مطالب
نمایش ۵۲۱ تا ۵۴۰ مورد از کل ۱٬۱۹۶ مورد.
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال یازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۱
117 - 138
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مؤلفه های تربیت جنسی به مادران بر اضطراب دختران پایه پنجم و ششم صورت گرفت. روش پژوهش تجربی با پیش آزمون – پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان دختر پایه پنجم و ششم شهرستان قدس در سال تحصیلی 93-94 بودند. ابزار تحقیق نیز پرسشنامه اضطراب حالت _ صفت اشپیل برگر (STAI) بود. نمونه پژوهش حاضر 30 نفر از دانش آموزان مدارس ابتدایی شهرستان قدس بودند که به روش تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و سپس به روش تصادفی ساده در دو گروه کنترل و آزمایش قرار گرفتند. ابتدا از تمام افراد نمونه پیش آزمون گرفته شد. در ادامه مادران دانش آموزان گروه آزمایش طی شش جلسه تحت آموزش مؤلفه های تربیت جنسی قرار گرفتند و در انتها پس آزمون از اعضای نمونه گرفته شد. نتایج تجزیه وتحلیل با استفاده از آزمون ANCOVA (تحلیل کوواریانس تک متغیری) نشان دهنده تفاوت معناداری بین دو گروه با 99 در صد اطمینان بود. میانگین تعدیل شده متغیر اضطراب در گروه آزمایش و در گروه کنترل نشانگر اضطراب کمتر در گروه آزمایش بود. در متغیر اضطراب صفت و متغیر اضطراب حالت نیز میانگین تعدیل شده در گروه آزمایش و در گروه کنترل نشان داد که اضطراب صفت و حالت در گروه آزمایش کاهش یافته است؛ بنابراین در پژوهش حاضر محقق به این نتیجه رسید که آموزش مؤلفه های تربیت جنسی به مادران بر کاهش اضطراب دختران مؤثر بوده است.
مقایسه ویژگی های شخصیتی، اختلالات روانی و اختلال هویت جنسی زوجین در معرض طلاق و زوجین عادی (مطالعه موردی: معلمان ابتدایی شهر صحنه)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مقایسه ویژگی های شخصیتی، اختلالات روانی و اختلال هویت جنسی زوجین در معرض طلاق و زوجین عادی در معلمان ابتدایی شهر صحنه هستیم. در پژوهش حاضر که به منظور بررسی و مقایسه ویژگی های شخصیتی، اختلالات روانی و اختلال هویت جنسی زوجین در معرض طلاق و زوجین عادی گرفته است، با توجه به هدف کاربردی و شیوه اجرا علی مقایسه ای است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه زوج های طلاق در بین معلمان ابتدایی شهر صحنه است که در فاصله زمانی بهمن ماه 1396 تا بهمن 1397 در شهر صحنه زندگی می کنند. در واقع، جامعه زوج های متقاضی طلاق آن زوج هایی هستند که در فاصله زمانی مذکور جهت تقاضای طلاق به دادگستری صحنه مراجعه نموده اند. نمونه تحقیق 15 نفر از زوجین متقاضی طلاق و 15 نفر از زوجین عادی ساکن شهر صحنه بودند که به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه است در این پژوهش از پرسشنامه های پرسشنامه پنج عاملی شخصیت نئو (2004)، پرسشنامه اطلاعات جمعیت شناختی خصوصیات مربوط به ازدواج، پرسشنامه بالینی چند محوری میلون (1997) و پرسشنامه سنجش اختلال هویت جنسیتی (1390) استفاده شد. نتایج نشان داد که بین بین ویژگی های شخصیتی در زوجین متقاضی طلاق با زوجین عادی، بین اختلالات روانی در زوجین متقاضی طلاق با زوجین عادی و بین اختلال هویت جنسی در زوجین متقاضی طلاق با زوجین عادی تفاوت معناداری وجود دارد.
