مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
۶۸.
۶۹.
۷۰.
۷۱.
۷۲.
۷۳.
۷۴.
۷۵.
۷۶.
۷۷.
۷۸.
۷۹.
۸۰.
صفوی
حوزه های تخصصی:
در زمان سلطنت شاه محمد خدابنده، با ضعیف تر شدن حکومت مرکزی، همسایگان از شرق و غرب به مرزها و شهرهای قلمرو صفویان هجوم آوردند. شاه عباس نیز تا زمان تحکیم پایه های حکومتش مجبور به تحمل حضور ازبکان و عثمانی ها در بخش هایی از مملکتش بود. پس از آن، برای بیرون راندن اشغالگران و مقابله با تعدیات آن ها، در جنگ های بسیاری شرکت کرد؛ اما این جنگ ها برای زندگی ساکنان مناطق موردمناقشه، مصیبت بار بود. سؤال مطرح در پژوهش حاضر این است که شاه عباس اول چه راهکار هایی برای مدیریت بحران های ناشی از جنگ ها در پیش گرفت؟ روش تحقیق مقاله از نوع پژوهش تاریخی و روش انجام آن توصیفی تحلیلی است. دستاورد تحقیق حاکی از این است که معمولاً شاه عباس در آستانه وقوع جنگ ها، به کوچاندن اهالیِ درمعرضِ خطر به مناطق امن، محافظت از آن ها توسط دسته های نظامی و اجرای زمین سوخته اقدام کرده است. پس از وقوع و خاتمه جنگ ها نیز با به کار بستن معافیت های مالیاتی مانند مالوجهات و عوارض دیوانی در همان سال و سال بعد، جبران خسارت ها از سوی دیوان اعلی، تعیین حاکم برای تثبیت اوضاع اداری و رسیدگی به مناطق جنگ زده، حمایت های عاطفی و اجتماعی از کودکان یتیم و زنان شوهرمرده می کوشید وضعیت به وجودآمده را مدیریت کند.
چگونگی انتقال مفاهیم هنرمعماری ایران به اتریش در عصر صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روابط هنری ایران و اروپا در قرن 11ه.ق/17م به دنبال برقراری روابط سیاسی و تجاری میان سلاطین صفویه به ویژه، شاه عباس اول و کشورهای اروپایی از جمله امپراتوری هابسبورگ به اوج خود رسید. از این رو هیأت های سیاسی و تجاری بین این دو امپراتوری به منظور عقد قراردادهای سیاسی و تجاری به آمد و شد پرداختند. از رویدادهای دیگر قرن11ه.ق/ 17م آمدن سیاحان اروپایی به ایران عصر صفوی بود که با نوشتن گزارش هایی در مورد ایران و آثار تاریخی آن نقش مهمی در شناساندن ایران به اروپاییان داشتند. انتشار سفرنامه های این سیاحان در اروپا یکی از مهمترین راههای انتقال مفاهیم هنرمعماری ایران به اروپا به ویژه در میان معماران اتریشی بوده است. بنابراین این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای به بررسی زمینه های تاریخی ای که منجر به دادوستدهای فرهنگی-تمدنی به ویژه در حوزه معماری بین ایران و اتریش در دوره ی صفوی شده است پرداخت و تأثیراتی را که این نفوذ هنری در معماری شهر وین (پایتخت اتریش) داشته است، مورد مطالعه قرار داد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که در دوره ی صفویه تحت تأثیر راههای ارتباطی با اروپا؛ نقل و انتقالات هنری از طریق هیأت های سیاسی و انتشار سفرنامه های سیاحان در اروپا، مضامین هنری به ویژه هنرمعمای ایران به اروپا منتقل شد و تحت تأثیر این مضامین معماری، برخی از معماران اتریشی عماراتی مانند کاخ شون برون، کاخ بلودر، کاخ کلس هایم و کلیسای سنت کارل را متأثر از معماری اصفهان در اتریش ساختند.
مطالعه وتعامل کتیبه ها و مرغان نقش بسته بر رواق الله وردیخان در مجموعه حرم امام رضا(ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۵
5 - 19
حوزه های تخصصی:
هنرمندان دوره صفوی از نمادها و نشانه ها در آثار خود استفاده کرده اند که با گذشت زمان بر معانی این نمادها غباری نشسته است. در این پژوهش نقوش و کتیبه های رواق الله وردی خان و تعامل این دو عنصر با یکدیگر در حرم مطهّر رضوی مورد بررسی قرار گرفته است. هدف مقاله بازخوانی و رابطه کتیبه ها و مرغانی است که در لابلای نقوش اسلیمی و ختایی کاشی کاری این رواق به کار رفته اند. لذا سوال ها این است 1. مضامین کتیبه های به کار رفته در این رواق چیست؟ 2. مرغان نقش شده، نماد چه موضوعی هستند و3. آیا بین این دو عنصر رابطه ای وجود دارد؟ روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است و اطلاعات بر مبنای اسناد کتابخانه ای و میدانی استوار است. یافته ها نشان می دهد بانی بنا با هدف گسترش و ترویج فرهنگ شیعی، کتیبه و نقش پرنده را هدفمند انتخاب و با نقوش و رنگارنگ مرغان، تصویری از بهشت ارایه نموده است.. قرقاول، طوطی، طاوس، سیمرغ و مرغابی نمادی از پرواز، فضایی روحانی و معنوی در بین عناصر گیاهی خاطرنشان ساخته اند. مضامین کتیبه ها با خط ثلث و نستعلیق به تاریخ ولادت، شهادت و فضیلت زیارت امام رضا(ع)، آیه تطهیر، سلام بر اهل بیت و توصیف بنا اختصاص یافته است. مرغان از نظر نمادین، تعداد و رنگ با مفاهیمی چون بهشت، عقل انسان کامل، نام امامان معصوم وحضرت مهدی(عج) با کتیبه ها هماهنگ و در تعامل هستند.
