مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
بحرین
حوزه های تخصصی:
برای بررسی وجود اندیشه های طاکلامی در میان راویان و اصحاب ائمه، بایسته است که کل میراث روایی ایشان جمع آوری و تبویب شود و گرایش های احتمالی آنان به موضوعات کلامی مورد ارزیابی قرار گیرد. در بحرین قدیم (شامل کویت، احساء، قطر و مجمع الجزایر بحرین کنونی) گرایش غالب راویان و محدثان، نص گرایی بوده و این جریان، حوزة علمی بحرین را قرن ها در اختیار داشته است و حتی برخی، اخبارگرایی قرون متأخر در بحرین را ادامة همان جریان نص گرای قدیم دانسته اند. در نوشتار پیش رو، با استفاده از منابع حدیثی و رجالی ضمن معرفی محدث - متکلمان بحرینی (با تأکید بر قبیلة عبدالقیس) و در یک بازة زمانی (عصر امیرالمؤمنین تا امام جواد)، تلاش شده تا پیشینة کلامی حوزة بحرین به عنوان جریانی میانه و درخور توجه بازشناسی شود و با نمایاندن وجود این جریان، انگارة نص گرایی مطلق و بی رقیب در میان بحرینی ها نقد شود.
رفتار شناسی سیاست خارجی عربستان در قبال مصر و بحرین بعد از انقلاب های عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وقوع انقلاب های منطقه ای در تونس و مصر و گسترش نا آرامی های حاصل از آن به دیگر کشورهای منطقه در غرب آسیا، سبب شده که با گذشت سه سال از این پدیده، شاهد شکل گیری مناسبات و همچنین الگوهای رفتاری جدید منطقه ای باشیم. در این میان می توان رفتار بازیگران این منطقه از حیث مقابله و مواجهه با این انقلاب ها را در دو طیف مورد ملاحظه قرار داد. کشورهایی که از این انقلاب ها و همچنین موج تحول خواهی استقبال کرده اند و در مقابل کشورهایی که گسترش این روند را بر خلاف منافع ملی فراملی خود دیده و سعی در مقابله و ممانعت از گسترش این موج داشته اند. آنچه در این تحقیق مورد بررسی قرار می گیرد، بررسی تعاملات عربستان سعودی با دو کشور انقلابی مصر (تا قبل از برکناری مرسی) و بحرین است. پاسخ ابتدایی به فرضیه اصلی این تحقیق هم عبارت است: عربستان به عنوان یک بازیگر محافظه کار کوشیده تا کاربست سیاست «محافظه کارانه تهاجمی» و بهره گیری از ابزارهای مختلف (سیاسی، اقتصادی و امنیتی نظامی) مانع از انتقال امواج انقلاب به داخل سرزمین خود شود.
چشم اندازی بر تأثیرات مؤلفه های قدرت نرم انقلاب اسلامی ایران بر بیداری اسلامی بحرین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وقوع انقلاب اسلامی ایران در سال 1375، در فضای پیرامونی خود به ویژه در جهان اسلام دارای اثرات عظیمی بوده است. این اثرات، بیشتر از جانب مؤلفه های قدرت نرم انقلاب اسلامی ایران و ارزش های منبعث شده از آن برآمده است. در این میان، کشور بحرین به واسطه حدود 75 درصد جمعیت شیعی، بیشترین قرابت را با ابعاد قدرت نرم انقلاب اسلامی ایران در طول سه دهه گذشته برقرار کرده است. در واقع این مقاله تلاشی است در جهت برشمردن مؤلفه های قدرت نرم انقلاب اسلامی در منطقه خلیج فارس و تأثیرات این ابعاد در تحولات انقلابی کشور بحرین. در ادامه این مقاله بدین نتیجه می رسد که یکی از مهم ترین عوامل بسترساز بیداری اسلامی در بحرین، قدرت نرم انقلاب اسلامی به شمار می رود و راهبردهای سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران نیز در راستای این عامل شکل گرفته است.
