مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۷.
۶۸.
۶۹.
۷۰.
۷۱.
۷۲.
۷۳.
۷۴.
۷۵.
۷۶.
۷۷.
۷۸.
۷۹.
۸۰.
زندگی
حوزه های تخصصی:
فلسفه مرگ و اضطراب ناشی از آن، یکی از معماهای حیات بشری و از جمله مسائلی است که گفت وگوهای بسیاری میان متفکران مختلف برانگیخته است. در این میان ابن سینا و فلوطین از جمله فیلسوفانی هستند که نظریات متفاوتی در این باره ارائه داده اند و معتقدند نوع نگاه آدمی به فلسفه آفرینش و معنای زندگی، ارتباط مستقیمی با برداشتِ وی از مرگ دارد و بدون دستیابی به فلسفه حیات نمی توان درک درستی از مرگ داشت؛ ازهمین رو، میان معنای زندگی و مرگ ارتباط عمیقی وجود دارد. در این نوشتار با روش توصیفی تحلیلی و با استناد به منابع معتبر، سعی شده دیدگاه ابن سینا و فلوطین درباره مرگ و زندگی بررسی شود. نتایج پژوهش نشان می دهد که به باور این دو متفکر، بدون تفسیر انسان و هستی نمی توان معنای درستی برای مرگ یافت و با توجه به تفاوت مبانیِ نفس شناسی از دیدگاه آنها، به دنبال یک هدف مشترک، که همان رسیدن به خداست، می توان درک متفاوتی از زندگی و مرگ داشت.
بازشناسی شعر و اندیشه مشرقی شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال یازدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۴۱)
63 - 88
حوزه های تخصصی:
حکیم حسن مشرقی شیرازی از عرفای شیعی و از سخن سرایان اواخر قرن دهم و نیمه اوّل قرن یازدهم ه.ق است که در هیچ یک از تذکره ها مطلبی در باره او نیامده است. مجموعه آثار مشرقی شیرازی در یک دیوان گردآوری شده که تاکنون به چاپ نرسیده است، کلیات وی شامل 9 کتاب و حدود 23 هزار بیت است. مضامین اشعار مشرقی عرفان، حکمت، موعظه، اخلاق، مدح ائمّه اطهار(ع) و... است که در قالب های غزل، مثنوی، قصیده، رباعی و قطعه سروده شده است؛ حکیم حسن مشرقی کتاب «شبستان انس» را در بحر بوستان سعدی و کتاب «شمس المشرقین» را در بحر تحفه العراقین خاقانی با مضامین عارفانه و اخلاقی سروده است. در این مقاله با روش مطالعه اسنادی، به بررسی اجمالی زندگی و آرای مشرقی پرداخته شده، در ابتدا زندگی مشرقی و سپس آثار او معرّفی گردیده و پس از آن، اندیشه های او و ویژگی های زبانی و سبکی دیوانش، به ویژه دیدگاه های عرفانی وی که در عرفان نظری، متأثّر از افکار ابن عربی است بررسی و بازشناسی شده است؛ این پژوهش می تواند راهی را برای شناساندن ارزش ادبی «دیوان مشرقی» باز کند.
