شبکه های اجتماعی: رسانه جامعه شبکه ای غیر رسمی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷۰
125 - 152
حوزه های تخصصی:
در پاسخ به پرسش از موقعیت جامعه شناختی «شبکه های اجتماعی» در جامعه پساتلویزیونی ایران قرن بیست و یکم، دو پاسخ عمده از سوی پژوهشگران ایرانی مطرح شده است: شبکه های اجتماعی به مثابه حوزه عمومی ایرانی و شبکه های اجتماعی به عنوان آنومی و هرج ومرج. دیدگاهی که اولی از پیاده سازی منظر ارتباطیِ هابرماسی-کاستلزی بر ایران برمی خیزد و دومی از پیاده سازی رویکرد آماری-رفتاری پژوهشگران کلان داده های مؤسسه تحقیقات اینترنت آکسفورد. مقاله حاضر اما بر این باور است که تحلیل موقعیت جامعه شناختی شبکه های اجتماعی در ایران دو دهه اخیر تنها با قراردادن تحلیل ارتباطی در زمینه نظریه اجتماعی- تاریخی تحولات ایران معاصر ممکن است. در همین راستا نگارنده با بهره گیری از آراء رفیع پور، میگدال و سربرنی-محمدی نشان می دهد که بر خلاف ذهنیت غربیِ تازگی داشتنِ گذار از جامعه توده ای به جامعه شبکه ای با انقلاب ارتباطاتی، جامعه غیررسمی ایرانی در دو سده اخیر جامعه ای شبکه ای با ساختار مقاومت تار عنکبوتی دائمی در برابر ساخت و هژمونی قدرت حاکم و استفاده از رسانه های کوچک بوده است و بر سیاق تاریخی خود شبکه های اجتماعی را با امکانات شبکه ای و خودانگیزِ هماهنگی که دارد در جهت بسط ارتباطی خود به کار گرفته است. در نتیجه پیشنهاد راهبردی نگارنده این است که تحقیقات کمّی و کیفی بر روی شبکه های اجتماعی در ایران و همینطور سیاستگذاری آن در چارچوب جامعه شناسی منحصر به فرد جامعه غیررسمی و کهن ایرانی دنبال شود.