مطالب
نمایش ۱۶۱ تا ۱۸۰ مورد از کل ۱٬۱۹۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: عوامل متعددی در شکل دهی عملکرد جنسی نقش دارند که برخی از این عوامل موثر در مطالعات قبلی شناسایی شده اند. این پژوهش جهت بررسی عوامل دیگری که ممکن است در پژوهش های پیشین شناسایی نشده باشد انجام شد. در این راستا هدف از پژوهش حاضر بررسی و تعیین عوامل روان شناختی موثر بر عملکرد جنسی زنان بود. روش پژوهش: روش این مطالعه از نوع کیفی با رویکرد تفسیری و به روش تحلیل مضمون بود. بر اساس روش نمونه گیری هدفمند، داده های مطالعه حاضر با تعداد 13 نفر از زنان متاهل از فروردین تا خرداد 99 اشباع گردید. جهت جمع آوری اطلاعات روش مصاحبه نیمه ساختاریافته عمیق مورد استفاده قرار گرفت. داده ها با روش تحلیل مضمون بررسی شد. یافته ها: نتایج پژوهش، طبقات "دانش جنسی" ، "نگرش جنسی" ، "خودابرازی جنسی"، "صمیمیت جنسی"، "احقاق جنسی" و "خودکارآمدی جنسی" را تبیین کردند. بحث و نتیجه گیری: بنظر می رسد زمانی که زنان در انجام فعالیت های جنسی برای خود حقوق مسلمی مانند مطالبه فعالیت جنسی مورد تمایل، پذیرش وجود صمیمت در روابط جنسی و ... قائل هستند، به یک ادراک مثبتی در مورد چگونگی فعالیت جنسی در روابط زناشویی دست می یابند که این امر خود می تواند به عملکرد جنسی مطلوب کمک نماید.
تدوین بسته آموزشی تربیت جنسی کودکان از تولد تا 5 سالگی ویژه والدین و تعیین اثربخشی آن بر دانش و نگرش و عملکرد والدین نسبت به پیشگیری از سواستفاده جنسی و احساس کفایت والدگری آنها در دو گروه مادران عادی و تنها (والد-مادر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ ویژه نامه ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۷) مجموعه مقالات حوزه خانواده و فرزند
525 - 547
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش، طراحی یک بسته آموزشی تربیت جنسی ویژه مادران و تاثیر آن بر دانش و نگرش و عملکرد نسبت به سواستفاده جنسی و احساس کفایت والدگری در گروه مادران عادی و تنها بود. روش پژوهش: این پژوهش، از جهت تدوین یک بسته آموزشی جدید، پژوهشی بنیادی و از جهت کاربست آن در آموزش والدین، پژوهشی کاربردی است. در طراحی بسته از روش کیفی و در بررسی اثربخشی بسته بر دانش، نگرش و عملکرد و احساس کفایت والدگری، از روش کمی استفادده میشود. جامعه آماری پژوهش برای والدین دو گروه، به دلیل عدم حضور پدران و عدم امکان آموزش به آنها، مادران جهت پژوهش انتخاب شدند. مادران کودکان عادی شامل مادران مراجعه کننده به مهد کودک ها و مراکز نگهداری شهر تهران و برای کودکان تک والد (والد-مادر)جامعه آماری مادران شاهد دارای کودکان پیش از دبستان هستند. ابتدا به منظور استخراج تمام مولفه های مهم و کاربردی در زمینه آموزش تربیت جنسی منابع و پژوهش های انجام گرفته مرتبط با موضوع طی ده سال اخیر (2010 تا 2020) انتخاب و بررسی شد. سپس به منظور تائید مولفه های مهم و کاربردی به دست آمده از منابع کتبی، پرسشنامه دلفی برای متخصصان وصاحب نظران به حوزه تعلیم و تربیت کودک، در رشته روانشناسی و علوم تربیتی که تخصص در حوزه تربیت جنسی و سو استفاده جنسی داشتند، و به روش در دسترس و گلوله برفی انتخاب شدند ،ارسال شد. به منظور اجرای بسته طراحی شده، ابتدا از بین مهدکودک های عادی و شاهد شهر تهران ، مادران دارای کودک زیر 5 سال با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب می شوند، تعداد نمونه، برای هر گروه مادران کودکان عادی و تک والد، 60 نفر بود که بصورت تصادفی انتخاب شده (حمعا 120نفر) و در دو گروه کنترل و آزمایش اول و دوم، (هر گروه 30 نفر) قرار گرفتند.
