مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۷۲۱ تا ۲٬۷۴۰ مورد از کل ۵۳۷٬۶۸۴ مورد.
منبع:
Psychological Research in Individuals with Exceptional Needs (PRIEN), Vol. ۳ No. ۱ (۲۰۲۵) : Serial Number ۹
19-26
حوزههای تخصصی:
This study aims to identify the cognitive and emotional components of self-advocacy in exceptional learners and examine the external factors that influence their ability to advocate for themselves in educational settings. A qualitative research design was employed, utilizing semi-structured interviews with 29 exceptional learners recruited through online platforms. Theoretical saturation was reached, ensuring comprehensive data collection. NVivo software was used to conduct thematic analysis, identifying key cognitive and emotional factors related to self-advocacy. Participants shared their experiences regarding metacognitive awareness, decision-making, emotional regulation, and external support systems, providing rich qualitative data for analysis. The results indicated that self-advocacy among exceptional learners is shaped by cognitive competencies, including metacognition, decision-making, and information-seeking behaviors, as well as emotional factors such as self-efficacy, resilience, and emotional regulation. Participants who demonstrated strong metacognitive strategies and confidence were more effective self-advocates, whereas those facing anxiety or low self-efficacy struggled to assert their needs. External factors, such as educator support, family involvement, and institutional policies, played a critical role in shaping advocacy experiences. Online networks and digital advocacy resources were identified as valuable tools for enhancing self-advocacy skills. However, institutional barriers, including bureaucratic challenges and lack of awareness among educators, posed significant obstacles for learners. The study highlights the complexity of self-advocacy in exceptional learners, emphasizing the interplay between cognitive awareness, emotional resilience, and external support structures. Enhancing self-advocacy skills requires targeted interventions, including advocacy training, institutional support, and digital resource accessibility.
رسانه های نوین و عاملیت معرفتی: بررسی تأثیر هوش مصنوعی بر عاملیت سیاسی- اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
273 - 245
حوزههای تخصصی:
مردم سالاری بر این فرض بنیادین بنا شده که شهروندان بر اساس نوعی آگاهی که مبتنی بر اراده و خواست ایشان است، در امور مدنی و سیاسی مشارکت می کنند و نظام های مردم سالار وظیفه دارند به تحقق اراده جمعی در جامعه و سیاست کمک کنند. امروزه رسانه های نوین به ویژه شبکه های اجتماعی به کمک فناوری هوش مصنوعی به تولید و توزیع اطلاعات نادرست، جعلی و مغرضانه می پردازند و نظم دموکراتیک را دچار بحران کرده اند. به بیان دیگر مداخله و حضور فناوری های هوشمند در رسانه های اجتماعی به این مسئله بنیادین دامن زده که این اراده و انتخاب الگوریتم های هوش مصنوعی است که سرنوشت سیاسی و مدنی جوامع را تعیین می کند نه آگاهی و اراده شهروندان. درحالی که مشروعیت نظم دموکراتیک مشروط بر این است که بازتاب داوری حساب شده و سنجیده عموم مردم و نه واکنش سرسری و غیرارادی آنان باشد. پرسش اساسی این مقاله این است که هوش مصنوعی در بستر رسانه های نوین به ویژه شبکه های اجتماعی چگونه بر عاملیت سیاسی- اجتماعی اثر می گذارد و اراده و معرفت سیاسی- اجتماعی او را دست کاری می کند؟ در این زمینه با مراجعه با اطلاعات پراکنده موجود در ادبیات نظری و تجربی و احصای مهم ترین مضامین مرتبط، تلاش می شود این اثرگذاری کمتر بررسی شده به شکل یک الگو بازنمایی شود. بررسی کیفی داده ها نشان داد الگوریتم های هوش مصنوعی در رسانه های اجتماعی از طریق راهبردهای متنوعی، کنترل شهروندان بر معرفت، باورها و رفتارهای سیاسی و مدنی شان را دست کاری می کند که مهم ترین آن عبارت است از: آسیب معرفتی تدریجی، هک شناختی، فرسایش معرفت فردی، تضعیف معرفت علّی، افزایش معرفت احساسی و ایجاد فاصله معرفتی. به نظر می رسد لازمه کاستن از این اثرگذاری، فعال کردن عاملیت معرفتی شهروندان از طریق خودآگاهی آنان و آموزش تفکر انتقادی است، به نحوی که یک نظم دموکراتیک درونی و پایدار در افراد ایجاد شده و کنترل محیط معرفتی تا حدی از رسانه های اجتماعی هوشمند خارج شود.
