مطالب مرتبط با کلیدواژه

ریشه شناسی


۸۱.

ریشه شناسی ماده «وسط» در زبان های سامی و بازخوانی مفهوم «أمت وسط» در قرآن کریم بر پایه آن(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۰۵ تعداد دانلود : ۱۶۵
ماده ثلاثی «وسط»، ماده ای است که با صورت های مختلف در قرآن کریم به کار رفته و مهمترین کاربرد آن در مفهوم «أمت وسط» (بقره/143) بازتاب یافته است. لغت شناسان برای این ماده دو معنای مجزا (میانه/ برتر) و برخی معانی حاشیه ای دیگر ذکر کرده اند. مفسران قرآن کریم نیز مبتنی بر این معانی، نظرات مختلف و گاه متشتتی را در ذیل آیات مربوطه، به ویژه امت وسط ابراز داشته اند. معانی ای چون عدل، برگزیده، میانه روی و یا واسطه میان امت و پیامبر (ص)، مهمترین این نظرات هستند. پژوهش حاضر با استفاده از روش ریشه شناسی واژگان، همزادهای وسط در زبان های سامی را مطالعه کرده تا مؤلفه های معنایی در ریشه وسط کشف و آشکار گردد و بر اساس آن، میان اقوال داوری شود. این پژوهش به این نتیجه دست یافت که ماده وسط در زبان عربی، یک مشترک لفظی است که خود برگرفته از دو ریشه ی کاملا مجزا با دو معنای کاملا متفاوت است. این ماده در ترکیب «امت وسط» نه معنای میانه یا معتدل، که معنای «توانمند، پیشرو و متقدر» را دارد.
۸۲.

ملاحظاتی لغوی در باب چند تلفظ پیشنهادی در کتاب تلفظ در شعر کهن فارسی: بهره گیری از شعر در شناخت تلفظ های دیرین(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: عروض قافیه شعر کهن فارسی تلفظ ریشه شناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۳ تعداد دانلود : ۲۰۳
تعیین تلفظ لغات بر اساس وزن عروضی و قافیه، از دیرباز در میان ادبا و لغت نویسان فارسی، مطرح و محل بحث بوده است، و در دوره معاصر نیز مصححانِ آثار کهن فارسی به این مقوله توجه نشان داده اند. اخیراً وحید عیدگاه طرقبه ای (1399)، پژوهشی جامع در این باب، با عنوان تلفّظ در شعر کهن فارسی، به طبع رسانده که در آن، یافته های فراوانی در زمینه تلفظ های شاذ و گویشی، به همراه برخی پیشنهادهای تلفظی ارائه شده است. در مقاله حاضر برخی حدس های مؤلف کتاب، بر مبنای ملاحظاتی لغوی، رد شده و مورد نقد قرار گرفته است. از آنجا که این ملاحظات، ناظر به تلفظ لغات است، فرای نقد کتاب و در چشم اندازی کلی، می تواند در سایر پژوهش های مشابهِ آتی مورد استفاده قرار گیرد. مرور این شواهد، گویای چند خطا و ضعف روش شناختی در این اثر است: نخست، غفلتِ مؤلف است از پاره ای واژه های زبان های ایرانی میانه و نو. دوم، گرایش وی به نظام سازی، به قیمت چشم بستن بر پاره ای استثناها؛ اشکالی که با ادعای «استقرای تام» و نقد «نگاه یک سان ساز و تعمیم گر» در پژوهش ایشان، در تضاد است. سرانجام، باید به مهم ترین مورد اشاره کرد که غلبه نوعی درک تجویزی از مسائل آواییِ گویشی است.
۸۳.