مقایسه اثربخشی درمان شناختی- رفتاری مبتنی بر اینترنت و درمان متمرکز بر هیجان بر همجوشی شناختی و صمیمیت جنسی در زنان متأهل مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۹
51 - 59
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی درمان شناختی- رفتاری مبتنی بر اینترنت و درمان متمرکز بر هیجان بر همجوشی شناختی و صمیمیت جنسی در زنان متأهل مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری بود. طرح پژوهش از نوع آزمایشی همراه با پیش-آزمون و پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری تحقیق را تمام بیماران زن متأهل مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری تشکیل می دادند که در بازه زمانی تیر تا مهرماه سال 1400 جهت درمان به یکی از مراکز مشاوره و خدمات روان شناختی و روانپزشکی شهر پارس آباد استان اردبیل مراجعه کرده بودند. 45 نفر از ایشان به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در گروه های دریافت کننده درمان شناختی- رفتاری مبتنی بر اینترنت (15 نفر)، درمان متمرکز بر هیجان (15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. ابزار جمع آوری داده ها عبارت بودند از: مقیاس وسواس فکری- عملی ییل- براون، مقیاس همجوشی شناختی گیلاندرز و همکاران و پرسشنامه نیازهای صمیمیت باگاروزی. درمان های مداخله ای هر کدام طی 8 جلسه ی هفتگی انجام شد. داده با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد درمان شناختی- رفتاری مبتنی بر اینترنت و متمرکز بر هیجان بر همجوشی شناختی و صمیمیت جنسی در زنان متأهل مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری اثربخش بوده است (05/0>P) و بین اثربخشی این دو شیوه درمانی، تفاوت معناداری وجود ندارد (05/0<P). نتایج به دست آمده، به طور بالقوه اثرات کاربردی مهمی برای متخصصان و درمانگران جهت توجه به اثربخشی روش های درمانی به کار رفته در بهبود پیامدهای اختلال وسواسی- اجباری دارد.
بررسی رابطه بین اخلاق رابطه ای، رضایت جنسی و باورهای ارتباطی با صمیمیت زناشویی: نقش میانجی مهارت حل مسئله اجتماعی
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی روابط بین اخلاق رابطه ای، رضایت جنسی و باورهای ارتباطی با صمیمیت زناشویی با نقش میانجی مهارت حل مسئله انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل زنان شاغل در آموزش وپرورش شهرستان به تعداد 420 نفر بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده تعداد 280 نفر به عنوان نمونه انتخاب شد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه صمیمیت زناشویی باگاروزی (2001)، پرسشنامه باورهای ارتباطی آیدلسن و اپستین (1981)، پرسشنامه رضایت جنسی لارسون، پرسشنامه مهارت حل مسئله اجتماعی دزوریلا و همکاران (2002) و پرسشنامه اخلاق رابطه ای هراگراو و همکاران (1991) استفاده شد. روایی محتوایی پرسشنامه ها مورد تائید قرارگرفته و پایایی آن ها به ترتیب 0/88، 0/90، 0/86، 0/93 و 0/89 به دست آمد. برای تحلیل داده ها از نرم افزار spss و lizrel استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که اخلاق رابطه ای، باورهای ارتباطی، رضایت جنسی بر مهارت حل مسئله اجتماعی اثر مستقیم دارند، مهارت حل مسئله اجتماعی بر صمیمیت زناشویی اثر مستقیم دارد، همچنین اخلاق رابطه ای، باورهای ارتباطی، رضایت جنسی از طریق مهارت حل مسئله اجتماعی بر صمیمیت زناشویی اثر غیرمستقیم دارند.
مقایسه اثربخشی بسته درمان تلفیقی با درمان شناختی رفتاری بر خودپنداره جنسی مردان دارای اختلال روانی کودک خواهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ بهار (اردیبهشت) ۱۴۰۲ شماره ۱۲۲
۳۶۰-۳۴۳
حوزههای تخصصی:
زمینه: کودک خواهی ک انحراف جنسی و یک اختلال روانی است که شیوع آن در افغانستان گسترده است. روش های درمانی که تاکنون استفاده شده، فقط بر یکی از علل این اختلال متمرکز هستند و نیاز به درمان های یکپارچه تری برای این اختلال محسوس است. هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی بسته درمان تلفیقی اختلال کودک خواهی با درمان شناختی رفتاری بر خودپنداره جنسی مردان افغانستان بود. روش: طرح پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی پیش آزمون – پس آزمون - پیگیری سه ماهه با گروه گواه و دو گروه آزمایش است. جامعه آماری شامل کلیه مردان افغان ساکن افغانستان مبتلا به اختلال کودک خواهی بود که تعداد 30 نفر از آن ها به صورت هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در گروه درمان تلفیقی (10 نفر)، گروه درمان شناختی رفتاری (10 نفر) و گروه گواه (10 نفر) قرار گرفتند. ابزار اندازه گیری در این پژوهش پرسشنامه چندوجهی خودپنداره جنسی اسنل (1995) بود. شرکت کنندگان در گروه درمان تلفیقی تدوین شده توسط پژوهشگر (درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، درمان مبتنی بر ذهن آگاهی و طرحواره درمانی)، محتوای بسته درمانی اختلال کودک خواهی را در طی 20 جلسه به صورت فردی دریافت کردند. همچنین شرکت کنندگان در گروه شناختی رفتاری، آموزش های این درمان را در طی 8 جلسه و به صورت فردی دریافت نمودند. یافته ها: نتایج تحلیل اندازه های مکرر نشان داد که هر دو درمان تلفیقی و درمان شناختی رفتاری در افزایش نمرات خودپنداره جنسی مثبت آزمودنی ها مؤثر بودند ولی درمان تلفیقی اختلال کودک خواهی اثربخشی بالاتری داشته است (05/0 > P). در ضمن فقط درمان تلفیقی اختلال کودک خواهی در کاهش نمرات خودپنداره جنسی منفی آزمودنی ها مؤثر بود (05/0 >P). نتیجه گیری: مهم ترین وجه تمایز درمان تلفیقی اختلال کودک خواهی نسبت به درمان شناختی رفتاری این بود که در درمان تلفیقی، همزمان با رهاسازی تفکر از قید عادات منفی خودکار و پذیرش این افکار، بر نقاط قوت، توانمندی های فرد و ارزش های واقعی فرد تمرکز نموده و مشکلات ریشه ای مهارت های ارتباطی و جنسی را مورد بررسی و درمان قرار داد و از تأثیر بهتری در درمان این اختلال برخوردار بود. بنابراین از درمان تلفیقی اختلال کودک خواهی برای کمک به تغییر طرحواره های ناسازگار و کاهش نشانه های مجرمین مبتلا به اختلال کودک خواهی استفاده گردد.
