مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
ذات الهی
حوزه های تخصصی:
یکی از موضوعات مهم در متون دینی، کلامی، فلسفی و عرفانی، علم تفصیلی خداوند به اشیا پیش از آفرینش آنهاست. در این مقاله، ضمن اشاره به تعریف علم و بررسی اجمالی دیدگاه های مختلف درباره علم تفصیلی پیشین خداوند به آفریدگان، دیدگاه صدرالمتألهین که نوعی کثرت و ترکیب پیشین در ذات خداوند را میپذیرد، تحلیل میشود. وی این نظریه را از محیالدین عربی گرفته است و اعتقاد دارد این نوع کثرت و ترکیب، غیر از کثرت ها و ترکیب های جهان امکان است و ضرری به وحدت و صرافت ذات الهی نمیزند.
نقد و بررسی نظریه ی اتحاد مفهومی ومصداقی ذات و صفات الهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رابطه ی ذات و صفات الهی از اساسی ترین و اولین مباحث کلامی در دنیای اسلام است، که معرکه ی آراء میان اندیشمندان مسلمان قرارگرفته است. گروهی جانب افراط را پیش گرفته و معتقد به صفات انسان گونه برای واجب تعالی شده اند، که به جسم انگاری خداوند بازگشت نموده است، از سوی دیگر برخی به تفریط گرایش پیدا کرده و هر گونه صفت ثبوتی و وجودی را از حق تعالی نفی نموده اند، نظریه ی متعادل و مستدل در میان فلاسفه و متکلمان امامیه، اتحاد مصداقی و تغایر مفهومی صفات می باشد. اما برخی از عبارات ابن سینا ظهور در اتحاد مفهومی و مصداقی دارد. نوشتار حاضر تلاشی است جهت نقد و بررسی دیدگاه اتحاد مفهومی و مصداقی صفات واجب تعالی، بدین معنا که صفات حق تعالی علاوه بر اینکه از نظر مصداق و واقعیت خارجی عین ذات او هستند. از نظر مفاهیم نیز درمورد خدای سبحان به یک معنا می باشد. ولی با توجه به عدم ارائه استدلال قابل قبول، و مبهم بودن کلمات و لوازم نادرستی که بدنبال دارد، درستی آن دشوار می نماید. از این رو سعی شده است این دیدگاه مورد بازنگری مجدد قرار گیرد. و دلائل عدم پذیرش آن از سوی حکمای مسلمان تبیین گردد.
نحوه ی اتصاف ذات الهی به صفات کمالی از دیدگاه علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
علامه طباطبایی در آثار خود، دیدگاه های متفاوتی درباره ی نحوه ی اتصاف ذات الهی به صفات کمالی دارد: الف) عینیتِ صفات با یکدیگر و با ذات الهی، ب) عینیت یک طرفه، ج) عینیت مفهومی و مصداقی ذات الهی با صفات. چنین به نظر می رسد که این سه دیدگاه بر مبانیِ متفاوت و در طول یکدیگر استوار است. هر دیدگاه با حفظ موضوع و مبانی اش تحقق داشته و دیدگاه های دیگر را نیز نقض نمی کند. در دیدگاه نخست، عینیت دو طرفه ی صفات کمالی با یکدیگر و با ذات الهی، کثرت مفهومی صفات الهی و وحدت تشکیکیِ غیر تفاضلیِ آن ها بر اساس آثار علامه طباطبایی تبیین می شود. دیدگاهِ عینیت یک طرفه اصطلاح مختصِ علامه طباطبایی است و چنین به نظر می رسد که با تحلیل مقامات الهی از نظر ایشان، می توان این دیدگاه را تبیین نمود. دیدگاه سوم مبتنی بر نظریه ی بدیعِ علامه طباطبایی یعنی توحید اطلاقی است، که نهایتاً به نفیِ نحوه ی اتصاف ذات الهی به صفات کمالی می انجامد.
