مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۱۴٬۱۶۱ تا ۱۱۴٬۱۸۰ مورد از کل ۵۲۴٬۵۹۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
اغلب متخصصان تاریخ معماری، بر این باورند که معماری کلیسا امری است "غربی"، که سرآغاز و روند تکاملی واحدی دارد. این نگاه، حاصل شناخت نادرست تاریخ معماری کلیسا، بر بستر شرقی یا بی توجهی به آن است. مقاله حاضر در نظر دارد در یک بررسی زمینه گرایانه، سرآغاز معماری کلیسای غربی، که عمدتا ریشه در فرهنگ یونانی–رومی دارد و کلیسای ارمنی، که ریشه در فرهنگ معماری محلی از دوران پیشااورارتویی تا دوران متاخر پیشامسیحی دارد، را مورد مطالعه تطبیقی و تحلیلی قرار دهد. طبق یافته های پژوهش، علی رغم وجود هر دو نوع ساختار خطی و مرکزی در ابتدای دوران شکل گیری معماری کلیسا در ارمنستان و غرب، باید تصریح کرد که ساختار خطی در شکل آشنای باسیلیکای مسیحی در غرب و ساختار مرکزی، که به زعم برخی ذاتا "شرقی" است، در معماری ارمنی، غالب است. کلیساهای خطی و مرکزی در دو فرهنگ، دارای سرمنشا و ویژگی های متفاوت هستند. ساختارهای مرکب مرکزگرا در معماری پیش از رنسانس در کلیسای غربی، محدود به تجربیات تمدن بیزانس و وارثان معماری آن هستند. بررسی این ساختارهای ترکیبی، از جمله باسیلیک گنبددار، کلیسای پنج گنبدی وکلیسای صلیبی گنبدمرکزی، نشان دهنده تقدم این ساختارها در معماری کلیسای ارمنی و وام دار بودن معماری بیزانس و اروپا به معماری ارمنی است.
سنّت حماسه سرایی در قیصرنامه ادیب پیشاوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه زبان و ادبیات فارسی سال ۲۱ بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۴
207 - 239
حوزههای تخصصی:
ادیب پیشاوری یکی از برجسته ترین شعرای سنت گرای دوره معاصر است که در افغانستان و ایران، در محضر بزرگان روزگار خود به کسب علم پرداخت و بر بسیاری از علوم زمان تبحر یافت. از ادیب، آثار گوناگونی به نظم و نثر بر جای مانده است که معروفترین آنها دیوان فارسی- عربی و «قیصرنامه» است. قیصرنامه منظومه ای است حماسی که ادیب آن را به تأثیر از شاهنامه فردوسی، در ستایش قیصر آلمان، ویلهلم، سروده است. از آنجا که ادیب شاعری سنت گرا بوده، انعکاس سنت های حماسی در قیصرنامه، فراوان به چشم می خورد. سنّت، بازتاب فرهنگی تجربه ها، دستاوردها و بینش های نیاکان است که از نسلی به نسل دیگر سپرده می شود و هر مؤلفی نه با یاری ذهن خود، بلکه با تکیه بر آن است که دست به آفرینش می زند. پژوهش حاضر قیصرنامه ادیب را با شش عنصر اصلی سنت حماسی یعنی انگیزه، قهرمان، ساختار، زبان، کاربرد اساطیر و بافت روایی بررسی نموده است. نتیجه بررسی ها نشان می دهد که انگیزه ادیب از این حماسه سرایی، ملی نبوده و بیشتر به خاطر نفرت و انتقام جویی از استعمار انگلیس این منظومه را سروده است. او در زمینه کاربرد اساطیر و توصیف برخی از ویژگی های قهرمان در قالب سنت حماسه سرایی دست به آفرینش زده است. هرچند ادیب در کاربرد زبان، به سنت وفادار مانده، اما هنگام گزینش واژگان، به بافت کلام و محتوای داستان توجهی ندارد. در زمینه ساختار حماسی و بافت روایی نیز باید گفت قیصرنامه بافت و ساختار روایی ندارد و ادیب پیشاوری به این مسأله اصلاً توجه نکرده اس ت.
بررسی تداوم اندیشه ایرانشهری در ساختار سیاسی حکومت های ایرانی نژاد قرون اولیه اسلامی (مطالعه حکومت های سامانیان و آل بویه)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
در ایران اندیشه ایرانشهری به طور خاص، خود را در دولت ساسانی نشان داد و دولت ساسانی و شاهانی مانند اردشیر و انوشیروان، روح تئوریک و عملی اندیشه و تعریف ایران از امر سیاسی در قالب ایده ایرانشهری شد. با سقوط دولت ساسانی و قدرت گرفتن خلفای اموی و عباسی این اندیشه رو به افول نهاد. در این دوره حکومت های طاهریان، صفاریان از قدرت های خُرد شکل گرفته در دل حکومت مرکزی اسلامی، در جدال و رویارویی مداوم با سایر دولت های رقیب ایرانی و در یک بستر متلاطم با مرزهای تثبیت نشده و به شدت در معرض خطر قرار داشت. این دولت ها و سایر حکومت های نیمه مستقل ایرانی در بافت اجتماعی و اندیشه های خاص قرون میانه تشکیل شده و هرکدام از در ضمن پایبندی به دستگاه خلافت مرکزی، روش خاصی برای کسب مشروعیت و پذیرش ملّی از طریق انتساب خود به تبار شاهان و خاندان های کهن ایرانی از سنت های ایرانی را در پیش گرفتند و این پژوهش سعی دارد میزان سهم و شیوه دستیابی به فرهنگ ایرانشهری در ساختار دولت، در سلسله های سامانسان و آل بویه را بررسی نماید.
