مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
سبک تدریس
حوزه های تخصصی:
طی سالهای اخیر، معلمین به عنوان یکی از مهمترین عوامل در تعلیم و تربیت بیش از پیش مورد توجه محققین قرار گرفتهاند. در این راستا، تلاشهای زیادی جهت یافتن روابط بین متغیرهای مختلف معلمان (از جمله کارآمدی، تحلیلرفتگی شغلی، سبک تدریس و هوش هیجانی) و ویژگیهای جمعیت شناختی آنان (نظیر جنسیت، میزان تحصیلات، و سابقه تدریس) در رشتههای وابسته به تعلیم و تربیت صورت گرفته است. با این وجود، فقدان چنین تحقیقاتی در رشته آموزش زبان انگلیسی محسوس می باشد. هدف از تحقیق حاضر، یافتن روابط میان برخی از این متغیرها در بین معلمان زبان انگلیسی ایرانی بود. بدین منظور، 264 معلم زبان انگلیسی به چهار پرسشنامه کارآمدی، تحلیلرفتگی شغلی، سبک تدریس، و هوش هیجانی پاسخ دادند. نتایج تحلیل دادههای جمعآوری شده حاکی از وجود همبستگی معنا دار در بین برخی از اجزا این چهار متغیر از یکسو و اختلاف معنا دار در بین بعضی از این اجزا بر اساس جنسیت، میزان تحصیلات، و سابقه تدریس افراد شرکتکننده در تحقیق بود.
تأثیر سبک یادگیری دانشجویان بر سبک تدریس مرجّح آنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظر به وجود رابطه بین سبک یادگیری افراد با سبک تدریس مرجّح آنان، مطالعه پیمایشی حاضر با هدف بررسی تأثیر سبک تدریس مرجح دانشجویان رشته علوم تربیتی دانشگاه فردوسی مشهد بر سبک یادگیری آنان انجام شد. 180 دانشجو از میان 500 دانشجو در سال تحصیلی1390-1389 از طریق جدول نمونه گیری مورگان، انتخاب شده و به پرسشنامه های سبک تدریس و سبک یادگیری پاسخ دادند. نتایج نشان داد که دانشجویان به سبک تدریس فعال گرایش دارند و سبک یادگیری غالب آنان نیز سبک همگرا و جذب کننده است. به علاوه، دانشجویانی که سبک تدریس فعال را ترجیح می دهند، سبک یادگیری آنان اغلب واگراست طبق یافته ها پیشنهاد می شود که استادان از روش های فعال تدریس استفاده کنند و در ضمن طراحی های تدریس خود شیوه های متفاوتی به کارگیرند تا دانشجویان در تمام شیوه های یادگیری مهارت پیدا کنند و با لحاظ شدن سبک های مختلف تدریس مرجح آنان، موجبات پیشرفت تحصیلی آنان فراهم شود.
نقش سبک های تدریس معلمان بر میزان بی انضباطی های دانش آموزان: تحلیل مبتنی بر شخص(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مشکلات انضباطی دانش آموزان دارای عللی چندگانه هستند که اثرات منفی خود را بر جنبه-های مختلف فرایندهای یاددهی-یادگیری می گذارند. این پژوهش با هدف تعیین سبک های تدریس معلمان در درجه اول و هم چنین تعیین روابط بین نوع سبک تدریس با میزان رخداد مشکلات انضباطی انجام گرفت. نمونه پژوهش 265 نفر از معلمان مقطع متوسطه شهر تبریز بودند که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده های پژوهش از یک مقیاس محقق ساخته برای سنجش بدرفتاری های دانش آموزان و از مقیاس سبک تدریس مقتدرانه (ارتسوق، 2009) استفاده شد. با توجه به ماهیت چند متغیری سبک تدریس برای تشخیص نوع سبک کلاس داری معلمان از تحلیل خوشه ای به روش سلسله مراتبی استفاده شد. نتیجه این تحلیل منجر به کشف دو خوشه از معلمان شد: خوشه اول (معلمان مقتدر) مشتمل بر معلمانی است که نمرات بالایی در هر دو بعد محبت و کنترل داشتند (161N=) و معلمان خوشه دوم (معلمان سهل انگار) که از میانگین نمرات پائین تری در هر دو بعد محبت و کنترل برخوردار بودند (94N=). دیگر نتایج تحقیق نشان داد که بر طبق نظرات معلمان میزان بی انضباطی ها در کلاس های معلمان مقتدر به طور معناداری کمتر از معلمان سهل گیر است. در ادامه، یافته ها در ارتباط با مبانی نظری-تجربی موضوع بحث و تلویحات کاربردی-پژوهشی ارائه شده است.