نیای رستم کیست؟ کشف هویت سرسلسله دودمان سام بر پایه زبان شناسی تاریخی- تطبیقی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۱۶۱ تعداد دانلود : ۱۴۸
یکی از الفاظ مبهم ومورد اختلاف شاهنامه، واژه «کریمان»است که در دو بیت شاهنامه، در مقام نیای رستم آمده است. ادبای معاصر، متأثر از محمدمعین، کریمان را جمع کریم و فرهنگ نویسان، کاتبان، حماسه سرایان و زبان شناسان آن را نام خاص دانسته اند، ولی در توجیه ابهام ها و ریشه واژه ناموفق بوده اند. این جستار با روش ریشه شناسی درزمانی و زبان شناسی تطبیقی، اشکال تاریخی واژه (کارفرمان، کهرمان و قهرمان) را در تطبیق با موارد مشابه در منابع رسمی وعامیانه زبان های فارسی، ترکی، کردی و عربی بررسی کرده است. شکل کهن واژه، «کارفرمان»، به معنای گماشته دیوانی در اموری مثل خزانه (گنجوری) و در کاربرد نظامی، به معنای گماشته شاه در اداره سپاه بوده، به همین جهت، به پهلوانان سیستانی، و به طورخاص، به نیای رستم منتسب شده است. معنای مجازی شجاعت نیز از همین کاربرد ناشی شده، در شکل معرب لغت («قهرمان») به کاررفته است. فردوسی نیز، صورت اسم خاص این لغت را به عنوان نام نیای رستم ذکر کرده، برای اقتفای نریمان،«کهرمان» را به شکل «کریمان» تغییرداده است. بازسازی داستان این شخصیت در چرخه حماسه های سیستان، رابطه وی با هوشنگ شاه که در منابع سیستانی، سومین شاه ایران بود، روشن کرد و معمای انتساب کریمان به هوشنگ و سومین خسرو خواندن او نیز حل شد.
۸۵.

یادداشت های شاهنامه 2: مسائل لغوی و بعضی مفاهیم شاهنامه

کلیدواژه‌ها: شاهنامه مباحث دستوری ریشه شناسی ادبیات زردشتی ادبیات مانوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۶ تعداد دانلود : ۱۴۰
در دومین شماره از «یادداشت های شاهنامه» درباره لغات براه و گنداور و سابقه دو تعبیر «مرغ بپر» و «خروشی خروشیدم» بحث خواهیم کرد و اشاراتی نیز خواهیم نمود به معانی رمزی جامه سپید سیاوش در هنگام عبور او از آتش.
۸۶.

یادداشت های شاهنامه (3): نام های خاص

کلیدواژه‌ها: شاهنامه نام شناسی ریشه شناسی ادبیات زردشتی تاریخ ایران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۸ تعداد دانلود : ۱۴۷
در سومین شماره از «یادداشت های شاهنامه» درباره اصل چند نام خاص در شاهنامه بحث شده است. این نام ها عبارتند از پیشداد ، گروی ، چهرداد ، فرشید . آنچه درباره این نام ها در منابع فارسی و گاه غربی هست آشفته است. طبیعی است که در شکل این نام ها تغییراتی به مرور ایام پیدا شده باشد که موجب شده باشد اصل آنها یا شیوه ساخته شدن آنها پنهان بماند. در این یادداشت ها، که بیشتر حکم یادآوری دارند، سعی شده آن نقص ها برطرف شود و اشتقاق درست تر بعضی از نام های خاص شاهنامه معلوم یا معلوم تر گردد.  
۸۷.

یادداشت های شاهنامه (4): نام های خاص

کلیدواژه‌ها: شاهنامه نام شناسی ریشه شناسی ادبیات زردشتی تاریخ ایران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۸ تعداد دانلود : ۱۳۴
در چهارمین شماره از از «یادداشت های شاهنامه» درباره اصل چند نام خاص دیگر شاهنامه بحث خواهد شد. این نام ها عبارتند از پشوتن ، فریبرز ، زروان ، اشتاد . درباره نام پشوتن از گذشته های دور اشتباهی رخ داده که هنوز  در نوشته های فارسی بر جاست؛ در ساخته شدن نام فریبرز نکته ظریفی در کار بوده که ظاهراً از چشم محققان پنهان مانده؛ و زروان و اشتاد از جمله نام هایی هستند که در شاهنامه تحریف شده اند. در این چند یادداشت کوشش شده که نقایص آراء محققان پیشین، علی الخصوص نقایص نوشته های فارسی، رفع شود.  
۸۸.

Re-examination of the Semantic Components of "Ishfāq" in the Holy Qur'an with Especial Emphasis on Historical Semantics(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مفردات قرآن ترس معناشناسی تاریخی ریشه شناسی زبان شناسی سامی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۹ تعداد دانلود : ۹۵
"Ishfāq" is among the highest frequency words belonging to the semantic field of "fear" in the holy Quran. Nevertheless, a study of lexicographical and exegetical sources indicates that there is not enough knowledge concerning the semantic components of this term, and its differences with such words as Khawf and Khashiyyah considered close in meaning with the former. The present research is an attempt to trace the oldest history of the root "sh-f-q" in Semitic languages, making use of historical semantics methodology. Studying the semantic changes of this root towards the Quranic Arabic, this study seeks to reexamine its semantic components in the holy Quran. Although some Muslim lexicographers hold that there is a polysemy between the words "shafaq" meaning the redness of the horizon after sunset, and "Ishfāq", meaning fear, considering both from the same etymon, this study concludes that there is no etymological relation between the above-mentioned words, each having its own distinctive historical origin. "Ishfāq" involves two significant semantic components, i.e. fear and scarcity. It thus signifies a kind of fear emanating from scarcity of water, food, money, etc.
۸۹.

