مطالب
نمایش ۶۴۱ تا ۶۶۰ مورد از کل ۱٬۱۹۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
طلاق عامل از هم گسیختگی ساختار بنیادی ترین بخش جامعه، یعنی خانواده و یکی از فقدان های عمده زندگی خانوادگی است . تجربه طلاق سازگاری زوجین در تمام ابعاد (روانشناختی، جسمانی، اجتماعی و هیجانی ) را تحت تاثیر قرار می دهد . افرادی که طلاق را تجربه می کنند با کشمکش های متعدد فردی و بین فردی مواجه هستند. هدف پژوهش حاضر مقایسه رضایت جنسی و بهزیستی روانشناختی در زنان متقاضی طلاق و عادی بود . روش این پژوهش از نوع علی - مقایسه ای و جامعه آماری تحقیق کلیه زنان متقاضی طلاق و عادی شهرستان فامنین در سال 96-95 بود. از این جامعه، 60 نفر زن (30 زن متقاضی طلاق و 30 زن عادی) با روش نمونه گیری تصادفی در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه رضایت جنسی و بهزیستی روانشناختی استفاده شد. اطلاعات بدست آمده، با استفاده از تحلیل واریانس چندمتغیری مورد تجزیه تحلیل قرار گرفت . تایج نشان داد که زنان عادی از بعد هیجانی جنسی، پذیرش خود، زندگی هدفمند و رشد فردی بیشتری نسبت به زنان متقاضی طلاق برخوردارند، اما زنان متقاضی طلاق از خودمختاری بیشتری برخوردار بودند و در رضایت فیزیکی جنسی، روابط مثبت با دیگران و تسلط بر محیط تفاوت معناداری مشاهده نشد. عملکرد جنسی به طور مستقیم و معنی دار با رضایت جنسی افراد در ارتباط است لذا پیشنهاد می شود که آموزش های لازم در زمینه روابط جنسی برای زوجین ارائه شود و با تقویت بهزیستی روانشناختی زوجین زمینه بهبود و ارتقای رضایت و پیشگیری از مشکلات زناشویی و پیامد های آن را فراهم نمود
پیشگیری از بزه دیدگی کودکان و نوجوانان در مواجهه با جرائم جنسی
منبع:
رهیافت پیشگیری از جرم دوره دوم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
77 - 96
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: باوجود جرم انگاری جرایم جنسی علیه کودکان و نوجوانان در قالب جرایم حدی و تعزیری و پیش بینی پرداخت دیه به خسارت دیده جرایم یادشده در قالب دیه ازاله بکارت و غیر آن، همچنان نرخ ارتکاب جرایم جنسی علیه کودکان قابل ملاحظه است و نشانگر ناکامی حقوق کیفری در برخورد با این جرایم است. کودکان و نوجوانان قربانی جرایم جنسی، ممکن است بزهکار جرایم یادشده نیز باشند و در صورت اثبات بزهکاری، به دلیل دارابودن شرایط اهلیت کیفری، دارای مسئولیت کیفری مقرر در مواد 88 تا 91 قانون مجازات اسلامی سال 1392 هستند. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و گردآوری اطلاعات آن به صورت کتابخانه ای انجام شد. به این منظور کتاب ها، مقاله ها و پژوهش های مرتبط مطالعه و ادبیات متناسب با موضوع پژوهش استخراج شد. یافته ها و نتایج: برای کاهش نرخ بزه دیدگی و گاهی بزهکاری ایشان، ضروری است از روش هایی غیر از مجازات، یعنی راهکارهای پیشگیرانه غیرکیفری استفاده شود. پیشنهاد می شود از پیشگیری وضعی و اجتماعی در سه سطح اولیه، ثانویه و ثالث برای کاهش نرخ بزه دیدگی کودکان بهره برداری شود. با به کارگیری تدابیر پیشگیرانه مزبور از یک سو ضریب ایمنی بزه دیده افزایش یافته و وی نقش مؤثر و فعالی در کاهش آماج تحقق جرم ایفا می کند و از سوی دیگر این اقدامات موجب افزایش هزینه ارتکاب جرم می شود. همچنین با شناسایی عوامل خطر و علل ارتکاب جرم، نسبت به حذف یا خنثی کردن عوامل مؤثر در تکوین جرم نیز اقدام خواهد شد. از این رهگذر می توان با برنامه ریزی و سیاست گذاری مناسب، به اصلاح و حذف علل جرم زا از طریق بهبود وضعیت بهداشتی، زندگی خانوادگی، آموزش و پرورش، بهبود اوضاع مربوط به سکونت گاه، اوقات فراغت و مانند آنها، دست یافت.
