مطالب
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۴۷۰ مورد.
منبع:
مطالعات راهبردی فرهنگ سال اول زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
101 - 120
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش به دنبال پاسخ به این پرسش هستیم که ورود مفاهیم جدید نوعی چگونه موجب قبح زدایی از روابط با جنس مخالف در گذار از سنت به مدرنیته در ایران شده است. روابط با جنس مخالف همیشه به عنوان یکی از مسائل همیشگی قرین و همزاد نوع بشر بوده است که در شرایط و زمان های مختلف سیر تطورات خاصی را تجربه کرده است؛ ایران نیز از این قاعده مستثنی نبوده است. ازجمله این تطورات و تغییرات می توان به گذار این مدل رابطه از سنت به مدرنیته اشاره کرد که تحت تأثیر عواملی همچون تغییرات اجتماعی، شکاف نسلی، گذر از نظام پدرسالاری به فرزندسالاری و در نهایت پروسه جهانی شدن با آمدن واژگان بیگانه به فرهنگ ایرانی (چون رِل زدن، شوگر ددی، شوگر مامایی و امثالهم) تا حدودی موجب قبح زدایی از این روابط شده است. قطعاً چنین تحولاتی مغایر با فرهنگ ایرانی است و از منظر آموزه های جرم شناسی اسلامی، چنین روابطی صرفاً در قالب شرع و قانون پذیرفتنی است.
مطالعه تطبیقی کارکردهای خانواده سنّتی و مدرنیته
منبع:
پژوهش های معاصر در علوم و تحقیقات سال سوم مرداد ۱۴۰۰ شماره ۲۵
111 - 102
نیاز به کانون خانواده یکی از اساسی ترین و طبیعی ترین نیازهای انسان به شمار می رود که در این راستا تشکیل خانواده به زن و مرد از همان ابتدا که تصمیم به تشکیل زندگی مشترک می گیرند بستگی دارد در واقع نوع زندگی این خانواده به طرز رفتار و شیوه زن و مرد بستگی دارد و براساس تربیت آنان زندگی خانوادگی تشکیل می شود که آیا خانواده بر اساس زندگی سنتی و دینی پا بگیرد و یا تابع وضع جدید و مد و شیوه های سبک زندگی غربی باشد ؟ مدرنیته شیوه ای نو در حوزه های مختلف زندگی انسان است که با ارائه ی سبک جدیدی از زندگی، تحولی فراگیر را در جامعه به ارمغان آورد مدرنیته دارای تأثیرات مثبتی مانند رفاه و سهولت دسترسی به دنیای اطلاعات بود؛ اما پیامدهای منفی نیز به همراه داشت. هدف از بررسی این موضوع، روشن کردن ابعاد منفی مدرنیته بر خانواده و تفاوت زندگی خانواده سنتی و مدرنیته است.
بررسی نقش آموزش های فنی و حرفه ای و مؤلفه های سرمایه اقتصادی بر گرایش نسبت به مدرنیته (مورد مطالعه: کارآموزان فنی و حرفه ای شهر گرگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مهارت آموزی دوره ۱۰ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۳۷)
۱۵۰-۱۲۳
حوزههای تخصصی:
آموزش مهارتی همیشه کارکرد مناسبی داشته، لذا گامی بسوی صنایع جدید و زندگی مدرن است. هدف تحقیق شناخت نقش آموزشهای فنی و حرفه ای همراه با مؤلفه های سرمایه اقتصادی بر گرایش نسبت به مدرنیته می باشد. روش تحقیق پیمایشی بود، داده ها به روش میدانی جمع آوری شد، جامعه آماری شامل کارآموزان فنی و حرفه ای شهر گرگان که تعداد آنها401 نفر بود و نمونه آماری شامل کلیه اعضای جامعه آماری می شود، ابزار تحقیق پرسشنامه محقق ساخته بود که اعتبار و پایایی آن مورد تایید قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین میزان و نوع آموزشهای مهارتی و نیز مؤلفه های سرمایه اقتصادی با گرایش نسبت به مدرنیته در بین کارآموزان فنی و حرفه ای شهر گرگان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد، همچنین متغیر درآمد مهمترین عامل در تعیین سرمایه اقتصادی و رابطه گرایی مهمترین عامل در تعیین مدرنیته است. متغیرهای سطح محل سکونت، درآمد و دارایی بر گرایش به مدرنیته تأثیر معناداری دارند، و در این میان متغیر دارایی و سپس درآمد تأثیر بیشتری بر گرایش به مدرنیته دارند. همچنین بین متغیرهای جنسیت (مردان)، سطح تحصیلات، قومیت و شغل با گرایش به مدرنیته تفاوت معنا داری وجود دارد. همچنین بین ارزیابی کارآموزان در باره ضرورت آموزش های فنی و حرفه ای با گرایش نسبت به مدرنیته رابطه معنی داری وجود دارد. سرانجام نتایج حاکی از آنست که گذراندن دوره های آموزشی مهارتی علاوه بر ارتقاء مهارت و دانش تخصصی کارآموزان، موجب ایجاد بصیرت و نگرش مثبت به زندگی در راستای تحقق شاخصهای مدرنیته در میان آنان می گردد.
