تحلیل زمینه گرای معماری کلیسا؛ مرکزگرایی، ویژگی بارز کلیسای شرقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اغلب متخصصان تاریخ معماری، بر این باورند که معماری کلیسا امری است "غربی"، که سرآغاز و روند تکاملی واحدی دارد. این نگاه، حاصل شناخت نادرست تاریخ معماری کلیسا، بر بستر شرقی یا بی توجهی به آن است. مقاله حاضر در نظر دارد در یک بررسی زمینه گرایانه، سرآغاز معماری کلیسای غربی، که عمدتا ریشه در فرهنگ یونانی–رومی دارد و کلیسای ارمنی، که ریشه در فرهنگ معماری محلی از دوران پیشااورارتویی تا دوران متاخر پیشامسیحی دارد، را مورد مطالعه تطبیقی و تحلیلی قرار دهد. طبق یافته های پژوهش، علی رغم وجود هر دو نوع ساختار خطی و مرکزی در ابتدای دوران شکل گیری معماری کلیسا در ارمنستان و غرب، باید تصریح کرد که ساختار خطی در شکل آشنای باسیلیکای مسیحی در غرب و ساختار مرکزی، که به زعم برخی ذاتا "شرقی" است، در معماری ارمنی، غالب است. کلیساهای خطی و مرکزی در دو فرهنگ، دارای سرمنشا و ویژگی های متفاوت هستند. ساختارهای مرکب مرکزگرا در معماری پیش از رنسانس در کلیسای غربی، محدود به تجربیات تمدن بیزانس و وارثان معماری آن هستند. بررسی این ساختارهای ترکیبی، از جمله باسیلیک گنبددار، کلیسای پنج گنبدی وکلیسای صلیبی گنبدمرکزی، نشان دهنده تقدم این ساختارها در معماری کلیسای ارمنی و وام دار بودن معماری بیزانس و اروپا به معماری ارمنی است.