مروری بر استراتژی های تحرک دانش در سازمان های دانش محور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۱۰ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۶
1 - 30
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: سوق دادن دانش خلق شده در سازمان به سوی کاربران و کاربردی ساختن آن به وجود استراژی مناسب نیاز دارد. هدف اصلی این پژوهش، شناسایی استراتژی های دسترس پذیری و تحرک دانش و ارائه چارچوبی برای تسهیل دسترسی به این استراتژی ها است. روش شناسی: پژوهش حاضر نوعی مطالعه مروری است که از نظر هدف کاربردی است و با روش فراترکیب انجام شده است. منابع اطلاعاتی این پژوهش را مطالعات انجام شده در خصوص استراتژی های تحرک دانش بین سال های ۲۰۰6 تا ۲۰۲۰ تشکیل می دهند که با استفاده از کلمات کلیدی مشخص تعداد 25 مقاله شناسایی شد و پس از غربالگری در نهایت ۱۳ منبع مورد ارزیابی قرار گرفت. یافته ها: به منظور سهولت دسترسی به استراتژی های استخراج شده، بر اساس شباهت ویژگی های آن ها چارچوبی ارائه شده که استراتژی ها را بر پایه موضوع، در سه مقوله پژوهش محور و خدمت رسان، مشارکت محور، و آموزش محور و آگاهی رسان دسته بندی می کند. نتیجه گیری: استفاده از استراتژی های تحرک دانش به رشد دانش و به توانمندسازی افراد برای کاربرد دانش جهت حل مسائل زندگی واقعی شان کمک می کند. بدین منظور ایجاد زیرساخت ها و فرهنگ سازی در زمینه کاربردی کردن دانش نظری تولیدشده در سازمان ها ضروری است.
نقش میانجی توانمندسازی روانشناختی در تأثیر رهبری مثبت گرا بر اعتماد سازمانی (مورد مطالعه: معلمان مدارس کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۱۰ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۶
101 - 124
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اعتماد سازمانی نوعی سرمایه ارزشمند است که شناخت پیشایندها و چگونگی توسعه آن می تواند موجب تسهیل همکاری و تلاش جمعی برای ارتقای بهره وری سازمان شود. این پژوهش به بررسی نقش میانجی توانمندسازی روانشناختی در تأثیر رهبری مثبت گرا بر اعتماد سازمانی پرداخته است. روش شناسی: این پژوهش از نوع کاربردی، توصیفی- همبستگی و کمی است. جامعه آماری آن را معلمان مدارس شهر کاشان تشکیل می دهند که از میان آنها 328 نفر به روش نمونه گیری تصادفی به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. داده های مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه گردآوری و با کمک نرم افزارهای SPSS و آموس در دو سطح توصیفی و استنباطی تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: رهبری مثبت گرا هم به طور مستقیم و هم از راه توانمندسازی روانشناختی بر اعتماد سازمانی، اثر مثبت و معنادار داشته است. همچنین وضعیت موجود هر سه این متغیرها در جامعه مورد مطالعه بالاتر از حد متوسط بوده است. نتیجه گیری: رهبران سازمانی می توانند با ترویج روابط انسانی، ارتباطات، معناگرایی و جو مثبت گرایانه در سازمان خود زمینه تقویت نگرش مثبت کارکنان به نقش خود در سازمان را فراهم سازند و بدین ترتیب اعتماد سازمانی را توسعه دهند.
تبیین رابطه انسجام اجتماعی مرتبط با توسعه پایدار در ورزش بدمینتون از دیدگاه نخبگان کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی ورزش و جوانان دوره ۱۹ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۰
95 - 116
یکی از مهم ترین چالش های کنونی جوامع در حال توسعه، رسیدن به توسعه پایدار درتمامی عرصه هاست. این مهم در عرصه ورزش، از سویی بیانگر سطح انسجام اجتماعی و از سوی دیگر، نشان دهنده ظرفیت های انسانی جوامع است. رابطه بین سطح توسعه یافتگی و رفاه و رضایت اجتماعی با سلامت روانی و کاهش معضلات بیمارستانی نیز بر کسی پوشیده نیست. البته از جمله موانع برای انسجام اجتماعی، موانع اقتصادی و فرهنگی است.
فراگیر شدن ورزش به خصوص ورزش قهرمانی و اهمیت جایگاه آن در مناسبات بین المللی، توجه فراوان دولت ها را به این پدیده جلب کرده است. توانایی یک سیستم ورزشی برای پایداری، به گونه ای اجتناب ناپذیر وابسته به موفقیتی است که سیستم در ارتباط با محیط کسب می کند؛ اما توسعه پایدار با محیط مستلزم توزیع منابع و مسئولیت کار بین اجزای سیستم به نحوی است که عناصر درونی با قبول جایگاه و نقش خود همراه با عناصر دیگر برای تداوم کارکرد و پایداری سیستم در یک محیط متغیر فعالیت کنند.
