مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۲٬۰۸۱ تا ۱۰۲٬۱۰۰ مورد از کل ۵۲۴٬۵۹۵ مورد.
منبع:
پژوهش های فلسفی زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۷
607 - 626
حوزههای تخصصی:
موفقیت انکارناپذیر علم عصب شناسی در توضیح حالات روانی انسان که در گذشته بر اساس مفاهیم فراطبیعی تبیین می شدند، بسیاری از دانشمندان و فیلسوفان عصر جدید را به دفاع از روش های فیزیکالیستی در توضیح ماهیت انسان سوق داده است. بر طبق این دیدگاه، علم با شناخت ساختارهای فیزیولوژی انسان به ویژه مغز و کارکرد های آن، سرانجام قادر خواهد بود از طریق مفاهیم فیزیکیِ صرف، سرشت انسان با همه ویژگی هایش را تبیین کند. مهم ترین چالشی که همواره متوجه این دیدگاه بوده است، مسئله آگاهی و یا به تعبیر سنتی آن چگونگی رابطه ذهن و بدن است. با این حال، دانشمندان معاصر با ارائه نظریه ها و مفاهیم جدید علمی درباره سازوکارهای مغز و نسبت آن با حالات ذهنی کوشش می کنند تا از طریق علوم فیزیکی پدیده آگاهی را تبیین کنند. هدف این مقاله نشان دادن این است که آگاهی پدیداری مهم ترین چالش در برابر فیزیکالیسم و نظریه-های طبیعت گرایانه است. با بررسی مفهوم آگاهی و تقسیم این مفهوم به دو بخش «آگاهی ادراکی» و «آگاهی پدیداری»، استدلال کرده ایم که نظریه های علمی در بهترین حالت صرفاً تبیینی از آگاهی ادراکی به دست می دهند، در حالی که چالش اصلی علوم طبیعی، تبیین آگاهی پدیداری است، لیکن آگاهی پدیداری به جهت ویژگی ذاتیِ ذهنیت، خارج از دسترس علوم فیزیکی قرار دارد، مگر اینکه علم منظر اول شخص را به رسمیت بشناسد.
فرابینی شاخص های شهر یادگیرنده در نواحی شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال نهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
87 - 104
حوزههای تخصصی:
رشد فناوری اطلاعات، نفوذ مشتری گرایی، مطرح شدن دانش یادگیری از عوامل مؤثر در ایجاد مفهوم شهر یادگیرنده هستند. این تحقیق با هدف فرابینی شاخص های شهر یادگیرنده (دانشی، اجتماعی- حقوقی و اقتصادی) در سطح نواحی شهر یزد انجام شده است. تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی- توسعه ای، ازنظر ماهیت و روش توصیفی- تحلیلی و از بعد گرداوری اطلاعات کتابخانه ای و اسنادی از نوع پیمایشی است. در این تحقیق از آزمون کلموگروف- اسمیرنف، آزمون T تک نمونه ای، همبستگی اسپیرمن و فریدمن بهره گرفته شده است. نتایج آزمون کلموگروف- اسمیرنف، نشان داد که توزیع داده ها نرمال است. همچنین نتایج آزمون T تک نمونه ای، نشان می دهد که میانگین شاخص ها در نواحی شهر یزد کمتر از مقدار مقایسه شده (3) است و مقدار Tمنفی است. این بدین معنی است که وضعیت شاخص های مورد بررسی از نظر خبرگان و کارشناسان در نواحی شهر یزد نامطلوب است. در همبستگی اسپیرمن رابطه متغیر تحصیلات با شاخص دانشی و اقتصادی معنی دار و مثبت و رابطه متغیر تحصیلات و شاخص اجتماعی- حقوقی معنی دار و منفی است. در آزمون فریدمن، ناحیه 7 بیشترین میانگین را در شاخص دانشی و اقتصادی دارد و ناحیه 6 کمترین میانگین را در شاخص دانشی و اجتماعی- حقوقی دارد. همچنین ناحیه 2 بیشترین میانگین در شاخص اجتماعی- حقوقی و ناحیه 5 کمترین میانگین را در شاخص اقتصادی دارند. این اولویت یابی نشان دهنده این واقعیت است که در برنامه هایی که قرار است برای بالا بردن شاخص های شهر یادگیرنده در شهر یزد انجام بگیرد، اولویت با نواحی 5 و 6 است.