نقش ادراک رهبران در تحولات اقتصادی- سیاسی هند و تأثیرش بر سیاست خارجی این کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۲۱ بهار ۱۴۰۴ شماره ۴ (پیاپی ۸۴)
225 - 241
حوزههای تخصصی:
هند از قدرت های نوظهور اقتصادی، رشد و توسعه چشم گیری را در چند دهه اخیر تجربه نموده است. این کشور با شروع اصلاحات اقتصادی در سال 1991، دست به سامان دهی اقتصاد سیاسی زد که امروز به عنوان یک قدرت اقتصادی رو به رشد، در عرصه بین المللی شناخته می شود. در این راستا، هدف این پژوهش، بررسی روندهای حاکم بر اقتصاد سیاسی کشورهند با تمرکز بر نقش ادراک رهبران این کشور می باشد. از این روی، این پژوهش سعی دارد به این سوال اساسی بپردازد،که ادراک رهبران هند چه تأثیری بر اقتصاد سیاسی و متعاقبا سیاست خارجی این کشور داشته است؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که رهبران هند بر اساس ادراک خود از شرایط نامناسب اقتصادی داخلی این کشور و نظم حاکم بر نظام بین الملل با سامان دهی مجدد ساختار اقتصادی- سیاسی در راستای منافع اقتصادی- تجاری، نقش مهم در سیاست خارجی تعامل گرا و همسو با نظم بین المللی داشته اند. در این تحقیق، سعی شده است از روش نمونه پژوهی و تحلیل روند با رویکرد تبینی در تحلیل داده ها استفاده شود. نتیجه کلی پژوهش نشان می دهد که با روی کار آمدن رهبران بعد از نهرو با رویکرد عملگرایانه که مبتنی بر درک واقع بینانه آنان از وضعیت نامناسب اقتصادی هند بوده است، دست به اصلاحات اقتصادی می زنند و در تعامل با نظم حاکم براقتصاد بین الملل ساختار نوین اقتصادی سیاسی هند را شکل می دهد و در پی آن سیاست خارجی هند نیز از آرمان گرایی و عدم تعهد به سیاست خارجی عمل گرا و همگرایی با ساختار نظام بین الملل تغییر جهت یافته است.واژگان کلیدی: هند، اقتصاد سیاسی، رهبران هند، سیاست خارجی.
بهسازی و نوسازی پیاده راه های بافت فرسوده روستایی با افزودن نانوفیبرسلولز به بلوک های خشتی؛ مطالعه موردی: پیاده راه های روستای امره (شهرستان ساری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱۸۹
۴۲-۳۱
حوزههای تخصصی:
هدف: خشت از کهن ترین و در دسترس ترین مصالح ساختمانی بوم آورد ایران است. بسیاری از نمونه های فاخر معماری در این سرزمین از خشت در سازه و کف سازی بهره برده اند. امروزه با پیشرفت علم و فناوری و متعاقب آن ورود مصالح نوین، استفاده از خشت در معماری باوجود سهولت و ارزانی تهیه محدود گشته است. محدودیت استفاده از خشت در سازه ها و روسازی پیاده راه ها به دلایلی چون مقامت اندک فشاری، کششی، خمشی، لغزشی، ترک خوردن و مقاومت کم در برابر رطوبت بخصوص در شمال کشور بوده است و این در حالی است که ورود تکنولوژی نانو به عرصه مصالح ساختمانی می تواند نویدبخش رفع مشکلاتی ازاین دست باشد. لذا پژوهش حاضر در پی بهسازی و نوسازی پیاده راه های بافت فرسوده روستایی در شمال کشور از طریق افزودن نانوفیبرسلولزی به بلوک های خشتی بوده است. ازآنجایی که در پیاده راه های بافت فرسوده و دارای بار ترافیکی اندک، مقاومت فشاری، لغزشی، و میزان جذب آب پوشش کف از عوامل حیاتی است، این پژوهش با هدف ارزیابی عملکرد خشت تثبیت شده با نانوفیبرسلولزی به منظور استفاده از آن در روسازی پیاده راه های دارای بار ترافیکی اندک در روستای امره در شهرستان ساری، به مطالعه عوامل نامبرده خواهد پرداخت. همچنین بلوک های تثبیت شده را ازلحاظ رنگ بررسی خواهد کرد. روش پژوهش: روش انجام پژوهش مبتنی بر مطالعات میدانی و بررسی های محیطی و با روش های تجربی-آزمایشگاهی است. یافته ها: نتایج حاصل نشان داده است با افزایش درصد افزودنی نانوفیبرسلولزی تا ده درصد، مقاومت فشاری نمونه ها در تمامی سنین 3، 7، و 28 روز افزایش یافته است و با افزایش درصد نانوفیبرسلولزی به 15 درصد، نرخ بهبود کاهشی بوده است. همچنین بیشترین مقاومت فشاری حاصل مربوط به خشت های تثبیت شده با 10 درصد نانوفیبرسلولزی و 28 روز پس از عمل آوری بوده است که نسبت به نمونه شاهد با همین سن 69 درصد افزایش داشته است. نتیجه گیری: نتایج همچنین نشان داده است که افزایش مدت زمان عمل آوری موجب افزایش مقاومت فشاری در تمامی نمونه های آزمایشگاهی گشته است. همچنین میانگین عدد اصطکاک سطحی مربوط به مقاومت لغزشی و جذب آب نمونه ها با افزایش درصد نانوفیبرسلولزی به 15 درصد، نسبت به نمونه شاهد به ترتیب حدود 11 و 20 درصد کاهش داشته است. همچنین هیچ گونه تغییر رنگی در نمونه های آزمایشگاهی نسبت به نمونه شاهد مشهود نبوده است.