نقش تدریس فکورانه معلمان زبان انگلیسی ایرانی و سبک تدریس آنها در پیشرفت دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تدریس فکورانه و سبکهای تدریس از عوامل اصلی پیشرفت حرفه ای تدریس به شمار می آیند و معلمان زبان خارجی با سطح بالای تدریس فکورانه و سبکهای تدریس مناسب، می توانند مؤثرتر تدریس کنند. این پژوهش به منظور بررسی نقش تدریس فکورانه و سبک تدریس معلمان زبان در پیشرفت درسی زبان آموزان انجام شده است. برای تحقق بخشیدن به این امر، هفتاد معلم زبان انگلیسی دوره متوسطه استان قزوین (سوم دبیرستان) در این مطالعه شرکت داده شدند. داده های پژوهش با استفاده از دو پرسشنامه تدریس فکورانه،ترجیحات سبک تدریس معلمان و نمرات نهایی دانش آموزان هر معلم گردآوری شد. نتایج پژوهش نشان داد که رابطه معناداری میان تدریس فکورانه و سبک تدریس معلمان وجود دارد. همچنین مشخص شد که از میان شش مؤلفه تدریس فکورانه معلمان، عوامل عاطفی و اخلاقی به طور معنادار می توانند سبک تدریس معلمان را پیش بینی کنند. در بررسی نقش تدریس فکورانه معلمان و سبک تدریس آنها در دستاوردهای دانش آموزان سطح بالا و سطح پایین،نتایج حاکی از آن بود که عامل اول می تواند دستاوردهای دانش آموزان را پیش بینی کند؛ همچنین اثبات شد که از میان عوامل تدریس فکورانه، عامل فراشناختی می تواند به طور معنادار دستاوردهای دانش آموزان را پیش بینی کند. این پژوهش بیانگر آن است که توجه به عوامل تدریس فکورانه و سبک تدریس معلمان در کلاس های پیش از خدمت و ضمن خدمت معلمان می تواند رشد حرفه ای معلمان را مؤثرتر سازمان دهی کند.
بررسی تأثیر هوش معنوی و خودکارآمدی معلمان بر سبک های تدریس آنان با ویژگی های جمعیت شناختی مختلف در شهرستان رودبار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تأثیر هوش معنوی و خودکارآمدی معلمان بر سبک های تدریس آنان در شهرستان رودبار است که ویژگی های جمعیت شناختی جنسیت، سابقة تدریس، رشتة تحصیلی و وضعیت تأهل نیز در این تأثیر در نظر گرفته شده اند. از جامعة آماری معلمان دورة ابتدایی شهرستان رودبار به روش سرشماری کل تعداد223 نفر انتخاب شده اند. برای سنجش متغیرهای پژوهش از پرسشنامة سبک تدریس گراشا (1996) و خودکارآمدی تدریس تسچانن- موران و وولفولک هوی (2001) و هوش معنوی گینگ (2008) استفاده شده است. بعد از جمع آوری داده ها، روش های آمار توصیفی و استنباطی (رگرسیون چندگانه و واریانس چندراهه (MANOVA)) به کار گرفته شده اند. نتایج نشان می دهد که هوش معنوی و خودکارآمدی معلمان به طور مثبت و معنادار قدرت پیش بینی و تأثیرگذاری بر سبک های تدریس معلمان دارند. هیچ یک از متغیرهای جمعیت شناختی ذکرشده نیز بر خودکارآمدی معلمان تأثیر معنی دار نداشته است. در بین معلمان با رشتة تحصیلی مختلف از نظر هوش معنوی تفاوت معنی دار هست. معلمان دارای رشتة تحصیلی مرتبط دارای هوش معنوی بیشتری هستند.
