مطالب مرتبط با کلیدواژه
۹۰۱.
۹۰۲.
۹۰۳.
۹۰۴.
۹۰۵.
۹۰۶.
۹۰۷.
۹۰۸.
۹۰۹.
۹۱۰.
۹۱۱.
۹۱۲.
۹۱۳.
۹۱۴.
۹۱۵.
۹۱۶.
۹۱۷.
۹۱۸.
۹۱۹.
۹۲۰.
نهج البلاغه
منبع:
مطالعات علوم قرآن سال ۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۹)
163 - 194
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعاتی که از ابتدای تاریخ اسلام، توجه افراد را به خود جلب کرده است مسئله فتنه است. فتنه، حرکتی پیچیده، پنهان و خشن علیه ارزش ها و سنت های صالح جامعه اسلامی است که موجب تخریب بافت اخلاقی و شبهه آفرینی در جامعه شده و بر سیر تاریخی جامعه اثر منفی گذاشته و جامعه را به سوی ضلالت و گمراهی می کشاند. قرآن با نکوهش بسیار فتنه، آن را شدیدتر و بزرگتر از قتل (سوره بقره، آیات 191 و 217) معرفی می کند. شدت و بزرگی فتنه در قرآن، موجب طرح این پرسش می شود که فتنه چیست و در جامعه چه اثری می گذارد؟. ازآنجاکه مسئله فتنه، در زمره مسائل پیچیده به شمار می رود، بیداری و بصیرت هنگام فتنه از اهمیت به سزایی برخوردار است. یکی از بارزترین ویژگی های فتنه که انسان ها را سخت در ابهام فرو می برد این است که در فتنه، حق و باطل با یکدیگر مخلوط می شوند و درنتیجه تشخیص حق از باطل با سختی روبه رو شده و این موضوع فرونشاندن آتش فتنه را دشوار کرده و می تواند افرادی را گمراه نماید. نگاه به فتنه های گذشته و عبرت گیری از آنها راه حل خوبی برای گرفتار نشدن در دام فتنه های پیشه رو است. در این مقاله تلاش شده است از دیدگاه امیرمؤمنان علی(ع) موضوع فتنه مورد بررسی قرار گرفته و نیز از دیدگاه آن حضرت راهکارهایی جهت برون رفت از آن مطرح شود. در این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی و کتابخانه ای ضمن بیان معنای لغوی و اصطلاحی فتنه، مصادیقی از فتنه بیان شده و به وظایف در شرایط فتنه اشاره شده است.
تحلیل آرای مفسّران درباره نقص تعقّل زن، ذیل آیه 18 سوره زخرف
منبع:
مطالعات علوم قرآن سال ۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۲۰)
130 - 155
حوزههای تخصصی:
آیه 18 سوره زخرف از آیاتی است که مفسّران برای تفسیر آن با چالش روبه رو شده اند. بحث درباره این آیه آن است که آیا محتوای این آیه -آن فردی که در ناز، آرایش و لطافت پرورش یافته است و در مقابل جدال و دشمن، شخصی ناتوان است- از آنِ خدا است یا از قول و منظرِ عرب جاهلی صادر شده است؟ بنابراین، نکته مورد اختلاف مفسران این است که آیا این آیه، از قول و منظرِ عرب جاهلی صادر شده است یا مورد نظر خداوند است. مقاله پیشِ رو با روش توصیفی-تحلیلی به بررسی آرای مفسران در این خصوص می پردازد و دیدگاه آن دسته از مفسران که این آیه را کلام و نظر خداوند دانسته و از آن نقص تعقّل زن را برداشت کرده اند با ادلّه تفسیری و عرضه نظریه مختار رد کرده است؛ زیرا چگونه ممکن است خداوند ناپسند بودن دختر را در نگاه مشرکان مردود و این برداشت را حکم زشتی از جانب آنان بداند و خود چنین مطلوبی داشته باشد؟ با فرض اینکه محتوای این آیه منویّ خدا باشد آیا در این شکل خداوند می تواند حکم عرب جاهلی را درباره دختر، زشت و ناپسند بداند؟ افزون بر اینکه با تساوی شخصیت معنوی زن و مرد که فرهنگ کلّیِ حاکم بر قرآن است ناسازگار خواهد بود
شناسا به تأویل قرآن از منظر نهج البلاغه
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم از طرف خداوند بر پیامبر اکرم (ص) نازل شده است. از آنجا که برخی از مسلمانان به معنای قرآن دسترسی ندارد، نیازمنداست که کلامش تفسیر (تحلیل واژه های جمله) و تأویل (تعیین مراد جمله) شود. تفسیر را بسیاری از متخصصان و اندیشمندان علوم قرآنی انجام می دهند؛ اما در اینکه چه کسی قادر است سخنان خداوند را تأویل نماید، نظرات متفاوتی مطرح شده است. این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی کوشیده تا با بررسی گزاره های نهج البلاغه، آگاهان به تأویل قرآن از نظر امام علی(ع) را مورد تحلیل و بررسی قرار دهد. برآیند پژوهش آنکه؛ شناسا به تأویل تمامی قرآن، کسی جز پیامبر(ص)، علی(ع) و اهل بیت ایشان نیست؛ اماافراد دیگری نیز می توانند به بخشی از تأویل آیات آگاه شوند. در بیان امیرالمؤمنین علی(ع) این اشخاص به «مخلصان باتقوا» یاد شده اند. در مقابل این گروه، افرادی هم مورد مذمت قرار گرفته اند که مردم را فریفته و برای رسیدن به منافع خود به تأویل های دروغین و نادرست آیات قرآن دست زدند.