نگرشی محتوایی به مقوله زندگی و ارتباط آن با شکل سکونت گاه های انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این نوشتار تبیین ارتباط بین نگرش به مقوله زندگی و باز نمود آن در محتوای شکل سکونت گاه های انسانی است. به طور کلی زندگی مسئله بنیادین گونه بشر است و هر پرسش و مسئله دیگر، از جمله محتوای شکل سکونت گاهی انسان، در پرتو مقوله زندگی معنا یافته و ارزش پیدا می کند. با توجه به این ضرورت و اهمیت، انسان در طول تاریخ تلاش کرده در قلمروی جهان بینی خود به مسئله اساسی زندگی در ارتباط با شکل سکونت گاهی خود پاسخ دهد؛ پاسخ هایی که بر اساس نیازهای هر دوره تاریخی از زندگی متفاوت بوده و هست. روش به کار رفته در این پژوهش ترکیبی از روش های تفسیری و استدلال منطقی با راهبرد فرهنگی-گفتمانی است. نظریه اصلی استناد شده، نظریه لینچ در خصوص سه «نظریه هنجاری شکل شهر» است. در بخش تفسیر، با نگرشی تحلیل محتوایی در زمینه شکل سکونت گاه های انسانی شکل گرفته از دوران باستان تا دوره معاصر، تلاش شد تا نگرش به زندگی در آن ها مورد وارسی و تحلیل قرار گیرد؛ بخصوص برخی از دیدگاه هایی که بعد از نشر کتاب «نظریه شکل شهر خوب» رواج یافته اند. یافته های این پژوهش نشان می دهد سه نظریه هنجاری لینچ تا حدی می تواند زندگی و ارتباط آن با شکل سکونت گاه های انسانی را توضیح دهد. به طوری که می توان این سه نظریه را حتی به نگرش های متأخر بعد از انتشار این کتاب بسط داد. این در حالی است که برخی نظریه های جدید مانند نظریه های ارائه شده در مورد مباحث مربوط به «اجتماع» نمی توانند در قالب این نظریه ها گونه بندی شوند. نظریه جدیدی که بتواند نگرش به زندگی را در طراحی شهری اخیر توضیح دهد، نظریه «زندگی روزمره» است؛ دیدگاهی که نقطه تمرکز خود را بر وقایع زندگی روزمره بنا می کند. بنابراین زندگی و فهم از آن در شکل سکونت گاه های انسانی تا دوره معاصر و حتی نظریه های ارائه شده بعد از لینچ را می توان در قالب سه نظریه هنجاری لینچ و نیز نظریه چهارمی تحت عنوان «زندگی روزمره» گونه بندی کرد.
گونه شناسی تجربه زیسته عشق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عشق از مهم ترین مفاهیم انسانی و پایه اساسی شکل دهی ارتباط بین دو جنس است که در علوم مختلف و آرا و نظریات فلاسفه و متفکران به روش های متفاوتی بررسی شده است. با وجود این، درباره نگاه از درون و از منظر کنشگران درگیر در رابطه عاشقانه، کمتر بحث شده است. هدف پژوهش حاضر، کاوش در تجربه زیسته عشق و گونه شناسی آن بود. برای این منظور با رویکرد پدیدارشناسی با 14 نفر از دانشجویان دانشگاه اصفهان و دانشگاه صنعتی اصفهان که عشق را تجربه کرده بودند، مصاحبه عمیق شد. تجزیه و تحلیل مصاحبه ها با استفاده از روش کولیزی، نشان دهنده آن بود که چهار گونه عشق ورزی از تجربه مشارکت کنندگان استخراج شدنی است: 1- عشق به منزله دستاورد، با دو زیرمقوله ساخت تجارب مشترک و صعود، 2- عشق به منزله تجربه عاطفی غیرمنتظره، با دو زیرمقوله تجربه دست یافتنی و تجربه دست نیافتنی، 3- عشق به منزله اعتیاد و 4- عشق به منزله تجربه فیزیولوژیک. همچنین گونه تجربه غیرعاشقانه ای در یافته ها شناسایی شد: «تجربه رابطه جنسی عاری از عشق». در مجموع می توان گفت کنشگران بر مبنای تجارب گوناگون در طول زندگی و ساختاری که در آن رشد کرده اند، گونه های مختلف عشق ورزی را شکل می دهند؛ اما تجربه مشترک در همه آنها، رویارویی با عشق به منزله امری زمینی و دست یافتنی است.