صلاحیت دیوان عدالت اداری به تجدیدنظرخواهی دولت از آرای مراجع اختصاصی اداری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش حقوق عمومی سال بیست و سوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۷۳
279 - 302
حوزههای تخصصی:
دیوان عدالت اداری اصولاً واجد صلاحیت قانونی برای رسیدگی به شکایات مطروحه از ناحیه اشخاص حقوقی حقوق عمومی نیست. اخیراً در تاریخ 24/4/1399 به موجب رای وحدت رویه شماره 792 هیأت عمومی دیوان عالی کشور، صلاحیت دیوان عدالت اداری برای رسیدگی به تجدیدنظرخواهی بعمل آمده از سوی شرکت دولتی آب منطقه ای نسبت به رای کمیسیون رسیدگی به امور آب های زیرزمینی به رسمیت شناخته شده است. بعد از صدور این رای، این پرسش بنیادین مطرح می شود که آیا رای وحدت رویه شماره 792 استثنایی و فقط راجع به تجدیدنظرخواهی از آرای غیرقطعی قاضی کمیسیون آب های زیرزمینی است؟ یا اینکه رای شماره 792 با تخصیص بند 2 ماده 10 قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری، قابل تسرّی به آرای قطعی سایر کمیسیون ها نیز می باشد؟ قابل پیش بینی است رویکردهای متفاوتی بعد از رای شماره 792 در رویه قضایی دیوان عدالت اداری شکل خواهد گرفت. این مقاله دیدگاه های مختلف را تنقیح و مورد بررسی قرار می دهد. برای رسیدن به دیدگاه منتخب، لاجرم ماهیت «تجدیدنظر» از آرای کمیسیون رسیدگی به آب های زیرزمینی باید بررسی شود.
نقد فقهی و حقوقی «تترس» و «اجتناب از طاغوت» در مبانی اندیشه تروریسم تکفیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش حقوق کیفری سال دهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۷
133 - 160
حوزههای تخصصی:
تروریسم تکفیری به عنوان یک پدیده سیاسی امروزه در قالب گروه های مذهبی در کشورهای اسلامی رو به رشد است و به بزرگ ترین چالش برای جهان اسلام تبدیل شده است. استفاده سوء و عقل گریزانه از قاعده فقهی موسوم به «تترّس» و «اجتناب از طاغوت» یکی از سخیف ترین رویکردهای فکری و عملی غیر انسانی تروریسم تکفیری است که توسّط این گروه و به نام اسلام در حال انجام است. نوشتار حاضر متکفّل نقد فقهی و حقوقی «تترّس» در مبانی اندیشه تروریسم تکفیری است. این تحقیق با روش کتابخانه ای و توصیفی-تحلیلی، مهم ترین مبانی اندیشه تروریسم تکفیری را از منظر فقه و حقوق بررسی و نقد کرده است. هدف از انجام تحقیق حاضر این است که ثابت نماید مهم ترین مبانی اندیشه تروریسم تکفیری یعنی قاعده فقهی «تترّس» و «اجتناب از طاغوت» صرفاً برای تجاوز و انواع وحشت افکنی در کشورهای اسلامی است و کشتار مسلمانان توسّط تکفیری ها، هیچ ارتباطی با قاعده تترّس ندارد. امّا پرسشی که مطرح است اینکه قاعده از نظر فقها چه شرایطی دارد و آیا شامل عملیّات انتحاری و کشتن مردم عادی توسّط تکفیری ها می شود؟
رابطه حقوق بشر و حقوق شهروندی در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حقوق اسلامی سال هجدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۷۰
143 - 164
حوزههای تخصصی:
ماهیت مفاهیم حقوق بشر و حقوق شهروندی و رابطه میان آنها همواره محل بحث و چالش بوده است. مفهوم حقوق شهروندی بر اساس عوامل وجودی و روند تاریخی به دو دسته حقوق شهروندی ایستا و حقوق شهروندی پویا قابل تقسیم است. برهمین مبنا هم حقوق بشر به دو دسته حقوق بشر جهانی و ملی تقسیم می شود. همخوانی هایی در عوامل وجودی هریک از آنها منجر به شکل گیری رابطه میان آنها شد. در ابتدا رابطه حقوق شهروند ایستا با حقوق بشر ملی شکل گرفت و درادامه و به مقتضای زندگی مدرن بشری، رابطه حقوق شهروندی پویا با حقوق بشر جهانی پدید آمد. قانون اساسی در قالب اصول مکانیسمی و جوهری حاوی هردو این روابط می باشد به طوری که رابطه حقوق شهروندی پویا و حقوق بشر جهانی در اصول جوهری و رابطه حقوق شهروندی ایستا با حقوق بشر ملی در اصول مکانیسمی درج می شود. قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران هم نسبت به این قاعده پای بند می باشد و اصول جوهری خود را به مفاهیم حقوق بشر جهانی و حقوق شهروند پویا و رابطه میان آنها اختصاص داده و در اصول مکانیسمی هم به مفاهیم شهروندی ایستا و حقوق بشر ملی و رابطه میان آنها اشاره کرده است.
