مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۹٬۳۶۱ تا ۹۹٬۳۸۰ مورد از کل ۵۲۴٬۶۸۵ مورد.
منبع:
Iinternational Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۹, Issue ۳۵, Spring ۲۰۲۱ (۲)
25 - 38
حوزههای تخصصی:
In every field of teaching and learning, there are some factors that have an important role in both teachers’ and students’ performance. Two of these effective psychological factors in the context of education include self-efficacy and burnout. This research was conducted to examine the statistical relationship between English as a foreign language (EFL) teachers’ self-efficacy and burnout levels in the universities and schools of Iran. The data collection instruments were two questionnaires, ‘Teacher Sense of Efficacy Scale’ and ‘Maslach Burnout Inventory’. The participants included 152 randomly selected teachers working in universities and schools. After data collection, the SPSS software was applied to convert the obtained data into numerical and interpretable data. To quantify the statistical relationship between teachers’ self-efficacy and burnout levels, correlational analysis was used. Results indicated, there was negative correlation between teachers’ self efficacy and burnout levels. Furthermore, multiple regression analysis was conducted to estimate the relationship between self-efficacy and burnout better, which indicated that teachers’ self efficacy was a negative predictor of their burnout.
تأثیر تدریس با روش معکوس در مقایسه با روش های همیاری، کاوشگری و سخنرانی بر یادگیری علوم تجربی دانش آموزان پایه ششم ابتدایی
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با هدف بررسی تأثیر استفاده از روش های معکوس، همیاری، کاوشگری و سخنرانی بر یادگیری علوم تجربی دانش آموزان پایه ششم ابتدایی انجام شده است. این پژوهش کاربردی، با رویکرد کمی و به روش شبه آزمایشی با استفاده از سه گروه آزمایش و یک گروه گواه انجام شد. جامعه آماری، کلاس های پایه ششم مدارس ابتدایی پسرانه شهرستان نیشابور بودند که در این پژوهش، 40 دانش آموز از چهار کلاس در مدارس ابتدایی پسرانه در شهرستان نیشابور، که معلمان آن ها به صورت هدفمند انتخاب شده بودند، مشارکت داشتند. در هر مدرسه ده نفر از دانش آموزان پایه ششم که با نظر معلمان از هوش متوسطی برخوردار بودند، انتخاب شدند. گروه های آزمایش با استفاده از روش های تدریس کاوشگری، همیاری و معکوس و گروه گواه به روش سخنرانی در پنج جلسه 45 دقیقه ای با استفاده از پروتکل های طراحی شده آموزش دیدند. لازم به ذکر است دو جلسه هم به آموزش معلمان برای اجرای صحیح پروتکل های آموزشی اختصاص یافت. مدت این دوره پنج هفته و محتوای آن درس نهمِ کتاب علوم تجربی، مبحث انرژی بود. ابزار گردآوری اطلاعات، شامل پروتکل های طراحی شده تدریس در روش های همیاری، معکوس و کاوشگری و فرم های پیش آزمون و پس آزمون هر کدام با ده سوال بود؛ که روایی آن با استفاده از نظر معلمان مورد بررسی قرارگرفت. جهت تحلیل داده های آماری از شاخص های آمار توصیفی(میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی(تحلیل کواریانس تک متغیره، تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی جهت بررسی معناداریِ تفاوت میانگین بین گروه ها) استفاده شد. در رابطه با سوالاتِ تحقیق، نتایج نشان داد؛ بین روش های تدریس معکوس، کاوشگری، همیاری و سخنرانی در یادگیری دانش آموزان پایه ششم ابتدایی در مبحث انرژی علوم تجربی تفاوت معناداری وجود دارد. نتایج حاکی از آن بود که بین اثرِ روش معکوس با اثرِ سایر روش ها تفاوت معناداری وجود دارد. این پژوهش کاربرد روش تدریس معکوس را برای تدریس مباحث مختلف در کنار روش های دیگری همچون همیاری و کاوشگری برای درس علوم تجربی پیشنهاد می کند.
