مطالب مرتبط با کلیدواژه
۷۶۱.
۷۶۲.
۷۶۳.
۷۶۴.
۷۶۵.
۷۶۶.
۷۶۷.
۷۶۸.
۷۶۹.
۷۷۰.
۷۷۱.
۷۷۲.
۷۷۳.
۷۷۴.
۷۷۵.
۷۷۶.
۷۷۷.
۷۷۸.
۷۷۹.
۷۸۰.
نهج البلاغه
منبع:
دراسات فی اللغه العربیه و آدابها بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۷
187 - 210
حوزه های تخصصی:
من أکثر القضایا إثاره للجدل فی القرن الحالی وجود نصوص منسوبه لأشخاص مهمین وبارزین، لا یوجد أی وثائق لها. وقد حاول الباحثون دائماً أن یدرسوا هذه الادعاءات من جوانب مختلفه. أدّت أهمیه هذا الأمر إلى ظهور اتجاه فی اللغویات، یسمّى "إسناد التألیف". وهو مهمه تحدید مؤلفی النصوص المتنازع علیها أو مجهوله المصدر، ویهدف إلى التعرف على مؤلف نصوص غیر معروفه، بناءً على أسلوب الکتابه. هناک نظریات مختلفه فی هذا المجال، ولکن حتى الآن، لم یتمّ تقدیم أی طریقه شامله تمکن الوقایه منها، والوثوق بها، مائه بالمائه. تمّ فی هذا البحث الجمع بین نظریه یول وأربع نظریات أخرى حول الثروه اللفظیه، لدراسه مدى صحّه إسناد الرساله 53 من نهج البلاغه إلى الإمام علی (ع)، والإجابه عن الشبهه الموجوده حولها من خلال المنهجین الوصفی-التحلیلی والإحصائی. تشیر نتائج البحث إلى أنّه بالإضافه إلى الدقّه العالیه للحسابات، لا تعتمد مخرجات النظریات الخمسه المستخدمه فی هذا المقال على طول النص، ولا تختلف الثروه اللفظیه فی العینات اختلافاً کثیرا. علاوه على ذلک، تدلّ النتائج أنّ متغیر W له أهمّ دور فی تحدید الثراء اللفظی، ولا تختلف قیمته للرساله 53 اختلافا کثیرا عن قیمته لسائر الرسائل المختاره، فیثبت أنّ کاتب الرساله 53 والرسائل الأخرى کان شخصاً واحداً، ونتیجه لذلک، تمّ رفض الشبهه.
روش شناسی اسلوب مبالغه در ترجمه قیود منصوب در نهج البلاغه بر اساس نظریه تغییرات صوری ساختاری کتفورد (مطالعه موردی ترجمه شهیدی و فولادوند)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اسلوب مبالغه به عنوان یکی از پربسامدترین اسلوب های نحوی، با نهفته های معنایی فراوان، همواره مورد توجه مترجمان بوده است. بررسی ترجمه این اسلوب در نهج البلاغه که کتابی آمیخته با عباراتی فصیح و بلیغ است، اهمیت به سزایی دارد؛ از سوی دیگر نظریه کتفورد به عنوان نظریه ای دقیق و موشکافانه در ترجمه، می تواند معیار و مقیاس مطلوبی برای واکاوی معنایی ترجمه های نهج البلاغه در اسلوب مبالغه باشد. این اسلوب در ساختارهای صرفی، نحوی و بلاغی کاربرد دارد؛ اما از آن جا که یکی از موارد استفاده در ساختارهای نحوی، در قیود منصوبیِ حال و تمییز و مفعول مطلق است، این پژوهش کوشیده است، با روش توصیفی-تحلیلی، این ساختارها را از دل نهج البلاغه استخراج و بر این نظریه تطبیق دهد تا میزان مطابقت یا عدم مطابقت برابر نهادهای موجود در زبان فارسی، در برابر ساختارهای تأکیدی زبان عربی، در دو ترجمه شهیدی و فولادوند - به عنوان دو ترجمه که از نظر ادبی جایگاهی ویژه دارند- مشخص شود. پس از واکاوی های انجام شده در ترجمه این دو ساختار، مشاهده شد، با وجود موارد بی شماری از تمییز محول از فاعل یا مفعول، حال مؤکد و مفعول مطلقِ موجود در نهج البلاغه، با بار معنایی مبالغه، مترجمان نتوانسته اند بر مبنای این نظریه، معنای مبالغه را از زبان مبدأ به زبان مقصد به خوبی، منتقل کنند. گرچه در ارکان زبان فارسی، ساختارهای مبالغه؛ همچون زبان عربی وجود ندارد؛ اما در برخی موارد، با کمک ترکیب های مبالغه ساز و استفاده از قیود تأکیدی، سعی شده است تا اندازه ای این مبالغه بیان شود؛ ولی در مجموع، بازتاب معنای مبالغه در این ساختارهای نحوی، به نوعی ابتر باقی مانده است.