مرگ و زندگی در شعر بلند الحیدری و سیاوش کسرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بلند الحیدری، از معروف ترین شاعران نوگرای عراق و سیاوش کسرایی نیز از مشهورترین شاعران نیمایی معاصر ایران است که هردو در دوران پرآشوبی می زیستند؛ از یک سو فضای سنگین استبداد ایران که زیر سلطه حکومتی خودکامه اداره می شد، بر اندیشه سیاوش کسرایی و از سوی دیگر وقوع جنگ جهانی دوم و حاکمیت رژیم دیکتاتوری بعثی، بر جان بلند الحیدری تأثیر نهاد. این وقایع همراه با حوادث تلخ دیگر، زندگی شخصی و اجتماعی و به ویژه نگرش این دو شاعر به مفهوم مرگ و زندگی را تحت شعاع خود قرار داد. الحیدری در سروده های خود به زندگی نگرشی منفی دارد، به گونه ای که ناخشنودی او از زندگی و گرایش شدیدش به مرگ، در شعر او هویداست. این درحالی است که کسرایی، هنگام بیان نابسامانی های زندگی، در سروده های خود، به زیستن امیدوار است و به آن نگاهی مثبت دارد. هرچند گاهی اوقات، فشارها و مشکلات جامعه، او را نیز چون الحیدری به گلایه و تنفّر از آن وامی دارد، با این همه، کسرایی در سنجش با الحیدری، نگاهی امیدوارانه به زندگی دارد. هردو شاعر، زندگی را ناپایدار تلقّی کرده و مرگ را به مثابه سرنوشت حتمی همه انسان ها پنداشته اند و آسایش خود را در استقبال از آن یافته اند. هرچند گاه به گاهی تصویر ترسناکی از آن نیز ارائه داده اند. پژوهش پیش رو، کوشیده است تا نقاط مشترک و همچنین اختلاف اندیشه این دو شاعر معاصر درزمینه دو مفهوم پرکاربردِ مرگ و زندگی را با ذکر شواهد شعری آن ها بررسی کند.
نیچه و صائب: دو متفکر خردستیز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات فلسفی سال دهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۴
395 - 422
حوزه های تخصصی:
در این مقاله سعی داریم اندیشه خرد ستیز دو متفکر از دو فرهنگ کاملاً متفاوت یعنی یک متفکر و شاعر ایرانی یعنی صائب تبریزی و یک متفکر و فیلسوف آلمانی یعنی نیچه را از منظر اندیشه خردستیزانه شان و و تجمیدشان از شور و سرمستی مورد بررسی و تطبیق قرار دهیم. نیچه با تقدم بخشیدن به عناصر دیونوسیوسی در مقابل عناصر آپولونی به مخالفت با عقل برخاسته و صائب نیز تحت تأثیر سبک هندی و بامضامینی نظیر گران جانی عقل؛ ناقص بودن؛ مغرور بودن؛ ضعف و ناتوانی؛ گرفتار و مقیّد ساختن؛ افسونگری؛ کشمکش آفرینی؛ غم انگیزی در اشعار خود به پیکار رفته است. نیچه و صائب هر دو شدیداً تحت تأثیر سنت بودیسم هندی و سبک هندی در شعر بوده اند و در این سنت عقل ناتوان از فهم ماهیت واقعیت و زندگی آدمی معرفی شده است. برای نشان دادن شباهت فکری این دو متفکر مقاله را به دو قسمت تقسیم کرده ایم. در قسمت اول به خردستیزی نیچه و در قسمت دوم به خرد ستیزی صائب پرداخته ایم و در بخش نتیجه به ارزیابی این موضوع در قالب نمودار نزد این دو متفکر پرداخته ایم. در این نوشته سعی کرده ایم در وهله نخست از منابع اصلی این دو متفکر استفاده نماییم و سپس از مفسران اندیشه این دو متفکر بهره بجوییم.
جایگاه زندگی در اشعار پژمان بختیاری
منبع:
زن و فرهنگ سال پنجم بهار ۱۳۹۳ شماره ۱۹
91-99
حوزه های تخصصی:
هدف این نوشتار، بررسی دیوان اشعار پژمان بختیاری در خصوص نقش مؤثر زن در جایگاه همسر و در مقام مادر است.بخشی از سروده های این شاعر به این مهم اختصاص داده شده است.توصیه های او در این خصوص اکثراً اخلاقی است که جنبه ی کاربردی دارد و غالباً با موازین دین مبین اسلام ، علم روان شناسی و رهنمودهای کارشناسان مسائل خانواده و علوم تربیتی مطابقت دارد .وی روی سخنش با زنان است و از آن ها می خواهد با ویژگی هایی چون شرم و حیا، خوشخویی، دلسوزی و همدردی با همسر و احترام گذاشتن به شخصیت او، زندگی مشترک خود را با حلاوت سازند و در تربیت معنوی، عاطفی و اخلاقی فرزندان خود بکوشند.