تحلیل مؤلفه های معنایی «اسراف» با روش ریشه شناسی در زبان های سامی و آفروآسیایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اسراف ریشه شناسی زبان های سامی قرآن کریم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۷ تعداد دانلود : ۱۲۵
اسراف، مفهومی مهم در نظام اقتصادی و اخلاقی قرآن کریم است. لغت شناسان مسلمان اسراف را عمدتا به زیاده روی (ضد میانه روی) معنا کرده اند؛ این درحالی است که برخی کاربردهای اسراف، با این معنا قابل توضیح نیست. نگارندگان برای کشف مؤلفه های معنایی اسراف در قرآن، از روش ریشه شناسی بهره بره اند. پرسش اصلی این پژوهش آن است که مولفه های معنایی اسراف براساس روش ریشه شناسی، چیستند؟ از دستاوردهای این پژوهش آن است که ماده سرف بکار رفته در قرآن کریم حاصل ترکیب دو ریشه باستانی مختلف است: اول ماده باستانی «شرب» که معنای خوردن ونوشیدن می دهد و در طی تحولات زبانی در عربی به صورت سرف درآمده و معنای خوردن ومصرف کردن را به خود گرفته است؛ دوم ماده باستانی «سرف» که معنای گرما و آتش زدن می دهد و در طی تحولات زبانی درعربی به صورت سرف درآمده و معنای حرص وولع و هیجان زدگی بخود گرفته است. از ترکیب معنای این دو ماده در عربی قرآنی دومولفه ی مهم معنایی «خوردن/مصرف کردن» و «حرص، ولع و هیجان زدگی» در ماده قرآنی سرف وجود دارد که بادرنظر گرفتن این مولفه ها می توان کاربرد های این ماده در قرآن کریم را درک نمود.
۹۰.

بررسی ریشه شناختی واژه های فارسی در زبان ایتالیایی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ریشه شناسی وام واژه زبان فارسی زبان ایتالیایی دگرگونی معنایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۵ تعداد دانلود : ۱۱۴
بررسی دامنه نفوذ و گسترش وام واژه های فارسی در زبان های مختلف و از آن جمله زبان های اروپایی با انتشار آثاری چند در دهه های اخیر همراه بوده که خود بیانگر اهمیت و البته جذابیت موضوع است. بررسی آثار موجود نشان می دهد که شناسایی و معرفی وام واژه های فارسی در زبان های انگلیسی، آلمانی، فرانسوی، سوئدی، آلبانیایی و اسپانیایی با پژوهش هایی داخلی و خارجی همراه بوده که خلأ چنین بررسی هایی درباره زبان ایتالیایی به عنوان یکی از زبان های مهم اروپایی کاملا مشهود است. در حالی که تعداد وام واژه های ایتالیایی در زبان فارسی انگشت شمار است، نتایج پژوهش حاضر مبین وجود حداقل پنجاه وام واژه فارسی در زبان ایتالیایی است که در این مقاله شماری از آنها در قالب بیست مدخل معرفی، به روش کتابخانه ای توصیف و تحلیل شده اند. علاوه بر معرفی واژه در زبان مبدا و مقصد بر پایه منابع و فرهنگ های معتبر، به سیر انتقال، زبان های واسط و دگرگونی های معنایی و آوایی آنها نیز اشاره شده است.
۹۱.

