مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
تحصیلات
حوزه های تخصصی:
اکثر محققانی که تفاوت های زبانی جنسی ت ها را مورد مطالعه قرار داده اند، معتقدند که زنان در مقایسه با مردان صحیح تر از زبان استفاده می کنند. تاکنون تحقیقات بسیاری در این زمینه صورت گرفته است تا چگونگی تأثیرگذاری عوامل جامعه شناختی همچون آموزش و سن در استفاده از واژه های تابو را نشان دهد. هدف اصلی این تحقیق بررسی رفتارهای زبانی گویشوران فارسی زبان تهرانی است با تمرکز بر تفاوت های نوع واژه های تابو و بسامد استفاده از آن ها، تأثیرات بافت اجتماعی بر انتخاب چنین واژه هایی مورد بررسی قرار گرفت. روش تحقیق بر اساس بررسی مجموعه ای از واژه های تابو در سه بافت کاربردی مختلف بود( فقط زنان، فقط مردان، بافت مختلط) و 15 واژه تابو از میان پاسخ های افراد مورد پرسش انتخاب گردید.
نتایج بررسی نشان داد که مردان بیش از زنان از واژه های تابو استفاده می کنند. مردان از واژه های تابوی خاصی استفاده می کنند و کاربرد واژه های تابو خاص مردان، در زنان و مردان سنین بالاتر کمتر مشاهده شد. همچنین تحقیقات نشان داد که زنان تحصیل کرده سعی می کنند مؤدبانه تر صحبت کنند. واژه های تابو خاص مردان در هر دو گروه سنی هنگام خطاب به مردان مورد استفاده قرار می گیرد.
بررسی متغیرهای اجتماعی- زبانیِ فارسی در گویشِ نهبندانی: همخوان ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسیِ رابطه متغیرهای اجتماعی همچون جنسیت، سن و تحصیلات با متغیرهای زبانیِ(همخوانی) زبان فارسی در گفتار گویشورانِ نهبندانی می پردازد. متغیرهای زبانیِ مربوط از گفتارِ 24 گویشورِ نوجوان، جوان و مسنِ واجدِ شرایط استخراج گردید. نتایجِ این پژوهش نشان می دهد که تحصیلات در برخی از متغیرها باعثِ کاهشِ استفاده از صورت های غیرمعیار نشده است و نقشِ تحصیلات به عنوانِ یک متغیر اجتماعی تنها در تمایزِ گفتارِ گویشورانِ مسنِ باسواد و بی سواد مشهود است. همچنین، در این گویش، در برخی متغیرها مشاهده شده است که گفتارِ گویشورانِ مرد به گونه معیار نزدیک تر است. به علاوه، در بیشترِ موارد نیز درصورتِ نزدیک تر بودنِ گفتارِ زنان به گونه معیار، اختلافِ گفتارِ آن ها با مردان ناچیز بوده است و عاملِ جنسیت نقشِ تمایزدهنده ای نداشته است. افزایش سن در گروه نوجوانانِ دارای والدینِ باسواد و گویشورانِ مسنِ باسواد با افزایشِ استفاده از صورت های معیار همراه است. در گروهِ نوجوانان در نیمی از متغیرهای زبانیِ موردِ مطالعه، جنسیت نقشی در تمایزِ گفتار نداشته است.
بررسی کیفیت زندگی زنان متاهل در چارچوب نهاد خانواده
حوزه های تخصصی:
زنان نیمی از جمعیت هر جامعه ای را تشکیل می دهند و در عین حال دارای مسایل و نیازهای خاص خود هستند. رفع نیازها و مشکلات آنها و ارائه راهکارهای مناسب برای بهبود وضعیت زندگی آنها، از عمده ترین مسائل کشورهاست. در این پژوهش به کیفیت زندگی زنان متاهل و برخی متغیرهای موثر بر آن پرداخته شده است. تحقیق مورد نظر از نوع پیمایشی و جامعه آماری مورد بررسی کلیه زنان متاهل شهر تبریز بوده اند که 384 نفر از آنها با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه استاندارد و برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS استفاده شده است. در مجموع نتایج کلی نشان داد که میانگین شاخص کل کیفیت زندگی زنان مورد مطالعه در یک طیف (100- 0) 56 درصد می باشد. همچنین نتایج حاصله نشان داد که زنان شاغل نسبت به زنان خانه دار کیفیت زندگی بهتری دارند و هرچه میزان تحصیلات زن و درآمد و تحصیلات شوهر در خانواده افزایش یابد، سطح کیفیت زندگی زنان نیز افزایش می یابد. بین میزان درآمد زن، تعداد افراد خانواده، تعداد سال های زندگی مشترک و نوع شغل شوهر با کیفیت زندگی زنان رابطه معنی داری دیده نشد.
