مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
امامیه
حوزه های تخصصی:
ادریس بن عبدالله از سادات حسنی و نوادگان امام حسن مجتبی× در سال 169 قمری بعد از شرکت در قیام خونین حسین بن علی، مشهور به صاحب فخّ، متواری شد و به سوی مغرب رفت. وی در مغرب اسلامی در مراکش و قسمتی از الجزایر کنونی، اولین دولت مستقل شیعی را تشکیل داد که به نام او موسوم شد و در مدتی کوتاه، تمدنی را در مغرب پایه گذاری کرد؛ تمدنی که هرچند عمری کوتاه داشت، آثار فرهنگی آن تا امروز باقی مانده است. به دلایل مختلف و با گذشت زمان، در گرایش مذهبی ادریس و جانشینان او ابهام ایجاد شد. با بررسی این مسئله در مقاله حاضر روشن می شود که هرچند با قطعیت نمی توان درباره مذهب آنها اظهارنظر کرد، اعتقاد به امامی بودن ادریس و فرزندانش قوت بیشتری دارد و در مقابل، هیچ سند قطعی بر غیرامامی بودن ایشان در دست نیست.
پراکندگی جغرافیایی امامیه در ایران دوره سلجوقی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
آگاهی از جغرافیای انسانی گروه های مذهبی، می تواند به شناخت ترکیب جمعیت، ظرفیت های اندیشه ای و توان مدیریتی بزرگان آن مذهب برای گسترش باورهای خود کمک کند. مذهب شیعه که از آغاز اسلام به تدریج در ایران هوادارانی یافته بود، در دوره سلجوقیان در مناطق قابل توجهی از ایران گسترش یافت. این نکته با توجه به تعصب مذهبی سلجوقیان، بسیار قابل توجه است. محور اصلی این مقاله، شناسایی مراکز جمعیتی با اکثریت و یا اقلیت شیعی در حوزه کویر مرکزی، شمال و شمال شرقی و جنوب ایران طی قلمرو حکومت سلجوقیان، با اشاره به زمینه های شناخت بهتر افراد و خاندان های شیعه در این مناطق است.
بررسی انتساب کتاب اثبات الوصیه به مسعودی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
اثبات الوصیة، کتابی است که درباره اوصیا و وصایت ائمه: نگاشته شده است. این اثر، از زمان نجاشی، عالم رجالی مشهور اوایل قرن پنجم هجری، به علی بن حسین مسعودی، نگارنده مروج الذهب منسوب گردیده است. علت این انتساب را می توان ذکر گزاره هایی با گرایش امامی در لابه لای کتب مسعودی شمرد. ارائه این دیدگاه از سوی نجاشی، سبب گردید بسیاری از محققان و محدثان به پیروی از او، اثبات الوصیة را به مسعودی نسبت دهند.این مقاله کوشیده است با بررسی مقایسه ای دو کتاب مروج الذهب که در انتساب آن به مسعودی تردیدی نیست و اثبات الوصیة که انتسابش به نگارنده مروج الذهب محل تأمل است، درباره این انتساب داوری کند. تفاوت های دو کتاب، در: سبک نگارش، روش تدوین، مشایخ و راویان، سبب شده که این انتساب، مردود شمرده شود.