فضیلت اخلاقی قناعت درزندگی زن و مرد
منبع:
زن و فرهنگ سال ششم زمستان ۱۳۹۳ شماره ۲۲
27-39
حوزه های تخصصی:
قناعت همواره در متون اسلامی به عنوان یک ارزش اساسی مورد تاکید قرار گرفته و یکی از ابعاد الگوی مصرف اسلامی است که مایه بقا و توانایی و ایجاد یک زندگی ایده آل خواهد بود. این پژوهش با عنوان فضیلت اخلاقی قناعت درزندگی مردان وزنان درصدد بود، با استفاده از قرآن و احادیث و منابع اصیل اسلامی به صفت قناعت به عنوان فضیلت اخلاقی در زندگی بپردازد. در این تحقیق، به رابطهقناعت وحیات طیبه توجه و همچنین به عامل پسرفت یاپیشرفت بودن قناعت پرداخته شده است همچنین باعرضه روایات قناعت برکتاب وسنت ونیز عرف جهانی سعی برتبیین صحیح آن نموده ونیز جایگاه ونقش آنرا درزندگی مردان وزنان وآثارقناعت را بیان کرده و در پایان نتیجه گرفته شد که قناعت نسخه منحصر به فردی است که اسلام آنرا برای نیل به کمال در عرصه زندگی دنیوی و اخروی معرفی کرده است و درست در نقطه ی عکس گفتار عامیانه می باشد. که معنای قناعت را در زندگی با رنج و سختی می دانند بلکه قناعت، عبارت از درست و از روی برنامه زیستن است.
جلوه هایی از زندگی انسان در شعر سهراب سپهری
منبع:
شفای دل سال دوم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳
63 - 86
حوزه های تخصصی:
این مقاله با هدف بررسی ابعاد زندگی انسان و دغدغه های سهراب سپهری و در نتیجه پیام ها و راهکارهایی که این شاعر بزرگ معاصر برای انسان دارد، نوشته شده است؛ چرا که به حق می توان گفت: سپهری یکی از بزرگ شاعرانی است که متمایز زیسته و ممتاز اندیشیده و افکار و سبک زندگی خویش را بی چشم داشت با هم عصران خویش در میان نهاده و در این راستا، گفتار، زندگی و آرامش بی بدیل او شاهدی بر این مدعا است. پیداست که عامل اصلی تمایز او با انسان امروزی در این گفتار و نیز در آثارش، جدای از اثر پذیرفتن از عرفان غنی ایرانی- اسلامی، علاقه مندی سهراب به آیین های شرق دور، مطالعات و سفرهای طولانی او و هم زیستی مسالمت آمیز او با طبیعت و در نتیجه ، شاعرانه زیستنی جامعه پسند با اطرافیان خویش می باشد. در این نوشته پس از تأمل فراوان و خوانش های زیاد بر آثار او و نیز بسامد نمونه هایی گران قدر از انسان و مسائل مربوط به او در اشعار این بزرگ مرد، شاهد مثال هایی برای هر یک آمده است.
دلالت های فرهنگی تکنولوژی های ارتباطی اطلاعاتی هوشمند روی طبقه متوسط شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۴۸
13 - 34
حوزه های تخصصی:
با فراگیر شدن گوشی های هوشمند، که ذیل تکنولوژی های ارتباطی اطلاعاتی هوشمند مطرح می شوند، این مسئله پدید می آید که ما به ازاهای فرهنگی این پدیده چه می تواند باشد؟ این مابه ازاها هنگامی مهم می شوند که تغییرات عُمده ای در ساحت زندگی روزمره از حیث مواجهه با تجربهزیسته رُخ دهد. لذا ما در این مقاله تلاش می کنیم دلالت های فرهنگی مصرف این گونه تکنولوژی ها را از وجه انسان شناختی آن مورد مداقه قرار دهیم. روش ما کیفی است در وجه عام و به طور اخص اتنوگرافی تفسیری است. شیوه آنالیز داده استخراج مضامین یا درون مایه های موجود در مصاحبه ها و مشاهدات با استفاده از روش های آنالیز داده های کیفی مایز و هابرمن (1994) بوده است. عُمده میدان پژوهش در این تحقیق مراکز عُمده فروش و خدمات پس از فروش گوشی های هوشمند، ازجمله مرکز تجاری پایتخت واقع در خیابان میرداماد تهران بوده است. مضمون محوری ما در این قسمت معطوف به ارتباط تکنولوژی و سپهر معنای کنشگران است؛ سپهر معنا مفهوم محوری برساخت هویت کنشگران شهری ارزیابی شده است. لذا در پژوهش اخیر، این مقوله و رابطه اش با امر تکنیکی در شش تِم یا مضمون قابل بحث است که مضامین از بدین قرارند: آثار ماتأخر انفجار اطلاعاتی، تکنولوژی و تأثیر آن بر ارتباطات اجتماعی، تنهایی و صمیمیت مهندسی شده، تغییر در ساحت مکان و زمان، و دست آخر، تغییر در تجربهزیسته کنشگران.