واگرایی سنّت و مدرنیته در شعر عرفانی -عاشورایی قاجار (با تکیه بر گنجینه الأسرار عمّان سامانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرت و عظمت واقعه عاشورا ابعاد وسیع و بی نظیری داشت و به همین سبب از دیدگاه ذوقی و شهودیِ عرفان به دور نماند. پژوهشگران، از بین همه ادوار گوناگون تاریخی، به دوره قاجار ازنظر عرفان و تصوّف در شعر آیینیِ تشیّع (شعر عاشورا) کمتر توجه داشته اند. در این دوران تاریخی با ورود مظاهر مدرنیته به ایران، در همه ابعاد و جوانب سیاسی، اقتصادی و... با تغییرهای بسیاری روبه رو هستیم؛ اما در جامعه ای که تاروُپود وجود آن را باورهای دینی تشکیل می داد، پذیرش فرهنگ و تمدن مدرن غرب با ویژگی های دنیاگرایانه آن به آسانی ممکن نبود؛ ازاین رو شعر عاشورایی با رویکرد عرفان مدارانه به مبارزه همه جانبه با مظاهر مدرنیته در جهان معاصر پرداخت. بازتاب این تقابل را به خوبی می توان در گنجینه الأسرار عمّان سامانی دید. این پژوهش به شیوه توصیفی تحلیلی و بر مبنای داده های کتابخانه ای صورت گرفته است و به این پرسش پاسخ می دهد: تقابل سنت و مظاهر مدرنیته غربی در دوران قاجار و در شعر عرفانی عاشورایی این دوره چگونه نمود یافته است؟ نتایج بیانگر آن است که در این اشعار، وحدت گرایی، عشق، توجه به روح جمعی در قیام امام حسین (ع) و مظهر انسان کامل، در تقابل با مظاهر مدرنیته غربی قرار دارد.
سنت و مدرنیته و در مساله هویت زنان با تکیه بر آثار هوشنگ گلشیری
حوزههای تخصصی:
حضور زن در جامعه از موضوعات بحث برانگیز عصر مدرن است که از دو رویکرد به زن؛ یعنی رویکرد سنتی و رویکرد مدرن و نقش و تأثیرگذاری آن در جامعه برخاسته است. هویت نیز جزئی انفکاک ناپذیر از وجود هر انسانی است که مفهومی جامعه شناختی است و دربرگیرنده فرآیندهای معناسازی و مفهوم بخشی براساس یک ویژگی فرهنگی و به هم پیوسته به انسان است. مسأله زن و نقش ها و موقعیت های فردی و اجتماعی او و باید و نبایدهای مربوط به آن یکی از موضوعات و مؤلفه های بسیار مهم در ادبیات معاصر است و با توجه به مؤلفه هایی چون زمینه، بطن فرهنگی و اجتماعی داستان ها، موازین و مؤلفه های حاکم بر مکتب ها و جریان های داستانی داستان نویسی و نوع نگاه و تجربه های فکری و اجتماعی هر نویسنده نقش و هویت زن در داستان ها شکل های مختلفی می تواند داشته باشد از این میان نقش زن در داستان های هوشنگ گلشیری با توجه به جایگاه مهم و اثرگذار او در داستان معاصر از اهمیت خاصی برخوردار است و شاخصه سبکی و فکری تقابل این موضوع در دو جریان ایرانی سنتی و ایران مدرن بسیار قابل توجه است. داستان های هوشنگ گلشیری با توجه به جایگاه مهم و اثرگذار او در داستان معاصر، از اهمیت خاصی برخوردار است و مشخص کننده شاخصه فکری این نویسنده در سیر داستان نویسی معاصر است.