شناسایی مولفه های کلیدی جهت استقرار مدیریت دانش به منظور توسعه حرفه ای پایدار معلمان
حوزههای تخصصی:
رهبری فرایندهای سازمانی به کمک سیستم مدیریت دانش، با توجه به اهمیت روزافزون آن، به یک ضرورت سازمانی تبدیل شده است. با توجه به این موضوع، این پژوهش با هدف شناسایی مولفه های کلیدی جهت استقرار مدیریت دانش برای توسعه حرفه ای پایدار معلمان انجام شد. رویکرد پژوهش کیفی بود و با روش پدیدارنگاری انجام شد. جامعه پژوهش عبارت بود از: کتاب ها و مقالات پژوهشی موجود در ایران و مجلات وب گاه علومWoS (Web of Science)، با عنوان مدیریت دانش در نظام های آموزشی، مبانی نظری سند تحول بنیادین نظام آموزش و پرورش، معلمان مدارس دولتی دخترانه دوره متوسطه شهر تهران و فضای فیزیکی مدارس. داده ها به روش مثلث سازی و با مطالعه اسناد مرتبط، مصاحبه های نیمه ساختار یافته و مشاهده، گردآوری شدند. مشارکت کنندگان در مصاحبه، 22 نفر از معلمان مدارس دولتی دخترانه دوره متوسطه بودند که با روش نمونه گیری نظری انتخاب شدند و فضای فیزیکی 7 مدرسه دولتی دخترانه دوره متوسطه نیز مشاهده شد. داده ها به روش تحلیل محتوای کیفی بررسی شدند. یافته های پژوهش نشان می دهد که برنامه های توسعه حرفه ای معلمان در نظام آموزشی ایران با چالش های جدی مواجه هستند. برنامه های کنونی به جای همگامی با تحولات علمی و فناوری، بیشتر به دنبال حفظ و تقویت ساختاری نظام آموزشی هستند. بر اساس این یافته ها، مولفه های کلیدی جهت استقرار مدیریت دانش برای توسعه حرفه ای پایدار معلمان چهار مولفه است که عبارتند از: رهبری دانش، فرهنگ دانش دوست، طراحی ساختار دانش بنیان و فناوری پیشرفته در مدارس و بر این پایه، دو مقوله اصلی جهت گیری حرفه ای معلم و روابط حرفه ای معلم به منظور برنامه ریزی برای توسعه حرفه ای پایدار معلم در ساختارهای دانش بنیان ضروری است.
پیش بینی اثربخشی کارکنان و فرسودگی شغلی بر اساس مؤلفه های سلامت سازمانی (مورد مطالعه کارکنان اداره کل ورزش و جوانان استان همدان)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی پیش بینی اثربخشی کارکنان و فرسودگی شغلی بر اساس مؤلفه های سلامت سازمانی (مورد مطالعه کارکنان اداره کل ورزش و جوانان استان همدان) پرداخت. این تحقیق از لحاظ هدف یک تحقیق کاربردی، از لحاظ روش جزء تحقیقات توصیفی و همبستگی و از لحاظ جمع آوری داده ها تحقیقی میدانی بود. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان اداره کل ورزش و جوانان استان همدان در سال 1399 به تعداد 152 نفر بود. نمونه آماری با استفاده از جدول مورگان و کرجسی با روش تصادفی در دسترس به تعداد 103 نفر برآورد شد. برای سنجش سلامت سازمانی از پرسشنامه 19 سوالی هوی و همکاران (2016)، اثربخشی کارکنان از پرسشنامه 37 سوالی لاری و همکاران (2004) و فرسودگی شغلی کارکنان از تست مسلچ (2005) استفاده شد. یافته های پژوهش نشان دادند که سطح سلامت سازمانی 2/66%، اثربخشی کارکنان 4/80% و فرسودگی شغلی کارکنان 8/33% بود. نتایج حاصل از همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیری با نرم افزار SPSS نشان داد که مؤلفه های سلامت سازمانی از جمله یگانگی نهادی، ساخت دهی و تاکید علمی توانایی پیش بینی اثربخشی کارکنان را داشتند. همچنین مؤلفه های نفوذ مدیر، ساخت دهی و تاکید علمی توانایی پیش بینی فرسودگی شغلی کارکنان را داشتند.
نقش پیش بینی کننده گی مدیریت بازاریابی در چابکی سازمانی
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی پیش بینی چابکی سازمانی بر اساس مدیریت بازاریابی بود. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش پژوهش توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه مدیران بازاریابی شعب دیجی کالا شهر تهران در در سال 1400بودند. حجم نمونه 100 نفر از این افراد بر اساس فرمول پلنت و به شیوه نمونه گیری در دسترس(اجرای آنلاین) انتخاب و به پرسشنامه مدیریت بازاریابی محقق ساخته(R-MMMQ) و پرسشنامه چابکی سازمانی(OAQ) شریفی و ژانگ(1999) پاسخ دادند. داده های جمع آوری شده با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندمتغیره تحلیل شد. یافته ها نشان داد که بین مدیریت بازاریابی با چابکی سازمانی رابطه معنادار وجود دارد(01/0>p). نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نیز آشکار کرد که 1/42 درصد از واریانس چابکی سازمانی به وسیله مدیریت بازاریابی تبیین می شود. در مجموع نتایج حاکی از آن است که مدیریت بازاریابی در پیش بینی چابکی سازمانی نقش اساسی و مهمی دارند.
