مطالب مرتبط با کلیدواژه

وجود سیال


۱.

مطالعه تطبیقی آرای صدرالمتألهین و آنتونی گیدنز پیرامون زمان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ملاصدرا آنتونی گیدنز زمان زمانمندی از جاکندگی وجود سیال

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۱۹
آنتونی گیدنز تلاش می کند جامعه شناسی را بر محور زمان بازآفرینی کند. این بازآفرینی با نقد تکامل گرایی تاریخی کلاسیک های جامعه شناسی به مثابه ساخت شکنی زمان طولی آغاز می گردد و با پیگیری آن در ساحت ها دیگر بروز زمانمندی همچون ازجاکندگی، آینده گرایی، ساخت جامعه و در نهایت تکنولوژی های زمان نظیر ساعت و تقویم، معانی و کارکردهای جدیدی از زمان را ارائه می دهد. هدف از نگارش این مقاله مقایسه این معانی با فلسفه زمان صدرالمتألهین است. با استفاده از روش مقایسه ای ابتدا به بررسی فلسفه زمان ملاصدرا و اندیشه های گیدنز پیرامون زمان پرداخته و سپس شباهت ها و تفاوت های دو اندیشه تبیین گشته اند. زمان در فلسفه ملاصدرا وجود سیال تلقی شده و از آنجا که افاضه وجود دائما ادامه دارد، زمانمندی بخشی از هستی موجودات تلقی می گردد و بدین دلیل که تقدم و تاخر زمانی ناشی از تقدم و تاخر ذاتی موجودات است لذا موقعیت تاریخی نه امری بیرونی، آنچنان که گیدنز تصور می کند بلکه در ذات هستی انسان و دیگر موجودات نهادینه شده است. ناشی شدن تقدم و تاخر زمانی از تقدم و تاخر وجودی، تعلیق زمان حال به گذشته یا آینده را منتفی ساخته و لحظه حال استقراری تام می یابد. شباهت عمده دو اندیشه در یکی دانستن بقا و زمان در این جهان است.
۲.

بنیاد علم حضوری به اشیای محسوس در نگاه علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: علامه طباطبائی علم حضوری وجود سیال جهان حسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰۱ تعداد دانلود : ۶۰۴
از نظر علامه طباطبائی بنیاد علم حضوری به جهان محسوس بر پایه دو نظریه حرکت و عالم مثال قرار دارد. در تبیین نظام معرفت، این دو نظریه نه تنها هماهنگ، بلکه دو جنبه حقیقت واحد هستند. جهان محسوس، جهان حرکت است و حرکت، چیزی غیر از وجود سیال نیست. وجود مساوق فعلیت، وحدت و ثبات است. بر این پایه وجود سیال هم در ظرف واقعیت و به لحاظ وجودش، در عین تدریجی بودن، وجودی بالفعل، واحد و دارای نوعی ثبات است. نشان خواهیم داد که ظهور وجود سیال در ظرف زمان، حرکت قطعی و در ظرف آنْ، حرکت توسطی است. وجود سیال (حرکت) از وجهه وحدت و ثبات به موجودات مجرد و ثابت متصل می شود و بنیاد علم حضوری به جهان محسوس را فراهم می آورد. با اثبات جهان مثال و در نظر آوردن نسبت علّی و معلولی آن با جهان محسوس و مطابقت وجودی این دو جهان موازی، طیف وجودی واحد و پیوسته ای از این دو جهان پدید می آید. در این طیف وجودی، جهان مثال باطن و حقیقت و جهان محسوس، ظاهر و رقیقت است. تفسیر نظام علّی بر پایه وحدت حقیقت و رقیقت این امکان را فراهم می آورد که علم حضوری به جهان محسوس، از طریق علم حضوری به جهان مثال به عنوان علت، باطن و حقیقت جهان محسوس فراهم آید. وجود سیال (جهان محسوس)، ظهور جهان ثابت (جهان مثال) در زمان است.
۳.