اثر سبک های تدریس معلمان تربیت بدنی بر هدف مداری ورزشی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش سبک های تدریس معلم محور، بینابینی و دانش آموزمحور معلمان تربیت بدنی بر هدفمداری (تکلیف مداری و خودمداری) ورزشی دانش آموزان در کلاس تربیت بدنی طراحی شده است. در یک پژوهش نیمه تجربی با پیش آزمون، پس آزمون و پی گیری، 66 دانش آموز پسر پایه پنجم ابتدایی و سه معلم تربیت بدنی از مدارس شهرستان کلاله به صورت تصادفی انتخاب شدند و در سه گروه سبک تدریس معلم محور (21 نفر)، بینابینی (23 نفر) و دانش آموزمحور (22 نفر) قرار گرفتند. دانش آموزان هر گروه در سه مرحله شروع، هفته پنجم و هفته دهم به پرسشنامه استاندارد هدفمداری (کامینگ و همکاران، 2008) پاسخ دادند. آزمون اندازه گیری مکرر نشان داد که تکلیف مداری و خودمداری در دانش آموزان آموزش دیده به سبک تدریس معلم محور کاهش معنی داری داشتند. در مقابل، دانش آموزانی که از معلم خود به سبک تدریس دانش آموزمحور آموزش دیده بودند، خودمداری آنها افزایش یافت در حالی که بعد از ده هفته تکلیف مداری رو به افول رفت. تغییرات در مکانیسم هدفمداری در هر یک از محیط های ورزشی (باشگاه در مقابل مدرسه)، نوع افراد (حرفه ای در مقابل مبتدی) و سایر عوامل کلیدی متفاوت است. یافته های تحقیق به صراحت نشان داد که بهترین سبک تدریس برای هدفمداری دانش آموزان در کلاس تربیت بدنی مدارس، سبک بینابینی است.
بررسی عوامل مؤثر در کلاس شاد با تبیین شادی در دیدگاه اسلام و روان شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محیط آموزشی دومین محیط بعد از خانواده است که انسان در آن، اجتماعی شده، در معرض آموزش هایی قرار می گیرد. اما زمانی این آموزش ها مؤثرخواهند بود که قضاوت درخصوص کیفیت آموزش مطلوب تلقی شود و دانش آموزان از آموزش و محصول آن، یعنی یادگیری احساس رضایت و شادمانی داشته باشند. مقالة حاضر به بررسی نقش سه عامل «معلم و سبک های تدریس او» ، «محتوای برنامة درسی» ، و «سبک یادگیری دانش آموز» به عنوان عوامل مؤثر بر ایجاد کلاس شاد پرداخته است. در گردآوری اطلاعات از روش «توصیفی- تحلیلی» از منابع کتابخانه ای و مقالات استفاده شده است. نتایج پژوهش بیانگر آن است که استفاده از سبک های تدریس دوجانبه و یا سبک تعاملات منعطف، که در دسته سبک های غیرمستقیم قرار می گیرد، می تواند فضای پذیرش و آزادی ایجاد کند که منجر به افزایش سطح خلاقیت و نگرش مثبت به دیگران در دانش آموزان شود. همچنین اگر محتوای آموزشی برخاسته از نیاز دانش آموزان باشد و کاربرد عملی آن در زندگی به خوبی تبیین گردد، قطعاً درآنان برای همراهی با معلم ایجاد انگیزه خواهد کرد. معلم در برخورد با یادگیرندگان گوناگون، باید بپذیرد که هریک از آنان ممکن است با سبک خاصی از یادگیری به انجام تکالیف یادگیری در موضوع های گوناگون بپردازد. بنابراین، باید آماده باشد تا با هریک از آنان برخوردی متناسب با سبک یادگیری اش داشته باشد.