روش های استدلال امیرالمؤمنین علی (ع) بر خلافت بلافصل خویش بر پایه شرح نهج البلاغه آیت الله مکارم شیرازی
منبع:
الاهیات قرآنی سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۸
57 - 74
حوزه های تخصصی:
مسئله خلافت بلافصل امیرالمؤمنین علی (ع) از جمله مسائل کلامی مناقشه انگیز بین اهل سنّت و اهل تشیع بوده و هست. بررسی منطقی و منصفانه جهت حل مسئله می تواند راه صواب را فراروی جویندگان حقیقت قرار دهد. هدف این نوشتار، بازشناسی و تبیین روش های امیرالمؤمنین (ع) بر امامت و خلافت بلافصل خویش بر پایه شرح نهج البلاغه آیت الله مکارم شیرازی است. پرسش اصلی تحقیق آن است که امیرالمؤمنین علی (ع) در نهج البلاغه، با عنایت به شرح آیت ا.. مکارم شیرازی، با چه روش هایی و چگونه به دفاع از امامت و خلافت بلافصل خویش استدلال فرمود؟ این مقاله به روش بررسی متون و تحلیل محتوا تهیه شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که امیرالمؤمنین علی (ع) هم با روش ارائه استدلال منطقی از نوع شکل دوم و هم از روش معرفی صریح خود به عنوان امام، اثبات کردند که تنها او شایسته امامت و خلافت بلافصل پیامبر اعظم (ص) بوده اند.
شناسایی گوینده خطبه مشهور به متقین
منبع:
م مطالعات ادبیات شیعی سال ۱ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۲
11 - 54
حوزه های تخصصی:
خطبه همام، متقین را توصیف کرده و برای آنان بیش از صد صفت برشمرده است. برای این خطبه، ترجمه های مستقل و شروح فراوانی نوشته شده؛ امّا در این میان و با پژوهش های جدید، روشن شده است که روایت یا خطبه متقین به سه مدل در منابع متقدم درج شده، و با هم اختلافات فراوانی دارند؛ به طوری که متن برخی منابع با متن نهج البلاغه، اساساً متفاوت هستند. با توجه به اهمیت خطبه متقین و برخی تشکیکاتی که نسبت به برخی از خطب و مطالب نهج البلاغه وجود دارد؛ اکنون لازم است از جهات مختلف، اصالت سنجی مستقلی پیرامون این خطبه صورت پذیرد؛ مثلاً بررسی شود که گوینده یا نویسنده خطبه متقین کیست؟ نوشته حاضر، به بررسی تطبیقی خطبه همام در منابع متقدم تا قرن هفتم، در این مسأله پرداخته است؛ که نتایج پژوهش نشان می دهد: نام راوی اصلی خطبه، مخدوش و شامل این افراد است: 1 راوی مجهول 2 ابن عباس 3 نوف بکالی 4 سلیم بن قیس 5 حسن بصری 6 اوفی بن دلهم 7 علی بن حسین(ع) 8 امام صادق(ع) 9 امام باقر(ع) 10 ذوالنون المصری. از سوی دیگر، گوینده خطبه نیز در این افراد، نامتعیین است: 1 علی(ع) 2 حسن بصری 3 عالم 4 ابن عباس 5 علی بن حسین(ع) 6 ذوالنون المصری. امّا با توجه به شواهد متنی و داستان همام، به نظر می رسد که خطبه متقین از تراث صوفیه باشد
چرایی و چگونگی الگوسازی در برنامه درسی اسلامی با رویکرد نهج البلاغه
حوزه های تخصصی:
یکی از راه های تسهیل و تسریع رشد، استفاده از شیوه تربیتی الگوسازی است. امروزه ضرورت اقتضا می کند این روش پرورشی در طراحی برنامه درسی اسلامی مدنظر قرار گیرد تا در شریان های حیاتی آموزش و پرورش جاری شود. نهج البلاغه با بیان سبک زندگی پیامبران و به سیره نبی اکرم صلی الله علیه و آله و سلم افضلیت الگوهای نورانی را نشان داده است. از آنجا که آدمی به طور طبیعی به تقلید روی می آورد و فطرت نیز از این مسأله پشتیبانی می کند مراکز آموزشی می توانند با معیارهای نهج البلاغه اسوة حسنه را به طور غیرمستقیم در برنامه درسی بگنجانند تا نمونة رفتارهای مطلوب را در معرض دید متربیان قرار دهند. این حرکت خطر الگوهای باطل را که از دیر باز در صدد اسوه سازی بوده و به طور مستمر رفتارشان را در معرض نمایش و دید متربیان قرار می دهند، می تواند کمتر کند.
طراحی الگوی سیرت نیکوی مدیران با استفاده از آموزه های نهج البلاغه (مورد مطالعه: دانشگاه فرهنگیان استان تهران)
منبع:
مطالعات آموزشی و آموزشگاهی دوره ۱۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۳۶)
175 - 199
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف طراحی الگوی سیرت نیکوی مدیران دانشگاه فرهنگیان استان تهران با استفاده از آموزه های نهج البلاغه انجام شده است. روش پژوهش کیفی و با استفاده از تحلیل مضمون بوده است. ابتدا متن نهج البلاغه در ارتباط با مضمون هایی که معرف سیرت نیکوی مدیران باشد، بررسی و 525 مضمون اولیه استخراج شد. سپس، با تلخیص و مقوله بندی به روش کدگذاری بر پایه مفاهیم مشترک 79 مضمون پایه با عنوان شاخص شناسایی شد؛ در ادامه با افزایش محدوده دسته بندی، تقسیم بندی مؤلفه ها و ابعاد، به روش دلفی، طی دو مرحله و با تکنیک نمونه گیری گلوله برفی انجام و 10 مضمون سازمان دهنده با عنوان مؤلفه از شاخص ها استخراج و با تکرار آن 3 مضمون فراگیر به عنوان ابعاد سیرت نیکوی مدیران شناسایی و تبیین شد. حاصل کار به صورت الگوی سیرت نیکوی مدیران بر مبنای آموزه های نهج البلاغه ارائه شد که شامل سه بعد اعتقادی، اخلاقی و رفتاری است.