تأمل في أسباب تسجيل بعض الأسانيد في نهج البلاغه رغم إزاله الأسانيد على نطاق واسع(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نهج البلاغه یکی از مهم ترین منابع حدیثی شیعه است که به دلیل فقدان سند روایاتش، همواره مورد انتقاد قرار گرفته است. سید رضی 93 درصد روایت نهج البلاغه را بدون سند آورده است. منتقدان این امر را متوجه او دانسته اند، زیرا او به اهمیت جایگاه سند در پذیرش روایت آگاه بوده است. پرسش این است که با توجه به اهمیت ذکر سند در روایات و آگاهی مؤلف از اهمیت آن، دلایل سید رضی در حذف سند روایات نهج البلاغه چیست؟ از سوی دیگر سید رضی در نزدیک به 7 درصد روایات نهج البلاغه نام یک یا چند راوی را آورده است که این امر با رویکرد کلی وی در این کتاب متعارض است. در این مقاله، با روش توصیفی- تحلیلی، به بررسی دلایل حذف سند روایات نهج البلاغه پرداخته شده است. بر اساس نتایج این پژوهش، دلایل حذف سند روایات نهج البلاغه عبارتند از: «رویکرد ادبی»، «وثوق الصدور» و «منابع فاقد سند». بررسی روایات دارای سند- تک راوی یا بیشتر- نشان دهنده «عمق دقتهای رجالی»، «تمایز راویان شیعه از دیگر راویان»، «استفاده از آثار مکتوب» و «اهمیت انتساب سخن به امام علی (ع)» است.
دراسه الحكم الصالح من وجهه نظر الإمام علي (ع) والمؤسساتيه الجديده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات حدیثه فی نهج البلاغه السنه السادس ربیع و صیف ۱۴۰۲ (۱۴۴۳ق) العدد ۲ (المتوالی ۱۲)
15 - 30
حوزههای تخصصی:
"الحکم الرشید" هو نموذج جدید للتنمیه ، یتکون من مؤسسیین جدد ، وخاصه دوغلاس نورث.الهدف من هذا المقال هو فحص مکونات الحکم الرشید من وجهه النظر المؤسسیه لدوغلاس الشمال والإسلام فی نهج البلاغه وأیضًا لاستخراج الاختلافات والقواسم المشترکه بین هاتین النظرتین.طریقه المقال تحلیلی وصفی. نظریات المؤسسیین الجدد ، وخاصه الشمال ، لها أوجه تشابه واختلاف مع حکم نهج البلاغه : والاختلاف فی الأهداف والنتائج ، والحکم الصالح مقابل الحکم الصالح ، وأولویه الجهاد من أجل العداله مقابل الاستقرار السیاسی واللاعنف ، وأولویه حکم الله على جمیع القوانین ، وأولویه العدل. وتشمل النقاط المشترکه: أهمیه السیطره على الفساد وحل مشکله الریع ، وأهمیه سیاده القانون والنظام القضائی ، والشفافیه والمساءله ، وتأمین حقوق الملکیه فی القطاعات الإنتاجیه. الاستقرار السیاسی والأمن مکونان مشترکان فی کلتا النظریتین ، وکانت أولویه الإمام هی خلق الاستقرار السیاسی والأمن. لکن من وجهه نظر الإمام علی ، یجب على الحکومه أن تسعى جاهده لضمان الاستقرار الأمنی والسیاسی منخل المراعاهمبدأ عدم الاستبداد واللجوء إلىالقوه و مبدأ الشور ىوعد متقریرالمصیر،و التعامل معال تشویهالمفروض. کما تختلف أهداف ونتائج الحکومه من منظور المؤسساتیه والإمام علی وإقامه العدل وإقامه العدل والتعلیم والتمیز الروحی للمجتمع هی أهداف ونتائج الحکومه من منظور. للإمام علی
تحليل أضرار الزواج في الأسره السليمه من منظور الأحاديث الإماميه مع التركيز على نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات حدیثه فی نهج البلاغه السنه السادس ربیع و صیف ۱۴۰۲ (۱۴۴۳ق) العدد ۲ (المتوالی ۱۲)
31 - 40
حوزههای تخصصی:
أهم وحده فی المجتمع هی الأسره ولها أهمیه خاصه. وقد تم الترکیز على الأسره وصحتها فی مختلف العلوم، کعلم النفس، وعلم الاجتماع، والأخلاق، والعلوم الإسلامیه. فإن الأسره السلیمه لها أفراد أو زوجان أو تربیه أو تفاعل بین الوالدین والأبناء ومؤشرات اجتماعیه، ولکل مؤشر من هذه المؤشرات مکوِّنات تُحدِّد صحه أو ضرر الأسره السلیمه. ومن مؤشرات الأسره السلیمه "مؤشر الزواج" الذی له فترتان قبل الزواج الرسمی وبعده. ویتعرض هذا المؤشر لأضرار عدیده. تعتبر أمراض مؤشر الزواج فی الأسره السلیمه من المسائل التی اهتمّ بها الأحادیثُ الإمامیه، والتی للأسف لم یلاحظها الباحثون. لقد قام الباحثون فی البحث الحالی -الذی تم إجراؤه بالمنهج الوصفی التحلیلی- من بین آفات هذا المؤشر، ببحث أضرار اختیار الزوجه غیر المناسبه، والتی تتعلق بمرحله ما قبل الزواج ومرحله اختیار الزوج، کما قاموا ببحث ضعف التعامل مع الزوجه، وهو ما یرتبط بطقوس الزواج وفتره ما بعد الزواج الرسمی، وجاء نفاصیل کل ذلک یالترکیز على نهج البلاغه باعتباره المصدر الثانی للمعرفه الدینیه، ویرى الباحثون أن هذه الآفات تنتج عن نوعین من العوامل ذات أصل داخلی وخارجی. فخطبه 202 من نهج البلاغه، ورساله 31، وکذلک حکمه 226، تؤکد علی کیفیه التعامل مع الزوجه والتواصل الفعال بین المرء وزوجه. وبناء على البحث الحالی فإن أهم العوامل فی اختیار الزوج غیر المناسب، والذی یعد أهم ضرر قبل الزواج الرسمی، هی: عدم الإیمان والأخلاق والعقلانیه والکفاءه. وأبرز العوامل الفعاله فی انعدام الطقوس الزوجیه، والتی تعد من أهم مؤشرات ضرر الزواج والتی تنشأ فی العلاقه بین الزوجین بعد الزواج، هی: - قله التواصل الفعال وعدم الالتزام والمسؤولیه بین الزوجین تجاه بعضهما البعض.