بیداری اسلامی در بحرین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سؤال اصلی مقاله این است که آیا قیام مردم بحرین را می توان در قالب مفهوم بیداری اسلامی با شاخص های اصلی آن، یعنی اسلامی بودن، مردمی بودن و استکبارستیز بودن که از سوی مقام معظم رهبری بیان شده است، تحلیل نمود؟ فرضیه مقاله عبارت از این است که قیام مردم مسلمان بحرین، رویداد و حادثه ای یک شبه نبوده که فقط و صرفاً تحت تأثیر انقلاب های تونس و مصر به وقوع پیوسته باشد. بلکه فرآیندی تاریخی از بیداری اسلامی بوده که اکنون فرصت مناسبی برای بروز و ظهور پیدا کرده و با مشخصه هایی همچون اسلامی، مردمی و استکبار ستیز بودن همچنان به مسیر خود ادامه می دهد. بیداری اسلامی در بحرین از یک سو ریشه در برخی زمینه های داخلی همچون: سیاست های اسلام ستیزانه رژیم آل خلیفه، ظلم و سرکوب سیستماتیک علیه اکثریت جمعیت شیعه این کشور و آپارتاید مذهبی رایج در آن دارد و از سوی دیگر متأثر از یکسری عوامل خارجی همچون تأثیر انقلاب اسلامی ایران بر مردم این کشور و تأثیرپذیری گسترده رژیم آل خلیفه از عربستان سعودی و نیز روابط این رژیم با آمریکا و رژیم صهیونیستی است.
اتحادیه اروپا و حقوق بشر ایران و بحرین: تحلیل مقایسه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در چند دهه اخیر، بخش مهمی از روح حاکم بر روابط میان اتحادیه اروپا با سایر کشورها را مسائل و مباحث حقوق بشری تشکیل می دهد. اتحادیه اروپا، با انعقاد پیمان ماستریخت (سال 1992)، شرط احترام به حقوق بشر را در روابط خود با کشورهای جهان سوم، به عنوان عنصر ضروری، وارد نموده و نسبت به مسائل حقوق بشری حساسیت فراوانی نشان می دهد. این امر در خصوص روابط اتحادیه اروپا با جمهوری اسلامی ایران و کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس نیز صادق بوده است. مقاله حاضر، در پی بررسی تطبیقی سیاست حقوق بشری اتحادیه اروپا در قبال جمهوری اسلامی ایران و پادشاهی بحرین است. این مقاله در تلاش است به شیوه ای تطبیقی نقض استانداردهای حقوق بشری موردنظر و تعریف شده، از سوی اتحادیه اروپا در قبال جمهوری اسلامی ایران و بحرین را تحلیل و تاثیر رفتار آن بر سیاست خارجی این اتحادیه در قبال این دو کشور را بررسی نماید.
شهر زُباره و استقلال قطر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زُباره مهم ترین شهر شبه جزیره قطر در قرن دوازدهم قمری است. این شهر که اکنون جزو استان الشَمال کشور قطر است، از جمله شهرهای تاریخی این کشور است که به سبب آثار تاریخی و دژ شهر (ساخته شده در 1317 خورشیدی/ 1938) در خرداد 1392 خورشیدی/ ژوئن 2013 جزو فهرست میراث جهانی یونسکو در آمد. شبه جزیره قطر تا پیش از تأسیس زُباره به وسیله طایفه عَتوب، سرزمینی خشک و با شرایط نامناسب اقلیمی به شمار می رفت؛ هیچ شهر مهمی در قطر آن روزگار وجود نداشت و آن سرزمین به دور از مدنیت، پیوسته جولانگاه اقوام و قبایل باجگذار حاکمان سرزمین های همجوار دیگر بود. تأسیس زُباره عملاً موجب رونق قطر شد و این شبه جزیره را مورد توجه کشورهای منطقه و حتی دول استعمارگر اروپایی، انگلستان و فرانسه قرار داد. چنان که دخالت های دول استعمار گر و نزاع های قبیله ای موجب ویرانی شهر زُباره شد.پژوهش حاضر با بهره گیری از رویکرد زمینه شناسی تاریخی، به بررسی موردی ساخت و تأسیس شهری در حاشیه جنوبی خلیج فارس و تأثیر تأسیس آن بر حوادث سیاسی قرن دوازدهم خلیج فارس و به طور خاص استقلال کشور قطر خواهد پرداخت.
