مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
نمود
حوزه های تخصصی:
??? که در بیشتر متون مربوط به زبان شناسی روسی به «نمود» ترجمه شده است، یکی از ویژگی های دستوری فعل در زبان روسی است. انتخاب اصطلاح «نمود» در زبان فارسی، به عنوان معادل اصطلاح دستوری ??? با استناد به وجود چنین ماهیت دستوری، تحت عنوان aspect، در زبان هایی، همچون انگلیسی و فرانسه است. ??? یا «نمود» ویژگی دستوری غیر تغییر دهنده است که در نتیجه تقابل شکل های صرفی فعلی «نمود کامل» و «نمود غیر کامل» موجودیت می یابد و نحوه «جریان عمل» را به طور عمده از نقطه نظر «حصول نتیجه» یا «عدم حصول نتیجه»، «استمرار» یا «عدم استمرار» و برخی مفاهیم دستوری دیگر بیان می کند. ??? از نظر صورت به کمک یک سری ابزارهای صرفی از قبیل، پیشوندها، پسوندها، تبدیل تکواژها، تغییر محل تکیه واژه در درون شکل های صرفی افعال بیان می شود. در زبان روسی، ac?e?یک مقوله کاربردی - معنایی است که همچون ??? می تواند بیانگر «نحوه جریان عمل» باشد، اما از نظر صورت قادر است نه تنها به کمک ابزارهای صرفی، بلکه به واسطه ابزارهای زبانی دیگری، از قبیل واژه های غیر فعلی، ابزارهای نحوی و معنای لغوی بیان شود.
جنبه های صوری و معنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
" تحقیق حاضر پس از بیان مقدمه ای کوتاه و اشاره به شمه ای از نگرش های حاکم بر مفاهیمی چون زمان دستوری، زمان تقویمی و نمود در تحقیقات نحوی متاخر و متقدم، به بیان ویژگی های ساخت جاری در فارسی امروز و دفاع از ماهیت مستقل صوری و معنایی آن در برابر ساخت استمراری می پردازد.
در این تحقیق، کارکردهای اختصاصی ساخت جاری از جمله بیان جاری بودن رخداد در بستر زمان، مفاهیمی چون رخدادهایی در شرف وقوع، رخدادهای محتمل، بیان هشدار و اعلام اعتراض مورد بحث واقع شده است. طی این پژوهش، هم چنین عدم تطابق جنبه های صوری افعال با جنبه های معنایی در ساخت های جاری نیز مورد بررسی قرار گرفته است. نگاه به افعال لحظه ای در تقابل با افعال تداومی، و هم چنین افعال پویا در تقابل با افعال از زاویه ی ساخت های جاری جایگاه ویژه ای در این تحقیق داشت.
در این تحقیق، ابزارهای دیگر بیان مفهوم جاری از قبیل ساخت های استمراری، ابزار واژگانی و برخی از گروه های حرف اضافه ای بررسی شده است."
نمود استمراری در فارسی معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از زمانی که موضوع نمود بطور خاص و به عنوان یک مقوله متمایز از زمان دستوری به وسیله برخی از دستورنویسان و زبانشناسان مطرح شده است، تحلیل ها و نظرات متفاوتی در خصوص آن ارائه گردیده است. در این مقاله بحث ما محدود به یک نوع نمود؛ یعنی نمود استمراری است. استمرار بیانگر تداوم و یا در حال انجام بودن یک عمل است. در این جستار ضمن اشاره به پیشینه نمود استمراری در کتاب های دستور و آثار زبانشناسان نشان خواهیم داد که پیشوند فعلی می- بویژه در زمان حال- بتنهایی نمی تواند نشانه استمرار باشد؛ بلکه این پیشوند در فارسی معاصر علاوه براستمرار بیانگر مفاهیم دیگر نظیر نمود ناقص و تکراری نیز هست. در این جستار ما در وهله نخست به دنبال بررسی نمود استمراری در زبان فارسی به عنوان مقوله ای تصریفی مرتبط با فعل خواهیم بود . با این حال اشاره ای نیز به راهکارهای معنایی برای بیان استمرار خواهیم نمود. از دیگر یافته های این تحقیق این است که نمود استمراری به دو شیوه صوری؛ یعنی استفاده از پیشوند فعلی می و فعل کمکی داشتن تظاهر می یابد. در این نوشتار در کنار نمود استمراری به عنوان مقوله ای دستوری به برخی راهکارهای معنایی نیز اشاره می شود. همچنین نشان داده خواهد شد که برخی از افعال زبان فارسی نمی توانند در صورت استمراری به کار روند. به عنوان نمونه افعال ایستا نظیر افعال حسی و عاطفی و افعال لحظه ای فاقد نمود استمراری هستند. در این نوشتار نشان خواهیم داد که مفهوم استمرار همچون دیگر مفاهیم زبان به شیوه های مختلفی تظاهر می یابد که برخی از آنها دستوری و برخی واژگانی و معنایی است. البته فقط راهکارهای صوری را می توان به عنوان نمود دستوری در نظر گرفت.