تأثیر سنت و مدرنیته بر بناهای عمومی دوره پهلوی اول شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با ورود معماری مدرن به ایران، ساختمان های عمومی بیش از هر نوع ابنیه دیگر تحت تأثیر این گرایش قرار گرفته و شکل خاصی، عملکردگرا و ساده به خود گرفتند. با روی کار آمدن پهلوی، رضاشاه که سعی در زدودن خاطره قاجار و ایجاد ذهنیت و هویت جدید بود، شهر تبریز را نیز با ساخت و سازهای مدرن بسیاری مواجه نمود. در دوره پهلوی اول، آمیختگی سبکی حاصل از تأثیرپذیری و یا تلفیق، خود منجر به نوعی معماری با سبک شاخص شد. در این پژوهش، تلاش شده میزان تأثیرپذیری بناهای عمومی دوره پهلوی اول (1300-1318) تبریز از سنت و مدرنیته، بر اساس نظر متخصصین و خبرگان معماری بررسی و تحلیل شود. روش تحقیق بصورت توصیفی- تحلیلی با روش پیمایشی می باشد. برای جمع آوری داده ها از مطالعات کتابخانه ای و پرسشنامه با روش طیف لیکرت استفاده شده، جامعه آماری 102 نفر متخصص معماری که حجم نمونه برابر 50 نفر شد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از تکنیک تاپسیس با نرم افزار SPSS استفاده شد. یافته ها نشان داد که کارخانه ی چرم بر مبنای نظر پاسخ گویان از سایر بناها بر مبنای هر یک از مؤلفه های پلان ، تزیینات داخلی ، فرم ، هندسه نما ، مصالح با درجه نزدیکی 737/0 نسبت به سایر بناها مدرن تر است و عمارت شهرداری تبریز با درجه نزدیکی 0916/0، نسبت به سایر بناها سنتی تر می باشد. نتیجه گرفته می شود که در اکثر این ساختمان ها تلفیقی از عناصر سنتی و مدرن به کار رفته که با توجه به نتایج تحقیقات مشابه، نشانگر ماهیت منحصر بفرد معماری آن دوره می باشد.
بررسی دگردیسی گونه غناییِ شعر عاشقانه در سایه مدرنیته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله بررسی دگردیسی و تحوّل شعرِ عاشقانه معاصر فارسی، تحت تأثیر تفکّر مدرنیته بوده است. در این مقاله که از روش مطالعه اسنادی و تحلیل محتوای کیفی برای پاسخ به سؤال بنیادین تحقیق استفاده شده است، ابتدا تأثیرات اجتماعی مدرنیته بر عشق و رابطه عاشقانه را در نظرگاه اندیشمندان و جامعه شناسانی نظیر باومن (Bauman)، گیدِنز (Giddens)، تامپسون (Thompson) و بِرمَن (Bermun) نشان داده ایم و سپس دگرگونی های عاشقانه سروده ها در شعر فارسی تحت تأثیر این تفکّر در ده انگاره بررسی و تبیین شده است. پرسش و مسأله اصلی در این پژوهش آن است که گونه پرطرفدار عشق در ساحت ادب فارسی چگونه همگام با پدیده ها و تحوّلات اجتماعی دگردیسی یافته است. یافته ها نشان می دهد که انگاره هایی نظیر نسبیّت اندیشی، حضور پررنگ خود شاعر، گفتگوی دوسویه، برابری و آزادی، علم اندیشی و تجربه گرایی که مدرنیته آنها را برای زیستن در جهان معاصر پیشنهاد می کند عمیقاً گونه غناییِ عاشقانه را در شعر معاصر فارسی دگرگون کرده و با دیداری کردنِ مغازله و پیشنهاد عشقِ بی هاله گونه ای متفاوت ارائه داده است. اجتماع با پتانسیل سیّال خود و تغییر در نگرش انسان ها که ماهیّت شخصیّت آنها را تغییر داده است، بر ساحت عشق در ادب فارسی تأثیر گذاشته است. چنانکه جایگاه عشق را از حالت افسانه ای و اندرونی به حالت حقیقی و گاه اجتماعی و... تغییر داده است.