بررسی جایگاه دولت آل عُیون و نقش آن در گسترش تشیع در بحرین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در بحرین قدیم، تشیع قدمتی دیرینه دارد و از اواخر قرن سوم هجری به بعد شاهد شکل گیری دولت های مختلف شیعی بوده که از میان آنها، آل عیون از حیث دیرپایی و تأثیرگذاری در گسترش شیعه اهمیت بیشتری داشته است. در این تحقیق ضمن نمایاندن جایگاه دولت شیعی آل عیون در بحرین، نقش آنان در گسترش تشیع مورد بررسی قرار می گیرد. یافته های تحقیق حاکی از ریشه دار بودن تشیع در آن سرزمین است. زمینه ها و عواملی از قرن نخست هجری موجب توسعه تشیع در بحرین بوده و با ضعف عباسیان، شیعیان این منطقه موفق به تشکیل دولت شدند. ساخت مکان های مذهبی مثل مساجد و مدارس، تربیت علما دینی و آثار علمی آنان، وجود شاعران دوستدار اهل بیت ^ ، ارتباط آل عیون و اندیشوران بحرینی با کانون های علمی و مقدس در عراق و ضرب سکه به نام اهل بیت ^ را می توان ازجمله محورهای مهم فعالیت این دولت برای گسترش تشیع دانست. شیوه پژوهش در این نوشتار، توصیفی تحلیلی و شیوه گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای است.
درآمدی بر مبانی نظری حکمرانی خوب (بررسی مقایسه ای وضعیت حکمرانی در امارات و بحرین)
هدف اصلی در این نوشتار شناخت بهتر حکمرانی خوب و شاخص های آن است ضمن آنکه در این مقاله براساس 6 شاخص حکمرانی خوب برگرفته از بانک جهانی به مقایسه کشور امارات متحده عربی و بحرین پرداخته خواهد شد تا بر-اساس آمارهای مقایسه ای دریابیم این کشورها در چه سطحی از حکمرانی خوب قرار دارند. در این پژوهش از روش کتابخانه ای استفاده شده است و به کمک داده های اینترنتی در نتیجه پژوهش بیان شده است که امارات متحده عربی با تأمین رضایت نسبی مردم و برقراری رفاه اجتماعی با اتکا به منابع نفتی و جذب سرمایه های خارجی به ثبات سیاسی در منطقه دست یافته است، اما کشور بحرین به دلیل تنش های سیاسی و مذهبی که منجر به شورش هایی در سال های اخیر در کشور شده است در نوعی بی ثباتی سیاسی به سر می برد و این امر به نوبه خود در کاهش امتیاز بحرین برای حکمرانی خوب اثرگذار بوده است. در این پژوهش تلاش می شود نخست تعریف حکمرانی خوب ارائه گردد، سپس برای درک بهتر از حکمرانی خوب به مقایسه کشور امارات متحده عربی و بحرین پرداخته شود.
وضعیت حقوق بشری زنان بحرین؛ بررسی عملکرد حاکمان این کشور
حوزه های تخصصی:
رعایت حقوق انسانی یکی از اصلی ترین اصول حکومت می باشد. متأسفانه به رغم تأکید نهادهای حقوق بشری به رعایت دموکراسی و تساوی حقوق زنان و مردان، اما هنوز بسیاری از کشورهای عربی ناقض جدی حقوق زنان به شمار می روند. در این میان بحرین و حکومت آل خلیفه با برقراری قوانین تبعیض آمیز، زنان را از حقوق انسانی محروم ساخته اند. از سویی شعله ور شدن جریانات انقلابی در اعتراض به جنایات ضد بشری نظام سیاسی بحرین ، زنان را نیز در صف انقلابیون قرار داد. با توجه به شرایط نامساعد زنان در بحرین و استبداد و ظلم آل خلیفه ، نویسنده در این مقاله، به بررسی وضعیت زنان در حکومت های شیخ نشین عرب پرداخته و سپس به فجایع انسانی و نقض حقوق زنان در کشور بحرین به عنوان یک مصداق بارز جنایت علیه بشریت توجه کرده است. در آخر نیز وظیفه جامعه جهانی و میزان واکنش ها را به این اقدامات خشونت بار بررسی نموده است.
