فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۶۱ تا ۷۸۰ مورد از کل ۲٬۱۸۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
با رسمیت یافتن دین زرتشت در عصر ساسانی، آتشگاه ها به عنوان جلوه بارز تشریفات و آداب دینی، در جامعه نمایان شدند. چهارطاقی ها نیز نقش اصلی را در معماری مذهبی ساسانیان ایفا کردند. از این نظر، مطالعه این اماکن برای دریافتی درست از وضعیت مذهب زرتشت در این دوره، بسیار اهمیت دارد. اماکن مذهبی معمولاً مجموعه ای عظیم را دربر می گرفت و چهارطاق هسته اصلی آن به شمار می رفت که تمام اجزای ساختمانی این مجموعه در اطراف آن و با توجه به موقعیت مکانی آن سامان می یافت. چهارطاقی سرخ آباد که در منطقه دره شهر ایلام واقع شده، از جمله این بناهاست و در اطراف خود پی هایی مدفون شده دارد که نشانه ای از وجود مجموعه ای در اطراف آن است. تاکنون در هیچ یک از پژوهش های باستان شناسیِ به عمل آمده در این منطقه از این بنا ذکری به میان نیامده است و در نظر بسیاری این بنا متعلق به دوران اسلامی است. هدف از این پژوهش پی بردن به تاریخ ساخت این بنا و پاسخ به این سؤال است که آیا بنای چهارطاقی، واقع در شهر عظیم دره شهر1، بنایی ساسانی است یا اسلامی. فرضیه تحقیق آن است که این بنا با توجه به تطبیق با عمارت های مذهبی این دوره و چشم اندازهای اطراف آن، به دوره ساسانی تعلق دارد که در اوایل اسلام نیز مورد استفاده واقع شده است.
گرمابه های قدیمی شیراز
حوزههای تخصصی:
ابداع گرمابه ها به عصر باستان بر می گردد و در عصر دولتهای اسلامی با نظر توجهی که اسلام به امر نظافت و بهداشت فردی داشته گرمابه ها به سرعت شکل می گیرند و معماری خاص خود را پیدا می کنند، این معماری شامل هشتی بوده که از فضاهای دیگر حمام جدا می شده و اجزاء هایی از قبیل آتشدان، انبار سوخت، گودال های جمع آوری خاکستر، دودکش ها و کانال های انتقال گرما . از مصالح مهم در بنای گرمابه ها نیز می توان به سنگ ، گچ ، آجر و ساروج اشاره نمود. این مقاله سعی دارد چگونگی عملکرد حمامها در روابط اجتماعی وفرهنگی وشمایی تاریخی ازآنها مورد بررسی قراردهد.
سیر تحول خطوط قرآنی در جهان اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهمیت خوشنویسی و رواج گسترده و سریع آن در جهان اسلام (ایران و بلاد اسلامی) با اصلی ترین کاربرد آن، یعنی کتابت قرآن، ارتباط داشت.اهمیت قرآن در اعتقادات اسلامی و تلاش مسلمانان در تحسین خط قرآن که عملی مقدس به شمار می آمد، سبب شد خوشنویسی در همه جای جهان اسلام به سرعت گسترش یابد.از این رو، در هر منطقه خوشنویسانی بودند که به کتابت کلام حق می پرداختند.در این میان، تأثیرات منطقه ای و علایق هنرمندان و حمایت پادشاهان هر منطقه در پیدایش شیوه های خاص مؤثر بود و همین امر به غنای خوشنویسی می افزود.بنابراین، بررسی وضعیت خوشنویسی در حیطه کتابت قرآن در جهان اسلامی، می تواند آگاهی ای عمومی از رونق و رکود خطوط قرآنی در مناطق اسلامی به دست دهد.در این مقاله، نگارنده می کوشد به روش تاریخی و با هدف آشنایی با حدود و ثغور و اوج و فرودهای خطوط در جهان اسلام، نمایی کلی از وضعیت خطوط قرآنی در این مناطق ارائه کند.