المجتمع المدني وحقوق المواطنه في نهج البلاغه،«الحِكَم والرسائل نمودجا»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات حدیثه فی نهج البلاغه السنه السادس ربیع و صیف ۱۴۰۲ (۱۴۴۳ق) العدد ۲ (المتوالی ۱۲)
41 - 56
حوزههای تخصصی:
الیوم أصبحت قضیه المجتمع المدنی و"حقوق المواطنه" وموضوعات مثل: حریه الفکر، المساواه، حریه التعبیر، مجانیه التعلیم، حریه اختیار مکان الإقامه، وحریه اختیار العمل، وغیرها، شعارات تنادی بها مختلف الجماعات والفصائل وفی بعض الأحیان یستخدمونها کأداه لترویج أفکارهم وجذب جماهیر الناس. کما تولی المؤسسات الدولیه والمنظمات الشعبیه اهتمامًا کبیرًا بهذه القضیه، ومن أجل الحفاظ على سوقها الفکریه دافئه، فإنها تتسابق مع بعضها البعض فی التطرق إلیها. إن القوى الشیطانیه والمافیات السیاسیه، ذات الأقنعه الجذابه ولکن ذات النوایا الشریره، تستخدم هذه الرافعه لإذلال المسلمین وتنفیذ مخططاتها الشریره فی المجتمعات الإسلامیه. غیر مدرکین أن دین الإسلام منذ 1400 عام قد أولى هذه القضیه اهتماما خاصا فی قواعده ومبادئه الاجتماعیه، وقد قامت آیات کثیره من القرآن الکریم والعدید من الأحادیث النبویه الشریفه بتحلیل حقوق المواطنه من جوانبها المختلفه. کما أن الحیاه الطاهره لأهل البیت هی مثال حی على التأکید على هذه الحقوق. لقد حاول دین الإسلام جاهداً أن یوفر للإنسان حیاه ملیئه بالراحه، والکرامه، وبالأمان. لقد اعترف الإسلام علاوه علی حقوق الإنسان، بحقوق الحیوانات والنباتات. یهدف هذا المقال إلى دراسه موضوع المجتمع المدنی وحقوق المواطنه بطریقه وصفیه تحلیلیه فی ضوء کلام الإمام علی. وتشیر نتائج البحث إلى أن عناصر مثل: وجود نظام الضمان الاجتماعی، والرفاهیه والاقتصاد الدینامیکی، والعداله والمساواه، وحریه التعبیر عن الرأی واختیار الوظیفه، وحق النقد، والروح الناشطه هی من أکثر العناصر ذات الأهمیه حول حقوق المواطنه فی نهج البلاغه.
مقارنه وتحليل في الحِكم المشتركه بين نهج البلاغه وحكم العطائيه من منظور علم الأصوات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات حدیثه فی نهج البلاغه السنه السادس ربیع و صیف ۱۴۰۲ (۱۴۴۳ق) العدد ۲ (المتوالی ۱۲)
57 - 70
حوزههای تخصصی:
نهج البلاغه و حکم العطائیه دو کتاب تاثیر گذار نزد بزرگان اهل ادب هستند تا جائی که توجه بسیاری از اندیشمندان را به خود جلب نموده و بسیاری از نویسندگان جهت ارتقاء ارزش ادبی ومعنوی آثار خود سخنان حکمت آمیز این دو کتاب را در لابه لای نوشته های خود گنجانده اند؛ چرا که صاحبان این دو اثر یعنی امام علی(ع) و ابن عطاء الله اسکندری، سخنان خود را از سوئی آکنده از مفاهیم ارزنده اخلاقی و تربیتی نموده و از سوی دیگر گفتار خود را در قالبهای زیبای بلاغی وزبانی ریخته تا جذابیت وبداعت آنها دوچندان گردد، موسیقی آوائی حکم این دو کتاب به گونه ای است که افزون بر گوشنوازی، جلب اذهان و افکار مخاطبان، امکان اس تنباط معانی و مفاهیم حکمتها را به شکل بسیار زیبائی فراهم کنند هدف این نوشتار آن بود تا با تحلیل برخی از مولفه های آواشناسی در این دو کتاب، ارتباط اصوات پربسامد بر معنا و زیبا بخشی دیگر جنبه های بلاغی در هر دو اثر نشان داده شود که البته با بررسی و مقایسه ی پاره ای از حکم این دو کتاب می توان دریافت که گرچه در هردو بکارگیری جهات آواشناسی یاد شده به ویژه ارتباط آوای الفاظ و معنا، زیبائی و ملاحت کلام دو چندان گردیده است