تحلیل التناص القرآنی مع نهج البلاغه؛ خطبه 199 نموذجا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات حدیثه فی نهج البلاغه السنه الخامسه ربیع و صیف ۱۴۰۱ (۱۴۴۳ق) العدد ۲ (المتوالی ۱۰)
15 - 30
حوزه های تخصصی:
العلاقه الوطیده وغیر المنفصمه بین مفاهیم نهج البلاغه والقرآن الکریم لها عمق کبیر ولا تقتصر على البنیه الفوقیه. بل هناک علاقه وثیقه على المستوى العمیق بین هذین الکتابین، بحیث لا یمکن فی کثیر من الأحیان فهم المعنى الدقیق الذی یرمیه الإمام (ع) إلا من خلال التعرف على النص المخفی ومعرفه علاقه هذین الکتابین ببعضهما البعض. الخطبه 199 من نهج البلاغه من أکثر خطب الإمام علیّ (ع) تأثیراً، والتی تناول فیها أربعه مواضیع أساسیه هی: أهمیه الصلاه وآثارها الخالصه، التحلّی بالأمانه والتجنّب عن الخیانه، وإشراف الله علی لأعمال البشریه. إنّ کثره التفاعلات بین کلام الإمام علی (ع) والقرآن الکریم من أبرز سمات نهج البلاغه، وهذا یدل على أنّ الإمام یستخدم نص القرآن بوعی حتى یتمکّن من التعبیر عن نیته بطریقه أفضل وأکثر جاذبیه. هذا البحث، باستخدام المنهج الوصفی - التحلیلی، یقوم بتحلیل ثلاثه أنواع من التناص فی کلام الإمام (ع) وهی: النفی الجزئی أو الاجترار، النفی المتوازی أو الامتصاص، والنفی العام أو الحوار. وتُبَیِّنُ التحقیقات التی أجریت، أنّ أعلى تواتر للتناص فی هذه الخطبه هو استخدام خمسه حالات من التناص فی موضوع الصلاه، -وبشکل عام- فإنّ النفی المتوازی أو الامتصاص له استخدام أعلى فی هذه الخطبه، وهذا یدل على شده تمسک الإمام بمواءمه کلماته مع الکلام الإلهی.
تحلیل المؤشرات السیمیوطیقیه لخطاب الاستفهام فی خطب نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات حدیثه فی نهج البلاغه السنه الخامسه ربیع و صیف ۱۴۰۱ (۱۴۴۳ق) العدد ۲ (المتوالی ۱۰)
31 - 45
حوزه های تخصصی:
یتکوّن الخطابُ الأدبی من مجموعهٍ من العناصرِ الخطابیهِ التی تدور دورًا کبیرًا فی اِنتقال دوافع الکاتب. أمّا الآلیات التی تسهم فی عملیه الخطاب الأدبی فتحتوی علی جمالیات النص الأدبی، دوافع الکاتب ومدی تلقّی القارئ من النص المقروء. إنَّ الإمام علی (ع) یستخدم فی کلامه شتّی الأسالیب البلاغیه فی غایه الجمال والفصاحه. الاستفهام أحد الأسالیب البلاغیه الذی یؤدّی إلی تطویر العملیه الخطابیه. لکلّ حرف من حروف الاستفهام خصائص لفظیّه ومعنویّه تمتاز بها دون أخواتها، فثمّه خصائص استعمالیّه تشترک فیها تلک الأحرف جمیعًا، وخصائص أخری یشترک فیها بعضها دون بعض، تهدف هذه الدراسه إلى الوقوف على الأبعاد العاطفیه لآلیات الاستفهام وبیان أهمّ الخصائص السیمیوطیقیه التی تمیّز بها، واستعمل هذا المقال المنهج الوصفیّ – التحلیلی – الإحصائیّ القائم على إحصاء عدد المرّات التی استعمل فیها الإمام علی کلّ حرف من حروف الاستفهام معتمدًا علی مؤشرات تحلیل الخطاب السیمیوطیقی فی أنماط الاستخدام لهذه الأحرف وتحلیل السّیاقات اللغویّه التی وردت فیها؛ للکشف عن معانیها ضمن الخطاب الذی ورد فیه کلّ حرف من حروف الاستفهام. علاوه على ذلک؛ نقوم بتحلیل الخطاب السیمیوطیقی للاستفهام من منظور مؤشرات سیمیوطیقیه منها: عملیتا القبض والبسط الخطابی ومؤشرتا الاتّصال والانفصال. خلصت الدّراسه إلى بعض النتائج منها: أنّه وَرَدَ الاستفهام بالحروف فی خطب نهج البلاغه ثمانی وسبعینَ (78) مَرّه، وأنّ "الهمزه" أکثر الأدوات تواترًا فی استفهامات خُطَب نهج البلاغه، حیث بلغَت خمسًا وستّین (۶۵) مره. جاء ترکیب الجمله الاستفهامیّه متنوّعًا فی الخُطب على اختلاف حروف الاستفهام التی استعملها واتّضح من البحث أنّه جاء کثیرٌ من أغراض الاستفهام عند الإمام (ع) للإنکار(التوبیخ والتکذیب)، والتقریر، والعرض. و أمّا من الناحیه السیمیوطیقیه فإنَّ الاستفهام یدلّ علی التنبیه والتقریر والتحضیض عندما ترتفع عملیتا القبض والبسط فی الخطاب الأدبی معًا بینما دلالات التوبیخ والنفی تقتضی ارتفاع القبض وانخفاض البسط فی عملیه الخطاب.
