مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
ارتباطات میان فرهنگی
منبع:
راهبرد اجتماعی فرهنگی سال نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۶
35 - 70
حوزههای تخصصی:
ارتباطات میان شیعه و اهل سنت به دلیل اختلافاتی که دو گروه در زمینه های مختلف ازجمله فرهنگی با یکدیگر دارند، در حوزه ارتباطات میان فرهنگی قابل بررسی است. «نظریه مدیریت اضطراب/عدم قطعیت در ارتباط مؤثر» یکی از نظریات نوین ارتباطات میان فرهنگی به شمار می رود که هدف آن مدیریت اضطراب و عدم قطعیت در تعامل ما با غریبه (دیگری) و نگه داشتن آن در سطح مطلوب - جایی میان آستانه حداکثر و حداقل- به منظور برقراری یک «ارتباط مؤثر» با «دیگری» است. در این پژوهش تلاش شده با کنکاش در منابع کتب روایی شیعه و با استفاده از روش تحلیل مضمون سیره گفتاری و رفتاری و توصیه های معصومین علیهم السلام در تعامل با اهل سنت در چارچوب نظریه مدیریت اضطراب/عدم قطعیت در ارتباط مؤثر مورد مطالعه قرار گیرد و راهکارهایی برای افزایش همگرایی شیعه و اهل سنت و کاهش اختلاف میان ایشان استخراج شود. درنتیجه تحلیل روایات گردآوری شده، 38 مضمون اولیه، 16 مضمون سازمان دهنده و پنج مضمون فراگیر شناسایی شدند. مضامین فراگیر شناسایی شده که به عنوان محورهای اصلی مدیریت اضطراب/عدم قطعیت در ارتباطات میان فرهنگی با اهل سنت به شمارمی روند، عبارتنداز: «همدلی با اهل سنت»، «عفت کلام و پرهیز از بدزبانی و توهین به مقدسات»، «حسن معاشرت با اهل سنت»، «همراهی با اهل سنت و شرکت در اجتماعات مسلمانان» و «پرهیز از خودبرتربینی و برائت جویی از اهل سنت».
مطالعه انتقادی ترمینولوژی ارتباطات میان فرهنگی در دائره المعارف بین المللی ارتباطات مبتنی بر نظریه قرآنی تعارف
منبع:
فرهنگ پژوهش تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۸ ویژه علوم اجتماعی
157 - 186
حوزههای تخصصی:
ارتباطات میان فرهنگی نوعی از ارتباطات است که عهده دار بررسی ارتباطات و روابط میان دو فرهنگ، دو فرد از دو فرهنگ و مانند آن است و رشته های مختلف علمی را برای پاسخگویی به نیازهای انسان جدید با خود همراه نموده و به بشر کمک می کند تا خود و جهان پیرامون را بهتر بشناسد. این شناخت با پذیرش تفاوت های میان فرهنگ های مختلف میسر می شود؛ تیلور معتقد است به رسمیت شناختن فرهنگ ها و هویت های متفاوت اساساً به معنی به رسمیت شناختن اموری است که انسان ها گرامی می شمارند. در نظریه ارتباطات میان فرهنگی و میان گروهی اثر واتس و گیلز، گروه های اجتماعی، مثل گروه های نوجوانان و گروه های قومی، فرهنگ های خاص خود رادارند که شامل غذا، آداب ورسوم، ادبیات و موسیقی است. ارتباطات میان فرهنگی بر این مسئله تأکید می کند که فرهنگ ها چگونه از طریق مدیریت بر رفتارهایی مثل فاصله شخصی و ژست ها، از یکدیگر متمایز می شوند و ارزش های فرهنگی که زیربنای اقدامات ارتباطی فرهنگ های مختلف ازجمله فردگرایی-جمع گرایی، فرهنگ هایی با بافت فرهنگی ساده و بافت فرهنگی پیچیده و غیره است، چگونه درک می شود. با توجه به اینکه الگوی موجود تمایز بین فرهنگ های گوناگون را نمی پذیرد، پژوهش هایی جهت دانش افزایی در امر ارتباطات میان فرهنگی بدون تأکید بر یکسان سازی فرهنگ ها و با توجه به رسمیت شناختن فرهنگ های گوناگون، دارای ضرورت و اولویت است. در این بررسی پس از ترجمه مداخل ارتباطات میان فرهنگی در دائره المعارف بین المللی ارتباطات به فارسی با دقت نظری بالا، آخرین الگوی ترمینولوژیک آن تبیین می شود. با روش اصطلاح شناسی انتقادی مشخص می شود، باوجود ادعای این شاخه از دانش مبتنی بر پذیرش تفاوت ها، درروند جهانی شدن، یکسان سازی فرهنگی در راستای اهداف طبقه غالب در حال وقوع است. تحقیق حاضر با استفاده از نقد درونی و بیرونی، فهمی انتقادی از مطالعات ارتباطات میان فرهنگی به دست داده و بابیان نظریه ارتباطات میان فرهنگی قرآنی مبتنی بر اصطلاح تعارف به نقد و نتیجه گیری پرداخته است.
