مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۷٬۸۴۱ تا ۴۷٬۸۶۰ مورد از کل ۵۲۴٬۵۹۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: یکی از موضوعات مهم که می تواند به دوام یا فروپاشی خانواده کمک می کند ارزش های افراد است. در واقع ارزش هایی که افراد دارند به زندگی آنان جهت می دهد و آنان را مسیر زندگی خانواده یاری می دهد. روش پژوهش: این پژوهش با هدف بررسی روایی و همسانی درونی ارزش های ازدواج در بین زنان متاهل شهر اصفهان انجام شد. بنابراین پژوهش از نوع زمینه یابی و ابزارسازی بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه زنان متاهل بین 20 تا 30 ساله شهر اصفهان تشکیل دادند. نمونه آماری 300 زن متاهل 20 تا 30 سال بودند که به شکل در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس ارزش های ازدواج و مقیاس میل به طلاق (Dehgani, Yousefi 2019) بود. داده ها در دو بخش توصیفی و استنباطی تحلیل گردید. یافته ها: نتایج نشان داد همسانی درونی ابعاد این مقیاس و هماهنگی درونی سؤالات مناسب بود. توزیع فراوانی ابعاد به توزیع نرمال نزدیک بود به جز ابعاد ارزش های خانواده خود و آرامش که کجی مثبت داشتند سایر ابعاد توزیع نرمال داشتند. شواهد بررسی روایی همگرا نشان داد کلیه ارزش ها با میل به طلاق رابطه مبت و معنادار داشتند به جز ارزش های مذهبی، فرزندآوری و آرامش. که موید روایی واگرا برای سه ارزش مورد اشاره و موید روایی همگرا برای سایر ارزش هاست. نتایج تحلیل عامل اکتشافی به روش واریماکس نشان داد که این مقیاس از 15 عامل برخوردار است. نتیجه گیری :با توجه به این یافته ها می توان نتیجه گرفت که مقیاس ارزش های ازدواج از ویژگی های مطلوب روان سنجی برخوردار است و می توان از آن در حوزه های آموزشی و پژوهشی استفاده کرد.
بررسی نقش میانجی گر انعطاف پذیری روانشناختی در رابطه میان هوش هیجانی و بهزیستی روانشناختی زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهشگران بر این باورند که هوش هیجانی یک عامل مهم در تعیین موفقیت فرد در زندگی بوده و به صورت مستقیم متغیرهای مربوط به «خود» شخص را تحت تاثیر قرار می دهد. هوش هیجانی موجب پردازش مناس ب اطلاعات می شود که بار هیجانی دارد و استفاده از آن ها برای هدایت فعالیت شناختی ضرورت دارد؛ لذا هدف از پژوهش هاضر بررسی نقش میانجی بررسی نقش میانجی گر انعطاف پذیری روانشناختی در رابطه میان هوش هیجانی و بهزیستی روانشناختی زوجین بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و روش مطالعه ای توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره زوج درمانی و مشاوره منطقه 7 تهران در سال 1401 بود که به شیوه نمونه گیری در دسترس 150 نفر به عنوان نمونه آماری پژوهش انتخاب شدند. سپس، شرکت کنندگان پرسشنامه های ذکر شده در قسمت ابزار پژوهش را تکمیل نمودند. در انتها، به منظور تجزیه و تحلیل آماری داده ها از نرم افزار اس.پی.اس.اس و اموس و از ضرایب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد اثر مستقیم هوش هیجانی بر انعطاف پذیری روانشناختی (28/0= β و 82/3 = t) معنادار است. همچنین اثر مستقیم هوش هیجانی بر بهزیستی روانشناختی (36/0= β و 40/3 = t) معنادار می باشد. همچنین، اثر مستقیم انعطاف پذیری روانشناختی بر بهزیستی روانشناختی (40/0= β و 14/4= t) نیز معنادار است. در نهایت، اثر غیر مستقیم هوش هیجانی بر بهزیستی روانشناختی 29/0 و اثر کل 65/0 به دست آمده است. نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت که در رابطه میان هوش هیجانی و بهزیستی روانشناختی، متغیر انعطاف پذیری روانشناختی به عنوان میانجی گر می تواند این رابطه را تقویت کند.