ارزیابی گاهنگاری محوطه کنارصندل شمالی و سازه خشتی پله ای آن(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۹ پاییز و زمستان ۱۳۹۱ شماره ۱۸
69 - 76
حوزههای تخصصی:
حوزه فرهنگی هلیل رود در جنوب شرق ایران از مهم ترین و در عین حال یکی از مناطق کم تر شناخته شده در باستان شناسی خاور نزدیک به شمار می رود. در پی کاوش های غیرمجاز در حوضه هلیل در اوایل دهه هشتاد خورشیدی، توجه باستان شناسان به این منطقه جلب شد و در پی آن شش فصل کاوش علمی در محوطه های کنارصندل جیرفت صورت گرفت. این نوشتار بر آن است تا بر اساس مقایسه مواد فرهنگی بدست آمده از دو محوطه شاخص کاوش شده در حوزه فرهنگی هلیل رود، یعنی تپه کنارصندل جنوبی و تپه یحیی، با داده های فرهنگی حاصل از کاوش محوطه کنارصندل شمالی به ارزیابی گاهنگاری تپه کنارصندل شمالی جیرفت و سازه بزرگ خشتی پل ه ای روی آن بپردازد. در این راستا و بر پایه شواهد و مدارک باستان شناختی موجود، تپه کنارصندل شمالی در افق IVA تپه یحیی برابر با اوایل هزاره دوم پ.م جای داده شد و همچنین، تاریخ نیمه اول هزاره اول پ.م برای سازه خشتی پله ای کنارصندل شمالی پیشنهاد گردید.
آسیب شناسی آثار معماری ایران از ظهور اسلام تا قرن هفتم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عواملی را که در آسیب رساندن و تخریب بناهای تاریخی ایران نقش داشته است، می توان به دو دسته تقسیم کرد: نخست، پدیده هایی طبیعی همچون سیل، زلزله، قحط و خشکسالی، و دوم، رفتارهای انسانی که گاه خواسته و گاه ناخواسته، خسارت هایی را به بناهای تاریخی وارد ساخته است. سیاست های نادرست حاکمان که معمولاً منجر به بروز جنگ و درگیری شده، کشمکش و نزاع میان پیروان فرق و مذاهب گوناگون، وضعیت نامناسب اقتصادی جامعه و از دست رفتن جنبه کاربردی برخی از بناها، از جمله عوامل انسانی است که در صدمه و آسیب رساندن به بناهای تاریخی نقشی مؤثر داشته اند.
این مقاله به عوامل تخریب کننده آثار معماری ایران در عصر اسلامی تا برآمدن مغولان (سده 7 ق) پرداخته است.
این کار با جستجو در منابع تاریخی، جغرافیایی و ادبی و تکیه بر گزارش های موجود در این آثار صورت پذیرفته است.
نگاهى به امامزادگان بى بى شهربانو (س) و ابى عبدا لله (ع) روستاى آهو
حوزههای تخصصی:
نگارگری ایران در دوران تیموری (عصر طلایی نگارگری ایران)
حوزههای تخصصی:
در طول حکومت مغولان (ایلخانان و جلایریان)، آل اینجو و آل مظفر، نگارگری به مراحل تکامل خود نزدیک شد. درکارگاههای سلطنتی آنان بود که نقّاشان عمدتاً به کار مصوّر کردن کتب گماشته شدند و نگارگری تا رسیدن به دوران طلایی خود فاصله ای نداشت. در دورة تیموری نگارگری به بالاترین اوج و ترقّی خود رسید. این هنر در عهد تیموری نه تنها تقلیدهای هنری و سبکهای نقاشی چین را که از عصر مغول وارد ایران شده بود، مورد جذب و اقتباس قرار داد، بلکه در مسیر تکاملی خود سرانجام استقلالی را نمایان ساخت که منعکس کنندة روح هنری ایرانیان بود و به همین سبب است که عصر تیموری را «دورة طلایی هنر نقاشی ایران» دانسته اند. باید توجّه داشت که ابعاد تکامل طبیعی هنر نقاشی و مینیاتور قرن نهم به کیفیتی منسجم شد که امروزه می توانیم آن را تحت عنوان مستقل«سبک دورة تیموری» بپذیریم. در این مقاله سعی شده است به اجمال مکاتب و تحولات هنر مزبور در دوره تیموری مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد.