برآورد بردارهای غیرخطی دستمزد و تورم با تکنیک مارکوف سوئیچینگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و بانکداری اسلامی دوره ۱۴ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۵۱
465-482
حوزههای تخصصی:
امروزه بهره وری یک ضرورت برای رشد اقتصادی و ارتقای سطح زندگی و رفاه یک کشور محسوب می شود. از اوایل دهه 1970 بهره وری یکی از مهم ترین موضوعاتی بوده است که در سطح سازمان ها و در کشورها، توجه ویژه ای را به خود جلب کرده است. در واقع مقدار و نرخ رشد بهره وری در هر کشور، تأثیر به سزایی در روند متغیرهای کلان اقتصادی در سطح جهانی دارد. عوامل بسیاری بر بهره وری تأثیرگذارند که در این بین، نقش دستمزد و تورم می تواند حائز اهمیت فراوانی باشد. شاخص های کمی تورم، دستمزد و بهره وری به تنهایی آگاهی بخش و مؤثر نیستند. به این دلیل، یکی از روش های علمی برای مطالعه داده های اقتصادی، مدل بندی آماری آنها با استفاده از ابزارهای غیرخطی همانند تکنیک مارکوف سوئیچینگ می باشد. این مقاله ضمن بررسی مزیت های تکنیک مارکوف سوئیچینگ، این روش را در قالب یک مدل اقتصادسنجی در زمینه بررسی تأثیرات غیرخطی دستمزد و تورم بر بهره وری نیروی کار در 17 کشور منتخب درحال توسعه طی دوره زمانی 2006 تا 2020 به کار می گیرد. نتایج به دست آمده نشان می دهد که در هر دو رژیم رونق و رکود، اثرات تقاطعی دستمزد و تورم، تأثیر منفی بر بهره وری نیروی کار دارد.
گیاهان دارویی نام برده در قرآن و سنت و تطبیق آنها با پزشکی نوین
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم، به عنوان کتاب هدایت، نه تنها به مسائل دینی و اخلاقی پرداخته، بلکه اشاراتی نیز به دنیای طبیعت و گیاهان داشته است. که هم جنبه ی تذکر و عبرت دارند و هم به اهمیت گیاهان در زندگی انسان اشاره می کنند. قرآن کریم گیاهان را به عنوان بخشی مهم از آفرینش الهی، منبع رزق و تغذیه، زینت زمین و مثال هایی برای عبرت آموزی معرفی می کند که نشان دهنده ی جایگاه ویژه ی گیاهان در نظام فکری و ارزشی اسلام است. در طول تاریخ، گیاهان دارویی به عنوان منابع ارزشمند درمان و پیشگیری از بیماری ها در جوامع انسانی مورد استفاده قرار گرفته اند. قرآن کریم و احادیث نبوی به عنوان دو منبع معتبر دینی نه تنها به اصول اخلاقی و اجتماعی، بلکه به موضوعات مربوط به سلامت و درمان نیز پرداخته اند. در این متون، گیاهان دارویی مختلفی همچون زیتون، خرما، سیر، عسل و سیاه دانه به عنوان ابزارهایی با خواص درمانی ویژه ذکر شده اند که نیازمند بررسی دقیق و علمی می باشند. این پژوهش با روش کتابخانه ای (اسنادی) و با هدف دستیابی به اهدافی از جمله ،شناسایی جامع گیاهان دارویی ذکر شده در قرآن و سنت،بررسی و تحلیل روایات و آیات مرتبط با این حیطه ،شناسایی پتانسیل های درمانی و کاربردهای جدید و تطبیق این نتایج با یافته های علمی مدرن است. این پژوهش به بررسی جایگاه گیاهان دارویی در متون اسلامی و تطبیق آن با یافته های علمی معاصر می پردازد.
Iran as a Middle Power Balancer: (Time for a Paradigm Shift in Iranian Foreign Policy)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
World Sociopolitical Studies, Volume ۹, Issue ۱ , Winter ۲۰۲۵
193 - 226
حوزههای تخصصی:
The international order is undergoing profound transformations, ushering in a transitional period marked by instability and redefined power structure. This global transition has created a power vacuum in the Middle East, where regional actors, including Iran, Turkey and Israel, are pursuing unilateral strategies to establish dominance. However, these efforts have intensified rivalries and instability, while events such as the October 7 Hamas attack on Israel, Hezbollah’s involvement in the conflict, escalating tensions in Syria, and the eventual fall of Bashar al-Assad have further exacerbated regional instability. This study explores a pivotal question: What strategy can safeguard Iran’s national interests amidst the dynamic transitions in the international and regional order? The research posits that Iran, as a pivot state, should adopt a paradigm shift to an issue-based foreign policy. This strategic shift enables Iran to move beyond a security-driven, survival-focused paradigm toward becoming a constructive middle power balancer. By prioritizing multilateral cooperation, addressing critical regional issues, and fostering diplomatic engagement, this approach enhances Iran’s ability to manage tensions, strengthen its influence, and promote stability. Ultimately, this redefined role aligns Iran’s national interests with broader regional and global frameworks, ensuring a more resilient and impactful foreign policy stance.