سلب تابعیت شیخ عیسی قاسم از منظر حقوق بین الملل و حقوق داخلی بحرین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حقوق عمومی دوره ۴۷ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲
357-375
حوزه های تخصصی:
حکومت بحرین طی شش سال گذشته با اعتراضات آشکار مردمی روبه رو بوده است. این اعتراضات مسالمت آمیز اغلب با هدف بهره مندی از حق تعیین سرنوشت برای اکثریت مردم بحرین انجام می شود. شیخ عیسی قاسم، یکی از رهبران مذهبی این اعتراضات از سوی حکومت دستگیر و در سال 2016 تابعیت بحرینی از وی سلب شد. مقاله حاضر با روش تحلیلی- توصیفی نشان می دهد تابعیت، موضوع بین المللی شده است و مطابق حقوق بین الملل، سلب تابعیت خودسرانه مجاز نیست. از آنجا که در قضیه شیخ عیسی قاسم، اتهام تروریستی به وی اثبات نشده و روند منصفانه ای برای جلوگیری از سلب تابعیت خودسرانه در قوانین بحرین وجود ندارد؛ به نظر می رسد دولت بحرین، تعهدات بین المللی حقوق بشری خود را نقض کرده است.
بررسی شیوه ها و تاکتیک های جنگی قرمطیان بحرین با توجه به عقاید منجی گرایانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخی جنگ سال دوم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۵)
101 - 114
حوزه های تخصصی:
در اواخر قرن سوم هجری ابوسعید جنّابی با بهره گیری از عقاید اسماعیلیان قرمطی، دولت قرمطیان را در بحرین تأسیس کرد. این دولت به دلیل اختلافات مذهبی که با حکومت های همجوار داشت اغلب با دستگاه خلافت عباسی و اهل سنت در کشمکش بود. حاکمان قرمطی بحرین با بهره گیری از نیروی ایمان پیروانشان در صدد دستیابی به اهداف خود بودند. آنان معتقد بودند با ظهور قائم منتظرشان، اسلام منسوخ خواهد شد و با پایداری در نبرد تلاش می کردند زمینه ظهور او را فراهم سازند. بعلاوه پیروی از روش های جنگی منحصر به فرد و مبتنی بر سبک های ابداعیشان اسباب موفقیت بیشتر آن ها را فراهم می ساخت. مسأله اصلی پژوهش حاضر بررسی شیوه ها و تاکتیک های جنگی قرمطیان با توجه به عقاید منجی گرایانه آن ها می باشد. سؤال اصلی آن است که قرمطیان بحرین برای وصول به موفقیت در میدان نبرد از چه روش هایی استفاده می کردند؟ که در پاسخ باید گفت یافته های این پژوهش حکایت از آن دارد که آشنایی قرامطه با شیوه ها و تاکتیک های نظامی از یک سو و به کارگیری درست و مؤثر آن تاکتیک ها در پیروزی هایشان تأثیر بسزائی داشته است. از سوی دیگر، در بررسی شیوه های جنگی قرمطیان به این نتیجه می رسیم که آنان در مقابله با دشمنان خود به شیوه ها و تاکتیک های رزمی معاصر خود آشنا بودند. آن ها در نبردها شیوه مناسب شرایط اقلیمی وجغرافیایی محل نبرد را در نظر می گرفتند، بنابراین در تصرف مناطق ساحلی از فنون دریایی و در مناطق کوهستانی و بیابانی، از شیوه استتار یا کمین و تعقیب و گریز که مناسب آن مناطق بود، بهره می بردند.