تاثیر نمود فعل بر تظاهر « را » در جمله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افعال متعدی در زبان فارسی به لحاظ تظاهر « را » همراه مفعول آنها عملکرد متفاوتی دارند ( طبیب زاده ،1385 ). در این نوشتار نگارنده در پی یافتن پاسخ به این سؤال است که آیا این تفاوت عملکرد افعال متعدی، ارتباطی به مشخصه معنایی نمود فعل دارد یا خیر. به این منظور پیکره ای متشکل از 40 فعل متعدی زبان فارسی با پیروی ازطبقه بندی وندلر( 1967؛ 1957 ) و با استفاده از مشخصه های روستین( 2004 ) بر اساس نمود طبقه بندی شد. سپس ارتباط تفاوت رفتار این افعال به لحاظ تظاهر« را » با طبقه آنها بر اساس نمود بررسی شد. نتیجه بررسی این رابطه را تأیید کرد و نشان داد مفعول افعال غایتمند ، حصولی و فعالیتی میتواند همراه با « را » یا بدون آن بهکار رود ولی مفعول افعال ایستا الزاماً همراه با « را » بهکار میرود. نتیجه آن که تفاوت رفتار افعال متعدی به لحاظ تظاهر « را » به همراه مفعول آنها بر اساس مشخصه نمود افعال قابل تبیین است.
بررسی انواع زمان در دفتر چهارم، پنجم و ششم «مثنوی» با رویکرد «سبک شناسی رایانشی- پیکره ای»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مقالة حاضر، توزیع بسامدی و درصدی انواع زمان را در سه دفتر چهارم، پنجم و ششم مثنوی با رویکرد «سبک شناسی رایانشی – پیکره ای» بررسی کرده ایم که هدف از آن، کشف جنبه هایی از صدای دستوری، سبک روایی و میزان واقع گرایی در دفاتر ذکر شده است. مبانی نظری و کاربردی پژوهش، تلفیقی از «نظریة نقش گرایی هلیدی» و دستور سنتی فارسی است و پیکرة زبانی آن شامل15890 فعل است که به روش نمونه گیری نظام مند از جامعة آماری دفاتر فوق، انتخاب و شانزده متغیر زمان در آن تحلیل شده است. یافته های آماری نشان می دهد که انواع زمان حال با 64 درصد، بیشترین و آینده با سه درصد کمترین بسامد را دارند، زمان گذشته نیز 35 درصد زمان ها را به خود اختصاص داده است. نمود گذشته چهار درصد و نمود حال، صفر است؛ امر، نهی و الزام نیز شامل هجده درصد می شود. درصد بالای زمان حال بیانگر این است که مولانا، فلسفة «روان شناسی انسان گرایانه» داشته و به زندگی در «اینجا و اکنون» می اندیشیده است. همچنین وی از داستان ها و رویدادهای گذشته نیز برای تبیین احوال افراد استفاده کرده که زمینة گفت وگو و چندصدایی حال و گذشته را موجب شده است.
