مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۳٬۵۴۱ تا ۵۳٬۵۶۰ مورد از کل ۵۲۴٬۹۴۲ مورد.
منبع:
آموزش پژوهی دوره هشتم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۳۲)
108 - 119
به دلیل محدودیت های کرونایی، گذراندن کارورزی توسط دانشجومعلمان در بستر مجازی چالش هایی به همراه داشت، که یکی از مهم ترین این آسیب ها، اشکال در نحوه برقراری ارتباط دانشجومعلمان می باشد. پژوهش حاضر با هدف شناسایی چالش های تعاملاتی کارورزی مجازی دانشگاه فرهنگیان در دوران کرونا انجام گردید. روش پژوهش در بعد کیفی به صورت پدیدارشناسی و در بعد کمی نیز از نوع توصیفی و با روش پیمایشی می باشد. بخش کیفی از طریق با اساتید و دانشجومعلمان اجرا گردید . با استفاده از نرم افزار آماری Spss 25 پایایی آن بر اساس آلفای کرونباخ برابر با 965/0 محاسبه گردید. در بخش کمی جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجومعلمان پردیس ها و مراکز دانشگاه فرهنگیان است که در حال گذراندن واحد کارورزی طی سال تحصیلی 1400-1401 می باشند تعداد280 دانشجو با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی به عنوان نمونه انتخاب شدند. یافته ها حاکی است که از دیدگاه دانشجومعلمان، چالش های ارتباطی کارورزی مجازی به ترتیب اهمیت عبارتند از : ارتباط دانشجومعلمان با استاد راهنما با میانگین 48/10، ارتباط دانشجومعلمان با معلم راهنما با 2/9، ارتباط دانشجومعلمان با دانش آموزان کلاس با 72/8، ارتباط دانشجومعلمان با کادر مدرسه با 86/6 و ارتباط دانشجومعلمان با والدین دانش آموزان با 84/6.
معیارهای سنجش ارزش ها از منظر علامه مصباح یزدی با رویکرد استنتاجی-تحلیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال پانزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۶
۱۷۸-۱۵۹
ارزش ها سلسلۀ امور تجویزی هستند که مبتنی بر مجموعه ای از باور ها با هدف عینیت بخشیدن به مفاد آن باور ها تنطیم و ارایه می گردند. باورها به مثابۀ مبانی و ارزش ها به منزلۀ بایدها و نبایدها در واقع دو رکن اصلی یک مکتب فکری به شمار می روند. یکی از مسایل بنیادین در قلمرو ارزش ها کشف معیارهای سنجش مفاهیم ارزشی می باشد. مقالۀ حاضر با تمرکز بر انجام چنین رسالتی در صدد است ضمن مراجعه به آثار علامه مصباح یزدی، با روش توصیفی-تحلیلی و در مواردی نقلی-روایی با تکیه بر رویکرد استنتاجی، به هدف تبیین معیارهای مزبور از منظر علامه مصباح بپردازد. یافته های پژوهش نشان می دهد عناصری چون نظام مندی، اصالت، عقلانیت، پایداری، انتقال پذیری، عمق، همسویی با هدف آفرینش، استحکام، اشراف ولایت الهی و انگیزه مندی نمونه معیارهای سنجش ارزش ها از منظر علامه مصباح به شمار می روند. مجموعه آثار و در مواردی سیرۀ رفتاری علامه مصباح از جمله ابزار و منابع این پژوهش خواهد بود.
بررسی رابطه خودکارآمدی و تنظیم هیجانی شناختی با سازگاری اجتماعی در دانش آموزان پسر دوره اول متوسطه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
مقدمه: با توجه به اهمیت سازگاری اجتماعی در دوره نوجوانی و بررسی عوامل مرتبط با آن در سیستم آموزشی مدارس هدف پژوهش حاضر پیش بینی سازگاری اجتماعی با توجه به خودکارآمدی و تنظیم هیجانی شناختی در دانش آموزان پسر دوره اول متوسطه بوده است. روش کار: روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری دانش آموزان دوره اول دبیرستانهای شهر قائمشهر بوده که حجم نمونه آماری بر اساس فرمول کوکران 368 نفر تعیین گردید. اما با توجه به احتمال بازگشت نکردن تعدادی از پرسشنامه ها تصمیم بر آن شد که پرسشنامه بیشتری توزیع گردد که در مجموع پرسشنامه 384 نفر به روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای دریافت شد. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های سازگاری اجتماعی کالیفرنیا، خودکارآمدی عمومی شرر و آدامز و تنظیم شناختی هیجان به عنوان ابزار پژوهش استفاده شد است. یافته ها: نتایج نشان داده که همبستگی مثبت بین سازگاری اجتماعی با خودکارآمدی(206/0R=) و تنظیم شناختی مثبت(427/0R=) وجود داشت؛ را بطه سازگاری اجتماعی با تنظیم شناختی منفی(274/0-R=) معکوس است؛ خودکارآمدی با تنظیم شناختی مثبت (276/0R=) رابطه مثبت معنی داری دارد. خودکارآمدی با تنظیم شناختی منفی(145/0-R=) رابطه معکوس داشته است. همچنین نتایج نشان داد تنظیم شناختی مثبت به تنهای 18 درصد سازگاری اجتماعی را پیش بینی میکند و خودکارآمدی تاثیر بسیار ناچیز حدود 1 درصد بر سازگاری گذاشته است. نتیجه گیری: با توجه به تحقیق حاضر و استناد پژوهشهای انجام شده پیشنهاد می گردد کارگاه ها و کلاسهای آموزشی در زمینه آموزش راهبردهای شناختی هیجانی و مدیریت هیجان و ترکیب آنها با محتوای درسی مدارس به ویژه دردوره دبیرستان به عنوان عامل اثرگذار در سازگاری اجتماعی و خودکارآمدی مدد نظر قرار گیرد.