نسب و نسب سازی در سده های میانه تاریخ ایران؛ دلایل و زمینه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرهنگ سیاسی ایران در سده های میانه، انتساب خونی به ایران باستان و چهره های اسطوره ای ـ تاریخی آن را یکی از شرایط و ملزومات اساسی کسب مشروعیت، قدرت و از همه مهمتر تداوم آن میدانسته است؛ فقدان آن نیز متقابلاً از آسیبها و خطرات جدی هر حکومتی محسوب میگردید. لذا بخشی از دغدغه ها، توان ذهنی و در نتیجه اهتمام خاص حاکمان و متفکران پیرامونشان، به سیاست جعل نسب و تبلیغ این امر اختصاص داشت. مساعی آنان اگرچه با تردید های جدی رو به رو میشد، لیکن تداوم این مقوله در تمام این سده ها و پیگیری مجدانه، خود بیانگر اثربخشی و تاثیرگذاری آن بر افکار عمومی این عصر است.
در همین راستا پرسشهای اساسی در ذهن هر محققی نقش می بندد و آن این که علل و انگیزه ی حکومت ها از جعل نسب در دوره ی مورد اشاره چه بوده و دیگر این که چرا چهره های اسطوره ای ـ تاریخی به عنوان مرجع تباری مطرح می شوند؟ دستاوردهای پژوهش نیز مشخص می کند حکومت های این دوره در راستای کسب مشروعیت، مقابله با تحقیرها، توازن تباری با دیگر رقبا و نیز در پرتو بینش تاریخی جامعه ایرانی، سیاست تبارسازی را در سرلوحه اقدامات خود قرار دادند.
تأملی بر رابطه نهاد روشنفکری و دولت در ایران (1285-1332ش)
حوزههای تخصصی:
پژوهش در رابطه نهاد روشنفکری ایرانی و دولت ها، همواره نشان از تشتتی آشکار و عدم نهادینگی دارد. دولت ها معمولاٌ دو رویکرد 1- تلاش در جذب و به خدمت گرفتن و حتی اجیر کردن روشنفکر از سویی و از سوی دیگر و در صورت محقق نشدن خواست اول، 2- طرد، نفی و در حاشیه قرار دادن روشنفکر داشته اند. از طرفی روشنفکران نیز در وهله نخست سعی در تأثیر گذاشتن بر دولت، ایجاد تصمیم سازی به واسطه دولت و در شکلی حداکثری، ابزار کردن دولت و قدرت متمرکز او نظر داشته اند و در صورت عدم توفیق در این امور با گارد مخالفت در مقابل دولت ها و ظاهر شدن در نقش اپوزیسیون از طریق رسانه ها، محافل، اصناف و اتحادیه ها قد علم کرده اند. بنابراین تلاش نگارنده در این مقاله بر این اصل بوده است که روشنفکران را به دو گروه درون حاکمیت و بیرون حاکمیت تفکیک نماید و رویکرد آنها را به دولت در دوره های مختلف تاریخی ایران بررسی نماید.
نصایح عبدالرحمن جامى
بررسی زمینه های شکوفایی تمدن اسلامی در قرون نخستین
حوزههای تخصصی:
برآیند گسترش دین اسلام در سرزمین های وسیع و به تبع آن، ایجاد بستری نو و حضور متفکرانی که در این چهارچوب فرصت اندیشه و باز اندیشی یافتند، تمدنی درخشان بود که البته به ناحیه خاصی تعلق نداشت و تنها نام فرهنگ و تمدن اسلامی برازنده ی آن بود. همه ی تمدن های تحت حوزه ی نفوذ اسلام، بخش برجسته ی فرهنگی خود را به حوزه ی اسلام آوردند و کار ویژه ی دین اسلام این بود که امکان سازش و همکاری میان این فرهنگ های متفاوت و گاه متناقض را با آموزه های خود فراهم کرد و از تفاوت ها فرصت ساخت. با روی کار آمدن عباسیان و خصوصا از عصر هارون به بعد، عوامل متعددی موجب شکل گیری نهضت های علمی و فکری مهمی در تمدن اسلامی شدند که بغداد و دیگر شهرهای بزرگ اسلامی را به قلب تپنده ی علمی جهان آن روزگار تبدیل کرد. هدف از این پژوهش شناخت عناصر و ارائه الگویی از همبستگی آن ها در این پروژه طلایی کم نظیر است.