نقد و بررسی وحدت وجود عرفانی در منابع وحیانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از مهمترین ویژگی انسان قدرت شناخت اوست، و از برترین و مؤثرترین شناخت ها هستی شناسی است. انسانها در باور هستی شناسی و اعتقاد به خالق و مخلوق به چند دسته تقسیم می شوند. جمعی تباین وجود خالق با مخلوق را پذیرفته و گروهی تساوی همه موجودات با خالق را طرح نموده و عده ای وحدت خالق و نفی کثرات را ذکر کرده اند. در میان فلاسفه وحدت تشکیکی وجود برترین تفسیر وحدت و کثرت با مشی فلسفی است که بوسیله ملاصدرا به اثبات رسیده، لکن او در مراحل تکامل بینش، به وحدت وجود عرفانی قائل شده که در آن حقیقت وجود تنها و تنها حضرت حق است و کثرات ، ظهور و جلوات و نمود آن حقیقت اند، لذا مخلوقات نه عین حقیقت وجودند و نه مثل و نه مباین آن.
برخی از قائلین به وحی از وحدت وجود عرفانی عینیت یا مثلیت خالق و مخلوق را فهمیده و سخت با آن به مخالفت و معارضه برخاسته اند، زیرا آن بینش را خلاف مکتب وحی و عقل پنداشته اند، این مقاله ابتداء تفسیری روشن از وحدت وجود عرفانی ارائه نموده و آنگاه مؤیدات آن را از آیات و روایات بررسی و به ایرادات پاسخ می گوید.
بررسی نحوی و معنایی فعل های ایستا در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فعل در دستور زبان به عنوان هستة گروه فعلی و عنصر عمده و اصلی است. این مقوله دستوری در زبان های مختلف دارای ویژگی های نحوی و معنایی خاصی است. در برخی نظریه های دستوری مانند دستور نقش و ارجاع، افعال را به طبقاتی تقسیم نموده اند. در این نظریه، افعال به پنج طبقه شامل ایستا، کنشی، پایا، لحظه ای و کنشی-پایا طبقه بندی شده اند. هدف ما در این تحقیق بررسی افعال ایستا در زبان فارسی است. افعال ایستا افعالی هستند که بیانگر کنش نبوده و بر خلاف فعل هایی که هنگام انجام گرفتن در هر مرحله نیازمند گذر زمان هستند، به مطلق زمان مربوط می شوند. این فعل ها از لحاظ زمانی نامحدود هستند، به عبارت دیگر نمود پایانی ندارند. با وجود اینکه این دسته از افعال لحظه ای نیستند و برای به انجام رسیدن، نیازمند گذر زمان هستند، قابلیت استمرار ندارند؛ چون یک فعل ایستا دارای مراحلی نیست که یکی پس از دیگری انجام گیرد. در این مقاله طبقه بندی افعال بر اساس نظام دستور نقش و ارجاع صورت می پذیرد و با استفاده از آزمون های نحوی و معنایی خاصی افعال ایستا از دیگر طبقات فعل متمایز شود و ویژگی های خاص این دسته از فعل های زبان فارسی را مشخص می شود و رفتار دستوری متفاوت این دسته از افعال با توجه به ویژگی های طبقه ای توجیه می شود.
بررسی کنش بیانی امر در دو زبان فرانسه و فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مقاله حاضر کوشیده ایم نشان دهیم که علاوه بر دو وجه امری و التزامی، شش فرم زبانی دیگر نیز در زبان های فارسی و فرانسه، برای بیان امر و التزام به کار می رود. حاصل این تحقیق، نکاتی جالب را آشکار می کند که از جمله آن ها می توان موارد ذیل را نام برد: رابطه بین بیان امر و التزام با ذی نفع بودن یا نبودن گوینده جمله؛ وی ژگی معنایی فعل «بایستن» که در هر دو زبان، فقط معنای امر را بیان می کند؛ جنبه کاربردی بیان غیر مستقیم امر و اولویت داشتن آن در زبان فارسی؛ استفاده از عبارت های وا ژگانی در دو زبان برای تخفیف شدت بیان امر؛ کاربرد شکل آینده ساده در زبان فرانسه برای بیان مؤدبانه تر امر و تاًثیر تشدید کننده جای گزین آن (زمان حال ساده) در زبان فارسی که با لحن تحکم آمیز، امر را بیان می کند و گاه نیز حاکی از تهدید است.