تحلیل چندسطحی عوامل سطح دانش آموز و سطح کلاس بر بهترین اهداف شخصی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال پانزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۵۱
27 - 50
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تحلیل چندسطحی عوامل سطح دانش آموز و سطح کلاس بر بهترین اهداف شخصی دانش آموزان بود. 600 نفر از دانش آموزان دختر دوره متوسطه شهر تبریز در پژوهش شرکت کردند. متغیرها از دو سطح دانش آموز (خوشبینی تحصیلی و ارزش تکلیف) و سطح کلاس (خودمختاری ادراک شده، ساختار ادارک شده و درگیری ادراک شده) انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدل یابی خطی سلسله مراتبی استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد در سطح دانش آموز، اعتماد دانش آموزان به معلمان، احساس هویت دانش آموزان نسبت به مدرسه و ارزش تکلیف رابطه مثبت و معنادار با بهترین اهداف شخصی دانش آموزان دارد. همچنین در سطح کلاس متغیرهای خودمختاری ادراک شده، ساختار ادراک شده و درگیری ادراک شده رابطه مثبت و معنادار با بهترین اهداف شخصی دانش آموزان داشت. در مجموع، یافته ها نقش عوامل سطح دانش آموز و سطح کلاس را بر بهترین اهداف شخصی دانش آموزان مورد تأکید قرار دادند. پیش بین های سطح دانش آموز 49 درصد از واریانس بهترین اهداف شخصی را در سطح دانش آموز و پیش بین های سطح کلاس 88 درصد از واریانس بهترین اهداف شخصی را در سطح کلاس تبیین کردند.
بررسی و تبیین انواع گوناگون سبک تدریس
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی و کاوش انواع سبک تدریس بود. تحقیق حاضر با استفاده از روش توصیفی -تحلیلی در کنار چارچوب نظری مرتبط با تفکر انتقادی گرفته است و از مطالعات کتابخانه ای استفاده گردید.بدین منظور ابتدا تعاریف مختلف سبک تدریس ارائه گردیده است سپس نظریه های مختلف مرتبط با سبک تدریس مورد بررسی قرار گرفته است.در ادامه ابزارهای مختلفی که به سنجش سبک های تدریس می پردازند معرفی شده است، در نهایت نیز مروری بر پژوهش های صورت گرفته در این زمینه ارائه گردیده است.
تاثیر برنامه آموزشی مبتنی بر نظریه هوش موفق بر سبک تدریس، افزایش احساس کارآمدی و نظریه های ضمنی هوش در معلمان مدارس دخترانه و پسرانه مقطع ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال هفتم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
213 - 192
حوزه های تخصصی:
هدف: آموزش معلمان با هدف افزایش کیفیت تدریس و بالا بردن سطح آموزش حائز اهمیت است. هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر برنامه آموزشی مبتنی بر نظریه هوش موفق بر سبک تدریس، افزایش احساس کارآمدی و نظریه های ضمنی هوش در معلمان مدارس دخترانه و پسرانه مقطع ابتدایی است. روش: با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ی سه مرحله ای، 60 نفر از معلمان مدراس دخترانه و 60 نفر از معلمان مدارس پسرانه در شهر یزد در به عنوان نمونه انتخاب گردیدند و پرسشنامه «بررسی ماهیت هوش» ، «پرسشنامه سبک تدریس بر اساس هوش موفق استرنبرگ» و «مقیاس احساس کارآمدی معلمان» در اختیار نمونه ها قرار گرفت. پس از ارزیابی اولیه، 40 نفر از مربیان مدارس دخترانه و 44 نفر از مربیان مدارس پسرانه معتقد به نظریه ذاتی هوش به گونه تصادفی در گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. به این ترتیب برنامه آموزشی مبتنی بر نظریه هوش موفق در گروه آزمایش ارائه شد و گروه کنترل آموزشی دریافت نکردند. داده ها با استفاده از شاخص های توصیفی و تحلیل کوواریانس چند متغیری بررسی شد. یافته ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که برنامه آموزشی بر سبک تدریس با ضریب اتا 78/0، افزایش احساس کارآمدی با ضریب اتا 67/0 و تغییر نظریه های ضمنی هوش با ضریب اتا 71/0 در معلمان مدارس دخترانه و برنامه آموزشی بر سبک تدریس با ضریب اتا 72/0، افزایش احساس کارآمدی با ضریب اتا 78/0 و تغییر نظریه های ضمنی هوش با ضریب اتا 65/0 در معلمان مدارس پسرانه موثر بوده است.