مقایسه میزان نارضایتی جوانان از ارتباط با پدر و مادر و نقش این نارضایتی در پیش بینی گرایش آنان به انحرافات اجتماعی (فرار از خانه، انحراف جنسی و اعتیاد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرار از خانه، انحراف جنسی و اعتیاد به مواد مخدر، سه انحراف اجتماعی است که در همه جوامع وجود دارد. هدف این پژوهش، بررسی میزان این انحرافات، بررسی میزان نارضایتی جوانان از والدین، مقایسه نارضایتی جوانان از پدر و مادر و پیش بینی میزان تأثیر نارضایتی پدر و مادر بر سه انحراف مذکور است. جامعه آماری این پژوهش پیمایشی، کل دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه مازندران و نمونه آماری، 395 نفر است. ابزار سنجش نیز مقیاس میزان گرایش به انحراف (رجبی، 1394) و مقیاس فارسی نگرش فرزند به پدر و مادر (هودسن، 1992) است. بررسی نتایج نشان داد بین پسران و دختران در میزان گرایش جوانان به فرار از خانه، انحراف جنسی و اعتیاد به مواد مخدر، تفاوت آماری معنی داری وجود دارد. بین میزان نارضایتی از پدر با میزان گرایش دانشجویان به فرار از خانه، انحراف جنسی و اعتیاد به مواد مخدر، رابطه معنی داری وجود دارد. همچنین بین میزان نارضایتی از مادر با میزان گرایش دانشجویان به فرار از خانه، انحراف جنسی و اعتیاد به مواد مخدر، رابطه معنی داری وجود دارد. نارضایتی از مادر، بیشتر از نارضایتی از پدر در گرایش فرزندان به فرار از خانه، انحراف جنسی و اعتیاد به مواد مخدر، قدرت پیش بینی دارد.
تعیین نقش سه گانه تاریک شخصیت، عدم تحمل بلاتکلیفی، ابرازگری هیجان و اجتناب تجربی در پیش بینی رفتارهای پرخطر جنسی نوجوانان بزهکار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال نهم آبان ۱۳۹۹ شماره ۸ (پیاپی ۵۳)
187-200
حوزههای تخصصی:
بزهکاری نوجوانان یک پدیده اجتماعی در حال گسترش است که به شکل های مختلف در جامعه رخ می دهد. در این راستا هدف پژوهش حاضر تعیین سهم سه گانه تاریک شخصیت (ماکیاولیسم، خودشیفتگی و جامعه ستیزی)، عدم تحمل بلاتکلیفی، ابرازگری هیجان و اجتناب تجربی در پیش بینی رفتارهای پرخطر جنسی نوجوانان بزهکار شهر تهران بود. این مطالعه از نوع همبستگی بود و جامعه آماری پژوهش شامل نوجوانان بزهکار شهر تهران بودند. نمونه گیری در این پژوهش به صورت در دسترس بود و با این روش 60 نفر نوجوان بزهکار (30 نفر پسر و 30 نفر دختر) انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه رفتارهای پرخطر جنسی (زارعی و همکاران، 1389)، صفات تاریک شخصیت (جانسون و وبستر، 2010)، عدم تحمل بلاتکلیفی (فریستون و همکاران، 1994)، ابرازگری هیجان (کینگ و امونز، 1990)، و پذیرش و عمل (بوند و همکاران، 2011) جمع آوری شد. اطلاعات به دست آمده با استفاده از آزمون همبستگی و رگرسیون چندمتغیری به روش گام به گام تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد بین سه گانه تاریک شخصیت (ماکیاولیسم، خودشیفتگی و جامعه ستیزی)، عدم تحمل بلاتکلیفی، ابرازگری هیجان و اجتناب تجربی با رفتارهای پرخطر جنسی نوجوانان بزهکار رابطه وجود دارد (05/0 P< ). همچنین نتایج نشان داد که ابرازگری هیجان، جامعه ستیزی و عدم تحمل بلاتکلیفی به ترتیب 30/0، 30/0 و 22/0 از رفتارهای پرخطر جنسی را در نوجوانان بزهکار پیش بینی می کنند. با توجه به یافته های پژوهشی می توان گفت جامعه ستیزی، عدم تحمل بلاتکلیفی و ابرازگری هیجان قادر به تبیین رفتارهای پرخطر جنسی در نوجوانان بزهکار هستند، بنابراین برای پیشگیری از رفتارهای پرخطر جنسی این نوجوانان می توان متغیرهای مذکور را مورد توجه قرار داد.