تحلیل فرآیند تجربه عرفانی شیوه ای در کشف بن مایه تجربه های عارفان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تبیین دقیق بن مایه تجربه های عرفانی همواره از اهداف پژوهشگران متون عرفانی بوده است. گاه این تجربه ها چنان با باورهای عموم متناقض است که آن را بدون کمترین تحلیل صحیح طرد می کنند و گویندگانش را بر مرکب چوبین تکفیر می نشانند. تحلیل صحیح این تجربه ها میسر نخواهد بود، مگر با شناخت زبان عرفانی متون و آشنایی با شیوه های بیان تجربه های بیان ناپذیر عرفانی.
آنچه در تحلیل تجربه عرفانی بسیار مؤثر است، تبیین سیر این تجربه است از آغاز شکل گیری در وجود عارف، تا افزوده شدن تحلیل های ذهنی و زیورهای ادبی بر قامت آن و درنهایت، بیان آشکارای آن. اگر این سیر از پایان به آغاز بررسی شود، بن مایه تجربه عرفانی عارف آشکار خواهد شد. از این حیث، بررسی تجربیات عرفانی نیازمند روشی است که، در این نوشتار، «مهندسی تجربه عرفانی» نامیده می شود.
در جستار حاضر، ارتباط تجربیات عرفانی با حقیقت را تبیین کرده و شیوه دست یابی عارف به حقیقت و بیان آن را بررسی می کنیم. سپس، به تحلیل زبان عرفانیِ عباراتی از مقالات شمس تبریزی، با بهره گیری از رویکرد «مهندسی تجربه عرفانی»، خواهیم پرداخت.
نقد ترجمه کتاب نیچه و فلسفه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به حجم گسترده ترجمه آثار فلسفی به زبان فارسی، در این مقاله با بررسی یکی از ترجمه های کلاسیک فلسفی در نظر بوده تا نخست، با ذکر برخی معیارهای کلیِ نادیده گرفته شده در این دست کارها، نقدی عمومی بر روند کلی ترجمه های فلسفی بیان شود و سپس بر اساس معیارهای داده شده در این نقد به طور خاص ترجمه نیچه و فلسفه ژیل دلوز از سوی خانم لیلا کوچک منش بررسی شود. در یک جمع بندی کلی می توان گفت متأسفانه این اثر فاقد معیارهای لازم برای ترجمه یک اثر کلاسیک فلسفی است. در طول مقاله نیز کوشیده ایم تا همین کاستی ها را نشان دهیم.
فراتر از تقابل ماده – صورت نگاهی به چگونگی بهره گیری شیلر از مفهوم بازی در گذر از این تقابل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شیلر در جستارهای نه چندان کمی که در حوزه های زیبایی شناسی، اخلاق و فلسفه دارد همواره مساله ای واحد را درسطوح مختلف دنبال نموده است. مساله شیلر، گسست یا تقابل حادی است که در سطوح مختلف گریبان گیر فرهنگ، جامعه و سیاست شده است؛ این تقابل حاد چیزی نیست جز همان تقابل متافیزیکی کهن میان ماده و صورت. از طرف دیگر مبنای همه این تقابل ها در سطوح مختلف را باید در انسان جستجو کرد. انسان مدرن، برخلاف انسان یونان باستان موجودی گسسته است چراکه همواره به استیلای یک بعد وجودی خود بر دیگر ابعاد وجودی اش تن در داده است. شیلر از دو رانه یا غریزه در انسان سخن می گوید: رانه حس و رانه فرم. رانه حس نماینده بعد حسی و مادی انسان است و رانه فرم نماینده بعد عقلانی و اخلاقی او. شیلر با استفاده از رانه بازی به عنوان رانه سوم تلاش می کند مساله گسست میان ماده و صورت و به تبع آن حس و عقل و رانه های حس و فرم را از میان بردارد. آنچه به پرسش مقاله پیش رو تبدیل می شود این است که شیلر چگونه از مفهوم بازی در حل مساله بزرگ خود که همان مساله گسست است بهره می گیرد؟شیلر به واسطه مفهوم بازی از دوگانگی و گسست بیان شده فراتر می رود. انسان تنها هنگامی می تواند یک انسان باشد که این دو رانه را به یک رانه سوم فرابرد. این رانه سوم رانه بازی است و انسان کامل انسان بازیگر. آنچه در اینجا نشان خواهیم داد آن است که رانه بازی نه تعادل و توازن دو رانه بلکه فراتر رفتن از آن ها است. انسان توسط این رانه از حس و عقل فراتر می رود و به جای حس کردن و یا فکر کردن صرف، بازی می کند. آنچه سبب می شود که انسان به این رانه فرارود، «زیبایی» است. انسان تنها با زیبایی بازی می کند و زیبایی تنها موضوع بازی است. اما زیبایی «آزادی در نمود» است و نمود تنها قلمرو بازی.