رویکرد سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در قبال خیزش مردمی بحرین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مردم بحرین به دنبال خیزش های عربی در سال 2011، خواستار سرنگونی رژیم آل خلیفه شدند. این قیام در جهان عرب نگاه بسیاری از بازیگران منطقه ای و بین المللی را متوجه خود ساخت. ایران از جمله کشورهایی بود که از همان ابتدا روند تحولات بحرین را دنبال نمود. جمهوری اسلامی به دلیل شاخصه مردم سالاری و انقلابی بودنش، همواره الهام بخش حرکت های مردمی در کشورهای منطقه بوده است، از این رو پس از وقوع خیزش هایی در بحرین، به شیوه ای دیپلماتیک از آنها حمایت نمود و در این راستا هرگونه سرکوب مردم را محکوم کرد. پرسش اصلی نوشتار حاضر این است که جمهوری اسلامی ایران در قبال تحولات بحرین چه رویکردی را در سیاست خارجی خود پیش گرفته است؟ یافته تحقیق، این است که نظام ایران بر پایه گفتمان انقلاب اسلامی با ابتنای بر حفظ استقلال ملت ها، در عین مخالفت با هرگونه دخالت و حضور نیروهای خارجی در بحرین در راستای هرچه مطلوب تر وضعیت شیعیان این کشور گام بر می دارد. در این تحقیق فرضیه پژوهش با بهره گیری از نظریه سازه انگاری به آزمون گذاشته شود.
بررسی سلب تابعیت اتباع بحرین در پرتو حقوق بین الملل بشر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حقوق عمومی دوره ۴۹ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
941 - 959
حوزه های تخصصی:
تابعیت وصفی است که وابستگی شخص معین را به یک دولت تعیین می کند؛ این وابستگی ماهیت سیاسی دارد و هر دولت به استناد آن اتباع خود را مشخص می سازد. با این حال، با صدور اعلامیه جهانی حقوق بشر و سایر اسناد حقوق بشری متعاقب آن، تابعیت به حق اساسی برای افراد تبدیل شده و سلب آن در چارچوب حقوق بین الملل بشر قابل ارزیابی است. از این منظر، سلب تابعیت اصولاً ممنوع است و در موارد استثنا نیز باید مطابق قانون و بدون اعمال تبعیض انجام گیرد؛ در غیر این صورت مشمول عنوان «سلب تابعیت خودسرانه» خواهد شد که در تعارض با موازین بین المللی حقوق بشر است. در این مقاله، پس از بررسی حق بر تابعیت و شرایط سلب آن، در چارچوب حقوق بین الملل، سلب تابعیت اتباع بحرین در پی اعتراضات عمومی و مسالمت آمیز در این کشور ارزیابی می شود. به نظر می رسد سلب تابعیت اتباع بحرین که اغلب فعالان رسانه ای، دینی، اجتماعی و سیاسی اند، مصداق سلب تابعیت خودسرانه است و نقض تعهدات بین المللی دولت بحرین و در تعارض با حقوق بین الملل بشر در این قلمرو است و ضرورت دارد سازمان های بین المللی، به ویژه شورای حقوق بشر به دور از جانبداری سیاسی و توجه به خواست قدرت های حامی رژیم بحرین، اقدامات قاطع اجرایی در قبال این وضعیت اتخاذ کنند.
بررسی موانع سیاسی گذار به مردم سالاری در بحرین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مجلس و راهبرد سال بیست و پنجم بهار ۱۳۹۷ شماره ۹۳
281 - 306
موج اول گذار به دمکراسی در بحرین سال 1995 آغاز و در سال 1999 منجر به مجموعه ای از اصلاحات از بالا شد. اما کندی و نیز عدم پیشرفت جدی در تحقق اصلاحات از یکسو و تحولاتی که از تونس آغاز شد از سوی دیگر باعث شکل گیری موج دوم اعتراضات علیه حکومت در سال 2011 شد. محور اصلی این اعتراضات جریان الوفاق به نمایندگی از شیعیان این کشور بود که خواستار اجرای مفاد منشور ملی 1999 و انجام اصلاحات دمکراتیک بود. بی ثباتی سیاسی ناشی از اعتراضات موج دوم نه تنها به تقویت روند گذار به دمکراسی منجر نشد بلکه وجود موانع سیاسی در دو سطح داخلی و خارجی باعث ناکامی و در نتیجه توقف فرایند نوسازی سیاسی گردید. مقاله حاضر با روش توصیفی تحلیلی به بررسی موانع سیاسی روند گذار به دمکراسی در بحرین پرداخته است. دو عامل انسجام نخبگان حاکم و عدم انسجام مخالفان در سطح داخلی و نقش عربستان و آمریکا در سطح منطقه ای و بین المللی از جمله عواملی هستند که در ناکامی روند گذار به مردم سالاری در بحرین مؤثر بوده اند. البته بایستی توجه داشت که میزان تأثیر هرکدام از این عوامل به ویژه در سطح داخلی یکسان نیست.