مدل ساختاری تعهد زناشویی براساس باورهای ارتباطی و طرحواره های ناسازگار اولیه با نقش میانجی الگوهای ارتباطی زوجین و رضایت جنسی و سبکهای حل تعارض دانشجویان متاهل دانشگاه پیام نور کرمانشاه
پژوهش با هدف پیش بینی تعهد زناشویی براساس باورهای ارتباطی و طرحواره های ناسازگار اولیه با نقش میانجی الگوهای ارتباطی زوجین و رضایت جنسی و سبکهای حل تعارض دانشجویان متاهل دانشگاه پیام نور کرمانشاه انجام گرفته است. روش پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ شیوه گردآوری داده ها توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش کلیه دانشجویان متاهل دانشگاه پیام نور کرمانشاه با بیش از 5 سال سابقه زندگی زناشویی خواهند. حجم نمونه به روش نمونه گیری در دسترس 300 نفر انتخاب گردید. ابزار های پژوهش شامل پرسشنامه تعهد زناشویی آدامز و جونز (1997)، پرسشنامه طرحواره های ناسازگار اولیه یانگ (1988)، پرسشنامه باورهای ارتباطی آیدلسن و اپستین (۱۹۸۱)، پرسشنامه الگوهای ارتباطی کریستنسن و ساالوی (1984)، پرسشنامه رضایت جنسی لارسون (1988)، پرسشنامه سبکهای حل تعارض رحیم (1983) بود. پایایی پرسشنامه ها از طریق آزمون آلفای کرونباخ به ترتیب 81/0، 80/0، 83/0، 89/0، 90/0 92/0 محاسبه شد. یافته ها حاکی از آن بود که باورهای ارتباطی و طرحواره های ناسازگار اولیه بر تعهد زناشویی اثر مستقیم و با نقش میانجی الگوهای ارتباطی زوجین و رضایت جنسی و سبکهای حل تعارض دانشجویان متاهل دانشگاه پیام نور کرمانشاه اثر غیر مستقیم دارد.
روند تغییر نسبت جنسی تولد و حذف دختران: زمینه ها و عوامل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نسبت جنسی تولد به طور طبیعی 105 پسر به 100 دختر است، اما این نسبت در برخی کشورها با مداخلات انتخاب جنس افزایش یافته است. هدف این مطالعه تعیین روند تغییر نسبت جنسی تولد در ایران و زمینه ها و عوامل مؤثر بر آن است. برای این منظور به داده های آماری سازمان ثبت احوال کشور رجوع شد و با استفاده از روش اسنادی و مرور مطالعات، زمینه ها و عوامل مؤثر بر تغییر نسبت جنسی تولد بررسی شد. بر اساس یافته ها اگر چه نسبت جنسی تولد در ایران فعلاً در محدوده طبیعی است اما دست کم در چهار استان از محدوده طبیعی خارج شده و افزایش یافته که به معنای افزایش تعداد پسران نسبت به دختران است. در ایران ترجیح مذکر به عنوان یک خصلت فرهنگی ماندگار، برخی والدین را به سمت پسرخواهی و حذف دختران سوق می دهد. با وجود چنین مشکل فرهنگی، نظام سلامت وسایل تحقق انتخاب جنس جنین را در اختیار والدین می گذارد. نظر به اینکه ادامه این روند علاوه بر اینکه نقض حق حیات مؤنث است، می تواند تبعات اجتماعی منفی همچون مشکلات ازدواج، خشونت و روسپیگری را به دنبال داشته باشد، لازم است توجه کافی به آن صورت گیرد و تدابیری برای پیشگیری از آن اندیشیده شود.
اثربخشی درمان شفقت به خود بر معنایابی در زندگی و رضایت جنسی زنان دارای همسر معتاد در شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی بالینی سال دهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۰
77 - 102
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان شفقت به خود بر معنایابی در زندگی و رضایت جنسی زنان دارای همسر معتاد در شهر مشهد بود. روش پژوهش: از نوع نیمه آزمایشی، به شیوه پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان دارای همسر معتاد مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد بودند که از طریق نمونه گیری در دسترس و هدفمند 30 نفر انتخاب شدند و به صورت تصادفی 15 نفر در گروه آزمایشی شفقت به خود و 15 نفر در گروه کنترل قرار گرفتند. از پرسشنامه معنای زندگی استایگر و فرایزر (2006) و رضایت جنسی یاوری کرمانی (1386) برای گردآوری داده ها در پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. گروه آزمایش در 8 جلسه 120 دقیقه ای آموزش درمان شفقت به خود شرکت کردند. یافته ها در تحلیل کوواریانس چندمتغیره و تک متغیره در گروه آزمایش و کنترل نشان داد که آموزش شفقت به خود در افزایش معنایابی در زندگی (01/0p < ،42/12F=)، حضور معنا (05/0p < ،25/4F=) و جستجوی معنا در سطح (01/0 p < ،84/17F=) و رضایت جنسی (51/93)F در سطح (001/0>P) در زنان تأثیر معنادار داشت. نتایج پژوهش حاضر حاکی از آن است که آموزش شفقت به خود، روش مؤثری برای افزایش معنای زندگی و رضایت جنسی در زنان دارای همسر معتاد است.