نقش دالان های جریان باد در ارتقاء تاب آوری در شهرهای کهن کویری (مطالعه موردی: شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
غفلت از شاخص های بنیادین اکولوژیک شهری منجر کاهش تاب آوری در برابر تغییر شرایط محیطی می شود. سیستم های اجتماعی- اکولوژیک کهن نتایج چندین هزاره مداخلات درسیمای سرزمین و ذخیره گاهی ارزشمند از تجربیات موفق و ناموفق است که می تواند به عنوان محرک یا بازدارنده تصمیمات در فرایندهای برنامه ریزی آتی عمل نماید. هدف مطالعه حاضر استنتاج اصول و قواعد عقلانیت اکولوژیک حاکم بردالان های جریان باد و ارائه راهبردهای ساختاری-عملکردی در شبکه های اکولوژیک شهرهای کهن کویری (شهر یزد به عنوان مورد مطالعاتی) به منظور ارتقاء تاب آوری است. روش تحقی ق ب ر مبن ای تحلی ل محت وای ادبی ات موضوع، به بازبینی اهمیت دالان های اکولوژیک در ارتقاء تاب آوری شهری، استنتاج اصول عقلانیت اکولوژیک می پردازد و س پس با تحلی لی اکتش افی، اصول و قواعد عقلانیت اکولوژیک حاکم بر شبکه های دالانی جریان باد در شهر یزد، در سه مقیاس کلان (شهری-فراشهری)، میانی (محله ای) و خرد (بناهای ساختمانی) بازشناسی می شود. نتایج مطالعه حاکی از آن است که الگوهای ساختاری-عملکردی، موقعیت قرارگیری و جهت گیری، تناسبات و نظم هندسی، اتصالات و ارتباطات، جنس و رنگ مصالح، تنوع ساختاری-عملکردی و ترکیب ساختاری-عملکردی در دالان های جریان باد و راهبردهای بازآفرینی ساختاری-عملکردی مبتنی بر عقلانیت اکولوژیک در شبکه های دسترسی و دالان های شهری از اهمیت قابل توجهی در ایجاد شبکه های اکولوژیک و ارتقاء تاب آوری برخوردار است.
بررسی و تحلیل مضامین اجتماعی- فرهنگی به تأسی از آموزه های نهج البلاغه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تغییرات اجتماعی - فرهنگی سال هجدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۷۱
124 - 133
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی و تحلیل مضامین اجتماعی- فرهنگی به تأسی از آموزه های نهج البلاغه طی پانزده سال گذشته (از سال 1380 تا سال 1395) است. نگارنده در این پژوهش به دنبال این سؤال است که میزان توجه نویسندگان به مضامین اجتماعی- فرهنگی تا چه حد بوده و به کدام مفاهیم حوزه اجتماعی- فرهنگی بیش تر پرداخته اند؛ مقالات نوشته شده در این خصوص بر اساس فهرست مقالات فارسی و کتاب شناسی نهج البلاغه شناسایی، بازیابی و طبقه بندی شد. سپس با استفاده از روش کیفی از نوع تحلیل محتوا، مفاهیم و آموزه های اجتماعی نهج البلاغه از مقالات استخراج و بعد از استنتاج آماری مفاهیم، یافته های تحلیلی ارائه شد. یافته های پژوهش بیانگر این است که از میان مفاهیم استخراج شده مفهوم عدالت، زمامداری، مردم داری و مدارا، حق گرایی، انتقاد اجتماعی و شکوه از مردم، به عنوان مهم ترین مضامین اجتماعی- فرهنگی نهج البلاغه مورد توجه نویسندگان در این بازه زمانی بوده که دلایل کمّی و کیفی توجه به این مفهوم، ارائه شده است.
شناسایی و مدل سازی موانع عملیاتی گردشگری اجتماع محور ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی و توسعه گردشگری سال دهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۷
185 - 205
حوزههای تخصصی:
ایده توسعه مبتنی بر جامعه مدت زیادی است که مورد تاکید صاحب نظران قرار دارد اما پذیرش آن در گردشگری نسبتاً جدید است. به دلیل ماهیت پراکنده بخش گردشگری، تصور می شود دستیابی به مشارکت تمامی ذینفعان از جمله جامعه مقصد، بسیار دشوار و یا غیرممکن است. لذا شناسایی و دسته بندی موانع می تواند بستر لازم برای تعامل و مشارکت هر چه مطلوب تر ذینفعان را فراهم کند. ابتدا با بررسی مبانی نظری موانع مشارکت جامعه ذینفع در برنامه های گردشگری استخراج گردید. سپس با مشارکت 10 نفر خبره بومی سازی انجام و میزان اهمیت موانع تعیین شد. به کمک رویکرد مدلسازی ساختاری تفسیری روابط ساختاری و با روش دیمتل میزان تاثیر گذاری و تاثیرپذیری موانع بدست آمد. پراکندگی و عدم تعامل ذینفعان، تحلیل نامناسب ذینفعان، چشم انداز ها و اولویت های واگرا، تفاوت در سیاست ها و رویه های عملیاتی، عدم هماهنگی بین ذینفعان، محدودیت منابع، عدم پیشرفت برنامه های توسعه پایدار، عدم توان مشارکتی جامعه، عدم اجماع در برنامه ها و وقفه و تاخیر در برنامه ها موانع اصلی مشارکت جامعه ذینفع در برنامه های گردشگری هستند که پراکندگی و عدم تعامل ذینفعان دارای بیشترین تأثیر و محدودیت منابع دارای بیشترین تعامل بوده است.