مدرنیته و صورت بندی گفتمانی سیاست فرهنگی: تحلیل گفتمان سیاست فرهنگی دولتی در ایران (1285 ه . ش. تا به امروز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله واکاوی گفتمان سیاست فرهنگی در ایران است. نقطه آغاز این امر، رویارویی ایرانیان با مدرنیته بود. رویارویی نظامی ایران با مدرنیته و پی بردن به عقب ماندگی های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی در مقایسه با اروپا، گفتمان های متنوعی را در جهت پاسخگویی به سؤال «چرا عقب افتاده ایم؟» پدید آورد و تلاش هایی مبتنی بر دولت - ملت سازی برای تغییر در عقلانیت حکومتی و رسیدن به سامان سیاسی مدرن آغاز شد. جایگاه فرهنگ در این بازمهندسی روح جامعه بسیار اهمیت داشت. مشروطه، پهلوی و جمهوری اسلامی ایران به منزله سه دولت (به معنای فوکویی) برجای مانده از میراث دولت - ملت سازی در ایران، سیاست های فرهنگی مشترک و سیاست گذاری های فرهنگی متفاوتی را برای بازاندیشی در هویت ملی ایرانی به کار گرفته اند. هدف این مقاله، واکاوی این نظم گفتمانی با استفاده از روش تحلیل گفتمان لاکلائو و موفه (1393) است؛ بنابراین، به کمک قوانین و اساس نامه های دولتی از زمان تأسیس مجلس شورای ملی (1285 ه . ش.) تا به امروز، گفتمان ذکرشده تحلیل شد. نتایج مقاله نشان می دهند در هر سه دوره بررسی شده، دولت، محور و معنادهنده سیاست گذاری های فرهنگی بوده است. گفتمان سیاست فرهنگی دولتی در ایران در دولت مشروطیت مفصل بندی و در دولت پهلوی با تأکید بر سیاست فرهنگی نمایشی بازمفصل بندی شد. در دولت جمهوری اسلامی ایران نیز همین روند با تأکید بر مهندسی فرهنگی ادامه پیدا کرده است.
از شهر مدرن تا حاشیه های پست مدرن در شعر امروز بررسی مقایسه ای رویکرد شاعران معاصر به مظاهر شهر و زندگی شهری از مدرنیته تا پست مدرنیته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با گسترش صنعت و تکنولوژی، ماهیت شهر و زندگی شهری همچون سایر جنبه های زندگی بشر دگرگون شد. شهر مدرن، از سویی نوید دهنده حیاتی نوین با جاذبه های بی شمار، و از سوی دیگر پدیده ای بی ریشه و تشویش زا تلقی می شود. با گذر کمتر از یک سده و فراگیری اندیشه پست مدرن، شهرهایی فارغ از مرزبندی های مستحکم بنا شدند که در ادبیات معاصر، نقشی تعیین کننده در بیان کیفیت فلسفه زندگی ایفا می کنند. در ایران پس از مشروطه، زیست-جهان شهر نمود برجسته ای در ادبیات داشته است؛ چه به صورت واکنشی و چه بازتابی از جهان امروز. جستار پیش رو در پی آن است که با بررسی مقایسه ای رویکرد شاعران معاصر ایران به مظاهر تمدن و زندگی شهری، جایگاه و نقش پدیده شهر را در حرکت شعر معاصر از مدرنیسم به پست مدرنیسم آشکار سازد. نتایج بررسی ها از این قرار است که شاعران رمانتیک اولیه، تحوّل و گسست حاصل از تجدّد را برنتابیده و رویکردی تقابلی- نوستالژیک اتخاذ کرده اند. این موضع در شعر شاعران پسین تعدیل می شود و زان پس مظاهر زندگی شهری، دستمایه معناپروری و انتقاد می شود. شاعران پست مدرن اما، با گذر چند دهه به حیات شهری خو کرده و آن را چون بخشی ناگزیر از زندگی و گاه یگانه با خویش تلقی می کنند؛ بدین جهت شعر پست مدرن متأثر از نگرشی انتقادی-التزامی به زندگی شهری است.