اثربخشی آموزش سلامت جنسی بر رضایت از زندگی و کاهش آسیب های اجتماعی در زوجین شهرستان روانسر
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف تعیین اثربخشی آموزش سلامت جنسی بر رضایت از زندگی و کاهش آسیب های اجتماعی در زوجین شهرستان روانسر در سال 98-1397 انجام گرفت. در این پژوهش از طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. در پژوهش حاضر از نمونه در دسترس و با اجرای پرسشنامه رضایت از زندگی دینر و آسیب های اجتماعی محقق ساخته، 30 نفر از زنان که دارای رضایت از زندگی پایین و آسیب های اجتماعی بالا بودند به صورت نمونه گیری هدفمند و به روش تصادفی در دو گروه 15 نفری آزمایش و کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایش 12 جلسه آموزش سلامت جنسی هفته ای یک بار به مدت 2 ساعت بر روی گروه آزمایش اجرا شد و مشارکت کنندگان گروه کنترل در لیست انتظار قرار گرفتند. تحلیل یافته ها با استفاده از تحلیل کوواریانس مستقل نشان داد که آموزش سلامت جنسی باعث افزایش رضایت از زندگی و کاهش آسیب های اجتماعی در زوجین شده است. مهم ترین نتایج این پژوهش، مؤثر بودن آموزش سلامت جنسی در ارتقاء رضایت از زندگی و کاهش آسیب های اجتماعی است. ازاین رو می توان نتیجه گرفت آموزش سلامت جنسی، در افزایش رضایت از زندگی و کاهش آسیب های اجتماعی در زوجین مؤثر است.
تحلیل محتوای کمّی سرمایه جنسی در آگهی های تبلیغاتی سیمای ملی
حوزههای تخصصی:
تیزرهای تبلیغاتی در عصر سرمایه داری از مولفه های مهم اقناع و جذب مخاطبین هستند. این تحقیق با اتکا بر سازه نظری کاترین حکیم و مولفه های سرمایه جنسی از منظر او، به بررسی و توصیف تبلیغات تجاری تلویزیونی در سمای ملی پرداخته است. بر این اساس با استفاده از روش تحلیل محتوای کمی به بررسی 30 نمونه از تیزرها که با نمونه گیری هدفمند بر مبنای حضور و محوریت زنان در بین آگهی های پخش شده از صداوسیما پرداخته شده است. نتایج این تحقیق حاکی از این واقعیت است که میزان سرمایه جنسی در تبلیغات درصد بالایی می باشد. در این میان مولفه های شیوه ظاهر شدن در جامعه (مانند پوشش جذاب، آرایش چهره)، جذابیت جنسی (بدن جذاب، رفتار زنانه)، و زیبایی، بیش ترین تکرار و مولفه های حضور اجتماعی (مهارت و تعامل و مشارکت اجتماعی، خوش مشربی) و سرزندگی (منفعل نبودن)، درای کمترین تکرار رسانه ای بوده است.
ارزیابی نتایج مداخله کیفری در پرونده های خشونت جنسی: بازتعریف عدالت برای بزه دیدگان خشونت جنسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به گواهی مطالعات تجربی تلاش گفتمان تقنینی در بستر سازوکارهای رسمی عدالت برای حمایت موثر از بزه دیدگان خشونت های جنسی به تنهایی کافی به مقصود نبوده است. از آن جهت که نظام عدالت کیفری ظرفیت های محدودی برای تأمین نیازها و مطالبات این بزه دیدگان دارد که همین امر منجر به دگرگونی قابل فهم و روشنی در پاسخ به جرایم جنسی منطبق با مولفه ها و معیارهای عدالت ترمیمی در بیشتر نظام های حقوقی شده است. نتیجه این مقاله که از نظر نوع کیفی و به لحاظ روش توصیفی تحلیلی است، با بکارگیری یکی از رایج ترین ابزارهای گردآوری اطلاعات یعنی مصاحبه با 20 قاضی دادگاه کیفری یک استان تهران و 15 بزه دیده خشونت جنسی در کنار مطالعه چندین ساله رویه شعب مختلف دادگاه مزبور، نشان می دهد عدالت از منظر این بزه دیدگان متناظر با مولفه های عدالت ترمیمی است و قضات نیز در وضعیت کنونی نظام عدالت کیفری ایران هرچند ناآگاهانه، تصمیماتی به مراتب همسوتر با اقتضائات عدالت ترمیمی در پرونده های خشونت جنسی اتخاذ می کنند.