جستاری بر مرگ اندیشی و زندگی اصیل در اندیشه مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
الهیات تطبیقی سال یازدهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۳
93 - 110
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی مقاله حاضر، بررسی اندیشه مولانا در ساحت مرگ و تأثیر و ارتباط آن با زیستن اصیل است. برای رسیدن به این هدف از روش توصیفی تحلیلی استفاده شد. براساس این، دغدغه مولوی از آغاز تا انجام، شرح فراق از اصل، گم شدن در جهان عاریه و زیست اصیل در سایه مرگ اندیشی است. اندیشیدن به مرگ در منظومه فکری مولانا با سه اصل تفکر او یعنی خدا، عالم و آدم و همچنین سایر مفاهیم بنیادی ازجمله زندگی، عشق و اصالت پیوندی عمیق دارد. تعلیم بازگشت به اصل و یافتن انسان اصیل در سراسر آثار مولانا مشهود است. به نزد مولانا مرگ اندیشی از واجب ترین امور در ساختن زندگی اصیل است. او هرگز از مرگ نهراسیده است و مواجهه ای شجاعانه و اصیل با آن دارد. در این نگرش، پیوند آدمی با زیستن اصیل مبتنی بر عشق به خداوند و غفلت از مرگ موجب زندگی عاریه است؛ بنابراین، زیستن اصیل در هوش ستبر مولانا جز با زراعت در مزرعه مرگ اندیشی محقق نمی شود.
تبیین موقعیت های مرزی زندگی در الگوی ساختاری سوره های قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ساختار و هندسه سوره های قرآن اغلب بر اساس وحدت موضوعی بررسی وتبیین شده اند، به این معنا که همه آیات یک سوره بر محور موضوعی مشترک نظم وانسجام یافته اند. اینکه آن محور مشترک چه باشد، دیدگاههایی مطرح شده است. پژوهش حاضر درصدد بیان این دیدگاه احتمالی است که در بیشتر سوره ها اعم از اینکه محور وغرض آنها، توحید یا معاد یا احوال اهل ایمان یا اهل کفر و.. باشد، یک یا چند موقعیت مرزی نیز بیان شده است که در ارتباط با آن محور سوره نیز هستند. موقعیتهایی که به نقطه حساسی از زندگی انسان در دنیا وآخرت اشاره دارند که گریز وگزیری از آنها نیست. ساختار هندسی دو سوره مُلک و آل عمران با همین شیوه بررسی و مشخص گردید که همه آیات سوره به همراه شواهد لفظی و معنایی متعدد به دنبال تبیین وتأکید بر یک وضعیت مرزی از زندگی انسانند؛ بدین گونه که بنا بر مدلول آیه10 مُلک، انسان وضعیتی را تجربه خواهد کردکه درآن فقط حسرت و پشیمانی خواهد خورد از این که چرا در زمین و میان نعمتهای بی شمار آن(نعقل ونسمع) نکرده است، و بنا بر مدلول آیه10 آل عمران هم انسان ممکن است زمانی را تجربه نماید که از دست هیچ یک از اموال، اولاد و داشته های او کاری برنیاید.