تحلیل تطبیقی نقش اسطوره ای لیلی در آثار نظامی و جامی و بازنمود آن در نقاشی ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهرت داستان لیلی و مجنون و مثل شدن آن ها در عشق و عاشقی، درواقع از دولت سر شاعران ایرانی حاصل آمده است. نقاشی ایرانی با شعر و ادب فارسی الفت دیرینه دارد و به مرورزمان با حکمت کهن ایرانی و عرفان اسلامی درآمیخته است. در هر اثر تجسمی، هنرمند نحوه نگرش خود را به موضوعی خاص به تصویر می کشد و مجموعه پیام های تصویری باعث ایجاد ارتباط بصری می شود. نقش لیلی همواره در طول تاریخ هنر و ادب ایران به عنوان یکی از اسطوره های زنانه مطرح بوده است. ازجمله در آثار کمال الدین بهزاد، میر خلیل نقاش، مظفر علی تربتی و قاسم علی، به عنوان مفهومی مهم، سیما و سرشت خاصی دارد. هدف این پژوهش تحلیل بصری نقش لیلی و همخوانی متن و تصویر این شخصیت در نگاره های کتب خمسه نظامی و هفت اورنگ جامی در دوره های تیموری و صفوی است. با تحلیل و بررسی نگاره های موجود در دوران مذکور به جایگاه لیلی در این کتب پرداخته شده و سپس با نگاهی تطبیقی به نقش لیلی و استخراج نقاط افتراق و اشتراک آن و همخوانی متن و تصویرسازی پرداخته شده و تلاش شده است تا به این سؤالات پاسخ داده شود که نخست ویژگی های تجسمی لیلی در خمسه نظامی و هفت اورنگ جامی در عصر تیموری و صفوی چیست؟ و همچنین انطباق متن و تصویر تا چه اندازه بوده است؟ در نگاره های عصر تیموری و صفوی لیلی زنی نجیب و افسونگر بارنگ پوستی روشن و دست های باریک و کشیده به تصویر کشیده شده که عمدتاً در مرکز توجه بوده ولی خودش به بیرون از تصویر نگاه می کرده است. در دوران مذکور با توجه به تعدد فرقه های عرفانی اغلب نقاشان برداشت شخصی خود را از متن به تصویر درآورده اند که درنتیجه در برخی موارد هنرمند تعهد کمی به متن توصیفی داشته است.
جایگاه و موقعیت قارص در چالش های امنیتی و نظامی ایران و عثمانی (از دوره صفویه تا دوره نادرشاه با تاکید بر منابع ترکی عثمانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخی جنگ سال چهارم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۱۴)
95 - 120
حوزه های تخصصی:
یکی از مهمترین مناطقی که دولت صفوی و نادرشاه با عثمانی ها بر سر آن مجادله داشتند، شهر قارص بود. در سیاست خارجی دولت های رقیب منطقه ای نظیر ایران، عثمانی و روسیه، موقعیت قارص به روشنی قابل درک بود زیرا این شهر پل ارتباطی منطقه قفقاز و آسیای صغیر به شمار می رفت و تسلط هر دولتی بر آن، باعث تقویت جایگاه اقتصادی و نظامی در این جغرافیای پیچیده می گشت. از همین رو پژوهش حاضر با رویکردی تحلیلی تطبیقی و با تاکید بر منابع ترکی تلاش دارد به این پرسش پاسخ دهد که صفویان و نادرشاه برای تصرف قارص، چه اهداف سیاسی، نظامی و اقتصادی را دنبال می کردند؟ و دلیل اهمیت این شهر برای عثمانی ها چه بوده است؟ یافته ها پژوهش حاکی از آن است که از لحاظ سیاسی، تسلط بر قارص می توانست موازنه قدرت را در منطقه غرب ایران و قفقاز تغییر دهد و از لحاظ اقتصادی، خط ارتباطی تجارت قفقاز و شرق امپراتوری عثمانی و دریای سیاه از قارص می گذشت و تسلط بر آن تاثیر بسزایی در درآمدهای دولت های صفوی، افشار و عثمانی داشت. به همین دلیل کشمکش بر سر آن با عثمانی ها، در دوره صفوی، گسترش پیدا کرد و در دوره نادر به اوج خود رسید.
