مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۲۱.
۱۲۲.
۱۲۳.
۱۲۴.
۱۲۵.
۱۲۶.
۱۲۷.
۱۲۸.
۱۲۹.
۱۳۰.
۱۳۱.
۱۳۲.
صفوی
منبع:
هنرهای صناعی ایران سال ۶ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۰)
237 - 254
حوزه های تخصصی:
آثار فلزی ایران ازجمله مجموعه های بااهمیت و دارای ارزش هنری بالا هستند که مانند دیگر آثار هنری آن، قدمت زیادی دارند و ویژگی های مهمی چون فرهنگ، دین، اوضاع اقتصادی، اجتماعی و سیاسی زمانه خود و هم چنین نماد و نشانه هایی مربوط به دوران ظهور خویش را انعکاس می دهند. با توجه به اهمیت خوشنویسی در هنر اسلامی، مرکب دان ها نیز جزو وسایلی هستند که در رابطه با این هنر به کار گرفته می شوند. تا به این زمان پژوهشی در رابطه با مرکب دان های فلزی موزه متروپلیتن به طور خاص انجام نگرفته است. لذا در این پژوهش مرکب دان های فلزی ایرانی متعلق به سده های ۵-10 ه.ق (11-16 م.) از نظر شکل، تزیینات و نقوش به کار رفته مورد بررسی قرار می گیرند. بر این اساس، سوالات مقاله حاضر این چنین تبیین می شود: تزیینات به کار رفته در مرکب دان های مذکور چه ویژگی هایی دارند و شامل چه نقوشی هستند؟ این پژوهش به روش توصیفی تاریخی انجام شده و جمع آوری اطلاعات آن به صورت کتابخانه ای و با گردآوری تصاویر از سایت موزه متروپلیتن بوده است. نتایج مشخص می کند در پنج نمونه مرکب دان از سده های ۵ 7 ه.ق، شکل مرکب دان ها مدور است و یا درپوشی مسطح با گنبد یا برجی در مرکز درپوش بر پایه عمودی کوتاه تعبیه شده و تعدد نقوش به کار رفته بر این آثار به ترتیب نقوش گیاهی، انسانی، حیوانی و خوشنویسی و صور فلکی متأثر از علم نجوم (که در مکتب خراسان و توسط دانشمندان ایرانی پیشرفت کرده است) می باشد. در مرکب دان سده 10 ه.ق، نقوش حیوانی و پیچش نقوش گیاهیِ نزدیک به هنر تشعیر ایرانی و با ظرافت بیش تر و طبیعت گرایانه ترسیم شده اند و شکل مرکب دان بر پایه برج ها و برگرفته از معماری و به فرم استوانه ای بلند و با درپوشی گنبدی به نماد آسمان ساخته شده است. درمجموع، تزیینات گیاهی بیش ترین و نقوش هندسی (نقش شمسه، چلیپا و الگوی هفت دایره) و صور فلکی، کم ترین تعداد را به خود اختصاص داده اند. اسب، شیر، آهو، خرگوش و گرگ نقوش جانوری پرکاربرد هستند که در میان قاب های هندسی و یا در بطن پیچک های طوماری و اسلیمی ها قرار گرفته اند. نقوش انسانی، سوار بر اسب و یا در قالب صور فلکی تصویر شده اند. کتیبه های خوشنویسی در نوارهای پایین و بالای مرکب دان و روی درپوش استفاده شده و خط کوفی و نسخ، بیش ترین کاربرد را در تزیین مرکب دان ها داشته اند.