بررسی انتقادی دیدگاه ها درباره مذهب ناصر کبیر و خاندان او(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
نوشتار پیش رو، در پی بررسیِ انتقادی نظرگاه های نایکسان درباره مذهب ناصر کبیر و خاندان وی است. در این باره، دو دیدگاه وجود دارد؛ گروهی از نویسندگان در سده های متمادی، با گرایش های اعتقادی مختلف و از طیف های گوناگون فکری و علمی، او را پیرو مذهب زیدیه شمرده اند و در مقابل، گروهی دیگر از نویسندگان امامی که بیشتر از قرن دهم هجری به بعد هستند، با استناد به پاره ای از گزاره ها، او را عالمی امامی مذهب معرفی کرده اند. با بررسی تحلیلی گزاره ها و شواهد تاریخی و نیز آثار و آرای ناصر کبیر، درمی یابیم که دیدگاه گروه نخست، به صواب نزدیک تر است. در زمینه مذهب خاندان ناصر کبیر نیز می توان گفت اگرچه برخی منابع به مذهب امامی ایشان تصریح کرده اند، ولی با بررسی قراین و شواهد تاریخی، به احتمال قوی، سایر افراد دودمان ناصر کبیر نیز به مذهب زیدیه باورمند بوده اند
بررسی تحلیلی تاریخ نگاری روایی امامیه تا نیمه قرن پنجم هجری(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
با از بین رفتن بخشی قابل توجه از تألیفات علمای امامیه در حوزه تاریخ نگاری، آثار نگاشته شده از سوی محدثان، مهم ترین منبع پژوهش در تاریخ تشیع و سیره معصومان: را تشکیل می دهد. این موضوع خاستگاه پیدایش این پرسش است که کاربست رویکرد و روش حدیثی در نگارش تاریخ، چه اثری بر گزاره های تاریخی داشته است و به طور کلی، تاریخ نگاری روایی امامیه از چه ویژگی هایی برخوردار است؟ تحقیق حاضر برای پاسخ دادن به این پرسش، با رویکردی میان رشته ای، پس از ارائه گزارشی درباره بستر شکل گیری این کتب، به بررسی انگیزه محدثان از نگارش آن ها و مقایسه رویکرد آنان در گزارش تاریخ با دیدگاه تاریخ نگاران پرداخته است؛ و سپس ارزیابی سندی و محتوایی برخی گزاره های تاریخ نگاری روایی امامیه تا نیمه قرن پنجم هجری را در دستور کار خود قرار داده است.
تأثیر تمایزات فقهی و عملی تشیع امامی در همگرایی اجتماعی و انسجام سیاسی (در طی سه قرن نخست هجری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قالب های ویژه ی کلامی، تمایزات فقهی و مواضع خاص سیاسی، اساسی ترین نشانه های انشعابات مذهبی در تاریخ اسلام است که هر یک محصول مجموعه ای ازعوامل سیاسی، اجتماعی و فرهنگی محسوب می شود. این نشانه های سه گانه، گاه چنان در هم تنیده اند که باز شناسی و تفکیک آنها از یکدیگر مشکل می نماید. کشف رابطه ی میان شکل گیری تمایزات فقهی و تقویت مقاومت شیعیان در مقابل دستگاه حاکم، دغدغه ی اصلی این پژوهش است.
این پژوهش با رویکردی تحلیلی، در صدد بازنمایی تأثیر شکل گیری تمایزات فقهی بر تعمیق همگرایی سیاسی شیعیان امامیه در سه قرن نخست تاریخ اسلام، یعنی تا حدود پایان عصر حضور ائمه است. محقق تلاش می کند نشان دهد چگونه تفاوت های فقهی شیعیان با سایر آحاد جامعه ی اسلامی، اندک اندک به نوعی رفتار سیاسی و مقاومت در مقابل جریان فکری حاکم بر جامعه تبدیل گردید و به تقویت همگرایی میان شیعیان منجر گردید و نشانه ای از اقتدار و نفوذ ائمه بر پیروانشان تلقی شد.
بازشناسی جریان هشام بن حکم در تاریخ متقدّم امامیّه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توجّه به جریان ها و صف بندی های داخلی فرق و مذاهب اسلامی از مسائلی است که می تواند راه گشای بسیاری از پژوهش ها در شاخه های مختلف علوم اسلامی باشد و بسیاری از گره های ناگشوده، به خصوص در فهم گزاره های تاریخی، را بازکند. یکی از برجسته ترین جریان های امامیّه در سده های متقدّم که به سهولت می توان شواهد حضور آن را ردیابی کرد، جریان هشام بن حکم است که البته در مطالعات کلاسیک کم تر بدان توجّه شده است. این مقاله بر آن است با تحلیل گزاره های تاریخی، جایگاه جریان هشام بن حکم را در تاریخ متقدّم امامیّه بازشناسی کند. از این ره گذر در آغاز شواهد حضور تاریخی این جریان را ردیابی می کند. سپس، مهم ترین عامل تمایز اجتماعی این جریان، یعنی اتّهام تشبیه را می-کاود و از آن به عنوان عاملی برای جریان سازی علیه هشام و سلسله ی شاگردانش و حتی منزوی نمودن آن ها سخن می گوید. در نهایت نیز به برخی دیدگاه های خاصّ جریان هشام درباره ی علم امام و قیاس، به عنوان مؤلفه های بعدی تمایز اجتماعی این جریان، اشاره می کند.