مطالعه جامعه شناختی کیفیت مطالبه گری اجتماعی در بین شهروندان سنندج
منبع:
زیست سیاست و توسعه دوره اول تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲
45 - 62
حوزههای تخصصی:
هدف: مقاله حاضر سعی در تبیین این مسأله را دارد که مطالبات اجتماعی شهروندان سنندجی در راستای حل مشکلات در حوزه خدمات شهری به چه صورت بوده است و چه مؤلفه ها و شرایطی در شکل گیری مطالبه اجتماعی شهروندان یا عدم آن نقش داشته است.. در تحقیق حاضر چگونگی مطالبات اجتماعی در حوزه خدمات شهری در سنندج با بهره گیری منظومه ای از سازه های مفهومی/ نظریِ مرتبط از جمله مفاهیم کنش، بوروکراسی، عادت واره، میل به پیشرفت، سود-زیان، مطالبه اجتماعی، دلزدگی و حقوق شهروندی مورد بررسی قرار گرفتروش: جهت نیل به هدف تحقیق از روش تحلیل مضمون (به مثابه روش) بهره گرفته شد. مشارکت کنندگان شامل آن دسته از شهروندان سنندجی است که در سال 1403 در شهر سنندج زندگی می کردند و بیش از ده سال سابقه سکونت داشتند. جهت انتخاب نمونه ها از روش نمونه گیری هدفمند استفاده گردید. انتخاب نمونه ها نیز با رعایت تنوع در پایگاه اجتماعی و اقتصادی، طیف های سنی، رشته تحصیلی و تمایل بیشتر به همکاری در پژوهش، انجام گردید. برای گردآوری داده ها از تکنیک مصاحبه کیفی عمیق به شیوه نیمه ساخت یافته استفاده گردید و با 38 نفر مصاحبه به عمل آمد. سپس مصاحبه ها با استفاده از نرم افزاز maxqda و تکنیک های کدگذاری مورد تحلیل قرار گرفتند. در راستای تحلیل داده ها از مدل استربرگ و دپوی و گیتلین بهره گرفته شد. براساس این مدل، داده ها در شش مرحله مدیریت داده ها، ساخت و تدوین مضمون ها ، گروه بندی مضمون ها در سطوح بالاتر انتزاع، ترسیم داده ها، کشف معانی و تم های زیرین یا توسعه تحلیل و اشباع تماتیک تحلیل شدند.یافته ها: یافته های تحقیق دربرگیرنده 35 مفهوم بود که در 11 مضمون طبقه بندی شدند. مضمون های به دست آمده نیز در سه مضمون اصلی دسته بندی شدند؛ این مضامین حکایت از آن دارند که از یک سو، عدم آموزش مطالبه اجتماعی در نهاد خانواده و نهاد آموزش و پرورش، فرایندهای بوروکراتیک طولانی و ناکارآمد و همنوایی اجتماعی منفی مانع شکل گیری زمینه های مطالبه اجتماعی در حوزه خدمات شهری شده اند (انسداد ساختاری) و از سوی دیگر، احساس نیاز و تمایلی در زمینه حل مشکلات حوزه خدمات شهری یا ارتقای آن شکل نگرفته است و در نظام فکری مردم باور به تغییر به واسطه مطالبه اجتماعی جایگاهی ندارد (فقدان عادت واره مطالبه اجتماعی). چنین شرایطی موجب شده است که شهروندان سنندجی در حوزه خدمات شهری مطالبه اجتماعی نداشته اند.نتیجه گیری: این نتیجه بیانگر آن است که در شکل گیری عدم مطالبه اجتماعی در حوزه خدمات شهری عوامل ساختاری و عاملیتی نقش دارند. بنابراین مطالبه اجتماعی نه صرفاً امری عاملیتی است و نه صرفاً امری ساختاری، بلکه دربرگیرنده هر دو بُعد کنش می باشد. دیگر نتیجه تحقیق حکایت از آن دارد که در جامعه سنندج انسداد ساختاری و بوروکراسی بیمار منجر به شکل گیری دلزدگی در سازمان های بوروکراتیک شده است که می توان آن را دلزدگی بوروکراتیک نامید.
بحران مفهومی قانون به مثابه بنیاد اساسی مسائل اجتماعی نظام حقوقی - قضایی ایران معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۶ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۱
135 - 150
حوزههای تخصصی:
مفهوم قانون در ایران معاصر مبتنی بر چالشی بنیادین تکوین پیدا میکند که حاکی از نوعی واگرایی مفهومی است؛ چرا که مفهوم قانون در تلقی مدرن مبتنی بر رویکردی اومانیستی و سکولار است و ماهیتی اتونوم دارد. مصدر قانون عقل عملی محض است که به تعبیر کانت از هر آنچه غیر از خود عقل است مستقل شده، و به همین دلیل از منابع دینی و وحیانی نیز استقلال تام و تمام دارد و وابستگی به شریعت هویت اتونوم آن را مخدوش می سازد. از طرف دیگر قواعد شرعی کاملا متکی بر منابع وحیانی هستند و مصدر آنها اراده ی الهی است و استقلال آنها از منابع دینی، هویت الهی آنها را زیر سوال میبرد. این واگرایی مفهومی جمع دو نظام هنجاری مدرن و اسلامی را در یک جامعه از نظر منطقی غیرممکن می سازد و از همین رو به مثابه ی ریشه ی مسائل اجتماعی نظام حقوقی – قضایی ایران معاصر قابل بیان است؛ چالشی که زمینه ی مسائل و آسیب های اجتماعی متعدد و متنوعی را به دلیل عدم تناسب دو نظام هنجاری واگرا فراهم میکند؛ مسائلی چون دوگانگی در ارزش های اجتماعی و سبک زندگی، از هم گسیختگی در نظام تربیتی و آموزشی و قضایی، عدم انسجام و کارآمدی دستگاه عدالت کیفری و بحران هویتی جامعه ی ایرانی، از جمله مهمترین مسائلی است که ریشه در چالش مفهومی قانون دارد و حل این مسائل نیز وابسته به بازخوانی عمیق و حل ریشه ای این چالش مفهومی است.