بررسی تاثیر آموزش ذهن آگاهی بر تنظیم هیجانی دانش آموزان متوسطه دوم دبیرستان مفید تهران
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر تنظیم شناختی هیجان در دانشآموزان مقطع متوسطه بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پسر مقطع متوسطه دوم دبیرستان مفید تهران بود. آزمودنی های پژوهش ابتدا با روش نمونه گیری هدفمند به تعداد 30 دانش آموز انتخاب و سپس به طور تصادفی در دو گروه 15 نفره آزمایش و کنترل گمارده شدند. منظور از آموزش ذهن آگاهی در این پژوهش، ارائه روش آموزش ذهن آگاهی کابات زین و همکاران (1992) بود که در 8 جلسه، هر جلسه در 60 دقیقه به گروه آزمایش ارائه گردید. منظور از تنظیم شناختی هیجان در این پژوهش، نمره ای بود که آزمودنی ها در پرسشنامه 36 سوالی تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی (2001)، به دست آوردند. پس از اجرای پیش آزمون در هر دو گروه و تکمیل پرسشنامه های تنظیم شناختی هیجان، آموزش ذهن آگاهی در 8 جلسه و هر جلسه به مدت 60 دقیقه به گروه آزمایش ارائه شد و سپس دوباره از آزمودنی ها پس آزمون به عمل آمد. اطلاعات بدست آمده با روش تحلیل کوواریانس با کاربرد نرم افزار SPSS V_23 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج بدست آمده نشان داد آموزش ذهن آگاهی سبب بهبود تنظیم شناختی مثبت هیجان دانش آموزان می گردد (P<0/05). اما آموزش ذهن آگاهی، در بهبود مهارت های تنظیم شناختی منفی هیجان، تاثیر معناداری نداشت. با توجه به اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر تنظیم شناختی مثبت هیجان مسئولین مراکز مشاوره آموزش و پرورش و مدارس، لازم است از نتایج این پژوهش بهره مند گردند، چرا که لزوم بهره گیری از مداخله های آموزشی و روانشناختی از جمله آموزش ذهن آگاهی، نتایج بهتری را در روند مدیریت هیجان ها به بار خواهد آورد.
نقش مدیریت راهبردی منابع انسانی بر کارایی زنجیره تامین
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی مدیریت راهبردی منابع انسانی بر کارایی زنجیره تامین می باشد. این پژوهش کاربردی بوده و از نوع توصیفی-پیمایشی می باشد. جامعه آماری تحقیق حاضر شامل مدیران ارشد، میانی و عملیاتی شرکت های مستقر در شهرک فناوری صنایع غذایی و بیوتکنولوژی مشهد بود که تعداد آنها برابر با 647 نفر می باشد. از این تعداد، 240 نفر با استفاده از جدول مورگان به روش تصادفی به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته بوده است که روایی آن توسط اساتید و پایایی آن از طریق اندازه گیری آلفای کرونباخ تایید شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که عوامل مدیریت راهبردی منابع انسانی شامل بررسی محیط داخلی، بررسی محیط خارجی، تدوین راهبرد، اجرای راهبرد، ارزیابی و کنترل راهبرد بر کارایی زنجیره تامین تاثیر مثبت و معنی داری داشته است. همچنین از بین عوامل موثر بر کارایی زنجیره تامین، بررسی محیط داخلی بیشترین تاثیر و ارزیابی و کنترل راهبرد کمترین تاثیر را داشته است.