«حکمت»، به مثابه هوش فرهنگی، در ارتباطات میان فرهنگی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اسلام و علوم اجتماعی سال دوازدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۴
109 - 135
حوزههای تخصصی:
تحولات چند دهه اخیر در اثر توسعه فناوری های ارتباطی و ظهور شبکه های اجتماعی، رقیق شدن مرزهای جغرافیایی و در نتیجه، افزایش تبادلات و تعاملات و آمیختگی های فرهنگی، نوعی همگرایی و شرایطی را پدید آورده که ارتباط با مردمان متعلق به فرهنگ های مختلف گریزناپذیر شده است. مدیریت موفقیت آمیز ارتباط در چنین شرایطی نیازمند مهارت های جدیدی است که یکی از مهم ترین آنها هوش فرهنگی است. هوش فرهنگی که ابزار سنجش توانایی افراد برای ارتباط مؤثر در محیط های چندفرهنگی است، یکی از مفاهیم نسبتاً نو و پرتکرار در ادبیات ارتباطات میان فرهنگی در چند دهه اخیر است که توجهات فراوانی را به خود جلب کرده و پژوهش های فراوانی در این زمینه به خود اختصاص داده است. در پاسخ به این پرسش مهم که آیا مفهوم و یا دانش واژه متناظر برای هوش فرهنگی در آموزه های اسلامی وجود دارد، قرآن کریم به عنوان منبع اصلی اسلام، به طور اجمالی مرور و «حکمت»، به عنوان مناسب ترین واژه قرآنی برای این منظور در نظر گرفته شد. البته ادعا این نیست که حکمت و هوش فرهنگی متناظر هستند بلکه باید گفت هوش فرهنگی یکی از دلالت های بسیار آشکار و مهم حکمت به شمار می رود. نقطه عزیمت پژوهش حاضر، آیه 125 سوره مبارکه نحل است که پیامبر اسلام را برای دعوت مردم به راه خدا، با استفاده از «حکمت» فرامی خواند. با استفاده از ظرفیت های روش تفسیری، به ویژه روش معناشناختی و تحلیل بسامدیِ حکمت و برخی دیگر از مفاهیم هم نشین و جانشین آن در قرآن کریم، این نتیجه حاصل شد که «حکمت»، که در سطوحی شکل موعظه و جدال احسن به خود می گیرد، می تواند به مثابه هوش فرهنگی، مبنای تعاملات اجتماعی مسلمانان در ساحت ارتباطات میان فرهنگی باشد.
ارتباط پزشک و بیمار در شبکه روابط میان فرهنگی (تجربه درمان در محیط های چند فرهنگی بیمارستان های دولتی تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حوزه ارتباطات سلامت، یکی از حوزه های در حال رشد است که مفاهیم سلامت را به ارتباطات پیوند می دهد. یکی از بخش های مهم این حوزه، رابطه پزشک و بیمار است. موضوع اصلی این مقاله، بررسی رابطه پزشک و بیمار در بستر ارتباطات فرهنگی است. با توجه به الگوهای ارتباطی مختلف که در رابطه پزشک و بیمار حاکم اند، پیش بینی می شود الگوی ارتباطی حاکم در نظام درمانی، الگوی پدرسالارانه یا والدینی باشد. در این تحقیق که به روش مصاحبه کیفی انجام شده و داده ها با استفاده از نرم افزار مکس کیودا تحلیل شده اند، برای رسیدن به هدف تحقیق، با 15 بیمار که دارای قومیت ها و گویش های متفاوت بودند و همچنین 10 پزشک و اینترن و رزیدنت که در سال 1398 تجربه کار را در بیمارستان های دولتی شهر تهران داشتند، مصاحبه انجام شد و نتایج آن در سه مرحله کدگذاری و تحلیل شدند. در هر دو گروه، 3 دسته کد فراگیر شامل اختلالات ارتباطی اطلاعاتی، اقتدار پزشک و اختلال در ارتباطات میان فرهنگی به دست آمد. با توجه به تحلیل و بررسی یافته های تحقیق، این نتیجه حاصل شد که اختلال ارتباطی در رابطه پزشک و بیمار به طورعام وجود دارد و مسئله تفاوت فرهنگی، تنها یکی از عوامل تشدیدکننده اختلال ارتباطی میان پزشک و بیمار و در حاشیه این ارتباط است. همچنین این نتیجه حاصل شد که نظام درمانی درحال حاضر درزمینه مهارت های ارتباطی، ضعف های زیادی دارد و الگوی ارتباطی پدرسالارانه بر آن حاکم است و خلأ آموزش دانشگاهیِ مهارت های ارتباطی به جامعه پزشکی و همچنین جامعه بیماران، مهم ترین عامل این ضعف است. با توجه به تحلیل مصاحبه های پزشکان، می توانیم پیش بینی کنیم با ورود نسل جدید و جوان به جامعه پزشکی، الگوی ارتباطی پدرسالارانه، به الگوهای مشارکتی و هدایتی تغییر شکل دهند و شاهد خلأهای ارتباطی کمتری در محیط درمان باشیم.
پدیدارشناسی تبلیغ اسلام در آمریکای لاتین با رویکرد ارتباطات میان فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبلیغ اسلام در هر منطقه ای باید بر اساس فرآیند فرهنگی و بر محور ارتباطات مؤثر در نظر گرفته شود، منطقه آمریکای لاتین از مناطق مستعد در پذیرش و تبلیغ اسلام است، باتوجه به تفاوتهایی که در زبان ، دین و فرهنگ و آداب ورسوم بومیان منطقه با مبلغان دینی وجود دارد اهمیت تبلیغ براساس ارتباطات میان فرهنگی مطرح است. این پژوهش در صدد کشف موارد مؤثر از نوع ارتباطات میان فرهنگی بر محور الگوی قرآنی تعارف (هم شناسی فرهنگی) برای رسیدن به معنای مشترک از اسلام و مسلمانان در نگاه بومیان است تا زمینه تبلیغی مناسب و موثر بر محور توحید و فطرت انسانی فراهم آید. به منظور غنای محتوا و شناخت کافی از منطقه، بخشهایی را به بررسی تاریخ حضور مسلمانان و چگونگی نفوذ و گسترش ادیان بزرگ در منطقه ، بویژه ارائه گزارشی از تجربه زیستی مبلغین مسیحی بعنوان دین پذیرفته شده که با بهره بردن از شیوه تبلیغی موثر براساس ارتباطات میان فرهنگی توانستند در طول 500 سال مسیحیت را در تمام آمریکای لاتین گسترش بدهند؛ پرداخته شده است. یافته های پژوهش با استفاده از روش پدیدارشناسانه براساس تجربه زیستی و مصاحبه های عمیق نگارنده و همچنین از مشاهدات مشارکتی مبلغین فعال در آمریکای لاتین بعنوان تکنیک کمکی ، جمع آوری شده است که می توان به این نتیجه دست یافت ؛ که از میان موارد ارتباطات میان فرهنگی ، سه محور معنویت، استعمارستیزی و نقش خانواده و مادر به عنوان موارد مؤثری هستند که موجب نوعی ارتباط همدلانه و مشترک بین بومیان آمریکای لاتین با مبلغان برای تبلیغ اسلام در عصر حاضر می باشند.