رابطه بین سبک تدریس مدرسان و توسعه مهارت های سطوح برتر تفکر فراگیران موسسات آموزشی غیر انتفاعی
منبع:
آموزش پژوهی دوره اول تابستان ۱۳۹۴ شماره ۲
167 - 189
حوزه های تخصصی:
هدف کلی، بررسی رابطه بین سبک تدریس مدرسان و توسعه مهارت های سطوح برتر تفکر فراگیران بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری شامل 30% از مؤسسات آموزشی از کل کشور تعیین گشت. با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای ساده کلیه مدرسان و با روش نمونه گیری تصادفی ساده 5 نفر از فراگیران هر مدرس برگزیده شدند. نمونه آماری شامل 72 نفر از مدرسان و 360 نفر از فراگیران بود. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه سبک تدریس(گراشا ،ریچمن،1996) و مقیاس مهارت های سطوح برتر تفکر فراگیران(ذاکری،1392)بود. نتایج شامل: 1.بیشترین میانگین مربوط به سبک شخصی و پائین ترین مربوط به سبک تفویض کننده می باشد. 2. مهارت های سطوح برتر تفکر فراگیران در چهار بعد از حد کفایت قابل قبول بالاتر و از حد کفایت مطلوب پائین تر می باشد. 3. بین انواع سبک تدریس و مهارت های سطوح برتر تفکر رابطه معنا دار وجود دارد. 4. بیشترین قدرت تبیین مربوط به سبک تدریس تفویض کننده و پیش بینی کننده مثبت و معنا دار مهارت های سطوح برتر تفکر می باشد، و سبک تدریس متخصص پیش بینی کننده معنا دار مهارت های سطوح برتر تفکر نمی باشد.واژگان کلیدی: سبک تدریس ، مهارت های سطوح برتر تفکر
بررسی نقش انگیزش شغلی در پیش بینی سبک های تدریس کلاس درس معلمان دوره ابتدایی
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی نقش انگیزش شغلی با سبک های تدریس معلمان دوره ابتدایی بود. به همین منظور کلیه ی معلمان شاغل به تدریس در دو شهرستان پاوه و جوانرود به عنوان جامعه آماری انتخاب گردیده و از بین آنها ؛ تعداد 300 نفر (210 مرد، 90 زن) با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. داده های مورد نظر به کمک دو پرسشنامه ی انگیزش شغلی هرزبرگ و سبک های تدریس پراشینگ جمع آوری گردید. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، از آزمون تحلیل واریانس تک متغیری و رگرسیون گام به گام استفاده گردید. نتایج به دست آمده از پژوهش نشان داد که بین مؤلفه های انگیزش شغلی با سبک های تدریس معلمان رابطه (05/0≥P، 01/0≥P )وجود دارد. یافته های تحلیل رگرسیون با روش گام به گام حاکی از آن بود که مؤلفه های پیشرفت و سرپرست توانستند سبک تدریس انعطاف پذیر، مؤلفه های موفقیت و قدر دانی سبک تدریس فراگیر محور و مؤلفه های حقوق و موفقیت نیز سبک تدریس سنتی را تبیین نمایند.