تحليل خطاب العداله الاجتماعيه في نهج البلاغه والليبراليه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات حدیثه فی نهج البلاغه السنه السادس ربیع و صیف ۱۴۰۲ (۱۴۴۳ق) العدد ۲ (المتوالی ۱۲)
113 - 127
حوزههای تخصصی:
الخلاصه:فی النظام الخطابی، تُعَدّ التفاعلات الاجتماعیه، التی تعکس علاقات الأفراد داخل المجتمع، بمثابه نصٍّ متکامل. ویختلف تأویل هذا النصّ باعتباره کُلاً معنویًا باختلاف الخطابات التی ینتمی إلیها. ویرتبط عدم استقرار الدوالّ وتفاوت معانیها داخل الخطابات بالأیدیولوجیا والسلطه الکامنه فیها. وبناءً على ذلک، یکشف تحلیل الخطاب فی کل نظام لغوی، بالاستناد إلى العناصر اللغویه والسیاقات الاجتماعیه، عن الشبکات الخفیه للعلاقات ضمن الأبعاد الاجتماعیه والسیاسیه والثقافیه. وفی هذا الإطار، یُعَدّ مصطلح "العداله الاجتماعیه" دالًا عائمًا مشترکًا بین العدید من الخطابات، إلا أنه یکتسب دالًا مرکزیًا وأیدیولوجیًا فی کل خطاب، مما یؤدی إلى اختلاف دلالاته وتباین حدوده وأصوله ومعاییره تبعًا للسیاق الخطابی الذی ینتمی إلیه. یسعى هذا البحث، بالاعتماد على المصادر المکتبیه والمنهج الوصفی، إضافه إلى أسس تحلیل الخطاب، إلى صیاغه الفهم المتباین لهذا المفهوم وتوضیح تمثّلاته فی خطاب نهج البلاغه والخطاب اللیبرالی. ومن أبرز نتائج البحث أن اختلاف فهم العداله الاجتماعیه فی هذین النظامین الخطابیین یرجع إلى اختلاف الدال المرکزی والطابع الأیدیولوجی لکل منهما.
تحليل الخطبه 180 من نهج البلاغه من منظور الأسلوبيه الطبقيه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات حدیثه فی نهج البلاغه السنه السادس ربیع و صیف ۱۴۰۲ (۱۴۴۳ق) العدد ۲ (المتوالی ۱۲)
129 - 142
حوزههای تخصصی:
یُعدُّ منهج التحلیل الأسلوبی الطبقی إحدى أکثر الطرق دقهً وقیمهً فی تفسیر النصوص الأدبیه. فمن خلال دراسه العناصر اللغویه المختلفه، بما فی ذلک العناصر النحویه، والبلاغیه، والمعجمیه، والصوتیه، والأیدیولوجیه، یکشف التحلیل الأسلوبی عن المعانی الکامنه فی الأعمال الأدبیه. وعلى وجه الخصوص، عند تحلیل نصوص ک «نهج البلاغه»، یتعمق هذا المنهج فی هذه العناصر، کاشفاً عن أفکار الکاتب ومشاعره، ومزیحاً الستار عن المعانی المختفیه فی النص. بناءً على ذلک، تستند الدراسه الحالیه إلى مبادئ الأسلوبیه الطبقیه من خلال منهج وصفی-تحلیلی لدراسه الخطبه 180 من نهج البلاغه. وتُظهر النتائج أن النغمه الصوتیه للخطبه تعکس غضب الإمام علی (ع) وتوبیخه، وهو ما یتردّد صداه فی نص الخطبه بکامله. أما فی الطبقه النحویه، فإن استخدام الجمل الفعلیه والاسمیه، والتراکیب الاستفهامیه، والضمائر المتصله، یشیر إلى ضعف أهل الکوفه وجهلهم. علاوهً على ذلک، وفی الطبقه البلاغیه، یُبرِز الاستخدام الفعّال للاستعاره، والکنایه، والمجاز، والتضاد مفهومَ انتقاد أهل الکوفه بوضوح بسبب خیانتهم، وتفرّقهم، وعدم طاعتهم لإمامهم. کما أن اختیار المفردات فی المحورین التلازمی والاستبدالی یتماشى مع هذا المضمون. وأخیراً، تعکس الطبقه الأیدیولوجیه للخطبه أفکار الإمام الرامیه إلى إیقاظ أهل الکوفه وتنبیههم إلى جهلهم.