حمایت از زنان بزه دیده ی خشونت جنسی خانگی در نظام عدالت کیفری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظام های حقوقی در جوامع مختلف، جهت حمایت از زنان بزه دیده ی خشونت جنسی خانگی، با تصویب قوانین ویژه، بر ضرورت مداخله کیفری دولت ها تأکید داشته اند. در ایران عدم جرم انگاری مستقل خشونت های جنسی/خانگی به طورکلی و خشونت جنسی خانگی به طورخاص، به رسمیت شناختن بزه دیدگی ناشی از این نوع خشونت را در محاکم با چالش هایی مواجه ساخته است. پرسش اصلی این تحقیق آن است که نظام عدالت کیفری ایران در برابر پدیده ی خشونت جنسی خانگی چگونه واکنش نشان می دهد و زنان بزه دیده ی این نوع خشونت از چه سازوکارهای حمایتی برخوردارند؟ برای پاسخ به این پرسش از رویکرد کیفی و روش موردپژوهی شامل مصاحبه ی عمیق با 15بزه دیده، 10تن از قضات محاکم کیفری و همچنین تحلیل محتوای 15پرونده در استان تهران استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد، اغلب شکایت های کیفری زنان تحت این عنوان بدون پاسخ می ماند، قرار منع تعقیب صادر می گردد و صرفاً در صورت داشتن وصف جرح و آسیب، منجر به محکومیت دیه می شود. در اجرا، سختی اثبات جرم و فقدان ضابطه های عینی در تشخیص دامنه ی تمکین منجر به تفاسیر شخصی قضات، چشم پوشی عامدانه و در مجموع رویه ی قضایی متفاوت نسبت به مسئله شده است. لذا با توجه به ناتوانی سازوکارهای کیفری موجود، از منظر ماهوی و شکلی و نیز ناکارآمدی ادله اثبات در این موضوع، اولین و مهمترین راهکار حمایتی، ضرورت جرم انگاری مستقل خشونت جنسی خانگی در گفتمان تقنینی همراه با تعیین ضمانت اجرای متناسب با نیازهای بزه دیده و دادرسی افتراقی در محاکم کیفری می باشد.
طرحواره های شناختی پرخاشگر، شیوه های کنترل خشم و رضایت جنسی با گرایش مردان به خشونت علیه زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۹ بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۳
35 - 52
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین طرحواره های شناختی پرخاشگر، شیوه های کنترل خشم و رضایت جنسی مردان با گرایش آنها به خشونت علیه زنان در استان کهگیلویه و بویراحمد انجام شده است. روش: روش پژوهش غیر آزمایشی از نوع همبستگی بوده است. جهت وصول به هدف فوق، از جامعه آماری تحقیق که عبارت بود از کلیه مردان متأهل استان کهگیلویه و بویراحمد در سال 1396، تعداد 400 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و به پرسشنامه های گرایش به نزاع خشونت علیه زنان، طرحواره های شناختی پرخاشگر، سیاهه بروز خشم صفت- حالت اسپیلبرگر و رضایت جنسی پاسخ دادند. یافته ها: نتایج نشان داد طرحواره های شناختی پرخاشگر با گرایش به خشونت علیه زنان رابطه مثبت و معنادار دارد. بین شیوه های کنترل خشم و گرایش به خشونت ارتباط منفی و معناداری وجود داشت. همچنین، ارتباط بین رضایت جنسی مردان و گرایش آنها به خشونت علیه زنان منفی و معنادار است. نتایج رگرسیون نشان داد طرحوراه های شناختی پرخاشگر، رضایت جنسی و شیوه کنترل خشم به ترتیب پیش بینی کننده های گرایش به خشونت علیه زنان بودند. نتیجه گیری: طرحواره های شناختی پرخاشگر، رضایت جنسی و شیوه های مدیریت و کنترل خشم می توانند گرایش مردان به خشونت علیه زنانشان را پیش بینی کنند.
مروری بر تاثیر طرحواره جنسی بر اختلال عملکرد جنسی و عدم رضایت زناشویی زنان
حوزههای تخصصی:
طرحواره های جنسی در تحقیقات متعددی به عنوان عامل مؤثری بر اختلال عملکرد جنسی افراد معرفی شده است. لذا این مطالعه با هدف مرور نظامند مستندات موجود در زمینه تأثیر طرحواره جنسی بر اختلال عملکرد جنسی و عدم رضایت زناشویی زنان انجام شده است. برای یافتن مستندات موجود در زمینه تأثیر طرحواره جنسی بر اختلال عملکرد جنسی و عدم رضایت زناشویی دوازده پایگاه داده های اطلاعاتی از بدو تأسیس این پایگاه ها تا ماه می 2017 به زبان فارسی با استفاده از کلید واژه های تعیین شده مورد جستجو قرار گرفتند. پس از جستجوی اولیه، 80 مقاله یافت شد که از این تعداد 26 مقاله پس از غربالگری عنوان انتخاب شد، 26 مقاله پس از مطالعه چکیده و 6 مقاله پس از بررسی متن کامل مقالات کنار گذاشته شدند و در نهایت20مقاله واجد معیارهای ورود به مطالعه شناخته شد. فهرست منابع تمامی مقالات حاصل از جستجوی الکترونیکی نیز برای یافتن مقالات مرتبط به طور دستی مورد جستجو قرار گرفت اما مقاله جدیدی یافت نشد. علیرغم وجود مطالعات در زمینه طرحواره جنسی بر اختلال عملکرد جنسی و عدم رضایت زناشویی، شواهد به خوبی حاکی از آن است که طرحواره جنسی میتواند عملکرد جنسی و عدم رضایت زناشویی را تحت تاثیر قرار دهد. بنابراین نیاز به انجام مطالعات بیشتر در این زمینه به خوبی احساس میشود تا با تکیه بر شواهد بیشتری بر حل مشکلات زناشویی آگاهانه تر قدم برداشت.