پیش بینی کیفیت زندگی سالمندان بر اساس امید به زندگی و تاب آوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۸۵
۲۸۵-۲۶۶
حوزههای تخصصی:
هدف: سالمندی دوره ی اجتناب ناپذیری از زندگی هر فرد است که با پیشرفت علم و بهبود شرایط بهداشتی، تعداد سالمندان در جوامع مختلف رو به افزایش است و همچنین شناخت و واکنش صحیح نسبت به این دوره از زندگی میتواند موجب بهبود کیفیت زندگی شود. پژوهش حاضر با هدف پیش بینی کیفیت زندگی سالمندان بر اساس امید به زندگی و تاب آوری انجام گرفت. . روش: روش پژوهش حاضر، توصیفی از نوع همبستگی بود و جامعه آماری تحقیق حاضر را سالمندان خانه های سالمندان تمام وقت شهر تهران در سال 1400 تشکیل می داد که به روش نمونه گیری خوشه ای 250 نفر انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه امید به زندگی اشنایدر، مقیاس کوتاه کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت و مقیاس تاب آوری کانر و دیویدسون استفاده می شد. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که امید به زندگی تا 6/30 درصد و تاب آوری تا 5/37 درصد از واریانس کیفیت زندگی را تبیین می کنند. نتیجه گیری: می توان گفت به منظور افزایش کیفیت زندگی سالمندان، زمینه رشد و ارتقا سطح امید به زندگی و تاب آوری این قشر از جامعه فراهم شود
طراحی مدل گزارشگری شهروند شرکتی: تحلیل رتبه بندی تفسیری (IRP)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش طراحی مدل گزارشگری شهروندِ شرکتی می باشد. در این پژوهش که از نظر روش شناسی توسعه ای و ترکیبی محسوب می شود، تلاش گردید تا با اتکاء به فرآیندهای تحلیل فراترکیب و دلفی در بخش کیفی پژوهش، اقدام به شناسایی مولفه های گزارشگری شهروند شرکتی شود. سپس در بخش کمی از تحلیل رتبه بندی تفسیری و میک مک جهتِ شناسایی اثرگذارترین مولفه گزارشگری شهروند شرکتی در سطح شرکت های بازار سرمایه ایران استفاده گردید. جامعه آماری در بخش کیفی، ۱۵ نفر از متخصصان و خبرگان رشته حسابداری در سطح دانشگاهی بودند و در بخش کمی از مشارکت ۲۴ نفر از مدیران شرکت های بازار سرمایه که چه به لحاظ دانشی و چه به لحاظ تجربی دارای سابقه بودند، بهره برده شد. مبنای انتخاب نمونه، استفاده از روش همگن بود. نتایج پژوهش در بخش کیفی پس از غربالگری محتواییِ ۱۲ پژوهش تأیید شده، از وجودِ ۸ مولفه گزارشگری شهروند شرکتی حکایت داشت. این مولفه ها از طریق تحلیل دلفی مورد ارزیابی قرار گرفتند و نتایج این بخش نشان داد هر ۸ مولفه مورد تایید قرار گرفتند. نتایج در بخش کمی پژوهش نشان داد، از مجموع تاثیرگذاری کلی مبتنی بر مقیاسه زوجی بین مولفه های پژوهش مشخص شد، درصدِ تاثیرگذاری مولفه افشای اطلاعاتِ هیئت مدیره نسبت به بقیه مولفه های گزارشگری شهروند شرکتی بیشتر است، که به معنای آن است که جهتِ جاری سازی رویکردِ گزارشگری شهروندِ شرکتی در سطح شرکت های بازار سرمایه، افشاء اطلاعات مربوط به کارکردهای هیئت مدیره نسبت به سایر مولفه از اثربخشی بالاتری برخوردار است.
بررسی ویژگی های روانسنجی پرسشنامه خودنظم بخشی در دانش آموزان مقطع دوم متوسطه شهر تهران
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین شاخص های روان سنجی پرسشنامه خود نظم بخشی تحصیلی رایان و کانل (1989) انجام گرفت. جامعه آماری در این تحقیق شامل دانش آموزان مقطع دوم متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی 1402-1401 بودند. نمونه پژوهش شامل 373 دانش آموز بود که به روش خوشه ای انتخاب شدند. در این پژوهش برای بررسی اعتبار سازه (تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی) و برای بررسی پایایی روش آلفای کرونباخ بکار گرفته شد. بر اساس تحلیل داده ها پژوهش حاضر 4 عامل را شناسایی کرد که درمجموع 90/50 درصد متغیر خود نظم بخشی تحصیلی را تبیین می کنند. نتایج تحلیل عاملی تأییدی نشان داد شاخص های برازش مدل در وضعیت مطلوبی قرار دارند. بعلاوه، ضریب آلفای کرونباخ برای خرده مقیاس ها بین 78/0 تا 89/0 محاسبه شد. با توجه به ضرایب روایی و پایایی مطلوب، سهولت اجرا، نمره گذاری و تعبیر و تفسیر و هم چنین زمان اندک برای پاسخگویی می توان گفت پرسشنامه خود نظم بخشی تحصیلی (SRQ-A) واجد شرایط لازم برای استفاده در پژوهش های روان شناختی به منظور اندازه گیری خود نظم بخشی تحصیلی است.
رابطه پیوند والدینی و عملکرد جنسی با میانجی گری حساسیت بین فردی
حوزههای تخصصی:
هدف از اجرای این پژوهش بررسی رابطه پیوند والدینی و عملکرد جنسی با میانجی گری حساسیت بین فردی بود. پژوهش حاضر از نوع توصیفی همبستگی بوده و جامعه آماری آن را زنان و مردان متاهل ساکن استان تهران در سال 98-99 تشکیل می دادند که کمتر از 7 سال از ازدواجشان گذشته بود. گروه نمونه پژوهش شامل 293 نفر (149 زن و144 مرد) بود که به شیوه دردسترس انتخاب شدند. داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه های پیوند والدینی (PBI)، حساسیت بین فردی (IPSM) عملکرد جنسی زنان (FSFI) و پرسشنامه بین المللی عملکرد نعوظ مردان (IIEF) به دست آمد. بر اساس نتایج تحلیل رگرسیون چندمتغیره، پیوند والدینی و حساسیت بین فردی عملکرد جنسی را پیش بینی می کنند. در مؤلفه های پیوند والدینی، مراقبت مادر، به صورت مثبت، پیش بینی کننده عملکرد جنسی زنان و مردان است و مراقبت و کنترل پدر، عملکرد جنسی مردان را به صورت منفی پیش بینی می کند. همچنین عملکرد جنسی زنان و مردان توسط حساسیت بین فردی به صورت منفی پیش بینی می شود. از بین ابعاد حساسیت بین فردی، عزت نفس شکننده پیش بینی کننده منفی عملکرد جنسی مردان است. تحلیل مسیر نشان داد حساسیت بین فردی در ارتباط بین پیوند والدینی و عملکرد جنسی نقش میانجی ندارد. با توجه به تفاوت تعداد سوالات پرسشنامه های عملکرد جنسی زنان و مردان، بررسی نقش جنسیت به عنوان تعدیل کننده میسر نشد. نتایج به طور کلی نقش پیوند والدینی و حساسیت بین فردی را بر عملکرد جنسی در بزرگسالی نشان داده است. روابط اولیه با والدین، مدل های بازنمایی شده درونی، از خود و دیگری را شکل می دهد، که می تواند، در روابط بین فردی و عملکرد جنسی، بزرگسالی بازآفرینی شود.