معنا و کارکرد سکوت در فرهنگ های مختلف با تأکید بر جایگاه آن در اندیشه اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش های میدانی در کشورهای مختلف نشان می دهد که نقش ارتباطات غیرکلامی، در انتقال اطلاعات در مقایسه با ارتباطات کلامی بسیار مؤثرتر است. در ارتباطات غیرکلامی، پیام بدون استفاده از کلمات منتقل می شود. از ابعاد غیرکلامی ارتباطات، می توان به زبان حالت و چهره، زبان تماس دیداری، زبان طرز ایستادن، زبان صدا، زبان تن پوش، زبان رنگ، زبان بو، زبان زمان و زبان مکان اشاره کرد. در این میان، نوعی زبان خاموش یعنی «سکوت» هم وجود دارد که کمتر مورد توجه قرار می گیرد. با این همه، نمی توان نقش آن را در ارتباطات، به ویژه در ارتباطات میان فرهنگی نادیده گرفت. بنابراین، پرسشی که مطرح می شود اینکه معنا و کارکرد سکوت در فرهنگ های مختلف چیست؟ ازآنجاکه درک معنای کنش های ارتباطی مخاطبان برای برقراری ارتباط مؤثر و غلبه بر سوء تفاهمات اهمیت دارد، این پژوهش با استفاده از روش توصیفی تحلیلی، با تأکید بر «روش واقع گرایی» شهید صدر و با تکیه بر اسناد و داده های قابل دسترس، ضمن پاسخ به پرسش مذکور، به یافتن دیدگاه اسلام در این خصوص پرداخت. یافته ها حاکی از این است که سکوت نیز گونه ای مهم از ارتباط به شمار می رود که معنا و نقش آن از فرهنگی به فرهنگ دیگر متفاوت است. در فرهنگ و اندیشه اسلامی نیز نوعی الگوی ارتباطی تلقی می شود که می تواند دلالت ها و پیامدهای مهمی به دنبال داشته باشد.
ارتباطات میان فرهنگی به مثابه جریانی از تعدیل شخصیت و هویت های انسانی-اجتماعی (تحلیلی بر فیلم سینمایی هفت سال در تبت از منظر ارتباطات میان فرهنگی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تصور مواجهه با دیگری، اغلب تصوری غریب است. ما هر اندازه هم که کنجکاو و مایل به کشف جهان های دیگر بوده و از تمنای چنین کشفی بر سر ذوق باشیم، اما نمی توانیم بر تمامی اضطراب ها، تردیدها و گاه حتی ترس های خویش فائق آئیم. این ترس ها در سطحی کلان، البته ممکن است به زودی ما را در لاک دفاعی یا حتی حالت تهاجمی قرار دهد و هیچ کم نیستند شواهدی در درازای تاریخ که مؤید چنین حالت هایی است. با این همه، با فرضِ ناگزیر ارتباطات میان فرهنگی در روزگار کنونی، می توان این ارتباطات را چونان جریانی از تعدیل شخصیت و هویت های انسانی-اجتماعی به شمار آورده و از این رو، بر گسترش آن در یک چارچوبِ فراگیر پای فشرد. بنابراین، مقاله حاضر مبتنی بر چنین نگاهی و بر اساس نوعی روش شناسی تفسیری، به دنبال فهم چگونگی این امر بوده است. در این راستا، با بهره گیری از فیلم سینمایی «هفت سال در تبت» که بر پایه داستانی واقعی ساخته شده است، نشان داده ایم که ارتباطات میان فرهنگی جدای از امکان شکوفایی هویت های چندوجهی، زمینه تعدیل خود شخص در نسبت با خودش و نیز، تعدیل نگاه او به دیگران را فراهم می سازد. این امر مراتب گوناگونی داشته و در صورت های مختلفی تجلی می یابد که در این مقاله به آن پرداخته خواهد شد.
