسی و فرهنگی به نام عصر قاجار بود که در دوره سلطنت فتحعلی شاه متولد شد. نوجوانی و جوانی را در دوران محمدشاه و میان سالی را در عصر ناصری و مظفری سپری کرد. او در طول حیات خود به مناصب مهمی از وزارت تا صدارت نائل شد. وی ترقی خواه و از مخالفان سرسخت استبداد و نفوذ استعمارگران در کشور بود. از این رو، به عنوان حاکم مناطق جنوب در برابر کارگزاران انگلیسی مانند پرسی سایکس و کمپانی برادران لینچ و نیز در مقابل ادعای انگلیسی ها مبنی بر عدم مالکیت ایران بر جزایر سه گانه ایستادگی کرد. در عین حال با برقراری محدودیت های تجاری و گمرکی در خلیج فارس، مانع رسیدن آنها به اهداف سیاسی- اجتماعی شان شد و به همین دلیل روابطش با انگلیسی ها به تیرگی گرایید. به طور کلی هدف از این پژوهش، بررسی شخصیت و عملکرد حسینقلی خان نظام السلطنه در سمت حاکم و مسئول امور مالیات و گمرک در ساختار قدرت دربار قاجار و توسعه سیاسی، اجتماعی و فرهنگی خلیج فارس است. روش تحقیق حاضر کیفی و رویکرد آن توصیفی و تفسیری است. داده های لازم با استفاده از منابع کتابخانه ای، به خصوص خاطرات و اسناد حسینقلی خان نظام السلطنه، جمع آوری، ساماندهی، ارزیابی و تفسیر شده و سپس نتایج استخراج شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که نظام السلطنه به عنوان حاکمی سیاسی و کنش گر نقش مؤثر و مهمی در تاریخ تحولات خلیج فارس و مبارزه با استعمار انگلیس در ولایات جنوبی ایران داشته است. همچنین، وی در تحکیم مبانی و مؤلفه های هویت ایرانی و تثبیت دولت مرکزی و یکپارچگی ملی تأثیر به سزایی داشته است. از سوی دیگر، فعالیت های سیاسی و اقتصادی او باعث توسعه و پیشرفت منطقه و رونق کار تجار و بازرگانان گردیده است. این نوشتار در پی آن است که با تفسیر و تبیین عناصر مذکور تصویری واقعی از زندگی اجتماعی- سیاسی ایران در مقطع تاریخی مهمی را ارائه کند.
نقش شیخ خزعل در فروپاشی قدرت امپراتوری عثمانی در حوزه خلیج فارس
خلیج فارس همواره مورد توجه کشورهای اروپایی و ملل مجاور آن قرار داشته است. بررسی سیاست های دولت عثمانی در اوایل قرن نوزدهم میلادی در منطقه خلیج فارس و در مواجه با قدرت گیری کشورهای اروپایی همچون انگلیس که با انگیزه گسترش روابط سیاسی و حفظ منافع خود به حمایت از شیوخ منطقه خلیج فارس در مقابل قدرت های منطقه ای نظیر عثمانی و ایران می پرداختند، از اهمیت بسیاری برخوردار است. از جمله شیوخ منطقه خلیج فارس که در این دوره نقش تأثیرگذاری را با آغاز جنگ جهانی اول در شکست سیاست های امپراتوری عثمانی در حوزه خلیج فارس ایفا کرد، می توان به شیخ خزعل حاکم خرمشهر (محمره) اشاره کرد. این پژوهش با روش توصیفی - تحلیلی و با تکیه بر منابع کتابخانه ای و اسناد نقش شیخ خزعل را در فروپاشی قدرت عثمانی در خلیج فارس در ربع قرن اول قرن بیستم میلادی مورد مطالعه قرار می دهد.