فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۴۱ تا ۶۶۰ مورد از کل ۲٬۱۸۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
نوارهای سلطنتی به عنوان یکی از مهم ترین عناصر نمادین برای تعیین جایگاه پادشاهان و درباریان، در هنر دوره های سلطنتی ایران کاربردی ویژه داشته است. این مقاله در پی آن است که با بررسی نوارهای سلطنتی، از زمان مادها تا پایان دوره ساسانی، سیر تکامل این نوارها را توضیح دهد. برای نیل به این هدف، نقش های نواردار از زمان مادها تا پایان دوره ساسانی مورد مطالعه قرارگرفت و سیری منطقی و تکاملی در آن مشاهده شد، چنان که این نوارها در آغاز جزئی از کلاه مادها بود و نمادی برای درباریان؛ در دوره اشکانی، هویتی مستقل یافت و نمادی برای پادشاهی شد؛ از طریق حاکمان پارس، نوارهای سلطنتی به دوره ساسانی راه یافت و به اوجِ شکوه و جلال رسید، چراکه هنر شاهانه ساسانی نیازمند چنین نمادی برای سلطنت بود و این مدعا در بررسی جایگاه عناصر، اشیاء و اشخاصی که در هنر ساسانی نواردار ترسیم شده اند، قابل مشاهده است
ظهور نقش مایه ماهی آیین مِهر در مُهرهای دوره قاجار و فلوس های دوره صفوی و قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش: در تعدادی از فلوس های دوره صفوی و قاجار، نقشمایه ماهی در دوکنار گلی چندپَر ضرب شده است. ترکیبی از این نقشمایه در مُهرهای دوره قاجار نیز مشهود است. این مقاله با هدف پیدایش نماد نقشمایه ماهی آئین مِهر در مُهرها و فلوس ها به مطالعه و تحلیل می پردازد. فرضیه پژوهش: علل پیدایش نقشمایه ماهی در فلوس ها و مُهرهای دوره قاجار موضوع این پژوهش است. مقاله قصد دارد با فرضیه اصلیِ«پیدایش این نقوش با تأثیرپذیری از آئین مِهر» و فرضیه فرعیِ«ارتباط نقشمایه ماهی در فلوس ها با اقلیم مردمانش و در مُهرها با شغل صاحبانش»به مطالعه و سیر تحول این نقش بپردازد. روش/رویکرد پژوهش: پژوهش حاضر با ماهیت و روش تاریخی، توصیفی- تحلیلی و تطبیقی، بر پایه منابع کتابخانه ای و میدانی به مطالعه و تحلیل نقشمایه ماهی و تطبیق آن می پردازد.
یافته ها ونتایج پژوهش: نمادهای مِهری همبستگی ویژه ای با آب دارند که برجسته ترین آنها مروارید، دلفین، و نیلوفر است. گل چندپر و دو ماهی اشاره به روایتی دارد که در آن تخمه زرتشت در آب، مانند مروارید در گل نیلوفرآبی است که دو ماهی از آن محافظت می کنند؛ و همچنین، داستانِ کَرَ ماهی که نگهبان گیاه هوم است. طرح «ماهی درهم» یا «هراتی» در فرش عبارت است از دو ماهی و چهره مِهر در میان آن. در دوره اسلامی، چهره مِهر به گل و دو ماهی به دو برگ تبدیل شد. مقاله حاضر،با هدف پیدایش نماد نقشمایه ماهی آئین مِهر در مهرها و فلوس ها، به مطالعه و تحلیل پرداخته است. نتایج نشان داد نقشمایه ماهی در مُهرها و فلوس ها به سه شکل است: دوماهی در دوکنارِ گل، ماهی در دوکنار نقش صورت انسان، و نقش ماهی به صورت تنها در تعدادی از مُهرها در دو کنار صورت انسان دو برگ حک شده است که به سنت تبدیل ماهی به برگ در دوره اسلامی مربوط است. براساس یافته ها، فرضیه اصلی پژوهش(پیدایش نماد نقشمایه ماهی آئین مِهر در مُهرها و فلوس ها) تأیید می گردد. باتوجه به جمع آوری مهرها از اسناد نظامیان و معلوم بودن شغل آنها و همچنین با معلوم بودن محل ضرب اغلب فلوس ها، نمی توان نقش ماهی را به شغل صاحبان مُهر، و نقش ماهی در فلوس ها را به اقلیم مردم آن منطقه نسبت داد؛ در نتیجه،فرضیه فرعی مبنی بر ارتباط نقشمایه ماهی در فلوس ها با اقلیم مردمانش و در مُهرها با شغل صاحبانش مورد تأیید نیست.