مدل سازی معادلات ساختاری گرایش به طلاق براساس باورهای بدکارکردی جنسی، باورهای ارتباطی با میانجی گری دلزدگی زناشویی
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر ارائه مدلی برای پیش بینی میل به طلاق بر اساس باورهای بدکارکردی جنسی و باورهای ارتباطی با میانجی گری دلزدگی زناشویی در زنان و مردان مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهراردبیل بود. روش: این پژوهش از نظر روش شناسی در زمره ی پژوهش های همبستگی است. جامعه آماری شامل کلیه مراجعان مراکز مشاوره شهر اردبیل بود که از این میان 290 نفر به روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده های مورد نیاز از پرسشنامه پرسشنامه باورهای بد کارکردی جنسی نوبره، پنیتو وگویا (2007) ، پرسشنامه باورهای ارتباطی آیدلسون و اپشتاین (1981)، پرسشنامه دلزدگی زناشویی پاینز (1996) و پرسشنامه میل به طلاق روزبولت، زمبروت (1983) استفاده شد. تحلیل داده ها به روش مدل معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار AMOS-24 انجام گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد با توجه به شاخص های برازش ارائه شده، مدل پژوهش پس از اصلاح از برازش مناسبی برخوردار است. همچنین، اثر مستقیم باورهای بدکارکردی جنسی و باورهای ارتباطی بر میل به طلاق معنادار بود و در رابطه بین باورهای بدکارکردی جنسی و باورهای ارتباطی با میل به طلاق، دلزدگی زناشویی نقش میانجی داشت. نتیجه گیری : نتایج پژوهش نشان داد که باورهای بدکارکردی جنسی و باورهای ارتباطی به صورت مستقیم تاثیر مثبت بر میل به طلاق دارد و باورهای بد کارکردی جنسی با میانجی گری دلزدگی زناشویی اثر غیرمستقیم و مثبت بر میل به طلاق دارد و باورهای ارتباطی با میانجی گری دلزدگی زناشویی اثرغیرمستقیم و مثبت بر میل به طلاق نشان می دهد. به تعبیری سرخوردگی و دلزدگی زناشویی، کاهش تدریجی دلبستگی عاطفی به همسر است که با احساس بیگانگی، بی علاقگی و بی تفاوتی به یکدیگر و جایگزینی عواطف منفی به جای عواطف مثبت همراه است بنابراین، با در نظر گرفتن پیامدهای ناشی از دلزدگی زناشویی زوجین می توان تا حد زیادی تمایل زوجین به طلاق را پیش بینی کرد.
ارائه راه حلی برای تبیین حقوق جنسی بانوان بر اساس رویکردهای حقوقی و اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در نظام جنسی دین مبین اسلام، ارضای میل جنسی در مسیر هدفمند و حرکت به سوی کمال، یک اصل محسوب می شود که به جهت دارا بودن کارکرد تأمین آرامش جسمی و روانی، این غریزه در آموزه های اسلامی دارای ارزش است. ارضای نیاز جنسی همسر از وظایف مشترک زن و مرد است که مستندات متعددی در خصوص حق و تکلیف هر دو طرف وجود دارد. آنچه در بین حقوق جنسی زن و مرد متمایز به نظر می آید، حق بهره مندی از استمتاع (رابطه) جنسی از حیث زمان است که در مقابل مطلق و بلامنازع بودن حق مرد در این مسئله، حق زن مقید به چهار ماه یک بار شده است. در ادبیات اسلامی موجود، دو رویکرد حقوقی و اخلاقی به چشم می خورد که هر کدام ادله ای دارد. در پژوهش حاضر با روش تبیینی تحلیلی، ادله هر دو رویکرد بررسی شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که ادله رویکرد حقوقی قابل نقد است و ادله رویکرد اخلاقی از اتقان بیشتری برخوردارند. در نتیجه، دیدگاه مشهور، یعنی محق بودن زن نسبت به حق جنسی هر چهار ماه یکبار، «حکم اولی شرعی» و بالاترین حد زمانی است که شارع تعیین کرده و ناظر به شرایط عادی است و با وجود اموری مانند جوانی، تمایلات و نیاز جنسی زن، مرد نمی تواند خود را نسبت به این نیاز، غیرمسئول بداند. همچنین با توجه به فتاوای فقهای معاصر، جایگاه عرف در امور جنسی زوجین، تقدم اخلاق بر حقوق در روابط خانوادگی و حساسیت روانی بانوان، رویکرد اخلاقی یعنی همان بهره مندی زن از رابطه جنسی در کمتر از چهار ماه و به هنگام نیاز، تقویت می شود.