نقوش و مضامین تزیینی سنگ قبرهای برخوار در دوره های صفوی تا قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۵
205 - 223
حوزه های تخصصی:
سنگ قبور دوره اسلامی از جمله یادگارهای ارزشمندی است که نه تنها از منظر پژوهش های هنرشناسانه و شناخت سیر تحول خطوط و کتیبه ها اسلامی و هنر سنگ تراشی، در بردارنده اطلاعات قابل توجهی است؛ بلکه در زمینه های گوناگون فرهنگی، تاریخی، مذهبی، اجتماعی، اقتصادی و ادبی نیز، اطلاعات ارزشمندی را فرا روی پژوهش گران قرار داده است. از این رو در پژوهش پیشِ رو، سنگ قبرهای دوره اسلامی منطقه برخوار اصفهان به منظور پاسخ به سوالات ذیل، به شیوه توصیفی-تحلیلی مورد مطالعه قرار گرفته است؛ 1- نقش مایه های تزیینی سنگ قبرهای برخوار در دوره های صفوی تا قاجار شامل چه مواردی بوده است؟ 2-این نقوش در بردارنده کدام نمادها، مضامین فرهنگی، اجتماعی و مذهبی و اصول و معیارهای هنری بوده است؟ بر اساس نتایج حاصله، نقوش گیاهی(ترنج، اسلیمی، سرو، خرما، نیلوفر، گل چند پر بته جقه)، حیوانی(شیر، آهو، اردک، کبوتر، بلبل، طاووس، قوش)، اشیاء(مهر، تسبیح، شانه، انگشتر، آینه، قیچی، قفل، گلاب پاش، عصا)، هندسی(دایره، انواع قاب بندهای مربع، مستطیل، دایره، بیضی، دالبردار، ذوزنقه ای)، خورشید و تشت آب از جمله نقوش مورد استفاد در سنگ قبور برخوار بوده است. برخی از نقوش جنبه اطلاع رسانی داشته و از حالات معنوی، باورهای مذهبی، خصایل اخلاقی، جنسیت و جایگاه اجتماعی متوفی خبر می داده است. برخی جنبه نمادین داشته و نشان هایی از باغ بهشت، مرگ و نیستی و حیات مجدد، زمان بی انتها و جاودانه، وحدانیت خالق و مخلوق، مانایی روح و طلب خیر و برکت بر متوفی بوده و برخی جنبه تزیینی صرف داشته است. ظرافت هنری و نظام ترکیب بندی نقوش بر حسب مواردی همچون نوع نقش مایه، گونه ریختی، جنس، ابعاد، سطوح سنگ، دوره زمانی، نحوه ترکیب با دیگر نقوش، وجود یا عدم وجود و تعداد قاب بندها، شیوه های متفاوتی را نشان می دهد.
بررسی علّی و معلولی کارکردها و کژکارکردهای قهوه خانه های صفوی و قاجار از منظر تداوم و تحول اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (فردوسی مشهد) سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
187 - 220
حوزه های تخصصی:
فضای شهری در ایران دوره اسلامی، ترکیبی از فضاهای عمومی و خصوصی است که به طور پیچیده در یکدیگر تنیده شده اند. در جامعه ایران، قهوه خانه ها به عنوان مکان های نوظهور اجتماعی، از دوره صفویه به بعد، گونه جدیدی از معاشرت های شهری را شکل دادند و با کارکردهای مختلف، نقش بسزایی در گسترش حوزه عمومی ایفا کردند. در آغاز پیدایش، قهوه خانه ها غالباً از کارکردی تفریحی و فراغتی برخوردار بودند، و به تدریج این کارکرد، تحت الشعاع بافت مذهبی جامعه ایران و بروز برخی رخدادها دستخوش تطور شد و قهوه خانه ها تنوع کارکردی یافتند. مطالعه درباره کارکردهای این فضاها، چشم اندازی به مطالعات تاریخ اجتماعی و فرهنگی جامعه ایرانی می گشاید و نیازمند توجه، بررسی و تحلیل ابعاد تأثیرگذار آن بر مناسبات اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و... است؛ بر این اساس، در این پژوهش، باتکیه بر منابع کتابخانه ای و با رویکرد توصیفی - تحلیلی به بررسی و تحلیل کارکردهای مختلف قهوه خانه ها و سیر تداوم و تحول آن ها در دوره های صفوی و قاجار پرداخته شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد، کارکردهای تفریحی-فراغتی، مذهبی، ادبی، هنری و سیاسی قهوه خانه ها در دوره های صفوی و قاجار دستخوش تداوم و تحول بوده است و این کارکردها عوامل انتزاعی و مستقلی هستند، اما به دلیل بافت مذهبی و باورهای دینی پررنگ جامعه ایران در دوره های صفویه و قاجار، در برخی موارد، پیوند میان این کارکردها برقرار بوده است. قهوه خانه ها در کنار نقش مثبت و تأثیرگذار بر حفظ و اشاعه فرهنگ ملی، قومی، مذهبی و برخی جلوه های هنری جامعه ایران، از برخی کژکارکردها و ترویج بزهکاری های اجتماعی نیز مصون نبودند. این کژکارکردها با ورود عناصر نوگرایی به جامعه عصر قاجار دامنه گسترده تری یافت و با اضافه شدن کافه ها به عنوان نهادهای نوبنیاد، به رواج ناهنجاری ها و کژکارکردهای اجتماعی دامن زد و به تدریج به طور مؤثری کارکردها را تحت تأثیر قرار داد.