پرسش از واقع گرایی در اندیشه هیدگر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت و فلسفه سال هفدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۶۸)
175 - 203
حوزههای تخصصی:
این مقاله که به پرسش از واقع گرایی و ناواقع گرایی در هیدگر می پردازد از چهار بخش تشکیل شده است. در بخش نخست در مروری تاریخی تصویری کلی از سه دسته تفسیر متفاوت از واقع گرایی و ناواقع گرایی در فلسفه هیدگر در میانِ مفسرانِ انگلیسی زبانِ او عرضه خواهد شد. دسته نخست هیدگر را واقع گرا می دانند؛ دسته دوم تفسیری ایده آلیستی از او ارائه می کنند و دسته سوم او را نه واقع گرا و نه ایده آلیست به شمار می آورند. در بخش دوم تفسیرِ واقع گرایی حداکثری دریفوس –اسپینوزا از هیدگر و دو استدلال ایشان یعنی برهانِ جهان های چندگانه و استدلالِ پدیده شناختی در دفاع از آن روایت می گردد. در بخش سوم نقدهای سه نمونه از مهم ترین منتقدان این تفسیر، یعنی راتال، مالپس و رورتی، ارزیابی و نقاطِ ضعف و قوتِ آن نقدها آشکار می گردد. در بخش چهارم در ذیلِ ارزیابیِ نهایی بر پایه نقدهایی مستقل موضعِ دریفوس-اسپینوزا از دیدِ فلسفی از جهاتِ گوناگون به چالش کشیده می شود و نگرانی هایی تفسیری نیز در موردِ آن مطرح می گردد.
روابط بین زن و مرد و فرزندان با تأکید برآثار درونی و بیرونی مدارا با رویکردی بر آموزه های دینی
حوزههای تخصصی:
مدارا یکی از صفات برجسته انسانی است که خداوند این ویژگی را در قرآن به عنوان نعمت و رحمت الهی قلمداد فرمود مدارا به عنوان یک فضیلت والای اخلاقی که دارای اثری به سزا در حوزه ی اخلاق فردی و اجتماعی است از اصولى است که در بهبود و رشد روابط انسان با دیگران، تأثیر شگرفى داشته و رعایت آن برای ارامش عمومی جامعه ضروری است به همین مناسبت در این مقاله به روش توصیفی تحلیلی به بررسی روابط بین زن و مرد و فرزندان با تاکید برآثار درونی و بیرونی مدارا با رویکردی بر آموزه های دینی پرداخته شده است. مدارا دارای نتایج درونی و بیرونی است، مدارا به عنوان فضیلت اخلاقی از جمله صفاتی است که آدمی را در دنیا و آخرت به مراتب بلند و درجات ارجمند می رساند و نقش بسیار سازنده ای در زندگی خانوادگی و اجتماعی انسان دارد زن دگ ى پر از ناگواری هایى است که انسان با آن رو برو مى شود اگر انسان بنا را بر مدارا کردن با مردم نگذارد و در مشکلات و ناهمواری ها، با دیگران به تندى و خشونت رفتار کند، ه م ب ه اع ت ب ار اج ت م اع ى و ه م ب ه سلامت دینى و اخلاقى خود لطمه خواهد زد.