واج شناسی اجتماعی: بررسی موردی قلب واجی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تنوعات زبانی همواره با پیچیدگی روابط اجتماعی گسترده تر می شوند. در این میان، تعامل عوامل آوایی و اجتماعی در تنوعات زبانی نقش فراوانی دارند. هدف مقالة حاضر بررسی ماهیت فرآیند قلب واجی و رابطة آن با عوامل اجتماعی سن و تحصیلات است. چارچوب این مقاله واج شناسی اجتماعی و واج شناسی بهینگی و روش تحقیق تحلیلی و میدانی است. در این تحقیق، 56 آزمودنی 110 واژه را تلفظ کردند. در تحلیل واج شناسی که درقالب نظریة بهینگی است، مشخص شد که اصل آرایش رسایی و قانون برخورد هجایی عوامل ایجاد این فرآیند در زبان فارسی هستند. همچنین، ترتیب همخوان های دخیل در این فرآیند مشخص شدند. آزمودنی ها با توجه به متغیر سن در چهار گروه سنی 4-5 سال، 6-7 سال، 29-40 سال و 41-69 سال و نیز با توجه به متغیر تحصیلات در سه گروه بی سواد، با تحصیلات متوسط و دارای تحصیلات دانشگاهی، تقسیم بندی شدند. نتایج نشان دادند که با افزایش سن، وقوع فرآیند قلب کاهش می یابد. همچنین، با توجه به متغیر تحصیلات مشخص شد که با افزایش تحصیلات نیز از میزان وقوع این فرآیند کاسته می شود.
انگیزش های نویافتة تحولات هویتی زنان در آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
همزمان با تحولات مدرن و تجربه تجدد، شاهد دگرگونی های متعددی در اشکال زندگی روزمره هستیم؛ تحولاتی که زنان نیز به عنوان عاملانی با نقش های جنسیتی متفاوت در جامعه تجربه خواهند کرد و به دگرگونی معناهای ذهنی و به تبع آن دگرگونی در نقش های اجتماعی آنها می انجامد. تغییراتی در انگیزه و تمایلات زنان که به منظور تحقق خود و انتخاب مسیرهای جدید در راستای آرمان های هویتی، آنها را به سمت بازاندیشی در هویت و تغییرات فردی و اجتماعی هدایت خواهد کرد. این مقاله با روش نظریه زمینه ای به بررسی عملکرد و تجربه انگیزشی زنان از منظر خودشان و با منطق ذهنیت کنشگر فردی پرداخته و از طریق مصاحبه با زنانی که همزمان نقش همسر، مادر، شاغل و دانشجو را دارند، به ارائه یک تیپولوژی هویتی از زنان مورد مطالعه با تأکید بر فرایند انگیزشی آنها برای ورود به آموزش عالی می پردازد. یافته های پژوهش نشان می دهد شرایطی همچون تجربه تجدد و تغییرات نظام ارزشی حول محور زنان، ورود زنان به بازار کار، گسترش فضاهای آموزشی و سرمایه های اجتماعی نمادین در ملازمت با انگیزه های فردی و اجتماعی در زندگی روزمره زنان منجر به ظهور انگیزشی نو در آنها شده و زنان طی این فرایند برای کاهش تنش های حاصل از عدم تحقق انگیزه ها و نیازهایشان، استراتژی تحصیل و اشتغال را به عنوان راهبردهای تحقق اهداف خود برگزیده اند که در این مقاله، بر راهبرد تحصیل تأکید شده است. در پایان، تحلیل حاضر به چهار دسته بندی انتزاعی از انگیزش های نویافتة زنان مورد مطالعه رسیده که شامل 1) انتخاب تحصیل به مثابه ابزار مبارزه و رقابت، 2) تحصیل به عنوان طرحی مبهم، 3) تحصیل و اشتغال به منظورتحقق خود و ۴) تحصیل و اشتغال به عنوان مسیری برای ارتقا، آینده نگری و استقلال مالی است.
تاثیر سطح تحصیلات بر احتمال مالکیت مسکن: مقایسه بین دوره ای (مطالعه موردی: شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از آنجا که مسکن برآوردکننده یک نیاز اجتماعی است، در بازار مسکن علاوه بر عوامل اقتصادی، عوامل اجتماعی نیز موثرند. تغییرات وسیع اقتصادی و اجتماعی طی سال های گذشته مستلزم بررسی عوامل تعیین کننده مالکیت مسکن بوده و تعیین این عوامل موثر می تواند راهنمای خوبی برای برنامه ریزان و سیاستگذاران باشد. همچنین از آنجا که طول سال های تحصیل و صرف هزینه های مختلف توسط فرد و جامعه برای تحصیل، توقع سطوح زندگی بالاتر به ویژه مسکن مطلوب تر را ایجاد می کند، بررسی میزان تاثیرگذاری افزایش سطح تحصیلات بر نوع مالکیت مسکن (ملکی یا استیجاری) و ارزیابی روند این تاثیر در طول زمان از اهمیت قابل توجهی برخوردار است. با توجه به اینکه، حدود یک پنجم دانش آموختگان کشور در استان تهران ساکن هستند، این اثرات برای تهران قوی تر و بررسی آن مهم تر است. همسو با مدل های توسعه یافته بازار مسکن که در آنها بر نیاز به فهم بیشتر درباره فرآیند تصمیم سازی مصرف کننده و اهمیت فزاینده ویژگی های اثرگذار بر درک رفتار خانوار تاکید می شود، این مطالعه با استفاده از مدل های لاجیت و پروبیت به بررسی اثر خصوصیات اقتصادی- اجتماعی خانوار با تاکید بر تحولات تحصیلی سرپرست خانوار بر مالکیت مسکن در سال های 1376، 1381 و 1386 و در نهایت ارائه نتایج براساس مدل منتخب پرداخته است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که خصوصیات اقتصادی-اجتماعی خانوار اثر معنی داری بر مالکیت مسکن دارند و رابطه سطح تحصیلات سرپرست خانوار و مالکیت مسکن منفی است. از سال 1376 تا سال 1381، کاهش تاثیر منفی سطح تحصیلات بر مالکیت مسکن ثبت شده است، اما این تاثیر منفی در سال 1386، تشدید می شود.