رواسازی و اعتباریابی مقیاس رفتار جنسی نرمال در کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی بالینی سال یازدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۴۱)
83 - 92
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اعتبارسنجی و رواسازی یک مقیاس کارا برای سنجش رفتار جنسی نرمال در کودکان می تواند به ایجاد یک برنامه جامع برای آموزش والدین و روان شناسان کودک کمک کند. پژوهش حاضر باهدف بررسی پایایی وروایی مقیاس رفتار جنسی نرمال در کودکان انجام شد. روش: جامعه آماری مورد نظر از تمامی کودکانی که بین مهر 94 تا بهمن 94 به بیمارستان فوق تخصصی دکتر شیخ مشهد مراجعه کرده بودند. روش نمونه گیری بصورت طبقه ای-سهمیه ای بود و نمونه مورد نظر با توجه به جنس، سن و منطقه از میان کودکان مراجعه کننده به آن مرکز جمع آوری شدند. حجم نمونه با توجه به مطالعات انجام شده در این زمینه و فرمول کوکران برای متغیر پیوسته ، بیش از 200 نمونه برای آزمون سازی ارزیابی شد که برای اطمینان بیشتر تعداد 230 کودک برای شرکت در این پژوهش انتخاب شدند. یافته ها: این پرسشنامه ابزاری مناسب جهت اندازه گیری میزان سلامت جنسی کودکان در جمعیت ایرانی می باشد. همچنین، این مطالعه توان آماری کافی برای تحلیل عاملی را داشت، چرا که حجم نمونه کافی را جهت بررسی رفتار جنسی کودکان انتخاب کرد. آزمون های روایی مقیاس رفتار جنسی نرمال در کودکان نیز نشان دهنده روایی مناسب این پرسشنامه بود. تحلیل عاملی پرسشنامه رفتار نرمال جنسی درکودکان از مدل چهار عاملی شامل مشغله ذهنی با مسائل جنسی، تمایل جنسی، رفتارهای مرتبط با تشفی امیال بدنی و تمایل به خودنمایی در کودکان پیروی می کرد. آلفای کرونباخ برای مقیاس رفتارهای نرمال جنسی در کودکان برابر با 77/0 بود و آلفای کرونباخ هر یک از مؤلفه ها بین 75/0تا 78/0 محاسبه شد. نتیجه گیری: این مطالعه نشان داد که پرسشنامه رفتار جنسی نرمال در کودکان دارای همسانی درونی بالا است و ابزاری مناسب برای استفاده در تحقیقات جهت بررسی سلامت جنسی کودکان خواهد بود.
رابطه احقاق جنسی و نارضایتی جنسی با بی رمقی زناشویی: نقش واسطه ای تعارض زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رضایت جنسی می تواند تأثیر شایانی در رابطه زناشویی و رضایت از آن داشته باشد. این پژوهش با هدف شناسایی رابطه میان احقاق و نارضایتی جنسی با بی رمقی زناشویی با نقش واسطه ای تعارض زناشویی انجام شد. پژوهش حاضر توصیفی - همبستگی و مبتنی بر روش تحلیل مسیر در چارچوب مدل سازی معادلات ساختاری بود. ابزار مورداستفاده پرسشنامه های احقاق جنسی هالبرت (1992)، نارضایتی جنسی هادسون (1981)، تعارض زناشویی براتی (1375) و بی رمقی زناشویی پاینز (1996) بود. جامعه آماری پژوهش همه زنان مراجعه کننده به مراکز خدمات مشاوره ای شهرستان زاهدان (320 نفر) در زمستان سال 94 که با روش نمونه گیری خوشه ای شمار 150 نفر انتخاب شدند، بود. داده ها با به کارگیری دو نرم افزار SPSS20 و LISREL8.8 تحلیل شد. یافته های پژوهش گویای این است که تعارض زناشویی نقش واسطه ای میان احقاق جنسی و بی رمقی زناشویی (05/0 P
پیش بینی رضایت جنسی زنان متأهل براساس سازگاری زناشویی، الگوهای ارتباطی و تنظیم هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال هشتم آذر ۱۳۹۸ شماره ۹ (پیاپی ۴۲)
179-188
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی رضایت جنسی زنان متأهل براساس سازگاری زناشویی، الگوهای ارتباطی و تنظیم هیجانی انجام شد. طرح پژوهش حاضر از نوع توصیفی- همبستگی می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان متأهل 25 تا 50 سال رشته روان شناسی و علوم تربیتی مشغول به تحصیل در دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات تهران در نیمسال دوم 97-96 بودند که تعداد کل آنها حدود 220 نفر برآورد شد. به منظور تعیین حجم نمونه بر اساس جدول مورگان تعداد نمونه 136 نفر برآورد و به روش نمونه گیری در دسترس از بین آنها انتخاب و به پرسشنامه های " رضایت جنسی هادسون (1981)، سازگاری زناشویی لاک والاس (1959)، الگوهای ارتباطی کریستنسن و سالاوی (1984) و تنظیم شناختی هیجان کرایج و همکاران (2002)" پاسخ دادند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های تحلیل واریاس و رگرسیون چندمتغیره به روش گام به گام به کمک نرم افزار SPSS نسخه 22، استفاده شد. یافته های حاصل از تحلیل داده های پژوهش نشان داد که مؤلفه های الگوهای ارتباطی قادر به پیش بینی رضایت جنسی در زنان متاهل است؛ که از این بین بیشترین سهم به ترتیب مربوط به مؤلفه های بحث در مورد مشکل، زمان ایجاد مشکل و بحث در مورد مشکل، می باشد. همچنین نتایج نشان داد متغیر سازگاری زناشویی می تواند رضایت جنسی را به مقدار قابل توجهی در زنان متأهل پیش بینی کند و متغیر تنظیم هیجانی و مؤلفه های آن شامل خودسرزنش گری؛ دیگر سرزنش گری(با بیشترین میزان)؛ تمرکز مثبت؛ پذیرش و فاجعه نمایی(باکمترین میزان) در زنان متأهل سهم معناداری در پیش بینی رضایت جنسی آنها دارد.