درآمدی بر حکمت «مرگ» و نسبت آن با زندگی
منبع:
الاهیات قرآنی سال ششم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱۰
111 - 127
حوزه های تخصصی:
در این مقاله تلاش شده است تا نگاهی تأمل برانگیز به حکمت یا راز «مرگ» کرده و نسبت آن با حیات بشر بررسی گردد. به بیان دیگر، به برخی از حِکَم و اسرار مرگ و نیز ارتباط آن با زندگی پرداخته شود.سؤال اصلی این است که آیا اساساً مرگ در نقطه مقابل زندگی است؟ باید گفت که مرگ به معنای انتقال است، نه نیستی و در نتیجه همانند خود زندگی، یک واقعیت مخلوق و از امور وجودی است نه عدمی؛ بنابراین انکار، تجاهل، اکراه و گریز از آن به عنوان یک واقعیت محتوم و گریزناپذیر نادرست است؛ زیرا مرگ و حیات بسان دو روی سکه اند که بدون فهم و تبیین دقیق یکی، فهم و تفسیر دیگری نیز مشکل و ناقص است. مرگ دارای ویژگی های مهمی است که اولاً همه به وقوع آن اذعان و اعتقاد دارند، ثانیاً شخصی و مشارکت ناپذیر است و ثالثاً اینک راز آمیز و ناگهانی است. البته مرگ اوصاف دیگری نیز دارد؛ مثل این که تکرارپذیر و تجربه پذیر نیست و موضع علم در برابر آن برای همیشه لاأدری است. هم چنین، نقطه عطفی در زندگی هر کسی است؛ به نحوی که حیات آدمی را به قبل و بعد خویش و به بیان دیگر، به حیات دنیوی و حیات اخروی تقسیم می نماید.آن چه می توان گفت این است که مرگ به معنای نیستی و نابودی نیست، اما عده ای با غفلت و جمعی به دلیل پرونده سیاه خویش، بیهوده از مرگ می ترسند و می گریزند! در حالی که بهترین راه حل برای آن، تقوا و عمل به وظایف خویش است.
نقد دیدگاه ملاصدرا در مورد «بهره مندی جمادات از حیات و علم» از منظر قرآن کریم(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های قرآنی سال بیست و پنجم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۹۶)
139 - 161
حوزه های تخصصی:
درباره بهره مندی جمادات از حیات – به معنای کمال وجودی که مبدأ علم و فعل ارادی است - اختلاف نظر وجود دارد. دیدگاه مشهور این است که جمادات از حیاتِ همراه با علم و فعل برخوردار نیستند. اما ملاصدرا معتقد به عینیت مطلق وجود با حیات و علم است، و می گوید همان طور که وجود حقیقت تشکیکی است، حیات و علم هم تشکیکی و دارای مراتب مختلف شدید و ضعیف اند، و هر موجودی متناسب با مرتبه وجودی که دارد، بهره مند از این دو صفت نیز هست. بنابراین جمادات هم به اندازه مرتبه وجودی خود دارای حیات و علم هستند. در این پژوهش دیدگاه ملاصدرا مبنی بر وجود حیات و علم در جمادات، از منظر قرآن کریم مورد بررسی و نقد قرار گرفته و ثابت شده است از نظر قرآن، هیچ مرتبه ای از حیات و علم در جمادات وجود ندارد، و آیات کتاب الهی دیدگاه مشهور درباره جمادات را تأیید می کند.