ارایه مدل عملکرد جنسی زنان زیر سن یائسگی بر اساس خودابرازگری جنسی با نقش میانجی اضطراب حالت-صفت و عزت نفس جنسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۵)
356 - 379
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر ارایه مدل عملکرد جنسی زنان زیر سن یائسگی بر اساس خودابرازگری جنسی با نقش میانجی اضطراب حالت-صفت و عزت نفس جنسی بود. روش: روش پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی با استفاده از معادلات ساختاری بود. جامعه آماری در این پژوهش را کلیه زنان با سن زیر یائسگی مراجعه کننده به مراکز بهداشتی و درمانی شهرستان رودسر در فاصله زمانی بهمن 1400 تا اردیبهشت 1401 تشکیل دادند که برای تعیین نمونه ابتدا سه مرکز بهداشتی به صورت تصادفی انتخاب و سپس 350 نفر از زنانی که برای دریافت خدمات به این مراکز مراجعه کردند و شرایط ورود را داشتند به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای اندازه گیری در این پژوهش پرسشنامه های عملکرد جنسی زنان (1997)، عزت نفس جنسی زنان (1996)، اضطراب اسپیلبرگر (1970) و احقاق جنسی هالبرت (1992) بودند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و الگویابی معادلات ساختاری با نرم افزار AMOS انجام گردید. یافته ها: نتایج برازندگی مدل پیشنهادی حاکی از برازش خوب مدل با داده ها بود و ضرایب استاندارد مسیرهای الگوی پیشنهادی نشان داد بالاترین ضریب به مسیر خودابرازگری جنسی و عزت نفس جنسی (001/0P<، 321/0 =β) و پایین ترین ضریب به اضطراب حالت به عملکرد جنسی (166/0P=، 077/0- =β) اختصاص دارد. همچنین نتایج بوت استرپ برای مسیر غیرمستقیم الگوی پیشنهادی نشان داد خودابرازگری جنسی از طریق اضطراب صفت بر عملکرد جنسی زنان اثر غیرمستقیم دارد و خودابرازگری جنسی از طریق عزت نفس جنسی بر عملکرد جنسی زنان اثر غیرمستقیم دارد. نتیجه گیری: پیشنهاد می شود در مراکز زوج درمانی و سکس تراپی برای کمک به زنان دارای اختلال عملکرد جنسی، به خودابرازگری جنسی و عزت نفس جنسی توجه بیشتری شود.
نارضایتی جنسی و طلاق؛ واقعیت یا برساخت؟(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی ایران سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
81 - 105
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر موضوع نارضایتی جنسی بسیار مورد توجه قرار گرفته و بر شیوع بالای آن در بین زوجین و همچنین تاثیر آن بر بیشتر طلاق ها تاکید شده است. پرسش اصلی این پژوهش این است که میزان شیوع نارضایتی جنسی در بین زوجین چقدر است و نارضایتی جنسی چه تاثیری بر زندگی و جدایی زوجین دارد؟ این پژوهش با استفاده از تحلیل ثانویه داده های پیمایش ملی خانواده انجام شده است. جامعه آماری شامل افراد متاهل یا بی همسر بر اثر طلاق در شهرهای کشور و حجم نمونه 2850 نفر بوده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که نارضایتی جنسی در بین زوجین حدود 9 درصد است و تاثیر تعیین کننده و قابل توجهی بر وقوع طلاق ندارد؛ بطوریکه تنها 10 درصد از افرادی که نارضایتی جنسی دارند احتمال جدایی از همسرشان را زیاد ارزیابی کرده اند. همچنین تنها حدود 4 درصد از زوجین اختلافات جنسی خود را با همسرشان خیلی زیاد و حدود 10 درصد آن را زیاد اعلام کرده اند. بررسی عوامل طلاق در بین افراد بی همسر بر اثر طلاق نیز نشان می دهد عواملی مانند اعتیاد، دخالت خانواده ها، نداشتن علاقه و عدم وفاداری عوامل مهمتری بوده اند و مسائل جنسی صرفاً علت 1.3 درصد از طلاق ها بوده است. بنابراین در مجموع، نارضایتی جنسی نه مسئله شایعی در بین زوجین است و نه عامل تعیین کننده ای در گرایش به طلاق در کشور.