نگرشی بر اوضاع سیاسی و اجتماعی شیعیان امامیه در دوره سلجوقیان
حوزه های تخصصی:
کتاب نقض یا « بعض مثالب النّواصب فی نقض بعض فضائح الرّوافض» تصنیف عبدالجلیل قزوینی رازی در حدود سال 560 هجری برشته تحریر در آمده و یکی از مهمترین متون جدلی- کلامی شیعه می باشد. این کتاب به زبان فارسی نگاشته شده، و ردّی است بر کتاب « بعض فضائح الرّوافض» که یکی از سنیان ری بر ردّ شیعیان معاصر خود نوشته، و در آن اصول و فروع و افکار و کردار آنان را به باد استهزا و ناسزا گرفته بود. در این مقاله نگارنده در پی تبیین وضعیت شیعیان امامیه در دوران حاکمیت سلجوقیان و نحوه عمل دولت سلجوقی با آنان با تکیه بر کتاب النقض عبدالجلیل قزوینی رازی می باشد. نتایج این مطالعه مشخص کرد که در دوره فرمانروایی سلجوقیان گرایشهای گوناگون تشیع به یکسان مورد آزار و سرکوبی نبودند. شیعیان امامی در این دوره از آزادی عمل گسترده ای در قلمرو سلجوقیان برخوردار بوده اند؛ به طوری که عبدالجلیل قزوینی در برخورد به اهل تسنن سیاست دوگانه ای دارد؛ او با سیاست همگانی سلجوقیان، یعنی دشمنی با اسماعیلیه همسویی نشان می دهد و تلاش جدی برای روشن ساختن جدایی عقیده و اندیشه شیعیان امامی با اسماعیلیه دارد.
بررسی فقهی پیوند اعضا از دیدگاه مذاهب اسلامی
حوزه های تخصصی:
مسأله پیوند اعضا، یکی از موضوعات مهم شرعی است که در زمان پیغمبر خدا(ص) و حتی فقهای سلف به شکل امروز مطرح نبود، اما با توجه به پیشرفت های علمی پزشکی و پیوند عمیقی که بین فقه اسلامی و امر سلامت انسان به وجود آمده است، حکم فقهیِ پیوند اعضا از دغدغه های بزرگ جوامع اسلامی قرار گرفته و فقهای معاصر با توجه به آیات و روایات و بررسی قواعد و متون فقهی برداشت های متفاوتی ارائه داده اند. برخی معتقد به عدم جواز پیوند اعضا بوده و بعضی دیگر، طبق برداشت های اجتهادی خود با نوعی محدودیت و رعایت شرایطی، آن را جایز می دانند. البته جواز و عدم جواز آن به یک مذهب اختصاص ندارد. با توجه به گستردگی بحث، در این مقاله سعی بر آن است تا با استفاده از تجربه های دیگران و گردآوری نظریه های پراکنده، دیدگاه های کلی فقهای مذاهب خمسه جمع آوری شود. البته نمی توان ادعا کرد که همه مطلب، همین است و یا این که، این مقاله مکمل تحقیق دیگران است.