تأثیر صنعت نساجی بر توسعه کالبدی شهر اصفهان در دوره صفوی (با تکیه بر سفرنامه ها)
منبع:
مطالعات ایران شناسی سال ۱ پاییز ۱۳۹۴ شماره ۱
96 - 125
حوزه های تخصصی:
در دوره صفوی به دلیل علاقه بسیار دولتمردان به هنر و صنعت و حمایت آنها از هنرمندان و صنعتگران، صنعت رشد چشمگیری داشت و در این میان صنعت نساجی از جایگاه و موقعیت ویژه ای برخوردار بوده است. رشد بالای این صنعت، تأثیر آن در خودکفایی کشور در زمینه نساجی و صادرات گسترده آن به دیگر کشورها را به خوبی در این دوره میتوان یافت. همچنین در این دوره اصفهان، یکی از مهمترین مراکز بافت پارچه های ابریشمی و زربفت محسوب می شد، که حجم قابل ملاحظه ای از پارچه مورد نیاز برای استفاده عموم و صادرات را تأمین می کرده است. طبق اسناد و شواهد موجود، در این دوره اصفهان به لحاظ توسعه کالبدی، رشد بسیاری پیدا کرد که صنعت یکی از مهمترین عوامل، مؤثر بوده است. این پژوهش 3 با هدف بررسی نقش صنعت نساجی بر توسعه کالبدی شهر اصفهان، در دوره صفوی انجام شده است. نقش صنعت بر توسعه شهر، مسئله ای جدید و مربوط به قرن های متأخر است و در منابع و مدارک موجود از دوره صفوی، مطلب یا گزارش مستقیمی از رابطه صنعت و توسعه شهری وجود ندارد؛ اما در این پژوهش با پردازش و تحلیل داده های تاریخی در منابع کتابخانه ای، مانند سفرنامه ها، مشخص شد صنعت نساجی در توسعه کالبدی شهر در دوره مورد مطالعه مؤثر بوده است.
نگاهی به طراحی و اجرای چهارباغ در ایران عصر صفوی و هندوستان عصر مغول
منبع:
مطالعات ایران شناسی سال ۴ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۹
49 - 64
حوزه های تخصصی:
باغ ایرانی پدیده یی فرهنگی، تاریخی و کالبدی در سرزمین ایران است که رابطه حکیمانه انسان و طبیعت خداوندی را به نمایش میگذارد. باغ در فرهنگ ایرانی در واقع محدوده یی محصور با تلفیقی از گیاه، آب و ساختمان در نظام معماری خاص به حساب می آید که محیطی مطلوب، ایمن و پر از آرامش را به مهمانانش هدیه می کند. در باغ ایرانی می توان ارتباط معناداری بین تک تک اجزاء یافت که البته این مهم با شناسایی فرهنگ اصیل ایرانی امکان پذیر است. از دیدگاه معماری، در کنار حصار و عمارت، پلان چهارباغ از عناصر اصلی محسوب می شود که بعدها به عنوان یک سبک باغ ایرانی شناخته شد. زمانی که بابر، از نوادگان تیمور، به هند حمله کرده و آن را به تسخیر خود درآورد، سبک باغ سازی ایرانی را در آنجا پیاده کرد و به جرأت می توان گفت، بیشتر باغ های ساخته شده در دوره مغول و در این قلمرو امپراتوری، به سبک چهارباغ ساخته شده اند. در این دوره، علاقه پادشاهان مغول به سبک باغ ایرانی، نقش اصلی در ورود سبک باغ ایرانی به هند را بازی کرده است و در کنار آن، پادشاهان صفوی و شرایط سیاسی ایران نیز به روند انتقال معماران، هنرمندان و صنعتگران به این کشور کمک اساسی کرده اند.