تحلیل الگوی فضایی شاخص های تحصیلات (آموزش) در شهرستان های ایران با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیای GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعات فضایی به عنوان اصلی ترین ابزاری که منطقه بر پایه آن از جنبه های مختلف به شکل بسیار محسوس و ملموس مورد مطالعه دقیق قرار می گیرد و جایگاه ویژه ای را در میان انواع برنامه ریزی ها دارد، در میان اهمیت آموزش و تحصیل همه افراد جامعه (زن و مرد) در همه سطوح تحصیلاتی یکی از اهداف اساسی سازمان های بین المللی قرار دارد. و مورد تأکید در اهداف هزاره MDG، (2000-2015) و اهداف توسعه پایدار SDG، (2015-2030)، می باشد. روش تحقیق در پژوهش حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی است و جامعه آماری تمامی افرادی است که در سطح شهرستان ها در زمینه شاخص های مرتبط با تحصیلات قرار داشته اند، بوده اند. در نهایت شاخص های آموزش (تحصیلات) شناسایی شده و با استفاده از نرم افزار ARC GIS، و EXCEL، این شاخص ها در پنج گروه (1- دسترسی به اینترنت، 2- سوادآموزی بزرگسالان، 3- آموزش عالی، 4- باسوادی و 5- بی سوادی جمعیت). طبقه بندی شده اند. برای بررسی و سنجش شاخص های شناسایی شده؛ ابتدا دادهای خام 1390 از مرکز آمار ایران دریافت شد و سپس تمامی 41 شاخص در نظر گرفته شده برای هر یک از 394 شهرستان کشور محاسبه گردید. نتایج نشان می دهد که در همه 5 مؤلفه اصلی، مناطق جنوب شرقی، مناطق مرزی و بیشتر مناطق شرق و غرب کشور در سطح پایین و متوسط و در برخی بسیار نامناسب می باشد. اما مناطق مرکزی و مناطق جمعیتی کشور و همچنین مناطق شمالی و تولیدی و صنعتی کشور در سطح خوب و متوسط از نظر 5 مؤلفه اصلی قرار دارند، که این سطح بالا یا پایین بودن می تواند دلایل سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و غیره را به دنبال داشته باشد.
مطالعه کیفیت زندگی و عوامل مؤثر بر آن (مورد مطالعه: شهروندان تهرانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کیفیتزندگیمناسب مستلزم ایجاد احساسفردازشادیو رضایت است. از نظر وینهوون قابلیت زندگی جامعه در شادی اعضایش نشان داده می شود. از آنجاکهشادمانیدرسلامتی،عزت نفسوعملکردافراد مؤثر است،باعثبهبودکیفیتزندگیمی شود. حمایت های اجتماعی افراد را قادر می سازد تا توانایی رویارویی با مشکلات روزمره و بحران های زندگی را داشته باشند. هدف این پژوهش بررسی اندازه گیری کیفیت زندگی شهروندان تهرانی و تأثیر شادمانی اجتماعی، حمایت اجتماعی و تحصیلات بر آن در سال 1394 است. پژوهش حاضر از نوع توصیفی تبیینی و از لحاظ روش ، یک پژوهش پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه شهروندان ساکن در شهر تهران در سال 1394 است.ابزار گرد آوری داده ها پرسش نامه است که در حجم نمونه 420 نفر اجرا شده. انتخاب نمونه با تلفیق نمونه گیری خوشه ای و طبقه بندی نامتناسب صورت گرفته است . آمار توصیفی نشان می دهد که به طورکلی 3/58 درصد پاسخگویان کیفیت زندگی متوسطی دارند.نتایج حاکی از آن است که کیفیت زندگی با شادمانی اجتماعی، حمایت اجتماعی و تحصیلات آنها همبستگی معنادار و مثبتی دارد. همچنین نتایج نشان می دهد که شادمانی اجتماعی بیشترین تأثیر را بر کیفیت زندگی دارد. پس از آن تحصیلات و در آخر حمایت اجتماعی متغیرهای مؤثر بر کیفیت زندگی هستند. براساس مدل پژوهش، با افزایش حمایت اجتماعی، شادمانی اجتماعی افزایش می یابد و نیز افرادی که حمایت اجتماعی بالاتری را دریافت می دارند، از تحصیلات بالاتری نیز برخوردار می شوند.