«هم شناسی فرهنگی» به مثابه الگوی ارتباطات میان فرهنگی در قرآن؛ رویکردی تطبیقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اندیشه «میان فرهنگی» پاسخی به بحران «خودمحوری» در جهان معاصر است که در قالب «غرب گرایی»، «نژادپرستی» و «تکفیر» پدیدار شده است. سؤال اصلی این پژوهش آن است که تفکر اسلامی چه مسیری را در مواجهه با «دیگری» پیشنهاد می کند که به دیگرستیزی یا دیگرپرستی نمی انجامد. در این مقاله، الگوی قرآنی ارتباطات میان فرهنگی با طرح سؤالات پنج گانه (چرایی، کیستی، کجایی، چیستی و چگونگی)، با روش «قرآن به قرآن» و در خلال رویکردی تطبیقی، «استنطاق» شده است. برای مطالعه تطبیقی، اندیشه های میان فرهنگی اندیشمندانی همچون مید و گادیکانست در حوزه معرفتیِ انگلیسی؛ اشتروس و کاربو در حوزه معرفتیِ فرانسوی؛ و اندیشه های هابرماس و ویمر در حوزه معرفتی آلمانی تحت عنوان «تطابق»، «تعاون» و «تحاور» (همسازی، همکاری، هم گویی) بررسی شده است. در مقابل، الگوی مفهومی ارتباطات میان فرهنگی در قرآن با بررسی آیات مرتبط با مضمون «تفاوت» و «اختلاف» در میان انسان ها و با محوریت آیه 13 سوره حجرات بیان شده است. ساختار این آیه رابطه «تفاوت» و «تقوا» را با سازوکار «تعارف» به معنای «هم شناسی» و «تبادل معروف» تبیین می کند. دکترین ارتباطات میان فرهنگی در اسلام تعارف را جایگزین تفاخر، تحقیر و تکفیر می کند و این تعارف بر آیات 17و 18 زمر بر «استماع» و گشودگی در برابر دیگری در عین «اجتناب» از طاغوت استوار است. در ادامه، مؤلفه ها و فرایند این الگوی قدسی تحت عنوان «هم شناسی فرهنگی» مورد تحلیل قرار گرفته و تمایز آن با سه الگوی دیگر روشن شده است.
تعصب و قضاوت های قالبی بین مذهبی در میان دانشجویان اهل سنت ایران: رویکرد شناخت اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
مقدمه: مرزنشینی بستر اجتماعی برای همزیستی اقوام و مذاهب مختلف در کردستان، سیستان و بلوچستان و ترکمن صحرا در ایران است؛ اما این بستر، مانند بسیاری از زمینه های اجتماعی مشابه، به تعصب و قضاوت های قالبی بین قومی و مذهبی و بازنمایی شناختی خود و دیگران حساس است. پژوهش حاضر به دنبال پاسخ به این سه سوال است: 1) چه نوع پیش داوری ها و تعصبات بین مذهبی در بین دانشجویان اهل سنت ساکن کردستان، سیستان و بلوچستان و ترکمن صحرا و یا مهاجر به تهران وجود دارد؟ 2) سطح پیش داوری ها و تعصبات بین مذهبی در بین دانشجویان اهل سنت و شیعه ساکن در شهرهای مذکور چقدر است؟ 3) مهاجرت تحصیلی به تهران چه تأثیری بر نوع و سطح پیش داوری ها و تعصبات بین مذهبی دانشجویان اهل سنت دارد؟ روش کار: برای پاسخ گویی به این سؤالات، ما از یک روش شناسی ترکیبی بهره بردیم و در استان های کردستان، سیستان و بلوچستان، منطقه ترکمن صحرا، و شهر تهران از طریق راهبردی پیمایش و در قالب یک مطالعه آمیخته با استفاده از ابزار های کیفی و کمّی به بررسی تعصب های میان مذهبی به مطالعه تعصب های میان مذهبی پرداختیم. ابزار کمّی این مطالعه برگرفته از «مدل محتوای قضاوت قالبی (SCM)» Fiske و ابزار کیفی آن، توصیف صفات خودی ها و دیگری ها است. یافته ها: نتایج پیمایش نشان می دهد که در خصوص دانشجویان کرد و ترکمن، مهاجرت به تهران، موجب تضعیف تصویر ارتباط با اقوام شیعه استان، مشتمل بر تضعیف خوانش چگونگی تصویر خود از نگاه شیعیان استان مرزی، و همچنین، تضعیف تصویر همان دیگریِ استان برای ایشان شده است. اما در خصوص دانشجویان بلوچ، که در هر دو شاخص بازنمایی خود و دیگری، دارای بدترین تصویر در میان همتایان ترکمن و کردِ خود در استان بوده اند، می توان گفت که مهاجرت به تهران موجب بهبود تصویر ارتباط با سیستانی های استان می گردد. چرا که با ارتقاء شاخص های گرمابخشی و کارآمدی، جایگاه دیگریِ استان را از نفرت و تحقیر میان گروهی دور و به سوی برتری خوانی نزدیک تر می کند. نتیجه گیری: داده های به دست آمده این پژوهش نشان می دهد که 1. تعصب بر ارتباط کردها، بلوچ ها، و ترکمن های اهل تسنن با شیعیان ساکن استان های مرزی تأثیر بسزائی می گذارد. 2. مهاجرت تحصیلی به تهران بر تضعیف تصویر دیگری در میان کردها و ترکمن ها تأثیرگذار است، اما ارتباط میان مذهبی پس از مهاجرت در میان بلوچ ها کمی تسهیل می گردد.
نقش ارتباطات میان فرهنگی در تصمیم کشورها به تنش زدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
تنش زدایی یکی از رویکردهای مورد توجه در سیاست خارجی است که به خصوص از دهه هفتاد میلادی مورد اقبال قرار گرفت. اگرچه شاید چنین به نظر برسد که نقش اصلی در تصمیم کشورها به تنش زدایی توسط رهبران و سیاست مداران گرفته می شود، اما مردم نیز می توانند در اتخاذ و پیگیری این سیاست نقش داشته باشند. هنگامی که افراد تصور و ادراک خود را نسبت به یک کشور تغییر می دهند شرایط را برای تصمیم رهبران جهت تغییر رویکرد نسبت به کشور مورد نظر فراهم می کنند؛ چراکه تصمیمات رهبران متاثر از افکار عمومی در جامعه است. لذا می توان گفت تنش زدایی میان کشورها به دو صورت امکان پذیر است. در یک حالت تنش زدایی میان رهبران و طبقه حاکمه دو کشور صورت می گیرد که می توان از آن با عنوان «تنش زدایی از بالا» نام برد و حالت دوم که ابتدا تنش زدایی میان مردم دو کشور صورت می گیرد و سپس به رهبران القاء می شود که می توان آن را «تنش زدایی از پایین» نام نهاد. این پژوهش با تبیین این موضوع ادعا می کند مهم ترین عامل تاثیرگذار در تغییر دیدگاه و ادراک مردم یک کشور نسبت به دیگری (تنش زدایی از پایین)، ارتباطات میان فرهنگی است که با افزایش آگاهی و شناخت ملت ها از یکدیگر و رفع سوءتفاهمات احتمالی، زمینه را برای مشروعیت تصمیم دولت ها به تنش زدایی با «دیگری» فراهم می کند. روش این پژوهش توصیفی- تحلیلی و گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای است.