نگاهی به «از شارتاشهر»، مشروطه و مدرنیته در شهر؛ در گفتگو با دکتر سید محسن حبیبی
منبع:
مطالعات هنرهای زیبا دوره ۱ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
182 - 192
حوزههای تخصصی:
تحولات تاریخی- کالبدی شهر بم در دوران گذار از سنت به مدرنیته (عصر قاجار)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی سیاسی ایران سال سوم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۱۲)
2688 - 2708
حوزههای تخصصی:
شهر بم به لحاظ موقعیت جغرافیایی، استراتژیکی، سیاسی- امنیتی، اداری و تجاری از قدیم الایام مورد توجه مورخان، جغرافی دانان، مسافران ، سیاحان داخلی و خارجی ، باستانشناسان و پژوهشگران بوده که درباره ویژگی ها و تحولات آن بسیاری از کتاب ها، مقالات و پژوهش ها تدوین یافته که اغلب به حوادث تاریخی- سیاسی و ساختار کالبدی سنتی این شهر در قالب ارگ و قلعه پرداخته شده است. از دوران باستان تا عصر قاجارشهر بم با تحولات تاریخی- کالبدی در بخش قدیم و در بسیاری از مواقع به صورت جزیی رویا روشد. درعصر محمد شاه قاجار و پس از سرکوبی آقا خان محلاتی بتدریج مردم این شهر در بخش بیرونی و جدید بم اسکان یافتندکه این روند در عصر ناصرالدین شاه شدت یافت ، با این وجود بخش قدیم کاملا از رونق نیفتاد. درباره علت ترک قلعه و بخش قدیم بم از سوی اهالی آن در عصر قاجار علیرغم تدوین پژوهش های متعدد، تا کنون پاسخ درخوری داده نشده، زیرا به اثرات مدرنیته و گذار جامعه ایران از سنت به مدرنیته و پیامد های آن در ساختار کالبدی شهر بم توجه نگردیده است.
بحران های مدرنیته و ریشه های انسان شناختی آن؛ به مثابه شاهدی بر ضرورت «الگوی نوین پیشرفت»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
همچنان که بسیاری از متفکران اذعان دارند، تمدن مدرن، دارای یک روی درخشان و پیشرفته و یک روی تاریک و بحرانی است. موضوع این مقاله، بررسی رویه چالش خیز و بحرانی آن و نیز جستجوی ریشه ها و خاستگاه های نظری و به ویژه انسان شناختی آن است. هدف از این نوشتار نیز این است که ضرورتِ درانداختن طرحی نو و الگویی جدید (مبتنی بر مبانی و اصولی دیگرسان)، به طور محسوس و ملموس هویدا شود و همه ما به ویژه معتقدان به دربست پذیریِ الگوی مدرنیته و منکران تحول و بازاندیشی در توسعه غربی، به طور ملموس تری، این ضرورت را احساس کنیم. این پژوهش با روش اسنادی تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای تألیف و به این نتیجه نایل شده است که: بحران ها و چالش های فراگیر که اینک تمام مناسبات انسانی را تهدید می کند، اموری اتفاقی یا ناپیوسته نیستند؛ بلکه همگی ریشه در اصول و مبادی معرفتی و اندیشگی عصر جدید دارند. بر این اساس، به نظر می رسد، زمان آن فرا رسیده است که انسانِ امروز به افق و راهی متفاوت بیندیشد. البته این مقال، مدعیِ ستیز و پرهیز مطلق نیست؛ بلکه داعیِ بهره گیری حکیمانه از تجارب مدرن، در عین حرکت جسورانه به سمت افقی فرامدرن است.
تأثیر بنیادهای فلسفی مدرنیته در مبانی توجیهی انتخابات دموکراتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۰ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
65 - 83
حوزههای تخصصی:
انتخابات به عنوان سازوکار تحقق حاکمیت مردم، حق تعیین سرنوشت و انتقال آرام قدرت، نقش بسیار مهمی در نظام دموکراتیک دارد. تأسیسات هر نظام سیاسی و حقوقی بر بنیادهای فکری خاصی استوار می شود. نظر به اینکه انتخابات در بستر نظام دموکراتیک کارایی دارد و اندیشه دموکراسی در دوران مدرنیته شکل گرفته، این پرسش بنیادین مطرح می شود که آیا بنیادهای فکری و فلسفی مدرنیته بر فرایند موجه سازی نهاد انتخابات در نظام دموکراتیک تأثیر گذاشته است؟ مقاله حاضر با نگرشی توصیفی-تحلیلی و با هدف ارائه تصویری از تأثیرات مبادی مدرنیته بر انتخابات دموکراتیک، در پی رسیدن به این نتایج است که تحولات و رخدادهای ذهنی و عینی دوران مدرنیته تغییرات عمده ای در مبادی هستی شناسی، معرفت شناسی و انسان شناسی جامعه غرب ایجاد کرده است و متعاقب آن نظام های دموکراتیک ایجاد شده اند، ازاین رو تأسیسات چنین نظامی مانند انتخابات در محتوا، رویه و ساختار، متأثر از مبادی فکری مدرنیته است و براساس آنها موجه سازی می شود.