هدف از تحقیق حاضر، تبیین رابطه انسجام اجتماعی مرتبط با توسعه پایدار در ورزش بدمینتون از دیدگاه نخبگان کشور است. جامعه آماری در بخش کیفی 20 نفر از نخبگان ورزشی بودند که با استفاده از روش مصاحبه و اشباع نظری اطلاعات جمع آوری شد. در بخش کمی نیز همه جامعه آماری شامل ورزشکاران، مربیان، سرپرستان و مدیران نخبه رشته ورزشی بدمینتون به تعداد 242 نفر به صورت کل شمار در پژوهش شرکت داده شدند. شاخص های آماری «پرسشنامه مولفه های انسجام اجتماعی مرتبط با توسعه پایدار در نخبگان بدمینتون کشور» به طور خلاصه عبارت اند از: (1) مؤلفه احساس یکپارچگی افراد جامعه: این مؤلفه 761/19 درصد از واریانس کل را تبیین می کند و 5 گویه را شامل می شود؛ (2) مؤلفه روابط دوستانه و محبت آمیز: این مؤلفه 664/18 درصد از واریانس کل را تبیین می کند و 5 گویه را شامل می شود؛ (3) مؤلفه میزان روابط اجتماعی: این مؤلفه 138/13 درصد از واریانس کل را تبیین می کند و 5 گویه را شامل می شود؛ (4) مؤلفه تعامل های گروهی بر اساس ارزش های مشترک و منجسم: این مؤلفه 031/13 درصد از واریانس کل را تبیین می کند.
شاخص های GFI، AGFI و NFI نشان دهنده برازش بسیار مناسب هستند و با توجه به این که مقادیر این شاخص ها بالای 9/0 است، در نتیجه نشانگر برازش خوب مدل می باشند. نتایج نشان داد که انسجام اجتماعى و فضا براى مانور نخبگان ورزشی بدمینتون نقش تعیین کننده ای دارد که آن نیز به نوبه خود نقش مهمى در انتخاب و اجراى طرح هاى توسعه اى به نفع ورزشکاران و دستیابى به رشد و توسعه پایدار دارد.
شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر اجرای استراتژی در بانک های تجاری ایران به همراه پیامدهای آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مجلس و راهبرد سال بیست و هفتم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۰۴
95 - 125
اجرای استراتژی یکی از مهم ترین مراحل سه گانه مدیریت استراتژیک است. به رغم اهمیت اجرای استراتژی، به این موضوع، کمتر از تدوین استراتژی پرداخته شده است. مقاله حاضر، علاوه بر شناسایی و معرفی عوامل اصلی و تأثیرگذار بر اجرای استراتژی در بانک های تجاری ایران به روشی علمی، به دنبال سهم دهی و اولویت بندی میزان تأثیر این متغیرها است. همچنین پیامدهای اجرا و چالش های پیش روی آن نیز همراه با ابعاد کمی تبیین شده است. روش تحقیق از حیث نتیجه، کاربردی و از حیث هدف، توصیفی و ازنظر داده، کمّی کیفی است. استراتژی روش تحقیق در بخش کیفی، تئوری داده بنیاد و در بخش کمّی، فرایند تحلیل سلسله مراتبی است. روش تجزیه و تحلیل اطلاعات در بخش کیفی، روش کدگذاری با الگوی پارادایمی استراوس و کوربین و در بخش کمّی برپایه مقایسات زوجی و تحلیل نرخ ناسازگاری است. جامعه تحقیق، خبرگان بانک های تجاری و نمونه آن، بانک های ملت، تجارت، ملی، سپه، رفاه، مهر اقتصاد و آینده است. روش نمونه گیری، قضاوتی هدفمند با روش گلوله برفی و ابزار جمع آوری داده در بخش کیفی مصاحبه و بررسی اسناد و در بخش کمّی پرسشنامه است. یافته های تحقیق نشان از تبیین 12 عامل اصلی، 9 چالش (به عنوان متغیر مداخله گر) و پنج پیامد برای اجرای استراتژی در بخش بانکداری تجاری ایران دارد که بر اساس میزان اهمیت نقش هر یک از آنها در اجرای استراتژی، اولویت بندی و سهم دهی شده است.
الزام آوری شریعت قبل از تقنین یا تدوین و رابطه آن با اصل حاکمیت قانون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مجلس و راهبرد سال بیست و هفتم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۰۴
155 - 180
اصل حاکمیت قانون و اصل قانونی بودن جرم و مجازات از اصول پراهمیت در حقوق به شمار می رود و تقنین شریعت یکی از موضوع های مهم حقوق عمومی است. مسئله این است که با وجود آیات شریفه ای مانند «ان الحکم الا لله» و اصولی مانند حاکمیت قانون و قانونی بودن جرم و مجازات، لازم الاجرا بودن احکام مسلّم اسلام قبل از تقنین در دیدگاه فقهی و حقوقی چگونه ارزیابی می شود؟ این نوشتار احکامی از شریعت را مد نظر قرار داده است که به طور صریح ذکر شده و مورد اختلاف فتوای فقها نیست و به تطبیق بر مصادیق نیاز ندارد (احکام مسلّم). تحقیق حاضر با روش تحلیلی توصیفی این مسئله را از منظر فقهی و حقوقی ارزیابی کرده است. لازم الاجرا بودن این نوع احکام قبل از تقنین یا تدوین در دیدگاه فقهی و همچنین در اصول قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، عملکرد شورای نگهبان، برخی قوانین عادی و نظرات خبرگان قانون اساسی از نتایج این نوشتار است.