بررسی ریشه شناختی واژه هایی از گویش اَبَرج

کلیدواژه‌ها: اَبَرج درودزن دشتک کندازی گویش ریشه شناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۳ تعداد دانلود : ۱۲۸
دهستان ابرج در جغرافیای امروزی ایران از جمله اراضی جلگه مرودشت به شمار می رود که از نظر تاریخی میان مناطق باستانی پارسه (تمدن هخامنشی) و انشان (تمدن عیلامی) قرار گرفته است. وجود روستاهای متعدد در دشت های هموار به مرکزیت درودزن و نیز در مناطق کوهستانی مانند روستاهای دشتک و کندازی، تنوع فرهنگی و گویشی ویژه ای به این ناحیه از استان فارس داده است. در این جستار با معیار قراردادن گویش روستاهای نام برده که یکی نماینده گویش های مناطق هموار در حاشیه رودکر (درودزن) و دیگری نماینده گویش های مناطق کوهستانی (دشتک و کندازی) است، دگرگونی های آوایی و معنایی به همراه ریشه شناسی گزیده ای از واژگان پرکاربرد این نواحی بررسی شد. همچنین، براساس موضوعات مختلفی همچون اعضای بدن، اسامی حیوانات و جانوران، اشیاء و ملزومات روزمره و تعدادی قید و فعل های رایج، طبقه بندی گردید. همان گونه که بیان خواهد شد، برخی از این واژگان (مانند «بینی» noft در درودزنی) دارای اصلی کهن هستند اما به فارسی میانه و نو نرسیده اند؛ همچنین با واژگانی (مانند «پریشب» parvandušna در کندازی) مواجه می شویم که در فارسی میانه رایج بوده اند اما در زبان فارسی نو، کاربرد خود را از دست داده و یا بسیار کم کاربرد شده اند. این پژوهش برپایه تحقیق میدانی و جست وجوی اسنادی انجام گرفته است. حاصل سخن آن که گویش مردمان کوهستان نشین منطقه، نماینده گویشی به شمار می رود که روزگاری در سراسر جلگه مرودشت رایج بوده و بعدها با ورود اقوام مهاجر در مناطق هموار حاشیه رودکر گویش آن ها جایگزین گویش پیشین گردیده است. با این حال در مناطق کوهستانی هم چنان گویش کهن تر کاربرد دارد.
۹۲.

ابعاد معنایی «انداختن» و «بریدن» با رویکردی درزمانی: چندمعنایی، هم نامی یا هم معنایی بافت مقید؟

کلیدواژه‌ها: ریشه شناسی چندمعنایی هم نامی هم معنایی بافت مقید

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۲ تعداد دانلود : ۸۹
مطالعه حاضر پژوهشی معنی شناختی از نوع درزمانی است که در آن نگارندگان به بررسی معانی دو فعل «انداخت/انداز » و «بُرید/بُر » می پردازند. برای چنین بررسی ای، معانی افعال یادشده در دوره های باستان و میانه زبان های ایرانی و سپس، در متون نظم و نثر فارسی دوره اسلامی و در نهایت، در فارسی معاصر ذکر شده و به منظور مقایسه، مورد تعمق قرار گرفته است. ضرورت انجام چنین مطالعه ای گشودن راهی برای تصمیم گیری در مورد چندمعنی بودن فعل های مورد بررسی، وجود هم نامی، یا هم معنایی بافت مقید میان آن ها براساس مستندات تاریخی و شواهد ریشه شناختی است. بنابراین، افزون بر ذکر شواهد ریشه شناختی و مستندات تاریخی برای بررسی معنایی این فعل ها، به ذکر معیارهای تشخیص چندمعنایی از هم نامی نیز خواهیم پرداخت و در انتها خواهیم دید که قائل شدن به همنامی در مورد این افعال منتفی است؛ همچنان که قائل شدن به هم معنایی بافت مقید میان هر فعل و معانی آن نیز درست نیست و هر یک از این دو فعل را باید فعلی چندمعنی در نظر گرفت.
۹۳.