الگوهای تاب آوری کسب و کارهای گردشگری در بحران های اجتماعی و فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۶ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۱
199 - 218
حوزههای تخصصی:
این مقاله با هدف ترسیم الگوی تاب آوری کسب و کارهای گردشگری در بحران های اجتماعی و فرهنگی طراحی گردیده است. در این پژوهش از روش شناسی کیفی تحلیل محتوای عرفی استفاده شده است. مطلعین در این پژوهش بیست و دو نفر از شاغلین و مدیران کسب و کار گردشگری در بخش خصوصی، دولتی و میان بخشی بوده اند که از طریق نمونه گیری هدفمند و بر اساس معیارهایی همچون حداکثر تنوع (سن و جنس، تحصیلات و غیره) انتخاب گردیده اند. شهر شیراز به عنوان میدان مطالعه ی پژوهش حاضر در نظر گرفته شده است. داده های حاصل در این رساله از طریق تکنیک شبکه ی مفهومی مورد تحلیل قرار گرفته اند. نه شبکه ی مفهومی در این پژوهش برساخته شده است. این شبکه ها شامل «استفاده از ظرفیت های موجود در کسب و کار»، «انعطاف پذیری راهبردی و عملیاتی»، «برنامه ریزی صحیح در جهت تأمین منابع موردنیاز سازمان»، «مدل سازی»، «تقویت تاب آوری روانشناختی»، «سیاست گذاری بین الملل»، «سرمایه اجتماعی»، «مدیریت دانش» و «تغییر و نوآوری در کسب و کار» می شود. این مفاهیم، مؤلفه های تشکیل دهنده الگوی تاب آوری کسب و کار در زمان بحران هستند.
مطالعه دیالکتیک تجربه زیسته بیگانگی و ادراک پدیداری از نهاد علم؛ مورد کاوش، دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه تجربه زیسته بیگانگی دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف و زوایای گوناگون آن در پیوند با ادراک پدیداری آن ها از دانشگاه هدف مطالعه را تشکیل می دهد. 19 دانشجو، به وجهی هدفمند و بر پایه معیارهای شمول به عنوان آگاهی دهندگان پژوهش انتخاب شدند. داده یابی از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته و کاوش در تجربیات با روش کلایزی صورت گرفت. 3 مضمون «استنکاف و انصراف از انتخاب پیشین، دروازه کردارها و گفتارهای بازاندیشانه پسین»، «تحقیر در نظاره فرصت های بر باد و هزینه های بر آب» و «رجحان یافتگی اضطرار مفارقت بر انتخاب متابعت» بازنمایی کننده تجربه زیسته بیگانگی آگاهی دهندگان هستند. پدیدار بیگانگی در پیوندِ همزمان با مناسبات درون دانشگاهی و زمینه های زیست شده برون دانشگاهی در دانشجویان متحقق می شود. در همین راستا، «برهم کنشی زندگی کنکوری و موفقیت تحصیلی کالایی شده»، «حک شدگی برساخته های بازار در مناسبات انتخاب رشته» و «فهم ذات انگار از نخبگی» زمینه های برون دانشگاهی مقدم بر تجربه زیسته بیگانگی دانشجویان را تشکیل می دهند. 4 مضمون «شریف؛ آمیزنده محاسبه پذیری و عقلانیت بازار»، «شریف؛ سکوی پرتاب به خارج از کشور»، «شریف؛ کارگزار جامعه پذیری ابزاربنیاد و درجه اندیش» و «شریف؛ هادم کثرت های هویتی» در حکم وجوه سازنده ادراک پدیداری دانشجویان از نهاد علم هستند. برساخت صورتبندی های انتقادی از انشقاق و چندپارگی های موجود درون وزارتخانه ای و میان وزارتخانه ای در خصوص شاخه های مختلف علوم، همنشین سازی علوم انسانی ازیک سو و علوم پزشکی و فنی مهندسی از سوی دیگر ذیل ملاحظات میان رشتگی و سرانجام، بازاندیشی های معطوف به انگاره وحدت علوم محوری ترین نتایج مطالعه را تشکیل می دهند. استخدام مفاد مذکور در مقام سیاست گذاری و برنامه ریزی نظام آموزش عمومی و عالی کشور به مراتب زمینه ساز فروکاهش و تعدیل تجربه زیسته بیگانگی در نهاد دانشگاه خواهد بود.
شیوه های بهره گیری از نظریه در پژوهش های جامعه شناسی؛ مروری نظام مند برای شناسایی چالش ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع این تحقیق ناظر بر شیوه های بهره گیری دانشجویان جامعه شناسی از نظریه در پژوهش بوده و با هدف شناسایی چالش ها در این خصوص انجام شده است. مطالعه حاضر با اتکا به مرور نظام مند 176 پژوهش در رشته جامعه شناسی و در بازه زمانی 1400-1391، به این نتیجه دست یافت که چالش های موجود را می توان ذیل چهار محور خلاصه کرد: 1) اختلال در نسبت یابی تحلیلی (اشتباه در انتخاب نظریه)؛ 2) ضعف در درک، تفسیر و تطبیق مفاهیم نظری (ناتوانی در پردازش نظریه)؛ 3) اختلال در فاصله گذاری تحلیلی با نظریه (باور قلبی به صادق بودن نظریه)؛ 4) تحمیل پیش فرض نظری به واقعیت (تمایل قلبی به صادق بودن نظریه). یافته ها گویای آن است که این مشکل به ساختارهای آموزشی و فرهنگی مسلط بر تولید علم در کشور باز می گردد؛ اگرچه بخش اندکی از آن را می توان به مهارت های فردی نیز نسبت داد. از این رو، برای عبور از وضع موجود نیازمند تحول در سه سطح راهبردی هستیم: 1) تحول در گفتمان نظریه پردازی؛ 2) بازآرایی نهادی نظام آموزش عالی؛ 3) تقویت تربیت نظری دانشجو. دستیابی به چنین افق هایی نیز تنها از مسیر تقویت اراده جمعی در دانشگاه، بازاندیشی در سنت های رایج و تقویت روحیه گفت وگوی انتقادی ممکن است. در غیراین صورت، بهره گیری از نظریه در میان بخشی از جامعه دانشگاهی همچنان در سطحی نمایشی، صوری و غیرمولد باقی خواهد ماند.