تغییر و تطور پژوهش ها و قوانین مرتبط با مددکاری اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲۹
153 - 174
حوزههای تخصصی:
تداوم و توسعه هر علمی وابسته به پژوهش هایی است که در حیطه آن علم به انجام می رسد. ایستایی در پژوهش های صورت گرفته در یک رشته علمی، زمینه ساز رکود در آن حوزه معرفتی می شود و پویایی در تحقیقات، ضمانت بخش توسعه آن علم و رشد عالمانش می گردد. از این رو، برای کسب آگاهی از این که جایگاه یک رشته علمی در شرایط کنونی چگونه است، چه فرایندی را تا کنون طی کرده و چه چشم اندازی را پیش رو دارد، نیاز به انجام یک تحقیق درون کاوانه دارد. برای تحقق این امر، مجموع تحقیقات انجام شده در یک عرصه علمی، خود به مثابه موضوع یا قلمرویی برای یک پژوهش مستقل نقاد شناخته شود. بر پایه چنین پژوهشی، می توان به نقاط ضعف و قوت یک رشته علمی پی برد؛ می توان محدودیت های آن را شناسایی کرد و فرصت های پیش رویش را باز شناخت. ابتناء تحقیق حاضر نیز بر همین قاعده است؛ یعنی تلاش شده است که پژوهش های دانشگاهی انجام شده در رشته مددکاری اجتماعی ایران در طی پنج دهه از عمر پژوهش مدار این رشته مورد بررسی نقادانه قرار گیرد. افزون بر این، تلاش شده است تا ارتباط موضوعی قوانین مصوب با این رشته علمی واکاوی شود. برای بررسی هر دو حیطه مورد بررسی، از روش تحلیل محتوای کمی استفاده شده است. در کاربست این روش، 645 پژوهش دانشگاهی و 169 سند قانونی مورد استفاده قرار گرفته اند. از جمله یافته های این تحقیق می توان به ارتباط میان نهاد علم و نهاد قانون گذاری اشاره کرد که در طی دوران مورد بررسی، همگرایی ها و واگرایی هایی را تجربه کرده است.
نقد و بررسی انگاره تاریخ مندی تمثیلاتِ قرآنی با تأکید بر آراء علامه طباطبایی
منبع:
دین پژوهی و کارآمدی دوره ۱ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
85 - 100
بافت متنی، شرایط نزول و مخاطب اولیه ی قرآن کریم از یک سو و فرض جاودانگی و جهان شمولی قرآن کریم از سوی دیگر بستر طرح شبهات و سؤالات مهمّی را به خصوص ناظر به اجزای متن قرآن کریم به وجود آورده است. یکی از این شبهات ناظر به تمثیلات قرآنی و تاریخ مند بودن آن ها مطرح شده است. مطابق چنین نگرشی، تمثیلات قرآنی بازتاب تامّی از فرهنگ عصر نزول بوده و جز برای مخاطب اوّلیه کارایی ندارند. پژوهه ی حاضر با روش توصیفی تحلیلی در واکاوی داده ها تلاش دارد نظریه ی تاریخ مندانگاری تمثیلات قرآن کریم را مبتنی بر آراء قرآنی علامه طباطبایی به بوته ی نقد و نظر قرار بدهد؛ یافته های تحقیق حاکی از آن است که تاریخ مندانگاری قرآن حاصل برقراری نسبتی میان داده کاوی درون قرآنی درباره ی تمثیلات قرآن با ادبیّات معهود عصر نزول است. این قسمت ضمن آن که دارای نقصان محتوایی است، اساس تاریخ مندانگاری قرآن را مخدوش می کند، اساساً بر پایه ی اصل جاودانگی و جهان شمولی قرآن، عمومیّت تأویل پذیری آیات و بررسی مصادیق تمثیلات قرآن به لحاظ عمومیّت و اطلاق آن ها، نمی توان تمثیلات قرآنی را بازتابی تامّ از فرهنگ زمانه ی عصر نزول قلمداد کرد.
خوانش مردم نگارانه حظ حرارتی پنهان در سنت معماری اقلیم کویر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۰ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱۷۵
۹۴-۷۹
حوزههای تخصصی:
سنت معماری اقلیم کویر آموزه های پیدا و پنهانی را در بطن خودش نهفته دارد. آفرینش فضاهای حسی غنیْ از جمله مواهبی است که معماری این بوم ارائه می کند. بخش چشمگیری از تجارب حسی انسان ها در فضاهای مختلف معماری کویری، به وسیله حرارت شکل می گیرد. حرارت نیز مانند سایر محرک های حسی می تواند در غنای درک انسان از فضا مشارکت کند و علاوه بر کمّیّت دمایی، کیفیتی را در قالب حظّ از آن پدید بیاورد. مفهوم حظّ حرارتی کیفیتی است که ادراک رضایت بخش و توأم با احساس مثبت انسان را از شرایط حرارتی در یک فضای مشخص تعریف می نماید. اینکه حظّ حرارتی در بستر معماری سنتی کویری چگونه شکل می گیرد و ساکنانش چگونه آن را درک می کنند، موضوعی است که تاکنون مطالعه نشده است. بر این اساس، پژوهش حاضر چگونگی شکل گیری حظّ حرارتی را در سنت معماری شهرهای کویری جست وجو می کند.این پژوهش با روش شناسی کیفی، از روش مردم نگاری بهره گرفته است. ازاین رو، برای کشف و فهم چگونگی شکل گیری حظّ حرارتی، با استمداد از تکنیک مصاحبه نیمه ساختاریافته و مشاهده مستقیم، تجارب زیسته افراد را در معماری سنتی کویر واکاوی می کند. مقایسه میان کدهای استخراج شده و تحلیل آن ها نشان می دهد که تمایز حرارتی میان فضاهای هم جوار سبب تجربه حظّ حرارتی برای افراد می گردد. در شرایطی که فرد به واسطه تعامل میان اقلیم و فضای معماری، از حالت تعادل دمایی خودش خارج می گردد، مواجهه با فضایی که بتواند او را به حالت تعادل حرارتی خودش بازگرداند، برای وی حظّ حرارتی را پدید می آورد. مفهوم تمایز حرارتی در تعامل میان سه حلقه انسان و معماری و اقلیم، اشتراکی را برقرار می کند تا موقعیت درک حظّ حرارتی فراهم گردد. در سنت معماری کویر، ایجاد فضاهای هم نشین با تمایز حرارتی مشخص، الگوی نهفته ای است که می تواند راهنمای طراحی های آینده برای غنی کردن منظر حسی حرارت باشد.