پیش بینی رضایت جنسی بر اساس طرحواره های ناسازگار اولیه و باورهای غیرمنطقی در زنان دارای تعارض ها زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی پیش بینی رضایت جنسی بر اساس طرحواره های ناسازگار اولیه و باورهای غیرمنطقی در زنان دارای تعارض ها زناشویی بود. مطالعه حاضر توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری زنان مراجعه کننده به کلینیک های مشاوره و خدمات روان شناختی شهر تهران در سال 2023 بودند. برای حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران و با روش نمونه گیری در دسترس (شیوه آنلاین) 431 نفر انتخاب شد. ابزار گردآوری داده های پژوهش شامل پرسش نامه تعارض ها زناشویی (MCQ) ثنایی ذاکر و همکاران (2008)، پرسش نامه رضایت جنسی (SSQ) لارسون و همکاران (1998)، فرم کوتاه پرسش نامه طرحواره یانگ نسخه سوم (YSQ-S3) یانگ (2005) و پرسش نامه باورهای غیرمنطقی (IBQ) جونز (1968) بود. تجزیه و تحلیل داده ها به روش همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه انجام گرفت. نتایج نشان داد که بین طرحواره های ناسازگار اولیه و باورهای غیرمنطقی با رضایت جنسی همبستگی منفی و معناداری وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه مشخص کرد 2/63 درصد از واریانس رضایت جنسی به وسیله طرحواره های ناسازگار اولیه و باورهای غیرمنطقی تبیین می شود. بنابراین بر اساس نتایج، می توان گفت که طرحواره های ناسازگار اولیه و باورهای غیرمنطقی، زنان دارای تعارض ها زناشویی را مستعد نارضایتی جنسی کرده و در نتیجه پایداری زناشویی آن ها را تضعیف می کند.
واکاوی کارزار تویئتری روایات آزار جنسی بر پایه علوم اجتماعی محاسباتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال ۹ تابستان ۱۴۰۲شماره ۳۴
204 - 159
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر درصدد مطالعه واکنش کاربران فضای مجازی به «روایات تعدی جنسی» در شبکه اجتماعی توییتر است. پس از فراگیری جنبش Me Too در سال 2017 در شبکه های اجتماعی جهانی، کاربران ایرانی نیز از این هشتگ برای بیان روایات آزار خود استفاده کردند، این روایات در بازه زمانی فروردین ۱۳۹۹ تا بهمن ۱۴۰۰ بررسی شدند. برای مطالعه مذکور چارچوب مفهومی مناسبی تدوین و از روش داده کاوی و تحلیل مضمون استفاده گردید. این پژوهش به بررسی واکنش های رسمی به این کارزار در قالب سه خبرگزاری مهر، ایسنا و ایرنا و واکنش های غیررسمی به آن طی سه موج افزایش توییت های کاربران در این کارزار پرداخته است. از مهم ترین نتایج حاصله کشف مضامین ذیل بودند؛ تعلیق خودخاموشی عاطفی، تهییج عواطف اجتماعی، احساس همدلی، احساس مسئولیت اجتماعی، رتوریک زنانه، ترومای ماندگار و مذمت کارزار. در پایان ضمن اشاره به زمینه های اجتماعی-تاریخی در برجسته سازی این مسئله که منجر به بازتاب آن در فضای مجازی شده، جریان انتقادی کارزار نیز موردتوجه قرار گرفته است.
الگوی عملی برای پیشگیری از بزه دیدگی جنسی اطفال و نوجوانان در ایران
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: این مطالعه با هدف ارائه الگوی عملی برای پیشگیری از بزه دیدگی جنسی اطفال و نوجوانان در ایران انجام پذیرفت.روش: مطالعه حاضر از بعد مخاطب تحقیقی کاربردی، از منظر هدف اکتشافی و از بعد زمانی در دسته تحقیقات مقطعی قرار می گیرد که از طریق رویکرد آمیخته (کیفی و کمی) صورت گرفته است. داده ها در بخش کیفی از سنتز پژوهی و در بخش کمی از طریق پرسشنامه محقق ساخته جمع آوری شدند. برای تحلیل داده های حاصل از پرسشنامه از آزمون کای دو و آزمون دقیق فیشر با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 18 استفاده گردید.یافته ها: نتایج سنتز پژوهی نشان داد که عوامل مؤثر بر بزه دیدگی جنسی اطفال و نوجوانان را می توان در هشت عامل اجتماعی، اقتصادی، جنسیتی، خانوادگی، دموگرافیک، رسانه ای، روان شناختی و زیست شناختی تقسیم بندی کرد. همچنین نتایج بررسی 22 کودک بزه دیده جنسی و 43 بزهکار جنسی در اردبیل نشان داد که عوامل ذکرشده بر بزهکاری اطفال و نوجوانان در اردبیل مؤثر می باشد (P<0.05).نتیجه گیری: در کل نتایج این مطالعه نشان داد که الگوی تدوین شده مبتنی بر مبانی نظری و عملی می باشد.