مبانی تصور ذات الهی از دیدگاه علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
علامه طباطبایی در «اصول فلسفه»، واقعیت را تصور ذات الهی می داند؛ اما در آثار گوناگون خود تصورات متفاوتی از ذات الهی (به صفت منحصر یا لوازم یا...) ارایه می نماید و نیز تصورات مختلفی از واقعیت تبیین می کند. در این مقاله تلاش شده است تا تصور مختار علامه طباطبایی از ذات الهی، بر اساس مبانی آن تبیین و تحلیل گردد. این تصور همان واقعیت ورای اطلاق و تقیید است؛ اما تبیین و تحلیل تصور ذات الهی به عنوان واقعیت مقید، واقعیت مطلق در برابر مقید و مطلق واقعیت، مطابق با تصور مختار از ذات الهی و مبانی موردنظر علامه طباطبایی نیست؛ هرچند، میان این تصورات با ابتنا بر مبانی مختلف، سازگاری برقرار است. در نهایت با تحلیل نحوه شکل گیری واقعیت مطلق در ذهن از دیدگاه علامه طباطبایی، روش انتزاع علامه به تصور سلبی و سلب تصور منوط می گردد.
معرفت ذات الهی از نظر شاه نعمت الله ولی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از نظر شاه نعمت الله ولی، ادراک ذات الهی توسط حس، وهم، خیال و عقل ناممکن است. اما با کشف و مشاهده تام می توان به معرفت ذات الهی رسید. معرفت ذات فقط از طریق خود ذات امکان پذیر است؛ یعنی ذات الهی توسط غیر نمی تواند شناخته شود؛ زیرا غیری وجود ندارد تا بتواند عارف ذات شود. انسان با فنا از وجود مقید خود به ذات حق باقی می گردد. اما تعین از انسان کاملاً مرتفع نمی شود، فقط شاهد اتصال وجود مقید خویش به وجود مطلق می گردد. حاصل این شهود رفع دوئیت میان او و ذات است و چون ذات از خویش غایب نیست، عارف ذات می شود. اما این معرفت او از حیث بشریت و وجود مقید او نیست، بلکه از آن حیث است که به ذات واصل است. پس در واقع ذات است که عارف ذات است و انسان شاهد این معرفت می شود. در این صورت، هم عین انسان باقی است و هم معرفت ذات امکان دارد.
مقایسه جایگاه نفس الامری ذات و تعیّنات الهی در دو منظر صدرایی و عرفانی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
آیین حکمت سال سیزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۷
21 - 46
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش اعتباری یا غیراعتباری دانستن تمایز تعیّنات حقی از ذات حضرت حق، از پرسش های مشترک در حکمت و عرفان اسلامی است. پرسش این است که آیا تعیّنات علمی احدی و اسمایی، حقیقتاً و در نفس الامر با یکدیگر متمایزند یا تمایز مقام ذات از مقام احدیت و واحدیت، امری اعتباری است و این عناوین، فارغ از اعتبار ذهنیِ فاعل شناسا، هیچ گونه تعدد و تمایزی ندارند. در همین راستا، هدف این پژوهش، کشف نگرش عرفان اسلامی و حکمت متعالیه در خصوص این موضوع است. پژوهش حاضر با استفاده از روش تحلیل اصطیادی و مقایسه، به بررسی تحلیلی و تطبیقی نگرش عرفانی و صدرایی در این موضوع پرداخته است؛ همچنین این تحقیق مبتنی بر داده های کتابخانه ای انجام گرفته است. یافته های تحقیق از این قرار است که تمایز ذات و تعیّنات حقی در کلام ملاصدرا به تمایز وجود و ماهیّت و تمایز محیط و محاط تنظیر شده اند که نشان دهنده تمایز نفس الامری ذات و تعیّنات در حکمت متعالیه است؛ همچنین اعتقاد عارفان اسلامی به تقدم رتبی مقام باطن و غیب نسبت به مقام شهادت و صورت و اعتقاد آنان به تمایز احاطیِ ذات و تعیّنات، به روشنی به تمایز نفس الامری حضرت ذات از حضرت اسماء دلالت می کند. نتیجه تحقیق آن است که عینیّت ذات و صفات در نگرش عرفانی و صدرایی مربوط به ساحت وجود و تحقّق است و منافاتی با تقدّم رتبی و نفس الامری مقام ذات نسبت به مقام صفات ندارد.