ارائه مدل روش شناسانه تأثیر فن آوری اطلاعات و ارتباطات (فاوا) بر روابط خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش شناسی علوم انسانی سال ۲۶ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۱۰۴
81 - 100
فن آوری اطلاعات و ارتباطات ممکن است به صورت مفید و یا مضر برای عملکرد و رشد اعضای خانواده یا نظام خانواده در خانواده نفوذ کند؛ امّا به چه دلیل نتایج تحقیقات در بررسی تأثیر فن آوری اطلاعات و ارتباطات بر روابط خانواده ها به این میزان ناسازگار هستند؟ دلایل زیادی برای این تناقض بیان شده است. یک دلیل متناقض بودن یافته های تحقیقات، مبتنی نبودن تحقیقات بر یک مدل مفهومی مناسب و اجماعی بین پژوهشگران است.بیشتر تحقیقات در مورد تأثیر فاوا بر خانواده، با مدل های مورد قبول و با متغیرهای مستقل شناخته شده انجام می شوند و غالباً از تأثیر و تأثر مسائل پیچیده انسانی، متنی، فرهنگی و فن آوری چشم پوشی می کنند. به همین دلیل به مدلی نیاز است که تأثیر فن آوری بر روابط ساختاری و روابط عاطفی خانواده را به درستی بررسی کند. این مقاله درصدد است با بررسی مطالعات انجام شده در این زمینه، مدلی روش شناسانه برای بررسی تأثیر فن آوری اطلاعات و ارتباطات بر روابط خانواده را طراحی کند. مدل مفهومی تأثیر فن آوری اطلاعات و ارتباطات بر خانواده، به دنبال سازماندهی ادبیات موجود، جهت دهی به تحقیقات آینده و کاربردی کردن نتایج و اطلاعات موجود است.
گونه شناسی شباک معرق در معماری گنبدخانه مساجد (مقایسه تطبیقی شباک در گنبدخانه مساجد تیموری یزد و صفوی اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیر تحول شباک ها و شیوه نوررسانی به گنبدخانه ها، همواره یکی از دغدغه های مهم معماران بوده و واکاوی آن از حیث سیر تحول و تکنیک، در زمره پژوهش هایی است که به رغم اهمیت، مغفول مانده است. این پژوهش به دنبال پاسخ به این پرسش است که با توجه به ارتقاء فناوری ساخت گنبد در دوره های تیموری و صفوی، از منظر فرم، تکنیک و روش اجرا، نوررسانی به فضای گنبدخانه از طریق شباک ها چگونه انجام می شده است؟ شیوه گردآوری اطلاعات این تحقیق کیفی، بر پایه مطالعات کتابخانه ای و میدانی است. در بخش مطالعات میدانی، سیر تحول شباک معرق در گنبدخانه مساجد از منظر نقوش، فرم، تعداد و ابعاد در دو دوره مهم تاریخ معماری ایران (تیموری و صفوی)، در شهرهای یزد و اصفهان مطالعه شده است. یافته ها مبین آن است که موقعیت نورگیرها در دو دوره مطالعاتی، به یک چهارم پایین گنبد (محدوده پاکار) منتقل شده است. در این بخش، به دلیل ازدیاد ضخامت گنبد، امکان ایجاد نورگیر، بیش تر وجود دارد. علاوه بر این، اندازه قاب معرق مشبک ها نیز افزایش یافته و فرم ساده و مستطیل شکل تیموری به قوس جناغی تبدیل شده است؛ اما از ظرافت نقوش نسبت به معرق مشبک های تیموری کاسته شده و به دلیل استحکام بیش تر معرق مشبک ها، از معرق های دوبندی و درشت تر استفاده شده است؛ هم چنین اضافه شدن حمیل به حاشیه نقوش نورگیرها، باعث بهتر دیده شدن آن ها از فاصله دور و تشخیص بهتر متن و حاشیه شده است. ترکیب رنگ از مباحث مهم در تنظیم میزان نور بوده و این ترکیب از دوره تیموری به رنگ های درخشان تبدیل شده و به دلیل پیشرفت های فنی در پخت لعاب در دوره صفوی، رنگ آبی متمایل به سبز به ترکیبات رنگی شباک ها اضافه شده است. در معرق مشبک های مساجد یزد، نقوش هندسی غالب است و نورگیرها مستقل از تزیینات گنبد و بسیار ساده طراحی شده اند. در معرق مشبک های مساجد اصفهان، نقوش اسلیمی و ختایی به شکل یک دوم متن به صورت آیینه ای در کل متن تکرار شده اند و به صورت قرینه در یک قاب قرار گرفته اند.
مقایسه ی شیوه های آموزش ضمن خدمت کارگاهی و غیرکارگاهی و تاثیر آن بر عملکرد معلمان مقطع ابتدایی منطقه ی چوار
اهداف :بررسی تفاوت شیوه های آموزش ضمن خدمت کارگاهی و غیرکارگاهی در مقطع ابتدایی است. همچنین به منظور بررسی تاثیر آموزش ضمن خدمت کارگاهی بر عملکرد معلمان و تاثیر آموزش ضمن خدمت غیرکارگاهی بر عملکرد معلمان انجام گرفت. این پژوهش از 50 نفر از معلمان مقطع ابتدایی آموزش و پرورش منطقه ی چوار به صورت نمونه گیری سرشماری انجام شد، با استفاده از پرسشنامه ای که شامل 30 سؤال درباره جمله بهبود کیفیت، قبولی شاگردان،کسب رتبه های بالاتر توسط دانش آموزان،استفاده از روش های مختلف در تدریس، طرح منظم در تدریس،فعالیتهای یادگیری بود،و با استفاده از آزمون تی یک نمونه و دو نمونه،رابطه ها و ویژگی ها تحلیل شد. پایایی پرسشنامه تحقیق از طریق ضریب آلفای کرونباخ 97/0 به دست آمد. شیوه های آموزش ضمن خدمت کارگاهی بر عملکرد معلمان تاثیر دارد(سطح معناداری 0.000)، شیوه های آموزش ضمن خدمت غیرکارگاهی بر عملکرد معلمان تاثیر دارد(سطح معناداری 0.000) بین تاثیر شیوه های آموزش ضمن خدمت کارگاهی و غیرکارگاهی در عملکرد معلمان تفاوت معنی داری وجود ندارد. نتیجه گیری:هم آموزش ضمن خدمت کارگاهی و هم غیرکارگاهی بر عملکرد معلمان موثر هستند، تاثیر آموزش ضمن خدمت کارگاهی از آموزش ضمن خدمت غیرکارگاهی بیشتر است.