خشونت جنسی علیه زنان ایزدی به مثابه نسل زدایی با تأکید بر رأی دادگاه بین المللی رواندا در پرونده آکایسو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در اساسنامه دیوان کیفری بین المللی (1998) و در کنوانسیون پیشگیری و مجازات نسل زدایی (1948)، اختصاراً کنوانسیون منع نسل زدایی، خشونت جنسی به عنوان عنصر مادی جنایت نسل زدایی ذکر نشده است و تا قبل از محاکمات دادگاه های بین المللی یوگسلاوی سابق و رواندا، رویه قضایی بین المللی خشونت جنسی را تشکیل دهنده عنصر مادی جرم نسل زدایی محسوب نکرده بود. بااین حال، تحلیل ماهیت واقعی خشونت جنسی نشان می دهد که این رفتار می تواند عنصر مادی جنایت نسل زدایی را تشکیل دهد. در سال 2014 نیروهای داعش شهر سنجار عراق را به تصرّف خود درآوردند و حدود شش هزار زن ایزدی را به اسارت گرفتند، به عده ای تجاوز کردند و عده ای از آنها را نیز به بازار برده فروشان در سوریه و عراق بردند و به عنوان برده جنسی به فروش رساندند. در سال 2016 کمیسیون تحقیق سازمان ملل اعلام کرد داعش علیه اقلیت ایزدی مرتکب نسل زدایی شده است. متعاقباً در سال 2017، شورای امنیت قطعنامه 2379 را صادر کرد که مقدمات تحقیق درمورد جنایات داعش را فراهم کرد. تحقیق حاضر پس از بررسی مصاحبه های زنان ایزدی که توسط سازمان ملل، پژوهشگران و رسانه ها انجام شده بود و در نظر گرفتن واقعیات موضوعی و تطبیق با رویه قضایی سابق و قوانین بین المللی به این نتیجه رسید که گروه داعش از مجرای خشونت جنسی علیه اقلیت ایزدی مرتکب نسل زدایی شده است و دیوان کیفری بین المللی می تواند مبتنی بر صلاحیت شخصی یا ارجاع شورای امنیت این جنایت را موردتعقیب قرار دهد.
پرسشنامه تحریک / بازداری جنسی، ویژگیهای روانسنجی در زنان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطابق با الگوی کنترل مضاعف، برانگیختگی جنسی به آمادگی فرد نسبت به تحریک و بازدارندگی جنسی بستگی دارد. تنوع فردی در بازداری و تحریک جنسی تفاوتهای فردی در تحریک پذیری و تجربه مشکلات جنسی را تا حدودی مورد تبیین قرار می دهد. پژوهش به بررسی ویژگیهای روانسنجی پرسشنامه تحریک / بازداری جنسی (SESII-W/M) در زنان ایرانی می پردازد. ۱۷۲ نفر از زنان کارمند، استاد و دانشجویان متأهل دانشگاه فردوسی مشهد به صورت در دسترس انتخاب شدند و به سؤالات پرسشنامه های تحریک / بازداری جنسی، رضایت زناشویی انریچ و تمایل جنسی هالبرت پاسخ دادند. داده ها از طریق نرم افزار spss و Amos و با استفاده از روشهای آماری تحلیل عاملی تأییدی، آلفای کرونباخ و ضریب همبستگی پیرسون انجام شد. یافته های تحقیق نشانگر این بود که الگوی ۶ عاملی مفروض (با مؤلفه های شناختهای بازدارنده، روابط مهم، تحریک پذیری، ویژگیها و رفتارهای همسر، مکان رابطه، و عناصر زوجی تعاملات جنسی) SESII-W/M در جامعه زنان ایرانی با اندکی تعدیل (حذف سؤالات ۲۳ و ۱۵) برازش قابل قبولی دارد و شاخص برازندگی تطبیقی (05/0= RMSEA) و متوسط باقیمانده استاندارد شده (91/0=CFI) مطلوب ارزیابی شدند. هم چنین ضرایب آلفای کرونباخ پرسشنامه SESII-W/M از مقدار قابل قبولی برخوردار، و پرسشنامه از روایی همگرا و واگرای قابل قبولی برخوردار است (001/0>p). نتایج تحقیق نشان می دهد که پرسشنامه تحریک / بازداری جنسی در جامعه زنان ایرانی دانشگاه فردوسی مشهد از اعتبار و روایی قابل قبولی برخوردار است.