نقش باورهای ارتباطی و ویژگی های شخصیتی در پیش بینی رضایت جنسی پرستاران زن متأهل شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی نقش باورهای ارتباطی و ویژگی های شخصیتی در پیش بینی رضایت جنسی پرستاران متأهل زن شهر کرمانشاه انجام شد. این پژوهش از نوع توصیفی - همبستگی بود.جامعه ی آماری پژوهش شامل کلیه ی پرستاران متأهل زن شهر کرمانشاه در سال 95 -94 است نمونه آماری 278 نفربر اساس نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند.گردآوری داده ها با استفاده از پرسشنامه های باروهای ارتباطی اپستین و ایدلسون، پنج عاملی بزرگ شخصیتی مک کری و کاستا و رضایت جنسی لارسون انجام شد. داده های جمع آوری شده ازطریق آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره با روش گام به گام و نرم افزار spss-20 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج همبستگی پیرسون نشان داد که بین ویژگی شخصیتی روان نژندی با رضایت جنسی رابطه ی منفی معنی داری در سطح (05/0>p) و بین ویژگی های شخصیتی (دلپذیر بودن، انعطاف پذیر بودن و مسئولیت پذیر بودن) با رضایت جنسی رابطه ی مثبت معنی داری در سطح (01/0>p) وجود دارد. بین باورهای ارتباطی (باور به مخرب بودن مخالفت و کمال گرایی جنسی) و باورهای ارتباطی کل با رضایت جنسی رابطه ی منفی معنی داری در سطح (01/0>p) و بین توقع ذهن خوانی با رضایت جنسی رابطه ی منفی معنی داری در سطح (05/0>p) وجود دارد و نیز بین ویژگی شخصیتی برون گرایی و باورهای ارتباطی (باور به تغییر ناپذیری همسر و باورهای مربوط به تفاوت جنسیتی) رابطه ی معنی داری مشاهده نشد. همچنین از بین ویژگی های شخصیتی، مسئولیت پذیری و از بین باورهای ارتباطی (باور به مخرب بودن مخالفت و کمال گرایی جنسی) باهم 34 درصد رضایت جنسی را پیش بینی می کنند. با توجه به نتایج پژوهش حاضر می توان گفت که ویژگی شخصیتی مسئولیت پذیری و باورهای ارتباطی (باور به مخرب بودن مخالفت و کمال گرایی جنسی) توان پیش بینی رضایت جنسی رادارند.
اثربخشی روان درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر عملکرد جنسی، احساس گناه جنسی، کم رویی جنسی وجرات ورزی جنسی زنان مبتلا به اختلالات جنسی
منبع:
زن و فرهنگ سال دهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۹
87-105
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تعیین میزان اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر عملکرد جنسی، احساس گناه جنسی، کم رویی جنسی و جرات ورزی جنسی زنان مبتلا به اختلالات جنسی شهرستان سنقر بود. نمونه پژوهش شامل 30 زن بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 15 نفر) جایگزین شدند . روش پژوهش، نیمه آزمایشی و از طرح پیش آزمون-پس آزمون و مرحله پیگیری بود. ابتدا همه آزمودنی ها به پرسشنامه های عملکرد جنسی (روزن و همکاران، 2000)، احساس گناه جنسی (موشر، 1998)، کم رویی جنسی (ون لانکواند و همکاران، 2008) و جرات ورزی جنسی (هالبرت، 1991) پاسخ دادند و سپس درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد برای گروه آزمایش در 10 جلسه 45 دقیقه ای اجرا شد، اما برای گروه کنترل هیچ گونه مداخله درمانی به کار گرفته نشد وپس از سه ماه مرحله پیگیری انجام شد. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل کوواریانس چند متغیره وتحلیل کواریانس تک متغیره استفاده شد. نتایج نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر بهبود عملکرد جنسی، احساس گناه جنسی، کم رویی جنسی و جرات ورزی جنسی زنان مؤثر بودواین نتیجه در مرحله پیگیری نیز تداوم داشت.