اثربخشی امید درمانی بر راهبردهای مقابله با استرس و اضطراب کرونا در زنان مبتلا به سرطان پستان در دوران اپیدمی کووید-19
منبع:
مطالعات کاربردی در علوم اجتماعی و جامعه شناسی سال چهارم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۱۴) جلد دوم
47-56
حوزههای تخصصی:
پژوهش حپژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی امیددرمانی به واسطه اینترنت بر راهبردهای مقابله با استرس و اضطراب کرونا در زنان مبتلا به سرطان پستان در دوران اپیدمی (کووید-19) اجرا شد. پژوهش حاضر از نوع شبه آزمایشی با پیشآزمون، پسآزمون و گروه گواه است. جامعه آماری پژوهش را زنان مبتلا به سرطان شهر همدان در سال 1399 که تعداد آنها 240 نفر میباشد، تشکیل دادند. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، نمونه انتخاب شد. حجم نمونه 30 نفر بود که در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گواه (15 نفر) قرار گرفتند. دادهها با استفاده از مقیاس اضطراب کرونا ویروس (1398)، سیاهه مقابله با موقعیت استرسزا (اندلر و پارکر، 1990) جمعآوری شدند و با استفاده از روش تحلیل کواریانس چندمتغیری تجزیه و تحلیل شدند. نتایج تحقیق نشان دادند که اضطراب کرونا ویروس و راهبردهای مقابله با استرس در مرحله پس آزمون در گروه آزمایش نسبت به گروه گواه کاهش معنی داری داشته است (01/0>P). نتیجهگیری: بنابراین، با توجه به نتایج پژوهش حاضر امیددرمانی میتواند در جهت کاهش پیامدهای روانشناختی منفی و افزایش راهبردهای موثر مقابله با استرس در دوران همهگیری کرونا ویروس مورد استفاده قرار گیرد.
درتحلیل اجتماعی درگیرهای ناشی از مسئله آب در روستاهای شهرستان کهگیلویه با رویکردی جامعه شناسانه
منبع:
مطالعات کاربردی در علوم اجتماعی و جامعه شناسی سال چهارم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۱۴) جلد دوم
57-67
حوزههای تخصصی:
این جستار یک مطالعه توصیفی-تحلیلی است که با روش کمی و با راهبرد پیمایش انجام گرفت. هدف اصلی آن، بررسی رابطه درگیری های اجتماعی در روستاهای شهرستان کهگیلویه با مسئله آب بود. جامعه آماری تمامی افراد ساکن در روستاهای شهرستان کهگیلویه بود. نمونه ها با کمک نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای و تصادفی ساده مشخص شد. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه بسته با کمک مصاحبه ی حضوری بود. پرسشنامه از دو بخش گویه های شناختی و اصلی تهیه شد. پایایایی پرسشنامه با کمک آلفای کرونباخ برابر با 865. بدست آمد. روایی پرسسنامه با کمک نحلیل عامل سنجش شد که نتایج آن از همبستگی درون گروهی بالایی برخوردار بود. تجزیه و تحلیل داده ها باکمک نرم افزار spss و آماره های جدول فراوانی ، میانگین، درصد، تحلیل عامل، ضریب همبستگی پیرسون و آزمون معناداری استفاده شد. در نتیجه آنالیز داده ها، سه مقوله ی درگیری آبی، اقتصاد آبی و فرهنگ مصرف آب مفهوم سازی شد. برای بررسی فرضیه اصلی پژوهش از همبستگی پیرسون استفاده شد که نتایج آن نشان داد که بین درگیری های روستایی و مسائل آب همبستگی مثبت، مستقیم و قوی برابر با 907/ برخوردار است. P<0.05این نتایج نشاد داد که اگر بتوان مشکلات و مسائل آب را در محیط روستایی برطرف کرد می توان جلوی درگیری های زیادی را گرفت.
المعاییر التقیمیه فی الحوار بین المذاهب الفقهیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
pure life, Volume ۷, Issue ۲۵, Winter ۲۰۲۱
65 - 86
حوزههای تخصصی:
هذا بحث یشرح ویحلل ویبین تشابک العلاقات بین المذاهب الفقهیه الإسلامیه من حیث المصادر والأهداف والمعاییر، مستفیداً من فلسفه الفقه وعلم المقاصد وغیرهما، حدّد فیه موقع مبانی الشریعه من تمتین العلاقه بینهم على معالم الحق والصواب. والهدف تحدید مصادرهم المندرجه تحت مظله مشترکه نظراً إلى الإطلاق والنسبیه، والأهداف العلیا من الحق والخیر والجمال التی یبحث عنها الجمیع، ومعاییرهم التقیمیه من الحل والحرمه ذات التدرجات المتشابهه. وکل ذلک یؤکد أهمیه الرابطه الإیجابیه بینهم التی هی طاغیه على السلبیات إن وجدت، إذ الاختلاف بینهم اختلاف تنوع لا اختلاف تضاد، ییسر ذلک على الأمه سبل تطبیق الشریعه مما یقطع الطریق على شیاطین الإنس والجن فی إبعاد الناس عن الصراط المستقیم، ومن خلال هذا البحث ستتم الإشاره إلى الرابط بین الفقهاء العموم والخصوص مطلقاً، حیث إنّ الاختلاف بینهما اختلاف تنوع لا اختلاف تضاد، إنّ کثره وتعدد وتنوع مصادر الفقه ألقى بظلاله لیکون أکثر مرونه وأوسع مدى، وکما تجدى الإشاره إلى أنّ مصادر الفقه الأساسیه توقیفیه، لکن العقل یتدخل فی الاستنباط، ومن خلالها یظهر الارتباط الوثیق بین العقل والنقل، وعندها سیکون من المعلوم الهدف من الفقه والذی هو الوصول للسعاده بالواسطه، والوصول لمنظومه القیم (الحق، الجمال، الخیر)، والأهداف الموصوله بالمتفقه تشیر إلى سعیه إلى التزام الأوامر الإلهیه والضوابط العقلیه، والوقایه من الوقوع فیما لا یرضی الله، والبعد عن التشبه بالمذمومین. إنّ المعیار المتحکم فی الفقه مع اختلاف مدارسه هو مدى مطابقته لمراد الله سبحانه، ومن هنا فإنّ غرض الحوار الفقهی لیس نفی الآخر، وإنما الوصول للحق من غیر منازعه بل عن طریق المسامحه والمروءه، مع ما یترتّب علیها من نتائج مهمّه على صعید الفرد والمجتمع.
تحلیل و بررسی مبانی در بکارگیری قواعد عقلی در استنباط فقهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استناد به قواعد عقلی در استنباط فقهی، مورد مناقشه بسیاری از حکیمان و فقیهان متأخّر واقع شده و عمدتاً با اشکال خلط میان حقایق و اعتباریات، به استدلال های عقلی مجتهدان در آثار فقهی و اصولی مناقشاتی وارد کرده اند. با استقراء در این خصوص به سه دیدگاه مهم دست می یابیم: منع کلّی استفاده از قواعد عقلی در استنباط فقهی، عدم منع از استناد به قواعد عقلی، و قول به تفصیل میان قواعد عقلی. اتّخاذ مبنا در این مسأله، مبتنی بر تحلیل دو بحث صغروی و کبروی است؛ بحث صغروی از این که آیا گزاره های اصولی و فقهی، حقیقی است یا اعتباری؟ و در فرض اعتباری بودن، بحث کبروی پیرامون این که آیا استناد به قواعد عقلی در اعتباریّات صحیح است یا خیر؟ در این نوشتار، با هدف تمرکز بر جایگاه قواعد عقلی در استنباط فقهی، به دفاع از اصولیان عقل گرا برآمده و ضمن تحلیل مبانی و ادلّه در دو بحث صغروی و کبروی، به اشکال خلط حقایق و اعتباریّات پاسخ داده و درصدد اثبات این فرضیه بر می آئیم که در راستای استنباط احکام فقهی، بر اساس پشتوانه حقیقی ای که اعتباریّات شرعی دارند می توانیم از قواعد علوم حقیقی و عقلی استفاده کنیم و در این راستا، ضابطه و نظریّه تفصیلی جدیدی را برای استناد به قواعد عقلی در استنباط احکام شرعی بیان خواهیم کرد.
جنبه عمومی جنایت در حقوق کیفری ایران؛ از تحولات قانونی تا چالش های حقوقی- قضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش حقوق کیفری سال نهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۴
187 - 216
حوزههای تخصصی:
جنایت بر نفس به عنوان یکی از جرایم مهم در همه نظام های حقوقی، در حقوق کیفری ایران نیز با پاسخ کیفری شدید مواجه است. در قانون مجازات اسلامی ایران، با توجه به آموزه های اسلامی، پیش بینی حق قصاص برای بزه دیده یا اولیای دم وی، که مستلزم تقاضای ایشان و واجد جنبه خصوصی است، به عنوان تنها پاسخ به این جرم تعیین گردیده بود. با توجه به وجود موارد عدم تقاضا یا عدم امکان اجرای قصاص، قانونگذار در جهت پاسخگویی به مطالبه افکار عمومی و انتظار مجازات مرتکبان، از باب بر هم زدن نظم و امنیت جامعه یا بیم تجری مرتکب یا دیگران، مجازات تعزیری به عنوان جنبه عمومی مقرر نمود. تعیین این مجازات به صورت تدریجی و تکمیلی در قوانین مختلف صورت گرفته است. با وجود تلاش قانونگذار به توسعه جنبه عمومی در همه جنایات، چالشهای حقوقی و قضایی مهمی در این موضوع وجود دارد که نیازمند انسجام در سیاست کیفری و بازنگری مقررات در این زمینه است. در این مقاله علاوه بر بررسی تحولات قانونی، چالش های حقوقی و قضایی بررسی و پیشنهاد بازنگری در سیاست کیفری و اصلاح مقررات ارایه شده است.
تحلیل اثرات کوتاه مدت و بلند مدت شوک های پولی بر تولید و اشتغال صنعت فلزات اساسی در ایران: رهیافت ARDL غیرخطی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صنعت فلزات اساسی یکی از مهم ترین صنایع تولیدی کشور است که سهمی حدود 20 درصد از تولید و 13 درصد از اشتغال بخش صنعت کشور را دارا می باشد. هدف این مقاله بررسی اثرات کوتاه مدت و بلند مدت شوک های مثبت و منفی پولی و همچنین نامتقارنی آنها از طریق کانال های انتقال سیاست پولی شامل کانال های نرخ ارز، وام دهی و اعتباری و نرخ بهره بر مقدار تولید و میزان اشتغال این صنعت مهم بوده که با استفاده از الگوی خودرگرسیونی با وقفه های توزیعی غیرخطی (NARDL) به صورت فصلی طی دوره زمانی 1376 تا 1397 ارزیابی گردیده است. اثر شوک این متغیر ها با استفاده از فیلتر هودریک-پرسکات به شوک های مثبت و منفی تفکیک شده است. بر اساس نتایج تحقیق در بلندمدت شوک های پولی اثرات بیشتری بر روی مقدار تولید صنعت فلزات اساسی در مقایسه با میزان اشتغال آن دارند. همچنین در کوتاه مدت اثر شوک های منفی پولی بر اشتغال این صنعت همواره بیشتر از اثر شوک های مثبت است. در پایان نامتقارنی اثرات بلندمدت شوک های پولی بر مقدار تولید این صنعت اثبات گردید.
نقش حسابرسی داخلی در مدیریت ریسک جامع شرکت های بیمه در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بیمه سال سی و ششم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۱۴۱)
147 - 170
حوزههای تخصصی:
هدف : این پژوهش با هدف بررسی نقش حسابرسی داخلی در مدیریت ریسک جامع در شرکت های بیمه کشور انجام شده است.روش شناسی: این پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر اجراء توصیفی و از نظر جمع آوری داده ها پیمایشی است که از ابزار پرسشنامه استفاده نموده که روایی و پایایی آن مورد تأیید قرار گرفته است. جامعه آماری تحقیق شامل 350 نفر از مدیران ارشد واحد های امور مالی، حسابرسی داخلی و ریسک شرکت های بیمه بود که تعداد 138 نفر با استفاده از فرمول کوکران به عنوان حجم نمونه تعیین شد. داده های جمع آوری شده نیز در نرم افزار اکسل طبقه بندی و با نرم افزار اس پی اس اس تحلیل شده است.یافته ها: نتایج نشان داد حسابرسی داخلی بر مدیریت ریسک جامع شرکت های بیمه در ایران تأثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین، متغیر های کنترلی حمایت مدیران ارشد، آموزش و فرهنگ سازمانی نیز بر مدیریت ریسک جامع تأثیر معنا داری دارند. اما، متغیر فناوری فاقد تأثیر معنا داری بر مدیریت ریسک جامع در شرکت های بیمه است.نتیجه گیری: از دیدگاه افراد حرف ه ای حسابرسی داخلی بر مدیریت ریسک جامع در شرکت های بیمه کشور تأثیر مثبت و معناداری دارد که باید در شرکت های یادشده مورد توجه قرار گیرد. طبقه بندی موضوعی: G24، G34 ، G22.
نهادها و رشد اقتصادی (تحلیلی بنیادین از موانع نهادی تداوم رشد اقتصادی ایران عصر پهلوی دوم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اقتصادی ایران سال بیست و ششم بهار ۱۴۰۰ شماره ۸۶
74 - 124
حوزههای تخصصی:
یکی از الگوهای نظری رایج برای فهم ریشه های تاریخی توسعه نیافتگی جوامع گوناگون، نظریه نهادگرایان جدید درباره بهبود کیفیت نهادی است که بر سرچشمه های بنیادین رشد اقتصادی تاکید دارد. براساس این نظریه، جوامع دارای نهادهای فراگیر با ایجاد فرآیند تخریب خلاق و توزیع رانت مولد با حرکت به سوی چرخه های تکاملی، رشد و توسعه اقتصادی پایدار را تجربه خواهند کرد، اما جوامع دارای نهادهای بهره کش به دلیل سیطره مناسبات رانتی و توزیع رانت به صورت نامولد با حرکت به سوی چرخه های شوم در بلندمدت دچار عقب افتادگی و افول می شوند. در زمان پهلوی دوم، کشور ایران با وجود تجربه کوتاه مدتی از رشد اقتصادی به جای حرکت به سوی چرخه های تکاملی به سوی چرخه های شوم حرکت کرد؛ بنابراین، در این پژوهش به منظور واکاوی این موضوع، سعی خواهد شد با بهره گیری از نظریه بهبود کیفیت نهادی به دلایل عدم تداوم رشد اقتصادی در طول این دوران پرداخته شود. برای این منظور با بررسی فرآیند تخریب خلاق در بازار سیاسی و اقتصادی به یکی از مهم ترین موانع نهادی رشد اقتصادی این دوران پرداخته خواهد شد. نتایج حاصل از این پژوهش حاکی از آن است که با وجود تجربه رشد اقتصادی کوتاه مدتی که در سایه نهادهای بهره کش در طول این دوران میسر شد به دلیل عواملی نظیر نزاع بر سرقدرت، سیطره روابط شخصی بر امور، توزیع نامولد رانت و...، فرآیند تخریب خلاق در بازار سیاسی و اقتصادی شکل نگرفت تا با وجود وفور منابع درآمدی و کمک های خارجی، کشور ایران نتواند به رشد و توسعه اقتصادی خود ادامه دهد.
واکاوی اثرات ژنوم ژئوپلتیک بر سیاست خارجی (مطالعه موردی: رژیم صهیونیستی و سوریه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بیداری اسلامی سال دهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱۹
125 - 147
حوزههای تخصصی:
ژنوم ژئوپلتیک، نقشه جغرافیای سیاست است و برخاسته از جغرافیا که سیاست خارجی یک کشور را تحت تأ ثیر قرار می دهد. سوریه به دلیل تقابل وکنش سه عامل جغرافیا، قدرت و سیاست یه منطقه استراتژیک است . شناخت ژنوم ها و کدهای ژئوپلتیک موجود در کشورهای همسایه، می تواند نقش مؤثری در بکار گرفتن سیاست خارجی هم راستا با وزن ژئوپلتیک سوریه ایفا نماید. رژیم صهیونیستی ازجمله همسایه های سوریه است که تعارضات رژیم صهیونیستی با سوریه را نه تنها از زاویه تعارضات ایدئولوژیک، بلکه از زاویه تعارض ژنوم ژئوپلتیک و اهداف توسعه طلبانه این کشور می توان بررسی نمود.(مسئله) سوال نوشتار حاضر بر این اساس است که ژنوم های ژئوپلتیکی رژیم صهیونیستی و سوریه چه نقشی در سیاست خارجی واگرا و تقابلی شان داشته است؟(سوال) فرضیه این نوشتار بر این اساس است باتوجه به موقعیت ژئوپلیتکی سوریه و وجود ژنوم ها ی تقابلی در ساخت ژئوپلتیکی دو کشور مطالعه ژنوم های ژئوپلتیک این کشورها برای جهت شناسی سیاست خارجی شان ضروری است.(فرضیه) با روش توصیفی- تحلیلی و با بهره گیری از نظریات ژئوپلتیک و تحلیل درون مایه های ژئوپلتیک سوریه و رژیم صهیونیستی، پیوند ژنوم آب و زمین را بر سیاست خارجی تنش زا میان دو کشور رژیم صهیونیستی و سوریه مورد بررسی قرار دهد.(روش) رویکرد بحران زا و تعارضی رژیم صهیونیستی در قبال بحران سوریه ریشه در ژنوم ژئوپلتیک دارد که این امر در تحلیل مداخلات رژیم صهیونیستی در بحران سوریه نیز مصداق دارد.(یافته ها)
رقابت هژمونیک آمریکا و چین و تاثیر آن بر جریان انرژی و نفت در جهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۶۹)
103 - 120
حوزههای تخصصی:
ایالات متحده بعنوان کشوری که که دارنده معیارهای یک هژمون است، تلاش می کند تا آن را حفظ نماید و چین بعنوان یک قدرت نوظهور در صحنه بین الملل تلاش دارد که خود را به عنوان یک رقیب هژمونیک آمریکا به جامعه جهانی بشناساند. نقطه مشترک در تقابل هژمونیک میان آمریکا و چین در زمینه انرژی گرایش هر دو کشور به منطقه خاورمیانه است. هرچند برای ایالات متحده این مسئله جدیدی نیست، اما گرایش روز افزون چین برای مقابله با تهدید امنیت انرژی خود اهمیت زیادی دارد، زیرا چین از این طریق در پی آن است که نفوذ خود در سایر حوزه را نیز اعمال نماید. پژوهش حاضر با تاکید بر دیدگاه های مختلف در حوزه هژمونیک بویژه تئوری گرامشی تلاش کرده به سوال اصلی خود در مورد تاثیر رقابت هژمونیک آمریکا و چین بر جریان انرژی و نفت در جهان پاسخ دهد. لذا هدف پژوهش حاضر، بررسی رقابت هژمونیک آمریکا و چین و تاثیر آن بر جریان انرژی و نفت در جهان است. روش تحقیق استفاده شده در این پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی می باشد. پژوهش به این نتیجه رسیده که میان آمریکا و چین رقابت هژمونیک برقرار است تا تقابل هژمونیک. زیرا چین در مراحل اولیه رقابت هژمونیک با آمریکا قرار دارد و معلوم نیست این رقابت به موفقیت چین بیانجامد و بتواند خود را بعنوان یک هژمون معرفی نماید. چین معیارهای لازم جهت معرفی خود بعنوان هژمونیک در تمام زمینه ها را ندارد و همانگونه که گرامشی بیان می کند مقبولیت لازم را نیز ندارد.
نگاهی دیگرباره به معیار علم دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات سال بیست و ششم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۰۰
5 - 14
حوزههای تخصصی:
مراد از معیار علم دینی، شاخص یا شاخص هایی است که «علم دینی» (قدسی) را از «علم غیر دینی» (سکولار) به لحاظ «ماهوی» متمایز می سازد. به نظر راقم سطور دینی بودن علم در گرو دینی بودن «مؤلفه های رکنی پنج گانه» علم است. توضیح اینکه دانش ها از سه دسته عناصر «تکوّن بخش» و «تشخّص بخش» برخوردارند: 1. «مؤلِّفه های رکنی»؛ ۲. «ممیزه های ماهوی»؛ ۳. « مختصات هویتی صوری». «مؤلِّفه های رکنی دانش» را به عناصر تکوّن بخش آن اطلاق می کنیم. این عناصر عبارت اند از «مبادی نظری» (پیش انگاره ها)، «موضوع»، «مسائل»، «غایت» و «منطق» علم. عناصری چون «نحوه وجود» علم و قضایای آن، «مختصات معرفت شناختی» علم و قضایای آن، «مختصات ارزشی» علم و نیز «هندسه معرفتی» آن را در زمره ممیزه های ماهوی دانش به شمار می آوریم. ممیزه های ماهوی دانش، برساخته مؤلِّفه های رکنی اند. با توجه به توضیحات بالا علم دینی «بالمعنی الاخص» عبارت است از «دستگاه معرفتی ای که همه «مؤلفه های رکنی» آن دینی بوده، گزاره های تشکیل دهنده آن نیز به واقع «اصابت کرده» باشد. اطلاق عنوان «علم دینی» به این گونه دانشی، اطلاق حقیقی است.
أبنیه الزمن ودلالتها فی اللغه العربیه دراسه فی الزمن اللغوی والتقویمی والفلسفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در زبان و ادبیات عربی بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۴
127 - 138
حوزههای تخصصی:
للزمن مکانه کبیره فی نحو اللغات قدیما وحدیثا. ولکل لغه نظام زمنی خاص یعین مدى إدراک الناطقین بها، لأهمیه الزمن الذی یشکل جزءا من المعنى. الزمن ظاهره فیزیائیه ومجسمه من ظواهر الکون تستخدم کأصول کمیه لمحاسبه کثیر من الظواهر، وهی تقاس بأبعاد ووحدات قیاسیه معینه، کالدقیقه، والساعه، والیوم، والشهر، والسنه، وما إلى ذلک. ولکن عندما نتحدث عن الزمن فی اللغه، نواجه ظاهره نفسیه تختلف عن الزمن الکمی تماما. فی هذه الحاله، یرتبط الزمن بمقولات کیفیه وقوع الأحداث فی العالم الخارجی. ومن هذا المنظر، لیس الزمن أمرا فیزیائیا وعینیا، بل هو ظاهره خیالیه وانتزاعیه متأثره بالأحداث الخارجیه. یهدف هذا البحث مرتکزا على المنهج الوصفی التحلیلی، إلى توصیف نظام الزمن اللغوی وتبیین علاقته بالصیغ والتراکیب التی یعبر بها عن الزمن فی اللغه العربیه وبیان الفرق بین ما تدل علیه ظروف الزمان والمصادر والصفات بأنواعها وبین الزمن الذی للفعل، وفضلا عن هذا، معالجه الجمل والأفعال التی لا تحمل شیئا من مفهوم الزمن فی الکلام؛ وکذلک بیان الخلافات القائمه بین الزمن اللغوی والزمن الفلسفی والزمن الفلکی أو التقویمی. یحاول البحث دراسه موضوع الزمن فی العربیه مبینا مفهوم الزمن والزمان عند النحاه القدامى والمحدثین. والزمان اسم لقلیل الوقت أو کثیره ولا یرتبط بالحدث أبدا، یقابله فی اللغه الإنجلیزیه (time)؛ وهذا ما نسمیه الزمن التقویمی؛ والزمن تعبیر لغوی یتجلى فی الأفعال خاصه، وله صله وثیقه بالحدث، ویسمیه النحاه الزمن اللغوی. لیس الزمان هو الصوره الفریده المقصوده من الفعل دائما؛ والفعل قد یدل على محض تمام الحدث أو عدم تمامه، بغض النظر عن إراده الوقت الذی وقع فیه. تختلف الصیغ والتراکیب فی دلالتها عن الزمن فی اللغه العربیه؛ فإن دلت کلمه بالمطابقه على الزمن فقط، فهی ظرف؛ بعباره أخرى، الزمن یستفاد من الظرف بالمطابقه ومن الفعل بالتضمن.
Becoming Legend in Richard Matheson’s I Am Legend: The Semiotic Last Resort for Survival(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
In Richard Matheson’s I Am Legend (1954), vampires and the protagonist are regarded as the incumbents of legend-based subject positions respectively. This full circle and chiasmastic changeability in the incumbency of legend-based subject positions have been read through several postcolonial and racial critical paradigms. The present study, while acknowledging the merit of these readings, puts the changeable incumbencies of legend-based subject positions of this novel within Julia Kristeva’s critical conceptualization of chora. Such a reading acknowledges the repressive features of becoming a legend in symbolic order of signification, and at the same time, bespeaks the eruptive and threatening inklings of the semiotic and irrepresentable aspects of becoming a legend for such orders. The reading also manages to distance itself from those studies and analyses which see in legends some transcendental or holy teleology. This study argues that it is the very irrepresentable but materialistic and heterogeneous developments in the process of legend formation which make the incumbencies of legends motile, semiotically enabling and eruptive, and overall choric. In the novel’s post-apocalyptic, always-changing and chaotic world, becoming a legend can ensure one’s symbolically irrepresentable but semiotically perpetual survival.
Dialogue Between Nature and Human in Margaret Atwood’s Alias Grace(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Critical Literary Studies, Vol ۳, No ۲, Spring and Summer ۲۰۲۱
127 - 141
حوزههای تخصصی:
This article will portray Atwood’s Alias Grace (1996) from an Eco-critical viewpoint. The real concern of eco-criticism is to create an eco-literary discourse to produce an interactive approach between the language of nature and the literary language. Likewise, Gregory Garrard explored a different way between humans and environment in the area of cultural spheres in his article in 2016. Garrard wrote a well-known book, Eco-criticism, in 2004 and explored concepts of this approach like: pollution, wilderness, dwelling, animals, and the earth. This type of awareness in literature is significant because of both the current environmental crisis and possible disasters in the future. As such, nature signifies a metaphor for life in the environment. Apart from that, a rural landscape has a profound impact not only on characters, but also on humans the world over. Meanwhile, Atwood followed a creative path which identifies environmental crisis as a modern problem with eccentric human nature as a key element in global ecological concerns. Hence, the main purpose of the current article is looking for a close relationship between humans and nature in the literature which has been ignored in many criticisms. Finding enough harmony with nature will be a plausible result of it.
مقاله کوتاه : تلک /طاق /تاک /تاگ؟بررسی کلمه ای در گرشاسب نامه ی اسدی طوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال سیزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۴۷)
275 - 286
حوزههای تخصصی:
یکی از دلایل مهم توجه به تصحیح متون فارسی، وجود گنجینه ی واژگانی محفوظ در این دست نویس ها است و تأکید بر اهلیت در ورود به این عرصه، به دلیل اهمیت شناختن راه و روش صحیح این کار است. در بسیاری از دست نویس های موجود زبان فارسی، به دلیل خطای کاتبان، کم دانشی و اعمال سلیقه ی متعمدانه ی آن ها در تغییر و جایگزین کردن کلمات مهجور، بخشی از واژگان محفوظ در این متون دستخوش تغییر و فراموشی شده اند. آشنایی با شیوه ی درست برخورد با این متن ها به پژوهشگران این امکان را می دهد که بخشی از این واژگان کهن را که از بلای تصحیف، تحریف و تغییر چنان کاتبانی جان به در برده اند، بازیابی و معرفی کنند و آن را به گنجین ه ی واژگان ی زبان فارسی بیفزایند. این مقاله به تغییر صورت یکی از این واژگان در متن گرشاسب نامه اسدی طوسی خواهد پرداخت و نشان خواهد داد چگونه صورت تحریف شده ی یک کلمه در درازنای زمان در متن پذیرفته می شود و فرهنگ نویسان از طریق متن، صورت محرف آن کلمه وارد فرهنگ ها می کنند و با توجه به بافت متن برای آن معنایی ساخته می گردد و صورت اصلی کلمه به دست فراموشی سپرده می شود.