آداب معلّمی در حین تدریس از دیدگاه شهید ثانی
منبع:
پژوهش در آموزش معارف و تربیت اسلامی دوره دوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱
101 - 118
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ترسیم آداب معلّمی در حین تدریس از دیدگاه شهید ثانی است. روش پژوهش توصیفی - تحلیلی بوده و یافته ها نشان می دهد شهید ثانی گرچه شخصیتی دینی و اسلامی است، ولی در ترسیم آداب معلّمی در هنگامه تدریس، صرفاً به بیان نکات اخلاقی و وظایف دینی معلّم بسنده نکرده و بسیاری از فنون تدریس و تجربیات معلّمی را نیز تبیین کرده اند. ازجمله مهم ترین آداب معلّم در کلاس درس می توان به این موارد اشاره کرد: آداب ظاهری مثل پوشش و آراستگی، آداب معنوی همچون انگیزه الهی برای تدریس و ذکر و یاد خدا در کلاس درس و تقوی معلّمی، آداب اخلاقی مثل محبّت و احترام به شاگردان، رفق و مدارا و تفقّد و دلسوزی بر ایشان و شهامت معلّمی، آداب آموزشی مثل انتخاب درس مناسب، روش تدریس، اعتدال در تدریس و ایجاد شوق و رغبت نسبت به تحصیل، آداب کلاس داری مثل زمان و مکان کلاس و مدیریت اخلاقی شاگردان، انتخاب نماینده و جانشین و نکات خاتمه کلاس.
واکاوی در سبک تدریس به روایتی ساختارزدایانه؛ دریدا در این باره چه می گوید؟(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۰
557 - 568
حوزه های تخصصی:
اساسا چرا دریدا ساختارزدایانه، وضع موجود در نظام آموزشی به طور عام و سبک تدریس به طور خاص را به پرسش می گیرد؟ سبک تدریس متعارف چگونه است که ساختارزدایی، کنشگرانه به نسوج آن ورود یافته و متعلَق درونی آن می شود. مساله مهم در ساختارزدایی هم به چالش کشیدن ساختارهای صلب شکل یافته در نظام آموزشی و سبک تدریس و هم مواجه شدن با امکان های مسکوت مانده آن است. سبک تدریس به عنوان شکل دهنده بخشی از وضعیت نظام آموزشی در مواجهه با ترجیحات رفتاری فرد این قابلیت را پیدا می کند تا به صورت ساختارهای صلب و از پیش تعیین شده عیان شود. در چنین وضعیتی ساختارزدایی وارد عمل شده و به مثابه ویروسی بنیادهای از پیش تعیین شده سبک های متعارف را بر هم ریخته و آن ها را به پرسش می گیرد. دریدا تلقی تازه ای از سبک تدریس ساختارزدا در نسبت با روش تدریس ارائه می دهد. در پژوهش حاضر نخست، نسبت میان سبک و روش تبیین می شود. دریدا تاکید می کند ساختارزدایی روش نیست. روش تبعیت از قوانین از پیش تعیین شده است؛ اما ساختارزدایی زداینده هر نوع متعلق بیرونی است؛ لذا به وجهی انتقادی به نقد روش های تدریس می پردازد. سپس در ادامه چگونگی ورود ساختارزدایی به مثابه امری تسهیل کننده در فرایند آموزش و سبک تدریس ساختارزدا مورد واکاوی قرار خواهد گرفت.
نقش پیش بینی کننده فلسفه های آموزشی بر سبک های تدریس مدرسان دانشگاه فرهنگیان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف تحقیق حاضر تعیین نقش فلسفه های آموزشی در سبک های تدریس اساتید دانشگاه فرهنگیان کرمانشاه در سال تحصیلی 98-1397 بود. تحقیق حاضر به روش توصیفی، از نوع همبستگی انجام شد. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه اساتید و مدرسین( عضو هیات علمی، مامور و موظف) دانشگاه فرهنگیان کرمانشاه به تعداد 101 نفر بود. با توجه به کوچک بودن جامعه آماری حجم نمونه معادل کل جامعه درنظر گرفته شد. از مقیاس فلسفه آموزشی پاتریشیا (1972) و پرسشنامه سبک تدریس معلمان گراشا و ریچمن (1996) به عنوان ابزار پژوهش استفاده گردید. داده ها با استفاده ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون مورد تحلیل قرار گرفت. براساس نتایج تحقیق حاضر فلسفه آموزشی، فلسفه تدریس پیشرفت گرایی فلسفه غالب و سبک تدریس تعاملی سبک تدریس غالب در میان اساتید دانشگاه فرهنگیان بودند. همچنین آزمون فرضیه های تحقیق نشان داد بین فلسفه آموزشی و ابعاد آن با سبک های تدریس و ابعاد آن در اساتید دانشگاه فرهنگیان ارتباط معناداری وجود دارد. همچنین فلسفه آموزشی می تواند پیش بینی کننده سبک های تدریس اساتید باشد. براین اساس می توان با شناخت فلسفه های آموزشی اساتید رویکردها و سازوکارهای آموزشی که توسط آنان به کار می رود را پیش بینی کرد.