کارکرد نمادین وحوش درنده در دربار صفوی بر مینای نگارگری صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جلوه هنر سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۲۹)
17 - 31
حوزه های تخصصی:
صفویان، توأم با اسلام گرایی، با هدف بازسازی هویت ایرانی، به احیای بخش بزرگی از جنبه های حکومت های ایرانی و از آن جمله، دربار ایرانی پرداختند و به تقلید از بارگاه های ایرانی پیشین، توجه خاصی به مساله وحوش درنده نمودند. مورخان این عصر، به دلیل تمرکز بر کلیات مسایل سیاسی- نظامی، از گزارش دقیق این بُعد از تشریفاتِ درگاه غفلت ورزیده اند؛ و گزارش های اروپاییان حاضر در ایران نیز، در این خصوص، نسبتا موجز است؛ اما نگارگر دوره صفوی با نگاه تیزبین خویش، تمامی این کاربردها و کارکردها را در قالب ده ها نگاره ارزشمند، به یادگار گذاشته و جایگاه نمادین وحوش درنده را به زبان هنر شرح کرده است. هدف از این پژوهش، شناسایی کارکرد نگاره های وحوش درنده در بارگاه های سلطنتی صفوی و بیان جایگاه نمادین این جانوران در هنر نگارگری این عهد است؛ بر این اساس، داده های موجود در منابع تاریخ صفوی شامل آثار تاریخ نگاری و گزارش های سیاحان اروپایی مورد کنکاش قرار گرفته و نتایج به دست آمده با نگاره های صفوی موجود در نسخ خطی بر جای مانده از آن عهد، به ویژه، نمونه هایی از نسخ شاهنامه فردوسی و خمسه نظامی و برخی از مرقّعات تطبیق داده شده است. طبق یافته ها و نتایج این پژوهش، به زنجیر کشیدن و نگه داری وحوش درنده و در رأس آن شیر و پلنگ در درگاه های حکومتی آن دوران، نمادی از قدرت و عظمت حکومت محسوب می شد؛ این کارکرد نمادین هم در دربار صفوی جریان داشت و هم در نگاره های این عهد، به وضوح، ترسیم گشته است. مساله شکار درندگان در بارگاه صفوی، علاوه بر کارکرد تفریحی، ارضاکننده حس قدرت طلبی و عظمت خواهی شاه بود. نگارگر صفوی در نگاره های شکارگاه، شخص شاه را به واسطه نوع پوشش و ترسیم در مرکز نگاره، مشخص نموده و قدرت نمادین او را در مبارزه با وحوش درنده ای چون شیر و پلنگ نمایش داده است. این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی است.
ساختارشناسی لایه چینی آرایه های طلاکاری کلیساهای وانک و بیت لحم اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اوج استفاده از لایه چینی، که به عنوان یک فن وابسته به طلاکاری شناخته میشود، در ایران مربوط به دوره ی صفوی است. عموماً هدف از اجرای لایه چینی، ایجاد یک سطح برجسته برای اجرای آرایه ی طلاکاری ست. کلیسای بیت لحم یا بیدخم و کلیسای جامع وانک یا سن سور، دو کلیسای مربوط به دوره ی صفوی مورد بررسی در این پژوهش، از مشهورترین کلیساهای ارمنیان جلفای نو در اصفهان هستند که دارای لایه چینی و آرایه ی طلاکاری هستند. ناشناخته بودن مواد تشکیل دهنده ی ساختار این آرایه ها و وجود ابهام در روش اجرا و فن اجرایی لایه چینی ها و آرایه های طلاکاری کلیساهای ارامنه مساله ی اصلی این پژوهش است. پژوهش حاضر، با بهره جستن از روش های پیرولیز-کروماتوگرافی گازی- طیف سنجی جرمی ( Py-GC-MS ) و کروماتوگرافی گازی- طیف سنجی جرمی ( GC/MS ) به شناسایی و بررسی ساختار بست و چسب مورد استفاده در آرایه های لایه چینی و طلاکاری این دو کلیسا پرداخته است. همچنین در این مقاله با استفاده از پراش سنجی پرتو ایکس ( XRD ) و طیف سنجی انرژی پرتو ایکس پراکنده شده ( EDX ) در کنار میکروسکوپ الکترونی روبشی ( SEM ) به بررسی ساختار بلوری ترکیبات معدنی و همچنین شناسایی مواد معدنی موجود در ساختار این آرایه ها پرداخته شده است. سپس با مقایسه ی نتایج حاصل از این پژوهش، با نتایج مربوط به بررسی های انجام یافته بر روی لایه چینی های بناهای عالی قاپو، هشت بهشت و چهلستون اصفهان، در صدد رسیدن به یک نتیجه گیری کلی در مورد آرایه های لایه چینی و طلاکاری مربوط به دوره ی صفوی اصفهان بوده است. نتایج حاصل از آنالیز، سریشم بودن بست در ترکیبات معدنی لایه چینی های کلیساهای وانک و بیت لحم را اثبات نمود، همچنین بخش معدنی آرایه های لایه چینی از ترکیب گچ و یک نوع رس حاوی کوارتز و غنی از اکسید آهن (گل ارمنی) تشکیل شده است. با توجه به نتایج، روغن بزرک به عنوان چسب مورد استفاده برای چسباندن ورقه ی طلا شناسایی شد.