نقش زبان کنایه قرآن در تربیت جنسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سراج منیر سال ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۶
29 - 58
حوزههای تخصصی:
جنبه شاخصی از وجوه اعجاز قرآن ناظر به ساختار بیانی خاص آن است که در انتخاب الفاظ و عبارات به ویژه در مسائل تربیت جنسی عفت کلام و نزاهت بیان بازتاب داده شده و در بسیاری از آیات قرآن ضمن استفاده از الفاظ و عبارات کنایی، از هرگونه لفظ صریح و به دوراز ادب در این مسائل خودداری شده است. این پژوهش باهدف کاوش در این آیات و از رهگذر روش توصیفی- تحلیلی در پاسخ به این سؤال که زبان کنایی قرآن چه نقشی در تربیت جنسی دارد به بررسی آن پرداخته است. نتایج حاصل از این پژوهش گویای این است که در تربیت جنسی اسلام به خصوص در آیات قرآن شیوه بیانی مأخوذه جهت طرح مسائل جنسی تماماً مشحون از عفت کلام، نزاهت گفتار و نهایت ادب است و گفتار الهی با بلاغتی تام و شیوا ایرادشده و گزینش الفاظ و جملات کنایاتی به نحوی است که کلام الهی عاری از هرگونه لفظ صریح، مستهجن و زشت در این امور باشد. این شیوه بیانی از صفت حیا و ستاریت خداوند سرچشمه گرفته و در آیات قرآن متبلور شده و باید به عنوان الگویی مطلوب و مهم در حیطه مسائل تربیتی و اخلاقی موردتوجه همگان قرار گیرد.
پیش بینی تعهد زناشویی بر اساس باورهای ارتباطی با واسطه گری رضایت جنسی و خودکنترلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵ (پیاپی ۱۹)
115 - 129
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف پیش بینی تعهد زناشویی بر اساس باورهای ارتباطی با واسطه گری رضایت جنسی و خودکنترلی انجام شد. روش پژوهش: روش پژوهش همبستگی و از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری کلیه زنان مراجعه کننده به مراکز مشاوره و خانه های سلامت شهر تهران در سال 1399-1400 می باشد و 380 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه پرسشنامه تعهد زناشویی آدامز و جونز (1997)، باورهای ارتباطی در زندگی زناشویی ایدلسون و اپشتاین (1982)، پرسشنامه رضایت جنسی لارسون و همکاران (۱۹۹۸) و پرسشنامه خودکنترلی تانجی و همکاران (2004) بود. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات نیز از الگویابی معادلات ساختاری با کاربرد نرم افزار AMOS 14 و SPSS 24 استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد اثر مستقیم باورهای ارتباطی بر رضایت جنسی (13/0-=β)، خودکنترلی (47/0-=β) و تعهد زناشویی (46/0-=β) معنادار می باشد. اثر مستقیم رضایت جنسی بر تعهد زناشویی (22/0=β) و خودکنترلی بر تعهد زناشویی (54/0=β) نیز مثبت و معنادار است. در این میان خودکنترلی در ارتباط بین باورهای ارتباطی و تعهد زناشویی نقش میانجی را می تواند ایفای کند (001/0≥P). نتیجه گیری: باورهای ارتباطی، الگوهای ارتباطی، رضایت جنسی و خودکنترلی در صورت شکل گیری در ابعاد مثبت و کارآمد، می تواند تعهدات زوج ها را افزایش و حفظ کند.
مقایسه اثربخشی روش های مداخله فراتشخصی یکپارچه نگر و راه حل محور بر استرس پس از ضربه در قربانیان تجاوز جنسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش ها نشان می دهند که تجاوز جنسی باعث عواقب حاد و طولانی مدت برای بازماندگان می شود. پژوهش های پیشین نشان داده اند روش فراتشخیصی یکپارچه و روش راه حل_محور بر متغیرهای مختلفی تأثیر دارد. اما در مورد اثربخشی این دو روش بر استرس پس از ضربه در قربانیان تجاوز جنسی شکاف پژوهشی وجود دارد. پژوهش حاضر با هدف مقایسه روش های مداخله فراتشخصی یکپارچه نگر و راه حل_محور بر استرس پس از ضربه در قربانیان تجاوز جنسی انجام شد. روش کار: این پژوهش نیمه آزمایشی که با استفاده از روش پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری انجام شد. جامعه پژوهش، شامل کلیه قربانیان تجاوز جنسی بودند که در سال 1401 به کلینیک های روان شناختی شهر اهواز مراجعه کرده بودند که از میان آنان سه گروه 12 نفری به صورت هدفمند انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل گمارده شدند. گروه آزمایش اول، 10 جلسه 90 دقیقه ای مداخله فراتشخصی را به صورت هفتگی و گروه آزمایش دوم، 7 جلسه 90 دقیقه ای مداخله راه حل_محور را در جلسات انفرادی دریافت کردند، اما گروه کنترل در این زمان مداخله ای دریافت نکردند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه استرس پس از سانحه Foa استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد تفاوت میانگین های مراحل پیش آزمون و پس آزمون در متغیر استرس پس از ضربه در گروه های آزمایش معنادار است (0/05>P). همچنین نتایج آزمون بونفرنی نشان داد که تأثیر هر دو مداخله فراتشخصی یکپارچه نگر و راه حل_محور بر استرس پس از ضربه در قربانیان تجاوز جنسی در مرحله پیگیری پایدار است. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که این دو درمان در یک حد بر کاهش استرس پس از ضربه در قربانیان تجاوز جنسی موثر هستند لذا پیشنهاد می شود برای کمک به این مراجعان کارگاه های روان شناسی با عنوان روش های مداخله فراتشخصی یکپارچه نگر و راه حل_محور برگزار شود تا به آنها کمک شود تا زندگی بهتری داشته باشند.