تأثیر کیفیت اطلاعات و بازی نمایی سبز بر اعتماد مصرف کننده محصولات فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت کسب و کار هوشمند سال ۱۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۳
187 - 216
حوزههای تخصصی:
cv نگرش شرکت ها و مؤسسات فرهنگی به لحاظ گسترش فضای رقابتی، به ناگزیر بر جلب هر چه بیشتر اعتماد مصرف کننده برای ارائه خدمات و جلب مخاطب بیشتر متمرکز شده است. هدف از مطالعه حاضر تأثیر کیفیت اطلاعات و بازی نمایی سبز بر اعتماد مصرف کننده محصولات فرهنگی بود. روش اجرای پژوهش حاضر پیمایشی و طرح پژوهشی همبستگی از نوع معادلات ساختاری به روش کمترین مجذورات جزئی است. جامعه آماری پژوهش حاضر مصرف کنندگان محصولات فرهنگی دیجی کالا است. روش نمونه گیری پژوهش، روش نمونه گیری طبقه ای متناسب بود. برای جمع آوری داده ها در این پژوهش از روش میدانی با استفاده از پرسشنامه استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده های پژوهش به روش مدل یابی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار پی آل اس صورت گرفت. نتایج نشان داد که کیفیت اطلاعات و بازی نمایی سبز بر مفید بودن و سهولت ادراک شده تأثیر معنی دار دارند. همچنین بر اساس یافته های پژوهش مفید بودن ادراک شده در ارتباط بین کیفیت اطلاعات و بازی نمایی سبز با اعتماد مصرف کننده محصولات فرهنگی نقش میانجی دارد. همچنین نقش میانجیگری سهولت استفاده ادراک شده در ارتباط بین کیفیت اطلاعات و بازی نمایی سبز با اعتماد مصرف کننده محصولات فرهنگی معنی دار است. بر اساس یافته ها می توان نتیجه گرفت که عرضه کنندگان محصولات فرهنگی از طریق بازی نمایی سبز و کیفیت اطلاعات در مسیر بهبود اعتماد مصرف کننده قرار می گیرند. کلیدواژه ها: نگرش شرکت ها و مؤسسات فرهنگی به لحاظ گسترش فضای رقابتی، به ناگزیر بر جلب هر چه بیشتر اعتماد مصرف کننده برای ارائه خدمات و جلب مخاطب بیشتر متمرکز شده است. هدف از مطالعه حاضر تأثیر کیفیت اطلاعات و بازی نمایی سبز بر اعتماد مصرف کننده محصولات فرهنگی بود. روش اجرای پژوهش حاضر پیمایشی و طرح پژوهشی همبستگی از نوع معادلات ساختاری به روش کمترین مجذورات جزئی است. جامعه آماری پژوهش حاضر مصرف کنندگان محصولات فرهنگی دیجی کالا است. روش نمونه گیری پژوهش، روش نمونه گیری طبقه ای متناسب بود. برای جمع آوری داده ها در این پژوهش از روش میدانی با استفاده از پرسشنامه استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده های پژوهش به روش مدل یابی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار پی آل اس صورت گرفت. نتایج نشان داد که کیفیت اطلاعات و بازی نمایی سبز بر مفید بودن و سهولت ادراک شده تأثیر معنی دار دارند. همچنین بر اساس یافته های پژوهش مفید بودن ادراک شده در ارتباط بین کیفیت اطلاعات و بازی نمایی سبز با اعتماد مصرف کننده محصولات فرهنگی نقش میانجی دارد. همچنین نقش میانجیگری سهولت استفاده ادراک شده در ارتباط بین کیفیت اطلاعات و بازی نمایی سبز با اعتماد مصرف کننده محصولات فرهنگی معنی دار است. بر اساس یافته ها می توان نتیجه گرفت که عرضه کنندگان محصولات فرهنگی از طریق بازی نمایی سبز و کیفیت اطلاعات در مسیر بهبود اعتماد مصرف کننده قرار می گیرند.
ارائه چارچوب ارزیابی تأثیرات تنظیم گری با رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال ۲۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۶۹)
205 - 219
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی در این پژوهش پرداختن به این پرسش اساسی است که چارچوب مناسب و جامع ارزیابی تأثیرات تنظیم گری در تدوین خط مشی باید دارای چه عناصر و اجزا و مراحلی باشد. پژوهش با بهره گیری از روش فراترکیب انجام شده است. جامعه پژوهش شامل مقالات منتشرشده به زبان انگلیسی هستند که پس از غربالگری تعداد 39 مقاله برای تجزیه وتحلیل نهایی انتخاب شدند. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از تحلیل تم و از طریق نرم افزار مکس کیودا انجام گرفته است. از تجزیه وتحلیل مقاله ها 204 کد اولیه نهایی استخراج و در 26 تم فرعی و 7 تم اصلی طبقه بندی شده است. تم های اصلی شناسایی شده دربرگیرنده مراحل به کارگیری ارزیابی تأثیرات تنظیم گری هستند. همچنین تم اصلی ملاحظات قبل از به کارگیری ارزیابی تأثیرات تنظیم گری شناسایی شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد مرحله اول ارزیابی تأثیرات تنظیم گری بررسی وضعیت موجود دربرگیرنده انگیزه و هدف تنظیم گری، مرحله دوم مشاوره و همفکری شامل مشاوره و همفکری، جمع آوری داده ها و اطلاعات، پردازش و تجزیه وتحلیل داده ها و اطلاعات جمع آوری شده، گزینه پیشنهادی و انطباق و ارزیابی، مرحله سوم نتیجه گیری و انتخاب گزینه نهایی برای اجرا، مرحله چهارم توصیه های قبل از اجرای برنامه، مرحله پنجم اجرا و در نهایت نظارت بر نحوه اجرا است. از آنجا که مطالعات ثانویه یک تصویر جامع از مطالعات قبلی ارائه می دهد، با در نظر گرفتن این موضوع، چارچوب ارائه شده در پژوهش حاضر می تواند مبنایی برای مطالعات اولیه ضروری در حوزه ارزیابی تأثیرات تنظیم گری باشد. در ضمن می توان با بومی سازی چارچوب ارائه شده و نیز با لحاظ کردن فرهنگ و ارزش های هر سازمانی از آن بهره برداری کرد.
