مطالب مرتبط با کلیدواژه

روابط نسبی


۱.

کاربردشناسی ترادف در نظام خویش واژه ای فارسی با تمرکز بر روابط نسبی درجه یک و دو(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: نظام خویش واژه ای روابط نسبی کاربردشناسی بافت مذهب صمیمیت سن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۲ تعداد دانلود : ۴۴۰
نظام خویش واژه ای از جهانی ها است، اما ساختار آن متأثر از عوامل فرهنگی اجتماعی جامعه زبانی است. چنان که مک گرگور (2012) بیان می کند، معنی خویش واژه ها به بیان روابط خویشاوندی محدود نمی شود، بلکه به استنباط هایی که اهل زبان در بافت کاربردی دریافت می کنند نیز وابسته است. در پیگیری آراء مک گرگور، نظام خویش واژه ای فارسی از حیث وجود ترادف های متنوع در بیان روابط واحد مورد توجه قرار گرفت و دو مسأله تعیین ساختار نظام پایه روابط نسبی درجه یک و دو، و کاربردشناسی این نظام متأثر از سه عامل مذهب، صمیمیت/احترام و سن در فارسی دنبال شد. خویش واژه های مترادف و شاهدمثال ها از فرهنگ سخن (1381) استخراج شده اند و برای استناد به جنبه های کاربردی بیشتر، به برخی متون معاصر نیز رجوع شده است. نظام خویش واژه ای پایه در فارسی دارای کارکرد سه گانه خاص حقیقی، خاص صوری و عام است. کارکردهای حقیقی و صوری هر کدام می توانند به صورت بی نشان یا خودخطابی به کار روند. همچنین، برخی عناوین مذهبی به عنوان مشخصه زبان ویژه فرهنگی کارکرد ثانویه خویش واژه ای یافته اند. خویش واژه ها غالباً در هر دو کاربرد خطابی و ارجاع سوم شخص رایج اند، اما صرف نظر از بافت های موقعیتی خاص، صورت های رسمی، بیشتر برای ارجاع سوم شخص و خویش واژه های مترادف غیررسمی آن ها عمدتاً در خطاب دوم شخص استفاده می شوند. در بخش دوم تحلیل، بررسی شواهد زبانی در بافت های کاربردی از تأثیر بارز عوامل فرهنگی اجتماعی مذهب، صمیمیت و سن در گزینش مترادف های خاص حکایت دارد که به مصادیق عینی هر کدام به تفصیل اشاره شده است. درنهایت، همان گونه که مک گرگور تصریح می کند، قطعاً این تأثیرگذاری در نظام خویش واژه ای فارسی دوسویه است.
۲.