طراحی و ارزیابی الگوی کارکردهای متنوّع شبکه های اجتماعی مجازی در ارتباطات میان فرهنگی قومی (مورد مطالعه: دانشجویان دانشگاههای تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
پژوهش حاضر درصدد طراحی و ارزیابی الگوی کارکردهای متنوّع شبکه های اجتماعی مجازی، در ارتباطات میان فرهنگی قومی (مورد مطالعه: دانشجویان دانشگاه های تهران) بوده است. از این منظر، از طرح متوالی اکتشافی برای ارزیابی موضوع، بهره جسته است. بدین ترتیب که در فاز کیفی بواسطه ی انجام مصاحبه ی عمقی با20 نفر از دانشجویان دانشگاه های تهران، از اقوام مختلف، که به واسطه ی روش نمونه گیری هدفمند و نظری، انتخاب شده بوده اند؛ داده های پژوهش گردآوری و با استفاده از روش تحلیل مضمون، مورد تحلیل و الگوی مفهومی اندازه گیری شبکه ای کارکردهای شبکه های اجتماعی مجازی، در ارتباطات میان فرهنگی قومی برساخته شده است. نتایج فاز کیفی پژوهش نشان داد که الگوی کارکردهای شبکه های اجتماعی مجازی در ارتباطات میان فرهنگی قومی متنوّع و چند وجهی بوده و از سه مضمون فراگیر تأثیرات بین فرهنگی قومی، هویّت قومی و قوم محوری تشکیل شده است. در فاز کمّی پژوهش، به منظور ارزیابی و آزمون الگوی مفهومی برساخته شده، از مطالعه ی پیمایشی استفاده شده است. بدین ترتیب که با استفاده از ابزار پرسشنامه ی محقّق ساخته ی مأخوذ از مطالعه ی کیفی، داده های پژوهش از روی 384 نفر از دانشجویان دانشگاه های تهران که به واسطه ی روش نمونه گیری طبقه ای نسبتی و فرمول کوکران انتخاب شده بوده اند؛ گردآوری گردید. نتایج فاز کمّی پژوهش نشان داد: که الگوی کارکردهای متنوّع شبکه های اجتماعی مجازی، در ارتباطات میان فرهنگی از برازش لازم برخوردار می باشد.
اصول حاکم بر ارتباطات میان فرهنگی در اندیشه آیت الله خامنه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مهم ترین ویژگی عصر حاضر پررنگ شدن ارتباطات میان فرهنگی در کنار ارتباطات درون فرهنگی و فرافرهنگی است. رشد و گسترش روزافزون فناوی های ارتباطی زمینه های فشردگی ارتباطات و رقیق شدن مرزهای جغرافیایی را فراهم ساخته و مردمان اقصی نقاط جهان را به گونه ای به هم نزدیک ساخته که ارتباط با افراد متعلق به فرهنگ های مختلف گریز ناپذیر گشته است. همین امر، مسائل فراوانی را به دنبال خود آورده است؛ از جمله این که آیا ارتباط با افرادی که از نظر فرهنگی ممکن است تفاوت های جدی با ما(مسلمانان) داشته باشند، نیازمند رعایت چارچوب های هنجاری خاص است؟ پژوهش حاضر با هدف دستیابی به مساله مذکور و با روش توصیفی تحلیلی، اندیشه های حضرت آیت الله خامنه ای مدظله العالی را بررسی کرده و به این نتیجه نایل شده است که رعایت دست کم 5 اصل شامل: دعوت، عدالت، حفظ استقلال و عزتمندی، تمسک به مشترکات و تقیه مداراتی در ارتباطات میان فرهنگی توصیه می شود.
ارزیابی عوامل موثر بر سیاستگذاری رسان های در حوزه ارتباطات میان فرهنگی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مدیریت فرهنگی سال سوم پاییز ۱۳۸۸ شماره ۵
137 - 152
حوزههای تخصصی:
. به طورکلی می توان سیاستگذاری رسانه ای را برنامه ریزی، طرح ریزی و اتخاذ تصمیماتی در جهت پیشبرد اهداف سازمانهای رسانه ای با توجه به تشکیلات و محیط و نیروی انسانی تعریف کرد. در فرایند اتخاذ تصمیمات افراد و گروه های مختلف با زمینه های اجتماعی، فرهنگی، ارزشی، اعتقادی، اقتصادی و سیاسی گوناگون دخالت دارند.در فرایند اتخاذ تصمی مها، مسأله تنوع علایق و منافع مطرح می شود. به این معنی که هر فرد یا گروه منافع خاص خود را دنبال می کند و متناسب با اهدافش از استراتژی های متفاوتی بهره می گیرد. این پژوهش از لحاظ هدف کار بردی و از نظر روش، پژوهش توصیفی (همبستگی ) می باشد . جامعه مورد پژوهش شامل کلیه کارشناسان، اساتید و متخصصان حوزه رسانه و فرهنگ است که از جامعه مذکور 86 نفر از خبرگان انتخاب و میزان تاثیرگذاری هر یک از مؤلفه های موثر بر سیاستگذاری رسانه ای در حوزه ارتباط ات میان فرهنگی مورد ارزیابی قرار گرفت . نتایج حاصل از آزمون مؤلفه های هشتگانه این پژوهش نشان می دهد که : مطابق نظر خبرگان عوامل فرهنگی خارجی دارای رتبه نخست تاثیرگذاری و عوامل اجتماعی خارجی دارای رتبه هشتم تاثیرگذاری بر سیاستگذاری رسانه ای در حوزه ارتباطات م یان فرهنگی است. در ضمن بر اساس یافت ههای پژوهش ذیل عوامل خارجی از جمله عوامل فرهنگی خارجی و سیاسی خارجی دارای اهمیت بیشتری نسبت به عوامل داخلی در سیاستگذاری رسانه ای در حوزه ارتباطات میان فرهنگی می باشند.