ارزیابی تغییرات کالبدی فضایی آرامگاه های ایلخانی و صفوی اصفهان، گامی در مسیر شناخت الگوی پیشرفت معماری اسلامی- ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بقاع متبرکه، از جمله بناهای عمومی در سرزمین ایران هستند که از جنبه های مختلف اجتماعی، هنری، مذهبی و تاریخی حائز اهمّیّت می باشند و از نظر اهمیت برای جامعه دیندار ایران، بعد از مساجد، رتبه دوم را در بین ابنیه مذهبی، به خود اختصاص می دهند و کمتر نقطه ای را در این سرزمین می توان یافت که که از این قسم از ابنیه، تهی باشد. هدف از این پژوهش ، شناخت، مدون سازی و دسته بندی ویژگی های کالبدی-فضایی متکی بر اصول معماری ایرانی-اسلامی آرامگاه های مذهبی ایلخانی و صفوی اصفهان و مقایسه تحلیلی این دو دوره با یکدیگر است چرا که با شناخت تاریخ و تحولات آن در گذر زمان است که می توان از طرق پیشرفت یا انحطاط تمدن ها آگاه شد و از آن برای ساخت آینده ای نیکوتر بهره برد. در این راستا ابتدا، ضمن بررسی اصول کلی معماری آرامگاهی در هر یک از این دو دوره، 15 آرامگاه ایلخانی و 17 آرامگاه صفوی، در محدوده اصفهان و مناطق تابعه، شناسایی شدند و ویژگی هایی کالبدی- فضایی هریک از آن ها به روش توصیفی تحلیلی و به صورت مجزا مورد بررسی قرار گرفت. سپس با کنار هم قرار دادن تحلیل های انجام شده، مقایسه آماری این ادوار صورت پذیرفت و نتایج قابل تأملی در خصوص اشتراکات و افتراقات این دو دوره عرضه شد که از جمله این موارد می توان به تفاوت میان سلسله مراتب دسترسی به فضای گنبدخانه ای، تفاوت در میزان بهره گیری از ایوان به عنوان یکی از اندام های شاخص معماری ایران، تفاوت در جهتگیری کلی، شباهت در بهره مندی از نظام فضایی چهارصفه و برونگرایی غالب آن ها اشاره کرد.
بررسی تطبیقی سلسله مراتب در مساجد بازار بزرگ تبریز و بازار قیصریه اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسجد و بازار از اجزای مهم یک شهر اسلامی هستند. رابطه نزدیک این دو، در طول تاریخ باعث ایجاد همبستگی قدرت اقتصادی و مذهبی جامعه سنتی ایران شده است؛ بنابراین نقشی اساسی در تاریخ ایران در دوران اسلامی را داشته اند. مسجد اولین مرکز اجتماعی، سیاسی و مذهبی مسلمانان است. دیگر بخش مهم شهر اسلامی یعنی بازار، به عنوان بازوی اقتصادی جامعه سنتی ایران، به واسطه قرارگیری در مجاورت مساجد و نفوذ مساجد در بافت بازارهای سنتی ایران همواره رابطه نزدیکی با مساجد داشته است، درنتیجه مساجد بازاری ازجمله مساجدی است که در طول تاریخ همواره موردتوجه بودند. پژوهش حاضر تلاش دارد تا نقش این مساجد را در جامعه سنتی ایران بررسی نماید و با تحلیل مساجد دو بازار مهم ایران (بازار بزرگ تبریز و بازار قیصریه اصفهان) به تفاوت ها و نقش مختلف این مساجد بپردازد. علت انتخاب این دو بازار پیشینه تاریخی دو شهر تبریز و اصفهان است که هر دو آن ها پایتخت ایران در دوران مختلف بوده و با توجه به اهمیت بازار و مساجد آن در پایتخت حکومت اسلامی به تفاوت های این دو گونه می پردازد. این پژوهش با استفاده از روش تحقیق کیفی با رویکرد توصیفی- تحلیلی که مبتنی بر دو نمونه موردی و بامطالعه در مورد ویژگی های معماری بازار و همچنین بررسی سفرنامه ها، نقشه ها، اسناد و مدارک مربوط به مساجد بازار دو شهر مذکور و تحلیل و مقایسه آن ها انجام شده است. بررسی و مقایسه تطبیقی مساجد دو بازار مذکور (به عنوان مساجد شیعی) حاکی از آن است که علت تفاوت در سلسله مراتب مساجد این بازارها، تفاوت در ایفای نقش این مساجد در جامعه سنتی ایران است. بررسی ها نشان می دهد که شرایط حاکم در شهر تبریز در دوره قاجار (به عنوان شهر ولیعهد نشین ایران) و شهر اصفهان در دوره صفوی (به عنوان پایتخت ایران) شرایط مشابهی است و این شرایط باعث ایجاد شباهت هایی در مساجد بازار این دو شهر در دوران ذکرشده را دارد و این مسئله نشان دهنده اهمیت نقش مساجد بازار در جامعه سنتی ایران است. مساجد شیعی بعد از دوران صفویه و با رسمی شدن مذهب شیعه در ایران اهمیت به سزایی پیدا می کند و مساجد بازار در پایتخت و شهرهای مهم ایران ضرورت انجام تحقیق در ساختار این مساجد را دوچندان کرده است.
مطالعه سبک شناسی تاریخی قالی های بافته شده در دوران شاه طهماسب اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قالی ایرانی از هنرهایی است که شناخت آن در دانش سبک شناسی و در چند دهه اخیر مورد اقبال پژوشگران این حوزه بوده است. با این همه این پژوهش ها در ابتدای راه قرار داشته و به همین خاطر با برخی کاستی ها و گاهی با اظهار نظرهای غیر علمی نیز همراه بوده که از آن جمله می توان به سبک شناسی براساس مناطق جغرافیایی اشاره نمود. به همین خاطر نظر واحدی در سبک شناسی قالی های ایرانی وجود ندارد. این در حالی است که رویکردهای تاریخی یکی از روش هایی قلمداد می شود که قسمت مهمی از فرش های ایرانی را در قالب آن می توان تعیین سبک نمود. با توجه به موارد گفته شده و همچنین اهمیت عصر صفویه و تأثیر قدرت پادشاهان این دوره در قالی بافی ایران، سبب شد تا این پژوهش با هدف سبک شناسی تاریخی قالی های دوره ی شاه طهماسب اول و با روش توصیفی-تحلیلی به آنالیز و بررسی موردی تعدادی از قالی های بافته شده در این دوره با استفاده از منابع کتابخانه ای و مشاهدات میدانی بپردازد که در نتیجه ی آن، صفات سبکی مشترک میان قالی های متعلق به این دوره محرز گردد. همچنین تأثیر عوامل محیطی از جمله اوضاع اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی بر ویژگی های ظاهری و فنی این دسته قالی ها و تمیزدادن آنها با قالی های ادوار دیگر، کشف ویژگی های سبکی میان قالی های متعلق به این دوران آنها را از لحاظ تاریخی و هنری سبک شناسی و گروه بندی کند. که به سب آن پراکندگی اختلاف نظر در این حوزه کاهش یابد.