التطور الدلالي لكلمه (الزكاه) ومشتقاتها في الشعر الجاهلي والقرآن الكريم ونهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات حدیثه فی نهج البلاغه السنه السادس ربیع و صیف ۱۴۰۲ (۱۴۴۳ق) العدد ۲ (المتوالی ۱۲)
143 - 155
حوزههای تخصصی:
یعد التطور الدلالی من أهم الموضوعات التی طرق أبوابَها الألسنییون فی مجال الدراسات التطوریه. کلمه الزکاه وجمیع مشتقاتها تعد من الکلمات الهامه التی تحمل ظلالا دلالیه خاصه فی القرآن، کما أنها تحمل نفس الدلالات والظلالات فی نهج البلاغه وزیاده، مما سنوضّحه خلال المقاله. وأما استعمال الکلمه ومشتقاتها فی الشعر الجاهلی فقلیل جدا، بحیث قلّبت الباحثه عددا کبیرا من دواوین الشعراء الجاهلیین وبعض المصادر الهامه مثل المفضیلات والأصمعیات ولکنها لم تستطع على أن تحصل على شواهد الماده إلا فی أقل من أصابع الید، فمهما یکن من أمر إن ماده زکو ومشتقاتها – بحسب ما حصلنا علیها من شواهد قلیله من الشعر الجاهلی– کانت تعنی فی تلک الردهه الطهر والنقاء ثم الزیاده والنماء وأما الدلاله الدینیه المعهوده للماده وهی إعطاء بعض المال للفقراء أو لأرباب الدیانات – وإن کانت موجوده فی بعض الشعر المنسوب إلى أمیه بن أبی الصلت- فهی دلاله تختلف عما عهدناها فی القرآن الکریم فی بعض سماته. حاولت الباحثه خلال المقاله أن تضع النور – عبر المنهج الوصفی التحلیلی - على دلالات الماده وتذکر لها شواهدها فی الشعر الجاهلی والقرآن الکریم ونهج البلاغه، مسجله الاشتراکات والافتراقات الدلالیه الموجوده فی الماده فی المصادر الثلاث. تفید نتائج الدراسه أن جذر (زکو) فی العصر الجاهلی کان یحمل معان غیر دینیه فی الأعم الأغلب، إلا أنه – وبعد أن استعمل فی القرآن الکریم ونهج البلاغه- صار یستعمل فی مضامین دینیه غالبا وفی مضامین غیر دینیه مثل النمو والطهاره فی بعض الأحیان، إلاأن دلالات الماده فی نهج البلاغه أصبحت دائرتها أکثر اتساعا من الشعر الجاهلی والقرآن الکریم، لا من حیث کثره الاستعمال،
مقاربه لوظائف الأسلوب في الخطبه ال 205 من نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات حدیثه فی نهج البلاغه السنه السادس ربیع و صیف ۱۴۰۲ (۱۴۴۳ق) العدد ۲ (المتوالی ۱۲)
157 - 171
حوزههای تخصصی:
الأسلوبیه فرع من فروع العلوم اللغویه تبحث فی الوسائل اللغویه التی تمنح الخطاب خصائص تمیّزه عن الخطاب المبتذل. والناقد الأسلوبی بدوره یدرس الخطاب فی الغالب من خلال ثلاث نوافذ یتصدرها المستوی الصوتی الذی یضم الموسیقی الخارجیه والداخلیه ثم المستوی الترکیبی الذی یشتمل علی ما یتعلق بالنظم اللغوی فی التراکیب المستخدمه. وأخیرا تبحث عن المستوی الدلالی (البلاغی) لیدرس مجموعه من الأسالیب والصور کالاستعاره والمجاز والطباق للکشف عن دلالات الأسالیب فی النص. وکثیرا ما یعتمد الناقد علی الإحصائیات لتحلیل دلالات الأسلوب الموظف فی النصّ الأدبی وکشف قیمته وسماته الجمالیه. تهدف هذه الدراسه من خلال الاعتماد علی المنهج الوصفی- التحلیلی إلی المعالجه الأسلوبیه فی الخطبه ال (205) من نهج البلاغه. واتضح أنه فی المستوی الصوتی یوجد تلاؤم کبیر بین صنعه السجع والتکرار ودلالتهما. الترادف فی هذه الخطبه بنوعیه یعکس نفسیه بعض الشخصیات ومواقفها فی الأحداث. وفی المستوی الترکیبی تم استخدام الجمله الفعلیه بنسبه (76.5) بینما الجمله الاسمیه بنسبه (23.5) وهذا التفوق للجمله الفعلیه قد خلق دینامیکیه وتفاعلا أکبر مع العالم الخارجی، ولایعدل إلی الجمله الإسمیه إلا فیما یتعلق بالقضایا والأحکام الثابته التی لا تتبدل بمرو الزمان. الاستفهام فی هذه الخطبه خرج عن معناه الحقیقی واستخدم فی معنی الاستغراب والإنکار والرد. وفی المستوی الدلالی نظرا إلی أن الاستعاره انحراف عن التعبیر العادی فقد تم توظیفها کثیرا لطرد الرتابه عن أجواء النص. تم استخدام المجاز للانتقال من التصویر المألوف إلی تصویر فنی یعتمد علی التأمل والفکر للوصول إلی معان جدیده.