تحلیل علاقات التناص بین القرآن ونهج البلاغه مع التأکید على النفی المتوازی فی الرساله 45(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات حدیثه فی نهج البلاغه السنه الخامسه ربیع و صیف ۱۴۰۱ (۱۴۴۳ق) العدد ۲ (المتوالی ۱۰)
47 - 59
حوزه های تخصصی:
یتناول هذا البحث الذی یستعین بأسلوب تحلیل المحتوى والمصادر المعجمیه والتفسیریه لنهج البلاغه، کیفیه استخدام الکلمات العلویه للقرآن الکریم فی الرساله 45 من نهج البلاغه (فحص الأدله القرآنیه لهذه الرساله ونوع علاقات التناص بینهما). من ناحیه، نحاول أن نقوم بتقییم أصل الکلام العلوی فی آیات القرآن الکریم، ومن ناحیه أخرى، نقوم بتقدیم فهم شامل ودقیق للقضایا الأخلاقیه والاجتماعیه التی أثیرت فی هذه الرساله من وجهه نظر أمیر المؤمنین. الغرض من هذا البحث هو دراسه الصله بین مصدرین دینیین قیّمین هما القرآن ونهج البلاغه. لذلک، من أجل تنویر الأذهان حول المفاهیم القرآنیه والتعالیم العلویه والتعرف على طریقه استخدام القرآن للفهم الدقیق، فقد تم بحث وتحلیل التناص مع الترکیز على النفی المتوازی. وقد تحقق هذا الهدف من خلال تحدید مکوِّنات التناص وتطبیقها على العلاقه بین القرآن ونهج البلاغه فی الرساله 45. تُظهِرُ نتائج هذا البحث أنه تمّ استخدام الکلمات العلویه للقرآن الکریم فی هذه الرساله أحیاناً بذکر الآیه الدقیقه، دون تغییر (التناص الکامل) وأحیاناً مع تغییر طفیف فی النص، حسب محتوى العنوان (التناص التصحیحی) وأحیاناً باستخدام مضمون الآیه (التناص المضمونی). یتمتع هذا النوع من التشابک والتناص بذروه الخطابه، ویُقَدِّمُ مؤشرات ونماذج خالصه من التعالیم العلویه ذات الأصل القرآنی فی شؤون الشعب وواجبات الحکومه.
تحلیل مفهوم التعامل السلمی و مؤشراته فی سیره الامام علی (ع) بالاعتماد على نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات حدیثه فی نهج البلاغه السنه الخامسه ربیع و صیف ۱۴۰۱ (۱۴۴۳ق) العدد ۲ (المتوالی ۱۰)
61 - 74
حوزه های تخصصی:
إنّ التعامل السلمی الذی یسمو بالإنسان إلی مستوی عالٍ، هو أحد المؤشرات المهمه للصحه الشخصیه والاجتماعیه، ویعتبر التعایش السلمی أحد مکونات الصحه الروحیه. إن الحاجه إلى تحسین مستوى جوده الصحه الروحیه تتطلب استخلاص التعالیم الروحیه والمعرفیه من نص محفوظاتنا الدینیه وتقدیمها بطریقه عملیه. وبناء على تأکید أمیر المؤمنین علیه السلام فی نهج البلاغه على التحلی بهذه الفضیله الأخلاقیه، فقد تمت فی هذه الدراسه الوصفیه التحلیلیه دراسه أبعاد السلام فی المجالات الفردیه والاجتماعیه، وأهمها: التنازل عن حق من أجل مصالح المسلمین، التعامل الحَسَن مع المعتدی، إکرام المواطنین، إخفاء کتمان الأسرار، التأکید على کرامه الإنسان، النهی عن الفتنه، التسامح والمرونه مصحوبا بالحزم، النقد العقلانی للعدو، عدم الإکراه فی البیعه، الحوار، التفاوض مع النقاد، العلاقه البنّاءه بین الأمه والإمام، التسامح مع منتهکی العهد فی بدایه الخلافه، النصیحه بالعفو عن المجرمین، العفو عن نقض العهد، الصبر وحمایه الحقوق الاجتماعیه للمعارضین. وبالتدقیق فی کلمتی التسامح والسلام تبینت أن التسامح یعنی الرفقه من باب المصلحه والضروره، أما فی السلام فهناک علاقه أعمق مصحوبا بالطمأنینه والرغبه. ویتبین من حیاه الإمام علی (علیه السلام) أن التعامل السلمی والمرونه الإیجابیه المذکوره فی الصحه الروحیه، یختلف تماماً مع التراجع والطاعه غیر اللازمه والانفعالیه. فالسلام والوئام فی مکانه یؤدی إلى الکمال، وتعتبر التنازلات التصالحیه والنفعیه، حرکه فی اتجاه التراجع والانحدار.
