هدف از نگارش این نوشتار بررسی سیاست روسیه از دیدگاه بازسازی قدرت در منطقه غرب آسیا و به ویژه در چارچوب عملیات نظامی در سوریه در سال های 2015 تا 2020 است. این پرسش ها مطرح است که آیا سیاست منطقه ای روسیه در غرب آسیا برای بازسازی جایگاه منطقه ای و حتی بین المللی پیشین، موضوعی انفعالی و تاکتیکی یا موضوعی راهبردی بوده است؟ این بازسازی چگونه و با چه سازوکارهایی انجام شده است؟ در پاسخ، ایده اصلی این است، «روسیه از ضعف و سردرگمی آمریکا در منطقه استفاده کرده است، اقدام هایی چون عملیات نظامی هوایی، ابتکارهای مشترک خلع سلاح شیمیایی، مناطق کاهش تنش، روند آستانه، نقش آفرینی در مذاکرات و نیز سیاست موازنه و تعامل جامع منطقه ای موجب احیای جایگاه منطقه ای و تا حدودی نیز جایگاه بین المللی آن شده است». با وجود این سیاست به نسبت موفق و ارتقای جایگاه منطقه ای روسیه در غرب آسیا، اما همواره باید موانع، مشکلات و حتی تناقض های سیاست روسیه را در منطقه در نظر داشت که می تواند در تحکیم و پایداری این موقعیت در بلندمدت و به شکل راهبردی محدودیت هایی را ایجاد کند. از این رو، روند تحول های منطقه شرایط را برای بازسازی موقعیت روسیه فراهم ساخته است، اما این به معنای نقش قاطع این روند در وضعیت کلی قدرت روسیه نخواهد بود. برای بررسی ایده اصلی این نوشتار، تلاش کردیم با ارائه چارچوب نظری، موضوع بازسازی قدرت جهانی روسیه و سپس، سیاست منطقه ای کرملین را بررسی کنیم و با نگاه به نمایش قدرت مسکو در بحران سوریه و اقدام ها و تلاش های آن، چشم اندازه آینده روشن شود.