تحلیل نظریه حرکت جوهری نفس و بازخوانیِ تعریف نفس بر اساس حرکت جبلیِ آن(مقاله ترویجی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: حرکت جوهری نفس وجود سیال اشتداد وجودی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۹ تعداد دانلود : ۲۶۹
نفس دارای وجودی سیلانی است و در بستر این وجود سیال، مراحل عنصری، طبیعی، معدنی، نباتی، حیوانی (تجرد مثالی) و نطقی (تجرد عقلانی) را به ترتیب دارا می شود. ذاتی بودن رابطه نفس و بدن و اتحاد وجودی آن دو و اسناد حقیقی افعال طبیعی و نباتی به نفس و از طرفی وقوع حرکت و تغییر در محدوده معلومات و ملکات نفس، بیانگر وجود سیال داشتن نفس است. با توجه به وجود سیال نفس و ارتباط ذاتی نفس و بدن، باید نفس را کمال اول برای جسم طبیعی دانست؛ کمال اولی که علاوه بر حیثیت مادی و طبیعی و داشتن تعلق ذاتی به بدن، دارای حیثیت تجردی نیز هست و منشأ تمام آثار حیاتی در جسم خویش به شمار می آید.
۴.

چالش وجود ماده و راه برون رفت از آن (تبیینی نو از نظریه ماده و صورت)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: هیولی اولی ماده و صورت ثنویت ترکیب وجود سیال

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۷ تعداد دانلود : ۱۹۷
فیلسوفان اسلامی به تبع ارسطو جسم را حقیقتی مرکب از دو جوهر مجزا به نام ماده اولی و صورت جسمیه دانسته اند. آنچه فیلسوفان را واداشته بساطت جسم را کنار بگذارند، توضیح پدیده هایی در طبیعت است که تنها از رهگذر ترکیب جسم از ماده و صورت، قابل توضیح است. ثنویت بین ماده و صورت همان طور که فیلسوفان را در تحلیل طبیعت و احکام آن یاری نموده، موجب پیدایش چالش هایی شده و آنه ا را به دردسرهای فراوانی گرفتار کرده است. یکی از مهم ترین چالش ها، چگونگی موجودیت امری فاقد هر گونه فعلیت و همین طور تبیین چگونگی تلازم و ترکیبی است که بین این دو جوهر برقرار است. در این مقاله ضمن اشاره به بعضی از این چالش ها، در نهایت با استفاده از ظرفیت فلسفه صدرایی، تبیینی نو از ماده و صورت بر مبنای کنار نهادن ثنویت خارجی بین آن دو ارائه شده است. در این تبیین، ماده نه به عنوان جوهری مجزا از صورت که فاقد هرگونه فعلیت است، بلکه به عنوان وجهی از وجوه وجود سیال که لابشرط از هرگونه فعلیت و تعین است، معرفی شده است. این تبیین علاوه بر رفع چالش های نظریه ماده و صورت، مقاصد فیلس وفان از طرح این نظریه را بدون کم و کاست تأمین می کند.
۵.

رهیافتی نو در تحلیل حقیقت قوه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: قوه فعلیت ماده اولی صورت عوارض تحلیلی وجود سیال

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۸ تعداد دانلود : ۱۲۷
ارسطو در تحلیل چگونگی و چرایی حرکت در عالم طبیعت از مفهوم قوه و فعل استفاده کرده، ماده را خاستگاه قوه و صورت را ملاک فعلیت می داند. دیدگاه ارسطو در باب قوه و فعل و همینطور ماده و صورت از طرف بیشتر فیلسوفان اسلامی قبول شده و آنها در تحکیم و انسجام این نظریه کوشیده اند. البته در این میان کسانی نیز با ترکیب جسم از ماده و صورت موافق نبوده و راجع به ماهیت قوه و خاستگاه آن دیدگاهی دیگر ارائه نموده اند. مجموعا پنج دیدگاه کلی در باب ماهیت قوه وجود دارد. برخی قوه را عدمی، برخی اعتباری، عده ای معقول ثانی، بعضی عرضی تحلیلی ماده اولی و اکثریت عرضی خارجی تحت مقوله کیف یا اضافه دانسته اند. از نظر نگارنده تمامی دیدگاه های مذکور ناتمام بوده و با ویژگی های وجود شناسی قوه سازگار نیست. در این نوشتار با تبیین و نقد این دیدگاه ها، و در پرتو برخی از مبانی حکمت متعالیه، به تبیین جدیدی از حقیقت قوه و خاستگاه آن دست یافته ایم. مطابق دیدگاه مختار قوه همچون فعلیت امری وجودی و از عوارض تحلیلی وجود سیّال است. وجود سیال دارای مراحلی از شدت و ضعف است که هر مرتبه نسبت به مرتبه بعد قوه، و نسبت به مرتبه قبل، فعلیت شمرده می شود.
۶.