مطالعه تطبیقی نوستالژی مرگ و زندگی در اشعار محمود درویش و قیصر امین پور(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال سوم بهار ۱۳۹۲ شماره ۶
23 - 34
حوزه های تخصصی:
نوستالژی غم غربت و دوری از وطن است که بر پایه آن شاعر یا نویسنده در سروده ها و نوشته های خویش، گذشته های را که در نظر دارد، حسرت آمیز و دردآلود ترسیم می کند. در این پژوهش، نوستالژی در دیوان دو شاعر عرب و ایرانی، محمد درویش و قیصر امین پور مقایسه و بررسی شده است. نخست، جایگاه نوستالژی بررسى و مختصرى از زندگی نامه درویش و امین پور آمده است، سپس به ویژگی های ادبی، فرهنگی و محیطی عصر دو شاعر و شعر آن ها اشاره گردیده، با روش توصیفی- تطبیقی، به مقایسه نوستالژی و شیوه تصویرسازی آن بر مبنای نقد تطبیقی مکتب آمریکایی پرداخته شده است تا بدین وسیله به دریافت عمیقی از تأثرات شعری این دو شاعر در زمینه مرگ و زندگی بر پایه متن شعری هر یک دست یافته شود. آن چه حاصل این تحقیق است، این است که درک هر دو شاعر از دوران جنگ و بحران وطن و همچنین بیماری قلبی که هر دو شاعر در اواخر عمر خود از آن رنج می بردند، از عوامل تحول شعری مرتبط با مرگ و زندگی و بازگشت به خویشتن در شعرهای این دوست و دیگر این که، حیات شعری امین پور و درویش، سه دوره انقلابی و حماسی، رمانتیک و دوره درونگرایی یا انعکاسی را در بر دارد.
تأثیر زندگی شخصی و حرفه ای پی یر لوتی در شکل گیری مضامین و شخصیت های داستانی او(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۰ پاییز و زمستان ۱۳۹۴ شماره ۲
339 - 353
حوزه های تخصصی:
پی یر لوتی، در میان نویسندگان فرانسه از معدود کسانی بود که به خاطر شغل دریانوردی به جای جای جهان سفر کرد و از نزدیک با مردم دیگر کشورها و آداب و رسوم آن ها آشنا شد. او احساسات ظریف و مشاهدات دقیق خود در این سفرها را با تخیلات شاعرانه اش درآمیخت و داستان های منحصربه فردی را نوشت. لوتی در ایران چهره ای نام آشناست، ولی عموماً او را یک خاورشناس می پندارند؛ حال آنکه شناخت او از ایران و برخی از دیگر کشورها محدود به مشاهدات گذرا و سطحی بوده است. درواقع، شهرت جهانی لوتی بیش از هرچیز برای آثار تغزلی، به ویژه توصیف منظره ها و شخصیت های داستانی اوست. نظر به فقر منابع به زبان فارسی- سوای مقدمه محمد مهریار در چاپ دوم کتاب به سوی اصفهان - و نیز بعضی اطلاعات سطحی و گاه ناقص در چند مقاله موجود در چند نشریه و سایت اینترنتی فارسی زبان، در این مقاله شناخت بهتری از این نویسنده و اطلاعات جامع تری از مضامین و منابع الهام شخصیت های داستانی او ارائه می شود.
جستاری بر شاخص های زندگی عقلانی با الهام از رویکرد حاکم بر تفکر فلسفی و آموزه های اسلامی
منبع:
الاهیات قرآنی سال هشتم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۵
88 - 104
حوزه های تخصصی:
حیات دنیوی فرصتی است که فقط یک بار می توان آن را تجربه کرد. به نظر می رسد که سبک زندگی برخی افراد، در روابط فردی و اجتماعی، بر هیچ اصل ثابتی استوار نیست. فقدان عقلانیت در زندگی، بیماری فراگیری است که توجه به آن و بازشناسی زندگی عقلانی برآمده از تفکر فلسفی و تبیین شاخص های آن می تواند نخستین گام، در تزریق عقلانیت در زندگی باشد. هدف این پژوهش بازشناسی این گونه از زندگی و تبیین شاخص های آن است. پرسش اصلی تحقیق این است که شاخص های زندگی عقلانی با الهام از تفکر فلسفی و آموزه های اسلامی چیست؟این پژوهش از نوع مطالعه تحلیل محتواست. در راستای پاسخ به پرسش اصلی، در آغاز به مفهوم شناسی دو اصطلاح: زندگی و تفکر فلسفی پرداخته شد، آنگاه تحلیل مفهومی ویژگی های تفکر فلسفی و بررسی منابع اسلامی نشان داد که زندگی عقلانی هشت شاخص دارد که عبارتند از: پرسش گری، حرکت از سطح به عمق، جست و جو گری، تحمل شنیدن حرف مخالف، مواجهه با پرسش های بنیادین زندگی، حاکمیت عقل، جست و جوی فلسفه زندگی و زندگی فلسفی در پرتو فلسفه زندگی. بنابراین زندگی عقلانی یعنی زندگی به رنگ عقل، کشف فلسفه زندگی و زیستن بر پایه آن.