تحلیل مفهومی "الحق" و"الباطل" فی نهج البلاغه من خلال نظریه مخططات الصوره لمارک جونسون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات حدیثه فی نهج البلاغه السنه الخامسه ربیع و صیف ۱۴۰۱ (۱۴۴۳ق) العدد ۲ (المتوالی ۱۰)
85 - 94
حوزه های تخصصی:
علم الدلاله المعرفی فرع من فروع علم اللغه المعرفی یعنى بدراسه الدلالات اللغویه کمجلى من مجالی البنیه الدلالیه أو کتنظیم للإدراک الذهنی. ومخطّطات الصوره فرع مهمّ من فروع علم الدلاله المعرفی وأسلوب قیّم لمناقشه وتحلیل کیفیه إدراک الذهن للمفاهیم الانتزاعیه من خلال الظواهر العینیه المحسوسه طرحه مارک جونسون عام 1987. ومقولتا "الحق" و"الباطل" من المقولات الانتزاعیه المطروحه فی نهج البلاغه التی کانت محلّ اهتمام الإمام علی (ع) وعنایته، فیبدو أنّ تحلیل هذین المفهومین من منظار نظریه مخططات الصوره لجونسون أمرٌ فی غایه الأهمیه إذ یکشف عن مقاصد الإمام (ع) ومرامیه وعن وجهات نظره تجاه هذین المبدأین الرئیسین حیث عرضهما الإمام بصوره ظاهرتین متجسّدتین، وافترض لهما کثیرا من میزات المادّه کالحجم والقدره والحرکه، لذلک أردنا أن ندرسهما من هذا المنطلق فی أجزاء الکتاب الثلاثه؛ خُطَبِه وکتُبِه وحِکمِه بأسلوب وصفی تحلیلی. وختاماً خلص البحث إلى أنّ هاتین المقولتین ظهرتا فی کتاب نهج البلاغه بالأشکال التالیه: أ) کالظرف الذی یشتمل على شیءٍما أو کالمظروف الذی یحویه شیء، ب) کمسار أو مقصد یسیر فیه أو إلیه طلّاب الحق أو الباطل، ج) وکذا تمثّل الحق بمنزله سدّ فی وجه أهل الباطل یمنعهم من وصول أهوائهم ومطامعهم غیر المشروعه وتمثّل الباطل بمنزله سدّ أمام أهل الحق یمنعهم من نوایاهم الصحیحه ومطامحهم النبیله.
دراسه الوحده السیاسیه للمسلمین من خلال الإتکاء علی الآراء و الأفکار و السیره للإمام علی علیه السلام فی نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات حدیثه فی نهج البلاغه السنه الخامسه ربیع و صیف ۱۴۰۱ (۱۴۴۳ق) العدد ۲ (المتوالی ۱۰)
95 - 106
حوزه های تخصصی:
تأکیدات النظام الفکری الإسلامی و وجود المنازعات و التفرّق بین المسلمین فی البلدان الإسلامیه، تدلّ علی أنّه فی ساحه الوحده و تعیین المبانی و الأصول، الحدود و الحلول لها من قبل الباحثین و المترحّمین و المتعاطفین للدین، تکون الحاجه إلی السعی النظری و العملی الکثیر. قد کان الإمام علی علیه السلام علی أساس المکانه والمرتبه العلیا له بین المسلمین، من الشخصیات الإسلامیه الکبیره التی یلعب دورا هامّا فی إثاره الوحده الإسلامیه و إزاله التفرقه و التشتّت. علی أساس آراء و سیره الإمام علی علیه السلام فی نهج البلاغه، یوجد المسلمون مسارا جدیدا للإتحاد و یحصلون علی العزه لهم فی الزمن الماضی من خلال إصلاح العلاقات مع المجتمعات غیر الإسلامیه و إثاره الإتحاد و التضامن السیاسی بین البلدان الإسلامیه و توفیر المجال فی سبیل الوحده السیاسیه بین المجموعات و الأحزاب و المذاهب و الأدیان الإسلامیه. هذه الدراسه، التی أجریت بالمنهج الوصفی التحلیلی، یسعی أن یعرّف الافکار و الآراء المعتدله للإمام علی علیه السلام و الإجتناب عن الإفراط و التفریط و تضیّق المجال علی المجموعات القشریه و المتعصبه فی سبیل الوحده السیاسیه بین المسلمین. بالإضافه الی هذا، الإمام علی علیه السلام، قد اهتمّ بالتمسک بالقرآن الکریم و النبی صلی الله علیه و آله و الرجوع الی أولی الأمر و الإطاعه عنهم و الفضائل و القیم الأخلاقیه و حفظ الحرّیّه کأهمّ الأصول و المبانی للوحده السیاسیه للمسلمین؛ و فی هذه الظروف، یتحقّق الإقتدار و العزّه و التکامل المادّی و المعنوی للأمّه الإسلامیّه.