بررسی نقوش به کار رفته در منسوجات دوران هخامنشی و ساسانی و مقایسه آن با عناصر نقشی دوره صفوی
منبع:
مطالعات ایران شناسی سال ۷ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۱
69 - 89
حوزه های تخصصی:
در بسیاری جوامع، منسوجات نقش حیاتی در زندگی اجتماعی، اقتصادی و مذهبی ایفاء کرده اند. پیشینه بافندگی در ایران به هزاره های پیش از میلاد می رسد، همچنین شیوه تولید و نقوش منسوجات، خود منبع مهمی برای شناخت شرایط سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و جغرافیایی هر منطقه ای از ایران است. بی شک اعتقادات مذهبی هر ملتی در بسیاری از مظاهر زندگی معنوی و مادی آنها نمود می یابد و هر جامعه ای به نحوی خاص عقاید مذهبی خود را با اشکال و رموز مختلف بر روی آثار مختلف پیرامون خود منعکس می سازد. از آن جایی که تأثیرپذیری یک دوره از دوره ای دیگر همواره جزء مباحثی است که به یافته های تاریخ هنر و فلسفه هنر کمک می کند، بنابراین، در این پژوهش سعی در ردیابی عناصر نقوش منسوجات دوره هخامنشی و ساسانی با توجه به کیفیت فرمی و محتوایی آنها، در منسوجات دیگر دوره درخشان فرهنگ و هنر ایران، یعنی دوران طلایی صفوی شده است که به عنوان دوره اوج درخشش هنر پارچه بافی ایران به شمار می رود. دسته بندی کلی نقوش گواه آن است که نقش ها در دوران هخامنشی، ساسانی و عصر صفوی به طور وضوح به دو گروه تجریدی و نقوش واقع گرایانه قابل بازشناسی و تفکیک هستند. این پژوهش به بررسی علمی، نماد شناسانه و تطبیقی نقوش منسوجات در دوران هخامنشی و ساسانی پرداخته و با ذکر مقایسه ای عناصر با یکدیگر به تأثیرپذیری عصر صفوی از این نقوش اشاره کرده است.
علی اکبر سعیدی سیرجانی و سلسله های ترک تاریخ ا یران
حوزه های تخصصی:
به اعتقاد ناسیونالیستهای فارسی گرای ایرانی سلسله های ترک تاریخ ایران در دوران اسلامی، کارنامۀ مثبت و قابل دفاعی نداشته اند و حاکمیت ایشان جز استمرار ظلم، خشونت، غارت و کند ساختن پیشرفت در حوزه های مختلف، حاصل دیگری برای ایران به ارمغان نیاورده است. از نظر این گروه اگر در دوران اسلامی اتّفاقات مثبتی نیز رخ داده، این اتّفاقات از دو منشأ سرچشمه گرفته اند. منشأ اوّل سلسله های ایرانی و پارسی دوران اسلامی بوده اند، که ماهیّتی تمدّنساز و فرهنگ پرور داشته و حکومتی مبتنی بر یک مکتب و فلسفۀ حکمرانی مجرّب و والا تشکیل داده بودند. منشأ دوم اتّفاقات مثبت دوران اسلامی وزرای فارسی و ایرانی بوده اند، که به مدد نبوغ و هنر زمانشناسی خود، ضمن راه گشودن به دربار ترکان و در اختیار گرفتن زمام سیاست در این دربارها، شاهان بی فرهنگ و سرکش ترک را به خدمت اهداف هنرپرورانه، تمدّنسازانه و فرهنگدوستانۀ خود درآورده اند!