واکاوی ابعاد محبوبیت طلبی مدیران دولتی، مورد مطالعه: سازمان های دولتی شهر ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف واکاوی ابعاد محبوبیت طلبی مدیران در سازمان های دولتی شهر ایلام انجام شده است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت اکتشافی با روش کیفی، از نوع نظریه داده بنیاد با رویکرد ظاهرشونده گلیزر است. مشارکت کنندگان در پژوهش مدیران سازمان های دولتی شهر ایلام بودند. گردآوری داده ها از طریق نمونه گیری هدفمند با 17 نفر از مدیران با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد. برای پایایی مصاحبه ها از روش توافق بین دو کدگذار و به منظور بررسی روایی، از روایی محتوایی استفاده گردید. یافته های پژوهش نشان داد که برای محبوبیت طلبی 7 بُعد شناسایی شد که شامل ضعیف الأراده (شخصیت پوشالی، شخصیت متزلزل، هویت باختگی) وابستگی ناسالم (ذهن فرمانبردار، رفتارمنفعلانه، دیگران پردازی) تعلق خواهی (مدیریت ویترینی، رفتارسالوسگرایانه، تصویرپردازی) منافع شخصی (شبکه سازی، تملک گرایی، بازی سیاسی مدیران) رنجورنمائی (ناهنجاری رفتاری، نشانگان شخصیتی، بحران-شخصیتی) سفیدنمایی (کجروی سازمانی، ناهنجاری سازمانی، کژکارکردی عملکردی مدیران) شعارگرایی (ایجاد مدیریت برمبنای اتاق شیشه ای، تدوین اصول و الزامات عملکردی سازمان، تدوین اصول و الزامات آموزشی و اخلاقی). نتایج تحقیق نشان داد که محبوبیت طلبی، ازجمله ناکارآمدی های مدیریتی در سازمان های دولتی است که عملکرد مدیران را با مشکل مواجهه ساخته است. می توان گفت سازمان های دولتی برای کاهش محبوبیت طلبی مدیران باید از انتصاب مدیرانی که تمایل به ارتباط نمادین دارند و دارای شخصیت های وابسته اند، پرهیز کنند.
خوانش وجوه تصویری گروتسک در نقاشی «پیروزی فقر» اثر نیکول آیزنمن بر اساس آرای میخائیل باختین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش هنر سال ۱۲ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۳
۴۱-۲۳
حوزههای تخصصی:
نیکول آیزنمن نقاش فیگوراتیو معاصر، به نسلی از استادان هنر تعلق دارد که منابع خود را از کاریکاتورهای روزنامه ها و نقاشی های دوران رنسانس به طور یکسان اقتباس کرده و در پی ستردن مرز میان هنر عالی و فرهنگ عامه است. اثر "پیروزی فقر" که یکی از گزنده ترین آثار این هنرمند است، برداشتی معاصر از اثری به همین نام است که توسط هانس هولباین نقاشی شده و دارای فضایی چندلایه، گفت وگویی، تمثیلی، هجوآمیز و گروتسکی است. میخائیل باختین از مهم ترین نظریه پردازان قرن بیستم محسوب می شود که به مطالعه زبان به عنوان یک سیستم و نحوه عملکرد گفت وگو در رابطه با اثراتی پرداخت که از طریق ارتباط ایجاد می کند و پیوندی میان هنر و این برقراری رابطه مشاهده کرد. او کارناوال را که عرصه ای محبوب جهت رها کردن خود در زیاده روی های جسمانی است، واجد فضایی گفت وگویی و یک سنت گروتسکی و مردمی دانست که تصاویر آن در پیوندی تأثیرگذار بین نشاط و خشونت یا کیفیت پایین ماتریالیسم هستند. وی بدن مشترک و تحریف شده گروتسک را در چارچوبی بلندنظرانه و مثبت قرار داده و اذعان داشت چنین بدنی پتانسیل ایجاد بی ثباتی در هنجارهای پذیرفته شده اجتماعی، سیاسی و زیباشناسی را دارا است. در این راستا و با عطف به ویژگی های خاص رئالیسم گروتسک، این پژوهش به خوانش و تحلیل وجوه تصویری نقاشی پیروزی فقر اثر نیکول آیزنمن بر اساس آرای میخائیل باختین پرداخته و از نظر هدف، توسعه ای و از نظر نوع و روش، کیفی و توصیفی- تحلیلی است. یافته های تحقیق آشکارکننده این واقعیت هستند که این هنرمند با به کارگیری هنر خود، به نشان دادن پیروزی طعنه آمیز فقر پس از تصمیم گیری های ضعیف دولت امریکا پرداخته است که مسبب اصلی بحران اقتصادی سال 2008 در این کشور است و به این ترتیب، اعتراض خود را نسبت به سیاست گذاری های غلط، مدیریت ناکارآمد وقت، بی عدالتی و نابرابری در جامعه ابراز نموده است.