بررسی تأثیر کوتاه مدت و بلندمدت متغیرهای اقتصادی بر روند ازدواج و طلاق در ایران با تأکید بر کانال های کنترلی جنسی و آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۷ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
487 - 511
حوزههای تخصصی:
تحولات ازدواج و وقوع طلاق می تواند با مسائل جنسی، نهادی و اقتصادی که امکان تشکیل یا ادامه زندگی مشترک را تسهیل یا دشوار می کنند ارتباط داشته باشد. در این پژوهش، تأثیر متغیرهای اقتصادی بر روند ساختاری (پایدار) و روند تصادفی ازدواج و طلاق با بهره گیری از فیلتر کالمن (KF)، با تأکید بر کانال های کنترلی نسبت جنسیتی و نرخ باسوادی در ایران طی دوره 1348 1395 در دو الگوی کوتاه مدت و بلندمدت مبتنی بر مدل خودرگرسیون با وقفه های توزیعی (ARDL) بررسی شده است. نتایج نشان می دهد میان روند ساختاری (پایدار) متغیر طلاق و متغیرهای اقتصادی رابطه معنا دار و مثبتی وجود دارد. نکته حائز اهمیت این است که کانال های کنترلیِ نسبت جنسی و نرخ باسوادی هستند که امکان تأثیرگذاری و تفسیر دقیق و معنا دار بیکاری و تورم بر روند ساختاری (پایدار) طلاق را فراهم می آورند. به علاوه، نسبت جنسی و نرخ باسوادی خود نیز تأثیر مثبت و معنا داری بر روند ساختاری (پایدار) ازدواج دارند. از این رو، تأکید و توجه ویژه به مکانیسمِ هشدار نسبت جنسی و برنامه ریزی در خصوص نرخ باسوادی می تواند تأثیری مضاعف و هم افزا بر بهبود روند ازدواج در ایران داشته باشد. بنابراین، تشکیل خانواده در ایران به طور ویژه تحت تأثیر زمینه های جنسی (به ویژه نسبت جنسی) و زمینه های آموزشی (به ویژه نرخ باسوادی) است، ولی تصمیم به طلاق می تواند علاوه بر متغیرهای جنسی و آموزشی، تحت تأثیر تورم و بیکاری نیز باشد.
اثربخشی آموزش گروهی مبتنی بر تئوری انتخاب بر سازگاری زناشویی و رضایت جنسی زوجین(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: سال های اول ازدواج، لذت بخش ترین و در عین حال سخت ترین و پرمخاطره ترین دوران زندگی مشترک زوجین می باشد. از این رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش گروهی مبتنی بر تئوری انتخاب بر سازگاری زناشویی و رضایت جنسی زوجین انجام گرفت. مواد و روش ها: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه ی زوجین در سال اول زندگی مشترکشان می باشد که از مشکلات زناشویی و نارضایتی جنسی رنج می بردند و در سال 1395 به کلینیک مشاوره و مددکاری بصیرت در شهر اصفهان مراجعه نمودند. از این جامعه، 20 زوج (20 زن و 20 مرد)، به شیوه ی نمونه گیری داوطلبانه انتخاب و پس از همتاسازی به طور تصادفی در دو گروه آزمایش(20 نفر) و کنترل(20 نفر) گمارده شدند. اعضای گروه آزمایش از هشت جلسه آموزش گروهی مبتنی بر تئوری انتخاب برخوردار گردیدند، با این حال گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکرد. پرسشنامه های سازگاری زناشویی اسپانیر(1976) و رضایت جنسی لارسون(1998)، قبل و بعد از مداخلات آموزشی، به عنوان پیش آزمون و پس آزمون بر روی کلیه افراد اجرا گردید. یافته های حاصل از پژوهش با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیره و نرم افزار (SPSS-18) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته ها نشان داد که پس از تعدیل اثر همپراش پیش آزمون، تفاوت معنی داری بین میانگین نمرات سازگاری زناشویی(01/0>p و 32/12=F) و رضایت جنسی(01/0>p و 66/8=F) در دو گروه کنترل و آزمایش وجود دارد. با وجود این، بین میانگین نمرات سازگاری زناشویی و رضایت جنسی شرکت کنندگان زن و مرد، تفاوت معنی داری وجود نداشت(05/0<p). نتیجه گیری: به نظر می رسد آموزش گروهی مبتنی بر تئوری انتخاب، از طریق آگاه سازی زوجین از نیازهای اساسی ، روانشناسی کنترل بیرونی و به کارگیری هفت عادت مهرورزی به جای عادت های تخریب گر، می تواند منجر به بهبود سازگاری زناشویی و رضایت جنسی زوجین شود.