معرفی و بررسی باستان شناختی گورهای گویجه قلعه مراغه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۱۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۳ شماره ۲۲
33 - 46
حوزههای تخصصی:
گویجه قلعه مراغه در فاصله ۴۶ کیلومتری جنوب شرق شهرستان مراغه واقع شده است. متاسفانه، در منابع مختلف از این قلعه به اشتباه با اسامی گوجور قلعه و گوهر قلعه یاد می شود در این قلعه دو گونه متفاوت تدفینی به دست آمده است که مهمترین آن یک گوردخمه صخره ای است که تا به امروز شناخته نشده و به دلیل جمع شدن آب نزولات آسمانی در آن موجب گمراهی در تشخیص کاربرد آن به عنوان آب انبار شده است. همچنین، یک فضای مربعی تمام صخره ای و شش نمونه از گورهای صندوقی شکل که قابل قیاس با نمونه های اورارتویی و ماناییست، در این قلعه به دست آمده است. در این پژوهش، سعی گردیده است تا ضمن اصلاح نام محوطه، با بررسی میدانی محوطه و شناسایی قبور و برداشت پلان و تجزیه و تحلیل ساختار و اجزاء فضای موسوم به آب انبار و مقایسه آن با نمونه های مشابه، با رد کار کرد آب انبار برای اثر مربوطه کاربرد این فضا را که شامل یک اتاق اصلی با اتاق های الحاقی و مدخل ورودی چهارگوش در ترکیب با پله های سنگی وصولی است به عنوان گوردخمه ای از نوع تک اتاقه پیوسته که مربوط به حکام دست نشانده و خراجگزار اورارتویی بوده، مشخص نماییم.
معرفی لیوان های بومی محوطه هخامنشی دهانه غلامان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۱۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۳ شماره ۲۲
57 - 77
حوزههای تخصصی:
شهر دهانه غلامان از مهمترین محوطه های کاوش شده از دوره هخامنشی در جنوب شرق ایران است. این محوطه در سال ۱۹۶۰ میلادی توسط امبرتو شراتو شناسایی شد. دهانه غلامان طی دو دوره مورد کاوش قرار گرفته است. دوره اول سالهای ۱۹۶۲-۱۹۶۵ میلادی توسط هیأت ایتالیایی به سرپرستی امبرتو شراتو، دوره دوم مربوط به سالهای ۱۳۷۹-۱۳۸۴ شمسی است که توسط هیأت ایرانی به سرپرستی سیدمنصور سیدسجادی مورد کاوش قرار گرفت. همچنین، مطالعات اخیر آرکئوژئوفیزیک توسط کوروش محمدخانی از دیگر فعالیت های باستان شناختی در این محوطه است. سفال تنها یافته منقول ارزشمند محوطه دهانه غلامان طی کاوش های یاد شده است. بنابراین، مطالعه این داده بسیار مهم در شناخت صنعت و سنت سفالگری دوره هخامنشی در منطقه جنوب شرق بسیار سودمند خواهد بود. یکی از گونه های گزارش شده در این محوطه لیوان های دهانه غلامان است. نوشتار حاضر بر مبنای نتایج بدست آمده از تحلیل های آماری و مطالعه متغیرهای کمی ۴۱۲ قطعه لیوان تدوین شده است. برای نیل به این مقصود تک تک لیوانها از جنبه متغیرهای گوناگون مطالعه و ثبت شده اند. تحلیل آماری ویژگی های فنی و تکنیکی آنها نشان می دهد که این ظروف با معیارهای مشخص و برای منظوری خاص در دهانه غلامان تولید می شدند.
نقش باستان شناسی اسلامی در بازشناسی فرهنگ و تمدن اسلامی ایران با تأکید بر سند تحول در علوم انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله کوشیده شده، نقش و جایگاه باستان شناسی دوران اسلامی در بازشناسی فرهنگ و تمدن اسلامی مورد ارزیابی قرار گیرد. به همین منظور، ابتدا به تعریف و خاستگاه باستان شناسی اسلامی پرداخته شده است. در ادامه با بررسی دو دوره شاخص فرهنگی در تاریخ ایرانِ دوران اسلامی (حکومت آل بویه و عصر صفوی) عوامل بالندگی و شکوفایی حیات اجتماعی و نیز عوامل رکود در ادوار تاریخی دیگر مورد مطالعه قرار گرفته است. در پایان هم، به راه های تعامل این رشته با حوزه علوم انسانی و فرایند تأثیرگذاری آن بر ارتقای کمی و کیفی مباحث مطرح در علوم انسانی به بحث گذاشته شده است. نگارندگان بر این باورند که باستان شناسی دوران اسلامی می تواند با تأکید بر جنبه های معرفتی دین اسلام و مذهب تشیع در کنار تقویت روحیه همبستگی ملی و منطقه ای با توجه به میراث مشترک، نقش بسزایی در احیای فرهنگ و تمدن ایران اسلامی ایفا نماید.