جنایات زیست محیطی و زیست بوم کشی (اکوساید) در دریا: به سوی جرم شناسی آبی جدید
منبع:
تمدن حقوقی سال ششم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱۶
355-381
حوزههای تخصصی:
این پژوهش رویکردی میان رشته ای را برای مطرح نمودن مفهوم «جرایم زیست محیطی» در محیط آبی اتخاذ و از علوم دریایی، مطالعه حقوق کیفری و حقوق محیط زیست و جرم شناسی آسیب های زیست محیطی، استفاده نموده است. نمونه هایی از اقدامات و رفتارهای نگران کننده ای نظیر ارتکاب جرم توسط جرایم سازمان یافته فراملی و بهره برداری بیش از حد از منابع دریایی، چه قانونی و چه غیرقانونی، و آمار حفاظت، دادخواهی و مجازات، ازجمله طرح و اظهارات پیشنهادی جهت توافق و اجرای قوانین بین المللی اکوساید را مورد بحث و بررسی قرار می دهد. یکی از عناصر کلیدی سیاست خط مشی پایان دادن به اکوساید، در اولویت قراردادن اتخاذ فناوری هایی است که ایمن و تجدیدپذیر هستند. پژوهش ما با توصیف روش ماهیگیری آلمادربا (یک تکنیک پیچیده و باستانی برای به دام انداختن و صید ماهی تن آبی اقیانوس اطلس است که در ابتدا توسط فنیقی ها استفاده می شد و در دوره اسلامی در جنوب شرقی ایبریا به شکل کنونی آن توسعه یافت) به پایان می رسد تا نشان دهد که راه هایی وجود دارد که در آن ها می توان اصول پایداری و تجدیدپذیر را به روشی اخلاقی و منصفانه در زمینه آبزی پروری مدرن به کار برد.
نام آواهای فارسی: تحلیلی بر اساس رابطه تصویرگونگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال پانزدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۷
295 - 317
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه تحلیلی توصیفی و داده بنیاد از ارتباط میان نام آواهای زبان فارسی و ویژگی تصویرگونگی آن ها، همه نام آواهای ثبت شده در فرهنگ نام آواها در زبان فارسی را بررسی کرده است. سپس، با تحلیل صوری و معنایی 2570 نام آوا، تمامی این نام آواها را از منظر ارتباط تصویرگونگی میان صورت و معنا و مصداق نام آوا و میزان کاربرد مورد تحلیل قرار داده است. یافته های به دست آمده از تحلیل داده ها نشان می دهد که کم کاربردترین نوع نام آوا در زبان فارسی «نام آوای مستقیم غیر واژگانی» است که در آن، اگر چه صورت آوایی بازنمود مستقیم صدای تولیدشده است ولی سرپیجی از قواعد ساخت واژی زبان موجب فراوانی پایین این گروه از نام آواها می شود. «نام آواهای بیانگر» که به مفاهیمی مانند ابعاد و ویژگی های ظاهری اشاره دارند، «اندیشه آواها» که احساس، درک و دریافت درونی را بازنمایی می کنند، و «نام آواهای غیر مستقیم یا متداعی» که تولید کننده صدا را باز می نمایانند، به ترتیب در رده های دوم تا چهارم کم کاربردترین نام آواها قرار می گیرند. پس از این گروه ها، «نام آواهای مستقیم واژگانی» که آشناترین دسته از نام آواها در دانش عمومی سخنگویان به شمار می آیند، پرکاربردترین الگوی تصویرگونه در ساخت نام آواها هستند. در نهایت، بزرگ ترین گروه نام آواها به «نام آوا واژه » تعلق دارد که فرآورده مشارکت هر یک از انواع نام آواها در فرایندهای ساخت واژی و صرفی هستند.
تحلیل اساطیری- روانشناختی رنگ و نقوش درفش ها درشاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از مسائل و موضوعات تامل برانگیز مربوط به شاهنامه، بحث نقش درفش ها و رنگ آن هاست؛ این که هرکدام از پهلوانان و شاهان در شاهنامه برای بیان هویت و شخصیت خود نقش و رنگ خاصی در درفش داشته اند؛ معنی یا تاویل و یا رمز و راز این درفش ها در چیست؟ و چگونه می توان به مذاق امروزی آن ها را تحلیل کرد؟ به نظر می رسد که انتخاب رنگ خاص درفش، با ویژگی های روحی و روانی هر پهلوان یا شخص، ارتباط دارد. رنگ های اصلی در شاهنامه، رنگ بنفش، سرخ و زرد است. این تأکید برای این سه رنگ، می تواند نشان دهنده این امر باشد که انتخاب رنگ درفش ها بر سبیل تصادف نبوده است. این رنگ ها در پس پرده الفاظ به معانی و اعتقاداتی اشاره می کنند که تأمل درباره، مارا به باورهای دینی و اساطیری مربوط به اهورامزدا، میترا، آناهیتا، دین زردشتی و دیگر عناصر باستانی رهنمون می سازد. شخصیت پهلوانان شاهنامه، بارنگ درفش آن ها مطابقت دارد؛ رنگ و نقش درفش رستم و بیژن، مرتبط است با ایزد ستاره بهرام که نماد قدرت است و عشق ورزی . رنگ درفش و تحلیل روانشناسی آن ها، پس زمینه های اعتقادی توتم، ناخودآگاه و خصوصیات شخصی پهلوانان را در شاهنامه نشان می دهد. روش تحقیق این مقاله به شیوه توصیفی، تحلیلی و تطبیق آن با نظریات نوین علم روانشناسی رنگ هاست و شیوه گردآوری مطالب آن، اسنادی، فیش نویسی و کتابخانه ای بوده است.