آموزه های راست مسیحی و سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا
منبع:
دستاوردهای نوین در مطالعات علوم انسانی سال سوم آذر ۱۳۹۹ شماره ۳۱
169 - 160
گروه های بنیادگرای مسیحی در ایالات متحده آمریکا از شاخه های پروتستانیسم در این کشور هستند. این گروه های دینی با آموزه هایی چون تأکید بر جامعیت دین و پیوند دین و سیاست، مخالفت با سکولاریسم، ظهور زودرس مسیح و پایان جهان، تقابل دائمی خیر و شر، غیریت سازی و جواز استفاده از خشونت به منظور پیشبرد اهداف خود در جامعه از دیگر گروه های دینی در این کشور متمایز می شوند. جناح راست مسیحی با اتکا به این آموزه های مذهبی از دهه 1970 و با وقوع انقلاب فرهنگی در آمریکا، وارد عرصه سیاست گشته و بر تحولات داخلی و سیاست خارجی این کشور تأثیر گذاشته است. نوشتار حاضر درصدد است تأثیر تعالیم و آموزه های دینی بنیادگرایی مسیحی را بر جهت گیری و گرایش سیاست خارجی آمریکا مورد ارزیابی قرار دهد. پژوهشگران به منظور نیل به این هدف از روش توصیفی-تحلیلی بهره برده و از داده های کتابخانه ای به منظور گردآوری اطلاعات بهره برده اند. نویسندگان بدین نتیجه دست یافته اند ماهیت دینی جامعه آمریکایی بستر مناسبی برای فعالیت های گروه های راست مسیحی فراهم نموده و باور به ضرورت وقوع نبرد آرماگدون به ویژه در دوره کارتر، تقابل با اسلام به عنوان نیروی شر در دوران بوش و پشتیبانی از رژیم صهیونیستی به عنوام قوم برگزیده الهی و مقدمه ظهور مجدد مسیح جلوه ای از تأثیرپذیری سیاست خارجی این کشور از آموزه های بنیادگرایی مسیحی به حساب می آیند.
نقش نظریه اعتباریات «علامه طباطبایی» در تحقق حکمت سیاسی- اجتماعی متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش سیاست نظری بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۷
281 - 255
حوزههای تخصصی:
با وجود استقبال عالمان و متفکران جهان اسلام و تألیف شروح و تفاسیر متعدد، بسیاری از کارکردهای نظام حکمت صدرایی هنوز مورد توجه کافی واقع نشده است. ابعاد سیاسی- اجتماعی حکمت متعالیه، مهم ترین زوایای مغفول مانده این مکتب است. سید محمدحسین طباطبایی، یکی از بزرگ ترین پیروان مکتب صدرایی است که با طرح نظریه اعتباریات، امتداد حکمت متعالیه در مسیر اجتماعی- سیاسی را رقم زد. این نوشتار با بررسی نظریه ادراکات اعتباری به نقش آن در تبیین حکمت سیاسی- اجتماعی در چارچوب فلسفه صدرایی پرداخته است. ادراکات اعتباری، واسطه های بین نیازهای انسان و افعال او جهت رفع آن نیازهاست و بر این اساس نظریه اعتباریات را می توان حلقه وصل حکمت نظری و حکمت عملی دانست. طبق این نظریه، جامعه یک واقعیت تقلیل ناپذیر به افراد و منوط به تحقق یک جمع انسانی است که تأثیر و تأثر متقابل داشته، تحقق این جمع تابع اصل استخدام است. اصل استخدام متقابل نیازمند تعامل و تفاهم دوطرفه و به تبع نیازمند خلق زبان و در ادامه اعتبار ساختارهای اجتماعی، عدالت، قدرت و درنهایت سیاست است. سپس نظامات اجتماعی بر اساس احکام و اوامر عقلی برخاسته از فطرت در راستای صلاح و تکامل فرد و جامعه سامان می یابد. اصالت جامعه از منظر علامه و سریان اعتباریات پیش از اجتماع در اعتباریات پسینی، تبیین دقیق تری از حرکت استکمالی عالم از کثرت به وحدت و جهت دهی افراد به سوی کمال در بستر حکمت سیاسی- اجتماعی متعالیه و در چارچوب شریعت ارائه می دهد.