مقایسه تطبیقی رمزیابی و طلسم گشایی آغازگر بزم ها در شاهنامه و هفت پیکر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال پانزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵۸
161 - 183
حوزههای تخصصی:
یکی از ویژگی های برجسته تمامی آثار داستانی با بن مایه های ذهنی، رمزآمیز بودن آن هاست به طوری که این ویژگی در «شاهنامه» و «هفت پیکر»، جلوه و برجستگی خاصی دارد از آنجایی که شهریاران و پهلوانان برای گشودن رمزهای پیچیده و طلسمات، به مدد نیروی اهورایی و خردورزی به مبارزه با نیروهای اهریمنی می پرداختند و گاه برای گشودن گره های فرو بسته و دشوار به کردارهای رمزآمیز روی می آوردند و به میمنت رمزگشایی به شادخواری و بزم می پرداختند. قهرمانان داستان ها جهت گشودن رمزها و اسرار نهفته از ابزارهایی چون اخترشناسی و پیش بینی تقدیر الهی، و مشورت با موبدان و روحانیون و خوابگزاران سخن می گویند، و گاه برای نایل شدن به پیروزی، به طالع بینی و شناختن حالات سعد و نحس اختران سپهری روی می آورند. در این مقاله، به شیوه توصیفی- تحلیلی و مقایسه ای علت یابی علمی به عمل آمده است و نتیجه تحقیق نشان می دهد اغلب جشن ها ریشه در گشایش رمزها و طلسم ها داشته است.
تصویرگری «لا» در شعر سنایی و خاقانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال پانزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵۸
311 - 330
حوزههای تخصصی:
مضمون آفرینی و تصویرگری شاعران با حروف سابقه طولانی دارد. اغلب شاعران در بکاربردن حروف در تصویرگری ها جهت خلق مضامین، به شیوه ای زیبا و شورانگیز، نهایت تلاش خود را به کار گرفته اند. هر شاعری به نوبه خود در ابداع و خلق شگفتی های جدید، ابداعات بکر و نوع آوری های خاص در این وادی قدم برداشته است. سنایی و خاقانی از جمله شاعرانی هستند که با قریحه شاعری خویش این هنر را به غایت خود رسانده اند؛ به گونه ای که خواننده را به تفکر در خلق تصاویر شگفت غرق می کنند. آن ها با بهره گیری از پدیده ها و استعمال معانی نمادین و اسطوره ای از آنچه در محیط پیرامون خود دیده اند، شگفتی آفریده اند. این دو شاعر با خصوصیات منحصر به فردی که یکی از آن ها مضمون آفرینی و تصویرگری های زیبا با واژه ها و حروف است و با این کار ضمن نوآوری و خلاقیت، بر اهمیت شعر خود افزوده اند.