بررسی نقش میانجی طرحواره های ناسازگار و ابراز گری هیجانی در ارتباط بین ترومای کودکی و صمیمیت جنسی در زنان خانواده های کم درآمد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵ (پیاپی ۱۹)
547 - 569
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی طرحواره های ناسازگار و ابراز گری هیجانی در ارتباط بین ترومای کودکی و صمیمیت جنسی در زنان خانواده های کم درآمد انجام شد. روش: این پژوهش از نوع پژوهش های توصیفی- همبستگی بود که به روش مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان خانواده های کم درآمد تحت پوشش کمیته امداد شهر اصفهان بود که 209 نفر از آنان به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه های صمیمیت جنسی بطلانی، احمدی و بهرامی (1389)، طرحواره های ناسازگار اولیه یانگ (1994)، ترومای کودکی برنشتاین و فنیک (1998) و ابرازگری هیجانی کینگ و آمونز (1990) پاسخ دادند. داده های پژوهش در دو سطح توصیفی و استنباطی به ویژه مدل یابی معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد ترومای کودکی به طور مستقیم بر صمیمیت جنسی زنان متأهل خانواده های کم درآمد تأثیر معنی داری ندارد (05/0<P)؛ ولی بر ابرازگری هیجانی و حوزه های طرحواره های ناسازگار اولیه به صورت معنی داری مؤثر است (01/0>P). همچنین، از بین حوزه های طرحواره های ناسازگار اولیه، فقط حوزه گوش بزنگی و بازداری بر ابرازگری هیجانی تأثیر مستقیم معنی داری دارد و ابرازگری هیجانی بر صمیمیت جنسی تأثیر معنی دار دارد (01/0>P). علاوه بر این، ترومای کودکی تنها به واسطه حوزه گوش بزنگی و بازداری و ابرازگری هیجانی بر صمیمیت جنسی تأثیر غیرمستقیم معنی داری دارد (01/0>P). از سوی دیگر، ترومای کودکی ازطریق تأثیرگذاری بر ابرازگری هیجانی بر صمیمیت جنسی اثرگذار است (01/0>P). نتیجه گیری: بنابراین، ترومای کودکی می تواند بر صمیمیت جنسی به واسطه تأثیرگذاری بر حوزه گوش بزنگی و بازداری و ابرازگری هیجانات اثرگذار باشد. توجه به عوامل ذکر شده می تواند به ارتقاء سطح صمیمت جنسی زنان کمک نماید.
اثر بخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر احقاق جنسی زنان شاغل و خانه دار در شهر اصفهان
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر احقاق جنسی زنان شاغل و خانه دار در شهر اصفهان انجام شد. تحقیق از نظر هدف، کاربردی است. این تحقیق با طرح آزمایشی پیش آزمون – پس آزمون با گروه آزمایش به اجرا در آمد. در این تحقیق، گروه آزمایش روش درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد را دریافت و گروه کنترل هیچ روش درمانی را دریافت نکرد اما هر دو گروه پیش آزمون و پس آزمون با استفاده از پرسشنامه ی احقاق جنسی هالبرت (1990) را انجام دادند. جامعه آماری این پژوهش شامل حدود 3000 نفر از زنان شاغل و خانه دار مراجعه کننده به سه کلینیک مشاوره خانواده در منطقه ی 5 شهر اصفهان بودند. تعداد 120 پرسشنامه در بین زنان شاغل و خانه دار مراجعه کننده به سه کلینیک مشاوره ی خانواده شهر اصفهان در پیش آزمون و پس آزمون، توزیع و پس از جمع آوری، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج بدست آمده نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر احقاق جنسی زنان اثر معناداری دارد، لذا می توان گفت که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در احقاق جنسی زنان اثربخش می باشد.