تبیین نقش نهضت داوطلبی در توسعه سرمایه اجتماعی جمعیت هلال احمر (رویکرد داوطلبان ورزشی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جمعیت هلالاحمر جزء مهمترین و گستردهترین سازمانهای امدادی و بشردوستانه است و پرداختن به موضوعاتی که موجب توسعه سرمایه اجتماعی آن در جامعه شود مورد توجه مدیران میباشد. هدف از پژوهش حاضر، تبیین نقش نهضت داوطلبی به ویژه داوطلبان ورزشی در توسعه سرمایه اجتماعی جمعیت هلال احمر بود. این پژوهش به لحاظ نوع، کاربردی بوده و برای دستیابی به هدف پژوهش از روش کیفی استفاده شد. جامعه آماری پژوهش را 21 نفر از مدیران اجرایی و کارشناسان صاحب نظر تشکیل دادند. نمونه گیری به صورت هدفمند و به شیوه گلوله برفی صورت پذیرفت و تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. جمع آوری داده ها نیز با استفاده از مصاحبه نیمه ساختارمند انجام گرفت. پس از جمع بندی داده ها، از طریق روش تحلیل تماتیک (TA)، اقدام به کدگذاری داده ها گردید. از 70 کداولیه با روش مضمون و طبقه بندی کدها و استخراج مفاهیم، الگوها و یا تم های اصلی به دست آمد. در نهایت با توجه به نتایج می توان اظهار داشت که سرمایه اجتماعی جمعیت هلال احمر دارای پنج مؤلفه مهم از جمله؛ نهضت داوطلبی، ساختار سازمانی، فرهنگ و نگرش سازمانی، هویت اجتماعی و ماهیت بین المللی می باشد. با توجه به اهمیت نقش برجستهای که نیروی انسانی در این سازمان ایفاء میکند می توان گفت نهضت داوطلبی؛ حاصل تبلور دیگر مؤلفه های سرمایه اجتماعی جمعیت هلال احمر است. توسعه و ارتقاء سطح سرمایه اجتماعی این سازمان می تواند بهره وری این سازمان را در پاسخ گویی به حوادث بالا ببرد.
تحلیل تطبیقی عناصر بصری آرایه های گچی گنبد سلطانیه و دو بنای بقعه سید رکن الدین و بقعه سید شمس الدین در یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره تابستان ۱۴۰۱ شماره ۶۲
149 - 171
حوزههای تخصصی:
یکی از فنون و آرایه های وابسته به معماری، استفاده از گچ و آرایه های گچی است که در هر دوره تاریخی قبل و بعد از اسلام از خصایص منحصر به فردی برخوردار بود. هنر گچبری فنی است که توانست با تکیه بر تزئینات اعم از نقوش انتزاعی، هندسی و خوشنویسی شاهکارهای گوناگونی را در هنرهای متعدد از جمله معماری برجای گذارد. از این رو آرایه های گچی گنبد سلطانیه دوره ایلخانی در زنجان و همچنین دو بنای بقعه سید رکن الدین و بقعه سید شمس الدین دوره آل مظفر واقع در یزد نمونه هایی تاریخی شاخص و نفیسی از کاربرد این هنر در معماری به شمار می روند. همچنین ناشناخته ماندن و عدم تحقیق بر این هنر به مرور زمان باعث فراموشی و از بین رفتن آن خواهد شد. اهداف پژوهش حاضر شناسایی، تحلیل و تطبیق ساختارشناسانه ی عناصر بصری به کار رفته در آرایه های گچی و عوامل تأثیرگذار در بناهای مزبور و بررسی تاثیر پذیری آنها از یکدیگر است تا با شناختن آنها هم به باز آفرینی نقوش و هم به شناخت تمایزات شیوه های طراحی و اجرایی آرایه های گچی بپردازد؛ زیرا نبود شناخت کافی از تاثیرات متقابل بناهای دوره ایلخانی باعث شده است تا خلأ ای در دسته بندی آرایه های گچی دوره ایلخانی به وجود بیاید لذا پژوهش حاضر به رفع این خلأ موجود در گونه شناسی آرایه های گچی این دوره و آشکار شدن نکات پوشیده از هنر دوره ایلخانی کمک کند. این پژوهش حول محور سه سؤال اساسی سازماندهی شده است:1- آرایه های گچی در گنبدسلطانیه و دو بقعه ی سید رکن الدین محمد و سید شمس الدین از چه عناصر بصری تشکیل شده است و دارای چه ویژگی هایی هستند؟ 2-وجوه اشتراک و افتراق در سه بنای مذکور چیست؟ 3- امکان چه اثرات متقابلی در این سه بنا وجود دارد؟وش تحقیق، توصیفی-تحلیلی و «تطبیقی-مقایسه ای» و شیوه ی گردآوری اطلاعات بصورت میدانی و کتابخانه ای است. نتایج مطالعات نشان داد: عناصر بصری آرایه های گچی بناهای نامبرده در سه دسته نقوش گیاهی، هندسی و خوشنویسی طبقه بندی می شوند. ویژگی های عناصر بصری آرایه های گچی دو بنای دوره آل مظفر در یزد متاثر از گنبد سلطانیه و تنوع کتیبه های گچی گنبد سلطانیه بیشتر از دو بنای منتخب در یزد بوده و در هر سه بنا نقوش اسلیمی، گره های هندسی، خطوط ثلث و کوفی مشاهده شده است.