بررسی ریشه شناختی واژه هایی از گویش اوزی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گویش اوزی گویش لارستانی گویش های جنوب غربی زبان های ایرانی ریشه شناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۸ تعداد دانلود : ۱۰۴
گویش اوزی از گویش های جنوب غربی ایران است. این گویش در کنار گویش های لاری (اوز، خنج، گراش، جویم، لار و...) مناطق وسیعی از استان هرمزگان (بخشی از بندرعباس، تمامی بندرلنگه، بستک و...) را دربر می گیرد (کامیاب، 1:1370) که همگی تحول یافته از زبان فارسی میانه هستند. این گویش ها اگرچه تفاوت اندکی با هم دارند اما می توان آن ها را نشأت گرفته از گویش لاری دانست. در این مقاله 15 واژه اصیل گویش اوزی مورد بررسی ریشه شناختی و تطبیقی قرار گرفته است. در هر مدخل ابتدا بر پایه شواهد موجود در خود گویش، روند دگرگونی و ساخت اشتقاقی هر واژه مورد بررسی قرار گرفته است. سپس معادل آن در دیگر گویش ها و نیز صورت دوره میانه این واژگان و صورت های مرتبط ایرانی باستان آن ها و نیز ریشه واژه مورد نظر و برابر آن ها در دیگر زبان های هندوایرانی و هندواروپایی آورده شده است. روش تحقیق در این مقاله میدانی است و روش انجام تحلیلی توصیفی است که با استفاده از گردآوری واژه ها از منابع معتبر و ضبط صدای گویشور صورت گرفته است. بررسی ریشه شناختی و تطبیقی این واژگان نشان دهنده پیوستگی و قرابت این گویش با زبان های ایرانی در سه دوره تاریخی است که در این سرزمین بدان تکلم شده است. از سوی دیگر بررسی ریشه شناختی این چند واژه اوزی نشان می دهد که گویش های ایرانی گنجینه ای از داده های زبان های ایرانی را در خود دارند که هنوز ناشناخته است و بررسی آن ها با رویکرد تاریخی، هم ارزش نهفته زبان شناختی این داده ها را آشکار می کند و هم به بررسی و شناخت دیگر زبان ها و گویش های ایرانی کمک می کند.
۹۴.

تبیین مفهوم قرآنی «املاق» با روش ریشه شناسی در منابع زبانهای سامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: املاق مولِک ریشه شناسی قربانی کردن کودکان زبان های سامی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۷ تعداد دانلود : ۱۶۱
واژه املاق، تنها در دو آیه از قرآن و به عنوان یکی از دلایل فرزندکشی معرفی شده است که مفسران معمولاً آن را فقر معنا کردند. کاربست روش ریشه شناسی تاریخی افق جدیدی از هسته معنایی و مراد قرآنی واژه املاق و دریافت پیام کلی آیات قرآن برای ما باز می کند. ریشه ملق در زبان عربی، چهار معنای مشابه با سایر زبان های سامی دارد که یافته های ما نشان دادند برخی از این معانی بر اثر اشتقاق معنایی از دیگر ریشه های مشابه شکل گرفتند. معانی طلب خروج و مسطح کردن حاصل ورود معانی ریشه های مشابه مانند ملخ و ملص به ریشه ملق هستند. به نظر می رسد معنای دوستی و حبّ شدیدی که منجر به عشق یا پرستش شود، معنای اصلی ملق است که معنای ثانویه انفاق و نداری بر اثر این پرستش یعنی فقر، در زبان عربی برای ملق شکل گرفته و رایج شده است. همچنین، املاق در زبان تیگرینیا، یکی از زیرشاخه های زبان حبشی، به معنای خدای دروغین است که در دیگر زبان های سامی مانند عبری، اکدی و عربی جنوبی به «املاک» به معنای الهه یا ایزدبانو و پادشاه، تبدیل شده است. در کتاب مقدس نیز از بتی به نام «ملکوم» یا «مولک» یا «مولوخ» یاد می شود که برای آن فرزندان را قربانی می کردند. در تمدن های باستانی عصر برنز، این خدا مورد پرستش بوده و کودکان خردسال برای آن سوزانده می شدند؛ بنابراین، هسته معنایی املاق از ریشه ملق به معنای دوستی و محبت شدید ناشی از پرستش بت املاق، شکل گرفته است و مفسران معنای عارضی فقر را برای آن ذکر کردند.
۹۵.

یادداشت های شاهنامه (5)

کلیدواژه‌ها: شاهنامه فرهنگ نویسی ریشه شناسی ادب‍ی‍ات پ‍ه‍ل‍وی دیناور خویشکار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۷ تعداد دانلود : ۱۲۲
موضوع این شماره از «یادداشت های شاهنامه » دو لغت دیناور و خویشکار است. شارحان شاهنامه ، تا آن جا که نویسنده حاضر می داند، درباره معنی و ضبط این دو کلمه سخن دقیق نگفته اند و اگر بعضی سخن درستی گفته باشند، رأی ایشان در سخنان نادرست دیگران گم شده است. دیناور گونه ای از کلمه دینور است و خویشکار همان کلمه آشنای کتاب ها و رساله های پهلوی به معنای «وظیفه شناس» و «درستکار» است و به خلاف سخن بعضی نسبتی با خیش ، ابزار کشاورزی معروف، البتّه ندارد. سعی شده است این دو نکته به شواهدی از نوشته های فارسی و پهلوی مستند و مستدل شود.  
۹۶.