برون سپاری آموزش کارکنان: فرصت ها و چالش های پنهان (نمونه پژوهی: شرکت ملی نفت تهران)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: تحقیقات گسترده در حوزه برون سپاری نشان می دهد که این راهبرد در صنایع مختلف با پذیرش و مقبولیت گسترده ای روبه رو شده است. بر اساس بررسی های انجام شده، روند تحول مفهوم برون سپاری طی دهه اخیر حاکی از آن است که این رویکرد از تمرکز بر تأمین مواد اولیه و خدمات فنی، به سمت خدمات اداری و مشاوره ای و در جدیدترین شکل خود، یعنی آموزش و بهسازی کارکنان، تغییر یافته است. در این راستا، پژوهش حاضر با هدف شناسایی قوت ها و ضعف های برون سپاری دوره های آموزشی کارکنان شرکت ملی نفت تهران تدوین شده است.
روش: این تحقیق در پارادایم تفسیری و با راهبرد مطالعه موردی انجام پذیرفته است. برای گردآوری داده ها، از دو روش کتابخانه ای و میدانی بهره گرفته شده است. در روش کتابخانه ای اسناد و منابع اطلاعاتی موجود، از قبیل سایت ها، کتاب ها و مقاله های فارسی و انگلیسی، مطالعه و مرور شده است و در روش میدانی، مصاحبه های عمیق با کارکنان آموزش دیده دوره های برون سپاری شده صورت گرفته است. پس از تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل مضمون، ۸ مضمون اصلی و ۲۰ مضمون فرعی شناسایی شد.
یافته ها: یافته های این پژوهش در بخش قوت ها، دستیابی به مزیت رقابتی، مزیت مالی و اقتصادی و همچنین، افزایش رضایتمندی و نشاط کارکنان را نشان می دهد. این عوامل به طور مستقیم به بهبود عملکرد سازمان و ارتقای کیفیت آموزش ها منجر می شوند. در مقابل، در بخش ضعف ها، مشکلاتی نظیر آشفتگی فرهنگ سازمانی و ناکارآمدی مدیریتی شناسایی شدند که می توانند بر فرایند برون سپاری تأثیر منفی داشته باشند.
نتیجه گیری: با توجه به اهمیت برون سپاری در دنیای امروز، نتایج این تحقیق می تواند راهنمایی ارزشمند برای مدیران و تصمیم گیرندگان باشد تا با اتخاذ رویکردهای مناسب، از مزایای برون سپاری بهره مند شوند و چالش های موجود را مدیریت کنند.
ارائه مدل ریاضی جهت بررسی مزیت های اقتصادی راهبردهای نگهداری و تعمیرات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین مفاهیم مدیریت در صنایع تولیدی و بزرگ مفهوم تعمیرونگهداشت است که تأثیر قابل توجهی بر بهره وری، عملکرد بهینه و همچنین هزینه های ناشی از شکست های ناگهانی در صنایع تولیدی دارد. بسیاری از مدیران حوزه نگهداری عقیده دارند استفاده از سیاست نگهداری پیش بینانه در مقام مقایسه با دیگر سیاست های نگهداری به دلیل مدت زمان بالاتر چرخه عمر تجهیزات از نگاه هزینه ای مناسب تر است، اما مستندات قابل اتکائی برای اثبات این عقیده در کسب وکارهای تولیدی وجود ندارد. هدف این مقاله طرح ریزی یک مدل ریاضی، جهت کمک به مدیران در فرآیند تصمیم گیری انتخاب مناسب ترین رویکرد نگهداری از منظر هزینه-فایده است. در این مطالعه، ما از توزیع احتمالی گاما برای تخمین زدن مدت زمان لازم برای روی دادن پیشامد خرابی در یک پمپ، قبل و پس از خرابی استفاده کردیم. با این کار، ما هزینه سه رویکرد مختلف نگهداری (اصلاحی، پیشگیرانه و پیش بینانه) را با در نظر گرفتن پارامترهای مختلف موردبررسی قرار دادیم. مشاهده شد که رویکرد اصلاحی به دلیل فقدان فرآیند نگهداری ازنظر چرخه عمر دارای کوتاه ترین مدت زمان و ازنظر هزینه دارای بیشترین مقدار است، در مقابل رویکرد پیش بینانه ازنظر چرخه عمر طولانی ترین مدت زمان و ازنظر هزینه دارای کمترین مقدار بود و رویکرد پیشگیرانه بین دو همتای خود قرار گرفت. مدل ریاضی موجود در این تحقیق به مدیران این حوزه جهت تصمیم گیری در مورد انتخاب مناسبت ترین سیاست نت کمک می کند.