اثربخشی درمان بهزیستی روانشناختی بر افسردگی، رضایت جنسی و بهبود کیفیت زندگی بیماران دیابتی نوع ۲(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال نهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۳۶)
119 - 132
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان بهزیستی روانشناختی بر افسردگی، رضایت جنسی و کیفیت زندگی بیماران دیابتی نوع ۲ بود . روش: روش اینپژوهش طرح آزمایشی تک موردی از نوع خطوط پایه چندگانه بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه بیماران دیابتی نوع ۲شهر مشهد در سال 1398 بود. در این پژوهش 4 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به مقیاس های افسردگی، رضایت جنسی و پرسشنامه کیفیت زندگی پاسخ دادند. داده ها با استفاده از شاخص تغییر پایا و درصد بهبودی تحلیل شدند. یافته ها: نتایج تحلیل داده ها نشان داد که درمان بهزیستی روانشناختی بر کاهش افسردگی و بهبود رضایت جنسی و کیفیت زندگی بیماران دیابتی نوع ۲ اثربخش است . نتیجه گیری: می توان از درمان بهزیستی روانشناختی به عنوان یک راهبرد کوتاه مدت روان درمانی که با پیامدهای مثبت در زندگی فردی و بین فردی همراه است، برای کاهش افسردگی، بهبود رضایت جنسی و کیفیت زندگی بیماران دیابتی نوع ۲ استفاده کرد.
حمایت حقوق بین الملل از کودکان متولد از زنان قربانی خشونت جنسی در مخاصمات مسلحانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حقوقی بین المللی سال ۳۷ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۶۲
147 - 174
حوزههای تخصصی:
تجاوز به عنف و خشونت جنسی در اشکال مختلف، از شنیع ترین پیامدهای مخاصمات مسلحانه و از معضلات عمده در حقوق بشردوستانه به شمار می رود. با وجود مطالعات فراوان و قواعد نسبتاً جامعی که در حمایت از زنان در چنین شرایطی از سوی واضعین قواعد بین المللی وضع شده است، استمرار وقوع گسترده و شدید این جرم علیه بشریت، هرچند با شدتی کمتر از گذشته، غیرقابل انکار است. اما آنچه اهمیت این موضوع را بیشتر نمایان می سازد، یکی از اسف بارترین نتایج این اعمال، یعنی تولد کودکانی در نتیجه چنین تجاوزاتی است که در پژوهش حاضر، «کودکان جنگ» نامیده شده اند. برآورد شده است که تنها در دهه گذشته، ده ها هزار کودک در نتیجه تجاوزات دسته جمعی یا بهره کشی های جنسی علیه زنان در خلال جنگ ها متولد شده اند. این کودکان در تمام طول عمر خود، عمیقاً از تحولات اجتماعی جامعه تأثیر پذیرفته و به دلیل ریشه های زیست شناختی خود، آسیب های فراوانی متحمل می شوند. نگاهی هرچند گذرا به این موضوع، خلأ بسیار جدی و شکاف عمیق در نظام حقوقی بین المللی را در خصوص حمایت از این قشر آسیب پذیر آشکار خواهد نمود؛ امری که نه تنها به اقدامات در عرصه وضع قواعد داخلی و بین المللی، بلکه به اعمال نظارتی ویژه نیازمند است و این مهم، دخالت دیگر اعضای جامعه بین المللی، یعنی سازمان های بین المللی را ایجاب می کند.
خنده و کنش جنسی در بن مایه «دختری که نمی خندد»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نگارندگان در نوشتار پیش رو بر آن اند تا به تبیین و تحلیل بن مایه ای در قصه های ایرانی بپردازند که ناشناخته مانده است: خنداندن دختری که نمی خندد. خنداندن دختر در این بن مایه، که شرط ازدواج با اوست، از یک سو کنشی است جادویی که باروری او را درپی دارد و از دیگر سو کنشی است جنسی؛ بدین معنا که با آمیزش جنسی گره می خورد. بر اساس پیوند میان قصه پریان و باورهای دینی کهن می توان ردپای دو گونه از اندیشه جادویی دینی را در بن مایه یادشده یافت: نخست، تفکری که زن را برای بار گرفتن بی نیاز از مرد می داند و باروری را مرهون کنشی جادویی، همچون خنده، می بیند؛ و دوم، اندیشه ای که نقش مرد را در فرایند بارورسازی زن شناخته و پذیرفته است. افزون بر این، بر پایه پیوند میان قصه پریان و اسطوره می توان اسطوره مرتبط با این بن مایه را بازیافت؛ اسطوره ای که اکنون در میان اساطیر شناخته شده ایرانی از آن نشانی نمی یابیم.