معناشناسی واژه «شَعَرَ» در قرآن و جایگاه آن در حوزه معنایی ادراک و معرفت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قرآن کریم معناشناسی ریشه شناسی زبان های سامی مطالعه سیاقی ادراک شعر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۷ تعداد دانلود : ۸۲
در قرآن کریم واژگان متعددی برای معنای ادراک و دانایی به کار رفته است و واژه «شعر» به عنوان یکی از پیچیده ترین این واژگان است که در ترجمه های فارسی بیشتر با واژگان دانستن و فهمیدن معادل گذاری می شود. اما هدف از این نوشتار ریشه شناسی و بررسی سیاقی واژه «شعر» برای نشان دادن مؤلفه ها و ویژگی های جزئی تر این واژه است. بر این اساس جستار حاضر ریشه «شعر» را با تکیه بر روش های زبان شناسی تاریخی و منابع زبان های سامی، ریشه شناسی کرده و با نگاه جامع به تمام کاربردها در کنار یکدیگر، تحلیل محتوای آیات و استفاده از دستاوردهای مردم شناختی در تحلیل گفتمانی آیات قرآن، مورد مطالعه سیاقی قرار داده و به این نتیجه دست یافته است که شواهد ریشه شناختی نشان دهنده بازگشت قدمت این واژه به زبان سامی باستان است که از ریشه فرضی شعر (شکافتن و جدا کردن) در همان زبان و آن نیز از ریشه آفروآسیایی (ĉaʕ) به معنای «بریدن» ساخته شده است، اما در فضای گفتمانی عرب جاهلی به نحو سرایت معنایی تحت تأثیر واژه شِعر (سروده) قرار گرفته است. کاربرد منفی، عدم کاربرد در جمله وصفیه و اختصاص به ادراک امور مخفی و غیبی از ویژگی های کاربردی واژه شعرَ است که تعریف معنای قرآنی شعرَ به مثابه «ادراک غیرفرایندی» را توجیه پذیر می سازد؛ غیرفرایندی بودن ادراک مستلزم افزایش نقش خیال و کاهش نقش فرایندهای زمان بر سنجش عقلی است.
۹۷.

رَفَث: کاوشی ریشه شناختی درباره واژه ای پر چالش

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: پرهیزهای روزه پرهیزهای حج مفردات قرآنی ریشه شناسی تفاسیر کهن زبان های سامی زبان های آفروآسیایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۹ تعداد دانلود : ۱۵۵
واژه رَفَث که دو بار در قرآن کریم به کار رفته، از جمله مفردات قرآنی است که در معنای آن تشتت اقوال و پیچیدگی های تفسیری بسیار است. بخشی از این تشتت ناشی از آن است که مفسران و لغویان کهن، به جای تبیین معنا، به توضیح مصادیق آن پرداخته اند و چه بسا به معنای لغوی آن نیز دسترس نداشته اند. قراین حاکی از آن است که رفث به عنوان یک واژه، از اواسط سده سوم هجری روی به منسوخ شدن نهاده و متروک بودن آن در سده های بعد، بر دشواری کار مفسران افزوده است. پژوهش حاضر بر آن است که پس از نشان دادن ابهامات مفسران و نقد آراء ایشان، با یک تبیین زبانشناختی تاریخی، و به ویژه با بهره جستن از روش های ریشه شناسی و مطالعه تطبیقی سامی، به تبیین ارزش واژگانیِ رفث راه جوید. برآیند مباحث آن است که رفث در اصل لغوی، به معنای "کوبیدن توأم با گستردن چیزی" است و کاربست آن برای آمیزش جنسی، اگرچه متداول ترین کاربرد بوده، ولی از مقوله کنایه است. کاربرد این واژه برای "سخنان بی پرده جنسی" و "هرزه درایی" نیز مبتنی بر مجاز و بر پایه همان معنای "آمیزش جنسی" بنا شده است. اما آنان که رفث را به معنای "سخن زشت" به طور کلی گرفته اند، هم از اصل لغوی و هم از سیاق های قرآنی فاصله گرفته اند.
۹۸.