بازشناسی تطبیقی ریشه های «تاریخ قدسی» در آموزه های امام علی (ع) و اندیشه های هانری کربن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام تطبیقی شیعه سال ۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۹
307 - 328
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به تحلیل مفهوم «تاریخ قدسی» پرداخته که توسط هانری کربن توسعه یافته است. مسأله اصلی تحقیق این است که کربن چگونه با آشنایی با منابع معارفی اصیل شیعی، از این معارف در شکل دهی و تقویت مفهوم تاریخ قدسی بهره برده است. فرضیه تحقیق بر این مبنا استوار است که ریشه های این مفهوم را می توان در آموزه ها و اندیشه های امام علی (ع) جست وجو کرد. هدف پژوهش، بازشناسی ریشه های تاریخ قدسی در دیدگاه های امام علی (ع)، به ویژه در خطبه نخست نهج البلاغه، است. این مطالعه با بهره گیری از روش هرمنوتیک و تحلیل تطبیقی، میزان تأثیرپذیری کربن از آموزه های امام علی (ع) در تبیین مفهوم تاریخ قدسی را بررسی می کند. یافته های تحقیق نشان می دهد که امام علی (ع) در نهج البلاغه، تاریخ را به عنوان عرصه ای زنده برای تحقق اراده الهی معرفی می کند و بر نظم الهی، مسئولیت انسان ها، و تعامل میان ساحت های مادی و معنوی تاریخ تأکید دارد. از سوی دیگر، کربن تاریخ روحانی را جریانی مستمر و فراتر از محدودیت های زمانی و مادی می داند و با تکیه بر مفاهیمی چون تخیل فعال و هرمنوتیک فلسفی، به تحلیل پیوندهای میان جهان مادی و معنوی می پردازد. نتایج تحقیق نشان می دهد که درحالی که امام علی (ع) دیدگاهی جامع تر به ارتباط میان تاریخ مادی و روحانی دارد، تمرکز کربن عمدتاً بر جنبه های عرفانی و فلسفی تاریخ قدسی محدود شده است. همچنین، بررسی ها حاکی از آن است که ریشه های مفهوم تاریخ قدسی به طور مشهودی در بیانات امام علی (ع) قابل ردیابی است و این آموزه ها تأثیر بسزایی در شکل گیری اندیشه های کربن داشته اند.
گونه شناسی و تحلیل انگاره های مثبت و منفی از تشبیه انسان به شتردر نهج البلاغه با تکیه بر شاخصه های گفتاری کهن عرب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۹ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۴)
120 - 145
حوزههای تخصصی:
وجود تشبیه در متون، هر چند لازمه زیبایی سخن در هر زبانی است، اما گاه منجر به ایجاد شبهه و کژتابی در خوانش از متن صامت می شود. نهج البلاغه به عنوان متنی کهن، آمیخته از تشبیهاتی است که گاه فهم آنها مبهم می نماید. تشبیه انسان به حیوان از این سنخ است چرا که در فرهنگ معاصر، نامأنوس جلوه می کند. برای دستیابی به مقصود حقیقی متکلم و مفهوم شناسی صحیح آن، در نظر گرفتن فرهنگ رایج گفتاری عرب سده های نخستین، امری لازم و ضروری است. این پژوهش سعی دارد تا با روش توصیفی تحلیلی و توجه به فضا و سبب صدور متن و سیاق کلام، چرایی به کارگیری این نوع تشبیهات را به بحث گذارد و در ضمن زدودن شبهه توهین تابی کلام، معنای صحیحِ امروزیِ آن را ارائه دهد. ثمره این واکاوی، کشف چندکاربردی بودن «تشبیه انسان به شتر» در فرهنگ کلامی رایج در سده های نخستین است که فراتر از مفهوم ذم و مدح مخاطب، اغراض عقلایی دیگری همچون: تبیین و روشنگری، هشدار و غفلت زدایی به منظور اصلاح عمل و جلوگیری از وقوع خطا، ترغیب و تحضیض به جهت عزم در امور، توبیخ و سرزنش به همراه خیرخواهی و ... را در خود نهفته دارد.
بازخوانی حکمت ۱۴۱ نهج البلاغه در ارتباط با ضرورت دینی ازدیاد نسل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آموزه های نهج البلاغه که یکی از منابع حدیثی معتبر است جایگاه ارزنده ای در میان شیعیان دارد و چون پیروان مذهب امامیه قائل به عصمت گوینده آن یعنی، امام علی (ع) هستند، ضروری است تا روایات موجود در این کتاب از نظر سندی، متنی و کیفیت صدور ارزیابی شود. حدیث «قِلَّهَ الْعِیَالِ أَحَدُ الْیَسَارَیْنِ» که سیدرضی آن را در شمار حکمت ۱۴۱ نهج البلاغه ذکر نموده است از جمله گفتارهای چالش برانگیز در ارتباط با مسئله فرزندآوری است که امروزه برداشت های متفاوتی از آن ارائه می شود. نیاز جامعه اسلامی به ازدیاد نسل بر اهمیت بررسی محتوای این روایت افزوده است. براین اساس، پژوهش حاضر به روش تحلیلی- اسنادی و با هدف بازخوانی حکمت ۱۴۱ نهج البلاغه برای کشف مراد اصلی گوینده این کلام در ارتباط با ازدیاد نسل انجام شد. نتایج بررسی ها نشان داد که هیچگونه ترغیب مخاطب به کاهش تعداد اولاد در روایت فوق وجود ندارد. براساس ادله ای چون همخوانی کلام امام علی(ع) با منطق و همسویی آن با تجربیات و داده های عقلی، می توان دریافت که سخن آن حضرت فقط ناظر به حقیقتی خارجی بیان شده است و نمی توان آن را در مقام نفی مطلوبیت فرزندآوری دانست. آموزه های قرآنی، روایی، فقهی، روان شناختی و همچنین سیره اهل بیت(ع) نیز بر مفاهیمی مطابق با اهمیت فرزندآوری و تداوم نسل بشر از طریق توالد و تربیت اولاد شایسته ای که زمینه ساز رشد و پیشرفت جامعه باشد، دلالت دارد.