بررسی دلایل منازعه ایران و انگلیس بر سر حق حاکمیت بحرین و چگونگی استقلال بحرین (۱۸۵۳- ۱۹۷۱م)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسأله جزایر و بنادر خلیج فارس به دلیل سیاست های استعماری انگلستان و پافشاری های شدید این کشور بر مواضع استعماری خود، به ویژه در موضوع بحرین، مهمترین عامل در منازعه دو کشور طی دو سده اخیر تا 1971م. بود. انعقاد معاهدات امنیتی انگلستان و شیوخ در سال ۱۸۵۳میلادی، مهمترین بهانه مامورین سیاسی انگلستان برای رد ادعاهای ایران بود، با این وجود تا دهه 1960م. ایران هرگز از حق حاکمیت خود بر بحرین دست برنداشت. به دنبال تغییر در شرایط جهانی و منطقه ای و لزوم حل مسائل مرزی و اعلام خروج انگلستان از منطقه، تغییر شگرفی در دیدگاه دولتمردان و مذاکره کنندگان ایرانی و انگلیسی ایجاد شد و به یکباره موضوع استقلال بحرین مطرح گردید. در نهایت مسأله بحرین پس از موافقت ایران و ارجاع مسأله به همه پرسی در 1971م. با استقلال بحرین از ایران به پایان رسید. این پژوهش با روشی توصیفی و تحلیلی و با بهره گیری از اسناد و مدارک کتابخانه ای و آرشیوی به دنبال پاسخ به این سؤال اساسی است که زمینه تنش میان انگلیس و ایران در مسأله حاکمیت بحرین چه بود و چه عواملی در تصمیم حکومت پهلوی در دست برداشتن از حق حاکمیت ایران بر بحرین نقش داشت و در نهایت منجر به استقلال بحرین در ۱۹۷۱م. گردید؟ پیش فرض اصلی این تحقیق بر اهمیت همزمان تغییر روابط بین المللی پس از جنگ دوم جهانی و همچنین تغییر سیاست های منطقه ای و داخلی ایران تأکید دارد. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که ضعف روزافزون انگلستان در تامین منافع سیاسی و اقتصادی خود در شرق تنگه سوئز، ظهور دو ابرقدرت شوروی و ایالات متحده آمریکا و آغاز جنگ سرد و همچنین رشد جریانات سیاسی و ملی گرا در منطقه از جمله عوامل مهم بین المللی؛ و تغییر شرایط داخلی ایران و تلاش برای ژاندارمی منطقه راه را برای حل نهایی مسأله و استقلال بحرین فراهم کرد.
اختلافهای سرزمینی و مرزی در میان کشورهای جنوبی خلیج فارس در سال های 1995- 2012م/1374-1391ش
منبع:
پژوهش در تاریخ سال ششم زمستان ۱۳۹۴ شماره ۲ (پیاپی ۱۶)
115 - 139
حوزه های تخصصی:
نوشتار پیش رو با طرح این پرسش که علل و دلایل اختلاف های سرزمینی و مرزی در میان کشورهای جنوبی خلیج فارس چیست؟ تلاش دارد با بهره گیری از روش توصیفی فرآیندی به این مهم بپردازد که در کشورهای حاشیه خلیج فارس مرز مفهومی بیگانه است و سرحدات بسیاری از کشورهای این منطقه به وسیله مناطق مرزی و نه خطوط مرزی مشخص می شوند.