مقایسه سلامت اجتماعی، قدرت تصمیم گیری، مهارت های ارتباطی و عزت نفس در بین زنان شاغل و خانه دار شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از جمله مفاهیمی که امروزه در مباحث مربوط به حوزه سلامت از اهمیتی ویژه برخوردار است و دایره شمول موضوع های آن هر روز فراگیرتر می شود، مفهوم سلامت اجتماعی است. روی هم رفته، در بحث سلامت اجتماعی انسان به تنهایی مطرح نیست بلکه آنچه مورد بحث است، پدیده هایی است که پیرامون او وجود دارند و بر مجموعه و سیستم او تأثیر می گذارند.این مطالعه به مقایسه سلامت اجتماعی و عوامل کارآمد بر آن در بین زنان شاغل و خانه دار شهر یزد پرداخته است. این پژوهش با استفاده از روش پیمایش و پرسش نامه انجام گرفته است. حجم نمونه را 384 نفر زنان خانه دار و 182 نفر زنان شاغل شهر یزد تشکیل می دهند که از راه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شده اند. یافته ها نشان می دهند که زنان شاغل نسبت به زنان خانه دار از سلامت اجتماعی بالاتری برخوردارند. از متغیرهای مورد مطالعه، متغیرهای مهارت های ارتباطی، عزت نفس و قدرت تصمیم گیری با سلامت اجتماعی زنان شاغل و خانه دار رابطه ای معنادار داشتند. هم چنین، متغیرهای وضعیت تحصیل و درآمد با سلامت اجتماعی زنان شاغل رابطه ای معنادار داشت. در تحلیل رگرسیون چند متغیره نیز متغیرهای عزت نفس، تحصیلات، مهارت های ارتباطی، قدرت تصمیم گیری در کل 34 درصد از واریانس سلامت اجتماعی زنان را در جامعه آماری تبیین کردند.
سنجش تساهل سیاسی و عوامل مؤثر بر آن نمونه پژوهی: دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تساهل سیاسی و داشتن نگرشی مبتنی بر اجازه فعالیت برای تمامی گروه ها و احزاب سیاسی، جزئی جداناشدنی از دموکراسی است. عدم وجود تساهل سیاسی، مانع از ایجاد همبستگی در تحقق اهداف نظام سیاسی شده و در بالاترین سطح به خشونت سیاسی نیز منجر خواهد شد. پرسش تحقیق حاضر دارای دو بخش است: تساهل سیاسی در نمونه مورد بررسی در چه سطحی است؟ چه عواملی بر تساهل سیاسی اثرگذار هستند؟ بنابراین، هدف از این پژوهش که به روش پیمایش انجام گرفته است، سنجش تساهل سیاسی و عوامل مؤثر بر آن در میان دانشجویان دانشگاه فردوسی است. با توجه به پیشینه نظری، متغیرهای سرمایه اجتماعی، آگاهی سیاسی، تحصیلات، جنسیت و سن به عنوان عوامل مؤثر بر تساهل سیاسی انتخاب گردیدند. نتایج حاصل نشان می دهند که تساهل سیاسی از وضعیت مطلوبی برخوردار نیست. نتایج حاصل از آزمون فرضیه ها نیز نشان می دهد که سرمایه اجتماعی بیشترین اثرگذاری را داراست و پس از آن آگاهی سیاسی و سطح تحصیلات قرار دارند. همچنین، سرمایه اجتماعی درون گروهی تأثیر بیشتری بر تساهل سیاسی داراست نسبت به سرمایه اجتماعی برون گروهی.
ارزیابی کارکردهای نوروپسیکولوژیک در مصرف کنندگان مواد با توجه به نوع ماده مصرفی، مدت مصرف و تحصیلات افراد
حوزه های تخصصی:
اعتیاد به عنوان بیماری دوران جوانی، پیچیده و چند بعدی است و بر وضعیت جسمانی و کارکردهای روانی، اجتماعی و خصوصا شناختی افراد اثرگذار است. در این راستا،هدف ازاین پژوهش،ارزیابی کارکردهای نوروپسیکولوژیک در مصرف کنندگان مواد با توجه به نوع ماده مصرفی، مدت مصرف و تحصیلات افراد بود. از نظر هدف، یک پژوهش بنیادی واز نظر روش علی-مقایسه ای است. جامعه ی آماری شامل کلیه مصرف کنندگان شیشه، هروئین و متادون در شهراصفهان در سال 1394 بود که به مراکز درمانی، نگهداری (کمپ) و کلینیک های روانپزشکی و ترک اعتیاد مراجعه می نمودند. روش نمونه گیری سه گروه شیشه، هروئین و متادون به صورت هدفمند بود و گروه کنترل به صورت تصادفی انتخاب شدند. در نهایت 100 نفر به صورت تصادفی در چهار گروه شیشه (25 نفر)، هرویین (25 نفر) و متادون (25 نفر) با توجه به معیارهای وابستگی به مواد DSM-IV-TR و گروه کنترل (25نفر) انتخاب شدند و بر اساس آزمون های نوروپسیکولوژیک برج لندن و استروپ مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج تحلیل رگرسیون چندمتغیره نشان داد متغیرهای نوع مصرف مواد(هرویین، شیشه و متادون) و مدت مصرف پیش بین های مناسبی برای کارکردهای اجرایی افراد مصرف کننده مواد می باشد اما میزان تحصیلات پیش بین مناسبی برای کارکردهای اجرایی مصرف کنندگان نبود. مصرف مواد مخدر موجب تغییر ساختار و عملکرد نواحی مغزی به خصوص قشر فرونتال و پره فرونتال شده و در نتیجه باعث نقص در کارکردهای نوروپسیکولوژیک این نواحی می شود.