خودنمایی مثلث گفتگوگستری، تنش زدایی و احترام متقابل در میان شاخص های ارتباطات میان فرهنگی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مدیریت فرهنگی سال ۷ تابستان ۱۳۹۲ شماره ۲۰
20 - 30
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف پژوهش: شاخص های ارتباطات میان فرهنگی، ابزارهای ارزیابی پسرفت یا پیشرفت این نوع ارتباطات در عرصه گفتگوهای بین المللی و بازویی سنجشی برای راهبرد پردازان فرهنگی یک جامعه است. ایجاد نقاطی مانند: «گفت و گو، تنش زدایی، و احترام به فرهنگ ها و تمدن های جوامع دیگر»، در نخستین نمایش اسلام گستری پدیدار گشت تا سرانجام آن شکل گیری مثلثی باشد که این نقاط در سه رأس آن قرار گرفته اند. البته، برونداد این مثلث، به صدا درآوردن شیپور جنگ ستیزی است تا مقتدرانه بگوییم: «گفتگو، تکیه گاه اسلام گستری در آن سوی مرزهای حجاز بوده است».
روش پژوهش: این تحقیق از نظر نوع، کاربردی است، زیرا حلال بسیاری از مشکلات چند سازمان فرهنگی است. البته، توصیفی-تحلیلی نیز هست، زیرا از اسناد و منابع کتابخانه ای استفاده کرده است، به این صورت که پس از احصای مسائل از جامعه، شاخص های ارتباطات میان فرهنگی از منظر دین تعیین شده اند.
یافته ها: سه شاخص: «گفتگوگستری، تنش زدایی، واحترام متقابل» در این تحقیق در سطح اطمینان 99 درصد معنادار بوده اند. این متغیرها را که در اندازه گیری سازه تحقیق سهم زیادی داشته اند، خبرگان تأیید کرده اند.
نتیجه گیری: ابزارهای سنجش ارتباطات میان فرهنگی، شاید به تنهایی سد مقاومی برای پرهیز از وقوع جنگ میان فرهنگ ها نباشند، ولی تجمیع آن ها در یک مثلث، حوزه ای مقتدر برای امور بین المللی است تا دیوار بی اعتمادی را سست و گفتمان های فرهنگی را جایگزین تنش های فرهنگی کند.
نظریه پردازی قرآنی ارتباطات با التزام به قواعد تفسیر اجتهادی (پاسخ به نقد کتاب همشناسی فرهنگی؛ الگوی قرآنی ارتباطات میان فرهنگی)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
دین و سیاست فرهنگی سال ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۹
197 - 230
حوزههای تخصصی:
بی تردید نقد لازمه بالندگی و شکوفایی دانش و مستلزم پویایی فرایند تولید علم و پایایی حیات علمی است. مولف با اعتراف به این حقیقت ، ضمن قدرشناسی از تلاش ناقد محترم مصطفی همدانی در نقد کتاب «همشناسی فرهنگی؛ الگوی قرآنی ارتباطات میان فرهنگی» با تکیه بر روش منطقی و تحلیلی در صدد بیان و پاسخ به نقدها طرح شده توسط ایشان است. نقطه کانونی در پاسخ به نقد محتوایی تفسیری آن است که تفسیر تعارف به همشناسی فرهنگی با التزام کامل به قواعد تفسیر اجتهادی صورت گرفته است چراکه نتیجه بازاندیشی و معناکاوی اجتهادی سنت اختلاف در کنار استخلاف، باز شناسی تعارف به عنوان بنیادی ترین راهبرد اسلامی توحیدی در خروج از وضعیت تضاد و تفرقه در جامعه بشری است. این تفسیر اجتهادی با اندیشه همه مفسرین فریقین ، شان نزول آیه و روایات تفسیری فریقین و قرآئن سیاقی و آیات تفسیر کننده دیگر کاملا سازگار است و تعارف را نه فقط همشناسی طبیعی و آشنایی با شناسنامه طبیعی، بدنی و نسبی بلکه همشناسی فرهنگی و آشنایی با شایستنامه فرهنگی، روحی و اخلاقی تبیین می کند.