ساخت نظریه حکمرانی اخلاقی براساس نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: ساختار حکمرانی در تعالی و توسعه جوامع حائز اهمیت بسیار است؛ ازآن رو که فقدان و ضعف نظریه پردازی و الگو سازی بومی در عرصه حکمرانی و به کارگیری الگو های حکمرانی غیر هم سنخ، بدون توجه به زیرساخت های فلسفی و فکری آن و یا الگوسازی بر مبنای مفروضات و الگوواره های نامأنوس با خلقیات جامعه و گاه متعارض با روح تاریخی فرهنگی اجتماع، بستر ناکارآمدی و انحطاط دولت ها را فراهم می کند. هدف این پژوهش کشف نظریه حکمرانی در کتاب شریف نهج البلاغه است.روش: این پژوهش کیفی است و در آن، از رویکرد حکمی اجتهادی استفاده شده است. راهبرد (روش) حکمی اجتهادی که با کمک روش شناسی اسلامی به تولید علوم انسانی و اجتماعی می پردازد، هم در بعد حکمی و استدلالی و هم در بعد اجتهادی، اسلامی است. داده ها با کدگذاری از متن کتاب نهج البلاغه استخراج و در قالب جدول مضامین ارائه شده و برای اعتباریابی مضامین کشف شده از روش ژرف کاوی متن محور (مقابله و مقایسه مضامین با متون) بهره گرفته شده است.یافته ها: الگوی حکمرانی اخلاقی بر پایه ساخت اخلاقی شامل سه رکن حکمرانی یعنی شهروندان، کارگزاران حکومتی و ساخت نظام حکمرانی (سیاستگزاری و اجرا) است. بی شک، بن مایه شکل گیری حکمرانی اخلاقی، ساخت انسان اخلاقی است. در الگوی حکمرانی اخلاقی، این انسان گاه در نقش یک فرد و شهروند و گاه یک فعال اجتماعی و کارگزار حکومتی حضور دارد. امام علی (ع) در فرازهای فراوانی از نهج البلاغه این دو ساحت را با ویژگی های جزئی آن توصیف کرده است. ساحت سوم در الگوی حکمرانی اخلاقی، ناظر بر رسمیت بخشیدن به جریان حکمرانی فراتر از سطح فرد است. این سطح ناظر بر ماهیت خط مشی گذاری و ساختار اجرایی است.نتیجه گیری: مضامین به دست آمده از متن نهج البلاغه، دو الگوی حکمرانی مطلوب (علوی) و نامطلوب (اموی و سوء) را ترسیم می کند. براساس رویکرد حکمی اجتهادی، این دو نوع حکمرانی را می توان به عنوان الگوی محقق (حکمرانی سوء) و الگوی مطلوب (حکمرانی اخلاقی) تصور نمود. از نگاه امام علی (ع) و اسلام نبوی، اخلاق امری کلیشه ای نیست بلکه اساس و متن حکمرانی است و ماهیت این حکمرانی، حاکی از نقش اخلاقیات در تنظیم گری روابط بین شهروندان و حاکمان است. [1] Paradigm
کنترل استراتژیک از نگاه نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کنترل و نظارت استراتژیک یکی از وظایف اصلی مدیریت استراتژیک است که تحقق جهت گیری ها، اهداف و راهبردهای تدوین شده را پی گیری می کند. اهمیت کنترل و نظارت استراتژیک با افزایش پویایی و پیچیدگی بستر محیط خارجی و داخلی بیشتر می شود. در زمان امیرالمؤمنین علی (ع) اشخاص امین و خبره و قابل اعتماد برای کارهای گوناگون منصوب می شدند و از آنان خواسته می شد تا در بخش های مختلف روابط اجتماعی، حاضر و ناظر و امین و رابط و چشم حکومت باشند و مسائل گوناگون را به حکومت و یا مردم منتقل کنند و پل ارتباطی میان مسئولان جامعه و مردم باشند. این مطالعه کیفی که روش جمع آوری اطلاعات و داده های آن، اسنادی و کتابخانه ای بوده، با هدف یافتن و توصیف انواع نظارت و کنترل استراتژیک در مدیریت اسلامی با تأکید بر کتاب نهج البلاغه انجام گرفته و به روش تحلیل محتوای کیفی با رویکرد استقرایی و تکنیک فیش برداری، به تشریح اهمیت کنترل و نظارت راهبردی و ارائه کلیاتی از مفاهیم و بخش های مختلف این حوزه پرداخته است. در این مطالعه، حدود 1696 مضمون از کتاب نهج البلاغه استخراج، پایش، خلاصه و طبقه بندی گردیده است و درانتها به 14 مفهوم کلیدی دست یافته و در قالب مدلی ارائه شده است. پایه گذاری یک جامعه اسلامی که می خواهد بر اساس مبانی و ارزش های اسلامی و در جهت تحقق اهداف اسلامی شود، مستلزم نظام های کنترلی هماهنگ با این ارزش ها و اهداف می باشد.