چگونگی تأثیرگذاری تحصیلات زنان بر تأخیر در فرزندآوری : نتایج یک مطالعه کیفی در بین دانشجویان دانشگاه های تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سؤال اساسی مقاله این است که چگونه تحصیلات، زمان فرزندآوری زنان ایرانی را تحت تأثیر قرار می دهد. داده های مورد نیاز برای این مطالعه با رویکردی کیفی و به کارگیری مصاحبه عمیق با 25 دانشجوی زن ازدواج کرده در شهر تهران در سال 1393 جمع آوری شد. یافته های مطالعه نشان می دهد: زنان دانشجو به دلیل صرف زمان طولانی از وقت برای فعالیت های آموزشی و تحقیقی، مشکلات انجام همزمان نقش دانشجویی و مادری و مسائل مالی و اقتصادی که در ابتدای ازدواج با آنها مواجه هستند، فرزندآوری را با تأخیر آغاز می کنند. تحصیلات، دانش و توانمندی زنان در زمینه تنظیم باروری و به کارگیری روش های مؤثرتر را ارتقا بخشیده است. همچنین تأخیر در فرزندآوری با این حقیقت مرتبط است که زنان با تحصیلات بالاتر، قدرت تصمیم گیری بالاتری درون خانواده در مورد زمان فرزندآوری، فاصله موالید و تعداد فرزندان دارند.
استعاره دستوری به مثابه تنوع نحوی از منظر دستور نقشگرای نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هلیدی (1987 :173) بازنمایی استعاری را به مثابه گونه های استعاری در نظر گرفته است که با نظریه تنوع (تنوع آوایی، واجی، واژگانی، صرفی و نحوی) از منظر لباو (1969) مرتبط هستند. بر اساس تعریف هلیدی، هر یک از گونه ها برحسب بازنمایی متناوب یک عنصر در لایه بالاتر قابل توصیف است. گونه های صرفی، واژی و نحوی بازنمایی متناوب معنای واحد در سطح واژگان- دستور هستند. در پژوهش حاضر صورت های متجانس و استعاری در گفتار گویشوران زبان فارسی مورد بررسی قرار گرفته است. تعداد آزمودنی ها جمعاً 47 نفر هستند که بر اساس متغیرهای جنسیت، تحصیلات و طبقه اجتماعی انتخاب شده اند. پرسش های پژوهش عبارت است از: 1 )چه تأثیراتی متغیرهای اجتماعی از جمله جنسیت، تحصیلات و طبقه اجتماعی بر کاربرد صورت های متجانس و استعاری دارند؟ 2) تأثیر هر یک از متغیرهای اجتماعی از جمله جنسیت، تحصیلات و طبقه اجتماعی بر کاربرد صورت های استعاری وجهیت، اسم سازی و گذرایی چگونه است؟ داده های پژوهش نشان می دهد که متغیر جنسیت بر کاربرد صورت های متجانس و استعاری و همچنین کاربرد انواع استعاره دستوری گذرایی، وجهیت و اسم سازی تأثیر ندارد. اما متغیرهای تحصیلات و طبقه اجتماعی تأثیر زیادی در کاربرد صورت های استعاری و متجانس و همچنین در کاربرد انواع استعاری دستوری (بجز عدم تأثیر جنسیت بر استعاره دستوری گذرایی) در گفتار گویشوران زبان فارسی دارند. پدیده قابل ملاحظه در پژوهش حاضر تصحیح افراطی آماری است. طبقه متوسط (بر اساس تقسیم بندی طبقات اجتماعی به سه گروه پایین، متوسط و بالا) نسبت به طبقات بالا و پایین بسیار بیشتر از استعاره دستوری استفاده کرده است و در حقیقت طبقه متوسط در کاربرد استعاره دستوری در تقلید از طبقه بالا با بسامدی بیش از بسامد طبیعی آن در گفتار طبقه مورد تقلید خود عمل کرده است که این پدیده تصحیح افراطی آماری نامیده می شود.
تعامل نحو و زبانشناسی اجتماعی: تحلیلی جامعه شناختی بر کاربرد چند ساخت نحوی فارسی بر اساس نظریه تنوعات زبانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تعامل نحو و زبان شناسی اجتماعی: تحلیلی جامعه شناختی بر کاربرد چند ساخت نحوی فارسی بر اساس نظریة تنوعات زبانی لباو ابراهیم رضاپور [1] تاریخ دریافت: 21/4/93 تاریخ تصویب: 24/12/93 چکیده جامعه شناسان زبان تنوع زبانی را یکی از ویژگی های ذاتی زبان ها در نظر می گیرند.