سیر تاریخی و اندیشه ای حفاظت میراث فرهنگی از منظر جایگاه مفهومی تمامیت(یکپارچگی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تمامیت، از جمله مفاهیم بنیادین در حوزه میراث فرهنگی است و اهمیت شناخت این مفهوم و بررسی جایگاه آن در مبانی فلسفی حفاظت تا بدانجاست که نیل به تمامیت از جمله معیارهای اساسی حفاظت مطلوب آثار تاریخی معرفی شده است. تمامیت در دوره های مختلف تاریخی همواره مطرح بوده لیکن به دلیل تعابیر و برداشت های متفاوت از این مفهوم، در هر دوره با معانی گوناگونی به کار رفته است. این مقاله با هدف یافتن پاسخ برای این پرسش که جایگاه مفهومی تمامیت به عنوان یکی از اصول اساسی میراث فرهنگی در تئوری حفاظت چیست و چه روندی را از قرون وسطی تا دوره معاصر طی نموده است و همچنین به طور کلی مبحث معنا و ارزش در مبانی فلسفی حفاظت و نیز در مقوله تمامیت، چه نقشی داشته، صورت گرفته است. از خلال بررسی منابع و اطلاعات، نتایج به دست آمده نشانگر حدود معنایی، جایگاه و میزان اهمیت تمامیت در بستر تاریخی حفاظت بوده و مشخص می سازد که این مفهوم، یکی از اصول اساسی است که در کلیه حوزه های میراث فرهنگی، بایستی همواره مورد صیانت قرار گیرد، تا بدان جا که خدشه دار شدن این مهم سبب کاهش میزان ارزشمندی اثر شده و تنها راه حفظ ارزش های جهانشمول، حفظ تمامیت آن است.
برسی مسأله پیدایش ساغرهای سفالی اوایل عصر آهن در تپه گوران، دره هلیلان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۱۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۳ شماره ۲۲
15 - 31
حوزههای تخصصی:
با شروع عصر آهن در دره هلیلان، شاهد پدیدار شدن یک سنت سفالگری جدید در تپه گوران هستیم. در میان سفال های این مرحله تپه گوران چند گونه سفال شاخص دیده می شود که شاخص ترین آن ها ساغرهای پایه دار هستند. از گونه ساغرهای پایه دار تپه گوران به ندرت در مناطق پیرامون دره هلیلان گزارش شده است. با این حال، ساغرهای تپه گوران تشابهات بسیار نزدیکی با ساغرهای کاسی میان رودان و ساغرهای عیلامی دشت شوشان دارند. در مورد چگونگی ظهور این نوع ساغرها در دره هلیلان و منشاء آن مطالعات مهمی انجام شده است، اما هنوز چگونگی ظهور آن مبهم است. در این مقاله سعی می شود تا با بررسی نتایج مطالعات باستان شناسی انجام شده در مناطق پیرامون دره هلیلان و با ردیابی وضعیت پراکنش این نوع ساغر، ارتباط ساغرهای تپه گوران با حوزه های اصلی پراکنش آن در میان رودان یا شوشان مشخص شود. بررسی یافته های باستان شناسی حاکی از این است که تاکنون در مناطق مابین دره هلیلان در شمال و دشت شوشان در جنوب شامل مناطق دهلران و آبدانان و دره های سیمره و رومشگان این نوع سفالینه دیده نشده است. ظاهراً محوطه های مناطق دهلران و آبدانان در این زمان متروکه شده اند با این حال نتایج مطالعات انجام شده در ماهیدشت حاکی از حضور این گونه ساغر در شمال دره هلیلان است، در واقع، حضور این گونه ساغر در ماهیدشت، دره هلیلان را از طریق جاده خراسان، به میان رودان وصل نموده و به نظر می رسد که ساغرهای تپه گوران منشاء کاسی دارند.