بررسی تطبیقی درونمایه ستم ستیزی در اشعار پروین اعتصامی و احمد عبدالمعطی حجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال پانزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵۹
87 - 109
حوزههای تخصصی:
پروین اعتصامی یکی از شاعران پرآوازه شعر معاصر فارسی است که مخالفت با ستم و ستمگران و همدردی با محرومان و ستم دیدگان از درونمایه های مهم شعر اوست. احمد عبدالمعطی حجازی نیز یکی از پیشگامان شعر معاصر عربی و از شاعران متعهد مصری است که شعرهایش تصویری از درد و اندوه مردم جامعه خود از جمله مبارزه آن ها با ظلم است. این پژوهش در تلاش است با تکیه بر شیوه توصیفی- تحلیلی، نمودهای مشترک درونمایه ظلم ستیزی را میان این دو شاعر مورد پژوهش و واکاوی قرار دهد. نتایج این پژوهش نشان می دهد مواردی چون جست وجوی اتوپیای تهی از ظلم و بیداد، اعتراض به بی عدالتی در توزیع درآمدها و وضع مالیات های سنگین، و انتقاد از بی مهری در تعامل با یتیمان و کودکان بی سرپرست، از جمله نمودهای مشترک ستم ستیزی در اشعار دو شاعر است. اما با این وجود، پروین برای بیان انتقادات خود از زبان تمثیل، فابل و بیانی کنایه وار بهره می گیرد، اما در شعر حجازی ، خبری از تمثیل های دور از ذهن نیست و او جسورانه و با صراحت کامل به انتقاد از شرایط سیاسی و اجتماعی حاکم بر جامعه می پردازد.
زنان تأثیرگذار اینستاگرامی؛ زنانگی بازنمایی شده در صفحات زنان اینفلوئنسر ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۳ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
65 - 90
حوزههای تخصصی:
اینفلوئنسرها از طریق پست های خود در شبکه های اجتماعی رهبران افکار آنلاینی هستند که بر رفتار و روند تصمیم گیری توده ها تأثیر می گذارند. در حال حاضر، بسیاری از اینفلوئنسرهای اینستاگرامی را زنان تشکیل می دهند. تصویری که آن ها از زندگی شان به عنوان زن ارائه می کنند تصویری تأثیرگذار درباره زن بودگی و زنانگی است. این تحقیق به دنبال بررسی و تحلیل زنانگی نمایش داده شده در اینستاگرام است. برای این منظور، صفحات چهار نفر از زنان اینفلوئنسر ایرانی به عنوان نمونه انتخاب شده و پست های این صفحات با استفاده نشانه شناسی اجتماعی تصویر کرس و ون لیوون تحلیل شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که چهار نوع بازنمایی زنانگی در این صفحات دیده می شود که «زنانگی بدنمند مدرن»، «زنانگی سنتی با فرمی نو»، «ضد زنانگی مسلط» و «زنانگی در خدمت فضای عمومی» نام گذاری شده است. این انواع در عین تفاوت های روشنی که با یکدیگر دارند دارای اشتراکاتی نیز هستند. آن ها به دو مقوله «بدن زنانه» و «نقش های زنانه» توجه دارند. بدن زنانه و نقش های زنانه تحت تأثیر دو فرایند تجاری شدن و اجتماعی شدن قرار می گیرند که یکی تحت تأثیر گفتمان سرمایه داری حاکم بر شبکه اینستاگرام و دیگری متأثر از گفتمان فمنیستی است. همچنین، در همه انواع زنانگی های نمایش داده شده، گفتمان دینی یا کاملاً طرد می شود یا نادیده گرفته می شود.
تحلیل و ارزیابی کاربری های گردشگری در نواحی روستایی شهرستان بینالود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارزیابی کاربری اراضی روستایی به عنوان هسته اصلی برنامه ریزی روستاهای جدید، نقشی مهم در ساماندهی فضایی- مکانی روستاها ایفا می کند. امروزه در پی توسعه فعالیت های گردشگری در نواحی روستایی، تغییرات کاربری اراضی کشاورزی به غیرکشاورزی، آثار زیادی در این نواحی به جای گذاشته است. علل این نابسامانی را بایستی عمدتاً در اهمیت کاربری های گردشگری، ضعف مدیریت، عدم سازگاری کاربری ها با یکدیگر جستجو کرد. روش پژوهش توصیفی - تحلیلی بوده و به منظور ارزیابی کیفی کاربری های گردشگری از چهار ماتریس سازگاری، مطلوبیت، ظرفیت و ماتریس وابستگی استفاده گردید و جهت بررسی ارزیابی کیفی کاربری ها از نظرات 48 نفر از متخصصین این حوزه در روستاهای مورد مطالعه استفاده گردید. نتایج به دست آمده نشان می دهد که در بین کاربری های موجود در روستا، شبکه معابر اصلی درون روستا با مقدار 47/3 بالاترین مقدار سازگاری و کاربری های آب انبار تاریخی کمترین مقدار سازگاری را (32/2) به خود اختصاص داده اند. همچنین در بین روستاهای مورد مطالعه مشخص شد که در ماتریس ظرفیت روستای ابرده علیا با میانگین 35/3 بیش میانگین و روستای حصارسرخ با میانگین 41/2 پایین ترین امتیاز را به دست آورده است. در ماتریس مطلوبیت نیز روستای نوچاه با میانگین 95/3 بالاترین میانگین و روستای دهنو با میانگین 73/3 کم ترین میانگین را به دست آورده است. را به خود اختصاص داده است. همچنین مشخص گردید ماتریس سازگاری با میانگین 85/3، مطلوبیت 84/3، ظرفیت 74/2 و ماتریس وابستگی با میانگین 54/2، به ترتیب بیشترین و کمترین مقادیر را به خود اختصاص داده اند.