فراتحلیل کیفی مقالات علمی ناظر بر آسیب های جنسی در ایران(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم حرکتی و رفتاری سال دوم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
27-48
حوزههای تخصصی:
امر جنسی در جامعه ایران به مثابه یک آسیب اجتماعی متأثر از انقلاب جنسی غرب و مدرنیته ناقص، موجب بروز مشکلات اجتماعی گوناگون و درهم ریختگی ساختارهای ارزشی و اجتماعی شده است، به گونه ای که بی توجهی علمی و عملی مناسب و بهنگام به آن می تواند جامعه را وارد بحران یا انقلاب جنسی سازد. تغییر الگوی ازدواج و خانواده، افزایش طلاق، گسست اجتماعی و افزایش پوشش های جنسی از جمله مهم ترین پیامدها و عوامل تغییر در زیست جنسی جامعه است که واکنش های متقابلی را موجب می شود. همه اینها تعارض ها و تنش هایی را با فرهنگ دینی ملی ایجاد می کند و زیست جنسی مبتنی بر فرهنگ غرب را ترویج می نماید. مقاله حاضر با استفاده از روش «فراتحلیل کیفی»، چهل مقاله پژوهشی را که در دهه 90 در کشور تولید شده، از طریق جست وجو در پایگاه های داده علمی، به صورت توصیفی (از حیث ابعاد سنخ شناسی امر جنسی، جنسیت پژوهشگران، جامعه آماری، روش، رویکردها و نظریات استفاده شده در تبیین متغیر مستقل و مطالعه انضمامی) بررسی و ارزیابی (در بعد سؤالات، فرضیات، اهداف و نتایج) کرده است. یافته ها نشان می دهد: امر جنسی در ایران سویه آسیبی پیدا کرده است؛ سیاست روشنی در قبال این امر وجود ندارد؛ ازدواج سخت و طلاق آسان شده است؛ فضای بصری فرهنگ عمومی سائقه هایی جنسی دارد که بی عفتی را ترویج می کند؛ اموری مانند امر جنسی تبدیل به امری شخصی شده و افراد مطابق میل و توانایی خود ارضای نیاز می کنند. در انتهای مقاله، پیشنهادهایی علمی و عملیاتی برای مدیریت و رفع آسیب های جنسی ارائه شده است.
رابطه سیستم های مغزی رفتاری و تکانشگری با رفتارهای جنسی پرخطر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی ارتباط بین سیستم های مغزی رفتاری و تکانشگری، با رفتارهای جنسی پرخطر بود. پژوهش حاضر از نوع پژوهش های توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری آن شامل کلیه دانشجویان دوره کارشناسی یکی ازدانشگاه های شهر مشهد بود که در سال تحصیلی 1396 مشغول به تحصیل بودند. تعداد 100 مرد دانشجو با استفاده از روش نمونه گیری داوطلبانه و هدفمند انتخاب شدند. گرداوری داده ها به کمک پرسشنامه شخصیتی گری ویلسون(1989)، پرسشنامه رفتارهای جنسی پر خطر(2007) و مقیاس تکانشگری بارت(1995) انجام شد . داده ها بر اساس آزمون ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین رفتارهای جنسی پرخطر مردان با سیستم فعال ساز رفتاری و تکانشگری رابطه معناداری وجود دارد . هم چنین، نتایج حاصل از آزمون رگرسیون حاکی از این بود که سیستم فعال ساز رفتاری و تکانشگری پیش بینی کننده رفتارهای جنسی پرخطر می باشند. سیستم فعال ساز رفتاری و تکانشگری نقش مهمی درگرایش به رفتارهای جنسی پرخطر دارند و لذا آموزش بازداری رفتاری میتواند به عنوان یک مداخله برای پیشگیری از رفتارهای جنسی پرخطر برای این افراد در نظرگرفته شود
پیش بینی دلزدگی زناشویی زنان بر مبنای نگرش جنسی آنها و گرایش همسرانشان به شخصیت تاریک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۳ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۵۱)
371-389
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش تعیین میزان رابطه دلزدگی زناشویی زنان بر مبنای نگرش جنسی آن ها و گرایش همسرانشان به شخصیت تاریک بود. روش: روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری شامل زوج های منطقه ۸ شهر تهران در سال ۱۳۹۶ به تعداد ۲۹۱۱۰۶۵ خانوار بود که از میان آن ها با استفاده از فرمول گرین 1991، «تعداد متغیرها* 8 +50» و با توجه به احتمال ریزش حجم نمونه تعیین و به صورت نمونه برداری دو مرحله ای تصادفی ۱۶۰ زوج انتخاب شد. در مرحله اول نواحی 2 و 3 از منطقه ۸ و در مرحله دوم از هر ناحیه 4 خیابان و 2 پارک و بوستان به صورت تصادفی و در نهایت زوج های داوطلب انتخاب شد. مقیاس دلزدگی زناشویی پاینز ۲۰۰۴ و پرسشنامه نگرش جنسي ازگلی، ترک زهرانی، خوشابی و والایی (1379) توسط زنان و مقیاس شخصیت تاریک جانسون و وبستر (2010) توسط شوهرانشان تکمیل شد. پس از کنار گذاشتن 4 پرسشنامه مخدوش و 2 داده پرت، داده ها با استفاده از تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که ضریب رگرسیون دلزدگی زناشویی زنان با جامعه ستیزی (۱۹۲/۰ =β، ۰۰۱/۰ =P) و فریبگری (۲۹۹/۰ =β، ۰۰۱/۰ =P) شوهرانشان مثبت و با نگرش جنسی خودشان (۲۹۱/۰- =β، ۰۰۱/۰ =P) منفی است. نتیجه گیری: با توجه به اهميت كيفيت زندگي زناشویی زوج ها در انسجام خانواده و نقش تعیین کننده نگرش جنسي و صفات شخصيت آن ها در پيش بيني دلزدگی زناشویی، لازم است که دورهها و کارگاههای آموزشی برای آگاه كردن زوج ها در رابطه با دانش و نگرش جنسي و نیز ایجاد و پرورش صفات شخصيتي مطلوب در زوج ها برگزار شود.