بررسی سعه صدر معلمان و رابطه آن با ترجیح سبک تدریس آنها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی سال ۲۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۳ شماره ۲
113 - 138
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناختن ترجیح سبک تدریس معلمان از طریق متغیر پیش بین سعه صدر انجام شده است. بدین منظور 110 معلم طبق فرمول حجم نمونه کوکران و به روش تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و با استفاده از پرسشنامه سبک تدریس و پرسشنامه سعه صدر مورد ارزیابی قرار گرفته و داده های حاصل با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و آزمون t همبسته، تحلیل و تفسیر شد. یافته های پژوهش نشان داد که معلمان به سبک تدریس فعال بیش از سبک تدریس غیرفعال گرایش داشتند و معلمان مورد مطالعه در مؤلفه هایی از سعه صدر که در تطابق با آموزه های انسانگرایی است نمره کمتری نسبت به سایر مولفه ها به دست آورده اند. از این رو، پیشنهاد می شود که به آموزه های انسان گرایی در برنامه های درسی تربیت معلم و آموزش های ضمن خدمت توجه بیشتری مبذول شود و محققان بعدی در علل سعه صدر معلمان و رابطه آن با دیگر مسائل مطرح در حوزه تعلیم و تربیت و بالاخص تدریس به مطالعه و پژوهش بپردازند. سعه صدر، سبک تدریس، انسان گرایی
بررسی رابطه سبک تدریس اساتید با انگیزه و درگیری تحصیلی دانشجویان در محیط یادگیری آنلاین با نقش میانجی سبک های مشارکت در یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کیفیت سبک تدریس و تطبیق آن با سبک های یادگیری در محیط یادگیری آنلاین(برخط)، نقش بسزایی در افزایش سطح انگیزه و درگیری در فعالیت های آموزشی فراگیران در این نوع محیط یادگیری داشته است. پژوهش حاضر به روش توصیفی از نوع طرح های همبستگی انجام شد.نمونه پژوهش شامل100نفرازاساتید و502نفراز دانشجویان معرفی شده از سمت آنان در پردیس های دانشگاه فرهنگیان استان اصفهان بود.ابزار مورد استفاده پرسشنامه های سبک تدریس گراشا و ریچمن،انگیزه تحصیلی هارتر،درگیری تحصیلی خالقی نژاد و سبک یادگیری گراشا و ریچمن بود.نتایج نشان داد که بین سبک تدریس استاد با انگیزه تحصیلی رابطه معناداری وجود دارد. بین سبک تدریس استاد و درگیری تحصیلی رابطه معناداری مشاهده نشد.سبک تدریس از طریق سبک یادگیری بر روی انگیزه تحصیلی و درگیری تحصیلی اثرگذار است.اگر چه این اثر غیر مستقیم معنادار است اما رابطه بین سبک های تدریس با سبک های یادگیری ضعیف بوده و رابطه بین سبک های یادگیری و انگیزه تحصیلی و سبک های یادگیری با درگیری تحصیلی است که اهمیت بیشتری در پیش بینی دارد.همچنین سبک های یادگیری با انگیزه تحصیلی و درگیری تحصیلی دانشجویان درمحیط یادگیری آنلاین رابطه قوی ای دارد. هدف مطالعه حاضربررسی رابطه سبک تدریس اساتید با انگیزه و درگیری تحصیلی دانشجویان در محیط یادگیری آنلاین با نقش میانجی سبک های مشارکت در یادگیری بود.