بر همین اساس ناسیونالیستهای فارسیگرا و ترکستیز معاصر ایرانی بر اساس یک قاعدۀ مورد وثوق و عمل در میان همۀ پیروان این مکتب، در تحلیلهای تاریخی خود، همۀ اتّفاقات مثبت در موضوعات مختلف را به سلسله های ایرانی و وزرای نفوذ کرده در تشکیلات سیاسی ترکان منتسب کرده و در نقطۀ مقابل مجموعهای از رذایل فکری و عملی را به پادشاهان و سلسله های ترک منتسب میکنند. علی اکبر سعیدی سیرجانی به عنوان عضوی از این مکتب به این بخش از اصول تعیین شده برای تحلیل وقایع تاریخ ایران توجه کاملی نشان داده و سلسله های ترک دوران اسلامی اعم از غزنویان، سلجوقیان، خوارزمشاهیان، صفویان و قاجار را آماج حمالت و عیبجوییهای خود قرار داده و چهره ای واپسگرا، ضد فرهنگ، بی تمدّن، بی نصیب از فلسفۀ حکومت و محروم از اندیشۀ پویا از سلسله های ترک ترسیم می کند و سرداران ترک را عامل توقّف آزادگی و فضای علم و اندیشه و تضارب آرا در ایران معرّفی کرده و در کنار آن برخی چهره های به زعم خود ایرانی، همکاری کننده با سلسله های ترک را مورد حمله قرار میدهد.
بررسی تطبیقی ساختار و گونه شناسی تندیس های عَلم دوران صفوی، قاجار و معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۰
41 - 55
حوزه های تخصصی:
به جز مفاهیم بنیادین و نمادین عَلم، موضوع سیر تکامل ساختار آن از تعداد تیغه ها و تندیس ها تا هنرهای سنتی بکار رفته، از موضوعات کم تر پرداخته شده است. آفرینش نوع خاصی از آثار دست ساز با پشتوانه اعتقادی که بیشتر آن را تندیس ها تشکیل می دهند، در محدوده یک کشور استثنایی است. هدف، تعیین سیر تکامل عَلم در ایران، بررسی نوع و شکل تندیس ها و مفاهیم نمادین آن ها در دوران صفوی، قاجار و معاصر است. پرسش هایی که پژوهش حاضر تلاش دارد به آن ها پاسخ دهد عبارت اند از: 1. ساختار عَلم، نوع تندیس ها و مفاهیم نمادین آن ها در دوران صفوی، قاجار و معاصر شامل چه مواردی است؟ 2. مبنای گونه شناسی تندیس ها در ادوار یادشده بر چه اساسی استوار است و چه جزئیاتی را شامل می شود؟ روش تحقیق، توصیفی –تحلیلی و شیوه جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای و میدانی است که با بررسی بیش از 200 عَلم و تندیس مرتبط با آن به سرانجام رسید. از این تعداد، 30، 60 و 110 نمونه به ترتیب به دوران صفوی، قاجار و معاصر تعلق دارد. نتایج اثبات کرد ساختار عَلم در دوره صفویه تک تیغه و بدنه بادامی شکل است و تنها تندیس آن سر اژدهاست که ریشه در فرهنگ های شرقی دارد. در عهد قاجار، عَلم سه و پنج تیغه و تندیس طاووس، کبوتر، مرغ رُخ و شیر به آن افزوده شد که پرندگان، اغلب دُم افراشته دارند. در عصر معاصر، به ویژه در چهار دهه اخیر ساختار عَلم عریض تر شده و در ساختار آن از تندیس حیوانات چهارپا چرنده نیز استفاده می شود. گونه شناسی تندیس ها نیز بر مبنای هنرهای سنتی و فنون بکار رفته در ساخت آن ها و نیز کالبد ظاهری، اجزاء تشکیل دهنده پیکره و تزئینات استوار است.