بررسی انتقادی ماده انضمامی بر مبانی فلسفه مشاء و حکمت متعالیه هستی شناسی ماده نخستین بر مبنای وجود سیال، التفات معرفت شناسانه و برخی پیامدهای آن(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ماده انضمامی ماده اتحادی ماده تحلیلی مادی و مجرد وجود سیال التفات معرفت شناسانه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲ تعداد دانلود : ۲
ویژگی هایی که مشهور فیلسوفان برای موجودات مجرد بر پایه ماده نخستین مشائی بیان کرده اند با برخی از احکام فلسفی و دینی مجردات ناسازگار است. به نظر می رسد خاستگاه این امر، تفسیر انضمامی یا اتحادی از ماده نخستین است. رویکرد این پژوهش در حل این مسئله بازشناسی ماده نخستین در ارتباط با وجود سیال، در قالب ماده تحلیلی و پیگیری بازتاب های آن در بحث ماده و قوه است. در این زمینه و با رویکردی بینارشته ای ابتدا تبیین دو دیدگاه قابل توجه از سوی نوصدرائیان معاصر بیان می شود. این دیدگاه ها بر وجود سیال و حرکت جوهری مبتنی است. در مرحله بعد ابتدا این مواضع نقد می گردد و پس از آن با التفاتی معرفت شناسانه، تبیین جامع تر و جدیدتری از جایگاه ماده به دست داده می شود. جایگزینی ماده انضمامی و اتحادی با ماده تحلیلی در تبیین مفاهیم «مجرد» و «مادی» با روش توصیفی-تحلیلی به تبیین دقیق تر و توسعه بیشتر گستره حرکت، تعمیق هستی شناسی حرکت، ایجاد سازگار ی بیشتر آموزه های فلسفی با یکدیگر و با متون دینی می انجامد. همچنین ماده تحلیلی می تواند زمینه ساز پیشبردی بی بدیل در جنبه اسلامی فلسفه اسلامی و روشنگر زوایای دیگری از توان مندی های حکمت متعالیه و نیز زمینه ساز پژوهش های پسین در شناسایی و ارزیابی پیامدهای بسیار آن باشد. در پایان، موارد مشخصی از پیامدهای این تبیین فهرست و پیشنهاداتی نیز برای ادامه پژوهش ها در این زمینه ارائه می گردد.
۷.

تعامل وراثت با تربیت پذیری انسان بر پایه مبانی انسان شناسی حکمت متعالیه(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: وجود سیال تربیت پذیری تدریجی بودن تربیت امکان تحول ذاتی انتقال صفات والدین خنثی سازی خصوصیات وراثتی ایجاد سرشت ثانوی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵ تعداد دانلود : ۹
حقیقتی پویا و سیّال آدمی در نظام حکمت صدرایی، موجب پیدایش مبانی جدیدی در حوزه تربیت پذیری انسان می شود، که عبارتند از: تدریجی بودن تربیت، تحول پذیریِ ذات انسان در تربیت، غایت بودن تشکیل فصل مَلکی و ایمان الهی در تربیت، لزوم توجه به تعامل میان نفس و بدن ، صحت جسمانی و خواسته های طبیعی و حیوانی در طول فرآیند تربیت؛ این مبانی، هم از امکان تربیت و پرورش آدمی در تمام ابعاد وجودی حکایت می کنند و هم بیان گر محدوده وسیع تربیت پذیری انسان و کارکرد آن در ارتباط با خصوصیات وراثتی می باشند؛ زیرا هرچند حکمت متعالیه با علم ژنتیک در اصل انتقال صفات والدین، هم داستان می باشد، ولی با توجه به تفسیر صدرا از اختیار و بر پایه دو مبنای امکان تحول ذاتی انسان و تشکیل فصل أخیر او در بستر تربیت اخلاقی، اولاً خنثی سازی این صفات موروثی ممکن خواهد بود؛ ثانیاً شاکله وجودی او را می توان بر اساس خصوصیات اخلاقی نیکو شکل داد و بر پایه اصل تفاعل میان نفس و بدن، ساختار ژنتیکیِ متربی را دچار تغییر نمود و خصوصیات مذکور را به نسل های بعد منتقل کرد. در مقاله پیش رو با پیش فرض قرار دادن انسان شناسی صدرایی و  با اتخاذ رویکردی تحلیلی توصیفی، به بررسی مبانی تربیت پذیری انسان و نقش آن ها در تبیین تعامل وراثت و تربیت پذیری انسان پرداخته شده است.