فعل های چندپاره زبان فارسی
حوزه های تخصصی:
در رده شناسی ساخت واژی، زبان ها بر اساس نحوه انتقال رابطه های دستوری چون زمان، نمود، جنس و مانند آن به سه گروه زبان های تصریفی، پیوندی و تحلیلی تقسیم شده اند. بر این اساس در بحث فعل، ویژگی های دستوری شخص و شمار، زمان، وجه، نمود، مفهوم سبب، گذرایی و مانند آن در زبان ها یا به وسیله وندافزایی یا با تغییر در ریشه و یا با استفاده از واژه ای مجزا بیان می شود. در زبان فارسی این مفاهیم عمدتاً با استفاده از واژه ای مستقل و جدا از بخش گزاره ای فعل بیان می شود و در بحث تصریف فعل، زبان فارسی را می توان تحلیلی دانست. در این پژوهش، نحوه انتقال مفاهیم دستوری مرتبط با تصریف فعل در زبان فارسی در چارچوب نقش و ارجاع ون ولین (2005) مورد بررسی قرار گرفته است. در رویکرد نقش و ارجاع، محمول بند در سطح هسته جمله، به وسیله یکی از روابط پیوند شامل همپایه سازی، ناهمپایه سازی و یا شبه ناهمپایه سازی ساختاربندی می شود. بر همین اساس، در این پژوهش با فرض تحلیلی بودن زبان فارسی از جهت انتقالِ معناهای دستوریِ مرتبط با تصریفِ فعل، نحوه تشکیل فعل در سطح اتصال های هسته ای در دستور نقش و ارجاع مورد بررسی قرار می گیرد.
نمود در زبان فارسی؛ نگاهی نو بر پایة رویکرد شناختی بسط استعاری و مؤلفه های نمودی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نمود مقوله ای دستوری است که پا به پای زمان دستوری و وجه در ساختار جمله واره ظهور یافته و در کل معنای آن تأثیرگذار است. آثاری که تاکنون در زمینة نمود ارائه شده اند، عمدتاً فاقد چارچوب نظری و تقسیم بندی صحیح از این مقوله هستند. در این مقاله، ضمن ارائة چارچوب های نظری مناسب، به مفهوم سازی نمود دستوری و واژگانی می پردازیم. در قسمت نمود دستوری، در چارچوب نظریة شناختی دستوری شدگی، با بهره گیری از رویکرد بسط استعاری هاینه و دیگران و با استناد به مطالعات تاریخی و ذکر مثال هایی از فارسی باستان و میانه، نمودهای دستوری زبان فارسی را مفهوم سازی می کنیم. در قسمت نمود واژگانی، ضمن به کارگیری مؤلفه های نمودی برگرفته از وندلر(1967) و با رویکرد جدید ذیل به صدر، این مؤلفه ها را با هم ترکیب نموده و به پنج نمود موقعیتی در زبان فارسی دست می یابیم. از لحاظ نظری نیز پیش بینی وجود سه نمود دیگر را می نماییم ودر انتها، در مورد تأثیر بافت بر نمود نیز مطالبی را ذکر می کنیم. یافتن یک نمود واژگانی جدید، پیش بینی وجود سه نمود دیگر و مفهوم سازی نمودهای دستوری و واژگانی در زبان فارسی بر اساس الگوهای شناختی، از جمله نتایج این پژوهش می باشد.