مدرنیته، فرهنگ مصرفی و سبک زندگی؛ یک تحلیل جامعه شناختی در شهر کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال بیست و یکم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۱
193 - 228
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی جامعه شناختی سبک زندگی مصرفی سنتی و مدرن و برخی عوامل فردی و اجتماعی مؤثر بر آن در بین شهروندان کرمان است. پژوهش پیش رو به شکل توصیفی پیمایشی بوده و جامعه آماری شامل کلیه شهروندان بالای 18 سال کرمان است که از بین آن ها 400 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای به منزله نمونه آماری انتخاب و مطالعه شد. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته با تکیه بر چهار مؤلفه اوقات فراغت، مدیریت بدن، الگوی تغذیه و الگوی خرید در دو بعد سنتی و مدرن بود. نتایج تحقیق نشان داد که پاسخگویان از سبک زندگی مصرفی سنتی تری برخوردارند. پاسخگویان در شاخص هایی مانند اوقات فراغت، مدیریت بدن، الگوی تغذیه و الگوی خرید، یعنی هر چهار مؤلفه سبک زندگی مصرفی، سبک سنتی تری داشتند. سبک زندگی سنتی برحسب جنس، سن، وضعیت تأهل و محله مسکونی تفاوت معنی داری را نشان داد. علاوه بر این، سبک زندگی مدرن نیز برحسب سن و وضعیت تأهل تفاوت معنی داری را نشان داد.همچنین سبک زندگی مصرفی در هر دو بعد سنتی و مدرن برحسب پایگاه اقتصادی اجتماعی اختلاف معنی داری را نشان داد. در شرایط امروزی، نقش نهادهای سنتی همچون خانواده و دین در جامعه پذیر کردن افراد افول کرده و نوعی درهم ریختگی فرهنگی بر جامعه حاکم است؛ در چنین شرایطی افراد به خصوص جوانان در ساختن هویتی مدرن و متمایز برای خویش، تحت تأثیر مدرنیته و فرهنگ مصرف گرای آن قرار می گیرند. پایگاه اقتصادی اجتماعی به منزله ترکیبی از عوامل فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی در ساختن هویت و تمایزیابی افراد نقشی تعیین کننده دارد.
نقد و بررسی کتاب جامعه شناسی مدرنیته؛ انضباط و آزادی(مقاله علمی وزارت علوم)
کتاب جامعه شناسی مدرنیته؛ آزادی و انضباط روایتی از مدرنیته ارائه می دهد که بر مبنای آن، تاریخ مدرنیته متأخر بر پایه همزمانی سلطه و آزادی بنا شده است و در آن، عنصر انضباط نقش محوری را ایفا می کند. سؤالی که مطرح است اینکه، انتقادات وارده بر مدرنیته از منظر بررسی آزادی و انضباط کدام هستند و چه راهکاری برای غلبه بر آنان وجود دارد؟ مهم ترین یافته های پژوهش حاضر آین است که اثر مزبور، روایتی جدید از جامعه مدنی ارائه می دهد که مدرنیته مبتنی بر انضباط و آزادی را به چالش می کشد و خواهان جامعه زدایی و رسیدن به نوعی مدرنیزاسیون جدید است. در این جامعه مطلوب، مدرنیته جدید بر پایه تشکیل جماعت های گذرا و موقتی می تواند راهی برای رهایی از وضع انضباطی مدرنیته تلقی شود. روش مورد استفاده در پژوهش حاضر، توصیفی-تحلیلی است که با گردآوری مطالب بصورت اسنادی و کتابخانه ای انجام شده است.