نقش میسیونرهای مذهبی در توسعه روابط سیاسی و تجاری ایران و اروپا در عصر صفوی
منبع:
پژوهش در آموزش تاریخ دوره اول بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
94 - 110
حوزه های تخصصی:
عصر صفوی (1135- 907 ق./ 1722- 1501 م.) عصر گسترش چشمگیر فعالیت میسیونرهای مذهبی اروپا در ایران بود. در این دوره قدرت های اروپایی برای نفوذ در سرزمین های شرقی و دست یافتن به مواد اولیه ارزان قیمت با همدیگر رقابت می کردند، در همین حال قلمرو و تجارت خارجی آنها نیز توسط عثمانی به شدت در خطر بود، لذا ایران به عنوان همسایه و دشمن عثمانی و در عین حال به عنوان طرف تجاری اروپا گزینه مناسبی برای اتحاد بود. سؤال پژوهش حاضر این است که آیا میسیونرها و مبلغین مذهبی در توسعه روابط سیاسی و تجاری ایران و اروپا در عصر صفوی نقش داشتند؟ سعی بر آن است با روش تحقیق توصیفی و جمع آوری اطلاعات از گزارش ها، منابع تاریخی و پژوهشی، سفرنامه ها و اسناد به این سؤال پاسخ داده شود. به نظر می رسد علاوه بر انگیزه های مذهبی دلایل ویژه سیاسی و اقتصادی در ارسال هیأت های مذهبی به ایران نقش داشت. یافته پژوهش حاضر مبین این واقعیت است که میسیونرهای مذهبی در اشاعه دین مسیحیت در ایران توفیق چندانی نداشتند اما توانستند در توسعه روابط سیاسی و تجاری ایران و اروپا نقش موثری بازی کنند.
بازخوانی نقش هویت اجتماعی در ساخت فضای جمعی (نمونه مورد مطالعه: میدان نقش جهان اصفهان به مثابه فضای جمعی عصر صفوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵۶
30 - 43
حوزه های تخصصی:
فضاهای جمعی هر تمدن ازجمله مباحث مهم در تعیین هویت اجتماعی آن عصر است و تاریخ اجتماعی زمینه ای هدایتگر در شکل گیری و موفقیت این فضاهاست. برای بازیابی هویت ازدست رفته اقوام با توجه به حفظ تسلسل هویت تاریخی، می توان به گذشته رجوع و خوانشی مجدد از نشانه ها و معانی نهفته در کالبد نمود. در دوره صفوی علی رغم استفاده از قوه قهریه و تصرف در اموال عمومی در رونداحداث میدان نقش جهان، این فضا پس از مدتی مورداستقبال قرارگرفت که آثار آن تا به امروز باقی است. این مقاله در پی یافتن چگونگی اثرگذاری حکومت صفوی در استحاله معنای فضا و ایجاد هویت اجتماعی فضاهای جمعی است. به عبارت دیگر پرسش از چگونگی ساخت هویت اجتماعی ویژه عصر صفوی و نقش آن در ساخت فضای جمعی مطلوب این پژوهش بوده است . پژوهش حاضر بر اساس مطالعه اسنادی و کتابخانه ای از روش پژوهش تاریخ اجتماعی، به تأثیرات گرایش های اجتماعی در معماری می پردازد. به این منظور پس از معرفی بن مایه فکری حکومت صفوى، نتایج اجتماعیِ حاصل از این اندیشه ها و اثرات آن بر معماری فضای جمعی و مقبولیت اجتماعی آن بررسی قرار می گیرد. این تحقیق بر این فرض استوار است که اقداماتی که از لحاظ سیاسی و فرهنگی در جهت ایجاد یکپارچگی دینی و فرهنگی انجام شده است، بیشترین تأثیر را در هویت بخشی به فضاهای جمعی داشته است. نتیجه حاصل ازین پژوهش روشن ساخت که فضای جمعی عصر صفوی از لحاظ عوامل زمانی شکل گیری شامل سه بعد سیاسی، دینی و سرزمینی و از منظر علت ها در رویه اجتماعی شامل سه بخش نظام مند کالبدی و فضایی و ساخت است و این عوامل منجر گردید که فضاهای جمعی این دوران واجد ویژگی های منحصر به فردی شود که جز در نگاه حاکمان، رفته رفته از دید مخاطبان فضا نیز مشروعیت و هویتی اجتماعی یافت.