دیدگاه سیاحان غربی به مراسم محرم در دوره قاجار
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر در پی تبیین چگونگی و چرایی نگاه سفرنامه نویسان اروپایی به مقوله محرم در دوره قاجاریه می باشد.اساساً بررسی نظرات و دیدگاه های سیاحان اروپایی به پدیده های جهان شرق در این مقطع زمانی در چهارچوب مقوله ای به نام شرق شناسی قرار می گیرد. بنابراین براساس اندیشه شرق شناسی، اروپائیان هر پدیده ای را که در میان مردمان دیگر سرزمین ها می شناختند، بلافاصله با میراث تاریخی خویش می سنجیدند و با معیارهای خود آن پدیده را ارزیابی و چه بسا پست و نازل محسوب می کردند. هر چند نگارنده در این پژوهش قائل به انکار کلی بحث شرق شناسی نمی باشد و در مواردی این نوع نگاه را در بحث شناخت واقعی شرق مفید می داند. مقاله با استفاده از شیوه کتابخانه ای و مراجعه به سفرنامه های اروپائیان و با روش توصیفی – تحلیلی به بررسی و نقد دیدگاه های سفرنامه نویسان به پدیده محرم پرداخته است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که در یک برآیند کلی ویژگی های مانند سطحی نگری، اروپامحوری، نگاه از بالا و استعماری که بربیشتر دیدگاه های سفرنامه نویسان اروپائیان حاکم بوده است؛ باعث شده است سفرنامه نویسان اروپایی دنیای شرق و در اینجا به طور خاص محرم را وارونه و دور از واقعیت نشان دهند. آنهاکارکردهای چندگانه سیاسی، اجتماعی و فرهنگی محرم را نادیده گرفته و تنها نقاط ضعف آن را بزرگنمایی کرده اند. این نکته هم به جا می نماید که با وجود این نمی توان سهم این سفرنامه ها در شناخت بعضی از جنبه های محرم در این دوره را نادیده گرفت.
تپه سرقلعه: شواهدی از سفال اوروک در استان کردستان و ارتباط آن با مسیرهای ارتباطی بین النهرین(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۹ پاییز و زمستان ۱۳۹۱ شماره ۱۸
37 - 48
حوزههای تخصصی:
در این مقاله به معرفی تپه سرقلعه واقع در شهرستان سروآباد استان کردستان پرداخته شده و یافته های سطحی حاصل از بررسی آن مورد بحث قرار گرفته است. این بررسی در راستای شناسایی منطقه در حین کاوش یکی از محوطه های داخل شهر سروآباد صورت گرفت. این تپه در بررسی های پیشین شناسایی و ثبت شده بود ودر این بررسی سعی شد داده های کامل و جامعی گردآوری شود. سفال های بدست آمده از آن نشانگر تعلق این تپه به دوران مس وسنگ جدید و دوره ایلخانی است. به نظر می رسد که بخش عظیمی از بقایای فرهنگی آن، مربوط به آثار دوره مس وسنگ بوده و یافته های دوره ایلخانی آن بسیار ضعیف و پراکنده است. آنچه یافته های این تپه را قابل توجه ساخته، بدست آمدن سفال اوروکی در استان کردستان است. بدست آمدن این سفال در تپه سرقلعه نشانگر اهمیت آن به لحاظ قرارگیری در مسیر ارتباطی آن با بین النهرین و نیز نفوذ بین النهرین به این منطقه در دوره اوروک است. براساس شواهد موجود، قرارگیری این محوطه در مسیر ارتباطی ایران و بین النهرین نقش زیادی را در توسعه تپه ایفا کرده است.