بررسی نمود مضامین حکمت اشراق سهروردیِ حاکم در دوره صفویه بر معماری مساجد شیعی پس از انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۰
797 - 821
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر درصدد بررسی تأثیر مضامین حکمت اشراق سهروردی در معماری مساجد شیعی پس از انقلاب در شهر تهران است. در گام اول به واسطه روش تحقیق کیفی و به صورت توصیفی و تحلیلی با جمع آوری اطلاعات از طریق مطالعات کتابخانه ای و اسنادی سه مسجد شاخص دوره صفویه (مسجد امام، مسجد شیخ لطف الله، مسجد چهارباغ) مورد بررسی قرار گرفت و شاخص های موردنظر فلسفه اشراق به منظور تدوین چارچوب نظری و مدل مفهومی پژوهش، استخراج و دسته بندی شده و سپس به الگوی معماری ای که در راستای همان مفاهیم است، اشاره و سپس مورد بررسی قرار گرفته است. در گام دوم 23 مسجد شاخص شهر تهران که در چهار دهه اخیر در مناطق مختلف تهران احداث شده اند باتوجه به نظر متخصصان و خبرگان در این حوزه به کمک نمونه گیری هدفدار انتخاب شدند. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد مؤلفه های معماری حکمت اشراق در دو حوزه کالبد و تزئینات مساجد چهار دهه اخیر تأثیرگذار بوده اند. از میان مساجد شهری تهران، به ترتیب مسجد بقیه الله الاعظم با کسب امتیاز 12و مساجد جامع الرسول سعادت آباد و حضرت ابوالفضل با کسب امتیاز مساوی10 بیشترین قرابت به مساجد دوره صفوی و کم ترین تأثیرپذیری شامل مسجد نظام مافی و مسجد ولیعصر باکسب امتیاز مساوی 2 است؛ همین طور بین مساجد دانشگاهی به ترتیب، مسجد دانشگاه علامه طباطبایی با کسب امتیاز 9 و مسجد دانشگاه های صنعتی شریف و علم و صنعت با کسب امتیاز 8 بیشترین قرابت به مساجد دوره صفوی و کم ترین تأثیرپذیری به مسجد کوی دانشگاه با کسب امتیاز 1 اختصاص داده شده است. اهداف پژوهشی:بررسی مضامین حکمت اشراق سهروردی در معماری.بررسی نمود عناصر معماری برگرفته از حکمت اشراق سهروردی در مساجد شیعی پس از انقلاب.سؤالات پژوهشی:مضامین حکمت اشراق سهروردی در معماری کدامند؟آیا عناصر معماری برگرفته از حکمت اشراق سهروردی در معماری مساجد شیعی پس از انقلاب نمود یافته است؟
مطالعه تغییرات چوب چوگان با استناد بر نگاره ها و نسخ خطی دوران سلجوقی و صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
چوگان، یک ورزش و بازی باستانی و منسوب به سرزمین ایران است که علیرغم پیشینه ای دیرین، اطلاعات مکتوب اندکی پیرامون قوانین، ابزار، ادوات و پوشاک آن وجود دارد. این مقاله با طرح این پرسش که سیر تحول و تطور چوب چوگان در نگاره های سلجوقی و صفوی و دلایل آن چه بوده، با استفاده از منابع کتابخانه ای واسنادی از جمله منابع اینترنتی، پیشینه وسابقه پژوهش های مربوط را گردآوری کرده ودر مرحله بعد، با جمع آوری متون کهن و نگاره های چوگانی و سپس پالایش مجموعه به لحاظ اعتبار اسناد و داشتن تاریخ، موارد مورد مطالعه را گزینش کرده است. در نهایت، پس از گردآوری داده های حاصل، موارد مشابه و متفاوت را مورد تحلیل قرار داده است. بر اساس یافته های این پژوهش، در بین آثار شعرای سلجوقی وصفوی موردپژوهش 456 مورد چوگان،30 مورد صولجان (معرب چوگان) و 3 مورد طبطاب(چوگان با پای پیاده) یافت شد و در نگاره های مورد پژوهش، چهار شکل چوب چوگان شبیه «ل»، شبیه«L» ، «T» منحنی و «V»(با زاویه باز) به دست آمد. در نهایت چنین به نظر می رسد که در دوره صفوی در مقایسه با دوره سلجوقی به جهت ارتباط با دنیای غرب و پیشرفت علوم و فنون، شاهد تغییر و بهبود کیفیت شکل چوب چوگان در طی زمان بوده ایم. این پژوهش ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر روش، توصیفی- تحلیلی بوده و گردآوری اطلاعات آن به روش کتابخانه ای انجام پذیرفته است .