عملکرد دوگانه ایوبیان در مواجهه با شیعیان امامیه و اسماعیلیه و بازتاب آن در تاریخ نگاری مصر و شام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مصر و شام در دوره فرمانروایی ایوبیان، کانون مبارزه با شیعیان اسماعیلی و سرکوب عقاید آنها به شمار می رفت، اما شاهد برخی روابط مسالمتآمیز با پیروان امامیه نیز بود. نوشتار حاضر بر آن است، تا وجود چنین فرایندی را با تکیه بر تاریخ نگاری این دوره، ارزیابی نماید. با وجود تأثیرپذیری شمار قابل توجهی از مورخان شافعی مذهب نظیر عمادالدین کاتب اصفهانی، بهاءالدین بن شداد و ابوشامه از فضای سیاسی و مذهبی حاکم، به نظر می رسد اغلب مورخان این دوره، میان اندیشههای بدعتآلود شیعیان اسماعیلی، با عقاید امامیه تمییز قائل شدهاند. بیشتر آنها همچون سبط ابنجوزی، ابنخلکان و غیره، متأثر از عملکرد دوگانه دولت در برابر فرق مختلف شیعه، ضمن ابراز انزجار از عقاید اسماعیلیان و جانب داری از اقدامات ضد شیعی صلاحالدین، در برابر پیروان امامیه و عقاید آنها، با تسامح و انعطاف بیشتری عمل کردهاند. حضور فعال و پررنگ برخی مورخان امامی مذهب این دوره، نظیر قفطی و ابن ابی طی و تعاملات مثبت آنها با دستگاه حاکم، نیز صحت این ادعا را تأیید می کند.
بررسی تطبیقی جایگاه عقل در کتاب الیاقوت نوبختی و کتاب النجاة الناصر لدین الله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بر مبنای کتابهای الیاقوت و النجاة، نظر و تعقل از منظر «نوبختی» و «الناصر لدین الله» مناط تکلیف است و واجب شمرده می شود. آن دو، خاستگاه حجیّت دین را عقل می دانند و در این دو اثر، سه کاربرد متفاوت را برای عقل برمی شمارند: اول؛ عقل را به عنوان ابزار استنباط و استدلال آموزه ها و معارف دین می دانند. دوم؛ عقل را به عنوان یکی از منابع معرفت و شناخت در کنار کتاب و سنت قرار می دهند. سوم؛ نگاه ابزاری به عقل در مسیر فهم و کشف مدلول کتاب و سنت دارند. هردو مؤلف به محدودیت گستره عقل در تشخیص حسن و قبح قائلند. البته عقل و شرع را با یکدیگر سازگار می دانند که این سازگاری به معنای عدم وجود تعارض میان آنها است، نه تطابق کامل عقل و شرع؛ زیرا عقل را در وصول به همه شرعیات ناتوان می دانند. در حقیقت از منظر نوبختی و الناصر، عقل در اصول اعتقادی مقدّم است و آن گاه که عقل ساکت باشد، نقل سخن می گوید و اگر عقل دلیلی بر مخالفت با نقل نداشته باشد یا با آن موافق باشد، نقل در تأیید عقل می آید و در نهایت، آن گاه که میان آن دو تعارضی حاصل شود، به قرینه عقل، نقل را به تأویل می برند.
رفتار سیاسی علمای شاخص اهل سنت و امامیه با خلافت عباسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه تاریخ اسلام، نشانگر دوگونگی رفتار علمای اهل سنت و امامیه با خلافت اسلامی است. علما به دلیل تسلّط بر مبانی فقه و کلام اسلامی، می توانستند نقش مهمی در صورت بندی مبانی مشروعیت قدرت خلافت اسلامی، ایفا کرده و به عنوان، نظریه پردازان قدرت، در خدمت خلافت قرار گیرند، چنان که در خلافت بنی امیه، برخی از علمای اهل سنت چنین نقشی را بر عهده گرفته و به حمایت از امویان پرداختند. در مقابل عده دیگری از علما، به عنوان منتقدان جدی خلافت، به رد این دیدگاهها پرداخته و عملکرد خلفا را زیر سؤال بردند. در این مقاله با استفاده از روش توصیفی تحلیلی، تلاش می شود، به این پرسش اصلی پاسخ داده شود که علت دوگونگی رفتار علمای مذاهب با خلافت عباسی چه بود؟ این مقاله در صدد بررسی صحت و سقم دو فرضیه است: اول؛ انگیزه های مذهبی عالمان، نقش مهمی در دوگونگی تعامل عالمان با خلافت داشت. دوم؛ نیاز خلفا به کسب مشروعیت و تثبیت قدرت، موجب دوگونگی رفتار عالمان با خلافت شد. این بررسی نشان داد، انگیزه های مذهبی در دوگونگی روابط علمای مذاهب با حاکمیت عباسی، نقش مؤثری داشت. به همان اندازه که نزدیکی برخی عالمان سنی، معتزله و شیعه به کانون قدرت، با هدف ترویج باورهای عقیدتی، حفظ تشکل مذهبی و اصلاح باورهای مردم صورت گرفت، روی برتافتن دیگر علما از قدرت نیز به دلیل نگرانی از تضعیف مبانی عقیدتی، فساد عقیده و تحریف اعتقاد مذهبی، انجام شد. عامل دیگر این دوگونگی رفتار، نیاز حاکمیت عباسی به مشروعیت سازی بود. در زمان نخستین خلفای عباسی، آنها برای تثبیت قدرت و مشروعیت حکومتشان، به علمای معتزله و شیعه نیاز داشتند. پس از ثبیت قدرت، برای ادامه حیات، نیازی به معتزله نبود و شیعه رقیبان جدی به شمار می آمدند، از این رو، حاکمیت، به سمت اهل سنت گرایید و در این دوره، تعامل عالمان سنی با خلافت بیشتر شد.