نوگرایی در تونس: از شکل گیری نگاه انتقادی به مدرنیته تا ظهور ملی گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخ اسلام سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۵
۱۷۷-۲۰۸
حوزههای تخصصی:
تونس از جمله کشورهای مغرب عربی، همچون سایر سرزمین های جهان اسلام در نخستین دهه های قرن نوزدهم میلادی با مدرنیته آشنا شد. نخستین گام های نوگرایی در تونس با نوسازی های «احمد بای» (1837-1855م) و جانشیناش آغاز شد و تا شروع استعمار فرانسه (1881م) ادامه داشت. در این دوره بیشتر نوسازی ها وجه مادی داشت و الگوگرفته از کشورهای اروپایی به خصوص فرانسه بود. ورود استعمار فرانسه (1881-1956م) و رشد جریان اصلاح طلبی دینی در منطقه و نفوذ آن به تونس نقش بسیاری در تغییر دیدگاه مسلمانان منطقه نسبت به غرب و مدرنیته داشت. متفکران نوگرای دوره استعمار، با مسئله مدرنیته و غرب که زادگاه آن بود، با نوعی رویکرد انتقادی برخورد کردند. دغدغه اصلی گفتمان مذکور این بود که چگونه می توان به جهان اسلام قدرت بخشید؟ راه رسیدن به رشد و ترقی و اصلاحات اساسی چیست؟ بر همین اساس، محور اصلی تفکر آنان تأکید بر اصالت عقل و علم، عصری سازی نهادهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در چارچوب فرهنگ عربی- اسلامی بود. از نظر آنان راه رسیدن به اصلاحات واقعی تقویت موقعیت جهان اسلام در برابر تمدن غرب و تمییز قائل شدن میان غرب استعمارگر و دستاوردهای تکنولوژیکی آن بود. پیروان این گفتمان در راه رسیدن به هدف خود با تولید نظام معنایی چون تحول نظام آموزشی، سیاسی، بیان مشکلات موجود در جامعه، انواع نابرابری های اجتماعی و اقتصادی، خطر استبداد داخلی و استعمار خارجی و بیان دال هایی چون عدالت و حقوق فردی و اجتماعی، آینده ای روشن و آرمانی برای مردم ترسیم و با برجسته کردن گفتمان خود با ابزارهای گوناگون، زمینه هژمونیک کردن خود و به حاشیه راندن گفتمان رقیب یعنی سنت گرایان را فراهم کردند. البته در اواسط قرن بیستم و با ظهور گفتمان ملی گرایان که اغلب از تحصیل کردگان در فرانسه بودند، اسلام گرایان از ارائه راهکارهای ایدئولوژیک و متناسب با نیازهای جدید جامعه تونس باز ماندند. از آنجا که آنها برای تربیت و ایجاد نیروی انسانی کارآمد به منظور برآوردن زیرساخت های یک دولت مدرن و توسعه یافته در عرصه های اقتصادی، اجتماعی، آموزشی و تربیتی طرح مناسبی نداشتند، مغلوب گفتمان ملی گرایان شدند. در جستار حاضر تلاش شده است تا با رویکرد توصیفی- تحلیلی زمینه ها و عوامل مؤثر در پیدایش گفتمان انتقادی درباره مدرنیته، ماهیت و ویژگی های آن و برخی از مهم ترین تحولات نوین در حوزه های سیاسی و اجتماعی بیان شود.
بررسی تقابل سنت و مدرنیته در جامعه امروزی ایران
منبع:
پژوهش ملل آذر ۱۳۹۹ شماره ۵۹
43-57
ایران جامعه ای در حال گذار از جامعه سنتی به جامعه مدرن است، احتمالا می توان به این نتیجه هم رسید که به دلیل همین درحال گذار بودن بسیار پویا و متحرک است. چالش سنت و مدرنیته در ایران همیشه وجود داشته و در تضاد و تقابل بوده اند از این رو مقاله حاضر که درصدد «بررسی تقابل سنت و مدرنیته در جامعه ایران» است پس از بسط فضای مفهومی موضوع مقاله، به بررسی وضعیت جامعه ایران خواهد پرداخت. مطابق با مستندات موضوعی ارائه شده در این مقاله، روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای می باشد. یافته ها حاکی از آن است که، در مورد تقابل سنت و مدرنیته در جامعه ایران و تاثیر روند جهانی شدن بر آن می توان تحلیل نمود که در دوران سنتی به علت نوع انسجام که عمدتا انسجام مکانیکی است معضلات اجتمایی و فردی کمتر مشاهده می شود ولی با گذار به دوران مدرنیته وارداتی که در بستر فرهنگی ایران شکل نگرفته، شاهد آسیب زا بودن فرایند مدرنیته بر بستر جامعه ایران هستیم.