تأملی در موضوعیت مناقشه «نظری»/«کاربردی» میان اصحابِ علوم سیاسی در ایران با التفات به حوزه «اندیشه سیاسی»(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
اگر نگوییم مهمترین، اما بدون تردید یکی از مهمترین مناقشه ها میان اصحاب علوم سیاسی در ایران، مناقشه بر سر «کاربردی»کردنِ آن است. اندیشه ی سیاسی، یا دقیق تر بگوییم، «تاریخِ» اندیشه ی سیاسی در این میان، از دیدِ حامیانِ «کاربردی» کردنِ علوم سیاسی، متهمِ ردیفِ اول است، زیرا به زعمِ آنان، ماهیتِ اساساً نظریِ این حوزه است که با تسلط بر عرصه ی آموزش و پژوهشِ علوم سیاسی، راه را بر «کاربردی»کردنِ این علوم بسته است. از سوی مقابل، اصحاب اندیشه ی سیاسی، در بیرون و در مقامِ نمایندگانِ انتصابیِ ساحتِ نظری،در عینِ دفاع از آن به طُرُقِ گوناگون، در درون، به واسطه ی عدمِ پیوندِ کوششِ نظری شان با واقعیتِ موثّر و عملیِ عرصه ی سیاسی و اجتماعی در ایران، با «وجدانی مُعذب» دست و پنجه نرم می کنند. کوشش ما در این مقاله، نشان دادنِ بلاموضوع بودنِ «معرفتیِ» این مناقشه، و موضوعیتِ آن از حیثِ «ساختارهای سیاسی و اجتماعی» در ایرانِ معاصر است. برای این کار، نخست در یک معنای عام، نشان خواهیم داد که علم سیاست در معنای جدید آن، یعنی به عنوان یکی از نتایجِ بلافصلِ فلسفه ی سیاسی مدرن، اساساً در نفیِ «ارزشِ» فعالیتِ نظری به ما هو نظری، ممکن گشت. به عبارت دیگر، علم سیاست جدید، نه صرفاً محصولِ کوشش برای تدوین یک دانشِ سیاسیِ موثّر و قابل تحقق از حیثِ عملی، بلکه بالاتر از آن محصول کوشش برای «عملی » کردنِ خود فلسفه بود. بنابراین مناقشه ی «نظری»/«کاربردی» در علوم سیاسی میانِ اصحابِ ایرانیِ آن، از حیثِ مبانیِ معرفتیِ علم سیاست جدید، بلاموضوع است. اما فهمِ این مناقشه ی «واقعی»، مستلزمِ بحثی در معنای اخصِ کلمه، یعنی وضعِ علوم سیاسی در ایرانِ معاصر است، نه علم سیاست جدید در معنای عام آن. ما در این مقاله نشان خواهیم داد که مناقشه ی مزبور، فرعِ بر «بی جایگاه بودنِ» علمِ سیاست جدید در ایران، به لحاظِ ساختارهای سیاسی و اجتماعی است و بسط و گسترشِ کَمّیِ آموزش و پژوهش در این رشته از زمانِ تاسیس مدرسه ی علوم سیاسی تا کنون، کمکی به علوم سیاسی (اعمِ از شاخه های نظری و عملیِ آن)، برای یافتنِ «جایگاه» اش در ساختار سیاسی و اجتماعی نکرده است.
بررسی تطبیقی سطوح فکری غزلیات حافظ و سنایی با استفاده از تئوری ساخت گرایی تکوینی لوسین گلدمن(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال ۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲۳
179 - 205
حوزههای تخصصی:
مسأله اصلی این مقاله برّرسی تطبیقی سطح فکری غزلیات حافظ و سنایی با تأکید بر نظریه ساخت گرایی تکوینی لوسین گلدمن است. گلدمن در شیوه خود می کوشد تا ارتباط ساخت درونی اثر را با ساخت فکری (جهان بینی) طبقه اجتماعی نویسنده آشکار کند و به عقیده او هرچه این رابطه محکم تر باشد، اعتبار هنری آن نیز بیشتر است. فرضیه نویسندگان بر این مسأله تأکید دارد که ساختار ذهنی جامعه سنایی موجب شد تا غزلیات وی از حیث سطح فکری در سه دسته عاشقانه، عارفانه و قلندرانه و عقلاءالمجانین و ساختار اجتماعی زمانه حافظ موجب شد تا سطح فکری غزلیاتش در حد یک متفکّر منتقد اصلاح طلب نمایان شود. نتایج پژوهش با استفاده از روش تطبیقی حکایت از آن دارد که سطح فکری غالب بر اشعار حافظ تغییر ساختار وضع موجود و تحقق عدالت بوده و سطح فکری اشعار سنائی به دلیل اشتمال بر دلالت های معرفتی، وضعیتی و به ویژه دلالت هنجاری، از ابعاد و قابلیّت های مهمّ مدنی و سیاسی برخوردار است.