مطالعه کیفی تابوها در نارضایتی جنسی زنان متقاضی طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش میان رشته ای حاضر، درصدد کشف و بررسی تابوهای جنسی و اثر آن بر دعوای طلاق توسط زوجه در محاکم دادگستری می باشد. ابتدا عوامل موثر بر بدعملکردی و یا اختلال در کارکرد روابط جنسی زوجین بررسی شد و سپس زمینه های فردی و جامعه شناختی تابوهای جنسی که منجر به پنهان داشتن علت طلاق و تغییر عنوان دادخواست های مطروحه توسط زنان شده بود مورد بحث قرار گرفت. نمونه گیری از بین افراد مراجعه کننده به محاکم دادگستری و دفاتر وکلا صورت پذیرفت. 10 نفر از بین زنان مطلقه و 16 نفر از زنان در آستانه ی جدایی انتخاب شدند. تمامی زنان مطلقه و یا متقاضی طلاق مورد مصاحبه، از کیفیت روابط جنسی خود اعلام نارضایتی نموده و مهم ترین عوامل آن به ترتیب در ناتوانی در ارضای زنان، فقدان پیش نوازش و آماده سازی قبل از رابطه و نبود روابط محبت آمیز کلامی خلاصه گردید. همچنین، درک از تابوهای جنسی در بین زنان ، در سطح فردی و اجتماعی، با فراوانی مضامین شرم، ترس از قضاوت، وجود خلاء های قانونی و فضای حاکم بر محاکم شناسایی گردید. نتایج حاصله، تاثیر مهم نارضایتی جنسی بر تقاضای طلاق را نشان می دهد و وجود تابوهای جنسی در بین زنان، بر مکتوم داشتن آن در دادخواست ها موثر می باشد
شناسایی و روان سنجی راهبردهای آموزش تربیت جنسی نوجوانان 12 تا 16 ساله ایرانی بر اساس دیدگاه معلمان و والدین: پژوهش آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی و روان سنجی راهبردهای آموزش تربیت جنسی نوجوانان بر اساس دیدگاه معلمان و والدین بود که با رویکرد آمیخته اکتشافی انجام شده است. در بخش کیفی از روش تحلیل مضمون و در بخش کمی از تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی استفاده شد. مشارکت کنندگان بخش کیفی، شامل متخصصان تربیت جنسی، معلمان و والدین دارای تخصص علمی یا تجربه عملی بودند که با روش نمونه گیری هدفمند از نوع نظری، 20 نفر به عنوان مشارکت کننده انتخاب شدند. نتیجه تحلیل داده ها در بخش کیفی منجر به شناسایی 19 مضمون پایه در زمینه راهبردهای آموزش تربیت جنسی شد که در قالب 5 مضمون «غلبه بر موانع فرهنگی»، «ملاحظات فرهنگی – اجتماعی»، «ظرفیت سازی در نظام آموزشی و والدین»، «راهکارهای آموزش» و «اصول آموزش» سازماندهی شدند. در یافته های حاصل از داده های بخش کمی، نتایج تحلیل عاملی تأییدی نشان داد که مضمون های 19 گانه که نهایتا در 5 مضمون سازماندهی شدند دارای بار عاملی کافی جهت تدوین ابزار راهبردهای آموزش تربیت جنسی نوجوانان هستند. در بخش کمی، دبیران دوره اول و دوم متوسطه شهرستان های خوی و چایپاره جامعه آماری را تشکیل دادند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای تعداد 345 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه تدوین شده در مرحله کیفی پژوهش استفاده شد. در این بخش، برای سنجش روایی پرسشنامه از تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی و برای محاسبه پایایی از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. نتایج نشان داد که این پرسشنامه به لحاظ کمی از روایی و پایایی لازم برخوردار است. در نتیجه مقیاس نهایی با 5 عامل و 19 نشانگر مورد تأیید قرار گرفت و در نهایت ابزاری جهت سنجش راهبردهای آموزش تربیت جنسی نوجوانان معرفی شد. نتایج حاصل از این مطالعه می تواند در طراحی برنامه های آموزشی با هدف تقویت آموزش تربیت جنسی نوجوانان مورد استفاده قرار گیرد.
اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت بر شرم و احساس گناه در زنان دارای تجربه سوء استفاده جنسی در دوران کودکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۹ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۷۶
48-69
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت بر شرم و احساس گناه در زنان دارای تجربه سوءاستفاده جنسی در دوران کودکی انجام بود. روش: جامعه آماری پژوهش زنان دارای تجربه سوءاستفاده جنسی دوران کودکی مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر اهواز بود. نمونه پژوهش دربرگیرنده 3 زن دارای تجربه سوءاستفاده جنسی در دوران کودکی بود که طی فراخوانی معرفی و با توجه به نتایج چک لیست اختلال استرس پس از سانحه ویدز ( 1993 ) با نقطه برش 50 و با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. در این پژوهش از طرح آزمایش تک موردی از نوع خط پایه چندگانه ناهم زمان استفاده شد. برای سنجش شرم و احساس گناه، از مقیاس حالت شرمساری و گناه مارشال (1995) استفاده شد. پروتکل درمان متمرکز بر شفقت در سه مرحله خط پایه، 8 جلسه مداخله به صورت هفتگی و پیگیری 2 ماهه اجرا شد. داده ها به روش های ترسیم دیداری، شاخص تغییر پایا و فرمول درصد بهبودی تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که آزمودنی ها در مرحله درمان در شرم (20/31 درصد%) و احساس گناه (68/28 درصد) بهبود را تجربه کردند و اثر آنها نیز تا دوره پیگیری دو ماهه حفظ شد. شاخص تغییر پایای آنها نیز حاکی از معنی دار بودن این تغییرات بود. نتیجه گیری: بنابراین یافته های پژوهش بیانگر این است که درمان متمرکز بر شفقت با کاهش فعالیت سیستم تهدید و افزایش فعالیت سیستم تسکین بر کاهش شرم و احساس گناه زنان قربانی سوءاستفاده جنسی دوران کودکی تأثیر دارد.
پیش بینی رضایت جنسی بر اساس تصویر بدنی و کمال گرایی در زنان باردار
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بارداری یک واقعه طبیعی در زندگی زن است که تغییرات جسمانی، روانی و رفتاری را در ابعاد مختلف در بر می گیرد. پژوهش حاضر با هدف پیش بینی رضایت جنسی بر اساس تصویربدنی و کمال گرایی در زنان باردار انجام شد. روش شناسی: روش پژوهش حاضر توصیفی- همبستگی می باشد. جامعه آماری مورد مطالعه شامل زنان باردار ساکن شهر تهران است. حجم نمونه براساس فرمول تاباچنیک و فیدل ۱۶۰ نفر تعیین و با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار این پژوهش عبارت بودند از پرسشنامه های رضایت جنسی هادسون و همکاران (۱۹۸۱)، تصویر بدنی فیشر (۱۹۷۰) و کمال گرایی هویت و فلت (۱۹۹۱) می باشد. جهت تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS نسخه ۲۵ استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون ساده و چندگانه نشان داد، رضایت جنسی زنان باردار بر اساس تصویر بدنی قابل پیش بینی است (بتا=۰۹۳/۰). به طوری که رابطه ی میان تصویر بدنی و رضایت جنسی مثبت است و از بین مولفه های تصویر بدنی، فقط بعد اندام های تحتانی با رضایت جنسی رابطه مثبت و معنادار دارد (۲۱۳/۰). رضایت جنسی زنان بر اساس کمال گرایی قابل پیش بینی است (بتا=۴۳۵/۰) و بین ابعاد جامعه مداری (بتا=۲۰۶/۰) و خودمداری کمال گرایی (بتا=۱۸۵/۰) با رضایت جنسی زنان باردار همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد. رضایت جنسی زنان بر اساس تصویربدنی (بتا=۱۷۴/۰) و کمال گرایی (بتا=۴۸۱/۰) قابل پیش بینی است. نتیجه گیری: براساس یافته های می توان نتیجه گرفت برای افزایش رضایت جنسی زنان باردار، تصویر بدنی مثبت و بهبود کمال گرایی جامعه مدار و خودمدار نقش مثبتی دارند.
نشانه شناسی داستان مصور جنسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
pure life, Volume ۶, Issue ۲۰, Winter ۲۰۲۰
155 - 167
حوزههای تخصصی:
فضای مجازی همواره به عنوان یکی از زمینه های اصلی بروز مشکلات خانوادگی و تغییر ذائقه زوجین در زندگی مشترک بوده که تولیدات آن سبب تحریف ارزش های عرفی زندگی مشترک و اشاعه و ترویج فحشا- به ویژه در میان نسل جوان جامعه اسلامی- شده است. پژوهش حاضر در پی آن بود که با بررسی فضای روایی یک داستان مصور، زمینه شکل گیری این فضا را در مخاطبان و تأثیرات عینی و ذهنی آن بر کنش کاربران تارنماهای پورنوگرافیک مورد بررسی قرار دهد. در این پژوهش با استفاده از تحلیل نشانه شناسی، پیام های رمزگذاری شده و روابط خیالی که در داستان های مصور جنسی برای خانواده- به ویژه زوجین- متصور می شود، واکاوی و تفسیر شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که پدیده بی غیرتی ناموسی که در دیدگاه فقهی و اسلامی و نیز عرف جامعه ایرانی مورد نکوهش است، متأثر از چنین پیام هایی- به ویژه در عرصه فضای مجازی- در حال ظهور است.