بررسی جامعه شناختی میزان تجربه مزاحمت جنسی زنان در محیط کار(آزمون تجربی نظریه فعالیت های روزمره)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۱۹ بهار ۱۳۹۸ شماره ۷۲
۱۳۰-۹۱
حوزههای تخصصی:
مزاحمت جنسی علیه زنان در محل کار، یکی از شکلهای شایع اما پنهانِ خشونت علیه زنان است که پیامدهای منفی متعددی در سطوح فردی، خانوادگی و اجتماعی به همراه دارد. ازاین رو پژوهش حاضر با استفاده از نظریه فعالیتهای روزمره به بررسی تجربه مزاحمت جنسی زنان شاغل در محیط کار و تحلیل اجتماعی علل بروز آن پرداخته است. روش: پژوهش حاضر با روش پیمایش و ابزار پرسشنامه در بین 400 نفر از زنان شاغل در بیمارستانهای شهر کرج که با استفاده از نمونه گیری دومرحله ای انتخاب شده بودند، انجام شده است. یافته ها: دوسوم پاسخگویان حداقل یک بار، انواع مزاحمتهای جنسی (کلامی و غیرکلامی) را در محیط کار تجربه کرده اند که سهم مزاحمتهای غیرکلامی (مانند نگاه هیز و...) در مقایسه با مزاحمتهای کلامی (متلک پرانی و...) اندکی بیشتر بوده است. نتایج تحلیل رگرسیونی حاکی از آن است که درمجموع، ترکیب متغیرهای سه گانه فاعل باانگیزه (همکاران مرد بیمارستان)، هدف مناسب (زنان کارمند بیمارستان) و فقدان محافظت (ضعف نظارت در بیمارستان) به مقدار 33 درصد از تغییرات تجربه مزاحمت جنسی توسط زنان را توضیح داده و پیش بینی کرده اند که دراین بین، سهم حضور فاعل انگیزه دار، تشخیص داده شدن به عنوان هدف مناسب و فقدان محافظت به ترتیب بیشتر بوده است. بحث: نتایج حاصل از این پژوهش حاکی از آن است که اولاً آزار جنسی زنان در محیط کار امری فراگیر و یک مسئله مهم اجتماعی است. ثانیاً در وقوع این مسئله، متغیرها و عوامل متعددی دخیل هستند که مطابق نتایج تحقیق حاضر، ویژگی زنان قربانی یکی از مهم ترین پیش بینی کننده های تجربه مزاحمت جنسی در محل کار است.
حکم قذف افراد فاقد امکان آمیزش جنسی در فقه فریقین و حقوق ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ناتوانی جنسی به سبب فقدان آلت، نوعی اختلال جنسی است که در برخی موارد، احکام شخص مبتلا را تحت تاثیر خود قرار می دهد. یکی از احکام اختلافی در این رابطه، مربوط به جرم قذف است. فقها، در این زمینه دو دیدگاه متقابل، ارائه کرده اند؛ گروهی بر شرطیت وجود آلت جماع در مقذوف تصریح نموده و در فاقد آلت، قائل به عدم تحقق قذف شده اند. در مقابل گروهی، بدون لحاظ این شرط در ارتباط با فاقد آلت نیز قذف را محقق می دانند. این پژوهش به شیوه توصیفی - تحلیلی به بررسی اقوال فقهی این مسئله پرداخته است. یافته ها نشان می دهد در این مسئله، قول راجح، ارائه نظریه سومی است که مطابق آن عارضه فقدان آلت در مقذوف به نحو مشروط در تحقق جرم قذف، موثر است؛ بدین نحو که در فرض آشکار بودن وضعیت شخص بر دیگران و عدم احتمال فعل منسوب در رابطه با او فقدان آلت، قذف را منتفی و نسبت خلاف را مصداقی از سب می گرداند.