آنها معتقدند که عوامل اجتماعی نظیر جنسیت، طبقة اجتماعی، تحصیلات، سن و قومیت در ایجاد و وقوع تنوع زبانی نقش اساسی دارند. در این تحقیق، تأثیر عوامل اجتماعی جنسیت، طبقة اجتماعی و تحصیلات بر بسامد تنوع نحوی در زبان فارسی در دو گفتمان محاوره ای روزمره و علمی مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته است. در گفتمان روزمره، مردان نسبت به زنان بسیار بیشتر از قلب نحوی، ساخت اسنادی و قیود تأکید استفاده کرده اند و در گفتمان علمی بر عکس، زنان نسبت به مردان در کاربرد قلب نحوی و ساخت اسنادی تا حدود زیادی پیشتاز بوده اند. در گفتمان روزمره، طبقة بالای اجتماعی از ساخت قلب نحوی بیشتر از طبقات متوسط و پایین استفاده کرده است و همچنین طبقة پایین جامعه هم در کاربرد ساخت اسنادی و قیود تأکید تا حدی نسبت به طبقات اجتماعی دیگر پیشتاز بوده است. در گفتمان علمی، طبقة بالای اجتماعی در کاربرد قلب نحوی نسبت به طبقات دیگر اجتماعی بسیار پیشتاز بوده است. در گفتمان روزمره، افراد با تحصیلات کارشناسی و کارشناسی ارشد در کاربرد قلب نحوی نسبت به افراد دیپلم و پایین تر پیشتاز هستند و افراد دیپلم و پایین تر در کاربرد ساخت اسنادی نسبت به دو گروه دیگر تحصیلات پیشتاز بوده اند. همچنین در گفتمان علمی، قلب نحوی نسبت به ساخت اسنادی و قیود تأکید بیشترین کاربرد را دارد که توسط افراد با تحصیلات کارشناسی ارشد و بالاتر مورد استفاده قرار گرفته است. نتایج تحقیق نشان می دهد که در مطالعات زبانی علاوه بر استفاده از رویکرد زایشی، لحاظ کردن ملاحظات جامعه شناسی زبان در مطالعات زبان ضروری است. وجود تنوعات نحوی در گفتار گویشوران فارسی در بافت ها و سبک های مختلف اجتماعی اعتبار و ارزش نظریة تنوع را در مطالعات زبانی دو چندان می سازد. در این تحقیق وجود سه ساخت نحوی بازنمایی کنندة معنای اصلی و همچنین معنای گفتمان یکسان حکایت از آن دارد که رویکرد زایشی در تحلیل سه ساخت مذکور ناتوان است و این گونه تنوع ساختی و توزیع آنها در دو گفتمان تنها از طریق نظریة تنوع قابل تحلیل است. نتایج تحقیق حاضر هم سو با تحقیقات کینگ (2005) در زمینة تنوع صرفی نحوی در گونة فرانسوی آکادین و همچنین تحقیقات بابیرز (2005) در زمینة تنوع ترتیب واژه در گونة هلندی است. واژه های کلیدی: نظریة تنوع، قلب نحوی، ساخت اسنادی، قیود تأکید، طبقة اجتماعی، تحصیلات، جنسیت، گفتمان 1 استادیار گروه زبان شناسی دانشگاه سمنان؛ Abrahim_rezapour@profs.semnan.ac.ir
نابرابری درآمد و خسارت های محیط زیستی: چالش در فرضیه برابری با تأکید بر سطح تحصیلات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
باتوجه به اهمیت روز افزون خسارت های محیط زیستی و کمبود این نوع مطالعات در کشورهای در حال توسعه، این تحقیق، با به کارگیری فرضیه ها و تئوری های مختلف ارائه شده در چارچوب نابرابری قدرت/درآمد و خسارت های محیط زیستی و به چالش کشیدن فرضیه برابری به طور نظری و رد کردن این فرضیه به طور تجربی با تأکید بر نقش تحصیلات تلاش دارد. علاوه بر این، پیدا نمودن پاسخ واقعی برای دو سؤال زیر، درگسترش ادبیات تحقیق و اتخاذ سیاست های مناسب حمایتی محیط زیستی با توجه به سطح درآمد/تحصیلات و سطح خسارت های محیط زیستی کشورهای در حال توسعه می تواند یاری نماید. سؤال اول اینکه در جنگ آلودگی محیط زیستی کدام گروه درآمدی غالب خواهد بود؟ و سؤال دوم: سیاست مداران دولتی چه راه کارهایی را باید در پیش بگیرند؟ این بررسی بر اساس داده های تابلویی نامتعادل و با مدل اثرات ثابت و تصادفی طی دوره زمانی 2013 - 2000 در کشورهای در حال توسعه انجام شده است یافته های تحقیق، نشانگر عدم رد فرضیه منحنی محیط زیست کوزنتس و رد فرضیه برابری می باشد. که این یافته را می توان به عنوان ترجیحات نهایی کاهنده خسارت های محیط زیستی افراد و یا کشورهای پر درآمد نسبت به کم درآمد یا به عبارت دیگر تقاضای کمتر خسارت های محیط زیستی ثروتمندان نسبت به فقیران و تمایل به پرداخت قوی تر کیفیت محیط زیستی ثروتمندان قلمداد نمود و در این حالت هیچ فرقی نمی کند که چگونه درآمد توزیع یابد. همچنین، یافته ها حاکی از آن است که سطح تحصیلات از طریق تشدید بیداری ها و فشارهای عمومی محیط زیستی منجر به کاهش خسارت های محیط زیستی می گردد.