بررسی ریشه شناختی و معنایی واژۀ پهلوی اشکانی تورفانی nw ̉r(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: پهلوی اشکانی تورفانی متن های مانوی ریشه شناسی زبانهای ایرانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲ تعداد دانلود : ۴۹
واژه پهلوی اشکانی nw ̉rدر متن تورفانیM5815 IVi/29/ آمده است. آندره آس- هنینگ آن را در MMiii,b آورده اند (Durkin-Meisterernst,2004:246)این واژه را بویس در واژه نامه اش آورده است (Boyce,1975:63). دورکین – مایسترارنست نیز آن را در واژه نامه اش آورده است(Durkin‑Meisterernst,2004:246) در هیچ یک از این موردها، معنی و آوانوشت درستی برای آن داده نشده است. این جستار بر آن است تا با نویسه گردانی، آوانوشت و ترجمه سطرهای مربوطه در متن پهلوانیگ M5815 و با یاری گرفتن از گونه های واژگانی ای که در زبان پارسی می توانند دنباله این واژه باشند، آوانوشت، ریشه شناسی و معنای آن را روشن سازد؛ چراکه بسیاری از واژه های پهلوی اشکانی در زبان پارسی کاربرد دارند و واژگانی نیز هستند که در پارسی میانه و پهلوی اشکانی یکسان به کاررفته اند؛ چراکه ریشه ای مشترک دارند. در پایان چنین نتیجه گیری شده است که واژه موردنظر را می توان از پیشوند ni- و ریشه par دانشت.
۹۹.

ریشه شناسی واژه «تازی » با تکیه بر متون تاریخی و ادبی

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تاز تازی بندهش ریشه شناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۵ تعداد دانلود : ۴۷
با نگاهی به میراث مکتوب ایران می توان گفت که ایرانیان از دیرباز تاکنون اعراب را با عنوان «تازی » یا «تازیان » خطاب و از زبان عربی با عنوان «زبان تازی » یاد کرده اند. با این حال مشخص نیست که چرا و از چه زمانی اعراب را با نام تازی مورد خطاب قرار داده اند. یا آنکه چرا تعاریف واژه تازی و دلایل انتخاب این نام برای اعراب متفاوت و گاه مغایر یکدیگر هستند. این مقاله بر آن است تا با تکیه بر روش اسنادی تحلیلی به بررسی و ریشه یابی این واژه سره فارسی و چرایی اطلاق آن بر اعراب در متون مختلف تاریخی، لغوی و دینی بپردازد. یافته های پژوهش بیانگر وجود یک باور اسطوره ای و دینی در نزد ایرانیان باستان است مبنی بر آنکه «تاز » نیای بزرگ عرب ها بوده و به این سبب واژه «تازی » بر ایشان و زبانشان اطلاق گردیده است.
۱۰۰.

ریشه شناسی چند واژه در گویش بوشهری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زبان شناسی تاریخی زبان های ایرانی ریشه شناسی گویش بوشهری گویش های جنوب غربی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲ تعداد دانلود : ۳۸
گویش بوشهری یکی از گویش های ایرانی نو و از گروه گویش های جنوب غربی ایران است و به همراه گویش های بردستانی، تنگستانی، دشتستانی و دشتی گروه گویش های بوشهری را تشکیل می دهد. این گویش همانندی های بسیاری با گویش های رایج در استان فارس و گویش های لری رایج در بویراحمد و ممسنی دارد. هدف این مقاله، بررسی ریشه شناسی چند واژه از واژه های رو به فراموشی گویش بوشهری است. بسیاری از واژه های اصیل این گویش جای خود را به لغات زبان فارسی داده اند و احتمالاً به بوته فراموشی سپرده شده اند. روش تحقیق به کار رفته در این پژوهش، تلفیقی است از روش های میدانی و توصیفی و تحلیلی که با بهره مندی از امکاناتی چون ضبط صوت، پرسشنامه، انجام مصاحبه و منابع معتبر و دست اول در زمینه زبان های ایرانی صورت گرفته است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که گویش بوشهری با دیگر زبان ها و گویش های ایرانی نو در دوره های تاریخی باستان میانه و نو پیوستگی دارد و واژه های این گویش، از نظر تاریخی دچار دگرگونی های آوایی، واجی و معنایی شده اند. تعدادی از این واژه ها برابر فارسی میانه ندارند و مستقیماً از دوره باستان به گویش وارد شده اند که بیانگر محافظه کاربودن این گویش است. برخی از این واژه ها از نظر ساخت واژه و معنایی نیز دگرگون شده اند.