تأثیر مهارت های مدیریت کوانتومی بر آمادگی به تغییر کارکنان دانشگاه با نقش میانجی چابکی سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت و چشم انداز آموزش دوره ۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۶)
125 - 143
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر مهارت های مدیریت کوانتومی بر آمادگی به تغییر با نقش میانجی چابکی سازمانی بود که با روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی انجام گردید. جامعه آماری پژوهش را کلیه کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی زاهدان با تعداد 294 نفر تشکیل دادند که با استفاده از جدول تعیین حجم نمونه کرجسی و مورگان (1971) حجم نمونه 200 نفر محاسبه گردید و روش نمونه گیری تصادفی ساده بود. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه های مدیریت کوانتومی عظیمی ثانوی و رضوی (1390)، چابکی سازمانی شریفی و یانگ (2000) و آمادگی برای تغییر دونهام و همکاران (1989) استفاده گردید. روایی محتوایی پرسشنامه مورد تأیید قرار گرفت. پایایی پرسشنامه ها براساس ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب 881/0، 887/0 و 753/0 برآورد گردید. داده های حاصل از پرسشنامه ها در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی شامل آزمون ضریب همبستگی پیرسون و مدل سازی معادلات ساختاری از طریق نرم افزارهای Spss23 و Lisrel8.8 انجام شد. یافته های به دست آمده از مدل معادلات ساختاری نشان داد که ضریب استاندارد بین مدیریت کوانتوم بر آمادگی به تغییر (19/0)، مدیریت کوانتوم بر چابکی سازمانی (58/0)، همچنین آمادگی تغییر و چابکی سازمانی (64/0) و اثر غیر مستقیم مدیریت کوانتوم بر آمادگی تغییر (47/0) معنی دار بوده است.
شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر تدریس خلاقانه معلمان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات رفتاری در مدیریت سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۵
143 - 158
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، شناسایی و اولویت بندی عوامل موثر بر تدریس خلاقانه معلمان میباشد. پژوهش حاضر، از نظر ماهیت از نوع پژوهش های کمی، از نظر میزان کنترل متغیرها از نوع غیرآزمایشی و از نظر هدف در زمره تحقیقات کاربردی محسوب میشود. در گام اول به منظور شناسایی به مطالعه منابع علمی مختلف از جمله کتابها، مقالات و پایگاههای معتبر علمی موجود و همچنین مصاحبه با برخی خبرگان و کارشناسان و معلمان با سابقه و برجسته پرداخته شد. پس از تعیین عوامل موثر بر تدریس خلاقانه معلمان اقدام به طراحی پرسشنامه با هدف سنجش گزینه ها براساس مقیاس پنج درجه ای شد. جامعه آماری این تحقیق که با استفاده ازروش پیمایشی انجام شده، معلمان مدارس دوره ابتدایی منطقه 5 آموزش و پرورش شهر تهران بودند حجم نمونه با استفاده نمونه گیری تصادفی و فرمول کوکران 100 نفر تعیین شد. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از آمار توصیفی و در سطح آمار استنباطی از آزمون بارتلت، تحلیل عاملی، ضریب و ماتریس همبستگی، و آزمون خی دو استفاده گردید. نتایج نشان داد مؤلفههای باور تدریس، انگیزه تدریس، محیط تدریس، تعهد تدریس، کیفیت شخصی، نگرش یادگیری، تلاش شخصی، تجربه زیستی و باور تدریس، به عنوان عوامل اثرگذار بر عوامل موثر بر تدریس خلاقانه معلمان می باشد. آزمون فریدمن نیز نشان داد اختلاف معناداری بین میانگین رتبه های مؤلفههای تدریس خلاقانه معلمان (01/0 >P و 220/1164=) وجود دارد. پایین ترین میانگین رتبه مربوط به مؤلفه تجربه زیستی و بالاترین رتبه مربوط به مولفه 5(کیفیت شخصی) می باشد.
افشای مسئولیت پذیری اجتماعی شرکتی و رفتار فرصت طلبانه مدیریت: نقش تعدیلگر حاکمیت شرکتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی دوره ۳۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
560 - 589
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه در کنار مسئولیت افزایش ثروت سهام داران، توجه به اثرهای اجتماعی و حفاظت از محیط زیست، برای شرکت ها اهمیت ویژه ای یافته است و شفافیت افشای غیرمالی، مانند مسئولیت پذیری اجتماعی شرکتی (CSR)، به اندازه افشای مالی، در اولویت قرار گرفته است. هرچه یک شرکت در خصوص مسائل اجتماعی و زیست محیطی مسئولیت پذیرتر و اخلاقی تر باشد، انگیزه کمتری برای مشارکت در اقدامات مالی غیراخلاقی، مانند مدیریت سود دارد. با توجه به ادبیات موجود، سازوکارهای حاکمیت شرکتی، برای کاهش مشکل نمایندگی بین مدیران و سهام داران ایجاد شده است. این سازوکارها به عنوان یک سیستم نظارتی، برای هم سو کردن منافع مدیران با ذی نفعان عمل می کنند و می توانند به کاهش رفتار فرصت طلبانه مدیریت منجر شوند. هدف این پژوهش، بررسی وجود و جهت گیری ارتباط میان مسئولیت پذیری اجتماعی شرکتی و دو نوع مدیریت سود (واقعی و تعهدی)، بر اساس دیدگاه مدیریتی فرصت طلبانه و همچنین، بررسی اثر تعدیلگر سازوکارهای حاکمیت شرکتی بر این ارتباط است.
روش: به منظور آزمون و تحلیل فرضیه ها، از داده های تابلویی ۱۰۸ شرکت، از سال ۱۳۹۵ تا ۱۴۰۰ و رگرسیون چندمتغیره با کنترل اثرهای ثابت سال و صنعت استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، پس از اعمال محدودیت های در نظر گرفته شده است.
یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که میان افشای CSR و مدیریت سود تعهدی و واقعی، به ترتیب ارتباط مثبت و منفی وجود دارد. همچنین استقلال هیئت مدیره و مالکیت نهادی، ارتباط میان افشای CSR و مدیریت سود واقعی و تعهدی را به ترتیب تقویت و تضعیف می کنند. علاوه بر این، نتایج آزمون علیت معکوس، ارتباط دو طرفه میان افشای CSR و مدیریت سود را تأیید کرد.