بازشناخت دیوارنگاره های لایه چینی کاخ های صفوی اصفهان و بازآفرینی آن برای کاربردهای جدیدتر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پیکره دوره دهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۲۳
60 - 74
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: لایه چینی گونه ای از هنر دیوارنگاری است که در برخی از آثار معماری دوره صفوی نمونه هایی از آن دیده شده است. این نمونه ها در کاخ های اصفهان از قبیل عالی قاپو، چهل ستون و هشت بهشت هم اکنون هم وجود دارند. مقاله حاضر، ضمن بازشناخت این هنر، روش های اجرایی و کاربردها، در پی کارآزمایی آن در عرصه های تزیینی و کاربردی جدید است. بدین منظور به سؤال چرایی کاربرد این هنر در عرصه های جدیدتر و چگونگی انجام برخی از نمونه های آن پاسخ داده می شود. هدف: بازآفرینی هنرهای کهن ایرانی به ویژه لایه چینی در عرصه های نو به منظور گسترش دامنه تولیدات هنرهای دستی ایران، از اهداف این پژوهش است. روش پژوهش: پژوهش حاضر که به صورت کیفی ارائه شده به شیوه توصیف تحلیل با تکیه بر مطالعات میدانی چون عکس برداری، مصاحبه حضوری و منابع کتابخانه ای یافته های خود را بیان کرده است. یافته ها: لایه چینی که در گذشته در کنار تزیینات دیگر از جمله کشته بری، آیینه کاری، نقاشی و گچ بری در دیوارنگاری کاربرد داشته در حال حاضر در عرصه ای جدید چون دکوراسیون داخلی و تابلوهای تزیینی به کار گرفته شده است. این روش اجرایی به منظور بازآفرینی و استمرار فرهنگ بصری ایرانی با در نظرگیری شأن نقوش و کاربرد آن ها در جایگاه خود در عرصه های تازه تر ادامه یافته است. کاربرد جدیدتر آن که به وسیله نگارندگان نمونه سازی شده؛ ساخت بسته ها و جعبه های تزیینی نفیس و مانند آن است.
بررسی انواع حاشیه در قالی های دوره صفوی
منبع:
رج شمار دوره اول بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
81 - 96
حوزه های تخصصی:
از عوامل شکل دهنده یک قالی خوب ، طراحی آن است که بسیار تنوع پذیر و قابل گسترش می باشد. تقریباً همه ی قالی های امروزی بر اساس طرح و نقشه بافته می شوند بنابراین نیاز گسترده و سلیقه های مختلف ، بازنگری و تجدید نظر بر طرح ها و نقشه های موجود را لازم می نماید . حاشیه از عناصر ثابت ، سنتی و اصیل فرش و جزء لاینفک آن محسوب می شود و نقش بسزایی در ایجاد فضای بصری مناسب از نظر زیبایی شناسی در طرح قالی دارد.تنوع نقوش حاشیه در دوران های تاریخی فرش ایران بررسی و طبقه بندی آن ها ضروری می سازد .از این رو قالی های دوره صفوی که از درخشان ترین دوره های هنر قالی بافی ایران محسوب می شود مورد توجه قرار گرفت تا با مطالعه نمونه های برجسته آن به شناخت انواع نقوش حاشیه و عناصر به کار رفته در آن ها بپردازیم . پژوهش به روش تحلیلی و توصیفی به گردآوری اطلاعات با استناد به منابع کتابخانه ای پرداخته و نتایج حاصل از آن در جدول ونمودار ارائه شده است. در بررسی انجام شده بر روی نمونه آماری مورد نظر (56 تخته قالی) مشخص شد که حاشیه های این دوره اکثرأ به صورت حاشیه های سه گانه اند با نقش هایی کاملا متفاوت ، حاشیه ها به نسبت متن پهن ترند ، حاشیه کوچک بیرونی پهن تر از حاشیه کوچک درونی است . همچنین کاربرد نقش های کتیبه ای بیشتر از سایر نقش هاست .
تحلیل تطبیقی و زیباشناختی آرایه های چوبی مسجد جامع سرآور گلپایگان با مساجد آذربایجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال سوم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۱۲
60 - 71
حوزه های تخصصی:
عل یرغم آن که شیوه ها و هنرهای تزیینی بناهای گذشته در سکونت گاه های شهری و مراکز جمعیتی بزرگ عمدتاً در قالب یک فرهنگ فراگیر و منطبق با اصول و موازین هنری هر دوره انتظام یافته است، ساخت و تزیین بنا در مناطق روستایی بیشتر تابع فرهنگ، مقتضیات و شرایط محیطی روستا بوده و از قوالب و ساختارهای هنری رایج هر دوره، نشان های کمتری در آن دیده می شود. با در نظر گرفتن چنین خصیصه ای در پژوهش حاضر، آرایه های چوبی ب هکار رفته در منبر، سقف و درب ورودی مسجد جامع سرآور گلپایگان در مقایسه با تزیینات چوبی به کار رفته در مساجد آذربایجان، ب هعنوان نمونه های شایان توجه ای نگونه تزیینی، معرفی، مطالعه و تحلیل شده است. روش مورداستفاده در این پژوهش، شیوه ای توصیفی-تحلیلی با بهر هگیری از بررسی های میدانی، مطالعات کتابخانه ای و مقایسه تطبیقی است. بر اساس عمده نتایج حاصله، مسجد جامع سرآور ازجمله بناهای روستایی است که آرایه های چوبی آن به دو دوره تیموری و صفوی تعلق داشته و این آرای هها ضمن تأثیرپذیری از ویژگی های عمومی حاکم بر هنرهای تزیینی این دو دوره، عرض هکننده پاره ای از ویژگی های یگانه و متفاوت است که نشأ تگرفته از شیوه های خاص و بومی منطقه ساخت اثر بوده و در مقایسه با نمونه های آذربایجان، عل یرغم برخی وجوه تشابه، متفاوت است.
