فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۸۱ تا ۵۰۰ مورد از کل ۱٬۸۸۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
دائرة المعارف ها
پشتِ خاکریز
حوزههای تخصصی:
جنبش حمزه آذرک در سیستان
حوزههای تخصصی:
بلاغت طنز در آثار ادیب قاسمی کرمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادیب قاسمی (1238- 1308ه.ش)، نویسنده و شاعر طنزپرداز کرمانی در زمان قاجاریه بود. تدریس در دارالفنون و حشر و نشر با مشروطه خواهان را از ویژگی های بارز حیات او دانسته اند. وی نیستانو خارستانرا با نظیره گویی از بوستانو گلستانسعدی تألیف کرد. این نظیره گویی طنزآمیز با ابتکار شخصی مؤلّف خویش همراه گشته و مجموعه ای متنوّع و مفرّح را فراهم نموده است. بلاغت طنز در آثار ادیب قاسمی با شگردها وصنعت های خاصّی در دو شاخة علم معانی و بیان برجسته شده که افزون بر معرّفی سبک وی، یافته های ارزشمندی را در زمینة پیوند طنز و بلاغت سنّتی ارائه نموده است. این پژوهش به شیوه ای تحلیلی- توصیفی، شگردهای بلاغی طنزپردازی در آثار ادیب قاسمی کرمانی و کارکردهای هریک را در پیوند با مخاطب و کلّ متن تحلیل نموده است. یافته ها نشان داده که کاربرد صنعت های ادبی با محوریّت تشبیه، در شکل گیری سبک ادیب و برجسته سازی طنز وی نقشی مؤثّر داشته است.
اسلوب و نظام فکری عمر بن شبه نمیری در کتاب تاریخ المدینه المنوره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ابن شبه نمیری بصری از مورخان قرن سوم هجری، با تدوین تاریخ المدینه المنوره، گامی مهم در رونق تاریخ نگاری محلی برداشت. هر چند که نویسنده متاثر از فضای فکری و عقیدتی عصر خود به تدوین تاریخ مدینه پرداخته، اما وی با دیدگاهی جامع نگر موضوعات مختلف تاریخی، فقهی، سیاسی و... را در کتاب خود مد نظر قرار داده که در کمتر منبع تاریخ محلی هم عصر او دیده می شود.
این مقاله در صدد است، با رویکردی توصیفی- تحلیلی ، به واکاوی تاثیر متقابل نظام فکری و اسلوب در تاریخ نگاری ابن شبه در کتاب"" تاریخ المدینه المنوره"" بپردازد.
به نظر می رسد، اسلوب تاریخ نگاری ابن شبه، متاثر از نظام فکری و توانمندیهای تاریخی، ادبی و فقهی وی بوده، که توانسته اطلاعات مهمی در مورد تاریخ مدینه منوره ارائه دهد، و بسیاری از زوایای پنهان فرهنگی و اجتماعی این شهر در صدر اسلام را آشکار سازد.
مروری بر حضور اساطیر ایرانی در شعر عصر سلجوقی با محوریّت اشعار خاقانی شروانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اسطوره ها بخشی عمده ای از فرهنگ ملّت ها را تشکیل می دهند و همین امر باعث شده که هنرمندان و بخصوص شاعران از این پدیده تأثیر بسیار پذیرند. شعر فارسی در نخستین دوران شکوفایی خویش، یعنی عصر سامانی و اوایل عصر غزنوی، شاهد توجه چشمگیر و مثبت شاعران به اساطیر و نیز حماسه های ایرانی است، امّا با تحکیم قدرت دولت های غزنوی و به ویژه سلجوقی در ایران، شاهد کاهش یافتن- امّا نه قطع شدن- توجّه به اساطیر و حماسه های ایرانی هستیم. یکی از مهم ترین شیوه های توجّه شاعران این دوره به اساطیر، پایه قرار دادن شخصیّت ها و روایت های اساطیر ایرانی برای تصویرسازی های شعری است که لزوماً هم تصویرسازی های مثبت نبودند و بسیار اتفاق می افتاد که شاعران، برای بزرگداشت ممدوح خویش، به کوچک شمردن شخصیّت های اساطیر ایرانی می پرداختند. همچنین در این دوران، شاهد جایگزینی روایت ها و شخصیّت های سامی و اسلامی به جای اساطیر ایرانی هستیم. خاقانی شروانی، شاعر بزرگ قرن ششم هجری، نمونه ای کامل از شعر عصر سلجوقی و مختصّات آن است. در این مقاله برآنیم که با جست وجو در اشعار خاقانی، به بررسی شیوه کاربرد اساطیر ایرانی در شعر عصر سلجوقی با شیوه تحلیلی بپردازیم.