بررسی اثرات همه جاگیری (پاندمی) بیماری کووید 19 بر میزان استفاده افراد ساکن در شهر تهران از فضاهای سبز و بوستان های عمومی: به کارگیری نتیجه بررسی در برنامه ریزی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال چهاردهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳۶
75 - 96
حوزههای تخصصی:
«فضاهای سبز عمومی» دربردارنده بوستان های عمومی شهری و پیراشهری، دارای مزیت های محیطی، اجتماعی و فرهنگی، موثر بر سلامت جسمی و روانی انسان هستند و نقش مهمی در کیفیت زندگی و پایداری در شهرها دارند. همه جاگیری یک مشکل برنامه ریزی شهری است زیرا نه فقط «زندگی شهری» و رفتار مردم در شهرها و سیاست گذاری شهری را متاثر می کند بلکه می تواند تغییرهایی را در سازوکارهای هدایت و کنترل شهری نیز به وجود آورد. از آغاز و در طی بحران همه جاگیری بیماری کووید 19، فضاهای باز، سبز و بوستان های عمومی شهری و پیراشهری توانستند در همه شهرهای جهان، مکان تامین آسایش و آرامش و انجام فعالیت بدنی و منبع تاب آوری شهری باشند. با این وجود، بحران سلامت برآمده از همه جاگیری کووید 19 و مقررات وضع شده برای مهار آن، تغییرهایی را در میزان و چگونگی استفاده از این گونه فضاها نیز ایجاد کرده است. از این رو، مقصود این مقاله بررسی اثرات این بحران بر میزان و چگونگی استفاده از فضاهای سبز و بوستان های عمومی شهری در شهر تهران است. به این منظور، با انجام یک پیمایش وب پایه در میان ساکنان شهر تهران، داده های لازم گردآوری و با استفاده از روش های آمار توصیفی و استنباطی تحلیل شد. یافته ها نشان از کاهش انگیزه و استفاده مردم از بوستان ها در دوران همه جاگیری دارد. با این وجود، تمایل به استفاده از بوستان های محلی در طی همه جاگیری، بیشتر از بوستان های عمومی شهری و دیگر فضاهای سبز عمومی بوده است.
اولویت بندی در بازطراحی محوطه های دارای میراث صنعتی بر اساس رویکرد جامع به مفهوم سلامت و پساکرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره سوم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
72-54
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: کووید نوزده ( Covid-19 ) تأثیرات مهمی بر معماری و شهرسازی داشته است. مسئله اصلی پژوهش، شناسایی و بررسی جایگاه محوطه های دارای میراث صنعتی در این دوران است. به نظر می رسد که اولویت بندی و بازطراحی محوطه های دارای میراث صنعتی از جایگاه ویژه ای برخوردار است. اهداف: هدف اصلی مقاله نشان دادن اهمیت بازطراحی، معاصرسازی و مرمت محوطه های دارای میراث صنعتی در آماده سازی آنها برای دوران پساکرونا است. روش تحقیق: پژوهش از مقایسه دو دسته از بناها بر اساس شاخص های شهر سالم و مقاوم در برابر بیماری ها، آغاز می شود. سپس با تشکیل گروه بحث و پنل خبرگان متشکل از پنج نفر از افراد صاحب صلاحیت؛ موضوع و ابعاد آن را تحلیل می نماید. یافته ها: مهم ترین بخش از یافته های پژوهش به تفاوت میان دو گروه انتخاب شده شامل پنج نمونه از بناهای تغییر کاربری مانند موزه-گالری آرگو، دانشگاه هنر اسلامی تبریز، کارخانه جوراب بافی بریانک، باغ موزه قصر تهران و خانه هنرمندان ایران؛ و پنج نمونه از بناهای که در انتظار تغییر کاربری هستند شامل کارخانه دخانیات تهران، سیلوی تهران، کارخانه ذوب آهن کرج، کارخانه صنعتی سیمان ری و کارخانه چیت سازی تهران مربوط است. نتایج: مقایسه دو گروه شاهد و نمونه نشان از اهمیت اهتمام مدیریت شهری به معاصرسازی و تغییر کاربری محوطه های دارای میراث صنعتی است. بازگرداندن این مجموعه ها به شهر، نه تنها باعث حیات و زندگی شهر می شود، بلکه به سلامت شهروندان و آمادگی برای دوران پساکرونا نیز کمک می کند.
شیوه های مدیریت سود واقعی و اقلام تعهدی، ترکیب هیئت مدیره و پایداری سود
حوزههای تخصصی:
پایداری سود بیانگر ثبات و دوام سود است. از دیدگاه سرمایه گذاران، سودهای با دوام و باثبات به دلیل استمرار آنها مطلوب هستند و سهم قابل توجهی در تداوم و پایداری بلندمدت یک شرکت و اثربخشی بازار مالی دارد. هدف این تحقیق بررسی رابطه شیوه های مدیریت سود واقعی و اقلام تعهدی و ترکیب هیئت مدیره با پایداری سود می باشد. اطلاعات مورد نیاز این پژوهش برگرفته از صورت های مالی 142 شرکت در بازه زمانی 1391-1399 می باشد. پژوهش انجام شده از نظر نوع هدف جزء پژوهش های کاربردی است و روش پژوهش از نظر ماهیت و محتوایی همبستگی می باشد و برای تجزیه وتحلیل فرضیه ی پژوهش از شیوه تحلیل پانلی استفاده شده است. نتایج حاصل از آزمون فرضیه ها نشان داد، بین مدیریت سود اقلام تعهدی و پایداری سود رابطه معنی دار و منفی وجود دارد؛ همچنین بین استقلال هیئت مدیره و پایداری سود رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد؛ اما نتایج بیانگر آن بود که رابطه میان مدیریت سود واقعی و اندازه هیئت مدیره با پایداری سود معنی دار نیست.