بررسی تطبیقی مطالعات انجام شده در حوزه زباهنگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
درهم تنیدگی زبان و فرهنگ مدت هاست که توجه اندیشمندان حوزه فلسفه، جامعه شناسی، مردم شناسی، زبان شناسی و کاربردشناسی زبان را به خود جلب کرده است. در این راستا، پیش قدم (1391) با الهام از نظریات هالیدی (1975 و 1994)، ویگوتسکی (1978 و 1986) و سپیر-ورف (1956) که به رابطه میان فرهنگ، اندیشه و زبان تأکید می کنند، مفهوم زباهنگ را معرفی کرد. وی معتقد است بررسی و شناخت زباهنگ های موجود در هر جامعه راه را برای تشخیص سریع تر رفتارهای فرهنگی درست و نادرست هموار می سازد و اصلاحات فرهنگی که به تعالی زبانی و «بِه فرهنگی» می انجامند، به مراتب راحت تر صورت می پذیرند. با توجه به اهمیت شناسایی و بررسی زباهنگ ها، مطالعات متعددی به تحلیل آن ها پرداخته اند، هرچند کمبود پژوهشی که به بررسی تطبیقی مطالعات انجام شده در حوزه زباهنگ بپردازد به وضوح دیده می شود. از این رو، در پژوهش حاضر چارچوب نظری، پیکره و یافته های تمام مقالات مربوط به زباهنگ به طور تطبیقی بررسی شدند. نتایج این بررسی نشان داد که اکثر مقالات حوزه زباهنگ، داده های خود را از طریق واکاوی پاره گفتارهای اتفاق افتاده در موقعیت های طبیعی جمع آوری نموده و برای تحلیل این پاره گفتارها از الگوی SPEAKING هایمز (1967) استفاده نمودند. این نتایج همچنین حاکی از آن است که تعداد مطالعات اندکی به واکاوی زباهنگ های متنی پرداخته اند. همچنین هیچ پژوهشی به ارزیابی محتوای کتب درسی براساس زباهنگ های موجود در آن نپرداخته است. در پایان، براساس نتایج و یافته های حاصل از بررسی مقالات انجام شده، پیشنهادهایی برای مطالعات آینده ارائه شده است.
Evaluation of Culture Representation in Vision English Textbook Series for Iranian Secondary Public Education(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This study evaluated the cultural content of Vision textbook series that are currently in use in Iranian public secondary school system. The aim was to find the most frequent cultural references as well as the most-frequently-represented cultural senses. For this purpose, frequency counts were used to collect the data and the culture categorization framework (Adaskou et. al., 1990) and cultural reference framework (Cortazzi & Jin, 1999), modified by Tajeddin and Teimournezhad (2014), were used to analyze the data. Results of the frequency counts indicated that the Vision ELT textbooks contained the most cultural content associated with Persian as the source culture. Similarly, the focus was primarily on the esthetic sense of culture, followed respectively by semantic, sociological and sociolinguistic (pragmatic) senses. The study ends up with implications for EFL stake-holders in Iranian context as well as the ELT enterprise in general.
بازنمون روابط تبارشناختی علمی در متون درسی رشته علم اطلاعات و دانش شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: نسب شناسی به عنوان یکی از قدیمی ترین علوم، به مطالعه رابطه خویشاوندی افراد بشر و توالی و تناسب نسل آنها می پردازد و کارکردی مشابه در فضای علمی دانشگاهی با عنوان «نسب شناسی علمی» به کار می رود. روابط در یک خاندان و تبار علمی شامل روابط نسبی و روابط غیرنسبی است. غنی سازی پیشینه های کتابشناختی از طریق شناسایی و افزودن حداکثر روابط میان موجودیت ها برای ساختن سوپر رکورد (فراپیشینه) حائز اهمیت است و سازماندهی دانش به دنبال رفع این مسئله برای نیل به وب معنایی است. هدف از این پژوهشی بررسی این رابطه و شناخت ابعاد و ویژگی های آن به منظور بازتعریف در فهرست های رایانه ای است. روش شناسی: پژوهش حاضر با رویکرد ترکیبی و با استفاده از روش های تحلیل استنادی و پیمایشی و با ابزارهای سیاهه وارسی، مصاحبه و پرسشنامه انجام شده است. جامعه آماری پژوهش را کتاب های درسی رشته علم اطلاعات و دانش شناسی به تعداد 30 عنوان کتاب و 1452 رکورد استنادی تشکیل می دهند. تمامی رکوردها در قالب شناسنامه استناد مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. در مرحله بعد، شناسنامه هر کتاب، شامل تحلیل استنادها و روابط نویسندگان، طی مصاحبه نیمه ساختاریافته، مورد تأیید نویسندگان قرار گرفت. یافته ها: میزان تأثیرپذیری هر یک از نویسندگان از افراد مورد استناد مشخص شد. سپس بر اساس یافته های مصاحبه و همچنین تحلیل رزومه نویسندگان، انواع روابط نسبی و غیرنسبی پدیدآور با افراد تحلیل شد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که روابط علمی در خاندان علمی نویسندگان کتاب های درسی به روشنی قابل ردیابی است؛ دانشجویان برای تبیین و توضیح و توجیه و اعتباربخشی به اساتید خود استناد می دهند. بیشترین استناد در مقام تکریم و قدردانی به اساتید است درحالی که بیشترین استناد به دانشجویان در مرور پیشینه ها است. با پیوند این یافته ها به یافته های اثرگذاری، می توان به شبکه دلایل استناددهی افراد با توجه به نقش آنها در یک خاندان و تبار علمی پی برد. چنان که رابطه روابط تبار علمی با دلایل استناددهی نیز معنادار شده است. استنادها بیشتر در بخش مقدمات و تعاریف و بحث استفاده شده که بیانگر اتکا به دیگران برای توجیه و ارائه تعاریف به کاررفته است. یافته ها در بررسی وضعیت نویسندگان نشان داد که گستره نفوذ اندیشه افراد صاحب نام در حوزه علوم اطلاعات و دانش شناسی از جایگاه و مقبولیت علمی و همچنین در برخی موارد جایگاه های اداری آنها نشئت می گیرد. همچنین مشخص شد که روابط نسبی جایگاه مهمی در ظهور و بروز اندیشه این افراد در کتاب های درسی داشته است. یافته ها در بخش اثرگذاری از روابط نسبی نشان داد که استناد دهندگان دارای روابط نسبی تحت تأثیر خاندان علمی خود قرار دارند.