نقش خانواده در تربیت جنسی کودکان
حوزههای تخصصی:
هدف از نگارش مقاله حاضر بیان تربیت جنسی کودکان و نوجوانان است. تربیت جنسی کودکان و نوجوانان در عصر حاضر یکی از دغدغه های اصلی خانواده هاست این نوع تربیت زیرمجموعه ای از نظام تعلیم و تربیت است و در اسلام نیز این تربیت موردتوجه قرارگرفته است. تربیت جنسی کودکان، آموزش مسائل جنسی در حد فهم و درک آن ها است به گونه ای که باعث انحراف جنسی آن ها نشود. کودکان باید بدانند که روابط با هم جنس و جنس مخالف چگونه است. امروزه متأسفانه در جامعه ی ما، منابع غیر صحیح برای پاسخ گوئی به نیازهای جنسی کودکان فراوان است به همین دلیل خانواده ها باید کودکان خود را به طریق صحیح تربیت نمایند تا به انحراف جنسی دچار نشوند. از نگاه علم و دین، کودک جز در حالت های غیرطبیعی و استثنایی، فعالیت و رفتار جنسی بالفعل ندارد. این مطالعه با روش اسنادی، بیشتر به اصول و روش های تربیت جنسی از دیدگاه های مختلف پرداخته است. ازآنجاکه مسئولیت خطیر سلامت جامعه بر عهده خانواده، آموزش وپرورش، دانشگاه ها و رسانه ها است، لازم است در تحلیل برخی از مشکلات خانواده های امروزی، گام های اساسی برداشته شود و زمینه بهداشت جنسی و حذف شیوه های نادرست و ناشایست تربیت جنسی در خانواده به عنوان اولین کانون تربیت انسانی فراهم گردد.
مقایسه اثربخشی طرح واره درمانی و درمان پذیرش/تعهد به شیوه گروهی بر جهت گیری هیجانی به رابطه جنسی در زنان متأهل دارای خودکارآمدی جنسی پایین
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی طرح واره درمانی و درمان پذیرش و تعهد به شیوه گروهی بر جهت گیری هیجانی به رابطه جنسی در زنان متأهل دارای خودکارآمدی جنسی پایین بود. در ایﻦ ﭘﮋوﻫﺶ از طرح نیمه آزﻣﺎیﺸی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. با استفاده از نمونه گیری تصادفی ساده از ﺑیﻦ زنان متأهل مراجعه کننده مرکز مهرآیین شهر تهران در سال 1398 تعداد 45 نفر انتخاب شدند و در سه گروه آزﻣﺎیﺶ و کنترل (هر گروه 15 نفر) جایگزین شدند. گروه های آزمایش تحت آموزش طرح واره درمانی ( 8 جلسه 90 دقیقه ای) و درمان مبتنی بر پذیرش/تعهد به شیوه گروهی ( 12 جلسه 90 دقیقه ای) قرار گرفتند؛ اما گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای از طرح واره درمانی و درمان پذیرش/تعهد به شیوه گروهی دریافت نکردند. از پرسشنامه خودکارآمدی جنسی وزیری و لطفی کاشانی ( 1387 ) و جهت گیری هیجانی به رابطه جنسی علی آبادیان و حسن زاده ( 1396 ) به منظور گردآوری اطلاعات استفاده شد. تجزیه وتحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه ها از طریق نرم افزار SPSS نسخه 24 در دو بخش توصیفی و استنباطی (تحلیل کوواریانس چندمتغیره و آزمون تعقیبی بن فرونی) انجام پذیرفت. نتایج نشان داد که هر دو مداخله طرح واره درمانی و درمان پذیرش/ تعهد به شیوه گروهی به کاررفته در این پژوهش می توانند جهت گیری هیجانی به رابطه جنسی در زنان متأهل دارای خودکارآمدی جنسی پایین را بهبود بخشند، اما طرح واره درمانی دارای تأثیر بیشتری بر بهبود جهت گیری هیجانی به رابطه جنسی بود. بر اساس نتایج این پژوهش، طرح واره درمانی و درمان پذیرش/تعهد به شیوه گروهی مداخلات مؤثری در بهبود جهت گیری هیجانی به رابطه جنسی در زنان متأهل دارای خودکارآمدی جنسی پایین هستند، اما تأثیر طرح واره درمانی بیشتر بود.
از تحریم تا تجریم تجاوز جنسی در روابط میان زوجین در پرتو نظریه تنظیمگری پاسخگو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از بایستههای حفظ کرامت انسانی، اعطای خودمختاری کامل به افراد نسبت به تن و روح خود است. این خودمختاری، به دلیل صبغه مردسالارانه قوانین کیفری و مدنی در کشورهای مختلف نیازمند ارائه تضمینات مکفی و تجدیدنظر در برخی از قوانین است. با بررسی قوانین موضوعه ایران در خصوص خودمختاری جسمی زوجه در روابط زناشویی خود، شاهد سکوت قانونگذار نسبت به اجبار زوجه توسط زوج به برقراری رابطه جنسی و عدم وجود پاسخی اختصاصی و مناسب در برابر خشونتهای جنسی زوج هستیم. به نظر میرسد با تحلیل فقهی دقیق میتوان از امکان حمایت کیفری از حقوق زنان در این حوزه از روابط میان زوجین بحث کرد. حمایتی کیفری نه در جهت مجازات صرف همسر که در جهت حمایت از حقوق زوجه، از میان بردن برداشتهای ناصواب مردسالارانه از تکالیف زوجه و حقوق جنسی مرد و تثبیت بنیاد نهاد خانواده برپایه احترام متقابل. این مقاله جرمانگاری تجاوز جنسی در روابط میان زوجین و ارائه الگوی پاسخدهی مناسب به آن را با توجه به نصوص و روایات معتبر شرعی ممکن میداند. الگویی که مقتبس از سازوکارهای پیشنهادی نظریه تنظیمگری پاسخگو است.