بررسی ویژگی های منفی مدیران، از منظر امام علی علیه السلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدیران به جهت تاثیرگذاری جایگاه، در کنار آراستگی به خصوصیات مثبت، باید از ویژگی های منفی نیز پیراسته باشند. امام علی (ع) در جایگاه رهبری جامعه اسلامی، در کنار امر و تاکید بر معروف های مدیریتی، به منکرات اخلاقی – حرفه ای برای مدیران نیز توجه، و نسبت به آن ها نهی داشته اند. براین اساس، هدف پژوهش حاضر استحصال و احصاء ویژگی های منفی مدیران از منظر امام علی (ع)، با بررسی کتاب نهج البلاغه، و بهره گیری از روش تحلیل محتوای عرفی است. در این روش ابتدا معانی و کدهای استخراج شده از نهج البلاغه که مرتبط با هم بودند در قالبِ خوشه هایی مشخص با نام مضامین فرعی جای گرفتند؛ سپس مضامین فرعی براساس اصل شباهت، دسته بندی شده و مضامین اصلی را شکل دادند. «ترس، حرص و آز، پرخوری و شکمبارگی، حلال شمردن حرام، هوسرانی، نادانی، آلودگی به گناه، دنیاپرستی، عدم قناعت، سوء شهرت خانوادگی» اولین گروه از مضامین فرعی می باشند که تحت عنوانِ "رذایل اخلاقی فردی" برای مدیران، تجمیع شده اند. «نفاق و دورویی، بخل و عدم انفاق، عدم رازداری، علاقه به ستایش، کبر و خودبزرگ بینی، نیرنگ و فریب، نقض عهد و پیمان شکنی، تبعیت از گمراهان، بی توجهی به فقرا، هم نشینی با سرمایه داران مسئله دار، بدرفتاری با مردم، تحقیر مردم، بی اعتنایی به مردم، منت گذاری، و ظلم و بی عدالتی»، نیز مجموعه ای از مضامینی هستند که مضمون اصلیِ "رذایل اخلاقی بین فردی"، را شکل داده اند. «رشوه خواری، اختلاس، خیانت به مافوق، سابقه ی بدِ کاری، خویشاوندسالاری، عدم صلاحیت و توانمندی، بی وقت عمل کردن، سستی و عدم تلاش، پنهان داشتن خود، استبداد رای و امتیازخواهی» آخرین دسته از مضامین فرعی می باشند که مضمون اصلیِ "ایرادات و عیوب حرفه ای" براساس آن سامان یافته است.
الگوپردازی دکترین نظامی بر پایۀ آموزه های نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون نظامی سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۹
315 - 348
حوزههای تخصصی:
هدف: یکی از غنی ترین منابع شناخت دینی در حوزه دفاع نهج البلاغه است که حاوی تدابیر و رهنمودهای امام علی (ع) در این خصوص است. پژوهش حاضر با هدف شناسایی، استخراج، تلفیق محتوایی و الگوپردازی این آموزه ها در قالب دکترین نظامی انجام شده است.روش شناسی: این پژوهش در قالب پارادایم تفسیرگرایی و با رویکرد کیفی و با استفاده از راهبرد تحلیل مضمون انجام شده است. منابع اطلاعاتی آن شامل آموزه های نظامی نهج البلاغه است که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و با کمک ابزار شبکه مضامین تحلیل و گزارش شده اند.یافته ها: آموزه های شناسایی شده در قالب مقوله های اصلی دهگانه ای تلفیق شده اند که عبارت اند از: شایستگی های اعتقادی، شایستگی های ارزشی، شایستگی های اخلاقی، قابلیت های شخصیتی، قابلیت های شناختی، قابلیت های هیجانی، آموزه های رفتار نظامی، آیین رزم، مأموریت گرایی الهی و قرب و رضای الهی. ارتباط میان این مقوله ها نیز در قالب الگویی چندسطحی ارائه شده است.نتیجه گیری: ماهیت انسان مدارانه، اخلاق گرایانه و ارزش محورانه سازمان های دفاعی در جوامع اسلامی وجه تمایز بارز آن ها به شمار می رود که بر دکترین نظامی آن ها در هر سه سطح تأثیرگذار است. الگوی ارائه شده در این پژوهش می تواند به شناخت بهتر مأموریت، اخلاق حرفه ای نظامی گری، شایستگی های موردنیاز نظامیان و سبک فرماندهی در سازمان های دفاعی جوامع اسلامی یاری رساند.
راهکارهای اخلاقی صیانت از حریم خصوصی در فضای مجازی با تکیه بر مفاهیم نهج البلاغه(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
فضای مجازی محیطی منحصر به فرد و بی بدیل است که با ویژگی هایی از جمله جذابیت و گیرایش، سرعت بالای تبادلات، مجهول الهویه بودن افراد، فرازمانی و فرامکانی بودن و...، با شتاب بسیار، در حال پیشرفت بوده و زندگی بشریت را با تحولات شگرفی روبرو نموده که زمانی تصور آن نیز غیرممکن می نمود. در عین حال نباید از تاثیرات منفی فضای مجازی بر زندگی افراد، غافل شد. نقض حریم خصوصی کاربران مجازی، یکی از گزندهای فضای مجازی است که از ویژگی های خاص این محیط نشأت گرفته است. مسالیه مقابله با نقض حریم خصوصی در فضای سایبر، از جمله مسائلی است که علی رغم تلاش دولت ها و حکومت ها، توفیق چندانی نداشته و تعدی به حریم شخصی افراد در فضای مجازی، هم چنان به بالاترین شکل ممکن وجود دارد. از سوی دیگر، در کلام و سیره ی حضرت علی(ع)، حقّ حریم خصوصی محترم بوده و حضرت نسبت به حراست و حفاظت از آن حساسیت به خرج می داده اند. سخنان ایشان در کتاب شریف نهج البلاغه به خوبی اثبات کنندیه این مساله می باشد. این پژوهش در صدد استخراج راهکارها و خط مشی هایِ اخلاقیِ حفاظت از حریم خصوصی از روح کلام امیرالمومنین(ع) بوده تا بدین ترتیب با عمل به آن ها، حریم خصوصی افراد در فضای سایبر، از تعدی و نفوذ اغیار مصون بماند. حفظ حریم خصوصی مسئله ای اخلاقی است و راهکارهای عمدتا اخلاقی، به دنبال حل چالش های این موضوع اخلاقی هستند.