الزامات علمیِ بازجویی از کودکان بزه دیده سوء استفاده جنسی در فرایند تحقیقات مقدماتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش حقوق کیفری سال ۱۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۲
9 - 43
حوزههای تخصصی:
علیرغم اینکه بازجویی و پرسش و پاسخ های اولیه از بزه دیده در فرایند تحقیقات مقدماتی نقش پررنگی در کشف جرایم دارد، لکن ویژگی های فیزیکی و ذهنی بازجو و چگونگی فرایند بازجویی از موضوعات مغفول نوشتگان فارسی در حقوق کیفری است. اگر مخاطبِ بازجو، کودک بزه دیده و نوع جرم، جنسی باشد، نحوه گرفتن اطلاعات، حساسیت بسیار بالاتری را می طلبد؛ چرا که بزه دیدگی کودک را در شرایط اضطراب آمیزی قرار می دهد که بر تحولات شناختی وی اثر می گذارد، شرایط رشدی و فیزیکی کودک اجازه یادآوری و آگاهی کامل را به وی نمی دهد و جرم جنسی که فاقد نشانه است و احساس شرم برای کودک به وجود می آورد، او را از بیان جزیی اطلاعات منصرف می کند. این مقاله بر آن بوده است تا با روش توصیفی- تحلیلی به این سوال پاسخ دهد که برای کشف بزه دیدگی کودکان متمرکز بر بزه دیدگان جنسی چه الزاماتی در فرایند بازجویی در مرحله تحقیقات مقدماتی بایستی مدنظر قرار گیرد؟ زن بودن بازجو جهت افزایش صمیمیت، دیدن آموزش های لازم توسط وی، کسب اطلاعات لازم پیش از جلسه در مورد شخصیت بزه دیده برای ارتباط گیری مناسب با کودک و پیش بردن بازجویی بر مبنای پروتکل از نتایج تحقیق و پرسش به پاسخ مذکور می باشد.
مقایسه اثربخشی درمان شناختی- رفتاری کلاسیک و درمان شناختی- رفتاری مبتنی بر حمایت هدفمند بر عملکرد جنسی و تحمل آشفتگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۷ بهار ۱۴۰۲شماره ۱ (پیاپی ۶۵)
232 - 213
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی درمان شناختی- رفتاری کلاسیک و درمان شناختی- رفتاری مبتنی بر حمایت هدفمند بر عملکرد جنسی و تحمل آشفتگی بود. روش: طرح پژوهش از نوع آزمایشی همراه با پیش آزمون و پس آزمون و گروه کنترل بود. 48 نفر از بیماران زن مبتلا به وسواس شستشو که در بازه زمانی فروردین تا تیرماه سال 1400 جهت درمان به مراکز مشاوره و خدمات روان شناختی و روانپزشکی شهر پارس آباد استان اردبیل مراجعه کرده بودند، به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل قرار گرفتند. ابزار جمع آوری داده ها عبارت بودند از: مقیاس وسواس فکری- عملی ییل- براون، عملکرد جنسی و مقیاس تحمل آشفتگی. درمان های مداخله ای هر کدام طی 8 جلسه و در بازه های زمانی مختلف انجام شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد درمان شناختی- رفتاری کلاسیک و درمان شناختی- رفتاری مبتنی بر حمایت هدفمند بر عملکرد جنسی و تحمل آشفتگی در افراد مبتلا به وسواس شستشو اثربخش بوده است (05/0>P). همچنین اثربخشی درمان شناختی- رفتاری مبتنی بر حمایت هدفمند به طور معناداری بیشتر از شناختی- رفتاری کلاسیک بوده است (05/0>P). نتیجه گیری: توجه به تأثیر روش درمانی شناختی- رفتاری مبتنی بر حمایت هدفمند به عنوان درمانی جدید، پیشنهاد می شود.
تعقیب و مجازات صلح بانان سازمان ملل متحد در قبال ارتکاب جرم خشونت جنسی علیه زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۷۶)
135 - 152
حوزههای تخصصی:
در فرآیند عملیات حفظ صلح سازمان ملل و در حین گذراندن مأموریت صلح بانان در سرزمین های جنگی و اشغالی؛ ممکن است جرائمی علیه زنان ارتکاب یابد که مستلزم پیگیری و تعقیب باشد. از طرفی باید توجه داشت که زنان و کودکان با توجه به شرایط ضعیف جسمانی، زودتر در معرض بزه دیدگی ازجمله بزه دیدگی جنسی قرار می گیرند. با توجه به گزارش ها زیادی که از طریق قربانیان و بزه دیدگان جنسی زن به سازمان ملل متحد گزارش شده است، به نظر می رسد نیروهای صلح بان عملیات حفظ صلح سازمان ملل در شرایط بحرانی و جنگ زده، خطری جدید و جدی برای زنان و حتی کودکان دولت میزبان محسوب می شوند. لذا در این مقاله و از رهگذر روش توصیفی-تحلیلی در پی پاسخگویی به این پرسش کلیدی هستیم که تعقیب و مجازات صلح-بانان سازمان ملل در خصوص ارتکاب جرائم خشونت جنسی علیه زنان در اثنای عملیات حفظ صلح با چه چالش ها و موانعی مواجه است؟ یافته های مقاله حاضر نشان می دهد که با توجه به ماده 7 اساسنامه رم امکان اِعمال صلاحیت دادگاه کیفری بین المللی نسبت به جرم خشونت جنسی علیه زنان توسط صلح بانان سازمان ملل با چالش ها و موانع اساسی روبرو است. در واقع وجه تمایز پژوهش حاضر نسبت به سایر پژوهش های مرتبط، کنکاش، یافتن و تحلیل دقیق ظرفیت های فعلی نظام حقوقی بین المللی برای تعقیب و محاکمه مجرمین مذکور می باشد.