شرح و گزارشی از «تاریخ قم»
حوزههای تخصصی:
«تاریخ احمد شاهی»
حوزههای تخصصی:
ریشه شناسی و نمادپردازی شخصیّت کیومرث و هوشنگ در شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شاهنامه فردوسی سند هویّت ملی و دینی ماست و تحلیل ابعاد ساختاری و محتوایی، به ویژه بررسی های تطبیقی آن با متون اساطیری و دینی دیگر به منظور شناخت هرچه بیشتر رمز و رازها و دستیابی به آموزه ها و پیام های اخلاقی و معنوی این اثر شگرف در هر عصری و برای هر نسلی ضرورت دارد. در این جستار، با تجزیه و تحلیل ابیات شاهنامه و با بهره جستن از منابع معتبرشاهنامه شناسی، اسطوره شناسی و تاریخی، ابتدا به بررسی و تحلیل مهم ترین عناوین و القاب در بخش اساطیری، به ویژه شخصیّت اساطیری(کیومرث و هوشنگ) پرداخته و سپس به لحاظ ریشه شناسی، تعابیر نمادین و رمزی و عرفانی تحلیل، مقایسه و بر اساس شواهد و قراین موجود نتیجه گیری شده است. بر این اساس، هرکدام از شخصیت ها و قهرمانان شاهنامه با پندارها و کردارهای خویش، جلوه ای از باورهای دینی، ویژگی های اخلاقی و خوی اهورایی و اهریمنی خویش را به نمایش گذاشته و از القاب متناسبی برخوردار شده اند
«باستان شناسی» یا «تاریخ هنر» و یا ...
حوزههای تخصصی:
انقلاب 1968 فرانسه
پردازش شخصیت های مزدک و انوشیروان در نگارش های میرزا فتحعلی آخوندزاده و میرزا آقاخان کرمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
باز شناسی تاریخ کهن ایران از قرن نوزدهم میلادی و گسترش مفاهیمی چون ناسیونالیسم، اندیشه های ملی گرایانه ومساوات طلبانه در میان روشنفکران دوره قاجار، منجر به بازنگری متجددانه در بازپردازی های پیشین پیرامون برخی شخصیت های تاریخیِ تاریخ ایران باستان توسط برخی نویسندگان دوره قاجار شد. این پژوهش در پی بررسی بازپردازی شخصیت های تاریخی ایران باستان در نگارش های تاریخ نویسان دوره قاجار و نگرش های روشنفکران دوره مشروطه به این پدیده است. در این پژوهش بر روی دو شخصیت خاص تاریخی ایران، مزدک و انوشیروان تمرکز شده است که به نظر می رسد آخوندزاده و کرمانی نیز در پردازش این شخصیت ها از یک طرف تحت تاثیر متون دساتیری و از طرف دیگر اندیشه های انقلابی گری و جنبش های اعتراضی در کنار آشنایی با مباحث سیاسی روز بوده اند. هر چند که تا کنون در رابطه با بازپردازی تاریخ ایران باستان در دوره قاجار بحث ها و پژوهشهای مختلفی انجام شده است، اما تاکید عمده این پژوهش بیشتر بر روی بازنگری در بازپردازی های تاریخ ایران باستان و بازآفرینی متفاوت شخصیت های تاریخی فوق در آثار میرزا فتحعلی آخوندزاده و میرزا آقاخان کرمانی به عنوان دو تن از تجددطلبان دوره پیشا مشروطه است. پژوهش پیش رو که به روش تاریخی و با استفاده از منابع کتابخانه ای در قالب نگرش توصیفی- تحلیلی، گردآوری شده است، نشان می دهد که آخوندزاده و کرمانی با محوریت مباحث سیاسی زمانه خود مانند مسأله جمهوریت و اندیشه های سوسیالیستی به بررسی شخصیت و جایگاه تاریخی مزدک و انوشیروان پرداخته اند.
حوادث پایان جهان در «زند بهمن یسن»
حوزههای تخصصی: