مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۶٬۰۴۱ تا ۵۶٬۰۶۰ مورد از کل ۵۲۴٬۵۹۵ مورد.
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال پانزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۶
۱۷۸-۱۵۹
ارزش ها سلسلۀ امور تجویزی هستند که مبتنی بر مجموعه ای از باور ها با هدف عینیت بخشیدن به مفاد آن باور ها تنطیم و ارایه می گردند. باورها به مثابۀ مبانی و ارزش ها به منزلۀ بایدها و نبایدها در واقع دو رکن اصلی یک مکتب فکری به شمار می روند. یکی از مسایل بنیادین در قلمرو ارزش ها کشف معیارهای سنجش مفاهیم ارزشی می باشد. مقالۀ حاضر با تمرکز بر انجام چنین رسالتی در صدد است ضمن مراجعه به آثار علامه مصباح یزدی، با روش توصیفی-تحلیلی و در مواردی نقلی-روایی با تکیه بر رویکرد استنتاجی، به هدف تبیین معیارهای مزبور از منظر علامه مصباح بپردازد. یافته های پژوهش نشان می دهد عناصری چون نظام مندی، اصالت، عقلانیت، پایداری، انتقال پذیری، عمق، همسویی با هدف آفرینش، استحکام، اشراف ولایت الهی و انگیزه مندی نمونه معیارهای سنجش ارزش ها از منظر علامه مصباح به شمار می روند. مجموعه آثار و در مواردی سیرۀ رفتاری علامه مصباح از جمله ابزار و منابع این پژوهش خواهد بود.
چگونگی آموزش درس تاریخی زندگانی اسکندر در سه روایت فردوسی، نظامی و پلوتارک
در طول تاریخ بشری، انسان های زیادی بوده اند که به واسطه اعمال و رفتاری که از خود بروز داده اند توانسته اند در تاریخ جایگاهی نیکو و مستحسن یا جایگاهی قبیح و شنیع بیابند و نام خود را شهره نمایند. یکی از این مشاهیر، اسکندر مقدونی است که در ادبیات و تاریخ ملل شرقی و غربی وارد شده و کشور گشایی او سرآغاز تحولی بزرگ نه تنها در تاریخ ایران بلکه در تاریخ جهان بود و به همین دلیل منشأ بروز آثار متعددی شده است. اسکندر در مآثر زبان پارسی مردی است چند چهره، گاهی رسول گونه است بمانند صورتی که از او در قصص الانبیاء و در اسکندر نامه نظامی ترسیم شده و گاه خردمندی فیلسوف مشرب و طالب افکار روحانی و عقاید عرفانی است بمانند صورتی که نظامی در اقبال نامه تصویر کرده است و زمانی فاتحی لشکر شکن است آن چنان که در شاهنامه فردوسی و کتب تاریخ همچون حیات مردان نامی پلوتارک و دیگر متون او را می شناسیم. مقایسه زندگانی افراد در میراث مکتوب ادبی و تاریخی به شناخت بهتر جایگاه آنان در تاریخ کمک می کند. در این مقاله، شخصیت افسانه ای و تاریخی اسکندر از تولد تا مرگ را در پرتو دو منبع ادبی شرقی (شاهنامه فردوسی و اسکندر نامه نظامی) و یک منبع تاریخی غربی (حیات مردان نامی پلوتارک) مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است.
طراحی و اعتباریابی الگوی شایستگی های دیداری- فضایی دانش آموزان دوره ابتدایی در درس ریاضی ویژه آموزش های مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف پژوهش حاضر، طراحی و اعتباریابی الگوی شایستگی های دیداری- فضایی دانش آموزان در درس ریاضی ویژه آموزش های مجازی بود. این پژوهش جزء پژوهش های ترکیبی، از نوع اکتشافی متوالی و مدل طبقه بندی بود که در دو مرحله کیفی و کمّی اجرا شد. بخش کیفی با استفاده از روش فراترکیب تبدیلی و طی شش مرحله ساندلوسکی و باروسو (2007) انجام گرفت. الگوی شایستگی های دیداری- فضایی دانش آموزان در درس ریاضی در قالب دو شایستگی مربوط به دانش آموزان و شایستگی مربوط به معلمان طراحی شد. سپس، بخش کمّی به منظور اعتباریابی الگوی یادشده تعریف شد. بخش کمّی با استفاده از روش توصیفی پیمایشی و مقیاس محقق ساخته انجام گرفت. جامعه آماری این بخش معلمان دوره ابتدایی بود که ابزار در بین 65 نفر از معلمان دوره ابتدایی شیراز توزیع شد. به منظور تعیین اعتبار مقیاس، از روش اعتبار محتوا و محاسبه شاخص های نسبت روایی محتوا و روایی محتوا استفاده شد. پایایی ابزار نیز توسط روش همسانی درونی محاسبه شد. داده های کمّی با استفاده از روش تحلیل عاملی تأییدی تجزیه و تحلیل شدند. بر اساس یافته ها، شایستگی های دیداری- فضایی دانش آموزان دوره ابتدایی در در دو مضمون اصلی «شایستگی های مرتبط با دانش آموزان» مشتمل بر هفت مضمون فرعی «مهارت های شناختی»، «عملکرد ذهنی»، «قدرت یادگیری»، «ساخت فضای ذهن»، «درک الگو»، «حافظه تصویری» و «توانایی شبیه سازی» و «شایستگی های مرتبط با معلمان» مشتمل بر سه مضمون فرعی «تهیه محتوای مناسب»، «مهارت های تدریس» و «طراحی آموزشی» طبقه بندی شدند که از اعتبار برخودار بود.
راهکارهای بهبود اثربخشی روش تدریس ورزش در مدارس استان کرمانشاه و ارائه الگوی مطلوب(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف پژوهش حاضر شناسایی راهکارهای بهبود اثربخشی روش تدریس ورزش در مدارس استان کرمانشاه و ارائه الگوی مطلوب است. پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی، از نظر شیوه گردآوری داده ها آمیخته (کیفی-کمی) بود. در بخش کیفی، جامعه پژوهش اساتید برجسته حوزه مدیریت ورزشی متخصص در حوزه ورزش مدارس و همچنین، معلمان ورزش نخبه کشوری بودند که این افراد، به صورت هدفمند برای مصاحبه های کیفی در موضوع پژوهش انتخاب شد.13 مصاحبه با 13 نفر و تا حد اشباع نظری ادامه یافت. در بخش کمی بعد از گردآوری اطلاعات حاصل از بخش کیفی، پرسشنامه ساخته شد و این پرسشنامه با 22 گویه و در قالب سه راهکار آموزشی، راهکار فردی و راهکار سازمانی در بین معلمان ورزش استان کرمانشاه توزیع شد. تعداد جامعه آماری در بخش کمی، 1100 نفر و نمونه آماری با توجه به جدول مورگان 873 در نظر گرفته شد، که در نهایت، 795 پرسشنامه کامل عودت داده شد. روش نمونه گیری بخش کمی طبقه ای- تصادفی بود. از شاخص های کشیدگی و چولگی به منظور بررسی توزیع داده ها استفاده شد و برای بررسی و پاسخ به سؤالات پژوهش و رسم و تدوین مدل اندازه گیری و مدل ساختاری از نرم افزارهای SPSS، Smart PLS وMaxQDA استفاده شد. نتایج نشان داد به ترتیب، راهکارهای آموزشی (875 / 0)، فردی (844 / 0) و سازمانی (801 / 0) از مهم ترین راهکارهای بهبود اثربخشی روش تدریس ورزش در مدارس استان کرمانشاه می باشند.
تبیین روابط علّی بین انعطاف پذیری شناختی و رگه های اختلال شخصیت مرزی در دانش آموزان: نقش میانجی سبک های حل مسئله(مقاله علمی وزارت علوم)
زمینه و هدف: روند تحولی تغییرات مغز در دوره نوجوانی، آنان را نسبت به واکنش گری هیجانی و تصمیم گیری های نادرست آسیب پذیر می کند؛ به علاوه این دوره به عنوان مرحله اوج بروز اختلالات روانی نیز تلقی می شود. بنابراین پژوهش حاضر با هدف تبیین روابط علّی بین انعطاف پذیری شناختی و رگه های اختلال شخصیت مرزی در نوجوانان: نقش میانجی سبک های حل مسئله انجام شد. روش: روش پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه گردآوری داده ها از نوع توصیفی- همبستگی بود که با استفاده از روش الگویابی معادلات ساختاری انجام شد. جامعه آماری پژوهش را تمامی نوجوانان مشغول به تحصیل در مدارس منطقه ۵ آموزش و پرورش تهران در سال 1399-1398 تشکیل می دادند که از این میان 352 نفر نمونه به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه های شخصیت مرزی (لایسنرینگ، 1999)، سیاهه انعطاف پذیری شناختی (دنیس و وندروال، 2010) و پرسشنامه سبک های حل مسئله (کسیدی و لانگ، 1996) پاسخ دادند. در نهایت داده ها با استفاده از روش پژوهش های همبستگی و روش مدل معادلات ساختاری با به کارگیری از نرم افزارهای SPSS26 و AMOS24 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد ضریب مسیر کل بین انعطاف پذیری شناختی و رگه های اختلال شخصیت مرزی (0/01>P، 0/263-=β) و ضریب مسیر بین سبک های انطباقی حل مسئله با رگه های اختلال شخصیت مرزی (0/01>P، 0/406-=β) منفی، و ضریب مسیر بین سبک های غیرانطباقی حل مسئله با رگه های اختلال شخصیت مرزی (0/01>P، 0/275=β) مثبت بود. همچنین یافته ها نشان داد که اثر غیرمستقیم انعطاف پذیری شناختی بر رگه های اختلال شخصیت مرزی از طریق سبک های حل مسئله از لحاظ آماری معنادار بود (0/01>P). نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده در این مطالعه می توان گفت که متغیر سبک حل مسئله در رابطه بین انعطاف پذیری شناختی و رگه های اختلال شخصیت مرزی دانش آموزان نقش میانجی گرانه بر عهده دارد.
بررسی انگیزه های اقتصادی زرتشتیان در گروش به اسلام در سده نخست هجری قمری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخ اسلام سال چهاردهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۴
۱۸۸-۱۶۷
پس از ورود دین اسلام به ایران، زرتشتیان با انگیزه های مختلف سیاسی، اجتماعی، دینی و اقتصادی به دین اسلام گرویدند. نگارندگان این پژوهش بر آن اند تا با استفاده از رویکرد توصیفی-تحلیلی و با بهره گیری از منابع تاریخی به بررسی تأثیر انگیزه های اقتصادی زرتشتیان در گروش به دین اسلام بپردازند؛ موضوعی که تاکنون چندان مورد توجه پژوهشگران قرار نگرفته است. نتیجه این پژوهش نشان می دهد که زرتشتیان در سده نخست قمری افزون بر انگیزه های سیاسی، اجتماعی و دینی، بنا به انگیزه های اقتصادی مختلف از جمله سهیم شدن در غنایم جنگی، دریافت مقرری از دیوان عطا، دریافت پول به ازای خواندن نماز، دستیابی به مناصب حکومتی، رهایی از پرداخت جزیه و کاهش میزان خراج، از دین زرتشتی برگشتند و به اسلام گرویدند.
بررسی و تحلیل مغناطیس سنجی شهر کهن اسفراین (بلقیس) و نتایج حاصل از آن
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ششم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۲۱
۳۴۴-۳۲۳
شهر کهن اسفراین با استناد به منابع تاریخی و باستان شناسی یکی از مراکز مهم استقراری دوران اسلامی بود. این شهر در زمان حیات و رونق خود حلقه ارتباطی بین دو شهر معتبر و بزرگ نیشابور و جرجان بود، اما از اواخر دوره صفوی به بعد و بنا به دلایل گوناگون رو به زوال رفته و به تدریج اهالی آن به شهر جدید نقل مکان کردند. تاکنون بخش هایی از شهر کهن اسفراین طی چند فصل مختلف توسط باستان شناسان کاوش شده است. در این میان همواره انتخاب مکان مناسب جهت کاوش باستان شناسی در این محوطه، یکی از موضوعات مهم موردتوجه کاوشگران آن بوده است؛ چراکه به دلیل محدودیت منابع مالی و وسعت زیاد محوطه لازم بود مکان های مناسبی جهت کاوش از قبل مشخص شوند تا با اطمینان بیشتر کاوش باستان شناسی آن صورت پذیرد. به همین منظور و در آغاز فصل سوم کاوش ها ابتدا با کمک روش مغناطیس سنجی، شش هکتار از محدوده شهر بررسی شد؛ سپس بر پایه نتایج مغناطیس سنجی محوطه کاوش های این فصل انجام گرفت. با توجه به این توضیحات هدف اصلی پژوهش حاضر ارائه نتایج بررسی مغناطیس سنجی و مقایسه آن با یافته های حاصل از کاوش باستان شناسی شهر قدیم اسفراین است. در پژوهش حاضر از روش توصیفی-تحلیلی با بهره گیری از نتایج مطالعات میدانی و کتابخانه ای استفاده شده است. در نتیجه این مطالعات، شواهد بسیاری از فعالیت های صنعتی در سطح محوطه ازجمله بقایای معماری یک کوره سفالگری و شواهد فراوان تولید سفال شناسایی شد که در مطالعات باستان شناسی دوران اسلامی حائز اهمیت است.
اثربخشی کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر افکار غیرمنطقی و ارتقا مثبت اندیشی در افراد تمایل به کاهش وزن(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
زمینه و هدف: چاقی و اضافه وزنی به عنوان مشکلی مهم در سراسر جهان در حال بروز است. از همین رو پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس بر افکار غیرمنطقی و ارتقا مثبت اندیشی در افراد تمایل به کاهش وزن انجام شد. مواد و روش ها: روش تحقیق حاضر نیمه تجربی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و جامعه موردمطالعه در این تحقیق شامل تمامی بانوان دارای اضافه وزن مراجعه کننده به کلینیک های تغذیه شهر اردبیل بود که با استفاده از نمونه گیری در دسترس، تمام آزمودنی هایی که با توجه به پرسشنامه باورهای غیرمنطقی اهواز و مقیاس مثبت اندیشی اینگرام و ویسنیکی (1998) دارای مشکلات مربوط به باورهای غیرمنطقی و مثبت اندیشی بودند، نمونه ای به حجم 30 نفر انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه آزمایش (15 نفر) و گواه (15 نفر) تقسیم شدند. گروه آزمایش طی 8 جلسه یک ساعته (هر هفته یک جلسه) تحت آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس قرار گرفتند. در پایان آموزش، پس آزمون بر روی دو گروه اجرا شد، داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری (MANCONA) مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس بر کاهش باورهای غیرمنطقی (72/142F= و 01/0 P<) و افزایش مثبت اندیشی (95/9F= و 01/0 P<)، اثربخش بود. نتیجه گیری: بنابراین شاید بتوان نتیجه گرفت مجریان حوزه درمان و آموزش می توانند با استفاده از آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس به کاهش مشکلات، باورهای غیرمنطقی و مثبت اندیشی افراد اضافه وزن کمک شایانی کنند.
اثربخشی طرح واره درمانی تحلیلی در کاهش علائم افسردگی و تعدیل نیازهای هیجانی اولیه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
زمینه و هدف: افسردگی به عنوان جدی ترین بیماری قرن که عوامل زمینه ساز نقش مهمی در شکل گیری و تداوم آن دارد، نیازمند طرح درمان هایی است که اثرات ماندگار داشته باشند. بر این اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی طرح واره درمانی تحلیلی (AST) در کاهش علائم افسردگی و تعدیل نیازهای هیجانی اولیه انجام شد. مواد و روش ها: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه گواه با پیگیری سه ماهه انجام شد. جامعه آماری این پژوهش دانشجویان منتخب تهران در سال 1399 بود. حجم نمونه شامل 24 نفر شد که با روش هدفمند از میان افراد داوطلب درمان انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (12 نفر) و کنترل (12 نفر) قرار گرفتند. مداخله درمانی AST برای افراد گروه آزمایش در طی سی جلسه به صورت هفتگی یک جلسه 60 دقیقه ای انجام شد. افراد گروه گواه در این زمان از درمان بهره مند نشدند. پرسشنامه های مورداستفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه افسردگی بک (بک، 1961) و پرسشنامه ی نیازهای هیجانی اولیه (قادری و همکاران، 1400) بود. داده های حاصل از این پژوهش به شیوه ی تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و با استفاده از نرم افزار SPSS 25.0 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد درمان AST بر کاهش علائم افسردگی و تعدیل نیازهای هیجانی تأثیر معنادار دارد (001/0>p). نتیجه گیری: بنابر نتایج به دست آمده می توان نتیجه گرفت؛ درمان AST با توسعه ی تکنیک هایی که تعدیل نیازهای هیجانی را هدف قرار می هد می تواند به عنوان یک مداخله ی مؤثر جهت کاهش علائم افسردگی و تعدیل نیازهای هیجانی اولیه مورداستفاده قرار گیرد.
The Erosion of Academic Virtue(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۱
1 - 18
Haack articulates something of what she takes the moral demands of academic life to be, calling for such virtues as industry, honesty, realism, patience, and consideration. She then explains why she believes the current academic environment is sapping the strength of character these virtues require, and why graduate students are caught in the middle. She writes primarily about philosophy, but much of what she has to say applies to other humanities disciplines and much of that to other disciplines as well---and while she writes primarily about the U.S. situation, much of what she says applies elsewhere too.
From the Conflict of the Faculties to the Reconciliation of Knowledge and Nature at Kantian University and Its Lessons for Iran's Higher Education(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۱
19 - 33
In the early works of the eighteenth-century German philosopher, Immanuel Kant, besides explaining the philosophical and metaphysical foundations of various sciences, has illustrated a comprehensive philosophical system and desirable metaphysical critique. In his later works, through emphasizing the concept of Nature and the growth of Reason, he has considered special and multifaceted responsibilities for the Education and the University. For him, the alignment of knowledge and Nature in the university is the main mission of this institution; a mission that is required by the Faculty of Philosophy in a legitimate conflict with the top three faculties of Theology, Law, and Medicine to bring them in line with the design of Nature. This effort, in fact, is a necessary condition for accomplishing the future metaphysics and attaining the unity of knowledge and a complete philosophical system. This article, apart from explaining the idea of "the unity of knowledge" and a model of the unity of knowledge and nature in the conflict of faculties, attempts to show the relationship of this model with the plan of a complete future philosophical and metaphysical system in Kant’s Critique of Pure Reason. In the following, the lessons of this approach have been considered, especially in the discussion of university independence for the reconstruction of Iran's higher education.
Coincident Objects and The Grounding Problem(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۱
164 - 173
Pluralists believe in the occurrence of numerically distinct spatiotemporally coincident objects. They argue that there are coincident objects that share all physical and spatiotemporal properties and relations; nevertheless, they differ in terms of modal and some other profiles. Appealing to the grounding problem according to which nothing can ground the modal differences between coincident objects, monists reject the occurrence of coincident objects. In the first part of this paper, I attempt to show that the dispute between monists and pluralists cannot be settled based upon the grounding problem tout court. I argue that the grounding problem or a very similar problem is a challenge for all monists and pluralists alike if they are ontologically committed to the existence of composite objects as independent entities. In the final part, adopting the Aristotelian account of essence, I propose a solution that enables pluralists to plausibly ground modal differences between coincident objects.
Analyzing the alleged Priority of Thought over Language in al-Fārābī’s Philosophy of Language(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۱
189 - 205
In the present article relationship of thought and language for the priority aspect, from al-Fārābī’s point of view is discussed. Based on the three meanings of nuṭq (: speech), speaking is a process in which human soul is concerned with the three levels of intellectual faculty, apprehended objects in the mind as well as the expression by language. Then, this reveals a close and inseparable relationship between language and thought. Again it is suggested that relying on the tripartite theory of word, world, and intelligibles, by Al-Fārābī, at the time of the process of speaking, human soul makes use of all knowledge either acquired previously, or the knowledge obtaining as the content of experience in the actual speech situation. Thus, in connection with the priority aspect of the relationship between thought and language, I suppose, in an analytical aspect of priority, there is no priority relation between them, namely, they are interdependent. It can be supported by this view that thought and gaining knowledge are continued even while speaking. Besides, it has been argued that the human soul, as the chief agent of thinking and obtaining knowledge, is not completely passive; then human thought cannot have transcendental supremacy over language.
مقایسه اثربخشی آموزش گذشت مبتنی بر مذهب و درمان بافت نگر انصاف محور بر بهبود عزت نفس و همدلی زنان خیانت دیده شهرستان اهواز(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
زمینه و هدف: خیانت در ازدواج عامل بزرگ عدم رضایت زناشویی و همچنین زمینه ی اصلی بروز تعارض ها و ناسازگاری های زناشویی و جنسی است، بنابراین؛ هدف از پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی آموزش گذشت مبتنی بر مذهب و درمان بافت نگر انصاف محور بر بهبود عزت نفس و همدلی زنان خیانت دیده شهرستان اهواز بود. مواد و روش ها: روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون و گروه گواه با گمارش تصادفی بود. جامعه ی آماری این پژوهش شامل کلیه ی زنان متأهل خیانت دیده ی مراجعه کننده به مراکز مشاوره بین الملل و راه کمال شهرستان اهواز بود که از این میان 45 نفر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی و برابر به گروه آموزش گذشت مبتنی بر مذهب (آزمایش اول)، گروه درمان بافت نگر انصاف محور (آزمایش 2) و گروه گواه گماشته شدند. آزمودنی ها به مقیاس عزت نفس روزنبرگ (1965) و مقیاس صفات همدلی بتسون (بتسون و همکاران، 1983) پاسخ دادند. هر گروه آزمایش براساس دستورالعمل مربوطه ی خود، تعداد جلسات آموزش مرتبط را دریافت کرد درحالی که گروه گواه در این مدت هیچ مداخله ای را دریافت نکرد. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری (MANCOVA)، آزمون تعقیبی بونفرنی و نسخه ی 26 نرم افزار SPSS تحلیل شدند. یافته ها: نتایج آزمون تعقیبی بونفرنی نشان داد که آموزش گذشت مبتنی بر مذهب و درمان بافت نگر انصاف محور باعث افزایش عزت نفس (001/0 > p) و همدلی (001/0 > p) زنان خیانت دیده نسبت به گروه کنترل می شوند. بااین حال، تفاوت معناداری بین دو روش در افزایش عزت نفس (415/0 = p) و همدلی (114/0 = p) زنان خیانت دیده وجود نداشت نتیجه گیری: براساس نتایج، می توان گفت که برای کمک به افزایش عزت نفس و همدلی زنان خیانت دیده نسبت به همسرانشان از هر یک از روش های آموزش گذشت مبتنی بر مذهب یا درمان بافت نگر انصاف محور به طور موفقیت آمیزی استفاده نمود.
تعیین سطح توسعه یافتگی روستاهای ناحیه ساحلی غرب استان گیلان با استفاده از شاخص توسعه روستایی (RDI)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه توسعه به عنوان یک فرآیند، مهم ترین بحث کشورها به ویژه کشورهای در حال توسعه است، مهمترین هدف توسعه پایدار بر طرف کردن احتیاجات و بهبود بخشیدن به شرایط کیفی زندگی انسانی می باشد. تحقیق حاضر بر آن است تا سطح توسعه یافتگی شاخصهای بهداشتی و آموزشی روستاهای ناحیه ساحلی غرب گیلان را مورد بررسی قرار دهد. بدین منظور اطلاعات مربوط به 4 شاخص بهداشتی و 6 شاخص آموزشی برای سه دوره سرشماری 1385، 1390 و 1398 از سایت استانداری استان گیلان دریافت گردید. سپس با استفاده از شاخص توسعه روستایی (RDI)، شاخص ترکیبی نتایج (CRI) و آماره t جفتی اقدام به تعیین میزان توسعه یافتگی شاخصهای بهداشتی و آموزشی در 8 بخش ناحیه ساحلی در طی زمان گردید. نتایج بدست آمده نشان داد میزان RDI محاسبه شده براساس فراوانی شاخصها و همچنین نسبت فراوانی به تعداد روستای هر بخش، از تفاوت مکانی برخوردار است. اما رتبه بندی شاخص CRI با وجود تغییرات جزئی در مقدار آن، تغییرات سطح توسعه را طی سه دوره نشان نمی دهد. این موضوع در شاخص CRI حاصل از نسبت فراوانی به تعداد روستا هم مصداق دارد. معنی داری تفاوت شاخصها در طی سه دوره سرشماری برای دو حالت مورد بررسی، تغییرات معنی داری که نشان از ارتقاء سطح توسعه باشد نشان نمی دهد، و بین نتایج شاخص CRI سالهای 1390 و 1398 تفاوت معنی داری در سطح α=0.05 مشاهده نگردید. نتایج نشان داد رتبه توسعه در این ناحیه نیز Dو C است که بیانگر پایین بودن سطح توسعه یافتگی ناحیه ساحلی غرب استان گیلان در راستای شاخصهای بهداشتی و آموزشی است.
بررسی عوامل مؤثر بر مشارکت شهروندان در مناطق پنجگانه شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش که از نوع پیمایشی و بر اساس هدف ، کاربردی و به روش توصیفی–تحلیلی است عوامل مؤثّر بر مشارکت شهروندان در مناطق پنجگانه شهر رشت مورد تحلیل و مقایسه قرارگرفته است. جامعه آماری شامل ۶۷۹۹۹۵ نفر جمعیّت شهر رشت و حجم نمونه (کوکران با ۵درصدخطا) ۳۸۴ نفر افراد بالای ۲۵ سال تعیین گردید. باتوجه به مقادیرکمتر از ۰۵/۰ در آزمون کولموگروف-اسمیرنوف. کلیّه داده ها غیرنرمال درنظر گرفته شدند. برای بررسی رابطه بین متغیّرها براساس غیرنرمال و کیفی بودن از آزمون اسپیرمن استفاده شد. نتایج نشان می دهد که از بین عوامل فردی، سطح تحصیلات با مقدار ۲۶/۰ و از بین عوامل اجتماعی، متغیرهای مسئولیت اجتماعی، انسجام اجتماعی، اعتماد به مسئولین و رضایت اجتماعی و از میان عوامل مدیریتی و سیاسی متغیّرهای شفافیت، پاسخگویی مدیران شهری، باور مسئولین به توانایی مردم و فراهم سازی زمینه مشارکت مردم توسط مدیران با مقدار صفر با متغیّر جلب مشارکت شهروندان دارای رابطه معنی دار هستند. سپس از آزمون ناپارامتریک فریدمن برای رتبه بندی عوامل و متغیرها استفاده شد. نتایج آزمون نشان داد عوامل مدیریتی و سیاسی با مقدار۱۳/۲رتبه اول، عوامل اجتماعی با۹۶/۱رتبه دوم و عوامل فردی با ۹۲/۲در رتبه سوم قرار دارند همچنین سطح تحصیلات با ۶۸/۲رتبه نخست عوامل فردی، رضایت اجتماعی با ۶۷/۲ رتبه نخست عوامل اجتماعی و فراهم سازی زمینه مشارکت مردم توسط مدیران با ۵۷/۲ در رتبه نخست عوامل مدیریتی و سیاسی قرار دارند. برای بررسی تفاوت دیدگاه ها از آزمون ناپارامتریک کروسکال والیس استفاده گردید باتوجه به مقدار بالای ۰۵/۰ برای تمامی متغیّرها، هیچگونه تفاوت معناداری در بین دیدگاه های پاسخگویان درمناطق مختلف شهر رشت مشاهده نشد.
تحلیل موانع اقتصادی توسعه کارآفرینی گردشگری در مناطق روستایی با رویکرد ساختاری و نهادی (مطالعه موردی: دهستان زوارم، شهرستان شیروان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه دنیای اقتصاد، از اقتصاد مدیریت محور با مقیاس بزرگ به اقتصاد کارآفرین محور با مقیاس کوچک روی آورده است و کارآفرینی به خصوص در کسب و کارهای کوچک و متوسط به عنوان راهکاری برای سازاگاری با محیط متغیر پیرامون و نیروی محرکه اقتصاد شناخته شده است. به همین منظور این پژوهش با هدف تحلیل موانع اقتصادی توسعه کارآفرینی گردشگری نواحی روستایی انجام شده که از لحاظ ماهیت و روش توصیفی تحلیلی و با توجه به اهداف کاربردی می باشد. جامعه آماری در این پژوهش شامل افراد ساکن در روستاهای دهستان زوارم می باشد. در جمع آوری اطلاعات و داده ها از مطالعات کتابخانه ای و میدانی (مشاهده و تکمیل پرسشنامه) استفاده شده است، پس از جمع آوری اطلاعات از راه پرسشنامه، داده ها با استفاده از همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین موانع اقتصادی با تغییر نهادی ساختاری با 235/0 درصد رابطه مستقیم وجود دارد، تا سطح 95 درصد معنادار می باشد، و موانع اقتصادی تأثیرگذار به حساب می آیند، این درحالی است که موانع اقتصادی (نارسایی تسهیلات اقتصادی، نارسایی نظام های حمایتی، شکاف عرضه و تقاضا، نارسایی هماهنگی و مشارکت اقتصادی، سیاست گذاری و قوانین) مهم و تأثیرگذار به حساب می آیند، به گونه ای که شاخص نارسایی هماهنگی و مشارکت اقتصادی(388/0)، نارسایی نظام های حمایتی(281/0)، سیاست گذاری و قوانین(132/0) سه شاخصی هستند که از لحاظ تأثیرگذاری الویت های اول تا سوم را به خود اختصاص داده اند. با توجه به نتایج کسب شده، موانع اقتصادی به لحاظ اثرگذاری، تأثیرگذار و نامطلوب شناخته شده اند و باید در راستای توسعه کارآفرینی در نواحی روستایی تغییرات عمده ای در ساختار و نهاد حوزه های مختلف اقتصادی، صورت گیرد.
مسئولیت اجتماعی شرکت و حضور زنان در هیأت مدیره(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۰ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
343 - 363
حوزههای تخصصی:
حضور مدیران زن در ترکیب هیأت مدیره به دلیل سبک تصمیم گیری خاص و دقت نظر بالا در ایفای مسئولیت های خود تأثیر مثبت و قابل توجهی بر بهبود عملکرد و افزایش ارزش شرکت ها دارد. به طوری که حضور زنان منجر به تقویت بعد نظارتی هیأت مدیره شده و رفتارهای فرصت طلبانه را کاهش داده و عملکرد و کارایی هیأت مدیره را بهبود می بخشد. بر این اساس هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی تأثیر حضور زنان در هیأت مدیره بر مسئولیت اجتماعی شرکت ها می باشد. به منظور اندازه گیری مسئولیت اجتماعی شرکت ها از روش تحلیل محتوا استفاده شده است. نمونه آماری پژوهش شامل 129 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1392 تا 1399 است. متغیر مستقل پژوهش تعداد زنان در ترکیب هیأت مدیره و متغیر وابسته مسئولیت اجتماعی شرکت است. . مسئولیت اجتماعی به دو بعد داخلی و دو بعد خارجی تفکیک شده است. ابعاد داخلی شامل میزان افشای اطلاعات مربوط به روابط کارکنان و افشای اطلاعات مربوط به تولید، و ابعاد خارجی مشتمل بر میزان افشای اطلاعات مربوط به مشارکت اجتماعی و افشای اطلاعات مربوط به محیط زیست می باشد. نتایج پژوهش نشان می دهد که حضور مدیران زن در هیأت مدیره تأثیر مستقیم و معناداری بر ایفای مسئولیت اجتماعی داخلی و خارجی شرکت ها و میزان افشای عملکرد اجتماعی دارد. درنتیجه حضور زنان به عنوان یکی از سازوکار های حاکمیت شرکتی منجر به ایفای بهتر مسئولیت اجتماعی و افزایش میزان افشای اطلاعات گردد.
کاربست نظریه شکاف و گریز اجتماعی در جامعه ایرانی قرن اول هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ایران پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۳۳)
113 - 135
حوزههای تخصصی:
تبیین شکاف های اجتماعی جامعه ایرانی در عصر انتقال و خلافت اموی، و به دنبال آن ظهور پدیده گریز از کانون خلافت، نیازمند تحقیقی غیرروایی و کارکردگرایانه است. با سپری شدن ایام فتوح، و عدم جذب عملی ایرانیان در جامعه جدید عرب اسلامی و عدم تحقق تصورات ایرانیان برای تغییر کلی وضعشان، نه تنها شکاف های اجتماعی گذشته از بین نرفت، بلکه عملاً با گسترش نظام قبایلی و قرار گرفتن موالی در پایین ترین قسمت این ساختار، ایرانیان به عنوان اقشار فرودست از فضای جدید بهره ای نبردند. این تحقیق به روش تاریخی و بین رشته ای و در چارچوب نظریه جامعه شناختی شکاف و گریز در پی پاسخ به این پرسش است که شکاف های اجتماعی موجود در بین ایرانیان در قرن اول هجری چه تأثیری بر روند گریز آنان داشت؟ نتایج تحقیق نشان می دهد که شکاف های اجتماعی موجود در نظام اموی و ساختار قبیله ای آن زمینه های گریز لایه های متعدد جامعه ایرانی را از کانون قدرت فراهم نمود. سیاست های تبعیض آمیز امویان و وجود طبیعی شکاف های اجتماعی در جامعه ایرانی قرن اول منجر به تحقق نظریه گریز شد و این جامعه را به امید فردای بهتر آماده پذیرش دعوت عباسی کرد.
نقش فرایند دولت – ملت سازی بر تفوق ایران بر عراق در بحران هاو برخوردهای مرزی سال های 1975 -1971 م.(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخی جنگ سال ششم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۲۱)
47 - 61
حوزههای تخصصی:
بحران در روابط ایران – عراق در دوران حاکمیت بعثی ها حدفاصل سال های 1975-1971 م. به اوج خود رسید ولی با این وجود سطح تنش ها در حد درگیری های لفظی و برخوردهای مرزی باقی ماند و هیچ گاه به جنگی تمام عیار نینجامید. در اینجا این پرسش ها مطرح می شوند که چرا علی رغم بحران در روابط، این تنش ها هیچ گاه منجر به حادثه ای همچون جنگ تحمیلی نگردید؟ و چه علل و یا عواملی موجب شد که ایران بتواند در قرارداد 1975 م. الجزیره دست بالا را داشته باشد و خواسته های خود را به طرف عراقی تحمیل کند؟ دولت ایران به دلیل کسب موفقیت در حوزه های مادی فرایند «دولت – ملت سازی» و احراز شاخص ها موضع برتری پیدا نمود و توانست در عرصه های دیپلماتیک و میدان های نبرد خواسته های خود را به دولت عراق دیکته کند. این پژوهش با اتکای به اطلاعات موجود در منابع تاریخی و با رویکردی توصیفی – تحلیلی تلاش دارد به بررسی این موضوع بپردازد. یافته های این پژوهش نشان می دهند که موفقیت ایران در اجرای نسبی این شاخص ها سرشت و سرنوشت روابط دو کشور را در طی این سال ها تغییر داد و این از مهم ترین دلایل کامیابی ایران در رقابت با عراق محسوب می شود.