رابطه سبک های تدریس اعضای هیات علمی با اشتیاق تحصیلی و عملکرد تحصیلی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ۱۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
175 - 150
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی و تعیین رابطه سبک های تدریس اعضای هیات علمی با اشتیاق تحصیلی و عملکرد تحصیلی دانشجویان انجام گرفته است. روش پژوهش حاضر از نوع توصیفی - همبستگی بوده است. جامعه آماری آن دانشجویان دختر و پسر دانشگاه های شهر تهران بودند که بر اساس جامعه نامحدود و به روش نمونه گیری تصادفی (در دسترس) انتخاب شدند. اطلاعات به شیوه میدانی با استفاده از ابزار پرسشنامه جمع آوری شده است. ابزار اصلی گردآوری داده ها، پرسشنامه سبک تدریس گراشا و ریچمان (1996) و پرسشنامه اشتیاق تحصیلی فردریکز، بلومنفیلد و پاریس (2004) بود. این پرسشنامه ها به صورت طیف پنج درجه ای لیکرت طراحی شده است. پرسشنامه سبک تدریس متشکل از پنج مؤلفه شامل سبک تخصصی، سبک اقتدار رسمی، سبک تعاملی، سبک شخصی و سبک تسهیل گری است. همچنین برای سنجش عملکرد تحصیلی دانشجویان نیز از معدل ترم دوم آن ها در سال تحصیلی 401- 1400 استفاده شد. جهت تعیین روایی ابزارها از روایی صوری و محتوایی و پایایی آن ها از روش آلفای کرونباخ استفاده شد. داده های بدست آمده با استفاده از آمار توصیفی و آمار استنباطی و با کمک نرم افزار Spss ویرایش 24 تجزیه و تحلیل شدند. نتایج حاصل از تحلیل یافته ها نشان داد که بین سبک های تدریس اعضای هیات علمی و اشتیاق تحصیلی دانشجویان رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. همچنین بین سبک های تدریس اعضای هیات علمی و عملکرد تحصیلی دانشجویان رابطه مثبت و معنا داری وجود دارد. بنابراین، پیشنهاد می شود اعضای هیات علمی با تسط بر سبک های تدریس نوین که بر اشتیاق و عملکرد تحصیلی دانشجویان تاثیرگذار هستند، از تمرکز بر سبک مرسوم سخنرانی فاصله گرفته و با مشارکت گرفتن از دانشجویان، میزان یادگیری اثربخش را افزایش دهند.
رابطه سبک های تفکر و سبک های تدریس با مدیریت کلاس (مورد مطالعه: استادان دانشگاه ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱۱ بهار ۱۳۹۷ شماره ۴۱
89 - 111
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطه سبک های تفکر و سبک های تدریس با مدیریت کلاس اجرا شد. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل 421 نفر از اعضای هیئت علمی دانشگاه ارومیه بودند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی 143 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از سه پرسشنامه؛ سبک های تفکر، سبک های تدریس و سبک مدیریت کلاس استفاده شد. روایی پرسشنامه ها متخصصان موضوعی تأیید کردند. پایایی پرسشنامه ها نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شد که به ترتیب 835/0، 829/0 و 657/0 به دست آمد. تحلیل داده های پژوهش با استفاده از روش های همبستگی پیرسون و رگرسیون با کمک نرم افزار SPSS انجام گرفت. نتایج نشان داد از بین انواع سبک تدریس، سبک تدریس خبره به طور معنی داری می تواند سبک مدیریت کلاس را پیش بینی کند. همچنین مشخص شد که سبک تدریس می تواند به میزان 10 درصد سبک مدیریت کلاس را پیش بینی کند. دیگر یافته ها نشان داد که سبک تفکر می تواند به میزان 8/2 درصد قدرت پیش بینی کنندگی سبک مدیریت کلاس را افزایش دهد هرچند که این میزان معنی دار نیست.