ارزیابی ادلG عقلی و نقلی معرفت اِکتناهی ذات خدا(مقاله علمی وزارت علوم)
فیلسوف مسلمان در زمینه شناخت خدا با چالشی روبه روست: از طرفی، خدای متعال و پیشوایان دین او را به خداشناسی دعوت کرده اند؛ و ازطرف دیگر، آموزه هایی وجود دارند که تفکر درباره خدا را منع کرده اند. این امر سبب شده است که در اذهان این سؤال مطرح شود که آیا اساساً روش فلاسفه در مواجهه عقلانی با این مسئله درست است؟ اگر روش فلاسفه درست است، پس با این آموزه ها چه باید کرد؟ همین چالش ما را بر آن داشت که به واکاوی این ابهام بپردازیم تا معلوم شود که آیا اصلاً امکان شناخت خدا هست؟ و اگر هست، تا چه حد؟ آیا فقط صفات خدا را می توان شناخت یا رسیدن به کنه ذات هم امکان دارد؟ پس برای مشخص شدن دقیق ابعاد این چالش، در چند مرحله به کاوش خواهیم پرداخت. در مرحله اول با بیان مختصری سه دیدگاه قابل طرح در این زمینه را تبیین می کنیم؛ در مرحله دوم، به بررسی ادله این دیدگاه ها می پردازیم و در مرحله نهایی با نقد دیدگاه های رقیب، دیدگاه برگزیده خویش را اثبات می کنیم، مبنی بر اینکه امکان شناخت اوصاف و افعال الهی وجود دارد؛ هرچند شناخت اکتناهی خدا امکان پذیر نیست.
بررسی تحلیلی امکان تغییر در ذات الهی از منظر ملاصدرا و برومر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه دین سال بیستم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۵۵)
119 - 131
حوزه های تخصصی:
امکان یا عدم امکان تغییر در ذات الهی یکی از مباحث مشترک متون اسلامی با مسیحیت است. مقاله حاضر با روش توصیفی تحلیلی به دنبال یافتن پاسخ و ارزیابی سؤال «نظر ملاصدرا و برومر درباره امکان تغییر یا عدم تغییر ذات الهی چیست؟» شکل گرفته است و اهم داده های آن عبارت است از اینکه صدرا اگرچه قائل به عدم تغییر در ذات الهی است، این بحث را به طور مستقل مطرح نکرده است که به نظر می رسد این مسئله جزء مسلمات فکری ایشان به عنوان نواقص امکانی مفروض قرار گرفته است که از ذات کامل واجب تعالی سلب می شود. ایشان ذیل قاعده «بسیط الحقیقه» و تبیین مسئله «بداء» عدم ورود تغییر و انفعال در اراده و علم الهی را مطرح می کند. صدرا با تفکیک مراتب علم الهی و تمایز مراتب علم ذاتی و فعلی (عدم تغییر علم ذاتی و امکان تغییر در علم فعلی) همچنین ورود تشکیک در اراده الهی معمای تغییر در ذات حق تعالی را به راحتی حل کرده است. این در حالی است که در مقابل صدرا در نظر برومر ذات حق تعالی تغییرپذیر است. ایشان مبتنی بر مبانی فکری الهیات گشوده به تغییرپذیری ذات حق تعالی را نه تنها نقص نمی داند بلکه نوعی کمال برای ذات و معناداری ارتباط با ذات تبیین می کند که به نظر می رسد علاوه بر غفلت از تبعات منفی این تغییرپذیری دچار دوگانگی های منطقی شده است. زیرا لازم می شود ذات الهی در عین تغییرپذیری تغییرناپذیر نیز باشد.
عینیت ذات و صفات الهی در اندیشه ابن سینا،شیخ اشراق و ملاصدرا
منبع:
مطالعات قرآنی نامه جامعه سال ۱۷ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱۳۰
25 - 46
حوزه های تخصصی:
مسائل اعتقادی، زیربنای تفکّر انسان است و تمام باورها، اندیشه ها، حرکات و سکنات او، بر اساس اعتقاد انسان شکل می گیرد. بر این اساس است که شرط پذیرش در مباحث اعتقادی، تکیه بر برهان، استدلال، یقین و علم است. نوشتار حاضر با محوریت عینیت ذات و صفات الهی در اندیشه حکما، به روش کتابخانه ای و با بهره گیری از منابع فلسفی، سعی در بررسی دقیق توحید صفاتی از منظر حکمایی همچون ابن سینا، ملاصدرا و شیخ اشراق دارد. این پژوهش نشان می دهد نظر صحیح در نحوه اتصاف واجب تعالی به صفات حقیقی مانند علم و قدرت و حیات و ... این است که اولاً واجب تعالی در مرتبه ذات، واجد همه صفات کمالی است؛ ثانیاً این صفات، موجب کثرت ذات و باعث ترکب آن نمی شود، بلکه هر یک از این صفات، عین ذات و تمام ذات اوست؛ و ثالثاً هر کدام از این صفات، عین یکدیگر می باشند.