بازنمون روابط تبارشناختی علمی در متون درسی رشته علم اطلاعات و دانش شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نسب شناسی علمی روابط نسبی تبارشناسی علمی پیشینه های کتابشناختی فهرست های رایانه ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۷ تعداد دانلود : ۲۳۱
مقدمه: نسب شناسی به عنوان یکی از قدیمی ترین علوم، به مطالعه رابطه خویشاوندی افراد بشر و توالی و تناسب نسل آنها می پردازد و کارکردی مشابه در فضای علمی دانشگاهی با عنوان «نسب شناسی علمی» به کار می رود. روابط در یک خاندان و تبار علمی شامل روابط نسبی و روابط غیرنسبی است. غنی سازی پیشینه های کتابشناختی از طریق شناسایی و افزودن حداکثر روابط میان موجودیت ها برای ساختن سوپر رکورد (فراپیشینه) حائز اهمیت است و سازماندهی دانش به دنبال رفع این مسئله برای نیل به وب معنایی است. هدف از این پژوهشی بررسی این رابطه و شناخت ابعاد و ویژگی های آن به منظور بازتعریف در فهرست های رایانه ای است. روش شناسی: پژوهش حاضر با رویکرد ترکیبی و با استفاده از روش های تحلیل استنادی و پیمایشی و با ابزارهای سیاهه وارسی، مصاحبه و پرسشنامه انجام شده است. جامعه آماری پژوهش را کتاب های درسی رشته علم اطلاعات و دانش شناسی به تعداد 30 عنوان کتاب و 1452 رکورد استنادی تشکیل می دهند. تمامی رکوردها در قالب شناسنامه استناد مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. در مرحله بعد، شناسنامه هر کتاب، شامل تحلیل استنادها و روابط نویسندگان، طی مصاحبه نیمه ساختاریافته، مورد تأیید نویسندگان قرار گرفت. یافته ها: میزان تأثیرپذیری هر یک از نویسندگان از افراد مورد استناد مشخص شد. سپس بر اساس یافته های مصاحبه و همچنین تحلیل رزومه نویسندگان، انواع روابط نسبی و غیرنسبی پدیدآور با افراد تحلیل شد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که روابط علمی در خاندان علمی نویسندگان کتاب های درسی به روشنی قابل ردیابی است؛ دانشجویان برای تبیین و توضیح و توجیه و اعتباربخشی به اساتید خود استناد می دهند. بیشترین استناد در مقام تکریم و قدردانی به اساتید است درحالی که بیشترین استناد به دانشجویان در مرور پیشینه ها است. با پیوند این یافته ها به یافته های اثرگذاری، می توان به شبکه دلایل استناددهی افراد با توجه به نقش آنها در یک خاندان و تبار علمی پی برد. چنان که رابطه روابط تبار علمی با دلایل استناددهی نیز معنادار شده است. استنادها بیشتر در بخش مقدمات و تعاریف و بحث استفاده شده که بیانگر اتکا به دیگران برای توجیه و ارائه تعاریف به کاررفته است. یافته ها در بررسی وضعیت نویسندگان نشان داد که گستره نفوذ اندیشه افراد صاحب نام در حوزه علوم اطلاعات و دانش شناسی از جایگاه و مقبولیت علمی و همچنین در برخی موارد جایگاه های اداری آنها نشئت می گیرد. همچنین مشخص شد که روابط نسبی جایگاه مهمی در ظهور و بروز اندیشه این افراد در کتاب های درسی داشته است. یافته ها در بخش اثرگذاری از روابط نسبی نشان داد که استناد دهندگان دارای روابط نسبی تحت تأثیر خاندان علمی خود قرار دارند.
۳.

تقسیم بندی واحدهای اجتماعی در نظام قبیله ای در قرآن کریم با رویکرد ریشه شناختی

کلیدواژه‌ها: اجتماع در قرآن انسان شناسی فرهنگی تقسیم بندی اجتماعی خویشاوند روابط نسبی ریشه شناسی تاریخی قبیله

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۰ تعداد دانلود : ۱۱۳
زندگی اجتماعی در جوامع عربی، از ادوار پیشااسلامی، به نظام قبیله ای تکیه داشته و روابط داخلی، میان اعضای این نظام بر پایهٔ ارتباطات نسبی و خویشاوندی، شکل گرفته است. در این نظام، تقسیم بندی خاصی از واحدهای اجتماعی دیده می شود که درون قبائل و واحدهای بالاتر از آن، مانند شَعب، وجود دارد و فرض بر این است که اغلب این نام گذاری ها تنها به معنایِ خویشاوندی باشند. در قرآن کریم، از واژگانی چون «شعوب»، «قبیله»، «فصیله»، «رهط» و «عشیره» استفاده شده است و این مطالعه در صدد است که چه ارتباطی بین این تقسیم بندی های قبیله ای وجود دارد و چندگانگی واژگان نظام قبیله ای، بر اساسِ تحلیل ریشه شناسی، چگونه قابل درک است. تمرکز این مطالعه بر تحلیل ریشه شناسانهٔ واژگان نظام قبیله ای با استفاده از رویکرد توصیفی تحلیلی به هدف تعریف معانی مشترک و تفاوت های معنایی در تقسیم بندی های قبیله ای است تا تنوع و اهمیت واژگانی این اصول زیرساختی را نشان دهد. این بررسی می تواند به بهبود درک مفاهیم اصولی و اساسی این ساختارها در جوامع عربی کمک کرده و همچنین به شناخت بهتر ارتباط بین این تقسیم بندی ها و تفاوت های واژگانی مرتبط با آن ها کمک نماید. فرضیه اصلی این مطالعه این است که مفهوم اصلی واژگان در این ساختارها به گروه و جماعت اشاره دارد و وجود فروع و شاخه های متعدد در قبیله، به لحاظِ برخی ویژگی های گروهی، خاصِّ آن هاست که نقشی مهم در نمایان کردن فعالیت ها و اهداف گروه های خویشاوندی، از خرد تا کلان در فرهنگ عرب، دارند.