چارچوب سواد اطلاعاتی 2016 در ارزیابی سواد اطلاعاتی دانشجویان تحصیلات تکمیلی (مطالعه موردی دانشگاه شهید چمران اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با ظهور قرن بیست و یکم، مراکز آموزشی در حال گذر از فرایند آموزشی به فرایند یاددهی-یادگیری هستند که در این فرایند، هر شهروندی باید در هر شرایطی به طور آزادانه در معرض یادگیری، آموزش و پرورش خود قرار گیرد. لذا توجه به آموزش مهارت های سواد اطلاعاتی از عناصر کلیدی در پیشبرد یادگیری مادام العمر و نظام آموزشی نوین محسوب می شود. هدف اصلی این پژوهش، بررسی دیدگاه دانشجویان تحصیلات تکمیلی نسبت به عوامل اثرگذار بر وضعیت سواد اطلاعاتی در دانشگاه شهید چمران اهواز است. روش شناسی: این پژوهش از نوع کاربردی است که با روش پیمایشی انجام می شود. جامعه پژوهش شامل تمام دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه شهید چمران اهواز است، که تا نیمسال دوم سال 98-1397 حداقل دو نیمسال از تحصیل خود گذرانده اند. به دلیل بزرگ بودن جامعه پژوهش، نمونه گیری انجام شد. بر اساس جدول تعیین حجم نمونه کرجسی- مورگان نمونه گیری انجام شد و اندازه نمونه، 380 نفر در نظر گرفته شد. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته سواد اطلاعاتی است که، روایی آن را اساتید گروه علم اطلاعات و دانش شناسی دانشگاه شهید چمران اهواز تأیید کرده و پایایی آن با ضریب آلفای کرونباخ، معادل 82% برآورده شد که نمره مطلوبی برای سنجش پایایی است. یافته ها: بر اساس داده های بدست آمده، از نظر جامعه پژوهش حاضر ویژگی های زمینه ای و آموخته های پیشین در سطوح زیاد و متوسط، اعضای هیأت علمی در سطح متوسط و امکانات فناوری اطلاعات و ارتباطات و کتابخانه های دانشگاه در سطوح متوسط و کم بر وضعیت سواد اطلاعاتی پاسخگویان تأثیرگذار بوده است. این چهار عامل بر اساس میانگین رتبه ای که کسب کرده اند به ترتیب، شامل ویژگی های زمینه ای، سپس اعضای هیأت علمی، پس از آن امکانات فناوری اطلاعات و ارتباطات دانشگاه و در انتها کتابخانه های دانشگاهی بر وضعیت سواد اطلاعاتی جامعه تحت مطالعه مؤثر بوده اند. بحث و نتیجه گیری: با در نظر داشتن این که آموزش مهارت های سواد اطلاعاتی و توجه به روش های فناورانه، اولین اولویت کتابخانه های دانشگاهی توسط انجمن کتابخانه های دانشکده ای و پژوهشی در سال 2018 تعیین گردید، و همچنین با دقت در چارچوب 2016 سواد اطلاعاتی در توجه به نقش دانشجو به عنوان یادگیرنده و کتابدار به عنوان واسطه یادگیری مهارت های لازم، کتابخانه های دانشگاهی باید خدمات خود را به گونه ای ارائه دهندکه دانشجویان به طور مستقل از اساتید و کتابداران مهارت های سواد اطلاعاتی خود را ارتقاء دهند و نیازهای اطلاعاتی خود را مرتفع سازند . پیشنهاد می شود بر اساس مواارد مطرح شده در چارچوب 2016، دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی به سمت استفاده بیشتر از فضای مجازی مانند وب 2 و استفاده از امکاناتی چون وب سایت های کتابخانه ای و میز مرجع مجازی و گفتگوی پیوسته سوق داده می شوند.
بررسی دیدگاه دنبال کنندگان صفحه های اینستاگرام کتابخانه های عمومی ایران در رابطه با نحوه مشارکت و ویژگی های محتواهای ارائه شده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش بر آن است تا دیدگاه دنبال کنندگان صفحه های اینستاگرام کتابخانه های عمومی ایران را در رابطه با نحوه مشارکت و ویژگی های محتواهای ارائه شده در آن ها بررسی کند. روش شناسی: پژوهش حاضر با رویکرد کمی و روش پیمایشی انجام شده است. جامعه پژوهش شامل دنبال کنندگان صفحات اینستاگرام کتابخانه های عمومی ایران بوده است. از میان 602 نفر جامعه پژوهش (دنبال کنندگان صفحات کتابخانه های عمومی ایران)، با استفاده از جدول کرجسی و مورگان 235 نفر از آن ها به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. پس از تکمیل پرسشنامه ها نیز با استفاده از ابزار spss و آمار توصیفی و استنباطی، پاسخ شرکت کنندگان مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: اکثریت شرکت کنندگان در پژوهش معتقدند که دریافت اطلاعات مربوط به رویدادهای کتابخانه، اطلاع از اخبار کتابخانه و آشنایی با منابع کتابخانه مهمترین انگیزه های آن ها برای دنبال کردن صفحات اینستاگرام کتابخانه های عمومی ایران است. همچنین دیدگاه کاربران در مورد چگونگی مشارکت خود متوسط و در مورد ویژگی محتواهای ارائه شده نسبتاً خوب بوده است. رابطه میان متغیر مشارکت کاربران و متغیرهای انگیزه، مدت زمان عضویت و سن کاربران معنی دار و مستقیم و رابطه میان متغیر مشارکت و متغیر عضویت معنی دار و معکوس است. همچنین میان متغیر ویژگی محتواهای ارائه شده با متغیرهای جمعیت شناختی رابطه معنی داری مشاهده نشد. نتیجه گیری: شبکه اجتماعی اینستاگرام ابزار مناسبی برای بازاریابی کتابخانه ها در شبکه های اجتماعی است و پیشنهاد می شود که کتابداران از محتواهای معرفی منابع کتابخانه، اطلاع رسانی رویدادهای کتابخانه به صورت مختصر و مفید و به روز و همچنین قالب های عکس و فیلم که مشارکت کاربران در آن ها بیشتر بوده است استفاده کنند.