دراسه سیمیائیه فی بعض المفردات والتعابیر المختاره من نهج البلاغه ونقد ترجماتها فی ضوء نظریه أومبرتو إیکو (ترجمات دشتی وشهیدی وفقیهی أنموذجا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات حدیثه فی نهج البلاغه السنه الخامسه ربیع و صیف ۱۴۰۱ (۱۴۴۳ق) العدد ۲ (المتوالی ۱۰)
107 - 118
حوزه های تخصصی:
السیمیائیه علم یبحث عن الرموز والدلالات اللغویه واللفظیه. وقد أدى توسع هذا العلم فی دراسه النصوص، وخاصه نهج البلاغه، إلى الکشف عن المعانی الجدیده وعن المستویات الضمنیه للکلام. إضافه إلى ذلک، فإن العثور على معانی ألفاظ نهج البلاغه وتعابیره فی سیاق الاتجاهات اللغویه کان موضع اهتمام الکتّاب والباحثین. وفی هذا الصدد یحاول أومبرتو إیکو بوصفه منظرا من منظری السیمیائیه، توظّف الظواهر الدلالیه وتطبیقها فی سیاق السیمیائیه، ولذلک ینصبّ أکثر ترکیزه فی هذا المنهج على دراسه المعنى. وعلى رأیه، تقوم السیمیائیه على الدلاله المباشره والضمنیه. فی هذا المقال، وبالاعتماد على المنهج الوصفی– التحلیلی، قد تمّت دراسه سیمیائیه فی بعض الکلمات والتعابیر المختاره من نهج البلاغه وکذلک نقد ترجمات دشتی وشهیدی وفقیهی لها فی ضوء نظریه إیکو. وتشیر نتائج البحث إلى أن الألفاظ والمعانی فی نهج البلاغه تظهر على شکل مدلولات تتجاوز عن الزمان والمکان، وأن لها أیضا دلالات ضمنیه إلى جانب معانیها المباشره یمکن أن تکون مهمه ومفیده فی فهم المفاهیم الکامنه وراء النص بأکبر قدر ممکن من الدقه.
دراسه مکونات ووظائف لغه العیون غیر اللفظیه فی خطب نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات حدیثه فی نهج البلاغه السنه الخامسه ربیع و صیف ۱۴۰۱ (۱۴۴۳ق) العدد ۲ (المتوالی ۱۰)
119 - 130
حوزه های تخصصی:
یعتبر التواصل غیر اللفظی أو لغه الجسد من أهم قنوات المراسله فی حیاه الإنسان وهی من المصادر الأولى لتصورات الناس لبعضهم البعض، ویتم تبادل نسبه کبیره من مفاهیم الاتصال فی التفاعلات الفردیه والعامه من خلال الوقفات والنظرات والإیماءات وتعبیرات الوجه وما إلى ذلک. من بین العناصر المختلفه للغه الجسد، یعتبر سلوک العین أکثر عناصر الاتصال تعبیراً فی الاتصال غیر اللفظی وله وضوح خاص مقارنه بالأعضاء الآخری. ومن النصوص التی تستحق الدراسه بلغه الجسد غیر اللفظیه، خطب نهج البلاغه. قد استفاد الإمام علی(ع) من التواصل غیر اللفظی فی کثیر من خطبه. ومن العلاقات غیر اللفظیه التی یتم التعبیر عنها على نطاق واسع فی خطب نهج البلاغه، هی العلاقات غیر اللفظیه للعیون. تحاول هذه المقاله تحلیل خطب نهج البلاغه من منظور وظائف الاتصال غیر اللفظی بالمنهج الوصفی-التحلیلی ومن منظور الدراسات البینیه. تظهر نتائج البحث أن أهم أنواع وظائف العین فی خطب نهج البلاغه تشمل: غض البصر وشخوص البصر(التحدیق) والنظره الخفیه والنظره الخائنه والنظره السعیده والنظره الحسیره والنظره الدامعه والنظره الخاشعه والنظره الخائفه والنظره الرامزه والنظره الغاضبه والنظره القلقه. الرساله الرئیسیه التی یمکن تلقیها من انعکاس الوظائف غیر اللفظیه للعیون فی خطب نهج البلاغه تتعلق بالمفاهیم العاطفیه والمشاعر الداخلیه، بما فی ذلک البکاء، والخوف، والذعر، والإحراج، والعار، والتواضع، والفرح والغضب والعار وهناک الکثیر من هذه الرسائل.