بررسی رابطه ی اعضای هیئت مدیره و کمیته حسابرسی با عملکرد شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
حوزههای تخصصی:
این مطالعه به بررسی رابطه ی اعضای هیئت مدیره و کمیته حسابرسی با عملکرد شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداخت. شرکتهایی که از سال 1394 تا 1400 عضو بورس هستند به عنوان جامعه آماری پژوهش حاضرانتخاب شدند که از این شرکت ها بر اساس معیارهای غربالگری شده تعداد 120 شرکت به عنوان نمونه آماری مشخص شده است. نتایج و شواهد تجربی نشان می دهد که بین اندازه هیات مدیره و عملکرد شرکت ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد. بین استقلال هیات مدیره و عملکرد شرکت ارتباط مثبت و معناداری وجود ندارد. بین شکل کمیته حسابرسی و عملکرد شرکت ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد. بین تاثیر کمیته حسابرسی و عملکرد شرکت ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد.
تبیین و طراحی الگوی پیاده سازی مدیریت دانش در شرکت های تولیدی استان گیلان
هدف اصلی پژوهش تبیین و طراحی الگوی پیاده سازی مدیریت دانش شرکت های تولیدی استان گیلان است. در اجرای این پژوهش از دو رویکرد کیفی و کمی به صورت تلفیقی استفاده شده است. در فاز کیفی ابتدا، با مراجعه به ادبیات و استفاده از یافته های پژوهش های پیشین، عوامل و شاخص های موثر، بستر سازها، مداخله گرها، راهبردهای و پیامدهای پیاده سازی مدیریت دانش، استخراج شد. اطلاعات حاصل از پیشینه در پانل های مختلف گروه دلفی از طریق هم اندیشی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و مدل مفهومی اولیه پژوهش ارایه شد. این مدل از دیدگاه خبرگان مورد ارزیابی قرار گرفته و تعدیل شد. از 6 عامل شناسایی شده مدل پیاده سازی مدیریت دانش، عوامل علی با ضریب 259/0-، عوامل زمینه ای با ضریب143/0-، عوامل مداخله گر با ضریب 124/0- و عوامل راهبردی با ضریب 729/0 بر پیامدهای مدل پیاده سازی مدیریت دانش تاثیر دارند. معیار GOF برابر با 39/0 شده است که بیشتر از معیار36/0 شده است و نشان می دهد مدل پیشنهادی پیاده سازی مدیریت دانش شرکت های تولیدی استان گیلان با تناسب بالا و برازش قوی تائید شده است.
شیوه های نوآوری در مناظره های شعر نیمایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال چهاردهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۵۲)
167 - 196
حوزههای تخصصی:
شیوه های نوآوری در مناظره های شعر نیمایی
فاطمه سادات طاهری *
مرضیه همتی * *
چکیده
مناظره، اسلوبی بیانی است که پیشینه ی آن به ایران پیش از اسلام برمی گردد. شاعران هر دوره برای دستیابی به اهدافی که با توجه به ذوق و قریحه ی شاعران و جهان بینی رایج در آن دوره تغییریافته، مناظره سرایی کرده اند. فضای فکری، اجتماعی و سیاسی حاکم بر جامعه ی معاصر، تحولات گسترده ای در مناظره سرایی ایجاد کرده است؛ ازاین رو نگارندگان با رویکرد توصیفی- تحلیلی و پاسخ به این پرسش های بنیادی که مناظره های نیمایی فارسی با مناظره های سنتی چه تفاوت هایی دارند و این نوآوری ها در چه عواملی ریشه دارد؟ استنتاج می کنند: برخلاف مناظره های سنتی که همواره از دوطرفِ حقِّ مطلق و باطل مطلق تشکیل شده اند و یکی از طرفین قدرتمندانه پیروز می شود و طرف مقابل به شدت شکست می خورد، در مناظره های نیمایی اغلب طرفین مناظره به یکدیگر کمک می کنند تا هردو به حقیقت نزدیک شوند. شاعران معاصر در قالب و فرمی نو که حاصل آزادی بیان در آفرینش هنری است، فضایی تعاملی ایجاد می کنند و در این فضای تعاملی به گفت وگو های دونفره، چندنفره یا خودگویی و حدیث نفس می پردازند و با بهره گیری از شخصیت های نمادین، کارناوال و آشتی دادن عناصر متضاد در فضای مکالمه ای به نقد اجتماعی می پردازند و به طورمعمول با بهره گیری از گزاره های خطابی، فضایی چندصدا می آفرینند.
واژه های کلیدی: شخصیت های نمادین، کارناوال، گروتسک، گفت وگوی باختینی، مناظره های نو.
* استادیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه کاشان taheri@kashanu.ac.ir (نویسنده ی مسئول)
** دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه کاشان marziehhemati@yahoo.com
تاریخ دریافت مقاله: 23/6/1400 تاریخ پذیرش مقاله: 2/11/1400
آسیب شناسی مقالات تطبیقی طنزپژوهی(1378-1400)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال چهاردهم بهار و تابستان ۱۴۰۱شماره ۲۶
65 - 92
حوزههای تخصصی:
ادبیات تطبیقی، شاخه ای از نقد ادبی است که از روابط ادبی ملل و زبان های مختلف و از تعامل میان ادبیات ملت ها با یکدیگر سخن می گوید و به بررسی و تجزیه و تحلیل ارتباط ها و شباهت های بین ادبیات، زبان ها و ملیت های مختلف می پردازد. مطالعات تطبیقی در ایران پژوهشی نوین و مربوط به دهه های اخیر است. در حوزه طنزپژوهی مقالات علمی با موضوع ادبیات تطبیقی به چاپ رسیده است که بررسی و تحلیل این مقالات در روشن شدن مسیر پژوهش های تطبیقی و خلل ها و کاستی های آن و کمک به ارتقای کیفیت مقالات این حوزه، مؤثر است. این پژوهش به روش تحلیل محتوا به بررسی 36 مقاله علمی تطبیقی در حوزه طنزپژوهی پرداخته است. بررسی ها نشان می دهد مواردی همچون عدم روشمندی در پژوهش ها، اکتفا به یافتن شباهت ها و تفاوت ها در آثار، پرداختن به کلی گویی و بی توجهی به جزئیات، عدم استفاده از منابع معتبر علمی، ناآگاهی از اصول ادبیات تطبیقی، از مهم ترین نقاط ضعف مقالات تطبیقی چاپ شده در حوزه طنز پژوهی است. از این رو پرداختن به تبیین اصول ادبیات تطبیقی و مکاتب و روش های مطالعه ادبیات تطبیقی و نقد و تحلیل مقالات این حوزه می تواند به بهبود کیفیت مقالات کمک شایانی کند.
خوانش تطبیقی «سبک شناختی فعل» در اشعار اجتماعی فروغ فرخزاد و گل رخسار صفی آوا از منظر فرانقش اندیشگانی در رویکرد نقش گرایی هلیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رویکرد نقش گرای هلیدی ابزاری را در اختیار پژوهشگر قرار می دهد که از طریق آن قادر باشد به ایدئولوژی حاکم بر متن و شیوه هایی که سخنور برای انتقال اندیشه خود برمی گزیند، دست یابد. این رویکرد محصول «نگاهی اجتماعی» به زبان است و به یاری فرانقش های سه گانه اندیشگانی، بینافردی و متنی در سطح زبان اتفاق می افتد. فرانقش اندیشگانی به دو کارکرد تجربی و منطقی تقسیم می شود. در کارکرد تجربی، زبان تجربیات دنیای بیرون خود را بیان می کند. محصول این کارکرد در جمله، گذرایی است که برای مشخص نمودن انواع متفاوت فرایندها در جمله -که در فعل نمود می یابد- به کار می رود. یکی از درون مایه های اصلی شعر معاصر و به ویژه شعر زنان، توجه به مسائل اجتماعی و بازنمایی آن به زبان شعر است. شاعری که مفاهیم اجتماعی را در شعر خود منعکس می کند، هدفش بالا بردن ادراک و بینش هنری و اجتماعی است. او می خواهد شعرش پیام انسانی داشته و مردم را با حوادث و رویدادهای زمان خویش آشنا کند. روح شاعران شعر اجتماعی با احساس مسئولیت های اجتماعی سرشته شده و شاعر با مردم و در میان مردم زندگی می کند. در میان شاعران زن معاصر «فروغ فرخزاد» از جمله زنانی است که اندیشه های اجتماعی را در اشعارش انعکاس داده و مخاطب با مطالعه شعر او می تواند نسبت به دیدگاهی که در ارتباط با مسائل اجتماعی داشته آگاهی یابد. در میان زنان معاصر تاجیکستان نیز گل رخسار صفی آوا شاعری با دغدغه های اجتماعی قلمداد می شود. این پژوهش سعی دارد به شیوه توصیفی – تحلیلی به این پرسش اصلی پاسخ دهد که: فروغ فرخزاد و گل رخسار صفی آوا برای بیان دیدگاه ها و دغدغه های اجتماعی عصر خود، از کدام یک از فرایندهای زبانی بهره گرفته اند؟ و این فرایندها در انتقال اندیشه اجتماعی این دو شاعر چه جایگاهی دارند؟