بررسی تطبیقی آموزه ولایت در تشیع و تصوف (با تأکید بر اصول کافی، نهج البلاغه و مثنوی معنوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از سده های نخستین تاریخ اسلام، صوفیان به گرایشهای شیعی منتسب و متهم بوده اند، چنان که ارتباط عین القضات و مقتولان دیگر تصوف با روافض، یک دستاویز عمده قتل آنان را پدید آورده است و بیشینه طرائق صوفی، سلسله خود را به علی(ع) می رسانیده اند. هرچند دو جریان عرفان اسلامی و فرقه های شیعی در مبانی معرفت شناسی، توحید، وحی، نبوت و غیره اختلافاتی دارند، بحث ولایت و تداوم رهبری کاریزماتیک و آسمانی جامعه، مهم ترین حلقه اتصال و شباهت این دو جریان پرتلاطم را تشکیل می دهد. این مقاله به معرفی بیش از 20 ویژگی اولیا، مانند معیت با حق، وساطت فیض الهی و مخاطبه مستقیم با خداوند، در آثار مولوی به ویژه مثنوی معنوی می پردازد و متناظر با اوصاف مذکور، روایات شیعی را از منابع دست اول اندیشه شیعه، مانند نهج البلاغه و اصول کافی متذکر می شود و شباهتها را می نمایاند. به رغم این شباهتها، تفاوت مواضع این دو جریان را نیز درباره نَسَبیت خاص، تعریف عصمت، مصادیق و غیره تبیین می کند.
عدل الهی و مسائل مربوط به آن در میراث تفسیری مدرسه امامیه بغداد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در طول سال های رشد و بالندگی علوم اسلامی، کلام و تفسیر هم همچون دیگر علوم اسلامی در مدارس مختلفی رشد یافته و کامل شده اند. از این میان مدرسه بغداد به ویژه در قرن چهارم و پنجم هجری به جهت حضور عالمانی چون شیخ مفید و شاگردانش شکوه خاصی دارد. در هم تنیدگی مذاهب اعتقادی مانند معتزله و اهل حدیث در آن روزگار بغداد، علیرغم تعاملات یا درگیری های اجتماعی، تأثیرات بسزایی بر مدرسه کلامی و تفسیری امامیه داشته است. یکی از مسائل کلامی و تفسیری عدل الهی، و از مسائل مربوط به آن جبر و اختیار است، که امامیه با معتزله و اهل حدیث دیدگاه کاملاً متفاوتی دارد. این تفاوت بر موضوعات جزئی تر مانند استناد افعال انسان به خود و اراده خدا و معاصی انسان تأثیر مستقیم داشته است، به گونه ای که امامیه قائل به اختیار انسان در راستای اراده و مشیت الهی شدند، و معتزله قائل به اختیار کامل انسان و نفی اراده الهی در افعال انسان گردیدند، و اهل حدیث نیز قائل به جبر هستند. این دو دیدگاه منجر به حصر قدرت الهی و یا بالعکس فاعل نبودن انسان در معاصی می شود. تأثیر مواجهه امامیه با این دو گروه به ویژه اهل حدیث، افزون بر آثار کلامی در آثار تفسیری این مدرسه، ذیل برخی از آیات بسیار مشهود است، به طوری که ناظر به دیدگاه جبریه، اقدام به پاسخ به شبهات کرده اند.