ایران نزد غیر ایرانیان: تجربه دانشجویان غیر ایرانی دانشگاه فردوسی مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۷۱
183 - 207
حوزههای تخصصی:
گسترش جذب دانشجویان غیرایرانی طی سال های اخیر، به افزایش تعاملات خارجی ایرانیان منجر شده است. تحقیق در باب تجربیات و ادراک دانشجویان غیرایرانی می تواند به خودآگاهی بیشتر ایرانیان منجر شود. به عنوان گامی ابتدایی، مقاله ی حاضر بر آن است تا تجربه و ادراک برخی از دانشجویان غیرایرانی محصل در ایران از ایران را گزارش کند. روش تحقیق حاضر، روش مردم نگاری است و تکنیک مصاحبه در گردآوری و تکنیک کدگذاری های مرحله ای در تحلیل داده ها مورد استفاده بوده است. داده ها، عمدتاً حاصل مصاحبه با 29 دانشجوی غیرایرانی دانشگاه فردوسی مشهد در تابستان 1395 است. نتیجه استخراج پیام های موجود در مصاحبه ها و تخصیص مفاهیم اولیه به آن ها، حدود 200 مفهوم اولیه و 7 مقوله ی عمده است. با الهام از گورویچ مقولات عمده ، اکولوژی و مورفولوژی، پوشش و ظاهر، تعامل، هنجارهای اجتماعی، اخلاقیات و ارزش های اجتماعی و «کمبودها»، تعیین شدند. دانشجویان مشاهداتی داشتند و استنباط هایی انجام دادند و هرچه موضوعی بیشتر مشاهده شدنی بود یا استنباطش ساده تر و در دسترس تر بود بیشتر گزارش شد.
ارتباطات میان فرهنگی و آمریکایی زدایی از ارتباطات جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی آمریکا سال ۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۹)
69 - 92
رویکرد غالب در مطالعات ارتباطی در جهان و ایران، به دلیل خاستگاه عمدتاً آمریکایی آن که بر مطالعات رسانه ای متمرکز بوده است، از پاردایم «ارتباطات انتقالی» در مطالعات ارتباطی تبعیت می کند. این موضوع، باعث در حاشیه قرار گرفتن برخی گرایش های مطالعات ارتباطی مانند ارتباطات میان فرهنگی شده است. این مقاله ضمن طرح مساله روند انتقالی شدن ارتباطات از نیمه دوم قرن نوزدهم، به این پرسش پاسخ داده است که این روند چه پیامدهایی در زمینه ارتباطات این کشور و بسط و غلبه رویکردی خاص به فناوری های ارتباطی داشته است؟ به منظور پاسخ به پرسش یادشده، ضمن تبیین دو رویکرد اصلی در ارتباطات یعنی ارتباطات انتقالی و ارتباطات آیینی، به امتداد یافتن آنها در سطح کلان جهانی، در قالب «جهانی سازی ارتباطات» و «ارتباطات میان فرهنگی»، پرداخته شده است. در این راستا ضمن مروری بر پیشینه هر یک از رویکردهای ارتباطی(انتقالی و آیینی) و تطورات آنها در قرن بیستم، بر ویژگی ها و تمایزات آنها تمرکز شده و جهانی سازی ارتباطات (با تمرکز بر توسعه فناوری های اطلاعات و ارتباطات) به مثابه یکی از ابعاد مختلف مگاپروژه جهانی سازیِ برآمده از نگاه آمریکایی به حهان و ارتباطات جهانی، بازخوانی شده شده است. در این مقاله با رویکرد توصیفی-تبیینی و با استفاده از روش مطالعه اسنادی داده های مورد نیاز برای تحلیل، گردآوری شده است. نتیجه مطالعه نشان می دهد اتخاذ رویکرد فعالانه گسترش ارتباطات میان فرهنگی ایران، به ویژه در منطقه غرب آسیا و حوزه جغرافیای فرهنگی ایران، در بلندمدت، فرصت ها و مزیت های فرهنگی، و بالتبع آن، مزیت های اقتصادی، سیاسی و امنیتی فراوانی را در برخواهد داشت.
ظرفیت شناسی گردشگری در دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران با تأکید بر گردشگران مذهبی پاکستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی و توسعه گردشگری دوره ۱۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۷
189 - 215
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: گردشگری پدیده ای است که منجر به تقویت ارتباطات میان فرهنگ های مختلف می شود. با وجود زمینه های فرهنگی مشترک میان ملت ها دستیابی به ارتباطات میان فرهنگی در خلال گردشگری آسان تر شکل می گیرد. اگر گردشگری دارای اثرات مثبت فرهنگی بر گردشگران باشد، آن ها را تبدیل به مبلغان غیرمستقیم جامعه میزبان کرده و در نهایت منجر به تقویت دیپلماسی فرهنگی کشور میزبان در کشور هدف می گردد. با این تعریف، گردشگری می تواند ظرفیت های زیادی را در زمینه تقویت ارتباط ایران و پاکستان و ایجاد عمق راهبردی جمهوری اسلامی ایران فعال کند. دراین بین، گردشگری مذهبی از جایگاه قابل توجهی در میان انواع دیگر آن برای مخاطبان پاکستانی داراست.روش شناسی: مقاله حاضر از نظر هدف مطالعه، کاربردی و از حیث روش شناسی، کیفی است. محقق با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته به جمع آوری نظر خبرگان درباره این موضوع پرداخته و با بهره مندی از روش تحلیل مضمون به تفسیر یافته های به دست آمده اقدام نموده است.یافته ها: ظرفیت های موجود در گردشگری ایران برای پاکستانی ها (46 ظرفیت در قالب 10 مضمون فرعی)، موانع پیشروی توسعه گردشگری ایران برای پاکستانی ها (37 مانع در قالب 7 مضمون فرعی) و راهکارهای توسعه گردشگری ایران برای پاکستانی ها (23 راهکار درقالب 6 مضمون فرعی)، شناسایی و استقرا شدند.نتیجه گیری و پیشنهادات: طبق تفسیر یافته ها، ظرفیت های بالقوه برای توسعه و بهبود ورود گردشگران پاکستانی، موانع بر سر راه توسعه این امر و راهکارهای برداشتن موانع پیشرو احصاء و در نهایت مدل بهره مندی از این ظرفیت ها، موانع آن و راهکارهایی که منجر به بهترشدن جایگاه ایران در میان مردم پاکستان و در یک کلام تقویت دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در این کشور می گردد، استخراج گردید.نوآوری و اصالت: با بررسی های انجام شده، تحقیقات کمی از منابع فارسی به محوریت گردشگری مذهبی در بهره مندی از آن در جهت دیپلماسی فرهنگی ایران پرداخته اند. این مسئله بخصوص در مورد مطالعه ما یعنی گردشگران مذهبی پاکستانی بدیع است.