دلاله مفرده (الجنّه) عبر منهج الاستبدالی فی القرآن ونهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات حدیثه فی نهج البلاغه السنه الخامسه ربیع و صیف ۱۴۰۱ (۱۴۴۳ق) العدد ۲ (المتوالی ۱۰)
131 - 143
حوزه های تخصصی:
تحلل معرفه دلالات الکلمات معنى الکلمات وفقًا لنظامها الدلالی. من أهم الطرق فی علم دلالات الألفاظ الاعتماد على علاقات التعایش. لأنه من خلال الشبکه الدلالیه وفحص الکلمات ، یمکنک فهم الکلمه المعصومه والتشکیل الصحیح للهندسه المعرفیه. کلمه "الجنه" من أکثر الکلمات شیوعًا فی القرآن ونهج البلاغه. البحث الحالی بالمنهج الوصفی والتحلیلی یسعى للإجابه عن السؤال: ما أهم رفقاء کلمه الجنه؟ وبتفحص کلمه الجنه فی القرآن ونهج البلاغه بمقاربه متزامنه تبین أن الجنه فی القرآن تتحد مع کلام التقوى والرضا والإیمان والعلم والعمل الصالح. هذه العوامل هی أساس دخول الجنه. فی نهج البلاغه ، کلمه الجنه مرادفه للإسلام ، وعلم الله ، وطاعه وصایا الله ، وأوامر النبی صلى الله علیه وسلم ، وعون وصداقه أهل البیت ، والتقوى ، والتوافق مع العمل. الإیمان والنیه الخالصه. لذلک ، مع الأخذ فی الاعتبار أن القرآن ونهج البلاغه لهما فصاحه فریده وارتباط عمیق ، استخدم الإمام (ع) کلمات القرآن وتفسیراته ومفاهیمه على نطاق واسع ، وأصحاب کلمه الجنه فی نهج الجنه. ترتبط البلاغه بالقرآن ، وهذا الارتباط فی طرق العلاقات بین النص ، الموضوعی والمعجمی.
المکافئ اللغوی للألفاظ النابیه فی نهج البلاغه (نقد ترجمه فیض الإسلام، آیتی، شهیدی، معادیخواه ودشتی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات حدیثه فی نهج البلاغه السنه الخامسه ربیع و صیف ۱۴۰۱ (۱۴۴۳ق) العدد ۲ (المتوالی ۱۰)
145 - 158
حوزه های تخصصی:
تواجه ترجمه النصوص الدینیه العدیدَ من التحدیات بسبب الحساسیات العقائدیه - الکلامیه، وصعوبه المفاهیم الدینیه وعمقها. إلى جانب التحدیات السابقه، یمکننا أیضًا الحدیث عن التحدی المتمثل فی ترجمه الألفاظ القبیحه ذکرُها فی النص الدینی. الألفاظ القبیحه (أو الألفاظ النابیه أو المحظورات اللغویه) هی کلمات لا یمکن استخدامها بسهوله فی الکلام. نظرًا لأهمیه هذا الموضوع، فقد تطرقنا فی البحث الحالی إلی تحلیل الترجمه الفارسیه للألفاظ القبیحه ذکرُها فی نهج البلاغه من خلال المنهج الوصفی التحلیلی واستخدام موارد المکتبه، مع الترکیز على المصطلحات المتعلقه بالأعضاء الجنسیه. تُظهِرُ نتائج البحث أن الألفاظ النابیه فی نهج البلاغه هی: الثدی، الکعاب، الأرحام، الأصلاب، القرم والقُبُل. بالإضافه إلى ذلک، استفاد مترجموا اللغه الفارسیه مثل فیض الإسلام، وآیتی، وشهیدی، ومعادیخواه، ودشتی من نهج الحفاظ على المعنى واستبدال المعنى فی ترجمه الألفاظ النابیه أکثر من تقنیات الترجمات الأخرى.
روش های انضباط انتظامی در آموزه های تربیتی نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در مسائل تعلیم و تربیت اسلامی سال ۳۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۱
207 - 238
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: بررسی و تبیین روش های انضباط انتظامی متناسب با اهداف انضباط انتظامی در آموزه های تربیتی نهج البلاغه، هدف مقاله حاضر است. روش تحقیق: این نوشتار در صدد است با روش استنادی و تحلیلی، روش های انضباط انتظامی را مبتنی بر تعریف دقیق مفاهیم و تجزیه و تحلیل اطلاعات استخراج شده از نهج البلاغه و شرح ها و تفاسیر مرتبط با آن احصاء نماید. یافته ها: روش های انضباط انتظامی در دو دسته معطوف به هدف غایی و اهداف واسطه ای احصاء گردیدند. هدف غایی در انضباط انتظامی «قرب الهی» است که با روش«هماهنگ سازی زبان و قلب» محقق می گردد. روش هایی که اهداف واسطه ای انضباط انتظامی را قابل وصول می کردند، به دو حوزه «معنوی» و «ظاهری» تقسیم شدند. در مجموع 35 روش معطوف به اهداف جنبه معنوی انضباط انتظامی و 4 روش معطوف به اهداف جنبه ظاهری انضباط در آموزه های تربیتی نهج البلاغه احصاء گردید. نتیجه گیری: نهج البلاغه کتابی است جامع که می توان با رویکردهای مختلف، از جمله رویکرد تربیتی و حوزه مطالعات انتظامی متناسب با بایسته های سازمانی مانند انضباط انتظامی از آن بهره گرفت.