معرفی تفسیر کتاب الله و تبیین گرایشات زیدی و ولایی مفسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زیدیه یکی از فرق شیعه است که با اعتقاد به امامت زید بن علی بن حسین(ع) و قرار دادن ویژگیهایی خاص برای امامت، از شیعه امامیه جدا شدند. از قرن دوم تا دهم قمری شاهد حضور زیدیه در ایران و به خصوص مناطق شمال ایران طبرستان و دیلمان هستیم. میراث علمی و فرهنگی متعددی از زیدیه شمال ایران باقی مانده که « تفسیر کتاب الله» متعلق به «ابوالفضل عباس بن شهردویر دیلمی»، یکی از این آثار است. این تفسیر هنوز به صورت نسخه خطی بوده و نسخه های متعددی از آن گزارش شده است. در این تفسیر در مواردی گرایش ولایی مفسر و ارادت به امامان شیعه تا امام سجاد(ع) به چشم می خورد و در مواردی دیگر گرایش زیدی مفسر نیز در تفسیر آیات مشهود است. در این نوشتار به معرفی این تفسیر و تبیین گرایشات زیدی و ولایی مفسر پرداخته می شود.
بررسی تطبیقی اخلاقی زیستن و مؤلفه های آن از دیدگاه امامیه و کاتولیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
اخلاق یکی از بخش های مهم مذهب امامیه و کلیسای کاتولیک است. این دو آیین، پیروان خود را به اخلاقی زیستن و رعایت مؤلفه های آن دعوت می کنند. از نگاه امامیه و کاتولیک، اخلاقی زیستن شرط نیل به رستگاری و رهایی از شقاوت ابدی است. پرسشی که باید مورد تحقیق قرار گیرد این است که اخلاقی زیستن، به چه معنا و بر چه مؤلفه هایی استوار است؟ عناصر سازنده آن کدام اند؟ این مقاله با رویکرد تطبیقی، به بررسی مفهوم اخلاقی زیستن و مؤلفه های آن می پردازد. این پژوهش نشان می دهد که وجوه تشابه و تمایز میان این دو آیین وجود دارد: هم امامیه و هم کاتولیک، «عامل» و «عمل» اخلاقی را دو عنصر سازنده اخلاقی زیستن به شمار می آورند و در مفهوم اخلاقی زیستن نیز تلقی نسبتاً یکسانی میان آن دو وجود دارد. اما در شاخصه های دو عنصر سازنده و نیز در مبانی انسان شناختی و خداشناختی آنها تفاوت هایی مشاهده می شود.
مبانی عدل (حسن و قبح عقلی و توحید افعالی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نگارنده پس از اشاره ای مختصر به تاریخچه حسن و قبح به این موضوع در بین مسلمانان پرداخته و با تأکید بر حسن و قبح عقلی، آرا و اقوال اندیشمندان مسلمان را در حسن و قبح آورده است. در ادامه به موضوع عدل الاهی و توحید افعالی در منظر متکلمان پرداخته و آراء اشاعره، معتزله و امامیه را آورده است. ایشان به بیان سه دیدگاه اشاعره و اعتقاد به جبر و اعتقاد معتزله به تفویض و همچنین عقیده و دیدگاه امامیه به «امر بین الامرین» پرداخته است.