در خصوص مشخص نبودن دقیق مرزها در کشورهای حاشیه خلیج فارس می توان به مواردی نظیر کوچ قبایل، وجود صحراهای خشک و بی آب و علف، عدم اکتشافات نفتی اشاره کرد. عامل دیگری که علاوه بر مسائل محدودیت های جغرافیایی و یا اختلاف های میان منطقه ای در روابط میان کشورهای منطقه تاثیرگذار است، وجود منبع حیاتی نفت است که یکی عوامل اصلی در اختلاف و درگیری میان کشورها قلمداد می شود. حدود دو سوم ذخایر اثبات شده نفت و یک سوم ذخایر گاز طبیعی جهان در اختیار کشورهای خلیج فارس قرار دارد. هرچند وجود همین عامل یعنی نفت سبب شده تا کشورهای این منطقه برای تعیین حدود با یکدیگر وارد مذاکره شوند. به عبارت دیگر تا قبل از این که منابع عظیم زیرزمینی در بستر و زیر بستر خلیج فارس کشف شود، عملاً اختلاف های سرزمینی بین این کشورها مطرح نبود با آشکار شدن این حقیقت بود که اختلافات سرزمینی بین این کشورها بر سر تحدید حدود مناطق دریایی و حوزه های نفتی مشترک بین تمامی هشت کشور حاشیه خلیج فارس پدید آمد. البته دخالت ها و اعمال نفوذهای کشورهای استعماری بویژه بریتانیا در شکل گیری و تداوم این اختلافات موثر بوده است. همچنین به دلیل بافت جمعیتی مردم ساکن سرزمین های خلیج فارس و به خصوص سواحل جنوب این پهنه آبی عملاٌ مرزبندی های سیاسی تا اواخر قرن هجده میلادی در این منطقه به شیوه رایج در دیگر نقاط دنیا شکل نگرفته بود. به هر رو، مرزهای بین برخی از کشورهای منطقه مانند امارات متحده عربی با عربستان سعودی، عمان با عربستان سعودی، عمان با یمن و امارات متحده عربی با عمان به علت وجود ادعاهای ارضی، سیاست های توسعه طلبانه و هزینه های زیاد مربوط به علامت گذاری تاکنون بر روی زمین علامت گذاری نشده اند. بنابراین، این نوشتار بر آن است تا با بررسی و مطالعه تحولات صورت گرفته در موضوع مرز و سرزمین مابین کشورهای حاشیه ای خلیج فارس طی سالهای 1995 -2012م/1374-1391ش ، علل و دلایل اختلاف های سرزمینی و مرزی کشورهای جنوبی خلیج فارس را در قالب توصیفی فرایندی، واکاوی نماید.
بحرین و ابعاد حقوقی- سیاسی جدایی آن از ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۴۳ بهار ۱۳۹۲ شماره ۱
117 - 136
حوزه های تخصصی:
در دوران سلطنتقاجارها، انگلیسی ها به علت ضعف دولت ایران، طی قراردادی، حفظ امنیت خلیج فارس و جزایر آن را بر عهده گرفتند. این حاکمیت یکصد و پنجاه سالهمورد مخالفت دولت ایران قرار گرفت. در سال 1336 شمسی در لایحه تقسیمات کشوری، بحرین استان چهاردهم ایران اعلام شد و موجی از مخالفت در کشورهای عربی برانگیخت. شاه به دلیل وابستگی به غرب یکباره تصمیم خود را مبنی بر چشم پوشی از ادعاهای دیرینه ایران نسبت به بحرین اعلام نمود. در 11 مه1970 شورای امنیت سازمان ملل متحد طی قطعنامه 278، بر اساس گزارش هیئت اعزامی به بحرین، تمایل اکثریت اهالی بحرین برای استقلال را اعلام نمود. در این مقاله، وضعیت حاکمیت ایران بر بحرین پیش از جدایی از ایران بررسی شده، وقایع دوره انتقال و ادعای حق تعیین سرنوشت مطرح شده در قطعنامه شورای امنیت، بررسی خواهد شد.