نتیجه گیری: با وجود مطالعه گسترده CSR در تحقیقات علوم اجتماعی، دلایلی که شرکت ها به فعالیت های CSR می پردازند و سرمایه زیادی را صرف آن می کنند، هنوز به توضیح و تبیین نیاز دارد. این ابهام را می توان با حلقه مفقوده مدیریت سود مرتبط دانست. نتایج از فرضیه های پژوهش و دیدگاه فرصت طلبانه مدیریت در بستر ایران حمایت می کند. برای این منظور، مدیران از ابتکارهای CSR، برای دستکاری سود تعهدی استفاده کرده اند؛ اما به دلیل اثرهای نامطلوب گسترده مدیریت سود واقعی بر عملکرد آتی شرکت، مدیران تمایل کمتری به استفاده از این نوع مدیریت سود داشته اند. همچنین سازوکارهای حاکمیت شرکتی توانسته است در جهت تعدیل این اثرها، به طور شایان توجهی عمل کند. این یافته ها پیامدهای مهمی برای سیاست گذاران، مدیران و سایر ذی نفعان دارد، همچنین پیامدهای چشمگیری برای ذی نفعان شرکت های مختلف، از جمله مقامات نظارتی، سیاست گذاران، توسعه دهندگان استراتژی سازمانی شرکت ها و دانشگاهیان به همراه دارد. به سیاست گذاران توصیه می شود به شرکت هایی که فعالیت های CSR را فقط برای توسعه اجتماعی دنبال می کنند، پاداش دهند و در عین حال، مراقب شرکت هایی باشند که از فعالیت های CSR برای پوشش مدیریت سود استفاده می کنند. همچنین مدیران می توانند از نتایج این پژوهش برای پیاده سازی و تدوین استراتژی های CSR استفاده کنند که به شفافیت مالی در هنگام انتشار و افشای اطلاعات مالی سازمان کمک می کند.
بهینه سازی استوار پرتفوی تحت معیار ارزش در معرض ریسک شرطی- فاصله ای (ICVaR) در بورس تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۲۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
508 - 528
حوزههای تخصصی:
هدف: زمانی که هِری مارکوویتز مقاله پیشگام مدل میانگین واریانس را در سال 1952 منتشر کرد، آثار زیادی در باب کاربردها و توسعه مدل های کلاسیک وجود داشت و با توجه به پیشرفت بازارهای مالی، بهینه سازی فعال پرتفوی به یکی از مباحث مهم مالی تبدیل شد. هدف اصلی این پژوهش بررسی و تحلیل مدیریت فعال پرتفوی، به عنوان تصمیم گیری مهم و حساس برای سرمایه گذاران، هم زمان با توجه به ریسک کل پرتفوی است؛ زیرا عوامل مؤثر بر انتخاب پرتفوی بهینه سهام با نرخ بازده بالا و ریسک کنترل شده، از موضوعاتی است که همواره در کانون توجه تمامی تحلیلگران و سرمایه گذاران و حتی مدیران پرتفوی قرار دارد.
روش: تاکنون روش های زیادی برای سنجش ریسک سرمایه گذاری مطرح شده است؛ اما قیمت دارایی های ریسکی، به دلیل پیچیدگی بازار مالی، به سرعت و به طور تصادفی تغییر می کند و فاصله تصادفی، ابزار مناسبی برای توصیف عدم قطعیت تصادفی و عدم دقت است. با توجه به عدم قطعیت در بازارهای مالی، این پژوهش از فواصل تصادفی برای توصیف بازده دارایی ریسکی استفاده کرده است و ریسک دنباله در نظر گرفته شده، ارزش در معرض ریسک شرطی فاصله ای (ICVaR) نام گذاری شده است. ارزش فاصله ای در این مدل، بسط مدل پرتفوی کلاسیک است که می تواند به طور جامع، پیچیدگی بازار مالی و ریسک پذیری سرمایه گذاران را منعکس کند.
یافته ها: با استناد بر نتایج به دست آمده از داده های واقعی 10 شرکت، از بین 30 شرکت بزرگ موجود در بازار بورس تهران، مدل ICVaR قابل تفسیر و سازگار با سناریوی عملی است و می تواند در سطوح مختلفی از ریسک و بسته به درجه ریسک پذیری سرمایه گذار، در انتخاب پرتفوی بهینه مناسب باشد. این پژوهش از رویکرد بهینه سازی پرتفوی تحت معیار جدید ارزش در معرض ریسک شرطی فاصله ای، از طریق قیمت پایانی، بالاترین قیمت و پایین ترین قیمت در هر روز معاملاتی استفاده کرده است. در این مدل، دامنه بازده دارایی پُرریسک به عنوان یک متغیر تصادفی با ارزش فاصله ای به دست آمده است. همچنین برای توصیف ریسک، از CVaR با مقدار فاصله ای، به جای واریانس در یک سطح معینی از بازده استفاده شده است.
نتیجه گیری: عدم قطعیت ناشی از معاملات دارایی، در پیش بینی های طرح های سرمایه گذاری تأثیر می گذارد. در این مطالعه، برای مواجهه با این گونه عدم قطعیت های چالش برانگیز، رویکرد بهینه سازی تصادفی استوار ارائه شد و محدوده راه حل های بهینه تولید شده مدل پیشنهادی، برای تعیین گزینه های مختلف عملیاتی بود. در نهایت، مدل ارائه شده در این پژوهش نشان داد که می توان ترجیح ذهنی یا تنفر سرمایه گذاران از ریسک را با رعایت اصل تنوع بخشی در پرتفوی توصیف کرد که به نوعی نوآوری متفاوتی از مدل کلاسیک پرتفوی را ارائه می دهد. همچنین با بهینه سازی استوار، تمام سناریوها با بدترین حالت ممکن در مدل بهینه شد و نتایج نشان داد که هر چه این دامنه کوچک تر در نظر گرفته شود، شدت ریسک گریزی سرمایه گذاران بیشتر نمایان می شود.