شناسایی فرصت های اقتصادی رشد سبز در ایران: یک تحلیل داده- ستانده انرژی چند عاملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد سبز ، بر تولید و عرضه محصولات سازگار با محیط زیست تأکید دارد و به عنوان یک راهبرد مناسب برای رشد اقتصادی همراه با نگهداری و حفظ منابع طبیعی و کاهش انتشار آلودگی در کشورها مطرح است. با توجه به آنکه ایران به عنوان یک کشور درحال توسعه، در زمینه شاخص رشد سبز، عملکرد مطلوبی ندارد، لازم است تا در این زمینه، انرژی بری و آلایندگی فعالیت های مختلف اقتصادی و شناسایی فرصت های اقتصادی رشد سبز از نظر شاخص های تولید و اشتغال، مورد ارزیابی قرار گیرد. این تحقیق با استفاده از روش داده - ستانده انرژی چند عاملی و اطلاعات جدول داده - ستانده سال 1395، در پی بررسی و تحلیل تأثیر تقاضای نهایی بر مصرف انرژی اولیه، انتشار CO 2 ، رشد اقتصادی و مشاغل انرژی است که درنتیجه آن، با در نظر گرفتن همزمان دو شاخص رشد و اشتغال، پتانسیل های رشد سبز در بخش های اقتصادی ایران مورد شناسایی قرار می گیرند. نتایج تجربی این تحقیق، نشان می دهد که بخش های مربوط به تولید محصولات کشاورزی، دامی، خدماتی و محصولات غذایی، دارای کمترین میزان انتشار دی اکسیدکربن به ازای هر واحد رشد تولید و رشد مشاغل انرژی هستند. در مقابل، به دلیل پتانسیل پایین رشد سبز خدمات حمل و نقل، فلزات اساسی، محصولات از لاستیک و پلاستیک، تشویق افزایش تقاضای نهایی برای محصولات این بخش ها، جذاب نخواهد بود؛ به طوری که برای برنامه ریزی رشد سبز، به تغییرات ساختاری در این بخش ها، نیاز است.
سرمایه اقتصادی- اجتماعی بازاریان و نقش آفرینی آن ها در انقلاب مشروطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی تاریخی سال ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
300-261
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق شناخت تأثیر سرمایه اقتصادی و اجتماعی بازاریان در دوره قاجار بر نقش آفرینی آن ها در روند انقلاب مشروطیت ایران، تا صدور فرمان مشروطیت توسط مظفرالدین شاه، است. روش تحقیق در این پژوهش تاریخی و جهت گردآوری اطلاعات از سفرنامه ها، خاطرات، اسناد و مدارک تاریخی استفاده شده است. نتایج حاکی از آن بوده که سرمایه اجتماعی بازاریان در دوره قاجار در کنار سرمایه اقتصادی آن ها نقش عمده ای را در نقش آفرینی انقلابی بازاریان و پیروزی انقلاب مشروطیت داشته است. بازاریان دوره قاجار با به کارگیری سرمایه اجتماعی انباشته خود در جامعه شهری و استفاده از پول و نیروی کار تحت پوشش خود توانستند نقشی انقلابی در مشروطه اول ایفا کنند و در میدان سیاست به قدرت دست یابند.
واکاوی ابعاد رهبری تعالی بخش علوی بر مبنای نهج البلاغه: توسعه نظریه رهبری تحول آفرین با رویکرد مدیریت اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت اسلامی سال ۳۰ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
63 - 103
حوزههای تخصصی:
رهبری تحول آفرین، سبکی از رهبری است که در آن رهبر و پیروان تلاش می کنند با تشویق و الهام بخشی به سطوح متعالی، موفقیت سازمان را موجب شوند. آموزه های اسلام به عنوان مجموعه ای دربردارنده ابعاد گوناگون سعادت دنیوی و اخروی انسان ها است که توجه به موضوع سرپرستی، رهبری و روابط میان فردی، از جمله آن ها شمرده می شود. نوشتار پیش رو درصدد است تا از طریق بررسی گفتارهای امیرالمؤمنین (علیه السلام) به عنوان الگوی انسان کامل و با الهام گیری از سبک تحول آفرین، الگوی رهبری تعالی بخش را ارائه نماید. به منظور دستیابی به مؤلفه های مدل رهبری تعالی بخش، متن کتاب شریف نهج البلاغه با روش تحلیل مضمون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت که نتیجه طبقه بندی آن در نرم افزار Maxqda2020، شامل 819 کد اولیه، 186 مضمون پایه، 27 مضمون سازمان دهنده و 6 مضمون فراگیر بوده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که مدل رهبری تعالی بخش مبتنی بر شخصیت امیرالمؤمنین (علیه السلام)، شامل شش بعد اصلی «هدایت راهبردی»، «هم افزایی میان فردی»، «پرورش قدرت شناختی»، «تقویت آینده نگری راهبردی»، «توسعه زیرساخت های رشد» و »پشتیبان در توسعه فردی» است. در مجموع الگوی رهبری تعالی بخش علوی، نه تنها می تواند یک جایگزین مناسب و اسلامی بر سبک رهبری تحول آفرین غربی باشد، بلکه می تواند به عنوان یک الگوی کامل و بی نقص به جهانیان معرفی شود؛ چرا که انتقادات وارده به سبک رهبری تحول آفرین مانند سوءاستفاده از قدرت و عدم توجه به اخلاق، دیگر در الگوی رهبری تعالی بخش علوی مطرح نیستند.