بررسی تطبیقی قاعده ی ملازمه میان احکام عقلی و احکام شرعی در فقه امامیه و عامه
حوزه های تخصصی:
در این مطالعه سؤال این است که آیا افعال و کردار آدمی بدون اینکه شارع درباره آنها اظهارنظری کند، فی ذاته دارای ارزش و متصّف به خوب و بد می باشد؟ یا اعمال انسان فی ذاته نه خوب هستند و نه بد، بلکه خوبی و بدی آنها بستگی به نظر شارع دارد؟ آیا ملازمه ای بین حکم عقل و حکم شرع وجود دارد؟ آیا اگر عقل به حسن و یا قبح کاری حکم داد، آیا همان عقل حکم میکند به اینکه لازمه ی این حکم آن است که شرع هم بر طبق آن حکم کند یا نه؟ به تعبیر دیگر آیا "کلُّ ما حکم به العقل حکم به الشرع" صادق است؟ علمای خاصه و عامه در باره حسن و قبح افعال در این که حکم کننده به حسن و قبح، عقل است یا شرع، اختلاف نظر دارند. در بررسی مقارن سعی شد قاعده ای با کاربرد کلامی و اصولی و فقهی که در سکوت حقوق و قوانین امروزه نیز کارایی دو چندانی یافته و در مناطق فراغ می تواند مورد استفاده باشد، تفقّه شود. در این مقاله برآنیم که بدین سئوال ها پاسخ داده شود و کارایی قاعده را در علوم مختلف بیان کنیم. بطورموجز و مختصر می توان گفت: همانگونه که عقل حسن و قبح فعلی را درک میکند، این امر را نیز درمییابد که آن فعل نزد شارع همان حکم را دارد؛ زیرا در صورت جایز دانستن مخالفت شارع با عقل، یا باید خطا و اشتباه را به خداوند نسبت دهیم یا به عقل و هر دوی اینها غیرممکن است و با اثبات ملازمه ی بین حکم شرع با عقلِ سلیم به بیان وجود مصادیق فراوانی از اعمال این قاعده در قوانین پرداختیم. این قاعده علاوه بر مباحث اخلاقی و کلامی در علم حقوق امروز نیز کارایی دارد.
حقیقت نفس در اندیشه امامیه از مدرسه کلامی بغداد تا علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حقیقت نفس، روح و بدن و رابطه آنها با یکدیگر، از مسائلی است که تأثیر اساسی در آموزه معاد و سرنوشت اخروی انسان دارد. برخی متکلمان، حقیقت انسان را جوهر مجرد متعلق به بدن شمرده اند، برخی بر آنند که نفس، همین پیکر محسوس و مشهود است که روح در منافذ آن حلول کرده است و گروهی نیز حقیقت انسان را اجزایی اصلی در بدن می دانند که پایا و دگرگون ناپذیر است. شیخ مفید ضمن پذیرش دیدگاه اول، حقیقت انسان را جوهر بسیط و غیرمادی قائم به خود می داند؛ اما شاگرد او سید مرتضی با پذیرش رویکرد دوم و اعتقاد به یگانگی نفس و بدن، انسان زنده و مکلف را مجموع این شخص ظاهری و هیکل مشهود می داند که روح یا به تعبیر وی هوایی لطیف در منافذ آن جاری است. در دوران معاصر، علامه سید محمدحسین طباطبایی با روش تفسیری و بدیع خود، ضمن پذیرش رهیافت اول، بر دیدگاه شیخ مفید صحه گذاشته است.
واکاوی اصول و گونه های اعجاز در سیره امام رضا(ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ رضوی سال اول بهار ۱۳۹۲ شماره ۱
88-134
حوزه های تخصصی:
صدور معجزه از ناحیه معصومان، یکی از مهم ترین مباحث کلامی در موضوع امامت است که نمونه های بسیاری از آن در منابع روایی امامیه گزارش شده است. البته برخی همچون معتزله، معجزه را تنها مختص انبیا دانسته و امامت را بدون صدور معجزه نیز جایز دانسته ا ند. با توجه به اهمیت اعجاز در مباحث امامت از یک سو، صدور بسیاری از معجزه ها از ناحیه معصومان از سوی دیگر و نظر به دوران امامت امام رضا ( ع) و تعدد معجزه های ایشان، در نوشتار حاضر، اصول حاکم بر معجزه های امام رضا (ع) و گونه های اعجاز ایشان در میراث روایی امامیه بررسی و تحلیل می شود. خبر دادن از مافی الضمیر ، آینده و امور غیبی ، علم به انواع زبان ها و زبان حیوانات، استجابت دعا ، شفابخشی ، طی الارض ، معرفت حیوانات به امام ، آمدن به خوابِ برخی مردم و توصیه آنها ، دستیابی به گنج های زمین و عرضه ا عمال به ایشان از مهم ترین مصادیق اعجاز در سیره امام رضا (ع) است.