نگاهی اجتهادی به سن کیفی ازدواج دختران
منبع:
مصباح الفقاهه سال ۳ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵
55 - 80
حوزههای تخصصی:
تشکیل هر خانواده ای با ازدواج شروع می شود که یک رکن آن زن می باشد، از همین رو اطلاع از زمان مطلوب ازدواج دختران به گونه ای که زمینه ساز خانواده ای پایدار باشد از اهمیت بالایی برخوردار است. عدم توجه به سن کیفی مطلوب برای ازدواج می تواند ضرر های جبران ناپذیری به افراد و اجتماع وارد سازد. هدف از این تحقیق قاعده مندسازی سن کیفی ازدواج از نگاه جامعه شناسی دینی با تمسک به روایات و مشخص کردن شاخصه هایی است که دین در امر ازدواج مطلوب دختران ذکر می کند. در پایان این نوشتار با تمسک به استقراء در منابع دینی ملاک و مناطی استخراج شده است که معیاری در جهت شناخت سن کیفی مورد تایید دین اسلام، برای ازدواج دختران است. با توجه به نتایج حاصله ازدواج در سنین ابتدایی و قبل از بلوغ جنسی به هیچ وجه مطلوبیت نداشته و این امر به سنین جوانی موکول شده است. از طرفی جوانی، سن شناوری است که از زمان بلوغ جنسی شروع شده و تا انتهای سی سالگی ادامه پیدا می کند. بنابرین با توجه به حصول شاخصه رشد در دوره جوانی سن مناسب ازدواج برای دختران استنباط شده و مطلوبیت ازدواج مقید به محقق شدن رشد می باشد. برای این منظور از روش کتابخانه ای با رویکرد توصیفی-تحلیلی برای مسأله ی تحقیق استفاده شده است.
شناسایی مولفه های رفاه اجتماعی بر اساس دلالت های تربیت اخلاقی و اجتماعی مفهوم «باید» از دیدگاه کانت(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۱ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۸۳
۳۰۵-۲۶۱
حوزههای تخصصی:
مقدمه: چون هدف تربیت اجتماعی و اخلاقی رفاه افراد از طریق رشد ارزش های درونی است و بایدها و نبایدها را شامل می شود، شناخت عینیت «باید» لازم است. هدف تحقیق، شناخت مولفه های رفاه اجتماعی مبتنی بر دلالت های تربیت اخلاقی و اجتماعی مفهوم باید از دیدگاه کانت بود. روش: تحقیق کیفی بود و با رویکردهای تحلیل زبانی و استنتاجی انجام شد. باید از سه جنبه معناشناسی، هستی شناسی و معرفت شناسی تحلیل و ارتباطش با هدف های تربیتی استنتاج و دلالت های تربیتی تعیین شدند. دلالت ها در ترکیب با اصول جامعه ایده آل از دیدگاه کانت (آزادی، برابری و استقلال) مولفه هایی برای رفاه اجتماعی به دست داد. اطلاعات از طریق منابع چاپی و دیجیتالی گردآوری شد. روش تجزیه و تحلیل اطلاعات، کدگذاری موضوعی با استفاده از نظام مقوله بندی قیاسی بود. یافته ها: عوامل تربیتی تأثیرگذار بر رفتار فرد عبارتند از: اطاعت از قانون، عمل طبق تکلیف، دستور عقل و اراده نیک، درک واقعیت های اخلاقی و شناخت بایدها با عقل. دلالت های تربیتی از جنبه هدف و نقش فرد نیز در ترکیب با اصول سه گانه کانت راهنماهای رفاه اجتماعی را در ده مولفه خودآیینی، اطاعت، انضباط و تکلیف پذیری، شناخت عقلانی تکالیف و پیروی از قوانین برای برخورداری از آزادی، صداقت، حسن معاشرت و پیروی از ارزش ها برای برابری و پیروی از اصول و عمل طبق واقعیات برای داشتن استقلال به دست داد. بحث: پیروی از بایدها بستگی زیادی به توانایی عقلانی افراد دارد. هر کدام از مؤلفه های تأثیرگذار بر سلوک عملی فرد، دلالت های آشکاری برای تعلیم و تربیت دارد از جمله پرورش عقل و هنرهای عقلی. نتیجه چنین تربیتی در ابعاد اخلاقی و اجتماعی فراهم کردن شرایط رفاه برای تمام افراد جامعه است.