مطالعه عوامل مؤثر جامعه شناختی بررفتارهای هولیگانیستی تماشاگران زن در مسابقات فوتبال لیگ برتر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد اجتماعی فرهنگی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۵
1 - 38
حوزههای تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر «مطالعه عوامل جامعه شناختی مؤثر بر رفتارهای اوباش گری (هولیگانیستی) تماشاگران زن در فوتبال لیگ برتر ایران» است. در تحقیق حاضر نابهنجاری از بعد جامعه شناختی مورد تبیین و بررسی قرار گرفته است. روش این پژوهش پیمایشی و ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته است. جامعه آماری این پژوهش را تماشاچیان زن حاضر در ورزشگاه های ورزشی فوتبال در هنگام برگزاری مسابقات لیگ برتر تشکیل می دهند که از این تعداد ۲۰۳ نفر به عنوان حجم نمونه از طریق نمونه گیری تمام شماری انتخاب شدند. یافته ها نشان دادند بین تخلیه هیجانات (240/0)، احساس ناکامی (432/0)، احساس جوانی و هویت (273/۰)، احساس تعلق اجتماعی (733/0-)، محرومیت نسبی (303/0)، انزوای اجتماعی (332/0)، مصرف رسانه ای (276/0)، مسئولیت پذیری اجتماعی (332/0)، پایگاه اجتماعی اقتصادی (223/0-) و نابهنجاری رابطه معناداری وجود دارد. نتایج پژوهش نشان داد پیش شرط های اجتماعی و روان شناختی که بر فعالیت و رفتار اجتماعی افراد تأثیر می گذارند، تا چه حد متأثر از محیط های اجتماعی شامل نهادها و ساختارهای اجتماعی، اعتقادات و ارزش های فرهنگی است که افراد در آن زندگی می کنند.
اصول سیاست جنایی فقه امامیه با تکیه بر آموزه های اجتماعی قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قرآن و علوم اجتماعی سال ۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۱۷)
52 - 85
حوزههای تخصصی:
سیاست جنایی به عنوان دانشی نوپدید و میان رشته ای است که در پی بررسی چرایی و چگونگی شکل گیری سیاست های مربوط به جرم و جنایت، واکنش جامعه و دولت به این مسائل و نحوه تأثیرگذاری عوامل اجتماعی و سیاسی بر جرائم است؛ ازاین رو در مرحله نخست به دانش حقوق و علوم سیاسی تعلق دارد؛ اما به لحاظ محتوایی از حوزه های مختلف اجتماعی به ویژه فرهنگ تأثیرپذیر است. باتوجه به اهمیت این تأثیرپذیری در جامعه اسلامی پژوهش حاضر برخی اصول سیاست جنایی اسلام را با تمرکز بر آموزه های اجتماعی قرآن بررسی نموده است؛ بدین منظور اسناد معتبر دینی، به ویژه آیات قرآن و منابع تفسیری با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی، مورد ارزیابی قرارگرفته اند و ازآنجاکه برای دستیابی به رهنمودهای قرآن از منطق علت یابی ارسطویی استفاده شده است، علت غایی و علت صوری مبنای فهم رویکردی قرارداده شده است. براین اساس اصول مذکور در دو بعد مرتبط با اهداف و علل مجازات و اصول حاکم بر اجرای آن ها مورد تحلیل قرارگرفته است. انطباق حداکثری این اصول با آموزه های قرآنی و سنت های اسلامی؛ ضرورت اجرای این اصول برای تأمین عدالت اجتماعی و انصاف در نظام کیفری اسلام و تقدم رویکرد اصلاح و ترمیم جامعه بر مجازات و تنبیه بزهکاران، عمده دست یافت های این پژوهش است که بر اساس آن تغییر مدل سیاست جنایی از رویکرد اقتدارگرایانه موجود به سمت عدالت ترمیمی اجتناب ناپذیر تشخیص داده شده است تا از این طریق تعاملی سازنده میان بزهکار، بزه دیده و جامعه به دست آمده و کیفیت زندگی و روابط اجتماعی بهبود یابد.
موانع فردی و اجتماعی نیکوکاری از دیدگاه قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شیوه حل مسائل اجتماعی و عمومی یکی از موضوعات اولویت دار در حوزه ی پژوهش های کاربردی است. نیکوکاری از جمله مفاهیم ارزشمندی محسوب می شود که در آموزه های دینی، به ویژه در قرآن کریم، مورد توجه و سفارش قرار گرفته است. به صراحت قرآن کریم، مؤمنان واقعی کسانی هستند که همواره می کوشند خود را به صفات احسان و نیکوکاری آراسته سازند. نیکوکاری که انجام یک فعل خیر است، مصادیق بسیار گسترده ای دارد و در منابع اسلامی از آن با عنوان «احسان» یادشده است. نمونه هایی از این مصادیق شامل کمک های مالی و مادی و همچنین ساخت بناهای عمومی و عام المنفعه است؛ ازاین رو مفهوم نیکوکاری کارکردهای فراوانی در زمینه های فردی، اجتماعی، فرهنگی و معنوی دارد. بااین حال، همواره مسائلی وجود دارند که مانع انجام کار خیر می شوند. این عوامل بازدارنده گاه جنبه فردی و گاه جنبه ی اجتماعی دارند. یافته های پژوهش نشان می دهد که در آموزه های دینی به ویژه قرآن کریم، عواملی مانند بخل، تکبر و فرومایگی به عنوان موانع فردی نیکوکاری معرفی شده اند و عواملی مانند تعریف نادرست نیکوکاری، عدم وجود فرهنگ اعتماد در بین افراد و نهاده ای جامعه، اختلافات و تفرقه های اجتماعی و دینی به عنوان موانع اجتماعی معرفی شده اند. در مقاله ی حاضر این مسئله به عنوان یک پرسش اساسی، با استناد به قرآن کریم مورد کاوش قرارگرفته است. پژوهش پیش رو با بررسی منابع کتابخانه ای و به روش توصیفی-تحلیلی انجام شده و هدف آن، بررسی موانع اجتماعی و فردی نیکوکاری از دیدگاه قرآن است