کاربرد فعل شدن در بیان نمود لحظه ای-تداومی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فعل ""شدن"" یکی از مهم ترین افعال در زبان فارسی می باشد که به عنوان یک فعل حایل در ساخت گروه عظیمی ازافعال شرکت کرده و می تواند ارزشهای نمودین مختلفی داشته باشد. از بین نمودهایی که ترکیبات فعل ""شدن"" می توانند بیانگر آن باشند می توان به نمود لحظه ای-تداومی اشاره کرد. ویژگیهای نمود لحظه ای-تداومی و نحوه تشخیص آن در زبان فارسی، از جمله مسایلی است که تا کنون چندان مورد بررسی قرار نگرفته است. در این تحقیق ابتدا ترکیبات مختلف فعل ""شدن"" در زمانهای ماضی نقلی و ماضی بعید را از لحاظ وقوع فعل مورد بررسی قرار خواهیم داد. سپس به بررسی نحوه تشخیص نمود لحظه ای- تداومی پرداخته و خواهیم دید کدام گروه از ترکیبات فعل ""شدن"" میتوانند بیانگر این نمود باشند و در پایان تقش گفته پردازی در تعیین ارزش نمودین افعال را مورد بررسی قرار خواهیم داد.
تکوا ژ تصر یفی «ی» و کارکرد آن در گذر تاریخی فارسی نو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال نهم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۲۴
163 - 179
حوزه های تخصصی:
این مطالعه به بررسی کارکرد پسوند تصر یفی «- ی» در فارسی نو اختصاص دارد. هدف مقاله شناخت مفاهیمی است که در فارسی متقد م با این تکوا ژ کد گذاری شده و تغییراتی که اکنون در آن صورت گرفته است؛ به علاوه علت تغییر و تشخیص عنصر یا عناصر زبانی جایگزین آن را نیز پیگیری می کند. نتیجه مطالعه حاکی از این است که تکوا ژ مورد بررسی در موارد ی که بیانگر دو مقوله دستوری نمود تکرار شونده و وجه شامل وجوه التزامی، شرطی، تمنا یی و خیالی بوده دستخوش تغییر گردیده است. نشانه جایگزین آن در مقوله نمود پیشوند «می» است که علاوه بر بیان نمود ناقص، نقش جدید نمود تکرار شونده را نیز یافته و به خاطر پذیرش نقش دستوری تازه، معین فعل «داشتن» هم برای تقویت نقش اولیه اش دستوری شده است. نشانه جایگزین آن در مقوله وجه نیز صورت انتزاعی وجه التزامی است بدین معنا که کارکرد یک و ند صوری و آوایی به یک مقوله انتزاعی واگذار گردیده است. علت این تغییرات را نیز باید در فرایند دستوری شدگی جستجو کرد چون طی آن، در صورت نمودی، پیشوند «می» علاوه بر حفظ نقش پیشین خود، نقش جدید نیز پذیرفته و دستوری تر شده و در صورت وجه نمایی، یک مقوله دستوری، دستوری تر و انتزاعی تر گشته است.