گزارش مقدماتی بررسی و شناسایی باستان شناختی شهرستان کمیجان، استان مرکزی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۳۹۲ شماره ۱۹
51 - 72
حوزههای تخصصی:
امروزه توجه به نقش مناطق بینابینی در برهم کنش سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی از مسائل مهم مورد توجه پژوهشگران باستان شناس است. در این میان، بررسی های باستان شناسی نقش مهمی در شناخت تاریخ تحولات سیاسی و فرهنگی در مناطق گوناگون دارد. در این راستا، یکی از اهداف بررسی و مطالعه شهرستان کمیجان، دستیابی به نقش مناطق بینابینی در تاریخ تحولات ادوار مختلف زندگی انسان در منطقه است. شهرستان کمیجان منطقه ای حائل بین مرکز فلات ایران و زاگرس بوده و به عنوان منطقه ای بینابینی در تبادلات فرهنگی از گذشته ایفای نقش نموده است. منطقه پیشگفته از نقطه نظر ریخت شناسی از یک دشت هموار و وسیع با سلسله کوه هایی در اطراف آن تشکیل شده است. محدوده دشت مذکور که از غرب به دشت فامنین همدان، از شرق به دشت فراهان و از جنوب به دره سرسبز شراء محدود می گردد. در مقایسه با مناطق پایکوهی و میانکوهی در دوره های مختلف زمانی پذیرای جوامع مختلف انسانی بوده و نقش عمده ای در ارتباطات منطقه ای بر عهده داشته است. رودخانه قره چای مهمترین رودخانه جاری در این منطقه است که در بخشی از دشت جریان پیدا می کند. بررسی و شناسایی باستان شناسی شهرستان کمیجان در سال ۱۳۸۶ در وسعتی به مساحت ۱۶۲۵ کیلومتر مربع به انجام رسید. در نتیجه بررسی های صورت گرفته مجموعه ای متشکل از ۹۰ اثر تاریخی شامل محوطه ها، تپه های باستانی، سنگ نگاره ها و بناهای تاریخی شناسایی شدند که از نقطه نظر تاریخگذاری در محدوده ای بین دوران پیش از تاریخ تا قرون معاصر جای گرفتند.
بررسی کتیبه های مسجد مدرسه دارالاحسان سنندج با تاکید بر نمونه های شعر فارسی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۱۰ پاییز و زمستان ۱۳۹۲ شماره ۲۰
103 - 122
حوزههای تخصصی:
نگارش شعر بر بناهای ایران دوره اسلامی شیوه ای مرسوم بوده که در دوره نیز قاجار گسترش یافت. این سبک نه تنها در بناهای پایتخت، بلکه در بناهای مراکز ایالات و شهرها هم مورد توجه بانیان و حاکمان محلی قرار گرفت. از شعر به عنوان بخشی از آرایه و معرفی ساختمان در مسجد مدرسه دارالاحسان از آثار دوره قاجار شهر سنندج، استفاده شده است. در این بنا اشعاری در کتیبه های سنگی و کاشیکاری نقش بسته که علاوه بر جنبه زیبایی شناسی، زمان احداث بنا و بویژه از نظر ماده تاریخ اهمیت دارد. این اشعار توسط دو تن از شاعران صاحب سبک در ماده تاریخ گویی دوره قاجار همچون میرزافتح الله خرم سنه ای متخلص به «خرم» کردستانی و میرزاصادق اصفهانی متخلص به «ناطق» سروده شده است. مساله این است که هدف سازنده در قرار دادن کتیبه به صورت شعر چه بوده است؟آیا دست یابی به اوضاع اجتماعی و فرهنگی این بخش از کشور و تاثیرپذیری از ساختار دیوانی اداری حکومت مرکزی امکان پذیر است؟ به نظر می رسد که هدف بانی علاوه بر نشان اقتدار خویش، برقراری ارتباط با مراجعان به این مکان بوده است. علاوه براین، در این اشعار که در قالب قصاید مدحی هستند به زمان آغاز و پایان کار مسجد، سفارش دهنده و حامیان آن اشاره شده است. در این شیوه تأثیر ساختار دیوانسالاری اداری، فرهنگی و اجتماعی پایتخت در اشعار و ساختار مسجد به خوبی قابل درک است. سروده ها رقابت بین شاعران در دارالحکومه سنندج از یک سو و از سویی توجه به اجرای برنامه های بزرگ و توسعه معماری در سنندج را نشان می دهد.