The Authority of Arbitration in Determining the Liability of Multiple Actors in Foreign Investment Corruption(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The importance of investment and the necessity for its legality, alongside the occurrence ofcorruption due to the involvement of multiple actors in the investment process, render itsexamination - especially in arbitration - unavoidable. Corruption may manifest through foreigninvestors and pressures from their home states or affiliated intermediaries, taking the form ofbribery and collusion with domestic officials of the host state or through threats against them.Furthermore, the emergence of corruption may stem from structural weaknesses or corruption-laden processes within the host state’s system. At times, a combination of all the aforementionedfactors, alongside the involvement of third parties, can create a corrupt and illegal investmentprocess. Given the private nature of arbitration, the primary question arises: does an arbitraltribunal possess the jurisdiction and authority to examine and determine the liability of each ofthe aforementioned actors? Through an analytical and documentary investigation, this articleestablishes that, firstly, arbitral tribunals generally do not have the power to investigate criminalbehavior and related inquiries; secondly, due to secrecy and threats against witnesses, collectingand maintaining the security of evidence within the sovereign territory of the host state ischallenging; thirdly, ICSID tribunals often rely on the “balance of probabilities” and significantlyon “red flags” and reports from anti-corruption organizations. Fourthly, the consideration of theinitiating factor of corruption, the degree of influence of participating actors (the prevalenceof corruption in the host state and the level of the host state’s involvement in the occurrenceof corruption), as well as the circumstances of “duress” and “hostage” situations and thenature of the bribe (transactional / variance), may lead, depending on the case, to the completecondemnation of the investor ( and a finding that the investment is unjust) or a reduction ofliability or immunity for the host state.
التنظیم القانون للمصرف الجسری دراسه فی قانون المصارف العراقی رقم 94 لسنه 2004
حوزههای تخصصی:
إفلاس البنوک هو أحد التهدیدات التجاریه الحالیه. تتمتع البنوک بتأثیر کبیر على الاقتصاد الوطنی والدولی بسبب وجود رؤوس أموال کبیره وعلاقات مع العدید من الجهات التجاریه، وبالتالی إذا حدث توقف فی نشاطها فإن ذلک سیکون له آثار سلبیه على الاقتصاد. ولذلک یبحث المشرّعون عن سبل إعاده تأهیل البنوک المتوقفه لمنع إفلاسها، وإنشاء بنک جسری هو أحد وسائل منع الإفلاس وتصفیه البنوک. تبنّى المشرّع العراقی نظام المصرف الجسری ونص علیه فی قانون المصارف العراقی رقم (94) لسنه 2004 . ولکن المشرع لم یقدم تعریفاً لهذا البنک، لذا وجب تعریف هذا البنک تعریفاً دقیقاً وتحدید أحکامه وآثاره القانونیه. لذلک سنسعى فی هذا البحث للإجابه على هذا السؤال: ما هی طبیعه البنک الجسری بالضبط وما هی أحکامه وآثاره فی النظام القانونی العراقی؟ وفی هذا المقال الذی کُتب بالمنهج الوصفی والتحلیلی والمکتبی توصلنا إلى النتائج التالیه: المصرف الجسری مصرف مؤقت ذا طبیعه استثنائیه قانونیه یحل محل المصرف المتعثر أو الخاضع للوصایه بأهداف وإداره جدیده، وتکون وظیفته الأساسیه عبور المصرف القدیم مرحله التعثر والاضطرابات وتهیئته والبحث عن مشتر راغب، ویمتاز هذا المصرف بأنه مملوک للدوله وأنه ذا طبیعه مؤقته ومستثنى من رأس المال الذی یتطلبه القانون، وأنه مصرف وسیط یهدف إلى تصحیح مسار المصرف المتعثر وتهیئته إلى مشتر راغب، حیث یقوم البنک المرکزی بتأسیسه وإصدار الترخیص المصرفی له لمزاوله نشاطه وأعماله المصرفیه.
Sending Weapons to Ukraine under the Prohibition of the Use of Force and the Law of Neutrality(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The claim of Russia’s humanitarian intervention in Ukraine serves as a legal justification for theuse of force. However, there is no evidence supporting allegations of genocide in the Donetskor Luhansk regions. While the majority of states oppose Russia’s invasion, this does not justifyoverlooking the rule of law, particularly the law of neutrality. In Ukraine’s struggle againstRussian aggression, the United States and its allies have provided weapons and military trainingto Ukrainian forces. This unprecedented support violates the prohibition of the use of force andthe law of neutrality. According to the Thirteenth Hague Convention of 1907, neutral countriescannot supply “war material of any kind” to belligerent powers. Consequently, Russia holdsthe right to take countermeasures against governments violating neutrality. Furthermore, underArticle 52 of the First Protocol to the Geneva Convention of 1949, Russia may target weaponsin Ukraine’s possession. However, if Russia targets these weapons before they are actively usedby Ukraine, such an attack could violate jus ad bellum, as the transfer of weapons alone cannotbe classified as an armed attack against Russia.