نمود تکرار در زبان فارسی؛ نگاهی نو برپایه سازوکار دوگان سازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، ابتدا با تعیین دقیق مفهوم نمود تکرار و متمایز ساختن آن از سایر نمودهای موقعیتی و با بررسی دوگان ساخت های فعلی در زبان فارسی، به فعل های دوگان ساخته نسبتاً جدیدی مانند «قیمه قیمه کردن»، «میومیو کردن»، «بپربپر کردن» و ... برخوردیم که دقیقاً مفهوم نمود تکرار را به ذهن متبادر می سازند. سپس به بررسی مؤلفه های نمودی این گونه فعل ها پرداختیم و دیدیم اگرچه آنها دارای ساختار داخلی و الگوی درونی متغیرند و ادامه یافتن آنها محتاج صرف انرژی است و از این نظر شبیه نمود فعالیت اند اما به دلیل داشتن ویژگی های غایی و تکراری بودن نمی توان آنها را زیرمجموعه نمود فعالیت قرار داد. بنابراین با افزودن مؤلفه جدید «تکریری/ غیرتکریری» بودن به مجموعه مؤلفه های نمودی، نمود تکرار از نمودهای موقعیتی دیگر، نظیر نمود حالت، فعالیت و عادت متمایز شد و با مؤلفه های پویا، تداومی، غایی و تکریری بودن مفهوم سازی گردید. ارائه تعریفی دقیق از نمود تکرار و متمایز ساختن آن از سایر نمودهای موقعیتی، یافتن نمونه هایی از فعل های دوگان ساخته در زبان فارسی که مصداق کامل این نمودند و تعیین مؤلفه های آن، از دستاوردهای این مقاله است.
فعل نمود - بنیان در گویش تنکابنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گویشوران تنکابنی به گویشی سخن می گویند که به اندازه ای متفاوت از گویش های شرق مازندران و غرب گیلان است تا حدی که مردمان این سه منطقه سخنان یکدیگر را نمی فهمند و برای برقراری ارتباط از زبان فارسی استفاده می کنند. نگارنده طی اجرای بخشی از طرحی پژوهشی ، در جست وجوی علت عدم درک متقابل میان گویشوران شرق و غرب مازندران که گفتار هر دو از گویش های زبان مازندرانی (تبری/ طبری) به شمار می روند مهم ترین علت را تفاوتی اساسی میان ساخت ستاک فعل در این دو گویش و به سبب بنیان نامعمول ستاک در گویش تنکابنی یافته است. چگونگی ساخت ستاک فعل در این گویش مورد پرسش، و ارائه توصیف و تحلیل این ساختار متفاوت هدف این پژوهش است. داده های این پژوهش به روش میدانی به صورت ضبط گفتار ده گویشور بومی طی پرسش های هدفمند برای دسترسی به انواع صیغگان و صورت های تصریفی فعل گردآوری شده است. یافته ها نشان می دهند که ستاک های فعل در این گویش نمود بنیان هستند و تکواژ تصریفی جداگانه ای برای تصریف زمان بر ستاک افزوده می شود. این در حالی است که ساخت ستاک فعل در زبان های ایرانی بر پایه زمان دستوری است و دیگر ویژگی های تصریفی - از جمله نمود فعل- بر ستاک حال و گذشته افعال افزوده می شوند. این بررسی ضمن معرفی ویژگی خاص ساختار ستاک فعل در گویش رو به زوال پرجمعیت ترین گویشوران یک زبان از دسته زبان های کاسپی (خزری)، در مطالعات گویش شناختی و رده شناختی زبان نیز می تواند کارآمد باشد.
نمود استمراری در زبان فارسی بر اساس نظریه ی پیش نمونگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال دهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲۹
219 - 241
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر، به بررسی نمود استمراری از منظر پیش نمونگی می پردازد. نمود، از ویژگی های ساختاری و معناشناختیِ فعل است که در زبان فارسیِ باستان وجود داشته و پیش تر پرویز ناتل خانلری (Natel Khanlari, 1986) بررسیِ این ویژگیِ فعل را مورد توجه قرار داده است. در این راستا، پژوهش پیشِ رو، بر بررسی نمود استمراری تأکید دارد. هدف اصلی این مقاله، دست یابی به ملاک هایی برای ارائه تعریفی جامع، از نمود استمراری در زبان فارسی است که می تواند در آموزش زبان فارسی و نگارش کتا ب های درسی، به کار گرفته شود. به این منظور، با در نظر گرفتنِ چهار ملاک- که بر مبنای جمع بندی مطالب ازپیش موجود در پیوند با نمود استمراری در دستور سنتی زبان فارسی بوده و با تکیه بر دیدگاه شناختی گزینش شده اند، به معرفی پیش نمونگیِ این ویژگی فعلی پرداخته شده است. بر مبنایِ یافته های پژوهش حاضر، نمود استمراری را نمی توان فقط با تکیه بر جنبه صوری اش تعریف کرد، بلکه برای تشخیص این ویژگی فعلی، باید به صورت هم زمان، به صورت و معنای فعل توجه نمود. در این جستار، ضمن اشاره به پیشینه نمود استمراری در کتاب های دستور و آثار زبان شناس های پیشین، نشان خواهیم داد که پیشوند فعلی« می»- به ویژه در زمان حال- به تنهایی نمی تواند نشانه استمرار باشد؛ همچنین، در نظر گرفتن معنای فعل در بررسی نمود استمراری فعل، نیز فقط مشتمل بر معنای ذاتی افعال نیست، بلکه تأثیر بافت بر نمود را هم باید به حوزه معنایی نمود استمراری افزود.