تحلیل برهمکنش ابعاد ارتباطات میان فرهنگی: مورد مطالعه، دانشجویان خارجی دانشگاه المصطفی واحد مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات فرهنگی ایران سال ۱۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۶۵)
129 - 155
حوزههای تخصصی:
حضور دانشجویان خارجی در ایران یکی از مهمترین بسترهایی است که می توان در آن به عمق و ابعاد ارتباطات میان فرهنگی پی برد. ارتباط میان فرهنگی شامل ارتباطات میان شخصی، میان متنی، میان ذهنی و تعاملی است که به درک مشترک و پیوند میان کنشگران از حوزه های مختلف فرهنگی منجر می شود. هدف مقاله حاضر نشان دادن برهمکنش ابعاد مختلف ارتباط میان فرهنگی دانشجویان خارجی شاغل به تحصیل در دانشگاه المصطفی شعبه خراسان رضوی است. ارتباطات میان فرهنگی در بعد میان شخصی با تأکید بر معاشرت و دوستی، در بعد میان متنی با تأکید بر آشنائی با زبان و ادبیات، آداب و رسوم و مفاخر فرهنگی، در بعد میان ذهنی با تأکید بر تصورات قبل و بعد از حضور در دانشگاه، در بعد تعاملی بر مبادله و تعامل اقتصادی، و در بعد سیاسی، با تأکید بر اختلاف و کدورت در روابط میان اشخاص از حوزه های فرهنگی مختلف مورد بررسی قرار گرفته است. مطالعه حاضر به صورت پیمایشی بر روی یک نمونه طبقه ای نامتناسب متشکل از 180 نفر از دانشجویان خارجی کشورهای هندوستان، پاکستان، افغانستان، آذربایجان و افریقا که در دانشگاه المصطفی واحد مشهد شاغل به تحصیل هستند انجام گرفته است. نتایج نشان می دهد میان ابعاد چهارگانه ارتباط میان فرهنگی مذکور برهمکنش معناداری وجود دارد. همچنین، میزان ارتباطات میان فرهنگی دانشجویان در حد متوسط و یا کمتر از حد متوسط است. آشنایی دانشجویان با زبان و ادبیات و فرهنگ و داشتن تصور مثبت از یکدیگر باعث ایجاد درک و فهم مشترک شده که خود باعث تقویت و تسهیل ارتباط میان فرهنگی آنهاست. و در نهایت، عدم اعتماد، تفکرقالبی و قوم مداری، و فقدان زبان مشترک مانع شکل گیری ارتباطات پایدار و مؤثر میان فرهنگی دانشجویان است.
تحلیل گفتمان مقایسه ای نسخه های فارسی و ترکی آذربایجانی سرود «سلام فرمانده» با رویکرد ارتباطات میان فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات فرهنگی ایران سال ۱۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۶۵)
183 - 157
حوزههای تخصصی:
سرود «سلام فرمانده»، پدیده ای بود که به فاصله کمتر از یک سال از انتشار آن در ایران، توانست به حداقل 35 نسخه به زبان ها و گویش های مختلف بازتولید شود و زنجیره ای از ارتباطات میان فرهنگی را شکل دهد که در مجموع بتوان به آن به عنوان یک پدیده فرهنگی ارتباطی نگریست. این سرود در جمهوری آذربایجان نیز به زبان ترکی بازتولید شد. مسئله این پژوهش، بررسی تحلیل گفتمان مقایسه ای نسخه فارسی و ترکی با رویکرد ارتباطات میان فرهنگی است. روش مورد استفاده تحلیل گفتمان به روش عملیاتی پدام است. چارچوب نظری نیز مبتنی بر نظریه مذاکره بر سر هویت است. بر اساس یافته های این مطالعه، به طورکلی این سرود در خارج از مرزهای ایران، به خصوص برای اقلیت های شیعیان در قفقاز، نمودی از مقاومت فرهنگی شیعیان در برابر فرهنگ جهانی شده غربی، درک و بازتولید می شود. گروه های مختلف برای حفظ و انتقال هویت گروهی مذهبی خود به نوجوانان و کودکان، به بازخوانی و بازتولید این اثر روی آوردند. گفتمان حاکم بر نسخه ترکی آذربایجانی حول سه دال اساسی «معرفی امام زمان(عج) به نوجوانان»، «انتظار فعالانه ظهور امام زمان(عج)» و «ساخت آینده آذربایجان، متناسب با هویت مذهبی» تشکیل یافته است. در مقایسه نسخه ترکی با نسخه فارسی، دو دال اساسی «معرفی امام زمان (عج) به نوجوانان» و «انتظار فعالانه ظهور امام زمان (عج)»، که گفتمان نسخه فارسی نیز حول آن شکل یافته بود، تکرار شدند. همچنین در نسخه ترکی آذربایجانی به دو مفهوم «وجود زمینه های تشکیل حکومت اسلامی در آذربایجان» و «احساس تعلق به جبهه مقاومت» اشاره شده که در نسخه فارسی وجود نداشتند و برای اولین بار در این نسخه مطرح شده است.