تأثیر مرگ اندیشی بر زندگی اصیل در اندیشه ی هایدگر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات فلسفی سال یازدهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۶
41 - 73
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر متمرکز بر بررسی موضع هایدگر در قبال تأثیر مرگ اندیشی بر زندگی اصیل و نسبت میان مرگ، زندگی و اصالت است. برای نیل به این هدف از روش توصیفی تحلیلی استفاده شد. دغدغه ی هایدگر پرسش از هستی با تحلیل بنیادین دازاین به مثابه ی زندگی محض در ساحت هستن به سوی مرگ است. اندیشیدن به مرگ بافهم ایستاده در نیست بودن دازاین و همچنین سایر مفاهیم بنیادی ازجمله اضطراب، وجدان و اصالت پیوند عمیق دارد. رهایی از ابتذال زندگی روزمره مبتنی بر نقطه ی عطف انتخاب وجه اصیل دازاین، یعنی مرگ است. مرگ عنصر فهم دازاین و وجدان نیز عنصر فهم اصالت در زندگی است. در این میان اضطراب پیش شرط اصالت و کاشف حجاب مرگ است. در تفکر هایدگر، جستجوی وجه اصیل دازاین با اتکا به مرگ و تاکید بر انتخاب فردی به دور از وجدان نااصیل کسان مشهود است. بنابراین، در هوش ستبر او، مرگ اندیشی از واجب ترین امور در ساخت زندگی اصیل است. اما رویکرد او نسبت به مرگ به منزله ی آغاز یا پایان زندگی، پدیده ی اصالت در دنیا یا آخرت و همچنین زندگی اصیل در اینجا یا آنجا، زمینه ساز نگاهی متفاوت به سنت متافیزیکی گذشتگان است.
تأثیر فرهنگ اقوام ایرانی بر مدل سبک زندگی ایرانی- اسلامی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
سیر تحولات ساختاری تولید و عرضه محصولات و خدمات در دنیا باعث پیچیدگی در نوع رفتار مصرف کنندگان شده که به طبع سبک زندگی و فرهنگ جوامع را دستخوش تغییر نموده است. نگارندگان این مقاله در این نوشتار تلاش کرده اند با گذری بر مفهوم سبک زندگی و ریختارشناسی آن از فرهنگ های غربی و ایرانی، ضرورتی را در تبیین و تدوین دوباره سبک زندگی ایرانی نشان داده و با آزمون آن در سه فرهنگ ایرانی تفاوت مدل را بررسی نمایند.واکاوی نظریات اندشمندانی چون ماکس وبر، آلفرد آدلر، توریستن وبلن، گئورگ زیمل، پیربوردیو جهت شناخت بهتر مفهوم سبک زندگی و سوق دهی این مطالعات به رابطه دین و سبک زندگی و تشریح آن براساس مدل های وبر و وبلن، محقق را بر این باور که دین می تواند نقش اصلی و اساسی در ایجاد سبک زندگی ایفا نماید رسانده است و در کشور ایران که دین بر سایر جنبه های فرهنگی غالب است ضرورت تدوین یک سبک زندگی ایرانی اسلامی را نشان خواهد داد. در این تحقیق با استفاده از روش گراندد تئوری و با انجام مصاحبه های عمیق، تعداد 904 داده ی بدست آمده را با نرم افزار مکس کیودا مورد تجزیه و تحلیل قرار داده و با روش کد گذاری های باز، محوری و انتخابی مدل سبک زندگی ایرانی را ترسیم و سپس این مدل را با 62 شاخص در سه قومیت پارسی و آذری و عربی از طریق نرم افزار ایویوز و دیتا پنل مورد آزمون قرار گرفته است که نتایج آن در فرهنگ های گوناگون تفاوت هایی را در مدل سبک زندگی فرهنگ های ایرانی نشان می دهد که بر همین اساس، نوع نگاه مردم به سبک زندگی متفاوت است.