تبلیغات محیطی نمودی برای قرائت فرانمود منظر شهرهای هند*
منبع:
هنر و تمدن شرق سال سوم پاییز ۱۳۹۴ شماره ۹
51 - 58
حوزه های تخصصی:
کشور هند با توجه به وسعت، جمعیت، قدمت تاریخی و ترکیب اقوام و مذاهب گوناگون و موقعیت استراتژیک جدای از جایگاه ویژه سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و مذهبی از اهمیت ویژه اقتصادی برخوردار است و به تبع آن موضوع تبلیغات به طور عام و تبلیغات محیطی به طور گسترده ای در فضاهای شهری نمود دارد. تبلیغات محیطی در جهان امروز به دلیل پیوندخوردن با همه نیازهای جامعه، یعنی اقتصاد، سیاست، دین، فرهنگ، آیین و ارزش های حاکم بر آن، به طور گسترده ای در فضاهای شهری حضور دارد و نمودی برای قرائت فرانمودهای آن جامعه است. شهرهای هند نیز از این امر مستثنا نیست و می توان با تأکید و تأمل بر آن فرانمودهای منظر شهری را در پس تبلیغات محیطی قرائت کرد. در این بررسی سعی بر آن بوده است با بررسی محتوا و شکل حضور تبلیغات محیطی در شهرهای هند به قرائت خصوصیات جامعه هند و فرانمودهای این تبلیغات پرداخته شود. تبلیغات محیطی در شهرهای هند از نظر ساختار و شکل، منطبق با ساختار اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی مردم هند است اما از نظر محتوایی با نیازها و شرایط اقتصادی و طبقاتی مردم آن جامعه منطبق نیست. با بررسی و پاسخ به سؤالات زیر می توان به تبیین نظریه فوق پرداخت : 1- محتوا و شکل تبلیغات محیطی در شهرهای هند با عنایت به موارد زیر چه فرانمودی دارد؟ • تبلیغات محیطی و ساختار شهرها از نظر مبلمان شهری و تطابق، هماهنگی یا تضاد آن با محیط. • تبلیغات محیطی و ساختار اجتماعی شهرهای هند از نظر طبقات اجتماعی مردم شهرها و تطابق، هماهنگی یا تضاد آن با محیط. تبلیغات محیطی و ساختار مذهبی از نظر تنوع مذاهب و باورهای مردم و تطابق و تضادهای آن با این باورها. تبلیغات محیطی و ساختار سیاسی از نظر تنوع احزاب، دیدگاه ها و مالکیت کشورهای بیگانه و تطابق و تضاد آن با خواست سیاسی مردم. 2- تبلیغات محیطی در شهرهای مختلف هند با توجه به ساختار و جایگاه اقتصادی، سیاسی و مذهبی این شهرها چه فرانمودی دارد؟ در بازدیدهای میدانی و مطالعات کتابخانه ای به بررسی و تحلیل شکل حضور و محتوای تبلیغات محیطی در سه شهر هند با ویژگی های سیاسی، اقتصادی و مذهبی خواهیم پرداخت و درنهایت از طریق این بررسی ها و جدول های به دست آمده به فرانمودهای تبلیغات محیطی در هند پی خواهیم برد.