طراحی و آزمون مدل تأثیر عوامل جامعه شناختی مبتنی بر نظریه بوردیو با میانجی گری سبک زندگی فرهنگی بر میزان مطالعه شهروندان شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: مطالعه به عنوان کنشی اجتماعی تنها توسط عوامل روانشناختی و آموزشی تبیین نمی شود، بلکه عوامل اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی نیز بر روی آن تأثیر گذار هستند. هدف اصلی این پژوهش تبیین مدل تأثیر عوامل جامعه شناختی سرمایه های فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، جنسیت و تحصیلات با میانجی گری سبک زندگی فرهنگی بر میزان مطالعه شهروندان شهر اهواز است. روش شناسی: روش انجام پژوهش، همبستگی و از نوع تحلیل مدل معادلات ساختاری (SEM) است که یک روش همبستگی چند متغیری می باشد. پژوهش های متعدد در سطح جهان نشان داده اند که مؤلفه های جمعیت شناختی و جامعه شناختی بر میزان و نوع مصرف کالاهای فرهنگی از جمله مطالعه تأثیرگذار هستند. با استفاده از نظریات جامعه شناختی و به ویژه نظریات بوردیو، مجموعه ای از عوامل جامعه شناختی مؤثر بر میزان مطالعه در قالب مدلی نظری ارائه شده است. در طراحی مدل پیشنهادی پژوهش، متغیرهای سرمایه ی فرهنگی،سرمایه ی اجتماعی، سرمایه ی اقتصادی، جنسیت و تحصیلات، متغیرهای مستقل؛ متغیر سبک زندگی فرهنگی به عنوان متغیر میانجی و میزان مطالعه به عنوان متغیر وابسته هستند. دوازده فرضیه مربوط به اثرات مستقیم و غیر مستقیم متغیرهای جامعه شناختی بر روی میزان مطالعه در نظر گرفته شد. یافته ها: مقادیر شاخص های برازندگی مربوط به الگوی پیشنهادی پژوهش حاکی از آن است که اکثر شاخص های برازندگی در مدل پیشنهادی پژوهش در حد مطلوبی قرار دارند که برازش این مدل تا حدود زیادی قابل قبول است. در خصوص فرضیه های مربوط به اثر مستقیم، یافته ها نشان داد که سرمایه ی فرهنگی، سرمایه اجتماعی، سبک زندگی فرهنگی، جنسیت و تحصیلات اثر مستقیم مثبت بر میزان مطالعه ی شهروندان شهر اهواز دارند؛ و تنها سرمایه اقتصادی اثر مستقیم مثبت بر میزان مطالعه شهروندان اهواز ندارد. در خصوص فرضیه های مربوط به اثر غیرمسقیم، یافته ها نشان داد که سرمایه ی فرهنگی، سرمایه اقتصادی، سرمایه اجتماعی و تحصیلات از طریق سبک زندگی فرهنگی اثر غیرمستقیم مثبت بر میزان مطالعه ی شهروندان شهر اهواز دارد؛ و تنها جنسیت از طریق سبک زندگی فرهنگی اثر غیرمستقیم مثبت بر میزان مطالعه ی شهروندان شهر اهواز ندارد. بحث و نتیجه گیری: همسو با نتایج این پژوهش در مطالعات تجربی حوزه مطالعه، تأیید شده است که خواندن به تحصیلات و جنسیت وابسته است. همچنین عوامل جامعه شناختی، متغیر مستقل مهمی بر میزان مطالعه هستند. زیرا افراد در موقعیت های اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی متفاوت دارای میزان متفاوتی از اوقات فراغت هستند. در هر صورت، می توان استدلال کرد که افرادی که متعلق به رده های اجتماعی بالاتر هستند و سرمایه فرهنگی بالاتری دارند، بیشتر می خوانند. بنابراین عوامل جامعه شناختی مثل سرمایه فرهنگی، سرمایه اجتماعی و سبک زندگی فرهنگی بر میزان و نوع مطالعه تأثیر قوی دارند. مطالعه بیش از آنکه عملی فردی باشد، فرایندی اجتماعی است. این کنش اجتماعی متأثر از عوامل مختلف زمینه ای و اجتماعی است که برای ترویج مطالعه بایستی این عوامل را در نظر گرفت. توضیح مطالعه از نگاه جامعه شناختی نه تنها عوامل اجتماعی که مطالعه را تحت تأثیر قرار می دهند روشن می سازد، بلکه مطالعه را به عنوان شکل خاصی از تعامل اجتماعی و سرمایه فرهنگی به صورت جامع تری تحلیل می کند.
تحرک اجتماعی و گزینش همسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله اصلی این نوشتار شناسایی تحرک اجتماعی از روزنه ازدواج در میان خانواده های شهر تهران است. با این مسئله، هدف پژوهش این است که در تهران امروز ازدواج به صورت سنتی است یا مدرن و دایره همسرگزینی در ایران امروز چگونه است. افرادی که ازدواج کرده اند در درون گروه خودشان بوده اند یا خارج از گروه خودشان ازدواج کرده اند؟ در بهره مندی از الگوی فعلی همسرگزینی، مردان شانس بیشتری برای خروج از گروه خود دارند یا زنان و ارتقا و صعود فرد از گروه خود، تابع چه متغیرهایی است؟ در این پژوهش از روش میدانی، پیمایش و مصاحبه استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش تمام زوجین ساکن شهر تهران هستند. که برای بررسی آن نمونه مورد نظر بر اساس آلفای کرونباخ 380 نمونه بوده است که از این تعداد ، 357 پرسشنامه مورد تجزیه و تحلیل نهایی قرار گرفت. نتایج نشان داد افراد در فرایند ازدواج تمایل دارند که از گروه خود خارج شوند به طوری که مردان در مقایسه با زنان در ازدواج، از یک حرکت و انتخاب ارتقایی برخوردار بوده اند. از این میان متغیرهای سطح تحصیلات، سطح درامد و نوع شغل عوامل ارتقا دهنده مردان به شمار می رود. دایره همسرگزینی با اولویت بر ویژگیهای اکتسابی فرد، خانواده و در نهایت ارزشهای سنتی قابل مشاهده است.