تأثیر ویژگی های مرتبط با فناوری اطلاعات و ارتباطات بر سواد اطلاعاتی در افراد مادرزاد دیجیتال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: برخی پژوهشگران افراد مادرزاد دیجیتال را دارای توانایی های طبیعی همپوشان با قابلیت های سواد اطلاعاتی دانسته اند. هدف از این پژوهش ارزیابی میزان تأثیر ویژگی های افراد مادرزاد دیجیتال (از قبیل مالکیت بر ابزار فناوری اطلاعات و ارتباطات (فاوا)، تجارب فاوا، اعتماد به نفس اینترنتی، و تعداد شرکت در دوره های فاوا) بر سطح سواد اطلاعاتی آنان بود. روش شناسی: جامعه آماری این پیمایش کاربردی، 2610 نفر از دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) قزوین در مقاطع تحصیلات تکمیلی بود که 336 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند و 255 نفر به طور کامل در آزمون شرکت و پرسشنامه ای 75 گویه ای مربوط به متغیرهای تحقیق را تکمیل کردند. برای بررسی فرضیه های تحقیق از روش معادلات ساختاری و تحلیل مسیر در نرم افزارهای SPSS 22.0 و SmartPLS 3.0 استفاده شد. یافته ها: مالکیت بر/کاربرد ابزار فاوا به طور مستقیم و همچنین به صورت غیرمستقیم از طریق اعتمادبه نفس اینترنتی، بر سواد اطلاعاتی تأثیری معنا دار ندارد؛ ولی از طریق تجارب فاوا دارای تأثیر معنا داری بر سواد اطلاعاتی است. گذراندن دوره های فاوا به صورت مستقیم بر سواد اطلاعاتی تأثیر دارد؛ ولی از طریق تجارب فاوا و نیز از طریق اعتماد به نفس اینترنتی بر سواد اطلاعاتی تأثیری ندارد. تجارب فاوا از طریق اعتماد به نفس اینترنتی دارای تأثیر معنا داری بر سواد اطلاعاتی است و اعتمادبه نفس در استفاده از اینترنت به صورت مستقیم بر سواد اطلاعاتی تأثیر معنا دار دارد. نتیجه : نتایج حاصل از تحلیل داده ها، ضمن تأیید نسبی برخی از وجوه روابط متغیرهای مورد پژوهش، نشان داد که نمی توان ویژگی های افراد نسل مادرزاد دیجیتال را عامل ارتقای سواد اطلاعاتی آنان دانست. از این رو، لازم است برنامه های درسی با مباحث سواد اطلاعاتی به کمک افراد متخصص تلفیق و به این نسل آموزش داده شود.
اثربخشی قصه درمانی بر کاهش مشکلات رفتاری و بهبود ادراک خود دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سلامت روان کودک دوره هفتم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۲۵)
297-312
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: مشکلات رفتاری کودکان می تواند آثاری طولانی مدت بر کنش وری رفتاری، جسمانی، و شناختی آنها داشته باشد و به تجربه شکست و احساس ناشایستگی در دوران تحصیل منجر شود. استمرار این وضعیت بر ادراک کودک از خود به عنوان فردی فعال، هوشیار، و با اراده، تأثیر نامطلوب گذاشته و مشکلات او را دوچندان می کند. بدین ترتیب مطالعه حاضر با هدف تعیین اثربخشی قصه درمانی بر کاهش مشکلات رفتاری و بهبود ادراک خود دانش آموزان انجام شد. روش: پژوهش حاضر شبه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. از جامعه آماری که شامل تمامی دانش آموزان پسر پایه چهارم ابتدایی شهر شیراز سال تحصیلی 1399-1398 بودند، تعداد 30 دانش آموز به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 15 نفر) جایدهی شدند. گروه آزمایش در 12 جلسه60 دقیقه ای تحت قصه درمانی قرار گرفتند، اما افراد گروه گواه هیچ مداخله ای را دریافت نکردند. ابزارهای جمع آوری این پژوهش شامل پرسش نامه ادراک خود هارتر (1989) و مشکلات رفتاری شهیم و یوسفی (1378) بودند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس با نسخه 23 نرم افزار SPSS انجام شد. یافته ها: نتایج تحلیل داده ها نشان داد که قصه درمانی بر ادراک خود (0/001 > p ) مؤثر بوده و به افزایش این مؤلفه در دانش آموزان منجر می شود. همچنین، قصه درمانی بر مشکلات رفتاری و مؤلفه های آن (ترس و نارسایی توجه) (0/01> p ) مؤثر بوده و باعث کاهش این مؤلفه ها در دانش آموزان می شود. نتیجه گیری: بر اساس نتایج این مطالعه می توان نتیجه گیری کرد که به کارگیری قصه درمانی باعث کاهش ترس و مشکلات مربوط به نارسایی توجه و در نهایت بهبود ارتباط کودک با اطرافیان شده و در نتیجه میزان ادراک خود آنها افزایش پیدا می کند. بدین منظور پیشنهاد می شود که از قصه درمانی برای بهبود مشکلات رفتاری کودکان و ارتقای اعتماد به خود و ادراک خود آنها استفاده شود.