Information Systems in Fiscal Administration and Modeling of Excise Tax(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The purpose of the article is to substantiate the fiscal role of the excise tax by studying its information and functional potential and to model the dynamics of its payment by the brewing industry. Excise tax occupies a special place in a tax system of each state because, in addition to significant fiscal importance, it has a considerable regulatory impact on the production and consumption of certain categories of goods. Based on information systems in the article analyses and monitors the indicators of the excise tax payments on goods produced in Ukraine on the example of a particular enterprise in the brewing industry. By means of the initial data analysis of autocorrelation functions of volumes’ indicators of the accrued excise taxes on beer the expediency of modelling realization of such indicator dynamics on the basis of ARIMA model is proved. The analytical and statistical approaches to the formation of models for the implementation of forecast for the calculation of excise tax on beer of brewing industry enterprises are improved. The proposed approach is based on the values of autocorrelation of balances and partial autocorrelation, as well as methods of analysis of time series with gaps, which allows to use it in the economic activity of enterprises to make forecasts for the calculation and payment of the excise tax. This will produce financial effects for the brewing industry in terms of cost optimization and minimization of the excise tax risks.
شبکه های اجتماعی: رسانه جامعه شبکه ای غیر رسمی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷۰
125 - 152
حوزههای تخصصی:
در پاسخ به پرسش از موقعیت جامعه شناختی «شبکه های اجتماعی» در جامعه پساتلویزیونی ایران قرن بیست و یکم، دو پاسخ عمده از سوی پژوهشگران ایرانی مطرح شده است: شبکه های اجتماعی به مثابه حوزه عمومی ایرانی و شبکه های اجتماعی به عنوان آنومی و هرج ومرج. دیدگاهی که اولی از پیاده سازی منظر ارتباطیِ هابرماسی-کاستلزی بر ایران برمی خیزد و دومی از پیاده سازی رویکرد آماری-رفتاری پژوهشگران کلان داده های مؤسسه تحقیقات اینترنت آکسفورد. مقاله حاضر اما بر این باور است که تحلیل موقعیت جامعه شناختی شبکه های اجتماعی در ایران دو دهه اخیر تنها با قراردادن تحلیل ارتباطی در زمینه نظریه اجتماعی- تاریخی تحولات ایران معاصر ممکن است. در همین راستا نگارنده با بهره گیری از آراء رفیع پور، میگدال و سربرنی-محمدی نشان می دهد که بر خلاف ذهنیت غربیِ تازگی داشتنِ گذار از جامعه توده ای به جامعه شبکه ای با انقلاب ارتباطاتی، جامعه غیررسمی ایرانی در دو سده اخیر جامعه ای شبکه ای با ساختار مقاومت تار عنکبوتی دائمی در برابر ساخت و هژمونی قدرت حاکم و استفاده از رسانه های کوچک بوده است و بر سیاق تاریخی خود شبکه های اجتماعی را با امکانات شبکه ای و خودانگیزِ هماهنگی که دارد در جهت بسط ارتباطی خود به کار گرفته است. در نتیجه پیشنهاد راهبردی نگارنده این است که تحقیقات کمّی و کیفی بر روی شبکه های اجتماعی در ایران و همینطور سیاستگذاری آن در چارچوب جامعه شناسی منحصر به فرد جامعه غیررسمی و کهن ایرانی دنبال شود.
تمایل به فرزندآوری در شهر کرمانشاه: تعیین کننده ها و محدودیت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (فردوسی مشهد) سال ۲۰ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
109 - 83
حوزههای تخصصی:
به دلیل اهمیت تحولات جمعیتی ایران در دهه های گذشته، هدف از انجام این مطالعه، شناسایی عوامل اجتماعی_اقتصادی مرتبط با تمایل به فرزند آوری است. تحقیق حاضر، توصیفی_تحلیلی از نوع تحلیل ثانویه و روش پیمایش و به لحاظ هدف، کاربردی است. جامعه آماری این داده ها مربوط به طرح نگرش جوانان در آستانه ازدواج به فرزند آوری در شهر کرمانشاه است که توسط پژوهشکده آمار در سال 1397 انجام شد؛ بر این اساس، 374 نفر با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS نسخه 22 استفاده شد. سپس داده ها با استفاده از رگرسیون خطی، آزمون خی دو، آزمون t و تحلیل واریانس تحلیل شدند. نتایج نشان داد، حدود 7/2 درصد از افراد بدون فرزند هستند و 1/33 درصد دارای یک فرزند، تمایل به داشتن فرزندی دیگر ندارند. تفاوت معناداری در تمایل به فرزندآوری در متغیر های حمایت اجتماعی، جنس، سن، ترجیح جنسیتی، وضعیت شغلی وجود دارد، اما بین تمایل به فرزندآوری و فشار اجتماعی، نگرانی از فرزندآوری، پایگاه اجتماعی_اقتصادی، محل سکونت، تحصیلات، وضعیت منزل و مدت زمان استفاده از اینترنت رابطه معنادار نیست .از بین متغیر هایی که بر تمایل به فرزندآوری اثر مستقیم دارند، ترجیح جنسیتی و وضع شغلی بیشترین تأثیر منفی و حمایت اجتماعی تنها متغیری است که بر تمایل به فرزندآوری اثر مثبت دارد. در مجموع، متغیر های تحقیق توانسته اند 56/0 درصد از تغییرات تمایل به فرزند آوری را تبیین کنند. برای ایجاد تمایل به فرزند و فرزندآوری، باید به نقش عواملی چون حمایت اجتماعی و زندگی شغلی و خانوادگی زنان توجه کرد و برای تقویت آن ها برنامه ریزی و سیاست گذاری کرد.