حذف هم خوان پایانی در گفتار فارسی زبانان در مناطق تهران و شهرری: رویکردی اجتماعی زبانی براساس نظریه بازیل برنشتاین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زبان پدیده ای است اجتماعی و هر زبان گوناگونی ها و تنوعاتی گسترده دارد که به سبک ها و گونه های اجتماعی متفاوت اشاره دارند. پژوهش حاضر به مقدار حذف هم خوان پایانی کلمات در بین دانش آموزان دختر و پسر مقطع اول ابتدایی شهرری و نیز شهر تهران پرداخته و در واقع گونه زبانی دانش آموزان دو طبقه اجتماعی پایین و بالای شهر را بررسی کرده است. در این شاخص برای تعیین طبقه اجتماعی از عوامل فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی و عواملی مانند محل سکونت، تحصیلات و شغل والدین استفاده شده است. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی در یک جامعة آماری شامل 200 دانش آموز دختر و پسر از دو منطقه جنوب و شمال شهر تهران انجام شده است. در این پژوهش، متغیرهای مستقل طبقه اجتماعی و جنسیت اند و متغیر وابسته متغیر زبانی است و تمام مباحث برپایه نظریه بازیل برنشتاین است. داده های پژوهش با استفاده از پرسش نامه ای 60 سئوالی گردآوری و با استفاده از آزمون لون (Leven )، t و آمار توصیفی تحلیل کمّی و کیفی شد. نتایج این پژوهش حاکی از آن هستند که در تمام موارد حذف های پایانی دانش آموزان مناطق پایین شهر بیش از دانش آموزان مناطق بالای شهر بوده و به طور کلی پسران(هر دو منطقه) بیش از دختران(هر دو منطقه) عمل حذف را انجام می دهند.
بررسی عوامل موثر بر باروری زنان 15-49 ساله با تاکید بر تحصیلات و اشتغال در شهر جهرم(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
در این تحقیق سعی شده است، تاثیر اشتغال زنان 49-15 ساله بر سطح باروری در شهر جهرم بررسی شود و همچنین عواملی دیگر از جمله تاثیر نوع مشاغل بر میزان باروری زنان، تاثیر سطح تحصیلات زنان بر میزان باروری آنان، بررسی میزان درآمد خانواده ها بر میزان باروری زنان و تاثیر سطح تحصیلات شوهر بر میزان باروری زنان در شهر جهرم بررسی شده است. با استفاده ازروش پیمایشی و با استفاده از فرمول حجم نمونه کوکران، تعداد 400 نفر از زنان 49-15 ساله را در سطح شهر جهرم به روش سهمیه ای انتخاب و اطلاعات مورد نظر را با استفاده از تکنیک پرسشنامه و گاه مصاحبه شفاهی از افراد نمونه جمع آوری داده ها صورت گرفته است. نتایج حاصل از این بررسی نشان داده است که بین اشتغال زنان، نوع مشاغل، سطح تحصیلات، درآمد خانواده ها، سطح تحصیلات شوهر و باروری رابطه وجود دارد و بر باروری تاثیر می گذارد.
بررسی جمعیت شناختی و فرهنگی - اجتماعی ترجیح جنسیتی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با رویکردی جمعیت شناختی و اجتماعی - فرهنگی، برخی از مهم ترین الگوها و تعیین کننده های مرتبط با مسئله ترجیح جنسیتی را مطالعه و بررسی می کند. جوامع انسانی در دهه های اخیر پیشرفت های مهم و تغییرات شگرفی را تجربه کرده اند که از آنها با نام یک انقلاب اجتماعی به مراتب مهم تر، یعنی «انقلاب در نقش های جنسیتی»، یاد می شود؛ اما پدیده ترجیح جنسیتی مانند قبل به منزله مسئله ای اجتماعی در جوامع انسانی معاصر مشاهده می شود؛ به طوری که بررسی پیشینه و ادبیات پژوهش در این مقاله بیانگر دو اصل عمده است: یکی اصل فراگیر و همه جایی بودن مسئله ترجیح جنسیتی و دیگری، اصل تداوم و همیشگی بودن آن. مباحث تجربی این مقاله مبتنی بر تجزیه وتحلیل های بررسی پیمایشی است که جمعیت نمونه آن را درمجموع تعداد 3667 نفر از مردان و زنان 15 سال و بالاتر ساکن در مناطق شهری و روستایی شهرستان های اسفراین، اهواز، بابلسر، بجنورد، خرم آباد، گنبدکاووس، محمودآباد و همدان تشکیل می دهد. مطابق نتایج پژوهش حاضر بیشترین نسبت ترجیح های جنسیتی مربوط به کسانی است که ترجیح می دهند به تعداد مساوی فرزندان دختر و پسر داشته باشند؛ اما همین گروه نیز چنانچه به تعداد مساوی فرزندان دختر و پسر دست نیابند، به طور بالقوه تمایل دارند فرزندآوری شان را برای دست یابی به چنین ترجیحی ادامه دهند. همچنین نسبت کسانی که فرزند پسر را ترجیح می دهند بیشتر از کسانی است که فرزند دختر را ترجیح می دهند؛ بدین ترتیب، دوسوم افراد به شکل های مختلف به ترجیح جنسیتی تمایل دارند و تنها یک سوم افراد هیچ گونه ترجیح جنسیتی ندارند. در عین حال، نتایج این پژوهش تأییدکننده وجود رابطه بین این الگوهای ترجیح جنسیتی و سه دسته تعیین کننده های عمده مشتمل بر متغیرهای پایه مانند سن، جنس و تحصیلات، متغیرهای جمعیت شناختی و متغیرهای مرتبط با نگرش جنسیتی است.