راهبرد ایالات متحده آمریکا در قبال دموکراسی خواهی در سوریه و بحرین؛ سردرگمی محصور یا موازنه راهبردی (2016-2011)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۴۸ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
835 - 852
حوزه های تخصصی:
اغلب پژوهش هایی که درباره راهبرد آمریکا در قبال دموکراسی خواهی در غرب آسیا صورت گرفته اند، به نوعی سردرگمی راهبردی اشاره دارند. آنها معتقدند آمریکا از طرفی در پی دموکراسی سازی و حمایت از حقوق بشر بوده و از دیگر سو بیم داشته که منافع راهبردی خود در منطقه را از دست بدهد؛ از این رو چنین ملاحظاتی موجب بروز کنش های ناسازوار از سوی این کشور شده است. اما در این مقاله، این پرسش مطرح می شود که مبنای راهبرد سیاست خارجی ایالات متحده در دو سوریه و بحرین در قبال روند دموکراسی خواهی چه بوده است؟ در پاسخ با واکاوی حوادث دو کشور سوریه و بحرین پس از سال 2011، این فرضیه طرح شده که مبنای کنش ایالات متحده مشخص و مبتنی بر موازنه راهبردی است. یافته های مؤید فرضیه نشان می دهند: حفظ موازنه با هدف جلوگیری از بر هم خوردن تعادل نیروهای منطقه ای راهبرد سیاست خارجی آمریکا بوده است. دموکراسی خواهی و حمایت از حقوق بشر در راستای راهبرد موازنه به کار گرفته می شود و در صورت تضاد بین این دو مقوله، موضوع دوم نادیده انگاشته می شود. در این نوشتار ضمن بهره گیری از رویکرد توصیفی - تحلیلی، در گردآوری اطلاعات از روش کتابخانه ای استفاده شده است.
بررسی ژئوپلیتیک مقاومت شیعیان در بحرین بدنبال تحولات خاورمیانه و شمال آفریقا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ژئوپلیتیک مقاومت زبان حال طبقات تحت سلطه را منعکس می نماید که مملو از مبارزات ضد سلطه گری و مقاومت در برابر نیروی جبار دولت ها در سیاست های داخلی و خارجی آنها می باشد. ژئوپلیتیک مقاومت یا به تعبیر پاول روتلج ضد ژئوپلیتیک یا ژئوپلیتیک از پایین، به نیروی فرهنگی، سیاسی و اخلاقی در درون یک جامعه مدنی که عقیده ی یکسان نگری منافع مورد نظر طبقه ی سیاسی مسلط دولتی با منافع عموم مردم را به چالش می کشد، گفته می شود. که در مورد اعتراضات شیعیان بحرین در مقابل طبقه ی سیاسی حاکم، در طول تاریخ از ظهور امپراطوری اسلامی تا تحولات اخیر را در بر می گیرد نیز صدق می کند. کشور بحرین کوچکترین کشور مستقر در خلیج فارس می باشد که اکثریت جمعیت آن را شیعیان تشکیل می دهند. مدت هاستتنشهاینهفتهدرمیانتوده مردمی کهاکثریت،شیعه می باشند باطبقه حاکمسنیوجود دارد. به دنبال تحولات خاورمیانه و شمال آفریقا اعتراضات ضد حکومتی در اوایل سال 2011گریبانگیر بحرین نیز شدکهمنجر بهبرخوردهایخشونتآمیزمیان معترضان ونیروهای دولتیشده است و همچنان این اعتراضات درحال گسترش می باشد. این مقاله در پی پاسخ به این سؤال می باشد که، ژئوپلیتیک مقاومت شیعیان بحرین در ادوار مختلف تاریخی خصوصاً در تحولات اخیر چه خواست و اهدافی را دنبال می کند. که با بهره گیری از مفاهیم ژئوپلیتیک مقاومت و استفاده از روش توصیفی-تحلیلی به بررسی این موضوع خواهیم پرداخت.
نظام اجتماعی قرامطه بحرین
حوزه های تخصصی:
جنبش قرامطه یکی از جنبش های پرشور و دامنه دار ضد فئودالی بوده است که در نیمه دوم قرن سوم هجری در عراق و خوزستان و سوریه به وجود آمد و در ادامه موجبات تشکیل دولت قرامطه بحرین را درعربستان شرقی، لحساء و بحرین فراهم آورد. دولت قرامطه بحرین پایگاهی مهم برای عملیات نظامی و تبلیغی بر علیه دستگاه خلافت عباسی و چالشی عظیم برای آنان بود. قرامطه به لحاظ اجتماعی دارای ویژگی هایی بودند که موجب جذب توده مردم فقیر که از ظلم و ستم عباسیان به ستوه آمده بودند، می شد. مهم ترین ویژگی جنبش قرامطه در برنامه و سازمان اجتماعی آن بود که موجب گرایش طبقات پایین جامعه به ویژه کشاورزان و پیشه وران و نهایتاً ایجاد جامعه ای سازمان یافته بر مبنای اصول اشتراکی گردید.