رساله موسیقی میرزا بیگ
حوزههای تخصصی:
پژوهشی در چگونگی نگارش« رقم صفر » در «تاریخ کتابت» اسناد دوران قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر در پی مشخص کردن انواع شکل های تحریری «تاریخ هجری قمری»در اسناد دوران قاجار، بر اساس تغییرات به وجود آمده در نگارش «عدد صفر» و بررسی دلایل آن است. همچنین، بررسی های مقایسه ای با نسخه های خطیِ علمِ حساب ، در دوران قاجار ، به منظور یافتن شواهد احتمالی وجود این سبک نگارش اعداد در متون علمی و نیز خواص عدد صفر و نحوه جای گیری و عملکرد آن در سلسله اعداد از دیدگاه این متون از اهداف دیگر پژوهش حاضر است.
روش/ رویکرد پژوهش: این پژوهش با گزینش تصادفی 1000 برگ سند تاریخ دار دوران قاجار؛ از یک دوره زمانی 150 ساله ؛ از چهار منطقه مرکز، فارس، شمال، و شمال غرب ایران صورت گرفته است. روش و رویکرد پژوهش حاضر، بررسی و ثبت و ضبط تاریخ های اسناد و طبقه بندی اشکال تحریری آنها با روش آماری و نیز مطالعات مقایسه ای و کتابخانه ای است.
یافته های پژوهش: در بررسی ها، چهار شیوه تحریری گوناگون برای تاریخ کتابت اسناد، در مناطق چهارگانه، و با میزان تکرار متفاوت مشخص گردید. اشکال تحریری مشخص شده(با ویژگی تغییرات عدد صفر) در اسناد تمامی مناطق، بجز شمالغرب(به دلیل محدودیت اسناد بررسی شده) وجود داشت. عملکرد صفر در نسخ خطی علم حساب، در دوران قاجار، پیرو منطق ریاضی است. این نسخه ها، ضمن پرداختن به خواص و ویژگی ها، نحوه عملکرد و اهمیت این عدد در سلسله اعداد، به امکان حذف یا اضافه نویسی این عدد در یک مقدار عددی اشاره ای نداشتند. تنها ویژگی جابجایی صفر- البته در مرتبه مکانی خود و بدون تغییر مقدار و کمیت عدد- توسط نویسنده یکی از این نسخه ها به کار رفته بود. تغییرات نگارشی تاریخ کتابت اسناد در اثر تغییر و دستکاری رقم صفر، ناشی از شیوه های فردی و سلایق شخصی کاتبان در نویسندگی، در اثر نیاز به تندنویسی و شکسته نویسی، به دلیل حجم زیاد اسناد و شاید کم دقتی ناشی از آن و در برخی موارد کمبود فضای نگارش صورت گرفته است.
جایگاه دیپلماسی فرهنگی در سیاست خارجی کشورها
حوزههای تخصصی:
شیرازه های شیراز: تأملی بر فهارس انتشار یافته از کتابخانه های شیراز
حوزههای تخصصی:
دارالعلم های آل بویه ونقش آنان در رشد وشکوفائی علم ودانش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر درصدد توصیف و تبیین دارالعلم های دوران آل بویه و نقش آن در توسعه و ارتقاء علم و دانش از یک سو و گسترش فرهنگ عمومی از سوی دیگر است.آل بویه از ابتدای حکومت و همزمان با تثبیت قدرت خویش به فعالیت های علمی و فرهنگی نیز روی آوردند؛ زیرا افزون بر این که یکی از پایه های اساسی استمرار قدرت و اقتدار، علم و تقویت فرهنگ عمومی با رویکردی عالمانه است، برای جلوگیری از انفعال در برابر رقیبان سیاسی و علمی باید استقلال علمی و متکی به فرهنگ غنی بومی خویش را تقویت می کردند.
آل بویه بیشترین تلاش خویش را در پی ریزی یک شاکله مستحکم علمی با تمام جوانب از نظر ساختاری، محتوایی، و نخبه پروری مبذول داشتند. آنان برای تحقق اهداف خود، مراکز آموزشی و پژوهشی فراوانی مانند کتابخانه های عظیم و مدارس تأسیس کردند و امکانات مادی و معنوی بسیاری را در این مسیر صَرف نمودند. در دوران مذکور، مؤسسات و مراکز علمی، فرهنگی و دینی دیگری هم با عنوان دارالعلم تأسیس شدند که داشتن کتاب و کتابخانه برای پیشبرد و تسهیل امور آن ها ضروری می نمود.در این پژوهش با بهره گیری از روش توصیفی- تحلیلی بخشی از این حوزه ی تاریخی، یعنی وضعیت دارالعلم ها در آن دوره مورد توجه قرار گرفته است.