توصیف و تحلیل پوشاک جنگاوران در نگاره های شاهنامه 953ه.ق پاریس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال ششم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۸
128 - 143
حوزه های تخصصی:
در تاریخ سیاسی ایران، طبقه جنگاوران،همواره به عنوان یکی از طبقات مهم شمرده می شد. پژوهش در فرم پوشش جنگاوران، اطلاعاتی ارائه می دهد که در مطالعات تاریخی و جامعه شناسی مفید است و علاوه بر آن در حوزه هنرهای کاربردی و نمایشی نیز به کار می آید. نسخه 953ه.ق موجود در کتابخانه ملی پاریس، متعلق به دوره صفوی از جمله نسخی است که با ابعاد بزرگ و درشت نمایی در ترسیم فیگورها، توسط زبده ترین نگارگران خلق شده و بیشترین تعداد نگاره های آن مربوط به طبقه جنگاوراست. بررسی چگونگی پوشاک به تصویر درآمده در این طبقه، می تواند علاوه بر بازشناسی الگوی پوشاک جنگ عصر صفوی، به تاثیر روایت شاهنامه، سنت نگارگری و دیگر جریان هایی که بر مصورسازی جامگان نفوذ داشته اند، بپردازد. نتایج کلی پژوهش، بیانگر آن است که نگارگری روایی نقش بسزایی در نمایش پوشاک جنگاوران در صحنه های حماسی شاهنامه داشته و نگارگران از پوشاک به عنوان نمادی در جهت نمایش اوضاع سیاسی و نظامی استفاده کرده اند.
بازخوانی پیشینه تاریخی میدان وقت و ساعت یزد با تأکید بر دوره صفوی و پیش از آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
میدان وقت و ساعت، یکی از میدان های تاریخی شهر یزد است. نگاهی به پژوهش های مرتبط با این میدان نشان می دهد که تاکنون پژوهشی مبتنی بر اسناد معتبر تاریخی که بتواند پیشینه تاریخی این میدان و فرایند شکل گیری آن را به درستی تبیین کند، صورت نگرفته است؛ همین امر سبب وجود ابهامات زیاد و نبود آگاهی لازم درباره پیشینه تاریخی این میدان شده است. ازاین رو و با تکیه بر شواهد تاریخی و میدانی جدیدی که در دو دهه اخیر به دست آمده است، این نوشتار می کوشد که تصویر روشنی از پیشینه تاریخی و فرایند شکل گیری این میدان ارائه دهد. در همین راستا سعی شده با روش توصیفی تحلیلی و با استناد به منابع گوناگون نظیر متون تاریخی، مطالعات باستان شناسی، تحقیقات میدانی، اسناد تاریخی شامل عکس های هوایی و تصاویر آرشیوی و بررسی منابع شفاهی (پرسش از معمران مطلع از میدان)، هدف مقاله محقق شود. فهم پیشینه تاریخی میدان وقت و ساعت در این مقاله، متکی بر شناخت لایه های تاریخی آن است که بخشی از آن ها به تازگی مورد شناسایی قرار گرفته؛ از آن جمله می توان به زنگ میدان از قرن هفتم هجری قمری، پایاب قنات وقف آباد و پایاب قنات زارچ از قرن هشتم هجری قمری، مسجد دوره تیموری در شمال میدان و مشاهدات باستان شناسی دو دهه اخیر در میدان اشاره کرد. بخشی دیگر از عناصر و لایه های تاریخی مورد اشاره در این مقاله، هرچند پیش تر در سایر منابع معرفی شده اند، نسبت آن ها در فهم پیشینه تاریخی میدان به درستی مورد کندوکاو قرار نگرفته است؛ از آن جمله می توان به بقعه سیدرکن الدین، آب انبار وقت و ساعت، نخل میدان و سنگ قبر تاریخی میدان اشاره کرد. عناصر تاریخی پیرامون میدان از قرن هفتم تا قرن دوازدهم هجری قمری، گواهی بر غنای لایه های تاریخی در این میدان هستند. بررسی های مقاله نشان می دهد که برخلاف بسیاری از منابع که پیشینه و تاریخ شکل گیری میدان وقت و ساعت را به قرن هشتم هجری قمری نسبت داده اند، این میدان مربوط به عصر صفوی است و قدیمی ترین عنصر شکل دهنده بدنه محصورکننده آن، آب انبار وقت و ساعت مربوط به اواخر عصر صفوی در ضلع شمالی میدان است.