تبریز، مدرنیته و تأثیر آن بر شهرسازی مدرن ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ اسلام و ایران سال سی ام زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۸ (پیاپی ۱۳۸)
181 - 208
حوزههای تخصصی:
با روی کار آمدن آقامحمدخان قاجار و تشکیل حکومت واحد مرکزی قدرتمند، ایران وارد مرحله جدیدی از حیات سیاسی و اجتماعی خود شد و این دوران با بر تخت نشستن فتحعلی شاه به گونه ای متفاوت ادامه یافت. تأسیس دارالسلطنه تبریز در سال 1213 ق. با حضور وزرای بزرگی چون میرزا عیسی و میرزا ابوالقاسم قائم مقام فراهانی، عباس میرزای نایب السلطنه را در مسیری قرار داد که تبریز را در خارج از «بساط کهنه» دربار تهران، به کانونی برای «طرح نو» تبدیل کند. شکست های سنگین از روسیه بحران فکری اساسی و عمیقی را در ذهن عباس میرزا و قائم مقام بزرگ و جامعه به وجود آورد و چرایی سترگی را مطرح کرد که می تواند سرآغاز بیداری ایرانیان تلقی شود. همزمان با ایجاد تغییراتی در ارتش و تشکیل نظام جدید، تجددطلبی در تبریز تنها در اندیشه باقی نماند، بلکه گستره آن به شهر و شهرسازی کشیده شد و چهره شهر تا حدی دگرگون شد. بعدها این تغییرات، تبدیل به الگویی برای اقدامات مشابه در تهران و سپس در برخی شهرهای ایران شد. نگارندگان این مقاله درصدد باز خوانی مدرنیته در مکان دارالسلطنه تبریز می باشند. تأثیرات این بازخوانی در شهر تبریز مادیت یافت و الگویی برای تغییرات شهری در ایران عصر قاجار و پهلوی شد. اصول و مبانی شهرسازی نوگرا به «شیوه تبریزی» و «مکتب تبریز» نقطه شروع دگرگونی شهر و شهرسازی ایران شد. بر همین اساس، هدف نگارندگان مقاله حاضر بررسی این ادعا با بهره گیری از متون و منابع و تجزیه و تحلیل داده ها براساس رویکرد توصیفی و تبیینی است.
هویت ملی به مثابه قدرت نرم؛ اسلامیت، مدرنیته غربی و تدوین سیاست خارجی ایران(1384-1392)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قدرت نرم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۲
41 - 75
حوزههای تخصصی:
نگاره حاضر بر آن است تا به این مهم پاسخ دهد که چگونه هویت ملی و مکانیسم اثر آن می تواند به عنوان قدرت نرم در نظر گرفته شود و اسلامیت و مدرنیته غربی به عنوان دو بال هویت ملی چگونه در تکوین و تدوین سیاست خارجی ایران در بازه زمانی مورد بررسی نقش داشته اند؟ در این پژوهش کوشیده می شود که با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و با تکیه بر اطلاعات مبتنی بر کتابخانه ای، ضمن تبیین «هویت ملی و قدرت نرم»، این مفهوم را در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در سال های 1384-1392 مورد مداقه و کنکاش قرار دهد. هویت ملی که در اینجا اسلامیت و مدرنیته غربی به عنوان دو بال از سه بال آن مورد بررسی قرار می گیرد کانون و دال مرکزی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در قالب قدرت نرم را تشکیل می دهد. اسلام و اسلام گرایی در قالب آموزه های اسلامیت در قانون اساسی و مدرنیته غربی به عنوان دگر(other) پلتفرمی را ایجاد کرده اند که بازی سیاست خارجی بتواند در کشاکش این دو مفهوم مورد پردازش، تدوین و تکوین قرار بگیرد.
چیستی غرب و مدرنیته در اندیشه شریعتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اندیشمندان ایرانی به فراخور زمانه و زمینه، هر کدام رویکردی متفاوت در برخورد با غرب و مدرنیته برگزیدند. هدف این پژوهش، فهم نگرش شریعتی نسبت به غرب و مدرنیته بوده و با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی و با استناد به آثار ایشان و بر اساس چارچوب نظری مکتب فرانکفورت به دنبال دست یابی به این هدف و پاسخ گویی به این سؤال است که موضع و دیدگاه شریعتی نسبت به چیستی غرب و مدرنیته چیست؟ به نظر می رسد ایشان با نگاهی گزینشی و انتقادی به چیستی غرب و مدرنیته، بر لزوم استفاده ی صحیح از مدرنیته و حفظ هویت در برابر چیستی غرب اصرار می ورزید. بنا بر شواهد، نگرش شریعتی به چیستی غرب از منظر تمدن و استعمار است. وی به جنبه های مثبت و علمی تمدن غرب، به دلیل تناسب با جوامع جهان سوم تمایل نشان می داد، و به استعمار از آن جهت که از خود بیگانگی را بر جوامع جهان سوم تحمیل می کرد، نگاه منتقدانه ای داشت. زاویه ی دید او به مدرنیته نیز، به دو وجه تمدن و تجدد تقسیم می شود. وی علی رغم آن که تمدن را امری مثبت می دانست، بر تجددی هجوم می برد که ما را مقلّد و مصرف زده می کرد.