مناسبات راهبردی شاهان صفوی با مقامات روحانی و بازتاب آن در عرصه نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دوره صفوی دو عصر متفاوت را می توان بازشناخت. عصر اول از ابتدا تا عهدنامه صلح زهاب و عصر دوم از عهدنامه صلح زهاب تا سقوط اصفهان به دست افغان ها را در بر دارد. در عصر اول، شاهان صفوی گرایش های جنگاوری بروز دادند؛ اما در عصر دوم، شاهان صفوی آشکارا گرایش های شرعی نشان دادند و مقامات روحانی در صدر ساختار مذهبی جای گرفتند. پرسش این است که گرایش های شرعی و روابط نزدیک شاهان صفوی با مقامات روحانی چگونه سایر وظایف بخصوص وظایف نظامی آنان را تحت تأثیر قرار داد؟ نتایج پژوهش حاکی از آن است که شاهان صفوی در پی صلح زهاب با عثمانی (1049ق)، به دربارنشینی و مجالست با روحانیون و علما، آشکارا به شریعت روی آوردند. نتیجه رویکرد تازه ،مشروعیت شاهان و دربار نزد بخش مذهبی جامعه بود. اما این رویه شاه را از تعادل خارج کرد و عمل نظامی شاه را به شدت کاهش داد. در نتیجه شاهان از وظایف نظامی، سیاسی و کشورداری غفلت نمودند؛ ارتش رها شد، از شمار نفرات آن به شدت کاسته و مشق نظامی به فراموشی سپرده شد. این رویه به مدت چند دهه تداوم داشت و یکی از دلایل سقوط صفویه بود.
بررسی مقایسه ای عملکرد سیاسی مادران شاهزادگان صفوی و گورکانی هند ( 1135- 932 ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۳
117 - 150
حوزه های تخصصی:
گزارش منابع تاریخی نشان می دهد که برخی مادران دربار صفوی و گورکانی هند نقش موثری در رویداهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی این دوره داشتند. ازاین رو نظر به ریشه نژادی و تاریخی مشترک بین دو سرزمین ایران و شبه قاره هندوستان و روابط دوستانه و مراودات متنوع سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی بین دو حکومت صفوی و گورکانی هند، این پژوهش به شیوه توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر منابع تاریخی، ضمن بررسی نقش مادران هیئت حاکمه دو حکومت صفوی و گورکانی هند در امور سیاسی، به بررسی تشابهات و تمایزات عملکرد این دسته از بانوان در تحولات سیاسی این دوره می پردازد. بر این اساس سوال اصلی پژوهش این است که مادران شاهزادگان صفوی و گورکانی هند در مسائل سیاسی این دوره، چه نقشی داشته و پیامد این نوع فعالیت ها چه بوده است؟ نتایج پژوهش نشان می دهد مادران دربار دو سلسله صفوی و گورکانی هند نقش های مشابه و یکسانی در عرصه های گوناگون به خصوص در عرصه سیاست داشتند اگرچه، از شواهد و مستندات چنین استنباط می شود که نقش مادران دربار صفوی در امور سیاسی پررنگ تر از مادران دربار گورکانی بوده است و زنان دربار صفوی بیش از همتایان گورکانی خود، بر سرنوشت دولت و مردم دوره خود تاثیر گذاشته اند.