بررسی ترجمه فیض الاسلام از نهج البلاغه بر اساس الگوی نظری وینی و داربلنه؛ مطالعه موردی خطبه أشباح و قاصعه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سراج منیر سال ۱۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۵
25 - 53
حوزه های تخصصی:
ترجمه متون دینی و مقدس به ویژه نهج البلاغه، از مهم ترین راه ها برای انتقال مفاهیم آنهاست. این ترجمه ها نیازمند ارزیابی دقیق و علمی هستند تا بتوان نارسایی ها و کاستی های موجود در آنها را شناسایی کرده و در نتیجه سطح کیفی ترجمه ها را بهبود بخشید. در این میان، الگوها و نظریات متعددی از سوی صاحب نظران حوزه ترجمه جهت سنجش ترجمه مطرح شده اند. الگوی نظری وینی و داربلنه یکی از کارآمد ترین نظریات است که می توان از آن به عنوان چهارچوبی علمی جهت ارزیابی متون ترجمه شده به ویژه متون دینی استفاده نمود. این الگو که ترکیبی است از دو شیوه ترجمه مستقیم و غیرمستقیم، از هفت تکنیک تشکیل شده است که عبارتند از: قرض گیری، ترجمه تحت اللفظی، گرته برداری، تغییر صورت، تلفیق، معادل یابی و اقتباس. در این پژوهش که به شیوه توصیفی-تحلیلی انجام یافته است، بخشی از ترجمه فیض الاسلام از نهج البلاغه بر مبنای الگوی پیشنهادی وینی و داربلنه مورد بررسی قرار گرفته و میزان به کارگیری تکنیک های هفت گانه مشخص شده است. نتایج این جستار حاکی از آن است که مترجم ضمن وفاداری به متن مبدأ و رعایت اصل امانت داری، بیشتر از تکنیک های ترجمه غیرمستقیم بهره برده است و این امر موجب سلاست و شیوایی متن ترجمه گشته است.
تبیین معنای واژه ی صنائع در عبارت و الناس بعد صنائع لنا در نامه ی 28 نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سراج منیر سال ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۶
245 - 276
حوزه های تخصصی:
شناخت جایگاه ائمه(ع) بر تمامی مسلمانان ضرورت دارد. برخی مانند غلات در مورد ایشان دچار غلو شده اند. از طرف دیگر نباید دچار تفریط شده و مقامان ائمه(ع) را انکار کرد. عبارت والناس بعد صنائع لنا که در نامه ی 28 نهج البلاغه به کار رفته است بیانگر فضیلتی برای ائمه(ع) است. اغلب شارحین[1] صنائع را در این عبارت پرورش یافته معنا کرده اند. برخی نیز آن را ساخته شده ترجمه کرده اند[2]. تعبیر دوم غلوآمیز به نظر می رسد. این پژوهش برای فهم معنای صحیح این عبارت که به شناخت ائمه(ع) و فضائل آنان کمک می کند انجام شد. به این منظور با روش توصیفی تحلیلی عبارت ازنظر لغوی و قواعد عربی، خانواده ی حدیثی، قواعد حکمی و فضای مکاتبات حضرت علی(ع) و معاویه بررسی شد. بررسی ها نشان می دهد تعبیر دوم به طورکلی نمی تواند غلط باشد و با عقاید غلات متفاوت است؛ اما در اینجا این معنا مدنظر حضرت علی(ع) نبوده است؛ زیرا ایشان در صحبت با معاویه مفاهیم تکوینی به کار نمی بردند؛ چون پذیرش یا عدم پذیرش آن تأثیر چندانی ندارد و صرفاً ائمه(ع) را انسان هایی دوست داشتنی نشان داده و مدح آنان را به دنبال دارد. بلکه در مکالمه با او مفاهیم تشریعی و تربیتی را مطرح می کردند که دانستن آن برای مخاطب مسئولیت به همراه دارد؛ چراکه ائمه(ع) برای دستگیری از مردم آمده و برای این کار جان خود را فدا کرده اند. لذا تعبیر اول برای این عبارت مناسب تر است. این سبک نگاه تربیتی به روایات ائمه(ع) در شروح موردنیاز است و می تواند روایات ائمه(ع) را به نکات کاربردی برای زندگی تبدیل نماید.
ضرورت توجه به مبانی عام و خاص اخلاق در تحقق اخلاق اجتماعی با تأکید بر نهج البلاغه
منبع:
سیره پژوهی اهل بیت سال ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۶
73 - 86
حوزه های تخصصی:
شناخت مبانی اجتماعی اخلاق برای تحقق اخلاق اجتماعی ضروری است. برای تحقق عدالت اجتماعی در فرهنگ اسلامی، باید این مبانی برای سیاستگذاران و افراد جامعه در راستای آگاهی بخشی و اقناع آنان روشن شود. مبانی در لغت به معنای بنیان، اساس و شالوده و در اصطلاح به معنای پیش فرض هایی است که باید در علومی دیگر به اثبات برسند. در این پژوهش مبانی عام و خاص اخلاق اجتماعی از منظر امام علی(ع)، با تأکید بر نهج البلاغه بررسی شده است؛ تا از این طریق مسایل زیربنایی ساخت اخلاق اجتماعی و بسترسازی مناسب برای تحقق عدالت اجتماعی در فرهنگ اسلامی شناسانده شود.