مطالعه تطبیقی انواع زیورآلات مردان در دربار صفویان با مغولان کبیر هند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵۸
105 - 119
حوزه های تخصصی:
با حضور اسلام در ایران، از سوی احکام اسلامی، محدودیت هایی برای استفاده مردان از زیورآلات مطرح شد این در حالی بود که در دوره های مختلف اسلامی به ویژه در دوره صفوی با استناد به آثار و متون برجامانده، شکوه خیره کننده زیورآلاتی که مردان طبقات مرفه جامعه به کار می برده اند، از تداوم، پویایی و شکوفائی صنعت و هنر زیورآلات سازی مردانه در این دوران خبر می دهد. از سویی دیگر روابط مودت آمیز میان حاکمان صفوی و مغولان کبیر هند، موجب تأثیر و تأثرات فراوانی در زمینه های فرهنگی و هنری در دربار هر دو کشور شد. تولید و مصرف جواهرات و زیورآلات نیز از این قاعده مستثنی نبود چراکه زیورآلات برجامانده در این بازه زمانی در دربار هر دو حکومت، نشان دهنده اشتراکات کلی در شکل و انواع زیورآلات، سبک های ساخت و تزئینات در این صنعت و هنر می باشد. پژوهش حاضر با هدف شناخت و معرفی انواع زیورآلات مردان دربار صفوی و تطبیق آنها با زیورآلات مردان دربارگورکانی هند (مغولان کبیر) و در راستای پاسخگویی به سوالاتی همچون"بر اساس آثار برجامانده، مردان دو دربار صفوی و گورکانیان هند از چه زیورآلاتی استفاده می کردند؟ و چه تفاوت ها و یا شباهت هایی میان زیورآلات آنان وجود داشته است؟"صورت گرفته است. روش پژوهش توصیفی- تطبیقی و اطلاعات استفاده شده با روش یافته اندوزی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و تحقیقات میدانی در موزه های داخل یا خارج از کشور بدست آمده است. نتایج حاصل از پژوهش حاکی از آن است که زیورآلات در این دوره به عنوان نمادی برای تشخیص جایگاه اجتماعی افراد در هر دو دولت صفوی و گورکانیان هند به کارمی رفته و مناسبات نزدیک میان دولت های یادشده، سبب ایجاد اشتراکات بسیاری در انواع زیورآلات مورداستفاده، مصالح و شیوه های تزئین، شده و با وجود تفاوت هایی اندک همچون میزان استفاده از انواع سنگ های قیمتی یا تنوع بیشتر در انواع و فرم زیورالات در هند دوره گورکانی؛ بسیاری از فرم ها، مصالح، فلزات و جواهرات به کاررفته در زیور این دو گروه از قبیل جقه ها، انگشتری ها، گوشواره ها، کمربندها و بازوبندها مشترک بوده است.
مروری اجمالی بر قالی های گورکانی هند (مطالعه موردی: موزه متروپلیتن نیویورک)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شبه قاره سال سیزدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۱
27 - 46
با پناهنده شدن همایون شاه به دربار شاه طهماسب صفوی، بنیان قالی بافی هند تحت تأثیر هنر و فرهنگ ایرانی شکل گرفت. در این زمان، تعدادی از نقاشان، صنعتگران و بعدها بافندگان ایرانی، به کشور هند مهاجرت کردند و کارگاه های سلطنتی با نفوذ هنر و فرهنگ ایرانی در هند راه اندازی شد. در پژوهش حاضر می کوشیم به این پرسش پاسخ بدهیم که آیا نقوش در قالی های هند گورکانی تحت تأثیر الگوهای طراحی قالی ایرانی بوده است. برای پاسخ دادن به این سؤال، نمونه قالی های موزه متروپلیتن نیویورک به روش توصیفی- تحلیلی و جمع آوری اطلاعاتِ کتابخانه ای، مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج نشان می دهد که نقوش در قالی هندی- مغولی که در ابتدا تقلیدی صِرف از قالی های صفوی شامل نقوش شاه عباسی و اسلیمی به سبک هراتی بود، کم کم با طراحی ناتورالیستی و طبیعت گرایانه از گیاهان و جانوران (طبیعی و اساطیری) اجرا شد. علاقه هنرمندان هندی به طبیعت گرایی و رنگ های تند در نمونه فرش های اواسط دوران گورکانی آشکار است. با مطالعه نمونه های موجود در موزه متروپلیتن نیویورک، گذر طراحی قالی هندی از دوره اولیه که تقلیدی از هنر صفوی بود، به دوره هنر هندی با رنگ و بوی خاص خود کاملاً ملموس و قابل مشاهده است.
تجلی هویت ملی در اشعار فارسی کتیبه های دوره صفوی در شهر اصفهان (10 تا 12 ه .ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ملی سال ۲۲ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۸۵)
49 - 70
هویت ملی، خودآگاهی مشترک یک ملت است که در عرصه های مختلفی چون داستان ، شعر، موسیقی، نقاشی، خطاطی و معماری نمود پیدا می کند. کتیبه های شعر فارسی در بناهای تاریخی، که هم زمان از چهارعنصر زبان، خط، شعر و معماری بهره می برند، جلوه ای از هویت ملی را به نمایش می گذارند. این پژوهش کوشیده است تا تجلی هویت ملی را در اشعار فارسی کتیبه های تاریخی دوره ی صفوی در شهر اصفهان مورد بررسی قرار دهد. به همین منظور، تعداد 97 کتیبه شعر فارسی در بناهای تاریخی شهر اصفهان از دوره ی صفوی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج به دست آمده از بررسی 457 بیت شعر در کتیبه های ذکر شده نشان می دهد پرتکرارترین مضامین در کتیبه های مورد مطالعه عبارت اند از: 1- مضامین دینی 2- مدح شاه 3- ذکر نام و یاد بانی بنا، که به ترتیب به مذهب تشیع، نهاد شاهی و نهاد وقف اشاره دارند و هر یک به نوعی از فراسنجه های هویت ملی در دوره ی صفوی محسوب می شوند.